eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
58 دنبال‌کننده
453 عکس
147 ویدیو
75 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
در غديــر خم كه نام بركه ايست .... داد احمد را خدا فرمان ايست همرهان راخواند احمد با شــعف …....... رفتگان بـازآمدند ازهــر طرف از جهــــاز اشــــتـــران كــاروان ......... منبری بر ساختندش در ميــان گــــرد آن پـيــغمبر والا تبــــار …........ اجتماعی شد فزون از صد هزار ابـــتدا احمد بـه مـنبر پـا نــهاد ......... پس علی را در كنارش جای داد دست او بگرفت و كـــرد او رابــلند ....... بـر سـر دسـتش نــبي ارجـمند گفت: هركس را كه من هستم ولی .... هست بعد از من ولی ش اين علی پـــيروی از جـــانشيـن من كـنيد ....... قلب خويش از نور او روشن كنيد گفت: يا رب؛ دوستانش دوست دار ... دشمنانش را همی دشمن شمار بـــارالها؛ يـــار او را يـــار بــــاش ...... هر كه خواهدخواری ش گو خوار باش چون به پايان گفته احمــد رسيـد ...... ايـن خـطاب از جـانب ايزد رسيد دين‏تــان كامل شد و نعمت تمام .... شد خدا راضی از اين دين و امام*
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست وابسته است گردش هفت آسمان به او بعد از خدای اول بی انتها علی ست چشم تمام خلق قیامت به دست اوست زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست در های و هوی سخت تمامی غزوه ها روی لبِ رسول خداوند یا علی ست آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند "لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار مرضیه عاطفی
🍃🌺 نذر میلاد سراسر خیر و برکتِ 🌺🍃 بر سر مأذنه گل داده اقاقیِ سپید باز هم نغمۂ «أین الرّجبیون» پیچید ماه دلدادگی و ماه وصالِ ما شد باز هم لطف و کرم شامل حالِ ما شد از همه ثانیه هایش برکت می بارد چه شب و روزِ پُر از خیر کثیری دارد کاش با دست علی(ع) آب حیاتی برسد فاطمه(س) لطف کند برگ براتی برسد تا پس از کرب و بلا راهی مشهد بشویم در شبِ عید به پابوسی آقا برویم آن امامی که رئوف است و پسردار شده حُسن بی حد شده، آیینۂ سرشار شده هشتمین نور شده صاحب دردانه بیا محض تبریک به زهرا(س) و به شکرانه بیا نور چشمان رضا(ع) در دل ما جا دارد پسر حضرت نجمه(س) چه تماشا دارد گذر دل به درِ خانۂ او افتاده کاظمینی شده هر کس که سلامی داده پر کشیده ست دلم از حرمش تا حرمی چون رسیده ست گلِ محترم و با کرمی دور شش گوشه پُر از بالِ ملائک شده است واژه هایم به ضریحش متبرّک شده است داده بر اهل ولا دستِ خدا هدیۂ ناب نوۂ حضرت زهرا(س)؛ پسر نازِ رباب(س) دستِ خورشید چه خیرالعملی آورده باز هم حضرت ارباب علی(ع) آورده شیرخواره ست ولی رزم عیانی دارد وقت ایثار عجب تاب و توانی دارد پا به پایِ علی اکبر(ع) شده سرمستِ پدر اوج شش ماهگی اش شد سپر دست پدر چقدر روحیۂ رزم شناسی دارد کنج گهوارۂ خود اشکِ حماسی دارد دل به میدان زد و شور علوی در سر داشت حرمله آمد و یک تیرِ سه شعبه برداشت تیر در چلّه چه حیران شده و غمگین شد گوش تا گوشِ علی اصغرِمان خونین شد کمرش خم شده و محوِ پسر گشته حسین(ع) سمت خیمه دو قدم رفته و برگشته حسین(ع)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
هدایت شده از حدیث اشک
