فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدرت شهدا
دایورت شماره حاج حسین یکتا به حاج حسین کاجی
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
588652290_288427934.pdf
234.1K
صد معمای احکام درقالب هوش ویژه نوجوانان
🌺کارگروه کار با کودک و نوجوان
https://eitaa.com/joinchat/4048355674C65dea49c5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تفکرات یهود: افراد از غیر یهود انسان نیستند و باید به یهودیان خدمت کنند.
🔹 اما با همه اینها بازهم مسلمانان تروریست خوانده میشوند! 😏👍
🇮🇷 کانال ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 فیلمی که می بینید مربوط به مراسم ترحیم همسر حاج حسن خلج است. این مراسم که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ با حضور جمع زیادی از محبین اهل بیت علیهمالسلام و مداحی اکثر مداحان شاخص کشور در مهدیه تهران برگزار شد از ماندگارترین جلسات روضه سال های اخیر است.
🔹 در میانه این مراسم حاج سعید حدادیان با دعوت از حاج حسن خلج از وی خواست دقایقی برای حضار روضه بخواند.
🔸حاج حسن خلج با حضور در کنار منبر یکی از به یادماندنی ترین روضه هایش را خواند که هنوز پس از سال ها در خاطر هیئتی ها مانده است.
🔹دقایقی از این مراسم را به مناسبت ایام_فاطمیه بشنوید.
💡 محتوا
✏️ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd 👈 عضو شوید 🙏
4_5941781465229426840.mp3
4.84M
🏴روضه
💔ای نور قلب عاشقم
🕯 شمع این خانه تویی
🎤با نوای حاج حسن خلج
🏴اگر اشکی جاری شد فقط برای ظهور مولا دعا کنید
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
━━━━➳༻༺➳━━━━
ای نور قلب عاشقم شمع این خانه تویی
زهرا زهرا مرو مرولطف كاشانه تویی
ای مرغ پر شكسته ی افتاده كنج قفس
از فرط غصه فاطمه درسینه مانده نفس
ممنونم اگر نروی
میمیرم اگر بروی
زهرا مرو مرو زهرا
ای نخل بریده ثمر ای مادر كشته پسر
لاله ی پرپر شده ام زهرا برخیز
من هم بی مادر شده ام زهرا برخیز
━━━━➳༻༺➳━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فضا را علیه او متشنج کردند ولی ایستاد و نترسید!
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
حضرت فاطمةُ(س):رَغَّبَ النَّبِی(ص) فِی الجِهادِ، وذَکرَ فَضلَهُ
حضرت فاطمةُ(س)پیامبر(ص) تشویق به جهاد کرد و فضیلت آن را باز گفت.
مختصر المحاسن المجتمعة في فضائل الخلفاء الأربعة : ص ۱۹۲
#فاطمیه
#مادران_غزه
#تربیت_دینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کربلای غزه
اثر تازهٔ صادق آهنگران در حمایت از مردم غزه
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
.
◾️ #تبری_امام_جواد_سلام_الله_علیه
از کتاب دلائل طبری منقول است که روایت کرده از محمد بن هارون بن موسی از پدرش از ابن الولید از برقی از زکریا بن آدم که :
وقتی در خدمت حضرت امام رضا (علیه السلام) بودم ، حضرت جواد (علیه السلام) را خدمت آن حضرت آوردند در حالیکه سن شریفشان از چهار سال کمتر بود ، پس آن حضرت دست خود را بر زمین زد و سر مبارک را به جانب آسمان بلند کرد و مدت طویلی فکر نمود .
حضرت امام رضا (ع) فرمود : جان من فدای تو باد ، برای چه اینقدر فکر می کنی❓
امام جواد (ع) فرمود :
فکرم در آن چیزی است که با مادرم فاطمه (علیهاالسلام) بجا آوردند 😭.
بعد امام جواد (ع) فرمود : (أما والله لأخرجنهما ثم لأحرقنهما ثم لأذرینهما ثم لأنسفنهما في الیم نسفا) ،
به خدا قسم آن دو را (غاصب اول و دوم )را از توی قبر در می آورم و اتش می زنم و انها را پودر می کنم و خاکسترشان را در دریا می افکنم.
پس حضرت امام رضا (ع) او را نزدیک خود طلبید و ما بین دیدگان او را بوسید و فرمود : پدر و مادرم فدای تو باد ، توئی شایسته از برای امامت .
📚 منتهی الآمال ، جلد ۲ ، صفحه ۴۱۸ .
🆔 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ پدر فلسطینی و آخرین وداع با دختر خردسال شهیدش[روح الروح] اینها مرگ را هم شرمنده خود کرده اند!
مردمان غزه اینگونه برای اسلام فداکاری می کنند من و تو برای اسلام چکار کردیم!؟ 😭😭😭😭
✦ڪانال محتوای روضه و منبر✦
═✿☟عضویت☟✿═
🆔 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
2575_1396115183746_1813160.mp3
2.2M
#روضه
#دشتی
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#سید_مجید_بنی_فاطمه
خدا داند دلم خون گریه می کرد
به حالم دشت و هامون گریه می کرد
*خدا ان شاءالله هیچ مردی به چه کنم چه کنمنندازه
صدا زد اسما توآب بریز میخوامبدن محبوبم و غسل بدم..اون روز امیرالمومنین فرمود به بچه ها گریه نکن به توکه نمیگم هرجور دوست داری گریه کن*
ندیدم زخم پهلو را در آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه می کند
شب آمد بر سرت تنها نشستم
زپا افتاده و در خود شکستم
برای مرگ من پس باشد این داغ
که من با دست خود چشم تو بستم
*امروز برا مادری گریه کن که وقتی گریه کرد اومدن گفتن علی به زهرا بگو یاشب گریه کنه یا روز.. بابا آدم مادرش مریض میشه تا یه ناله میزنه همسایه ها درمیزنن، میگن کمک نمیخوای مادرم ما نیمه شب میگفت: آخ پهلوم آخ بازوم
مردم گله گی کردن امروز تو دادبزن آخ مادر...*
*اجازه میدی یاامام رضا یه جمله بگم ان شاءالله بخونن وگریه کنیم همیشه یه پدر میخواد کاری کنه خونواده رو به پسر بزرگش میسپره.صدازد: حسن جان توبایدحسین آروم کنی توباید زینب آروم کنی.وقتی مادرمیخوایم دفن کنیم نباید بلند گریه کنی.وسطای کوچه علی همچین که زهرا رو بغل گرفته یه وقت شنید پشت سرش آقازاده داره داد میزنه برگشت دید حسن داره گریه میکنه گفت :پسرم چرا داد میزنی توباید خواهرت آروم کنی گفت آخه بابا همین جا بود نامرد یه کاری کرد بگمیانه؟
یه کاری کرد مادرم دور خودش میگشت*
#ملتمس_دعا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا روضه خانگی برگزار کنیم ؟
مرحوم کشی در کتاب رجالش حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمودند
رحم الله زرارة بن اعین لولا زرارة بن اعین لولا زرارة و نظراؤه لاندرست احادیث أبی
خوشا به حال زراره که امام صادق علیه السلام اینگونه از او یاد می کند و برایش دعا می کند و می فرماید، رحمت خدا بر او که اگر او و امثالش نبودند، احادیث پدرم امام باقر علیه السلام از بین می رفت
این حدیث به روشنی بیان می کند که اگر در هر زمانی مردانی مرد، نباشند که خود را وقف بیان معارف و احادیث اهل بیت علیهم السلام نمایند، آثار اهل بیت علیهم السلام به فراموشی سپرده می شود.
و خوش به سعادت کسانی که در این راه قدم گذاشته اند و حوزه های علمیه که مرکز بیان معارف و احادیث اهل بیت علیهم السلام است، را با حضور خود رونق بخشیده و عمر خود را در راه اهل بیت علیهم السلام وقف نموده اند. و علی رغم تلاش فراوان دشمنان که به دنبال خالی کردن حوزه های علمیه هستند، به ندای هل من ناصر لبیک گفته و همه سختی ها و مشکلات را به جان می خرند.
