eitaa logo
مجردان انقلابی
13هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 ادمین کانال ↶ @mojaradan_adm (تبلیغات انجام میشود) متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir_ir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻✨ ماجرای آیت‌الله بهجت و جن ⭕️◁یکی از ایشان درباره وی خاطره ای را نقل کرده اند که خواندن آن خالی از لطف نیست. ⭕️◁میگویند از آیت الله درباره  سوال پرسیده شده که آیا انها  میتوانند به انسان آسیبی برسانند یا خبر؟ و ایشان فرموده اند که خیر انها با کاری ندارند ⭕️◁و بعد در ای که نقل نموده است فرموده که روزی به عمویم در کربلا رفتم و خواستم به اتاقی بروم و کنم و عمویم گفت که به آن اتاق نرو آنجا جن دارد! ⭕️◁من هم گفتم که ندارد آنها با من کاری ندارند و رفتم آنجا دراز کشیدم و ام را کنارم گذاشتم و عبایم را نیز بر روی صورتم کشیدم و ⭕️◁نصف شب که شد عجیب و غریبی را میشنیدم و صدای هم می امد که گویا یک لشکر در حال حرکت بودند. ⭕️◁لحظه به لحظه به من نزدیک تر میشد و به یکی از آنها وارد اتاق شد و من و عبایم را نگاه کرد و دید که من ام و به افراد پشت سرش گفت: “این لشکر خداست” ⭕️◁از ایشان پرسیدم که ها مگر در بین انسانها زندگی میکنند؟ او فرمود که اجنه نیز همانند انسان مخلوقات خداوند هستند و نه انسان و جن بلکه خداوند موجودات زیادی را آفریده اند که ما قادر به آنها نیستیم. ⭕️◁جن ها هم و بد دارند آنها در یک عالمی دیگر زندگی میکنند و با  آدمها کاری ندارند آنها از آتش هستند. @mojaradan
💠امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: موسی (علیه‌السّلام) در کنار دریا عبور می‌کرد، ناگاه دید کنار دریا آمد و دربرابر خورشید سجده کرد و سخنان گفت، سپس تور خود را به دریا‌ انداخت و بیرون کشید، آن تور پر از بود، و این کار سه‌بار تکرار شد، در هر سه‌بار، تور او پر از ماهی بود. او ماهی‌ها را برداشت و از آنجا رفت. سپس صیاد دیگری به آنجا آمد و گرفت و نماز خواند و حمد و شکر الهی را بجا آورد، آنگاه تور خود را به افکند و بیرون کشید، دید توخالی است. بار دوّم تور خود را به افکند و بیرون کشید، دید یک ماهی کوچک در میان تور است. حمد و الهی گفت و از آنجا رفت. موسی (علیه‌السّلام) عرض کرد: «خدایا! چرا کافر تو با اینکه با حالت کفر آمد آن همه ماهی او شد، ولی نصیب بنده با ایمان تو، تنها یک کوچک بود؟» خداوند به موسی (علیه‌السّلام) چنین وحی کرد: «به جانب راست خود نگاه کن.» موسی نگاه کرد، فراوانی را که خداوند برای بنده مؤمن فراهم کرده مشاهده نمود. سپس خداوند به موسی وحی کرد: «به چپ خود نگاه کن.» موسی (علیه‌السّلام) نگاه کرد، آنچه از عذاب‌های سخت را که خداوند برای بنده کافرش نموده دید. سپس خداوند فرمود: «ای موسی! با آن همه  که در  کافر است آنچه را که به او (از ماهی‌های فراوان) دادم، چه به حال او دارد؟ و با آن همه از فراوان که برای بنده مؤمن کرده‌ام، آنچه را که امروز از او بازداشته‌ام، چه به حال مؤمن خواهد داشت؟» موسی (علیه‌السّلام) عرض کرد: «یا ربّ یحقّ لمن عرفک ان یرضی بما صنعت؛ پروردگارا! برای کسی که تو را سزاوار است که به آنچه انجام دهی و خشنود باشد.»  📚دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص۴۳۳ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۴۹ @mojaradan
