eitaa logo
مجردان انقلابی
14.8هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 در الصالحين آورده اند كه : محتاج و عيالوار، براى طلب پول از خانه بيرون آمد، نمى دانست كه به كجا برود. ناگاه گذارش به كنار واعظى افتاد كه حاضران را به فرستادن صلوات ترغيب مى فرمود. آن فقير در آن جا ايستاد و شنيد كه واعظ مى گفت : در فرستادن ، تقصير مكنيد كه اگر توانگر بر آن سرور صلوات فرستد، در بركت به هم مى رسد و اگر فقير صلوات فرستد، حق تعالى از آسمان روزى بر او مى فرستد. آن فقير از آن مجلس بيرون رفت و به فرستادن صلوات شد؛ بعد سه روز، از ويرانه اى مى گذشت ، پايش به سنگى خورد. آن سنگ كنده شد و پر از زر، در زير آن سنگ ظاهر گرديد. آن مرد گفت : # وعده روزى من از آسمان است ، و روى زمين را نمى خواهم ، و آن سنگ را در جاى خود گذاشت و به خانه آمد، حال را با زن گفت . آن مرد، همسايه اى داشت كه بود و از قضا در بام خانه خود بود؛ و حكايت آن مرد را كه با زنش مى گفت ، شنيد. و فى الحال ، از بام فرود آمده ، به ويرانه رفت ، آن را برداشته ، به خانه آمد. وقتى سر آن را گشود، ديد كه سبو، پر از مار و عقرب است . به اطرافيان خود گفت : اين ي مسلمان ، دشمن ما است . وقتى كه من در بام بودم ، فهميد، و آن سخن را براى اين گفت كه در طمع افتم ، و آن سبو را به خانه آورم ، و از آن ضررى به من رسد. پس آن است كه آن را به بام برده از راه ، روزنه ، در خانه او ريزم ، تا آن كه را كه براى من مى خواست ، به خودش برگردد. به بام آمد، وقتى كه آن زن فقير، به شوهر خود مى گفت : روا باشد كه تو سبوى پر از زر بيابى و آن را بگذارى و ما در و تنگدستى باشيم ؟ آن مرد مى گفت : من اميدوارم كه روزى ما از آسمان نازل شود. ناگاه يهودى ، سبو را گشود و آن را سرنگون ساخت ؛ آن مرد، آوازى شنيده سر را بالا كرده ديد كه از خانه او، زر فرو ريخت . فرياد زد: اى زن ! اين زر است كه از آسمان فرو مى ريزد، و آن زرها را بر مى داشت ، و صلوات مى فرستاد. وقتى يهودى ديد كه از سبو زر مى ريزد، آن را برداشت ، در آن مكان ، ديد كه همان و عقرب است . باقى را نيز، در خانه درويش ريخت ، و همه زر سرخ بود. آن يهودى دانست كه اين سرى است از غيبى كه به ظهور مى رسد. در خاطرش گذشت كه اين همان حكم نيل دارد، كه در زمان حضرت موسى على نبيا و آله و عليه السلام در قبطى خون مى نمود، و در نظر سبطى آب بود. و فى الحال ، آن درويش را به بام طلبيده ، به دست او شد و از بركت صلوات بر آن حضرت ، مسلمان را دولت غناء، و يهودى را اسلام روزى 🆔 @mojaradan
💠امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: موسی (علیه‌السّلام) در کنار دریا عبور می‌کرد، ناگاه دید کنار دریا آمد و دربرابر خورشید سجده کرد و سخنان گفت، سپس تور خود را به دریا‌ انداخت و بیرون کشید، آن تور پر از بود، و این کار سه‌بار تکرار شد، در هر سه‌بار، تور او پر از ماهی بود. او ماهی‌ها را برداشت و از آنجا رفت. سپس صیاد دیگری به آنجا آمد و گرفت و نماز خواند و حمد و شکر الهی را بجا آورد، آنگاه تور خود را به افکند و بیرون کشید، دید توخالی است. بار دوّم تور خود را به افکند و بیرون کشید، دید یک ماهی کوچک در میان تور است. حمد و الهی گفت و از آنجا رفت. موسی (علیه‌السّلام) عرض کرد: «خدایا! چرا کافر تو با اینکه با حالت کفر آمد آن همه ماهی او شد، ولی نصیب بنده با ایمان تو، تنها یک کوچک بود؟» خداوند به موسی (علیه‌السّلام) چنین وحی کرد: «به جانب راست خود نگاه کن.» موسی نگاه کرد، فراوانی را که خداوند برای بنده مؤمن فراهم کرده مشاهده نمود. سپس خداوند به موسی وحی کرد: «به چپ خود نگاه کن.» موسی (علیه‌السّلام) نگاه کرد، آنچه از عذاب‌های سخت را که خداوند برای بنده کافرش نموده دید. سپس خداوند فرمود: «ای موسی! با آن همه  که در  کافر است آنچه را که به او (از ماهی‌های فراوان) دادم، چه به حال او دارد؟ و با آن همه از فراوان که برای بنده مؤمن کرده‌ام، آنچه را که امروز از او بازداشته‌ام، چه به حال مؤمن خواهد داشت؟» موسی (علیه‌السّلام) عرض کرد: «یا ربّ یحقّ لمن عرفک ان یرضی بما صنعت؛ پروردگارا! برای کسی که تو را سزاوار است که به آنچه انجام دهی و خشنود باشد.»  📚دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص۴۳۳ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۴۹ @mojaradan
🔰 ❌ بر اساسِ زندگی نکنید❌ ⚠️ حرفِ مردم، و فکری که مردم در مورد شما میکنند، نه به شما میرسونه و نه براتون داره. 👈 بذارید مردم هر طور که دوست دارند فکر کنند... شما کاری رو که فکر میکنید درسته، انجام بدید، از هم نترسید.😊 📛 آخه مشکلِ ما از اونجایی شروع شد که:👇 تو انجام هر کاری... 👈 به جای اینکه بگیم چی میگه؟ 👈 گفتیم مردم چی میگن؟🤔 ✅ تو انتخاب لباس ✅ تو انتخاب ماشین ✅ تو انتخاب خونه ✅ تو مهمونی‌های عادی ✅ تو مراسم عزا ✅ تو مراسم عروسی ✅ حتّی تو انتخاب همسر😱 ✅ و... 👈 ، درصددِ برآوردنِ گذشت‼️😔 😟 اما چه فایده... هر کاری کردیم، پشت سرمون حرف زدن‼️😳 هر شکلی شدیم، پشت سرمون حرف زدن‼️😳 ❗️جالب اینجاست، که بعضی‌ها انقدری که از مردم و حرف مردم می‌ترسند، از خدا نمی‌ترسند:↶ 🕋 فَرِیقٌ مِّنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً. ( /۷۷) 💢 بعضی‌ها هستند که از مردم می‌ترسند، همانطور که از خدا می‌ترسند، بلکه بیشتر! بعد خداوند می‌فرماید:↶ 🕋 فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ. ( /۴۴) 💢 از مردم نترسید، از من بترسید! 👂 ولی کیه که گوش بده.❌ دوباره خدا می‌فرماید:↶ 🕋 فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِی. ( /۱۴۹) 💢 از اونها نترسید، از من بترسید. 👂 ولی باز کیه که گوش بده.❌ و بعد می‌فرماید:↶ 🕋 تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ. ( /۳۷) 💢 از مردم و حرفشون مي‌ترسيدى، در حالیکه خداوند سزاوارتر است که از مخالفتِ امرِ او بترسى. 😱 واااای بر ما... 👥 مردمی که عمری نگران حرفاشون بودیم، 👈 اون دنیا یه لحظه‌ هم نگران ما نیستند..😱😭 👈 پس بذار مردم هر چی میخوان بگن.. ☝️ خدا باید ما رو کنه، و خدا هم، پرونده‌ای رو که مردم می‌نویسند، نمی‌خونه..😊 👈 پس نگران حرف مردم نباشیم، بلکه دنبال باشیم. 💠 @mojaradan