و صد البته، بدا به حال کسانی که به حوزه آمده اند و در این وادی رحمت قدم گذاشته اند اما قدر خود را نمی دانند و به دنبال متاع بی ارزش دنیا از راه دین هستند. و نمی دانند که
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود رسم بنده پروری داند
آری،دنیا دو روز است، خوب یا بد تمام می شود، آنچه می ماند چیز دیگری است، عمرمان را تباه نکنیم.
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
1_8015766297.pdf
1.43M
🌷۱۱ آذرماه، سالروز شهادت میرزاکوچکخان
📚#طرح_درس
💡عنوان: مشعل تاریخ
👥مخاطب: ابتدایی
✍️نویسنده: #استاد_آبانباری
🗓 مناسبت: یازدهم آذرماه
🔻چاپ شده در ماهنامه سفیر امین
🔻با عشق تقدیم عزیزان میشود.
🌹از اینکه در انتشار محتواها، ما را همراهی میکنید، از جان سپاسگزاریم.🌹
🌺کارگروه کار با کودک و نوجوان
https://eitaa.com/joinchat/4048355674C65dea49c5a
××××××آسمونی های زمینی××××××
اشک درقرآن و روایات ( سخنرانی آقای دانشمند)
ربّ اشرح لی صدری و یسّرلی امری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی
به نام نامی آقا امام زمان
قال رسولُ ا.. صلی علیه و اله و سَلَّم : اُحِبُ سِبیان الخَمس ، الاولُ همُ البکاءُ و الثانیَ یَتَقربون لِلتُراب و ثالِث یختصمون بغَیرهِق و رابع لا یَدخِرونَ لِقَدِ شئیا و الخامس یأمُرون ثُم یَِِِخرُبون .. صدق الرسول ا... صلی علیه و اله و سلم . پیغمبر اکرم (ص) فرمود: کودکان رو به خاطر 5 خصیصشون دوست دارم و اگر کسی این 5 خصیصه رو دارا باشد محبوب دل پیغمبر خواهد بود 1- الاولَ همُ البکاُئون کودکان اهل گریه اند اهل اشکند . (دو برداشت کلی در این روایت داشتیم چون هر شب باهاش کارداریم بهش اشاره می کنیم) اول اینکه : شاید کنایه باشد از اینکه بچه ها اگر چیزی از والدینشون طلب می کنند با گریه و زاری طلب می کنند و پیغمبراکرم می خواد بفرماد شما هم که نیازمند درگاه خدایید دم در خانه خدا خضوع و خضوع داشته باشید یعنی با گریه و ناله از خدا چیزی طلب کنید . دوم : بچه ها گریه میکنند چون دلشون رئوفه ، چون اشک ، چشم مستقیماً با قلب سروکار داره قلب وقتی سالم باشه چشم هم پراشکه اما اگر قلب فاسد شد اولین اثرش و نشانه اش در چشم هویداست پس کسی که اشک چشم دارد دلی مهربانی دارد دل مهربان چشم پراشک خواهد داشت تو بهشت هم کسی که دلش سنگ باشه راهش نمی دن منتها بچه ها به خاطر بچگی و کودکیشون گریه میکنند ما برا چی باید گریه کنیم ...بچه ها به خاطر شکم به خاطر عروسک به خاطراسباب بازی از بچه یاد بگیریم گریه کنیم برا چی گریه کنیم ؟ قرآن کریم به ما خط گریه رو داده که دو شب بر دو آیه اشاره گردید نتیجه شو ارز بکنیم و امشب آیه سوم رو بهش اشاره کنیم آیه اول آیه 58 در سوره مبارکه مریم بود که پروردگار عالم میفرماد: ما وقتی نعمت ویژمون میخوایم بدیم ، به هر کسی نمی دیم گریه یک مدال ِ گریه و اشک یکی از بزرگترین نعمت های خداست أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّداً وَبُكِيّاً : هر کس تو خط انبیا باشه هرکس خدا هدایتش کرده باشه هرکس خدا انتخابش کرده باشه مدالش می ده کدوم مدال ؟ مهمترین نعمت رو بهش می ده نعمت نشونش چیه ؟ إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّداً وَبُكِيّاً آیات خدا رو که می شنوه و براشون تلاوت می کنند گریه می کنه هر کسی لیاقت ندارد برا آیات الهی گریه کند خیلی ها وقتی آیات الهی رو میشنیدن پنبه تو گوشاشون می کردن که نَشنون بعضیا می نشستند می شنیدن اما گوششون فقط حالیشون بود دلشون جای دیگه بود بعضیا میشنیدن می فهمیدن معجزست زیر یار نمی رفتن اما از این گوش میشنیدن از این گوش در می کردن بعضی ها گوش می کردن میشنیدن به دلشون هم می نشست قبول هم میکردن اما کُلحُ و قُلحِ ایات دستشون نمی اومد پوسته ی آیات رو فقط بهش نگاه می کردن کم اند کسانی که به مغز آیات پی ببرند نشونش هم اینه که هر کس مغز آیات دستش بیاد گریه می کنه درک می کنه آیه قرآن چی میگه. چطور آیه وقتی نازل میشد پیغمبر عرق میکرد ، آقایان اگر کسی بفهمد خاتم الانبیا یعنی چی و قدرت او صبر او مهربانی او وجود تنی او، سیستم وجودی پیغمبر قابل مقایسه با من و شما نیست پیغمبر اکرم وقتی وحی بر ایشان نازل می شد خستگی بر پیغمبر مستولی میشد عرق رو پیشانی پیغمبر می نشست بدن پیغمبر می لرزید گریه می کرد رسول ا... ، با اون قلب نازنینی که او داشت. اون وقت چرا من و شما وقتی آیات رو می شنویم عین خیالمون نیست ، چون نمی فهمیم چی داریم می شنویم .. هرکه فهمش بر آیات بالاتر گیرایی آیات بر اونم بیشتر جذبش هم بالاتره ... شما دو رکعت نماز من میخونمو شما میخونیند همین دو رکعت نمازم یه مجتهد میخونه همین دو رکعت نمازم یه مرجع تقلید میخونه همین دو رکعت هم امام زمان میخونه هممون نماز صبحمون دو رکعته اما ببین ما چه جور میخونیم امام زمان چه جوری میخونه ما رکوع میریم سبحان ربی العظیم و بحمده میگیم با چه حالی یه مرجع تقلیدم که میفهمه عظمت خدایعنی چی سبحان ا.. یعنی چی او هم چه جوری میگه هر چه فهم بره بالاتر برداشت قوی تر یکی از جاهایی که باید گریه کنیم برا آیات قرآنه این یک ، دوم : سوره مبارکه توبه آیه 92 دیشب بهش اشاره کردیم قرآن می فرماید وَلاَ عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّواْ وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلاَّ يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ (92) وقتی آیه اومد کمک کنین به پیغمبر کسانی که فقیر بودند و نمیتونستند به پیغکبر کمک کنند از ناراحتی
تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً... عرب (جوون دانشجو دقت کن) عرب یه جا از تَفِيضُ استفاده می کنه گریه داریم تا گریه یه وقت یکی گریه می کنه اشکها فاصله دار میاد یه وقت نه، بارون میاد ... کعبه اگه باشی چطور از ناودان کعبه پشت سر هم آب میاد) دل مومنم مثل کعبست از چشمان کعبه ای او متصّلاً آب و اشک میاد اینجا اگر کارش به جایی برسه که اشکها بهم وصل بشه عرب میگه تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً یعنی از شدت ناراحتی اشک ها بهم وصله این اوج ناراحتی رو می رسونه و الّا قرآن نمیگفت تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً ناراحته چرا نمیتونه دست پیغمبر رو بگیره نارحته چرا نمیتونه کمک به پیغمبر بکنه (و نتیجه ای که من دیشب میخواستم بگیرم طولانی شد به خاطر مصادیق شغلی و صنفی که هست تو جامعه نتیجه منبر دیشبم رو امشب تقدیم می کنم ) : مردم اگر نمی تونید کاری برای پیغمبر و دین خدا بکنید حداقل قلباً ناراحت باشید چرا نمی تونید یه گره ای رو رو وا کنید چرا به درد امام زمان نمی خوریم می خوریما... یه وقت یکی واقعاً نه پول داره نه استعداد داره نه قوت جسمی داره نه بیان داره نه هنر داره هیچی نداره نمی تونه کاری بکنه ، گریه کنه .. حداقل .... که خدایا چرا من ایتقدر بدبخت و مستضعفم که نمیتونم به درد پیغبرم بخورم ولی اون کسی که میتونه کمک منه کمک کنه جوان عزیز کمک کنه دانشجو کمک کنه به پیغمبر مهندسش کمک کنه دکترش کمک کنه معلمش کمک کنه همه با هم کمک کنن به پیغمبر هر کسی در حد توان خودش هر کسی رو حساب خودش .. بعضیا حاضرن چهار پنج ساعت با اینو اون چت کنن ماشالا استعداد دارن تو بحث اینترنت خوب بی انصاف ! هنرت ذوقت استعدادت .. این هنر رو در اختیار نفس میگذاری روز قیامت جواب پیغمبر رو چی می دی ؟ بگو بسم ا... بعضی از هم شاگردیهات روشون نمی شه از معلم سوال کنن شبهات دینی شون رو رو بگو تو سوال نمی کنی به من بگو من مثل یه مامور پستچی نوکرت هم هستم بنده میشم پل ارتباطی بین شما و کسی که کارشناس دینه تو به من بگو اگه خجالت می کشی ، تو بیا سوال رو بپرس جوابشو بگیر برو به رفیقت بده حجت رو تمام کن .. میکروفون بشو برا دین ما که اینو هزار بار گفتیم از قول استادمون ، فرمود: این میکروفون با چهار متر سیمش هنرش اینه که سخن سخن رو به هزاران نفر می رساند . میکروفون باشید در مقابل حنجره ی امام صادق و مکتب دین اسلام به درد بخور ! حداقلش اینه .. این دومیش . سوم : برا کجا دیگه گریه کنیم حالا مودب آماده بشین تا آیه ی سوم رو هم تقدیم کنم : ببینیم قرآن میگه دیگه برا چی دیگه باید گریه کرد سومین جایی که باید گریه کرد سوره مبارکه یوسف از آیات 85 تا 90 : وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ (84) قَالُواْ تَالله تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ (85) قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (86) يَا بَنِيَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ (87) فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَيْهِ قَالُواْ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ (88) قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ (89) قَالُواْ أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَاْ يُوسُفُ وَهَـذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيِصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ (90) یعقوب از بس در فراق یوسف گریه کرد .... وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ چشاش سفید شد (چه قرآن قشنگ حرف می زنه نمی گه کور شد نمیگه نابینا شد ) چشمای او سفید شد ، (چشم که سفید بشه یعنی اینکه نمی بینه) برادرهای یوسف پسرهای یعقوب به باباشون گفتن: بابا این طور که تو داری در فراق یوسف گریه میکنی چشماتو از دست دادی می ترسیم جانتم از دست بدی ، چرا اینقدر گریه میکنی ؟یعقوب گفت من کاری با شما ندارم ... إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللّهِ من در خونه خدا دارم شِکوه میکنم با شما کاری ندارم . (تو این قصه چندتا نکته تربیتی هست میترسم از اصل بحثم بمانم اشاره خیلیشو نمیکنم فقط همین طور سربسته بهتون بگم ) سوره مبارکه یوسف 700 پیام تربیتی، اجتماعیه .
یعقوب چی می تونست بگه ، میتونست بگه { هر چی من میکشم از دست شماست شما منو به این روز انداختین شما دروغ گفتین شما یوسف من رو به امانت بردید و خیانت به امانت کردید شما کتکش زدید شما تو چاهش انداختید شما فروختیدش شما یوسف رو از من جدا کردید شما باعث شدید من چشمم کور و نابینا بشه حالا تازه قُر هم می زنید دلتون برا من می سوزه شما نمی دونستید یوسف رو از من بگیرید من به این روز می افتم } هیچ نگفت یعقوب این حرفا رو .. باز احترام بچه هاشو گذاشت . .. (بزرگتر ها ! از یعقوب یاد بگیرید بچه هاتون اگر اشتباه کردن تا میان یه دلسوزی ای بکنن اشتباهاتشون رو به رخشون نکشید بعضی ها دیگه رابطشون با بچه هاشون تیره می شه یه عمر ... چه خبره ...تو دو میلیون منو فلان جا از بین بردی .. دیگه اعتبار پیش من نداری) . یعقوب نیومده تو ذُقّ بچه هاش بزنه .. میگه : بابا شما ناراحته من نباشید من با خدای خودم دارم راز و نیاز میکنم من خودم میدونمو خدا ، شما مواظب خودتون باشید . بچه ها می دونند عامل و مقصر این همه ناله خودشونن (جوان وقتی یه اشتباهی میکنه خودش میدونه اشتباه کرده ولی حالا هی پدر بیاد این اشتباه رو هی تو چشم بچش بتره کونه .. هر چه بیشتر میگی اثرش کمتره و کار بجایی می رسه که تازه پرده ی حجابم کنار میره تو روهاتون وا میشه ابهت تون شکسته می شه لج نکنین تا جوون کارش به لجبازی برسه اگر کار به لجبازی رسید بدتر میکنه ، این یکی از چیزایی که مربوط به بحث من نیست ... چون من نمیخوام بحث تربیتی-اجتماعی بکنم من بحثم اشک در قرآن و روایاته این دو سه تا آیه رو معنا کردم بیام سراغ بحث خودم ) عزیزان یکی از جاهایی که باید گریه کرد طبق این آیات قرآن برا یوسف گمشده ی فاطمست ، حالا یه سوال .. برای امام زمان و اهل بیت چقدر میشه گریه کنیم ؟آیا می شه برای گریه برای اهل بیت مرز گذاشت ؟ خط قرمز گذاشت ؟ ... نه خیر ... چقدر میشه برا امام حسین سینه بزنیم .. (هی جوون سوال میکنه .. اگه کبود بشه چی میشه ... خب بشه ..آقا ما زنجیر می زنیم کمرمون خونی میشه .. خوب بشه .. د ِ آسیب به بدن می رسه .. تو قصشو نخور .. بذار هر چی آسیبه به بدن برسه به عشق ابی عبداله .. شما آسیبهای دیگه رو جلوشو بگیر .. با ربا با نزول با لقمه ی حروم .. نگاه به ناموس مردم هم که میکنی آسیب به چشمت می خوره .. جلو اونو بگیر .. تو غصه برا سینه زنی و زنجیرزنی نکن.. آسیب با گناه بیشتر می خوره گناه وقتی آدم میکنه هم پیکرش آسیب مببینه هم روحش کسی حق ندارد برا ابی عبداله مرز تعیین کنه کسی حق ندارد برا عزاداری سیدالشهدا خط قرمز بکشه .. عزاداری فلسفه داره طبق این آیات قرآن یه مثال می زنم ارزم رو تموم می کنم و میام رو بحث اشک ، فقط حواثاتون رو جمع من کنید هر مملکتی (من دیگه مثال بهتر از این نمیتونم بزنم ) هر مملکتی یه پایتخت داره : تهرانِ ما .. کنار تهران اصفهان ِ بالاترش خرم آباده برو بالاتر میشه کرمانشاه برو بالاتر میشه قصر شیرین .. مرز .. دشمن وقتی میخواد یک مملکتی رو بگیره از مرز شروع میکنه شهر به شهر میاد جلو تسخیر میکنه تا به کجا برسه؟.. به پایتخت .. دشمن وقتی به پایتخت رسید نظام و حکومت اون مملکت سقوط پیدا میکند این بحثی هم توش نیست .( این مثال رو گرفتی) .. حالا) .. پایتخت عزاداری چیه .. پایتخت عزاداری : اشک ِ .. تهرانو اسمش رو بزار اشک ..رو چه حسابی ؟ .. رو حساب دعای کمیل و سِلاحُ البکاء.. تباکی ، گریه خیلی مهمه . اصفهان رو بگذار: سینه زنی ،خرم آباد رو بگذار : زنجیر زنی،کرمانشاه رو بگذار: سیاهپوشی،قصرشیرین رو بگذار: گِل مالیدن، مرز رو بگذار: پابرهنه مثل دیوانه ها در روز تاسوعا و عاشورا تو کوچه ها دویدن به سر وسینه زدن . وقتی دشمن میخواد اشکو بگیره پایتخت عزاداری رو .. قدم به قدم با بهانه های مختلف میاد جلو اول میگه برا چی برا چی تو سرتون میزنید تو سر زدن نداره.. امام حسین به آرزوش رسیده.. خوشحال باشین، {تو همین تلویزیون خودمون ، روشنفکرهای تاریک قلب بی دین و صوفی زده گفتند شیرینی بدید روز عاشورا چون امام حسین به آرزوش رسید .. بعد هم گفتند اگه ما مشکی بپوشیم قلبمون میگیره دلمون میگیره دلمرده میشیم جامعه دلمرده شده از بس مشکی برا محرم و صفر می پوشیم .. (خوب مشکی هم نپوشیم ) ..شهر بعدی .. مگه ما حیوونیم یا الاغیم که زنجیر به خودمون بزنیم .. زنجیر به خر می زنن تو به خودت می زنی ..و اینو گفتند به امام حسین به این منبر سیدالشهدا.. گفتند تو سخنرانیهاشون .. خوب زنجیرم نزنید بابا مگه رو قلبت میزنی .. ضرر به خودت می زنی برا چی رو سینت می زنی ... کدوم عاقلی رو قلب خودش میزنه .. (خوب سینه هم نزنیم) از اولم که نقشه کشیدی گریه نکنی .. پس جلسات امام حسینو برچینید برد دنبال زندگیتون .. دشمن به ما میخنده .. بببخشید مگه هر کاری رو که دشمن بهش میخنده گناه داره ..