دل یکی، دلبر یکی جلوه ها بسیار اما دل یکی، دلبر یکی بین این میخانه ها، باده یکی ساغر یکی ریشه های ما یکی، مصدر یکی، محشر یکی تا ابد حیدر یکی، کوثر یکی، مادر یکی چارده تا جلوه دیدیم از خدا، مطلب یکی است سجده کن چون حضرت معشوق ما امشب یکی است وا شده امشب به سمت آسمان ها پنجره میشود گفت از نگاه یار، صدها خاطره میرسد گاهی از آنجا که نباید تذکره من گدای این درم، من کار دارم با گره از گره هایی که کورند عشق پیدا میشود خوش بحال ما رضا این بار بابا میشود عشق را وقتی خدا در بین عالم باب کرد ابروی دلدار ما را قبلهء محراب کرد تا رضا را دیدن این گل پسر بی تاب کرد خنده ای کرد و دل بابای خود را آب کرد او که عشقش بوده از حالا به زهرا آمده آن یکی یکدانهء آغوش بابا آمده جان فدای آنکسی که مست و حیرانش شده هرچه حور است و ملک گهواره جنبانش شده بارها خورشید، محو نور ایمانش شده عالمی دلبستهء ذکر رضاجانش شده خوب شد اصلا” کسی امشب جوابم را نداد چون عریضه میبرم مشهد دم باب الجواد اینکه میگویند دستش سفرهء جود خداست آینه قدّی سلطان سریر ارتضاست عاشقش کعبه است، ذاتاً قبله و روح دعاست کاظمینش چون خراسان، چون نجف، چون کربلاست ابتدای حاجت است و انتهای حاجت است سائل و مسکین کنار سفره او راحت است از زیارت دور شش گوشه، چه چیزی بهتر است کعبهء مشکل گشا، باب الحوائج اصغر است من فدای آنکه تا دنیاست، عشق مادر است خنده اش شیرینی بزم علی اکبر است از میان عرش، نور محشری آورده اند جلوه ای از جلوه های حیدری آورده اند می درخشد ماه شب های کویری حسین می شود دید از دو چشم او دلیری حسین می کند در وقت وقتش دستگیری حسین می شود سرباز عصر روز پیری حسین از لب خشکیده اش گفتم که آب آتش گرفت بر فراز نیزه ها قلب رباب آتش گرفت رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
محمد بن سهل بن یسع قمی از افرادی است که به افتخار دریافت لباس متبرّک از امام نهم علیه السلام نائل آمده است، او در این مورد می گوید: من در شهر مکه مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمده و به حضور امام جوادعلیه السلام رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالیقدر در خواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرّک عنایت کند، اما فرصت نشد و از محضرش خدا حافظی کرده و بیرون آمدم. در پیش خود گفتم: حالا که حضوراً نتوانستم خواسته ام را به آقا بیان کنم، پس طیّ نامه ای از محضر آن گرامی خواسته ام را طلب می کنم. نامه ای نوشته و تقاضایم را در آن اظهار کردم. سپس تصمیم گرفتم که به مسجد رفته و دو رکعت نماز بخوانم آنگاه صد مرتبه به درگاه الهی استخاره نمایم، اگر به دلم افتاد، که نامه را به حضورش می فرستم و اگر نیفتاد، نامه را پاره کرده و به دور بریزم. نماز را خواندم و بعد از نماز به دلم افتاد که نامه را به حضورش نبرم و آن را پاره کرده و از شهر مدینه بیرون آمدم و در همین موقع که به راه افتاده بودم، پیکی از راه رسید و لباسی را که در بقچه ای پیچیده بود، به همراه داشت. او از اهل کاروان از محمد بن سهل قمی می پرسید تا اینکه به من رسید و مرا شناخت. به من گفت: مولای تو! (امام جوادعلیه السلام) این لباس را برایت فرستاده است. لباس های تقدیمی امام، دو لباس نرم و نازک بودند. احمد بن محمد گفته است: محمد بن سهل از دنیا رفت؛ من غسل دادم و در آن دو لباس اهدائی امام علیه السلام او را کفن کردم. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۴۴؛ فتح الابواب، ص ۲۴۳.
