eitaa logo
حضرت آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
773 دنبال‌کننده
207 عکس
852 ویدیو
5 فایل
🌼آقا مجتبی تهرانی رحمه‌الله علیه:من هر چه دارم از استادم امام خمینی ره دارم. 🔻مجموعه مباحث آقا مجتبی تهرانی (ره) در اخلاق و معارف اسلامی . 📔 گزیده بیانات 🔹️عکس نوشته کلیپ تصویری 📽 کلیپ صوتی 🔊 🏷 https://mojtabatehrani.com
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ رُوِیَ عَنِ عَلِیِّ اَبنِ موسی الرّضا عَلَیهِمَا السَّلامُ قالَ: «أَفْضَلُ‏ الْمَالِ‏ مَا وُقِيَ‏ بِهِ الْعِرْضُ وَ أَفْضَلُ الْعَقْلِ مَعْرِفَةُ الْإِنْسَانِ نَفْسَهُ» ترجمه: در میان مال ها و دارایی ها مال و ثروتی که بهتر است که آبروی انسان را حفظ کند؛ و بهترین عقل و فهم و شعور، آن است که انسان به واسطه آن خودش را بشناسد. شرح: روایت از امام هشتم صلوات الله علیه، منقول است که فرمودند: در بین اموالی که انسان دارد، بهترین مال‌اش، آن مالی است که به وسیله او آبروی‌اش را حفظ کند. «اَفضَلُ المالِ ما وَقی بِهِ العِرضُ» این را خوب دقّت کنید. یک عده، آبرویشان را می‌ریزند که مال بدست بیاورند، خیلی این، خدمتتان عرض شود، پَستی می‌خواهد، هیچ تعارف ندارد. من این را می‌خواستم بگویم. فهمیدید؟! از آبروی‌اش مایه می‌گذارد که مال بدست بیاورد، این خیلی پَست است این، و حال این که از عکس باید باشد، باید با مال، آبروی‌اش را حفظ بکند. این جمله را دقّت کنید. البته این جا در ربط با چیز به اصطلاح، من عِرض را به معنای آبرو گرفتم. حالا این بخَش را، به این بُعدش را گفتم. بله آن مال با فضیلت است که باهاش، آبرویش را انسان حفظ کند. دوم: «وَ اَفضَلُ العَقلِ مَعرِفةُ الاِنسانِ نَفسَهُ» آن ادراکات عقلانی انسان، حالا جای‌اش این جا نیست؛ چه نظری‌اش، چه عملی‌اش باشد، آن شعور و فهمی است که انسان با او، خودش را شناسایی کند، نمی‌گوید خدا را. خوب دقت کنید، گرچه کمی چیزه؛ بفهمید شماها این ها را. فهمیدی؟ «وَ اَفضَلُ العَقلِ»می فرماید: «مَعرِفةُ الاِنسان ِ نَفسَهُ» خود شناسی؛ نمی‌گوید خدا شناسی، تعجُّب واقعا، امام هشتم باید بگوید، بهترین عقل، آن است که انسان باهاش خدا را بشناسد. می‌گوید، خودت را بشناس. حالا چرا؟ این جا چرایش را حالا می‌گویم. جهت‌اش این است: اگر انسان در یک بُعدش، خودش را بشناسد، بعد خدا را می‌شناسد. خود شناسی، انسان را به خدا شناسی ‌ می‌رساند. تعجّب کردید؟ البته ما روایت هم داریم، نه این که نداریم. «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ» حالا دیگر مجبور شدم روایت‌اش را هم بخوانم. اگر خودت را شناختی، پروردگارت را می‌شناسی. رب، می‌گوید. می‌فهمی یعنی چی؟ بنشین، یک کمی فکر کن، ببین، چی کار از دست تو برمی‌آید. فهمیدی؟ وقتی فهمیدی هیچ کاره‌ای؛ می‌فهمی، یک، یک کاره‌ای بوده، تو را این جور درستت کرده، آخه بیچاره! فهمیدی؟ اوست، دارد تو را می‌گرداندت. فهمیدی؟! اشتباه ما این است. من گاهی توی بحث‌هایی که داشتم گفتم. گفتم، یکی از اشتباهاتی که ماها می‌کنیم این است، خب البته، یک بُعْد شکمی‌اش بروم، چاره‌ای هم ندارم. و آن این است که ما خیال می‌کنیم، رازقِ خودمان هستیم. برو عمو! دنبال کارت. تو که خالق خودت نیستی تا رازق خودت باشی بیچاره. فهمیدی چه می‌گویم؟! آنی که خالق است، رازق است. وقتی فهمیدی هیچ کاره‌ای، می‌فهمی یک کاره‌ای هستش دیگر، راه به او پیدا می‌کنی؛ بعد می‌روی به سمت او آنوقت. فهمیدی؟! «اََفضَلُ العَقلِ مَعرِفةُ الاِنسانِ نَفسَهُ» بهترین شعور و درک این است: خودت را بشناسی تو، وقتی خودت را شناختی، فهمیدی چه می‌خواهم بگویم؟ بعد خدا. وقتی فهمیدی عاجزی، بیچاره‌ای، هان؟! گاهی از تو یه کارهایی ساخته می‌شود، که خب؟! بعد می‌فهمی؟ شد؟! حالا من، این بُعدش را آمدم، خیلی این، تویش حرف دارد. این یک. دو: می فرماید«اََفضَلُ العَقلِ» این است که خودش را آدم بشناسد. و او این است که در یک رتبه‌ای، و او این است که انسان به عیوب خودش پی ببرد. فهمیدی؟ اگر خودت را شناختی، به عیب‌هات پی می‌بری، می‌روی خودت را اصلاح می‌کنی. فهمیدی؟! تو خودت را یادت رفته، فهمیدی؟! یک خرده بنشین، ببین چقدر رذیله، توی تو هست. حرص داری، طمع داری، کبر داری، کوفت داری، زهرمار داری این چیزها را داری. فهمیدی چه طور دیگر بگویم، شد؟! شاید به فکر اصلاح خودت بیفتی. بحار جلد 75 صفحه 352-1 بحار جلد2 صفحه 32-2 قَالَ الرِّضَا (ع)...أَفْضَلُ‏ الْمَالِ‏ مَا وُقِيَ‏ بِهِ الْعِرْضُ وَ أَفْضَلُ الْعَقْلِ مَعْرِفَةُ الْإِنْسَانِ نَفْسَهُ...‏ قَالَ النَّبِيُّ (ص) مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ‏ رَبَّهُ‏ ثُمَّ عَلَيْكَ مِنَ الْعِلْمِ بِمَا لَا يَصِحُّ الْعَمَلُ إِلَّا بِهِ وَ هُوَ الْإِخْلَاصُ‏ 〰️〰️〰️〰️〰️ شرح حدیث @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 آهنگ شیطان با اختیار انسان اثر گذاری دارد❗️ 📌انسان وقتی که متوجّه خدا بشود در این صورت است که خداوند او را تأیید می‌کند، نگهش می‌دارد. ولی اگر به اختیار و انتخاب خودش غفلت کرد از خدا ؛ یعنی سبب خود من هستم، این‌طور نیست که شیطان بتواند مرا متوجّه خود کند. 🔻دقّت کن آقاجان: اگر یک پرنده‌ای باشد رویش به یک سمت است، کأنَّ این صیّاد تا موقعی که رویش آن طرف است کاری به او ندارد. هرگاه رویش را برگرداند، شروع می‌کند و آن وقت دون را می‌ریزد و آن آهنگ. ما از روایات و آیات این‌طور می‌فهمیم، یک همچنین وضعی است. نه اینکه تا من رویم آن طرف است باز هم دون بریزد باز هم موج پخش کند، این‌گونه نیست. هم آیه این را می‌گوید و هم روایت این را می‌گوید. متون اسلامی می‌گوید. در بحث این صید، این‌طوری است، اختیار دست خودم است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 1 🏷 سوره ناس @mojtabatehrani_ir
