eitaa logo
مجردان انقلابی
13.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 ادمین کانال ↶ @mojaradan_adm (تبلیغات انجام میشود) متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir_ir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ مرد قرآن میخواند ولی معنی قرآن را نمیفهمید. پسرش از او پرسید: چه فایده ای دارد قرآن میخوانی، بدون اینکه آن را بفهمی؟ پدر گفت: پسرم! بگیر و از آب دریا پرکن و برایم بیاور. پسر گفت: ممکن است که آب در سبد باقی بماند. پدر گفت: کن پسرم. پسر سبدی که در آن میگذاشتند گرفت و به طرف دریا رفت. را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد نماند. پسر به پدرش گفت؛ که هیچ ای ندارد.پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم. پسر دوباره امتحان کرد ولی نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛ که ممکن است...! پدر با لبخند به پسرش گفت: سبد قبلا چطور بود؟ پسرک متوجه شد سبد که از های زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً و تمیز شده است. پدر گفت: این کاری است که قرآن برای قلبت انجام میدهد. ٭٭دنیا و آن، قلبت را از سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛ قرآن همچون دریا سینه ات را پاک میکند، حتی اگر آنرا ندانی... 🆔 @mojaradan •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
رفتم سرِ جلسه‌ی بغل دستیم خیلی استرس داست رو کرد به من گفت ترو خدا بهم کمک کن فرصت نکردم کتاب رو بخونم گفتم نگران نباش داداش من بهت میرسونم فقط لطف کن بگو چه امتحانی داریم😅 😁 😁 @mojaradan 😁
وقتی با خودم میگم: کاش میشد به برگشت... بعدش یاد شبای میفتم... سریع میگم کردم 😂 آیدی کانالمون لطفا همه جا پخش کنید😎👇 @mojaradan
5 ☢️ گفته شد که در ابتدا لذت داره ولی هر کسی گرفتارش بشه واقعا و بی آبرو خواهد شد.... در همین زمینه علی(ع) میفرماید: آغاز شهوت، است و پایانش نابودی... أوَّلُ الشَّهوَةِ طَرَبٌ ، وآخِرُها عَطَبٌ 🔹 غررالحکم، ح۳۱۳۳ 🔶 نکته بعدی در مورد رابطه با اینه که این "یه امتحان عمومی" هست. در واقع هر کسی در هر سن و جایگاهی باشه حتما با شهوت خواهد شد. 🚫 شما چه آدم باشی چه نباشی، چه زن یا مرد باشی، چه مسن باشی یا جوان و.... در هر صورت دنیا برات شرایطی رو پیش میاره که با امتحان بشی. 🔵 بنابراین هییییچ کسی نباید خودش رو از این امتحان در امان بدونه. اگه هستی یا طلبه یا یا امام جمعه یا آیت الله و.... بالاتر یا پایین تر در هر صورت باید خودت رو برای امتحان آماده کنی. 🚸 امتحانی که بسیااااار ریز و و آروم سراغ انسان میاد... 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 @mojaradan
💕➖💕➖💕➖ 💍 👩‍❤️‍👨 در امر ازدواج 🍃 🔆 گفتیم که افراد باید سعی کنند که مورد مناسبی‌رو برای زندگی پیدا کنند، 👌 مورد مناسب‌رو هم عرض کردیم که طرف خیلی مهمه و رفتارهای پدر و مادر یا خیلی تعیین کننده است، در اینکه این فرد خانواده داری هست یا نه.🤔 💢 البته موردهایی‌رو هم داریم که ممکنه فردی پدر و مادر درستی نداشته باشه، ولی خود اون فرد واقعاً خودساخته باشه و آدم درستی برای زندگی باشه؛ 💯 خب تا اینجا یک طرف است.✅ 💯 اما طرف دیگه قضیه که درمورد انتخاب همسر باید به اون دقت بشه اینه که واقعاً ازدواج انسان‌ها عمدتاً خداوند هست،😍 و خداوند متعال هست که و برای هم انتخاب میکنه👌 و تقدیر خدا در این زمینه فوق العاده هست💫 💚امام رضا علیه السلام فرمودند: گاهی خداوند متعال انسان را می‌بندد و بعد از این که انسان کاری را انجام میدهد عقلش را باز می‌کند. 🔷بعد انسان به میاد و میگه چرا من این انتخاب‌رو کردم⁉️ چرا با این آدم کردم⁉️ چرا این کار‌ رو انجام دادم⁉️ 🔶درحالی که نمی‌دونه خداوند متعال می‌خواد اون رو کنه، و اون فرد دقیقاً با کسی ازدواج می‌کنه که همون فرد می‌تونه بیشترین رشد ممکن رو در او ایجاد کنه. ✔️ 💠حالا چه اون فردی که با اون کرده آدم خوبی باشه، چه آدم بدی باشه💑 هر اخلاقیاتی داشته باشه، دقیقاً متعال طوری طراحی می‌کنه زندگی انسان‌ها‌رو که باهم جور دربیاد.💞 نباید این‌طور باشه که خیلی از افراد تا می‌کنند و به مشکلی برمی‌خورند سریع فکر کنند که انتخابشون بوده.😔 ❌ نه عزیز من چنین ، تفکر درستی نیست. ☘این‌طور نیست که انتخاب شما اشتباه بوده باشه؛ اتفاقا خیلی هم بوده، اصلا نگرانش نباش.🎀 💠واقعیت امر اینه که زندگی ما رو خداوند متعال طراحی کرده و اجازه نمیده کسی در زندگی انسان وارد بشه و خدا رو خراب کنه و نذاره انسان رشد کند.☺️🍃 شما با خیال راحت با هر کسی که ازدواج کردید یک خیلی خوب رو بسازید.💪 🍃دنبال این نباشید که از بیرون کسی یا چیزی باعث خوشبختی شما بشه. 🔷اگر تصور درستی نسبت به زندگی داشته باشید دیگه در انتخاب همسر هم نمی‌کنید. 🔶اگر واقعاً قرار باشه شما با زندگی بکنید، خداوند متعال حتما سیستم رو طوری ردیف می‌کنه که شما بیشترین رشد رو با اون فرد داشته باشید.💯😊 اگرقرار باشه که اون فرد باعث رشد شما نشه، قطعاً خداوند متعال نمیده که شما با اون فرد ازدواج بکنید.👍 ♥️ ان‌شاءالله که خداوند متعال نگاه‌های ما رو نسبت به امر قشنگ‌تر و زیباتر و دقیق تر بفرماید.🤲 😍 @mojaradan
✍ قصه درست از جایی تلخ شد; که دینمان را ... گذاشتیم سر طاقچه ! 🤕 و البته قبل آن ؛ کاملا شرحه شرحه اش کردیم! 😊 🔪🔪🔪 آخر چه معنی دارد دین خودش را بندازد وسط تماممممم روزمره گی های ما ؟! 😒 دین عزیز ! امشب دعوتم ! لطفا بیخیال شو !💃💃💃 دین بزرگوار! با دوستانم میرویم ! تو نیا لطفا ! 🙅 دین گرامی ! فردا 🎉 دوستم است ! اما شما دعوت نیستی! 😌 ولی : دین نازنینم امشب است کجایییی😭😭😭 فردا دارم کجاییییی😰😰 مادرم خوب نیست توبمان کنارم😞😞😞 کوتاهتر از دیوار تو دیواری نیست دین عزیز! 🙄 به هر جای زندگیت نگاه کنی؛ 👀به همین نتیجه میرسی!👌 که را با معیار های خود دائم بالا و پایین میبریم⬇️⬆️ اگر بمن نشان دهی که کجای دین نامحرم و داریم! خوشحال میشوم😊 اگر نشانم دهی پسرخاله ات با اسماعیل اقای بقال سرکوچه چه تفاوتی دارد🤔 (دررعایت پوشش تو)؛ خیلیییییی خوشحال میشوم! 😎 اگر نشانم دهی کجای دین ات نوشته با پسرعمویت بخند از ته دل😂 اما با صندوقدار فروشگاه محل نه!😠 بینهایت سپاسگذارم!🤗 اگر نشانم دهی کجای دین ات خوانده ای؛ که با شوهرخواهر خود شوخی کنیییی😜😉 بی حد و اندازه؛ ولی با شوهر خانم همسایه نه؛😡 ممنونت میشوم!!!🙏 نازنین خواهرم؛ برادرم .... ! مصداق این آیه نشو ❌👇 .... وَيَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَكفُرُ بِبَعضٍ وَيُريدونَ أَن يَتَّخِذوا بَينَ ذٰلِكَ سَبيلًا {150/ نساء} ... و میگوند: «به بعضی ایمان می‌آوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و می‌خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند... !!! @mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از_روزی_که_رفتی قسمت ۷۷ و ۷۸ معاینه‌ها که انجام شد رها نگاهش را از پنجره به آسمان دوخت. آسمان غبار گرفته! صدرا: _خوبی رها؟ رها تلخ شد، بد شد، برای مردی که میخواست مرد باشد برایش: _خوب؟ باید میمردم تا خوب باشم. با روزای قبل فرقی ندارم؛ شما برید به کارتون برسید! صدرا: _رها! این حرفا چیه؟ تو زن منی رها: _زنت اومد دنبال حقش، زنت اومد تو رو بگیره! گفتم که ربطی به من نداره، گفتم که زنش نیستم، گفت برو... گفتم نمیتونم؛ گفتم نمیشه! اما گفت با تو حرف میزنه، گفتم صدرا این روزا به حرف‌تو نیست، گفت تقصیر توئه! کدوم تقصیر؟ چرا هیچکس رفتار بدشو نمیبینه؟ نمیبینه دل میشکنه؟ نمیبینه کاراش باعث میشه کسایی که دوستش داشتن از دورش برن! به من چه که تو نگاهت سرد شده؟ به من چه که رویا تو رو حقش میدونه! سهم من چیه؟ صدرا: _آروم باش رها؛ همه چیز درست میشه! رها: نه تو خونه‌ی پدرم جا دارم نه تو خونه‌ی شوهرم، چی درست میشه؟ آیه مداخله کرد: _رها... این توئه، مواظب باش مردود نشی! آیه از اتاق بیرون رفت. رها نیاز داشت خودش را دوباره بسازد، آخر دلش شکسته بود! صدرا حس شکست میکرد. رهای این روزهایش خسته بود... خسته بود و مردش تکیه‌گاهش نبود. خسته بود و مردش مرهمش نبود. زود بود برایش که آیه باشد برای رهایش! رها آیه میخواست برای رها شدن... رها آیه میخواست برای بلند شدن؛ آیه شاید آیه‌ی رحمت خدا باشد برای او و رهایی که برای این روزهایش بود. رها را که به خانه آوردند، محبوبه خانم با لبخند نگاهش کرد: _خوبی مادر؟ رها نگاهش رنگ تعجب گرفت. لبخند محبوبه خانم عمیق‌تر شد: _اینقدر عجیبه؟ من اونقدرا هم بد نیستم که الان تعجب کنی، ما رو ببخش، اصلا نمیدونم چرا راه رو غلط رفتم؛ اما خوشحالم که این اشتباه باعث شد تو به زندگی ما بیای نگاه رها به پشت سر محبوبه خانم افتاد. مادرش بود که نگاهش میکرد. _مامان! +جانم دخترکم؟ رها خود را در آغوش مادر رها کرد و هر دو گریستند... رها اشک صورت مادر را پاک کرد: _اینجا چیکار میکنی؟ چطور اینجا رو پیدا کردی؟ +هفته قبل پدرت سکته کرد و مُرد.... رها دلش برای مردی که پدر بود سوخت. "چطور باید جواب آنهمه ظلم‌ها را میداد؟ چطور جواب حق‌هایی را که ناحق کرده بود را میداد؟" _خدای من... من نمیدونستم! اشک ریخت برای پدری که پدری را بلد نبود. +بعد از هفتمش که فقط خانواده رفتن سر خاکش، رامین منو از خونه بیرون کرد. نمیدونستم کجا برم و چیکار کنم. شماره‌ی آیه رو داشتم، بهش زنگ زدم و اومد دنبالم و آوردتم اینجا. اون‌موقع بود که فهمیدم بیمارستانی و چه اتفاقی افتاده. بعد هم زحمتم افتاد گردن محبوبه خانم. _این چه حرفیه؟ اینجا خونه‌ی رها جان هم هست. رها تعجب کرده بود ، از این رفتار مادرشوهری که تا چند روز قبل نگاهش هم نمیکرد... آیه لبخند زد. یاد چند روز قبل افتاد که محبوبه خانم به خانه‌اش آمد... محبوبه خانم: _شرمنده که مزاحم شدم، اما اومدم باهاتون مشورت کنم. در واقع یه سوال ازتون داشتم. حاج علی: _بفرمایید ما در خدمتیم! محبوبه خانم: _زندگیمون به هم ریخته، عروسم بعد از مرگ پسرم رفته و قصد برگشت نداره! نامزدی صدرا با دختری که خیلی دوستش داشت بهم خورده! دختری عروسم شده که نمیشناسمش اما همیشه صبور و مهربونه! خون پسرم رو بخشیدن و این دختر رو آوردن گفتن خون‌بس! حاج‌آقا من اینا رو نمیفهمم، نمیفهمم این دختر چرا باید جای برادرش مجازات بشه؟ این قراره درد بکشه یا ما با هر بار دیدنش باید عذاب بکشیم؟ الآنم که گوشه بیمارستان افتاده!نمیدونم باید چیکار کنم، این حالمو بدتر میکنه. حاج علی اندکی تامل کرد: _دستور دین خدا که مشخصه، یا ببخش و تمامش کن یا قصاص کن و حقتو بگیر و تمومش کن! حالا این سنت خون‌بس که از قدیم در بعضی مناطق بوده و الآنم هست، از کجا ریشه داره رو نمیدونم! اونم حتما حکمتی توش بوده، اما حکم خدا نیست! شما اگه ببخشی، قلبت آروم میشه و جریان تمام میشه، بعد از قصاص هم جریان تموم میشه، اما وقتی خون‌بس آوردی یعنی هر لحظه میخوای برای خودت یادآوری کنی که چی شد و چه اتفاقی افتاد. اون دختر به گناه نکرده مجازات شد و خدا از گناه شما بگذره که رو آزار دادید؛ کسی دیگه بود و الان داره زندگیشو میکنه. شما کسی رو مجازات کردید که نداشت جز اینکه مادرش هم قربانی همین رسم بود. مادرش هم سختی زیاد کشید. آیه و رها خانم سال‌هاست با هم دوستن و من تا حدودی از زندگیشون خبر دارم! اون دختر نامزد داشت و به کسی دل بسته بود. شما همه‌ی دنیا و آرزوهاش رو ازش گرفتید. محبوبه خانم: _خدا ما رو ببخشه، اون‌موقع..... نویسنده؛ سَنیه منصوری .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´