محتوای تبلیغی نورالزهرا
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏50، ص: 44 ... 13- يج، الخرائج و الجرائح ابْنُ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلِ بْنِ الْيَسَعِ قَالَ: كُنْتُ مُجَاوِراً بِمَكَّةَ فَصِرْتُ إِلَى الْمَدِينَةِ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع وَ أَرَدْتُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنْ كِسْوَةٍ يَكْسُونِيهَا فَلَمْ يَتَّفِقْ أَنْ أَسْأَلَهُ حَتَّى وَدَّعْتُهُ وَ أَرَدْتُ الْخُرُوجَ فَقُلْتُ أَكْتُبُ إِلَيْهِ وَ أَسْأَلُهُ قَالَ فَكَتَبْتُ إِلَيْهِ الْكِتَابَ فَصِرْتُ إِلَى الْمَسْجِدِ عَلَى أَنْ أُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ وَ أَسْتَخِيرَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ فَإِنْ وَقَعَ فِي قَلْبِي أَنْ أَبْعَثَ وَ اللَّهِ‏[3] بِالْكِتَابِ بَعَثْتُ وَ إِلَّا خَرَقْتُهُ فَفَعَلْتُ فَوَقَعَ فِي قَلْبِي أَنْ لَا أَبْعَثَ فَخَرَقْتُ الْكِتَابَ وَ خَرَجْتُ مِنَ الْمَدِينَةِ فَبَيْنَمَا أَنَا كَذَلِكَ إِذْ رَأَيْتُ رَسُولًا وَ مَعَهُ ثِيَابٌ فِي مِنْدِيلٍ يَتَخَلَّلُ الْقِطَارَ وَ يَسْأَلُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ الْقُمِّيِّ حَتَّى انْتَهَى إِلَيَّ فَقَالَ مَوْلَاكَ بَعَثَ إِلَيْكَ بِهَذَا وَ إِذَا مُلَاءَتَانِ قَالَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ فَقَضَى اللَّهُ أَنِّي غَسَلْتُهُ حِينَ مَاتَ فَكَفَّنْتُهُ فِيهِمَا[4]. بيان: الملاءة بالضم الثوب اللين الرقيق. [1] ( 1) مختار الخرائج و الجرائح ص 237. [2] ( 2) كشف الغمّة ج 3 ص 217. [3] ( 3) كأنّه مصحف و الصحيح:« أن أبعث إليه». [4] ( 4) مختار الخرائج و الجرائح ص 273.
فلما مضى الرضا (عليه السّلام) في سنة اثنتين و مائتين كانت سن أبي جعفر نحو سبع سنين. و اختلفت الكلمة من الناس ببغداد و في الأمصار و اجتمع الريان بن الصلت و صفوان بن يحيى و محمد بن حكيم و عبد الرحمن بن الحجاج و يونس بن عبد الرحمن و جماعة من وجوه الشيعة و ثقاتهم في دار عبد الرحمن بن الحجاج في بركة زلول يبكون و يتوجعون من المصيبة فقال لهم يونس بن عبد الرحمن: دعوا البكاء، من لهذا الأمر؟ و إلى من يقصد بالمسائل الى أن يكبر هذا الصبي؟- يعني أبا جعفر (عليه السّلام). فقام إليه الريّان بن الصلت فوضع يده في حلقه و لم يزل يلطمه و يقول له: يا ابن الفاعلة أنت تظهر الايمان لنا و تبطن الشك و الشرك. ان كان أمره من اللّه- جل و علا- فلو انّه ابن يوم واحد كان بمنزلة ابن مائة سنة، و ان لم يكن من عند اللّه فلو عمّر ألف سنة فهو كواحد من الناس. هذا ما ينبغي أن يفكر فيه. فأقبلت العصابة على يونس تعذله و توبّخه بعد از وفات امام رضا(ع)، ریان بن صلت، صفوان بن یحیى، محمّد بن حکیم، عبدالرحمن بن حجاج، یونس بن عبدالرحمن