هر سال دشمن تو ایام حج برا اینکه سه میلیون مسلمون میان به یه ستون سنگ می زنن میخندند میگن اینا چقدر دیوونه اند میان به جمرات سنگ می زنن .. پس برا اینکه دشمن میخنده حجتون هم تعطیل کنید پی سنگ هم نزنید .. دشمن به نماز خوندن من و تو هم میخنده دشمن به عبا و عمّامه ی منم میخنده ...دشمن به این منبر هم میخنده دشمن به امام حسینش هم میخنده .. مگه ما وظیفمونه که دشمنو خوشحال کنیم یا آرامش کنیم دشمن هر غلتی میخواد بکنه.. بکنه ..ما وظیفمون اینه که عزادار حسین باشیم . .. آقا دنیا تبلیغات میکند .. خوب بکنند .. ما باید عقب نشینی کنیم ؟ من فیلم براتون میارم از آقایون مسیحی ها .از همین اروپایی ها که چطو این حوض شورها رو دیدید میکشن به حوض تا جلبکش کنده شه مثل حوض شورها درست کردن ، شیشه توش کردن همین آقایون مسیحی ها میرن تو کلیساها فیلم برداریش هم کردن اینا نمیگذارن فیلم هاشون به دنیا برسه و الّا اگر اونارو ببینید اون وقت میفهمید کجا چه خبره .. به امام حسین ما که میرسه اینا میان تمام این شیشه هارو میکشن به بدنشون به سینشون به صورتشون ، تمام بدن پر از خون میشه سینه خیز میرن تا نمیدونم مجسمه ی عیسی بن مریم هر روز زن و مردشون موقعی که عیسی رو به صلیب کشوندن .. اون وقت ما نباید مسخره کنیم اونا که ما رو مسخره میکنن تو به سینه زدنت شک میکنی .. خوب یهودی ها هم برا خودشون مراسم دارن ..همین زرتشتی ها هم براشون مراسم دارن .. خوب هر مذهبی هر آئینی برا خودش مراسم داره مگه ما باید وقتی دشمن خندید شک کنیم به کارمون دشمن میخواد ما رو از جلسات امام حسین جدا کنه ..... و بعضی ها حنجرشون جلو حنجره ی دشمن به محرم که میرسه آقا پول این روضه ها رو پول این شام ها رو پول این جلسات رو بدین به دخترهای فقیر برن خونه بختشون ... دختر فقیر باید بره خونه بخت اما تو نیا از امام حسین کم کن برا اون پونصدهزارتومنو یه میلیون که میدی به مطرب باد شب عروسی هرزگی کنه پول گناهاتونو برید بدید به دخترای فقیر نه جلسه ی امام حسینو تعطیل کنید پول ِ جشن تولداتون رو برید یدید پول گناها و معصیت ها رو جلو گناها رو بگیرید من جلسات امام حسینو که این همه جوان میاد و آثار این جلسات رو فقط خود خدا می داند و دین .. ما چه میدانیم توی این مجالس چه می گذرد و کیا با خدا آشتی می کنند خدا میدونه من اگه میخواستم نامه ها رو جمع کنم که از پا منبر خودم برا من جوونا نوشتند به سیدالشهدا قسم که ایام ایام عزاداری ابی عبداله ست مثنوی هفتادمن می شد ... که چه جوون هایی پای این منبرها از شرابخوری توبه کردند از بی نمازی توبه کردن از چشم چرونی توبه کردن با خدا و پیر و پیغمبر آشتی کردن .. جلسات دینی تاثیر داره چه نوارهایی که پا نشد چه جلسات گناهی که تعطیل نشد چه توبه هایی که نشد ..... عزاداری مرز نداره هرکاری میتونی برا ابی عبداله بکنی بکن ... هر کاری ... برا امام حسین هر چی بیای میدون خدا برات میدون میاد .. چقدر من گریه کنم برا ابی عبداله ؟ .. این قدر گریه بکن تا چشمات نابینا بشه . قرآن میگه یعقوب برا یوسف گریه کرد یعقوب پیغمبر یوسف پیغمبر، یعقوب می دونست یوسفش کجاست می دونست سالمه میدونست در کاخِ میدونست مشکل ندارد پیغمبر خدا بود میدونستو گریه می کرد.. اون وقت ما که نمی دونیم یوسف فاطمه کجاست ما چه قد باید گریه کنیم ؟ما که با ید بیشتر از یعقوب گریه کنیم که .. کی آدرس مهدی رو بلده بگه .. کجاست پسره فاطمه .. ابرضوی ؟ام ذی طوی .. آقا کجایی؟ .. عزیزُ علیَّ ان اری الخلق و لا تری .. سخته بر من حجه بن الحسن همه رو ببینم تو رو نبینم .. ، گریه هاتونو برا مهدی بکنید اشکهاتونو برا پسر فاطمه بریزید .. مهدی غریبه ..مظلومه ..برا یوسف زهرا ناله کنید .. اشکهاتونو بیمه ی مهدی کنید ..قرآن داره با مثال یوسف و یعقوب یاد ما میده . یکی از وظایف ما اینه که گریه هامون بیمه ی پسر فاطمه بشه .. امام زمان میگه اگه تو به یاد من باشی منم به یاد توام اگه تو برا فرج من دعا کنی منم برای سلامتی تو دعا می کنم تو وقتی به فکر من باشی منم به فکر تو ام ... . (جوون ها نمی دونم این حرف رو تا حالا از من تا حالا شنیدید یا نه ولی بگذارید مجلس شب سوم محرم سال 85 .. شاید محرم آخری باشه بزارید درد دل امام زمان رو براتون بکنم : اگه کسی ازمن بپرسه از امام حسین غریب تر کیه ؟ میگم از حسین غریب تر پسر فاطمه مهدی زهراست .. دلیل هم دارم استدلالم رو گوش کن نمیخوام احساساتی بشی گریه کنی ها با فهم گریه کن دلیلم رو گوش کن و گریه کن من ارزم اینه : حسین سیدالشهداست .. درست به مظلومیت شهیدش کردند درست اما حسین یه ابوالفضل داشت .. عباس امام زمان کیه ؟ ..حسین یه علی اکبر داشت علی اکبر امام زمان کیه ؟ حسین قاسم داشت ، عون داشت ،جعفر داشت کیه قاسمو ....امام زمان ؟ کیو داره حجه بن الحسن ؟ کیو امام زمان داره دلش رو خوش کی کرده ؟ دلش رو خوش منو تو کرده ؟ منو تو عباسیم