📍 نظر رحمت خداوند به بندگان❗️ 📌از مهمات این ماه، عمل شب نیمه آن ماه است که سید – قدس الله سره العزیز – در «اقبال» از احمد بن جعفر بن شاذان روایت کرده است که گوید: از رسول خدا مروی است که در ذی القعده شب مبارکی است و آن شب شب پانزدهم آن ماه است که خداوند به بندگان مؤمن خود به رحمت نظر می‌نماید و به کسی که در آن شب عمل به طاعت خدا کرده باشد اجری معادل اجر یک صد نفر سائحی که چشم به هم زدنی نافرمانی خدا نکرده باشد عطا می فرماید، پس چون نیمه‌شب شود در نمی‌ماند احدی که از خدا حاجتی بخواهد مگر اینکه خدا به او عطا می‌فرماید. عمل در این شب از جهت آنکه مشهور نیست و عمل کننده به آن کم است آن را خصوصیتی است که در غیر آن از اعمال شب‌های مشهور نیست و این امر نزد مراقبان امور با اهمیت است، زیرا ذکر در موقع غفلت عموم از مهمات مراقبات است و اجابت آن سریع‌تر و نزدیکتر به قبول است و اجر آن افزون تر و عظیم تر در نزد خداست، بنابراین، به پاسخ دادن به منادی کرامت خدای – جل جلاله – با کمال جد و شوق مبادرت کن و فرصت را غنیمت شمار و از خواب خود بیدار شو. 📌شبی که حاجتی رد نخواهد شد ✅شب پانزدهم شب مبارکی است، خداوند نظر رحمت می فرماید بر بندگان مؤمنین خود و کسی که در این شب به طاعت حق تعالی مشغول باشد از برای او باشد اجر صد نفر سائح یعنی روزه دار ملازم مسجد که معصیت نکرده باشد خدا را طرفه العینی چنانکه در روایت نبوی (صل الله علیه و آله و سلم) است پس این شب را مغتنم شمار و مشغول کن خود را به طاعت و عبادت و نماز و طلب حاجات از خدا همانا روایت شده که هر که سؤال کند در این شب حاجتی از خداوند تعالی به او عطا خواهد شد. 📗کتاب کلیات مفاتیح الجنان ترجمه حجت الاسلام و المسلمین حاج سید هاشم رسولی محلاتی برای این شب عمل خاصی وارد نشده است @agamojtabatehrani
﷽ 📍 کوری، عصا کش کور دگر شود. ️❗️ 📌روایتی است از امام صادق(ع) که حضرت می‏فرماید: «فِی حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ(ع): یَا ابْنَ آدَمَ!» ؛ ای فرزند آدم! «كَیْفَ تَتَكَلَّمُ بِالْهُدَىٰ وَ أَنْتَ لَا تُفِیقُ عَنِ الرَّدَىٰ؟»1️⃣؛ چطور می‏خواهی با سخنانت دیگران را هدایت کنی، درحالی‏که خودت هنوز از سقوطی که کرده ‏ای، بیدار نشده ای؟! سخنان امام علی(ع). حضرت می‏فرماید: «كَیْفَ یَهْدِی غَیْرَهُ مَنْ یُضِلُّ نَفْسَهُ؟»2️⃣؛ کسی که خودش گمراه است، چگونه می‏تواند دیگری را به راه بیاورد؟! خودم راهِ خودم را بلد نیستم، حالا یکی دیگر را هم می‏خواهم هدایت کنم؟! کوری، عصا کش کور دگر شود. ✅ حضرت در جای دیگری می‏فرماید: «كَیْفَ یَنْصَحُ غَیْرَهُ مَنْ یَغُشُّ نَفْسَهُ؟»3️⃣؛ کسی که به خودش خیانت کرده است، چگونه می‏تواند برای دیگری خیرخواهی بکند؟ می‏خواهی نسبت به این شخص امانتداری کنی، درحالی‏که به خودت خیانت کرده ای! این، نشدنی است. تعبیراتی را که در روایات آمده، می‏توان در قالب‏های مختلف مطرح کرد: ذات نایافته از هستی بخش کِی تواند که شود هستی بخش تو خودت خوابی؛ چطور می‏توانی دیگری را بیدار کنی؟! خفته را خفته کِی کند بیدار؟! 1️⃣بحارالأنوار، ج 14، ص 36 2️⃣غرر الحکم و درر الکلم، ص 95 3️⃣ غرر الحکم و درر الکلم، ص 518 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه چهارم @agamojtabatehrani