و گروهى دیگر از افراد برجسته و مورد اعتماد شیعی، در خانه عبدالرحمن بن حجاج گرد آمده و در حال گریه و زاری بودند. یونس بن عبدالرحمن به آنها گفت: گریه بس است! امام بعدی کیست؟! تا این کودک(امام جواد) بزرگ شود، چه فردی مسئولیت پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و حل مشکلات را بر عهده خواهد گرفت؟! ریّان بن صلت با شنیدن این سخنان، خشمگین شد و برخاست و بیخ گلوى یونس را گرفت و چند سیلى به او زد و ‌گفت: ای ابن الفاعلة! [1] تو پیش ما ادعاى ایمان می‌کنى، ولى در دلت شک دارى و مشرک هستى؟! اگر مقام امامت آن‌ کودک از طرف خدا باشد، باید بدانی که تفاوتی میان کودک یک روزه و پیرمرد صدساله نیست! اما اگر از طرف خدا نباشد، حتی اگر او هزار ساله هم شود، با دیگر مردم تفاوتی نخواهد داشت! این معیار مهم، چیزی است که باید به آن توجه کرد! بعد از این درگیری بود که بزرگان شیعی، یونس بن عبد الرحمن را در مورد سخنانی که بر زبان آورده بود سرزنش کردند. [1] مسعودى، على بن حسين، اثبات الوصية ؛ ناشر: انصاریان ، (1384ش / 1426ق ) ايران ؛ قم، چاپ: سوم، ؛ ص220.
انا لله وانا الیه راجعون مراسمات تشییع و خاکسپاری کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها بانو فاطمه سادات موسوی در روزجمعه ۱۴۰۱/۱۱/۱۴ به این شرح است: ساعت ۱۴ نمازمیت در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، باب الجواد علیه السلام مراسم خاکسپاری: ساعت ۱۵ در قبرستان بقیع نزدیک مسجد جمکران مراسم شام غریبان: بعداز نماز مغرب و عشاء خیابان رسالت جنب ریل راه آهن مسجد الزهرا س
برادر عزیز جناب آقای مصطفی الهی مهر درگذشت مادر گرامیتان را تسلیت گفته، از خداوند متعال اجر و صبر و آرامش برایتان خواستاریم. تغمدها الله بواسع رحمته وأسكنها فسيح جناته مع الذين أنعم الله عليهم من النبيين والصديقين والشهداء والصالحين وحسن أولئك رفيقا. ما را در غم خود شریک بدانید. «گروه جهادی تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها»
هدایت شده از حدیث اشک
صبحگاهی در حریم بوتراب مانده بودم با سوالی بی جواب  رو به ایوان گفتمش _ قرآن به دست _ یاعلی! میزان تویی یا این کتاب؟ در دلم افتاد که: قرآن بخوان خود مشخص می‌شود قول صواب از نبا، از آل عمران، مائده خط به خط تا «ناس» از «ام‌الکتاب» هرچه می‌خواندم به حیدر می‌رسید نور می‌بارید از آن آیات ناب  آیه بعد از آیه، نورٌ بعد نور آفتاب آمد دلیل آفتاب مصحف نار است بی‌شک مصحفی کز دلش بیرون نیاید بوتراب  خاک بودم پیشت افتادم به خاک یا امیرالمومنین روحی فداک من که سرتا پا پر از درخواستم هر چه را دارم از این در خواستم  من غلام خانه‌زاد حیدرم این غلامی را ز قنبر خواستم نوکری نه، بلکه اینجا رو زدم پادشاهی را ز نوکر خواستم  با علی دنیای خود را ساختم هر چه را میخواست حیدر، خواستم  تا بیندازم به پای