برا امام زمان ؟ این یه استدلال بو د .. استدلال دوم : از پیغمبر تا تولد امام زمان 255 سال طول کشید تا اول امامت حضرت مهدی 260 سال .. جوون های دانشجو جوون های غیرتمند.. جوون های ولایتی جوون های امام زمانی سیزده تا معصوم مظلومیتشون همه با هم 260 ساله اما امام زمان به تنهایی 1170 ساله غریبه تو روبخدا مهدی از امام حسین مظلوم تر نیست ؟ کسی دیگه سراغ امام زمان رو میگیره ؟ کَسِ دیگه به فکر امام زمان هست ؟24 ساعت از این شبانه روزت گذشت .. از دیشب تا حالا .. به من نمی خواد جواب بدی .. خودت و امام زمانت .. از دیشب تا حالا چند بار تو این 24 ساعت به فکر امام زمان بودی ؟ به یاد پسر فاطمه بودی ؟ .. آقا کجایی چه میکنی از دست من راضی هستی .. نیستی .. امام زمان دلش رو خوش من و شما بکنه ؟ خبر نداری امام زمان پیغام داده ؟ ماه مبارک رمضان پارسال ، یکی از علما تو جمکران خدمت امام زمان رسید من با یه واسطه میگم اجازه ندارم بگم کی ، با یه واسطه میگم چون یه تیکه پیغامش هم مربوط به من بود خودش اومد شمال می رفتم ماه رمضون منبر اون عالم بزرگوار هم پرسیده بود اومد مازندران یه افطار با ما بود گفت، بنده رو داغون کرد له کرد قلبمو چلوند و رفت بیچاره شدم یکسال و نیمه ، دو ساله ماه رمضون پارسال نه پیارسال که ماه رمضون پارسال این خبر رو به من دادن که امام زمان (ع) روز 13 ماه رمضون تو جمکران خدمت یکی از علمای بزرگوار خدمت امام زمان رسیده میگه دیدم چشمای آقا مهدی فاطمه کوچولو شده زیر چشمای امام زمان کبود شده گفتم آقا چرا به این روز افتادی فرمود : از بس شیعه ها گناه میکنند و منو اذیتم میکنه ..من از دست شیعه هام به این روز افتادم من از سنی ها توقع ندارم .. این کلام امام زمانه .. من از زرتشتی ها و بهایی هاو مسیحی هاو یهودی ها توقع ندارم من از بودایی ها و هندو ها توقع ندارم از بچه شیعه های خودم توقع دارم .. شماها که معتقدید یابن الحسن میگید امام زمان تو کار هست .. شماها چرا گناه میکنید شما چرا معصیت میکنید شما چرا چشماتون آلوده شده شما چرا شکماتون پر از حروم شده شما چرا با کاسبی هاتون قلب مهدی رو می شکنید شما چرا ربا خور و نزول خور شدید شما چرا اینقدر آمار طلاقتون رفته بالا شما چرا آبرو من ِ امام زمانو تو دنیا می برید .. امام زمان از دست منو تو دلش خونه .. از دست منو تو نه از دست سنی ها نه از دست بهایی ها اونا که مال امام زمان نیستند اونا اصلاً کاری با حجه بن الحسن ندارند امام زمان میگه هی میگی یابن الحسن .. گناه می کنی .. آقا فرموده بود مردم گناه میکنند من تا صبح باید گریه بکنم بگم خدایا به خاطر من ببخششون این گریه کنه حسینه این مشکی پوش حسینه منه این برا مادر کتک خوردم گریه کرده بخاطر گریه هاش خدایا ببخشش من هی باید واسطه بشم عذاب نیاد برا شما .. مهدی برا ما گریه میکنه چرا ما برا مهدی گریه نکنیم .. جوونی که شب میخوابه بدون اینکه نیت کنه صبح بیدار میشه نماز نخونده اصلاً دیگه تفکر نماز تو ذهنش نیست . این جوون میتونه بگه من شیعه حجه بن الحسن هستم .. حالا یه جوونی شب میخوابه و نیت میکنه صبح بلند شه نماز صبح بخونه ، بیدار میشه میبینه ساعت 9 صبحه .. نیت داشته و خوابیده و بیدار نشده کوک کرده موبایلشو بیدار نشده خوب النوم اخُ الموت .. آقا میخوابه بدون اینکه بلند شه دو رکعت نماز بخونه بعد نماز بگه خدایا بحق این نماز صبح فرج آقام رو برسون .. این جوانی که نه اهل نمازه نه اهل خدا نه اهل تحجده خودش رو شیعه ی مهدی می دونه این قلب امام زمان رو تیکه تیکه نمی کنه .. دختر شیعه که با مانتو میاد چادر فاطمه رو گذاشته کنار حالا هم که دیگه مانتو تموم شد با پیرهن و شلوار دارن میان تو جامعه گذشت حیا اگه یه نصفه حیا هم تو جامعه بود اون نصفه هم دیگه نیست و این خانمی که خودش رو درست میکنه میاد تو کوچه ها میتینگ میده جلو نامحرم ها دختریکه تا چشمش می خوره به یه جوون نیشش تا بنا گوش بازه با چشماش داره هرزگی میکنه این دختر شیعه قلب مهدی رو تیکه تیکه نمی کنه این زنی که هفت قلم آرایش میکنه تو مجلس نامحرم ها میاد این سیلی به حجه بن الحسن نمی زنه امام زمان از دست کی دلش خونه از دست مسیحیا ، یهودی ها یا چهار تا شیعه مثل من و شما .. گریه کنید برا امام زمانتون .. توبه کنید با گریه کردنتون برا خونِ امام زمان .. تا کجا گریه کنیم؟ تا اون جا که قلب مهدی رو به دست بیاریم تا اونجا گریه بکنیم که امام زمان به گریه هامون ترحم کنه ... یه کاری کنید برا امام زمان .. نماز می خونه .. نه یه قنوتی نه یه اللهم کن لولیکی ..هیچی هیچی .. هیچ به کجا .. نماز .. اونایی که نماز میخونن نمازشون بوی امام زمان نمیده شما نذرها رو برو نگاه کن آمار نذر ها رو بگیر ببین چند تا سفره پهن میکنن برا فرج امام زمان .. ؟ چند تا سفره پهن میکنن برا اینکه خدا مریضشون رو شفا بده .. خونه دار بشن ..