سفره‌ےِ عقد آروم درِ گوشم گفت: میدونے من فَردا میشَم؟ خندیدم و گفتم..از کجا میدونے؟ نڪنه غِیب داری!💭 گفت: آره..دیشب مادرم زهرا(س) رو تو خواب دیدمـ..🍃 بهم تبریڪ گفت بعدشم وَعده‌ے داد. . . کردمُ گفتم: پس من چے؟ میخوای همین اولِ کاری منُ بزاری برے؟!😞 نبود وَفا بِری و منو نَبری! توڪہ میدونے فردا میخواے شَهید بشے چرا پایِ سفره عقد. . .💍 چرا خواستے منو به عقدِ خودت دربیاری!؟ دستمو گرفت خندیدُ گفت: آخہ شنیدم شَهید میتونه بستگانشو ڪنه!🥰 میخوامـ که اون #۲نیا جزوِ شفاعت شده هام باشے. . . میخوام عروسیِ واقعی رو اونجا برات بگیرم. . .🎈 {مدافع‌حرم} ♥️ @mojaradan
❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️ 😊 🔰 مواردی که آقایان ازدواج کرده باید در نظر بگیرند ، بر اساس اولویت 😊 ▫️نکاتی که آقایان👱🏻‍♂ باید توجه کنند ؛❗️ ✨۱) طوری رفتار کنید که زن بداند وجودش لازم است،❗️ زیرا اگر این کار را نکنید افکارش او را به جایی میکشاند که فکر میکند وجودش ضروری است و شما وی را با چهارچوب دَر یکی میبینید.😁 زنها دوست ندارند با که میکنند زندگیشان از هم بپاشد و تنها مردان هستند که این اطمینان را در آنها به وجود میآورند.😊 ✨۲) اجازه بدهید که زنها را حفظ کرده تا بتوانند از ایده هایشان استفاده کنند.❗️ باور کنید شما باید این اطمینان را به آنها بدهید.😊 ✨۳) فکر نکنید نظر یک زن نمیتواند ساز باشد،😐 این افکار قدیمی را دور بریزند. نظر او را بپذیرید و به آن فکر کنید.😊 ✨۴) آقایان! لطف کنید بدانید زنها اگر به دست میآورند سریعاً آن را با شما تقسیم میکنند.❗️ پس نگران نباشید.😁 ✨۵) او را نگذارید.❗️ به زن خود اطمینان بدهید حتی اگر میخواهد کره زمین را هم کند شما با او خواهید بود.😊 بگذارید امتحان کند.🌼 ۶) آقایان! بدانید اگر بتوانید عدم موفقیت را در همسرتان از بین ببرید بهترین دنیا میشوید،❗️ باور کنید چیزی جز به دست نمیآورید.🌺😊 ✨۷) آقایان!در صورت همسرتان به وی آرامش بدهید نه اینکه بشوید❗️ و بر سرش فرود بیائید.😐 همانطور که در موفقیت هایش جلویش میگذارید در شکستهایش هم بفرمایید حساب کنید.😊 ✨۸) افکارتان را نکنید.❗️ واقعاً دلیلی ندارد چون شما مرد هستید قابل اجرا باشد.😊 ✨۹) بدانید و اعتماد به نفس مرد به علاوه سنجش و دورنگری زن،❗️اعتدال در زندگی مشترک را تضمین میکند.😊 @mojaradan
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕🌱 🌱💕 ڪوفـيان بـا «ظهور» (علیه السلام) و بـا «غـيبـت» تـ✨و امـتحـان ، بـہ راستے سخـت تـر اسـٺ!!! ظهور.... يـا ⁉️ امیدغریبان کجایی!💔 @mojaradan