مرتضی از خداوند علی سر خواستم  لب نیالودم به هر پیمانه‌ای ساغر از ساقی کوثر خواستم هر زمان در زندگی خوردم زمین  یا علی گفتم زجا برخواستم من خدای بی علی را کافرم از علی، الله اکبر خواستم  ای برای دین و ایمانم ملاک  یا امیرالمومنین روحی فداک  ما گرفتاریم ای جان نجف! جان نوکرها به قربان نجف حاضریم از زندگی‌مان بگذریم یک سحر باشیم مهمان نجف رزق ما هر صبح بعد از هر نماز می رسد از سمت ایوان نجف چترها را بسته‌ایم و دیده‌ایم عشق را در زیر باران نجف ما گرفتار شیاطین گشته‌ایم رحم کن بر ما سلیمان نجف! آرزو دارد سگ اصحاب کهف تا شود یک روز دربان نجف  من یقین دارم که مهمان خداست هر کسی گشته است مهمان نجف  دیده ام پروردگار خویش را  در شکوه صحن سلطان نجف با خدا داری هزاران اشتراک کعبه از عشق نجف شد سینه چاک  یا امیرالمومنین روحی فداک روز خیبر بود و وقت کارزار تیغ در دستان مرحب بی قرار روز اول، اولی رفت و گریخت دومی تا رفت میدان، الفرار روز دوم می‌رود آنکس که شد هم پیمبر عاشقش هم کردگار نبض جنگ افتاد در دست علی چون به دست کاردان افتاده کار دیگر اکنون روز رزم حیدر است خون مرحب نوش جان ذوالفقار مرگ تنها چاره‌ی بیچاره‌ایست که به خشم مرتضی گردد دچار با نگاهش لشکری را زد به هم شیر حق شمشیر میخواهد چه‌کار؟ مرگ جا می‌ماند از چشمان او پشت پایش می‌دود گرد و غبار فرق دارد در اُحد زخمی شدن یا که ترجیحِ فرارِ بر قرار فرق دارد، خواب در آغوش مرگ یا فرار از ترسِ مُردن سوی غار فرق ایمان علی با آن سه‌تا فرق بین جبر بود و اختیار این قیاس اصلا قیاس باطلی است حضرت دریا کجا و شوره‌زار؟ هر خلافت هر زمان و هر کجا  بی علی هرگز ندارد اعتبار گفته این را دشمنش هفتاد بار از شما هرکس جدا شد، شد هلاک یا امیرالمومنین روحی فداک  کیست حیدر؟ در شجاعت بی بدل کیست مولا؟ در وفا ضرب المثل شانه‌هایش شاهد انفاق او شاهد جنگ آوری هایش جمل در اذان خود شهادت می‌دهم عشق بر حیدر بود خیرالعمل تا ابد هم دل نخواهم کند ازین دُرّ نایابی که دارم از ازل تا نبینم روی ماه مرتضی من نخواهم داد جان دست اجل   بی علی هر کار خیری هم کنی گوییا که چک کشیدی بی محل خسته از دنیا که باشم می‌روم تا مرا مولا بگیرد در بغل شیعه بودن افتخار انبیاست من محب او که هستم لااقل! تا تو را دارم نگردم بیمناک یا امیرالمومنین روحی فداک شعر وقتی وصف یار فاطمه است واژه ها در اختیار فاطمه است من چه گویم از علی بی فاطمه؟ از علی که بی‌قرار فاطمه است فاطمه دار و ندار مرتضی مرتضی دار و ندار فاطمه است گفت «لولا فاطمه» یعنی بدان کل خلقت بر مدار فاطمه است هر که رو در روی ظالم ایستاد تا قیامت در کنار فاطمه است روز محشر هر که دنبال کسی است چشم ما در انتظار فاطمه است بار عشق مرتضی برداشتن کار هر کس نیست، کار فاطمه است عشق زهرا! لیس معشوقی سواک یا امیرالمومنین روحی فداک    @hadithashk