ماشین دار بشن ..بچه دار بشن .. قرضشون ادا بشه .. دعا های مردمو آدم بیاد جمع کنه یا خودت که دعا میکنی چند تا دعاها برای حجه بن الحسنِ .. آرزوهات رو از دلت بریز بیرون ببین چند تا آرزوهات مالِ امام زمانه ..... امام زمان تو این دل ما غریبه تو خونه ی ما غریبه .. دخترت الهمَ کل لولیک رو یادش دادی بچه کوچولوت رو .. شعرایی رو که تو تلویزیون میخونند رو همه رو حفظن همه رو تمام خواننده ها رو میشناسه بچّت تمام هنرپیشه ها رو میشناسه تمام فوتبالیست ها رو میشناسه همه برنامه ها رو می دونه .. شنبه کانال یک چی داره دوشنبه چی داره کدوم سریال کی پخش میشه همه حواسا رفته تو این تلویزیون تو این قوطی جادو و سحرآمیز ولی پسرت خبر داره دخترت خبر داره امام زمان اسمش چیه ؟ قراره کی بیاد .. برا چی نمیاد .. اینقد که سریال ها رو دنبال می کنید ببینید این سریال بعدش چی میشه وقتی هم نبینی از صدتا می پرسی دیشب من خوابم برد نتونستم ببینم .. پرسیدی این جمعه چه خبر .. از امام زمان چه خبر .. به اندازه ی یه سریال برا حجه بن الحسن ارزش قائلیم ؟ به اندازه ی یه فیلم سینمایی به اندازه ی یه مسابقه فوتبال جوونا که چندچند شدند و کی برد کی باخت .. به اندازه ی یه توپ یه توپ ورزشی برا حجه بن الحسن ارزش قائلید چقدر مایع اومدی برا امام زمانت ؟ مگه شیعه نیستی شما ؟ از کی سوال کردی ... پیش کی رفتی .. خدا رحمت کنه مرحوم آیت اله حَلوی را آ شیخ محمود حلوی ریش سفیدها می دونن چه کسی رو می گم تو همین یزد شما چقدر منبر رفت مرحوم حلوی .. مجتهد ، امام زمانی ، حجه بن الحسنی .. میمرد برا امام زمان همه ی منبرهاش امام زمانی بود گریه می کرد مرحوم حلوی که مرحوم کافی شاگرد حلوی بود مرحوم خبازیان شاگرد حلوی بود شاگرداش همه میگن یابن الحسن هر کی تو خط حلوی باشه منبر دربست مال امام زمانِ ..کاری با اَنگای سیاسی هم نداریم که به این و اون می چسبونن و مرحوم حَلوی میگفت : یه مرغ یه بوقلمون .. یه مرغ توخونت باشه(ببین تو رو بخدا ، خودش هم گریه می کرد ) (گفت امام زمان منو ببخش من چی کار کنم جامعه منو به اینجا رسونده این مثال رو بزنم .. هی می زد تو دهنش میگفت ای وای بر من ، من چه خاکی بر سرم بریزم از دست مردم و بی تفاوتی مردم که مجبورم این مثال رو بزنم) یه مرغ تو حیاط خونت باشه یه روز بیایی ببینی نیست و احتمال بدی در باز بوده و رفته به بیرون تا کجا دنبالش می ری بگردی از همسایه ها می پرسی بوقلمون منو ندیدین مرغ منو ندیدین میایی تا سر کوچه ازمغازه دارها میپرسی میگردی کُل محل رو که یه مرغت رو پیدا کنی .. چند سالته 50 سالته .. 50 ساله امام زمانت رو نمی دونی کجاست کجا دنبالش گشتی؟ کی رفتی پرسیدی پسر فاطمه کجاست چرا دلامون رو دادی به دنیا خالی کردیم دلمون رو از عشق مهدی فاطمه .. به اندازه سند خونت که گم میشه خونه رو زیر و رو میکنی .. یه چکت گم میشه اگه سفید امضاء باشه شب خوابت نمی بره .. امام زمان رو به اندازه یه دست چک قبول بکن .. اندازه یه سند .. ای داد بی داد .. امام زمان دلش خونِ .. ولی خوشبحال اونایی که بلند میشن یابن الحسن .. روایت داریم جوونایی داریم که آخرالزمان شب که میخوابن با وضو میخوابن رو به قبله میخوابن اگر بدونن شب برا نماز شبشون بیدار نمی شن سر شب نماز شبشون رو می خونن .. می دونید که جوان میتونه سر شب نماز شب رو بخونه میگه آقا من خوابم می بره لیاقت پیدا نمیکنم .. بعد نماز مغرب و عشاش .. قبل 12 بعد 12 قبل اینکه بخوابه میگه من میدونم بخوابم بیدار نمیشم 11 رکعت بخونم پس وای می ایسته میخونه .. رو به قبله میخوابه میگه امام زمان خودم رو به تو سپردم ... امام زمان میشه شب دستت مبارکت رو رو سینم بگذاری .. تکونم بدی منو بیدارم کنی من یه لحظه جمالت رو ببینم (در حال گریه)با عشق بازیه با حجه بن الحسن میخوابه .. صبح بلند میشه نماز صبحشو میخونه زیارت عاشوراش رو میخونه تو نمازش اللهم کن لولیک میخونه(آقایون جوونا روایت داریم هر کس تو نمازش اللهم کن لولیک رو بخونه یا اصلاً دعای فرج رو بخونه 90 چیز گیرش میاد سندش رو بهتون میگم برید مطالعه کنید (کتاب موعود نامه یا الفبای مهدویت) هرکی درباره ی امام زمان چیزی میخواد بدونه تمام مطالب ناب رو آقای تونه ای در این کتاب جمع کرده آقای تونه ای در کتاب الفبای مهدویت یا موعودنامه اول همین کتاب رو که ور می داری بیست یا سی صفحه اش فقط برای ثواب خوندن دعای فرج اختصاص داره که چی گیرت میاد تا میگی اللهم کن لولیک .. دستتو بالا میکنی .. امام زمان هرجا باشه دستش رو بلند میکنه میگه خدایا بخاطر منه مهدی این جوون هر چی میخواد بهش بده خدایا ببین این بیاد من .. منم بیاد اویم خدایا امروز روز خوشی باشه براش امروز گناه نکنه ..
صبح که بلند میشه نمازش رو با الهم کن لولیک وقتی از خونه میخواد بره دانشگاه میخواد بره بیرون (امام زمانی ها این طوریند ) دَم در میگه یا صاحب الزمان من خودم رو به تو سپردم .. آقا خودت میدونی خیابونا چه خبره آقا خودت میدونی تو این پیاده رو ها چه خبره آقا میدونی زن ها امروز تو جامعه دارن چه میکنند آقا میدونی تو این دانشگاه ها چه خبره آقا خودت می دونی هر کی بخواد ایمانش رو حفظ کنه خیلی سخته آقا من نمیخوام گناه کنم تو کمکم کن تو دستم رو بگیر اگر خودت رو به امام زمان بسپاری امام زمان دستت رو میگیره بخوای گناه نکنی امام زمان دستت رو میگیره .. میدونی ما چوب کجا رو میخوریم .. چوب اینو میخوریم که بقول خودمون زیگزالی حرکت می کنیم صاف نیستیم .. روضه میایم گریه میکنیم .. عروسی میریم می رقصیم با عرق خور می شینیم خوشو بش میکنیم با نماز شب خون می شینیم التماس دعا بهش میگیم یه رنگ نیستیم .. به خاطر اینه که چوب می خوریم .. یه جور باش خودت رو دست یکی بده امام زمانی باش امام زمانی که شدی رفیقهات رو امام زمانی انتخاب میکنی قیافت رو امام زمانی درست میکنی نگاهات رو امام زمانی تنظیم میکنی حرفات رو امام زمانی قرار میدی سر سفره امام زمانی میشینی .. کارات کارهای امام زمانی میشه .. یه جور باش یه رنگ باش .... ما یه جور نیستیم .. ما همه رو میخوایم داشته باشیم همه رو .. تو دانشگاه با چشم چرونه رفیقیم ...با ساقی تو دانشگاه رفیقیم .. با اونی کا فیلمو نمی دونم سیدیه مبتزل واسه بقیه جور میکنه رفیقیم .. با اونی که شراب میفروشه با اونم رفیقیم ..با بسیجی دانشجوهم رفیقیم با فرهنگی هاش هم رفیقیم با مومناش هم رفیقیم .. هم برا پارتی هاش میرییم هم برا دعای کمیلش می ریم هم اینور میایم هم اون ور میرییم .. برا همینه رشد نمی کنیم یه رنگ باش یه جور باش.. یا زنگی زنگ یا رومی روم و الّا به هیچ جا نمیرسی .. یه نمونش رو از تاریخ براتون میگم .. دل بدین : یه پیرمردی ( میخوام یه تیکه قصه براتون بگم ، درد ما کجاست .. )آقایون جوان قربونتون برم از منبر تند و تیز من ناراحت نباش .. به خدا قسم رفیق اونه که آدم رو بگریونه .. رفیق اونیه که بگه من بهت گفتم .. دشمن اونیه که بگه من میخواستم بهت بگم .. من دارم میگم ها ..اشتباهات ما رو تکرار نکن .. یه جور باش.. یه سمت برو ..یه راه رو طی کن .. امیرالمومنین رو ببین دورو وری هاش کیان ببین دورو ور امیرالمومنین سلمان ، ابی زعب ، میثم ،مالک، رُشهید حَجری،کمیل.. همه گل ها دور همدیگه اند .. دور معاویه کیا هستن عمرعاص، یزید،مروان .. هر چه حروم زاده ست دور هم اند ..اینور همه گلا اینور همه آتُ آشغالا .. نمیشه آدم بره پشت سر علی نماز بخونه .. سر سفره معاویه نهار بخوره .. نمیشه .. بابا نمیشه درآنِ واحد اینجا هم روشن باشه هم تاریک باشه نمیشه در آنِ واحد یه جا سفید باشه همون آن هم سیاه باشه .. یه جور یه رنگ .. اگه حسینو قبول داری پس درِ خونه ی یزید چی کار میکنی ؟ پس تو که تابلوی علی بالا سرت پس چرا مثل معاویه داری معامله می کنی ؟ پس تو که اسم بچت رو علی میگذاری پس چرا مثل معاویه عمل میکنی یه جور باش ..