💞💞💍💍💞💞 شش باورهای غلط در مورد : 🚩این باورها نه تنها ، بلکه بالقوه توانایی از بین بردن رابطه را دارند. آنها خیلی خطرناکند چون باعث میشوند مسیر اشتباهی را انتخاب کنند و یا به سبکی با یکدیگر برخورد نمایند که به بهبود رابطه وجود ندارد.واین که رابطه را میتوان با افزايش حساسيت بین فردی بهبود بخشید نیز است. تعدادی از اين باورهاي غلط عبارتند از : 1⃣ "ازدواج فقط یک کاغذ و قرارداد رسمي است " 🚩مزایای و روانی ازدواج بیشمار است. بعد از 50 سال تحقیقات جامعه شناختی در کشورهای توسعه یافته ثابت شده است که بهترین منبع ، ثروت ، طول عمر و آرامش خاطر کودکان ، از ازدواج و سالم ناشی میشود.(توجه کنید ازدواج سالم و رضایتمند نه هر ازدواجی) 2⃣ "تنها زندگی کردن با روابط موقت، همانند زندگی متاهلی است." 🚩تحقیقات جامعه شناختی نشان داده که در همه جای کره زمین، افرادی که زندگی میکنند، زودتر میمیرند، کمتر سالمترند، ثروتمندترند و بهبودی از بیماری ها برایشان کندتر است، به نسبت افرادی که ازدواج کرده اند. این امر خصوصا برای صادق است که در مقایسه با زنان از حمایتهای ضعیف تري برخوردارند. زمانی که مردان در یک متعهدانه هستند، حمایت های اجتماعی خود را افزایش میدهند. @mojaradan
⭕️ در اولین قرارها برای یک ، نکات زیر را مدنظر داشته باشید 🔻احساس نکنید، آرامش خود را حفظ کنید. اگر معمولا آدم پرحرفی هستید سعی کنید کمتر صحبت کرده و بیشتر به طرف مقابل گوش کنید. و اگر فردی و خوددار هستید، سعی کنید نقش بیشتری در گفتگو به عهده بگیرید. 🔻در چیز زیادی در مورد خودتان نکنید، البته پاسخ سوالات او را بدهید اما عجله نکنید. 🔻به این کاری نداشته باشید که او از شما خوشش می آید یا نه . خودتان را درگیر این نکنید که او به چه فکر می کند. مهمترین چیز در اولین این است که شما در مورد او چه فکر می کنید . 🔻اگر یک قرار به پیش نرفت، زود نتیجه نگیرید که تا آخر عمرتان خواهید ماند و اگر دیدارتان خوب پیش رفت دست و پای خود را گم نکنید. این دیدارها لزوما شروع زندگی جدید شما نیست. 🔻اگر قرارتان موفق نبود ، داشته باشید که دنیا به آخر نرسیده است . به آن بعنوان یک روز از زندگیتان نگاه کنید.🌱 💕@mojaradan
🚫 مردان را نشکنید. ⚠️این خانم‌هاست که وقتی مرد ساکت است 👈مدام به سمت آن‌ها می‌روند و با او می‌زنند. ✔️احترام به این سکوت یعنی بیشتر. سکوت در زنان ممکن است به معنیِ خاطر بودن باشد ✔️ اما در مردها این طور نیست❗️ ♻️به مردان بدهید گاهی او را رها کنید تا با خود کند. با دوستان به ورزش برود و به خانواده خود سر بزند. ▪️مدام دنبال او نباشد. فضای شدن! 🗯 این چیزی است که گاهی به آن نیاز دارند. ♥️ اگر به آن‌ها این فضا را بدهید. آن‌ها نیز به شما می‌ورزند. 💛 شوهر خود را مشکلات بدانید. مشکل را به او بگویید و از او بخواهید آن را حل کند؛ و تأیید کنید که تنها او قادر به حل این مسئله است. 😇 @mojaradan
2.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☕️ 🕒ساعت ها و دقیقه ها به پای حرف های مردم مینشینی....🗣 حرفهایشان را نصف نصف میکنی...▪️▫️ کلمه کلمه 💬و حرف به حرف 💬آن را تفسیر و تحلیل میکنی.... 📝و ساعت ها🕓 در آن مورد به فکر فرو میروی !! ✅ ثانیه ای☝🏻 گوش بسپار به حرف های پروردگارت 💕.... آنکه تو را آفرید و اشرف مخلوقات قرار داد...👤❤️ ثانیه ای بنشین.... فقط و فقط گوش بسپار... و اگر اندکی هم شده بیاندیش...!! @mojaradan