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
@shere_aeini   شانه می‌زد تا به گیسوی علی، بنت اسد می‌شنید از هر سرِ مو: «قل هو الله احد» مست شد از عطر جاری در هوای خانه‌‌اش به! چه عطری! خوش به حال شانه و دندانه‌اش شانه می‌زد حلقه حلقه، شانه می‌زد مو به مو مو به مو، توحید حق و حلقه حلقه، سِرّ هو می‌رسند عشاق حق و حلقه بر در می‌زنند حلقه بر این در، فقط با عشق حیدر می‌زنند عالمی چون کعبه، از حیرت، دهانش باز شد با محمد، «یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد» مانده سر در آوریم از کار این گیسو، هنوز از هزاران نکته‌ی باریک تر از مو، هنوز عاشق تیغ تو را، با هر خم ابرو چه کار؟ مست را با نکته‌ی باریکتر از مو، چه کار؟ پیچ و تاب راه عشق ، از پیچ و تاب زلف توست ﻟﻴﻠﺔ القدر، آن هزارش، با حسابِ زلف توست یا علی! دستان تو، کاری خدایی کرده است عالمی را ﻟﻴﻠﺔ الزلفت، هوایی کرده است آن صراطی را که گفت احمد، زِ مو نازکتر است در معاد عاشقان، یک تار موی حیدر است سر «سبحان الذی اسرا»، شبِ گیسوی توست آیه‌ی «انا فتحنا»، نقش بر بازوی توست تیغِ کج، شد عاشقانت را «صراط المستقیم» یک دعا ما را ست، آن هم: «یا علی و یا عظیم» من نه آن اللهی‌ام، مولا! نه این اللهی‌ام جای من، امن است در ایمان، «امین اللهی‌»ام عاقلان در مکه، گرمِ علم و آگاهی شدند عاشقان وجه رب، سوی نجف راهی شدند ساقیِ بزمِ «سَقاهُم رَبُّهُم» هستی، علی‌! از همان روزی که پیمان، پایِ خُم بستی، علی! می‌‌کِشاند باز ما را عاشقی، سوی جنون در هوایت، می‌شویم «السّابقونَ السّابقون» می‌شویم السابقون، در عشقِ تو مولا! به صف می‌شویم السابقون، از شوقِ ایوان نجف 🔸شاعر: ========================= 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ وفات حضرت زینب سلام الله علیها سال ۱۴۰۱ 🔻زائران محترم برای مشاهده مطالب مربوط به وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها هشتگ زیر را لمس بفرمایید... 🔺 سلام الله علیها... ✳️مطالبی با عنوان های : ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️@hosenih_maghtal
📆بیست و یکم رجب بنابر نقلی، روز شهادت 👤مرحوم شیخ طوسی(متوفی۴۶۰ ق) در «مصباح المتهجد» می نویسد : 📋《وَ فِي اَلْيَوْمِ اَلْحَادِي وَ اَلْعِشْرِينَ [مِنْ شَهرِ رَجَبٍ] كَانَتْ وَفَاةُ اَلطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ فِي قَوْلِ اِبْنِ عَيَّاشٍ》 ♦️در قول ابن عیاش، روز بیست و یکم ماه رجب، شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) می باشد.(۱) منظور از ابن عیاش، احمد بن‌ محمد بن‌ عُبیدالله‌ جوهری‌(متوفی ۴۰۱ ق) است. او از محدثان شیعهٔ امامی بوده است که نجاشی و ابن شاذان قمی از شاگردان او بودند. مهمترین اثر او «مقتضب الاثر فی النص علی الائمة اثنی عشر» می باشد که دلیل شیعه اثنی عشری بودن او را می رساند. اما این نقل ابن عیاش، در مورد شهادت حضرت فاطمه(س) نقلی است ضعیف و غیر قابل استناد! 📚منبع : ۱)مصباح المتهجد شيخ طوسی، ص۸۱۲ 📜برخی نقلهای دیگر در مورد شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) :👇 ✅در مورد اینکه حضرت فاطمه(س) چند روز بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) به شهادت رسیده است، اختلاف است. به مناسبت امروز، به برخی دیگر از اقوال می پردازیم.👇 @TarikhEslam
1⃣ابوالفرج اصفهانی(متوفی۳۵۶ق) در کتاب «مقاتل الطالبیین» می نویسد : 📋《وَ كَانَت وَفَاةُ فَاطِمةَ(س) بَعدَ وَفَاةِ النَّبِيِ(ص) بِمُدةِِ يَختَلفُ فِي مَبلَغِهَا! فَالمُكَثّرُ يَقُولُ : بِسِتَّةِ أَشهُرِِ! وَ المُقلّلَ يَقُولُ : أَربَعِينَ يَومَاً! إِلاّ أَن الثَّابتَ فِي ذَلكَ مَا رُوِى عَن أبِي جَعفرَ مُحَمدِِ بن عَلیِّ(ع) أَنَّهَا تُوَفِيَّت بَعدَهُ بِثَلاثَةِ أَشهُرِِ》 ♦️مدت زمان حیات حضرت فاطمه زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) مورد اختلاف قرار گرفته است، به طوری که بیشترین زمان شش ماه مى باشد و کمترین زمان ذکر شده در این رابطه چهل روز! اما آنچه نزد ما مسلم و قابل قبول است روایات رسیده از ائمه اطهار(ع) است. نظیر امام باقر(ع) که مى فرماید : به درستی که زمان شهادت صدیقه کبری(س) سه ماه بعد از رحلت رسول اکرم(ص) بود.(۱) 2⃣مرحوم کلینی(متوفی۳۲۹ق) در «الکافی» براساس حدیثی از امام صادق(ع) شهادت حضرت فاطمه(س) را بعد از گذشت ۷۵ روز از رحلت رسول اکرم(ص) آورده است. امام صادق(ع) فرمود : 📋《اِنَّ فَاطِمَةَ(س) مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً》 ♦️همانا حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) به مدت هفتاد و پنج روز در قید حیات بود.(۲) یعنی این روایت (۷۵ روز) قائلند که حضرت(س) در روز ۱۳ جمادی‌ الاول سال یازدهم هجری به شهادت رسیده است! 3⃣مرحوم طبری شیعی(متوفی نیمه قرن سوم یا اوایل قرن چهارم قمری) در کتاب «دلائل الامامه» به سلسله اسناد خود روایاتی از حضرت امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت(ع) می فرماید : 📋《وَ بَعدَ وَفَاةِ أَبِيهَا خَمسَةُ وَ سَبعِينَ يَومَاً وَ قَبَضَت فِي جَمَادِي الآخَرِ يَومَ الثُلَاثَاءِ لِثَلاثِ خَلَونَ مِنهُ، سِنَةَ إِحدَى عَشَرَةَ مِن الهِجرَةِ》 ♦️حضرت فاطمه(س) ۷۵ روز بعد از وفات پدر گرامیشان در روز سه شنبه ماه جمادی، سه روز از ماه گذشته در سال یازده هجری از دنیا رفت.(۳) طبری در جایی دیگر عین همین روایت را آورده، اما با این تفاوت که نقل (خَمسَةُ وَ تِسعِينَ) یعنی ۹۵ روز را در آن گنجانده است.(۴) 4⃣مرحوم ابن شهر آشوب(متوفی۵۸۸ق) در «مناقب» می نویسد : 📋《وَقُبِضَ النَّبِيُ(ص) وَلَهَا يَومَئِذِِ ثَمَانِي عَشَرَ سَنَةَ وَ سَبعَةَ أَشهُر، وَ عَاشَت بَعدَهُ اِثنَان وَسَبعُونَ يَومَاً، وَ يُقَالُ : خَمسَةُ وَسَبعُونَ يَومَاً! وَقِيلَ : أَربَعَةُ أشهُرِِ! وَ قَالَ القُربَانِي : قَد قِيلَ : أَربَعِينَ يَومَاً، وَ هُوَ أَصَحُّ》 ♦️هنگامی که نبی اکرم(ص) از دنیا رفت، حضرت فاطمه(س) هیجده سال و هفت ماه سن داشت و حضرت(س) هفتاد و دو روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسید. و در نقلی آمده : هفتاد و پنج روز! و در نقلی آمده : چهار ماه! و قربانی می گوید : در نقلی آمده که چهل روز و آن قول صحیح تر است.(۵) 5⃣مرحوم اربلی(متوفی۶۹۲ ق) در «کشف الغمه» می نویسد : 📋《نَقَلْتُ مِنْ کِتَابِ الذُّرِّیَّةِ الطَّاهِرَةِ لِلدُّولَابِیِّ فِی وَفَاتِهَا مَا نَقَلَهُ مِنْ رِجَالِهِ قَالَ : لَبِثَتْ فَاطِمَةُ(س) بَعْدَ النَّبِیِّ(ص) ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ وَ قَالَ‏ ابْنُ شِهَابٍ: سِتَّةَ أَشْهُرٍ! وَ قَالَ الزُّهْرِیُّ: سِتَّةَ أَشْهُرٍ وَ مِثْلُهُ عَنْ عَائِشَةَ وَ مِثْلُهُ عَنْ عُرْوَةَ بْنِ الزُّبَیْرِ! وَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) خَمْساً وَ تِسْعِینَ لَیْلَةً فِی سَنَةِ إِحْدَى عَشْرَةَ! وَ قَالَ ابْنُ قُتَیْبَةَ فِی مَعَارِفِهِ : مِائَةَ یَوْمٍ! وَ قِیلَ: مَاتَتْ فِی سَنَةِ إِحْدَى عَشْرَةَ لَیْلَةَ الثَّلَاثَاءِ لِثَلَاثِ لَیَالٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ هِیَ بِنْتُ تِسْعٍ وَ عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ نَحْوِهَا》 ♦️اختلافات در زمان شهادت : ۱)از کتاب الذُّرِّیَّةِ الطَّاهِرَةِ دولابی آنچه درباره وفات حضرت فاطمه(س) در رجال او آورده ام؛ اینکه : حضرت فاطمه(س) بعد از پیامبر اکرم(ص) سه ماه در قید حیات بود. ۲)ابن شهاب می گوید : شش ماه! ۳)زهری می گوید : شش ماه و مثل همین نقل را عایشه و عروه بن زبیر نقل کرده اند. ۴)امام باقر(ع) : ۹۵ شب بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) در سال ۱۱ هجری! ۵)ابن قتیبه در کتاب معارف خود قائل است به صد روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)! ۶)و در نقلی آمده است که؛ حضرت فاطمه زهرا(س) در ماه جمادی الاخر شب سه شنبه، سه روز از ماه گذشته در سال یازده هجری، در حالی که ۲۹ سال داشت، از دنیا رفت و نظیر این اقوال!(۶) 🔰در بین این روایات آنچه معتبر است روایت ۷۵ روز (کلینی) و ۹۵ روز (طبری و اربلی) است. ولی اکثر بزرگان، سوم جمادی الثانی (۹۵ روز) بعداز رحلت حضرت رسول اکرم(ص) را معتبرتر می دانند. 📚منابع : ۱)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۶۰ ۲)الکافی کلینی، ج۱، ص۲۴۱، ح۵ ۳)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۱۳۴ ۴)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۷۹ ۵)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۳۲ ۶)کشف الغمة اربلی، ج۲، ص۱۲۵ @TarikhEslam