یه پیرمردیه ، قدّش خمیدست (یه مقداری قلبم درد گرفته ببخشید .. آرام میگم) قدّش خمیدست ریشاش سفید شده تو روایت داره ابروهاش هم کم کم سفید شده بود .. فقط یه عیب داشت .. همون عیبی که من دارمو تو هم داری هممون داریم ، عیبش این بود سرِ کلاس امام باقر(ع) و امام صادق(ع) می نشست .. سرِ کلاس ِ ابوحنیفه دشمن امام صادق(ع) هم می رفت .. همین اینور بود هم اون ور بود .. ابوحنیفه کی یه ؟ ابو حنیفه کسیه که سوال می کنن (میخوام شخصیتش رو خوب بشناسی) ابو حنیفه کسیه که سوال می کنن مریداش ، ما وقتی میریم سجده .. ذکر می خوایم بگیم .. چشامونو ببندیمو بگیم سبحان ربی اعلی و بحمده یا چشامونو وا کنیم و بگیم .. میدونی چی جواب میده ؟ میگه چون نمی دونم امام صادق چشاشو میبنده یا وا میکنه ، تو سجده یکیشو ببندید یکیشو وا کنید که در هر دو حالت مخالف امام صادق عمل کنید .. یه همچین آدمیه ..فتواها همه مقابل امام صادق .. این پا منبر امام صادق می نشست آقا هم هیچی بهش نمی گفتن .. (خوب در باز بود دیگه ..منو تو هم اگه می رفتیم آقا نمی گفت چرا اومدی ؟) همه می رفتن..فقط یه روز (گوش کنید) یه روز خیلی خوشش اومد از امام صادق که تو گریه بود که بَه چه کلامی بَه چه خوشگل حرف میزنه به فکرش افتاد خوبه بعدِ کلاس با آقا داریم میریم خونه تو راه به امام صادق بگم آقا قربونت برم میشه به ما وقت اضافه بدی ما شاگرد خصوصیت باشیم خونت بیایم بیشتر استفاده کنیم حیفه آدم از امام صادق استفاده نکنه .. حالیش هم نیست داره چیکار میکنه ..
کلاس تموم شد دنبال امام صادق راه افتاد این پیرمرد اسمش چیه ؟ عِنوان بصری (شاید جوونا ، دانشجوها دفترچه کوچیک دیدن حدیث عِنوان بصریو چاپ کردن مال ِ این آقاست قصه اش اینه که من دارم برات میگم ) تو راه به آقا گفت: آقا قربونت برم بنفسی انت یابن رسول ا... چه کلاسی چه محضری چه منظری چقدر عالی چقدر استفاده کردیم .. آقا هیچ نگفت رسیدن در خونه گفت آقا میشه به من اجازه بدین بیشتر خدمت شما برسم استفاده کنم دَمِ ِ در آقا یه نگاه به عِنوان بصری کردن فرمودند عِنوان بصری برو همون جا که می ری دیگه اینورا هم نیا ... برو همون جا که می ری دیگه اینجا هم نیا مزاحم من هم نشو خونه ی من تحت کنترلِ تو هم میری و میایی اذیت میشی ما راضی نیستیم تو رو اذیتت کنن بخاطر ما برو سرِ همون کلاسا که می رفتی ( مثلِ یخ بود این حرف ( برو همونجا که میری .. حرف خوبی نیست یه مثال می زنم ( ساعت 2 بعد نصفه شب یه جوون میخواد بره تو خونش .. باباش میاد دمِ در میگه : کجااا؟ میگه میخوام بیام بخوابم میگه برو همونجا که بودی ی .. ) برو همونجا که بودی حرف خوبی نیست یعنی دیگه جات اینجا نیست .. ) اینقَدَرناراحت شد عِنوان بصری .. آقا درو زد بهم رفت تو .. اینم یخ روآب .. سنگ یخ شد ..(خب منو تو هم باشیم ناراحت میشیم ) اینقدَر گریه کرد .. برگشت تو خونه به زنش گفت هر کی اومد درِ خونه گفت عِنوان بصری کجاست؟ بگو مُرد .. من دیگه از این خونه بیرون نمیرم دیگه هیچ جا نمیرم دیگه با هیچکس رابطه برقرار نمی کنم ، گفت چته ؟ گفت خاک عالم به سرم شد به امام صادق میگم اجازه بده من از محضر شما استفاده بکنم ، آقا میگه دیگه نیای از این ورا برو هر جا بودی .. (هنوزم نفهمیده چوب کجا رو می خوره هنوزم نمی فهمه .. شیش ماه تو خونه موند فقط گاهی وقت ها دلش میگرفت روز و شب گریه میکرد که چرا آقا اینجوری به من گفت چرا نگذاشت من از محضرش استفاده بکنم ؟ فقط گاهی روزا می رفت مسجدالنبی کنار قبر پیغمبر خودش رو می انداخت رو قبر رسول ا.. گریه میکرد خدایا بحق صاحب این قبر قلب امام صادق رو به من مهربون کن چرا آقا منو پس زد چرا آقا منو قبول نکرد ؟ شیش ماه گذشت این هی آب شد آب شد زلال شد دیدی سنگ طلا رو هر چی تو آتیش میبرن کوره می برن هی ناخالصی هاش میره .. یه روز با یه دنیا غم از فراق امام صادق رفت کنار قبر پیغمبر دو رکعت نماز خوند گریه کرد یکی به دلش انداخت به قول شماها الهام شد به دلش گفت بیا امروز برو در خانه ی امام صادق ، شاید امروز قبولت کنن (جوون های یزدی قدر منبر امشب رو بدونید .. تو رو بخدا اگه یه رفیق داری کاری به امام زمان نداره این نوار امشب رو برو بهش بده .. من از امام زمان خواستم قبل اینکه بیام منبر آقا امشب تو کمکم کن خیلی ها رو با تو آشتی بدم ) درد اینجاست تو رو خدا گوش کن ) تو راه که داشت می امد و گریه اش بند نمی اومد دلشوره گرفت گفت نکنه الان برم در خونه ی امام صادق ، آقا بگه : مگه نگفتم نیا ! مگه نگفتم برو همونجا که بودی چرا اومدی ؟ .... به خودش دلداری می داد .. نه بابا پسر فاطمه کسی رو رد نمی کنه .. من یه عیبی دارم که آقا ردم کرد .. اینا خانواده ی کَرَمن .. عادتُکُمُ الاحسان و سَجییَتُکُمُ الکَرَم .. (چشو ببند .. خوب دلتو به من بده آخره منبره دیگه نمیتونم فرداشب ) اومد در خونه ی امام صادق .. در زد .. اما یه (چی بگم .. ما میگیم .. تخمه ی رو ماهیتابه نمی دونم شما چی میگید ) تموم وجود داره می لرزه .. حالا چی میشه .. غلام آقا دم در : کیه ؟ ..گفت با آقا امام صادق کار دارم .. شما؟ ..... من .. من عِنوان بصری ام .. چی کار داری ؟ می خوام آقا رو زیارت کنم .. گفت آقا دارن نماز می خونن .. یا برو یا بشین آقا صدات بزنه .. زدم زیر گریه ... گفتم برم .. کجا برم {در حال گریه } جایی رو ندارم برم .. گفتم رو همین خاکها میشینم (جوونا اگه در خونه اهل بیت اومدی رو خاکا نشستی خدا بلندت میکنه {در حال گریه } اگه خودتو زدی زمین جا اهل بیت خدا آبادت میکنه ) گفت رو خاکا نشستم .. هی میگفتم خدایا دل ِ امام صادق رو با من مهربون کن .. اگه آقا بگه چرا اومدی چی جواب آقا رو بدم .. میگه چیزی نگذشت .. چند دقیقه بعد علام اومد و گفت: عنوان بصری .. خوشا بحالت آقا میگه بفرما تو {در حال گریه } (شما یه لحظه دلتون رو به من بدین یه لحظه .. تو رو خدا .. فرض کنید .. پشت خیمه ی امام زمان نشستین دلتون مثل سیرو سرکه می جوشه که آقا امام زمان بهتون اجازه میده برین تو خیمه یا نه .. اون وقت غلام آقا بگه بیا ت. ا.ن وقت چه حالی پیدا می کنی خودت رو بذار جای عنوان بصری ) .. میگه من دیگه .. خدا یه جونی بهم داد .. از خوشحالی میخواستم داد بزنم .. اما اشکام بند نمی اومد .. رفتم تو .. تا وارد شدم امام صادق بغلشون رو باز کردن .. منو بغل گرفتن .. حالت چطوره .. گفتم آقا من شیش ماست دارم میمیرم از فراق شما ..