2.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☕️ 🕒ساعت ها و دقیقه ها به پای حرف های مردم مینشینی....🗣 حرفهایشان را نصف نصف میکنی...▪️▫️ کلمه کلمه 💬و حرف به حرف 💬آن را تفسیر و تحلیل میکنی.... 📝و ساعت ها🕓 در آن مورد به فکر فرو میروی !! ✅ ثانیه ای☝🏻 گوش بسپار به حرف های پروردگارت 💕.... آنکه تو را آفرید و اشرف مخلوقات قرار داد...👤❤️ ثانیه ای بنشین.... فقط و فقط گوش بسپار... و اگر اندکی هم شده بیاندیش...!! @mojaradan
"❁" 💕 🚫 مردان را نشکنید. ⚠️این اشتباه خانم‌هاست که وقتی مرد ساکت است 👈مدام به سمت آن‌ها می‌روند و با او می‌زنند. ✔️احترام به این سکوت یعنی بیشتر. (بذار بفهمه حواست بهش هست اما سکوتش رو نشکن و سیم جیمش نکن ) سکوت در ممکن است به معنیِ خاطر بودن باشد ✔️ (مرد باید این سکوت رو بشکنه و باتوجه کردن به همسرش این آزرده خاطری رو برطرف کنه ، زن به کوهی چون مرد نیاز داره تا تکیه کنه و بغضش رو بشکنه و آرامش رو جایگزین غم کنه ) 👈اما در مردها این طور نیست❗️ ♻️به مردان بدهید گاهی او را رها کنید تا با خود کند. با دوستان به ورزش برود و به خانواده خود سر بزند. ▪️مدام دنبال او نباشید. مرد نیاز دارد به فضای شدن! 🗯 این چیزی است که گاهی به آن نیاز دارند. ♥️ اگر به آن‌ها این فضا را بدهید. آن‌ها نیز به شما می‌ورزند. ✨شوهر خود را مشکلات بدانید. مشکل را به او بگویید و از او بخواهید آن را حل کند؛ و تأیید کنید که تنها او قادر به حل این مسئله است. @mojaradan
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شکسته_هایم_بعد_تو قسمت ۹۳ و ۹۴ محبوبه خانوم از آشپزخانه بیرون آمد و نگاه به خنده‌ها و شیطنت
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شکسته_هایم_بعد_تو 🇮🇷قسمت ۹۵ و ۹۶ آیه همانطور که از زیر چادر میخندید گفت: _آخه منم همینکارو میکردم؛ بدتر از همه اینه که الآنم گاهی اینجوری میکنم. فکر کردم فقط من خُلم ارمیا بلند خندید و صدایش در فضا پیچید و نگاه زینب را به دنبالش کشید: _نترس، منم خُلم؛ چون هنوزم گاهی انجامش میدم. آیه: _دلم براش تنگه. ارمیا: _حق داری. منم دلم براش تنگه. آیه: _میشناختیش؟اون دوران دانشجویی رو خدمتتون میگم. ارمیا: _میدیدمش اما سمتش نمیرفتم. آیه: _مرد خوبی بود! ارمیا: _شوهر خوبی هم بود برات. تو هم زن خوبی بودی براش. آیه: _یک سوال بی ربط بپرسم؟ ارمیا: _بپرس آیه: _چرا اسم شما اینجوریه؟ارمیا، مسیح، یوسف؟ ارمیا خندید: _تازه باقی بچه هارو ندیدی!ادریس، دانیال، شعیب! آیه لبخند زد: _چرا خب؟ ارمیا: _مسئول پرورشگاه عشق اسم‌های پیامبرا رو داشت. مارو آوردن پرورشگاه، خیلی کوچیک بودیم، اسم نداشتیم، فامیل نداشتیم. اسم و فامیل بهمون داد. مرد خوبی بود. آیه: _دنبال پدر مادرت نگشتی؟ ارمیا: با حاج علی گشتیم. بابات آشنا زیاد داره انگار! رسیدیم . احتمالا توی از دستشون دادم. یک جورایی منم مثل زینب ساداتم. آیه: _خدا رحمتشون کنه.....سالگرد مهدی نزدیکه.! ارمیا: _براش مراسم میگیریم، مثل هر سال. آیه سرش را به چپ و راست تکان داد: _نه! مردم بهمون میخندن؛ میگن رفته شوهر کرده و حالا برای شوهر مرحومش مراسم گرفته. ارمیا: _مردم زیاد میزنن؛ اونا هیچ چیز از تو و زندگیت و تنهاییات ! اونا دنبال یه اتفاق‌ن که درباره‌ش حرف بزنن. چهار ساله مهدی رفته، این مردم به ظاهر روشنفکر حالا که زن‌ها رو با شوهراشون دفن کنن، اونا رو تو تنهایی خونه‌هاشون میپوسونن. آیه باش! باش! باش! بگو زنده‌ای... بگو حق زندگی داری... بگو شوهر شهیدت رو از یاد نبردی، و براش ارزش قائلی، و دوستش داری و بهش افتخار میکنی! آیه باش برای این مردم که نقد مردمه و تو کار هم میکشن و حق خودشون میدونن کنن و بدن. یادته قصه‌ی مریم خانوم که کتک خورد و آزار دید؟ صورتش سوخت و آسیب دید؟ * مسجد شلوغ بود... دوستان و همکاران و خانواده سیدمهدی و هر کس که او را میشناخت آمده بود. مراسم که تمام شد ، صدای زینب در مسجد پیچید... دخترک چهار ساله‌ی آیه برای پدرش شعر میخواند: 🎙مامانم گفته واسه‌م از بابا آقا گفت برو بابا رفت به جنگ مامان گریه کرد بابا رفت حرم بابا شد شهید زینب گریه کرد بابایی نداشت تا برن سفر بابایی نداشت تا برن حرم شد بابایی زینب بود بابایی نبود مامان کرد زینب نگاه کرد عکس بابایی با روبان بالای دیوار داشت میکرد نگاه زینب گریه کرد مامان گریه کرد بابا میخنده بابا خوشحاله آخه عزیزه بابا شهیده بعد گفت: _من با دوستم محمدصادق و زهرا و مهدی اینو برای بابا درست کردیم؛ آخه دلم برای بابا تنگ شده بود، بابا ارمیا هم رفته بود جنگ... من همه‌ش تنها بودم. دلم بابا میخواست. گریه کردم؛ دوستامم گریه کردن...بعد محمدصادق اینو گفت و یادم داد تا برای بابا مهدی بخونم صدای هق‌هق آیه به گریه‌های بلند بلند تبدیل شد. ضجه‌های فخرالسادات دل زن‌ها را به درد آورد. ارمیا دخترک یتیم سیدمهدی را به آغوش کشید و بوسید. مراسم که تمام شد، آیه صدای پچ‌پچ‌هایی از اطراف میشنید. همانطور که فکرش را میکرد، همه او را شماتت میکردند. بغضش سنگینتر شد..... " چه کنم با این نامردمی‌ها سید؟ چه کنم که راحت دل میشکنند. گاهی سر میشکنند، گاهی خنجر از پشت میزنند. " بعضیها بعد از تسلیت، تبریک میگفتند... این تبریکها گاهی بیشتر شبیه تمسخر است... گاهی درد دارد. نگاه و پوزخندهایی که به اشک‌های پر از دلتنگی میزدند.گاهی دل میسوزاند. ارمیا هم سر به زیر کنار حاج علی ، و سید محمد ایستاده بود؛ گفتنش راحت بود. راحت به آیه گفته بود حرف مردم بی‌اهمیت است اما حالا وسط این مراسم که قرار گرفت، دلش برای آیه سوخت. آیه‌ای که میان زنان گیر افتاده و حتما بیشتر از این نگاه‌های سنگین نصیبش میشد. آخر مراسم بود که زنها در حیاط مسجد جمع شدند. آیه کنار فخرالسادات ایستاده بود.... که زن‌عموی سیدمهدی گفت: _رسم خانواده‌ی ما نبود عروسمون رو به غریبه بدیم؛ پشت کردی به رسم و رسوم فخرالسادات. بی‌خبر عروستو عقد کردی؟شرمت نشد؟ فخرالسادات خواست حرفی بزند که صدای سیدمحمد آمد: _چرا شرم زن‌عمو؟ خلاف شرع کردیم؟؟ _نه! خلاف عرف رفتار کردید. سیدمحمد: 🥀ادامه دارد.... ❤️‍🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´