﷽ 📍 خشم خداوند از دعوت کنندگانِ بدون عمل️❗️ 📌اگر خودت اهل عمل کردن نباشی یا اعتقاد نداشته باشی و دیگری را به آن امر کنی، تأثیر ندارد؛ نمی‏گویم اثر عکس دارد که البتّه در جاهایی اثر عکس هم دارد؛ یعنی نه تنها مفید نیست، بلکه اثر منفی دارد. ✅ آیۀ شریفه هم این مطلب را بیان می‏کند: (یآٰ اَیّها الَّذٖینَ ءاٰمَنوا لِمَ تَقُوکلُونَ ماٰ لاٰ تَفْعَلُونَ * كَبرَ مَقتا عِنْدَ اللّٰهِ اَنْ تَقُولُوا ماٰ لاٰ تَفْعَلُون1️⃣. امام علی(ع) می‏فرماید: «رُبَّ زَاجِرٍ غَیْرُ مُزْدَجِر»2️⃣؛ در اینجا «زجر» به معنای نهی کردن است؛ یعنی چه بسا افرادی که دیگران را از عملی نهی می‏کنند، ولی خودشان آن عمل را مرتکب می‏شوند. نه اینکه نهی آن‏ها اثر ندارد، بلکه گفتیم که اثر منفی دارد. دقّت کنند که اگر لحن آیۀ شریفه تند است، به این خاطر است که چنین رفتاری اثر منفی دارد. «كَبرَ مَقتا عِنْدَ اللّٰهِ اَنْ تَقُولُوا ماٰ لاٰ تَفْعَلُونَ»؛ خدا از این رفتار «خشمگین» می‏شود. من که حرف بدی نزدم؛ فقط او را از رفتاری نهی کردم که خودم مرتکب می‏شوم و یا امر به‏کاری کردم که خودم انجام نمی‏دهم. حرف بدی نزدم؛ دقّت کنید! حرف بدی نزدی؛ امّا این رفتار تو اثر منفی دارد. 1️⃣ «ای مؤمنان! چرا آنچه را در مورد امور ایمانی و کارهای پسندیده می‏گویید، خودتان به آن‏ها عمل نمی‏کنید؟! به شدّت نزد خدا مورد خشم است که چیزی را بگویید که خود انجام نمی‏دهید.»؛ سورۀ مبارکۀ صف، آیات 2 و 3 2️⃣ غرر الحکم و درر الکلم، ص 384 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه چهارم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 عالمی که به علم خود عمل نمی‌کند️❗️ 📌روایتی است از امام صادق(ع) که می فرماید: «إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا یَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا»1️⃣؛ اگر شخص عالِم به علمش عمل نکند، موعظه و نصیحت کردن او، مانند آب بارانی که روی سنگ سخت می ریزد و ردّ می شود و می لغزد، از قلوب دیگران عبور می کند. خیلی کنایۀ زیبایی است. همان طور که آب باران در سنگ نفوذ نمی کند، نصیحت و دلسوزی او در دل دیگران اثر نمی کند. گاهی تعابیر تندی از امام علی(ع) دیده ام که می فرماید: «عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَصَدَّى لِإِصْلَاحِ النَّاسِ» تعجّب می کنم از کسی که بخواهد مردم جامعه را اصلاح کند، درحالی که «وَ نَفْسُهُ أَشَدُّ شَیْءٍ فَسَاداً»2️⃣؛ درونش فاسد ترین چیزها است. شگفتی حضرت برای چیست؟ نه اینکه او انسان منافقی است؛ بلکه برای این است که این رفتار او هیچ فایده ای ندارد. اگر اثر منفی نداشته باشد، اثر مثبت ندارد. 1️⃣الکافی، ج 1، ص 44 2️⃣غرر الحکم و درر الکلم، ص 240 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه چهارم @agamojtabatehrani
﷽ 📍 وظیفۀ انبیا(ع) زنده کردن مُرده ها نیست️❗️ 📌مطلبی را عرض کنم. انسان های منحرف، دو دسته هستند: یک دسته کسانی هستند که در فساد فرو رفته و مَسخ شده اند، مانند ابوجهل لعنة الله علیه. یک دسته هم کسانی هستند که می خواهند خودشان را تطهیر کنند. در عالم وجود، بالاتر از پیغمبراکرم(ص) که نداریم؛ انسانی کامل تر از او نداریم؛ آراسته تر از او در عالم وجود نداریم. یک عدّه مانند ابوجهل لعنة الله علیه -چون «مَسخ» شده اند- دیگر تطهیر نمی شوند. حتّی کلام پیامبراکرم(ص) هم روی آن ها اثر نمی گذارد. 📌 اگر اثر نمی گذارد به این دلیل است که آدم گمراهی است؛ چون حبّ به نفس دارد، به هیچ وجه حاضر نیست خودش را زیر سؤال ببرد؛ لذا انبیا(ع) نیامدند که انسان های مَسخ شده و به تعبیر روایات، «مُرده» را زنده کنند؛ بلکه آمده اند تا انسان هایی را که خوابشان بُرده، «بیدار» کنند؛ انبیا(ع) آمدند که خواب ها را بیدار کنند؛ نیامدند که مُرده ها را زنده کنند. 📌امثال ابوجهل لعنة الله علیه، مُرده بودند. این عبارت، عین متن روایت امام علی(ع) است. به تعبیر روایات، چنین انسان هایی مردگانی در بین زندگان هستند. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه چهارم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ روی عَنِ رَسُولِ الله صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ الِهِ وَ سَلَّم قالَ: «اَلْمَعْرِفَةُ رَأْسُ‌ مَالِي‌ وَ الْعَقْلُ‌ أَصْلُ‌ دِينِي‌ وَ الْحُبُّ أَسَاسِي وَ الشَّوْقُ مَرْكَبِي‌ وَ ذِكْرُ اللَّهِ‌ تَعالی أَنِيسِي» ترجمه: معرفت و شناخت نسبت به خداوند سرمایه من است؛ و ریشه و اصل دین من عقل من است؛ و ابزار کار و اساس من محبّت به خداوند است؛ و نیروی محرّک و مرکب من شوق و اشتیاق به خداوند است؛ و یاد خداوند متعال، مونس و همدم من است. شرح: روایت از پیغمبر اکرم منقول است که حضرت فرمودند: معرفت و شناخت من، نسبت به خداوند سرمایه من است. «اَلْمَعْرِفَةُ رَأْسُ‌ مَالِي» این تعبیر رأس مال که می‌کنند، ما سرمایه را اسمش را می‌گذاریم رأس مال، روی این جهت است. «وَ الْعَقْلُ‌ أَصْلُ‌ دِينِي» ریشه دین من، عقل من است. ما در باب اصول دین هم این را می‌گوییم دیگر، از مبدأ تا معاد، این‌ها همه‌اش باید باشد. «وَ الْحُبُّ أَسَاسِي» ابزار کار من، ما اثاث خانه می‌گوییم. همین تعبیر اثاثیه می‌کنیم دیگر، نمی‌گوییم؟.هان! محبّت به خداوند، ابزار کار من است. فهمیدید که ما می‌گوییم اسباب. «وَ الشَّوْقُ مَرْكَبِي» قوّه محرّکه من، شوق به خداوند است، مرا تکانم می‌دهد. «وَ الشَّوْقُ مَرْكَبِي»آدم مرکب که سوار می‌شود، این مرکب چیه؟ آدم را حرکت می‌دهد، می‌برد دیگر. «وَ ذِكْرُ اللَّهِ تَعالی أَنِيسِي» یاد خداوند، مونس و همدم من است. اوست که نمی‌گذارد من به اضطراب و وحشت و امثال این‌ها بیفتم. معمولاً همدم که آدم داشته باشد، هان؟...آن تنهایی است که آدم را اذیّت می‌کند. حالا خب دارد همین جور حالا. می‌خواستم این را عرض بکنم؛ این‌ها را که می‌فرماید پیغمبراکرم؟صل؟، می‌خواهد شرح حال خودش را بدهد؟ برای ما؟! به چه درد ما می‌خورد؟ حالا جناب عالی باشد، تمام این‌ها اشاره به این است: می‌خواهد به من و شما یاد بدهد توی این دنیا، این را بدانید؛ هر کسی در حد خودش، سرمایه او چه باید باشد؟ معرفتش به خدا، این سرمایه توست. می‌فهمی؟ سرمایه‌هایتان، پول‌ها نیست، خانه‌ها نیست، ماشین‌ها نیست، فرش نیست. این‌ها نیست سرمایه‌ات. سرمایه تو،ها. هرچه معرفتت بالاتر، سرمایه تو هم بیشتر. ریشه دینتان هم باید عقلتان باشد نه احساساتتان باشد. می‌فهمی چه می‌گویم؟ ریشه دین باید عقلت و شعورت باشد. ما در روایت داریم. روز قیامت خدا، ما داریم در باب پاداش‌های قیامت و درجات بهشت، در یک روایت هست، به مقدار عقلتان بهتان می‌دهند آن‌جا. فهمیدی چه می‌خواهم بگویم؟ به مقدار عقل و شعورت می‌دهد، توجه کنید؟ هرچه شعورت بالاتر، درجات بهشتی‌ات هم بالاتر؛ لذا اعمالت هم این‌جا برتر، بستگی به شعورت دارد. همان نمازی که من می‌خوانم، تو می‌خوانی، امیرالمؤمنین؟س؟ هم می‌خواند؛ درست است یا نه؟ امّا آن نماز، هان..؟! با این نماز از نظر ارزشی، مال چیه؟ مال شعورش است. این را صریح بهتان بگویم. یک چیز یادم افتاد از مرحوم پدرم رضوان الله تعالی علیه، می‌گفت بله نماز می‌خوانی، چی می‌کنی، در بهشت هم می‌روی؛ امّا این را هم بدان. حالا ایشان با همان لحن شان نقل می‌کرد. به نظرم از مرحوم آقاشیخ عبدالنّبی نقل می‌کرد ایشان اگر یادم باشد. مرحوم آقا شیخ عبدالنّبی، معروف بوده از علما بزرگ بود. مازندرانی بود. ایشان همان لحن ایشان را هم به کار می‌برد. می‌گفت: این را بهتان بگویم، بهشت طویله هم داره. این تعبیر پدرم بود .فهمیدی تو بهشت طویله هم هست. گوش کنید، می‌برندت تو بهشت؛ اما تو طویله بهشت تو را می‌برند. «وَ الْعَقْلُ‌ أَصْلُ‌ دِينِي» توجّه کنید. سوّم: «وَ الْحُبُّ أَسَاسِي» می‌فهمی؟! حب به خداوند ابزار کارت باشد. فهمیدی؟! خدا را دوست داری، این دوستی خدا، ابزار کارت باشد. «وَ الشَّوْقُ مَرْكَبِي» قوّه محرّکه تو به سوی عمل، شوق به خداوند باشد. می‌فهمی چه می‌گویم؟ و بلاخره، آنی که در دنیا همدم تو باشد، یاد خدا باشد. او همدم و انیس تو باشد، مونس تو باشد. می‌فهمی یاد خدا؟! از او کیف بکن، از اضطراب در بیا. پول‌ها خاطر جمعت نکند. فهمیدی؟ پول! انیس و مونست پول‌هاست؟ هان؟! دلت گرم است به پول‌ها است؟ آره؟! آخه همدم فکری آدم است که آدم را از اضطراب در می‌آورد. می‌فهمی؟! نه! یاد خدا همدم من است. همدم، انسان را از اضطراب و از چی؟ از این سنخ پریشانی‌های فکری در می آورد. إحياء علوم الدّين، جلد14، ص 152 - المحجة البیضاء جلد 8، صفحه 101 أبو حامد في جملة ما تركناه نقلا عن أمير المؤمنين عليه السّلام قال:سألت النبيّ صلّى الله عليه و آله و سلّم عن سنّته فقال: اَلْمَعْرِفَةُ رَأْسُ‌ مَالِي‌ وَ الْعَقْلُ‌ أَصْلُ‌ دِينِي‌ وَ الْحُبُّ أَسَاسِي وَ الشَّوْقُ مَرْكَبِي‌ وَ ذِكْرُ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ أَنِيسِي و... 〰️〰️〰️〰️〰️ شرح حدیث @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 خفته را خفته کی کند بیدار؟❗️ 📌امام علی(ع) می فرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ! اِسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ»؛ اگر می خواهید چراغ دلتان را روشن کنید، از شعلۀ واعظی روشنایی بگیرید که چراغ دلش روشن شده است. از این شعله چراغ دلت را روشن کن. به اصطلاح اگر می خواهی هدایت بشوی و به راه بیایی، نزد کسی برو که چراغ دلش روشن است. چراغ خاموش دلت را، یا چراغ دلت را که سو سو می زند، از چنین چراغی روشن کن. «وَ اقْبَلُوا نَصِیحَةَ نَاصِحٍ مُتَبَقِّظٍ»؛ و برو سراغ آن نصیحت کننده ای که خودش بیدار شده است؛ لذا می فرماید: تویی که هنوز خوابی، نمی توانی کسی را بیدار بکنی؛ برو دنبال کار خودت! تویی که لنگ هستی؛ تویی که راه بلد نیستی، دست چه کسی را می خواهی بگیری؟! به کجا می خواهی ببری؟! می خواهی او را به چاه بیندازی؟ از طرف دیگر هم به کسی که می خواهد هدایت شود، می فرماید: برو سراغ چنان آدمی که خودش بیدار باشد. بعد حضرت در ادامه می فرماید: «وَ امْتَاحُوا مِنْ صَفْوِ عَیْنٍ قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ الْكَدَر»؛ و اگر می خواهی آب بخوری، برو سراغ چشمۀ صافی که تیره و آلوده نیست. چه تعبیرات زیبایی است! نهج البلاغه، خطبۀ 104 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه چهارم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 مقدّمات امتحان و آزمایش الهی نسبت به‌انسان❗️ 📌اوّل: همۀ انسان‌ها چون دارای نیروی انتخاب و اختیار هستند، گروهی راه شقاوت را انتخاب می‌کنند و گروهی راه سعادت را انتخاب می‏کنند. دوّم: مسئلۀ بهشت و جهنّم که انسان‌ها در این عالم به وسیلۀ انتخاب‌های‏شان، اعتقادهای‏شان، ملکاتشان و اعمالشان بهشت و جهنّم می‌سازند. سوّم: اجرها و پاداش های اُخروی، لذّات و تنعمات اُخروی، منازل و مراتب بهشت به ازای استعدادها نیست؛ بلکه به ازای فعلیّت‏هاست. چهارم و نتیجه گیری: هر استعدادی که در هر رابطه‏ای در انسان باشد، تحت شرایط خاصّی به فعلیّت می‌رسد. بالاتر عرض می‌کنم: هر استعدادی در هر موجودی در این عالم که جنبه‏های سیر تکاملی دارد، در شرایط خاصّی شکوفا می‏شود. در باب نباتات و گیاهان اگر دانه‏ای بخواهد درخت شده و بارور شود، تحت شرایط خاّصی است که این استعدادها به فعلیّت می‌رسد. اگر آن شرایط نباشد این استعدادها شکوفا نمی‏شود. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه اول @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 راجع‌به شهادت امام هشتم(ع) دو نقل وجود دارد: یکی آخر صفر و یکی بیست و سوّم ذیقعده است. ❗️ 📌 حتّی سیّد بن طاووس(ره) زیارت مخصوص حضرت را که از نزدیک و دور خوانده می شود در بیست‌وسوّم ذیقعده می داند؛ لذا به دوستان توصیه می کنم روز جمعه از همین جا حضرت را زیارت کنند. زهری که به امام‌رضا(ع) مهلت نداد در سند معتبری نقل می کنند که امام‌هشتم(ع) را مختصر تبی عارض شد. خبر به مأمون لعنت الله علیه رسید. به ابن بشیر لعنت الله علیه می گوید: زهر خاصّی را زیر ناخن هایش تعبیه کند. خود مأمون لعنت الله علیه به عیادت امام‌هشتم(ع) آمد. دستور داد انار آوردند و به همان کسی که دستانش به زهر آلوده بود گفت که انارها را آماده کند. سپس انار را نزد حضرت گذاشت و گفت: بخور. حضرت امتناع کردند. مأمون لعنت الله علیه چند بار اصرار کرد و در نهایت، جنبۀ تهدید پیدا کرد. حضرت اجباراً به اصرار او چند قاشق تناول کردند. مأمون لعنت الله علیه بلافاصله حرکت کرد و رفت. چون آن خبیث می دانست که چه کرده است. این حادثه در بعد از ظهر اتّفاق افتاد، چون در روایت می نویسد: حضرت نماز عصر را هنوز نخوانده بودند. زهر آن چنان اثر گذاشت که حضرت حدود پنجاه بار از جایش حرکت کرد. در بین ائمّه(ع) بسیاری مسموم شدند، امّا چند روز طول می کشید تا زهر اثر کند. این زهر به امام‌هشتم(ع) چند ساعت بیشتر مهلت نداد. امام‌هشتم(ع) به اباصلت فرمود که درهای خانه را ببندد و کسی را راه ندهد. حضرت در حجرۀ مخصوص خودشان وارد بستر شدند. اباصلت می گوید: حتّی در آن حجره را هم بستم و در میان صحن حیات ایستاده بودم با حالت غم و اندوهی که مرا احاطه کرده بود؛ خدایا! چه می شود؟! یک وقت دیدم آقازاده ای وارد حیاط شد، با تعجب نگاهی به او انداختم. دیدم چهره اش درخشان و شبیه ترین مردم به امام‌هشتم(ع) است. عرض کردم: من درها را بسته بودم. شما که هستید و از کجا آمدید؟! در جواب به من فرمود: آن خدایی که مرا به یک لحظه از مدینه به طوس آورد، قدرت دارد که مرا از در بسته وارد کند. منم حجّت خدا بر تو؛ منم فرزند علی بن موسی الرضا(ع). سپس به سوی حجره حرکت کرد. دربِ حجره باز شد و وقتی چشم امام‌هشتم(ع) به او افتاد، از جا حرکت کرد. این آقازاده را در آغوشش گرفت، پسر را می بوسد و می بوید. 1️⃣ «لَا یَومَ کَیَومَکَ یَا أَبَا عَبدِاللَّهِ(ع)»؛ حسین(ع) آمد بالای سر فرزندش، «وَ جَلَسَ عَلَی التُّرَابِ»؛ آقا روی خاک نشست. «فَوَضَعَ رَأسَهُ عَلَی حِجرِهِ»؛ سر علی(ع) را به دامن گرفت و با دست مبارکش خون از چهرۀ علی(ع) پاک می کرد. ابتدا سر را به سینۀ مبارکش گذاشت. «فَوَضَعَ خَدَّهُ عَلَی خَدِّهِ»؛. «اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد» 1️⃣ عيون أخبار الرضا(ع) ، ج 2، ص243 〰️〰️〰️〰️〰️ @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 مبتلا شدن مؤمن به‌نفع اوست❗️ 📌داوود بن فرقد روایت را از امام‏ صادق(ع) نقل می‌کند:«عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ فِیمَا نَاجَى اللَّهُ بِهِ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ»؛ در مناجات‌هایی که بین حضرت‏ موسی(ع) و خدا واقع شده است، خدا خطاب کرده است: «یَا مُوسَى مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَی مِنْ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ»؛ ای موسی! من آفریده‏ای نیافریدم که نزد من از بندۀ مؤمن من محبوب‌تر باشد. خیلی دوستش دارم. اینجا در ذهن انسان می‌آید که خدایا! قربانت بروم! اگر تو خیلی دوستش داری، چرا با امتحان بساط ما را به هم می‌ریزی؟! «وَ إِنِّی إِنَّمَا ابْتَلَیْتُهُ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ»1️⃣؛ خطاب به حضرت ‏موسی(ع) است که محبوب‏ترین بندگان پیش من بندۀ مؤمن است. امّا او را مبتلا می‏کنم و نسبت‏به چیزی که به نفع اوست، می‌آزمایم. این فشارها به نفع توست. مثل بچّه‏ ای که به استاد اشکال می‌کند که چرا این‌قدر ما را زیر فشار قرار می‌دهی؟ استاد می‌گوید: به نفعت است. بزرگ می‌شوی و می‏فهمی. به آن عالَم می‏روی و می‏فهمی. 1️⃣ امالی مفید، ص93 - بحارالأنوار، ج 64، ص235 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه اول @mojtabatehrani_ir