آقا من بیچاره شدم ..روزو شب فقط کارم گریه کردن بوده .. آقا فرمود: کنیه ات چیه عنوان بصری ؟ .. گفتم کنیه ام ابو عبدا.. ست .. فرمود بَه ه چه کنیه ی قشنگی داری خدا این کنیه رو برات نگه داره .. بَه ه ابو عَبدا.. بنده ی خدا .. گفتم آقا چرا منو گفتی برو؟ چرا منو به این روز انداختی ؟ .. (جوونای یزدی .. قربون اشکای چشمتون یرم .. گریه ای که امشب تو داری میکنی من می دونم تو دلت چه خبره .. تو میخوای بگی امام زمان منم راه بده {در حال گریه زیاد } آره چراغا رو خاموش کنید آره این جوونا میخوان با مهدی امشب آشتی بکنن { گریه شدید } ) ...... آقا شیش ماست منو بیچاره کردی .. منو محرومم کردین .. آقا فرمود: عنوان بصری تقصیر ما نیست تقصیر خودتونه .. اگه با مایی پس با دشمنان ما چی کار میکنی ؟ اگه با مایی پس در خونه ی دشمن ما چرا میری ؟ یه رنگ باش یه جور باش ( حالا فرض کنید امشب امام زمان باید تو مجلس ما هم بگیم پسر فاطمه یه عمر داریم میگیم یابن الحسن چرا جوابمونو نمی دی چرا محل بمون نمیگذاری ؟ .. آقا جوابشون جواب جدِشونه ایشونم مثل امام صادق میفرمایند : اگه با مایی پس در خونه ی دشمنان ما چیکار میکنی؟ پس این رفیقا کیان دور خودت جمع کردی ؟ پس اینا کیان باهاشون میریو میای پس این شب نشینی ها دیگه چیه ؟پس اینا چیه تو موبایلت ریختی ؟ پس این حرفاو نقل ها چیه؟ اگه با مایی یی این چه عکسیه انداختی رو موبایلت این چه حرفاو چه نمیدونم چیزایی که ریختی توش برا اینو اونم میفرستی اگه با منه امام زمان رفیقی چرا با شرابخوره رفاقت میکنی چرا با بی نمازا رفاقت میکنی ؟ ( امام زمان با نمیخوایم تا سن عنوان بصری بفهمیم چه اشتباهی میکنیم الان میخوایم بفهمیم .. به جان مادرت فاطمه خودمون هم از خودمون خسته شدیم به سر بریده ی حسین خودمونم خسته شدیم .. از بس توبه کردیمو توبه شکستیم .. خودمون هم خجالت می کشیم {گریه شدید}
هر کس به طریقی دل ما می شکند {گریه شدید} بیگانه جدا دوست جدا می شکند ( این درد دل امام زمانه)
بیگانه اگر میشکند دردی نیست ( بلند گریه میکنی یا نه با حرف امام زمان)
از دوست بپرسید چرا می شکند ............. از دوست بپرسید که چرا می شکند
آقا میگه: چه عیبی از من دیدی با من رفاقت نمی کنی ؟ چه بدی ای از من ِ مهدی دیدی با من حرف نمی زنی مگه هر کاری شما بکنید پیش خدا پیش خدا واسطه میشم دعا میکنم خدا غذابتون نکنه من که هر روز دارم دعاتون میکنم .. چرا شما دعا به منه مهدی نمی کنید ( روضه ی من همین یه قصه باشه هر کی میخواد برا حسین گریه کنه بسم ا... ) استاد ما فرمود یه عده جوان تو یکی از محله های قدیمو فقیرنشین کربلا تو ماه ذی حجّه تصمیم گرفتن دهه اول محرم رو روضه بخونن (خوب گوش بده تا خوب گریه کنی یا ) اما فقیر بودن دستشون خالی بود خیلی دلشون می خواست یه روضه به پا کنند شبا شامم بدن به مردم اما پول نداشتن(چهارتا جوون 20 ساله .. همین بچه های هیئت میخواستن درست کنن ) یکی بهشون گفت من یه بازاری سراغ دارم .. پیرمردِ خوبیه خیّره .. میریم بهش میگیم تو به هیئت ما کمک کن .. چن نفر شدن رفتن تو حجره ی او ، گفتن ما میخوایم یه ده شب روضه بخونیم برا ابی عبدا... پولم نداریم اومدیم شما به ما کمک کنین .. میگه دسته چکش رو گذاشت جلو .. گفت هر چی خرجتون میشه بنویسین من امضاء میکنم ( اینا دیگه بچه بودن میگه همه اونچه که پول نیاز داشتن نوشتن بدون اینکه ملاحظه کنن نمی دوستن حالا یه تعارفی کرده مثلاً اینطوری ) میگه پیرمرد بدون اینکه نگاه به قیمت بکنه روش رو برگردوند و امضاء کرد .. گفتن حاج آقا نگاه کن ببین چقدر نوشتیم گفت نگاه کردن نداره برا حسینه نگاه نداره جونم فدای حسین {گریه شدید} گذشت این پیرمرد از دنیا رفت .. استاد ما فرمود یکی از مومنین کربلا خانه ی این پیرمرد رو دیده بود خیلی وعضش خوب بود گفتن چی شد ؟ گفت شب اول قبر حسین اومد به داد ِ من .. پرونده ی منو دادن دست ابی عبدا.. ..... حسین بدون اینکه نگاه کنه یه امضاء کرد ... گفتم آقا یه نگاه کن .. حسین فرموده بود .. : دیگه نگاه کردن نداره ......اون نگاه نکرد و امضاء کرد .. ما هم نگاه نمیکنیمو پروندشو امضا میکنیم ...
یا ابا عبدا.. کمکمون کن نوکرت باشیم ... کمکمون کن گریه کُنت باشیم 5 مرتبه یا حسین
اللهم عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج
🔺مدیرعامل یکی از پلتفرمهای ایرانی به اتهام فراهم کردن بستر انتشار محتوای غیراخلاقی در فضای مجازی بازداشت شد./
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd