نقشۀ محاسباتی «غلط» اما «جامع و دقیق» مسئولین زیارت در مشهد
چگونه غفلت از ساحتهای غیر محسوسِ زیارت، دستگاه محاسباتی دقیق و جامع مسئولین را غلط از کار درمیآورد؟
[قسمت 1]
1. سالها است که در آستانۀ نوروز یا دهۀ آخر ماه صفر یا حتی دهۀ کرامت، انواع نهادها و سازمانهای استان خراسان رضوی و بهطور مشخص مشهد، از استانداری تا شهرداری یا حتی آستان قدس رضوی، مشغول محاسبات دقیقی برای رتقوفتق امور زائران حضرت رضا (علیهالسلام) میشوند. حجم گسترده زائران که به دلیل گسترش تکنولوژیهای ناظر به سفر، هر سال بیش از سال گذشته شده است، باعث شده تا این دستگاه محاسباتی هر سال، محاسبات دقیقتر و جامعتری را نسبت به سالهای قبل برای اسکان زائران فراهم آورد. این محاسبات و نقشههای مختلفی که برای اسکان زائران کشیده میشود، حقیقتاً بهخوبی "مهندسی" میشوند و باید به آنها دستمریزاد گفت که با این حد از دقت محاسباتی، امکان چنین زیارتی را برای این حجم قابل توجه از زائران مهیا میسازند.
2. با اینحال بهنظر میرسد صرف اتکا به دستگاه محاسباتی جامع و دقیق، نتواند مسائل و مشکلات و معضلات زیارت را حل و فصل کند و علیرغم بالاتر رفتن دستگاه محاسباتی مسئولین، ما هر سال شاهد کاهش اُفت کیفیِ زیارت و عدم تحقق افقها و آرمانهای زیارت هستیم. این کافش اُفت را میتوان در کاهش سطح دینداری جامعۀ ایرانی در سالهای اخیر علیرغم ازدیاد آمار مسافرت به مشهد یا دیگر اماکن مذهبی مشاهده کرد. هماکنون نه تنها در سطح شهر مشهد مخصوصاً در بخش غربیِ آن، بلکه حتی در پیرامون حرم حضرت رضا (علیهالسلام)، اولین احکام اسلامی نظیر رعایت حجاب شرعی توسط بانوان در معرض خطر قرار دارد. بافت معماری پیرامون حرم مطهر رضوی، فاصلۀ بسیاری با بافت هویتی مطابق با معماری اسلامی-ایرانی یافته است. مشهد که در سطح کشور، بهواسطۀ حضور بزرگانی نظیر مقام معظم رهبری، علامه حکیمی و نظایر آنها بهعنوان نماد عدالتخواهی شناخته میشود، همچنان در صدر شهرهای دارای حاشینهنشینی است؛ علیرغم آنکه زیارت حضرت رضا (ع) میتواند عامل وحدت اهل سنت و تشیع شود، این مسئله همچنان در مشهد در فهرست موضوعات امنیتی شهر قرار دارد. اینها و بسیاری از نمونههای دیگر، همگی حاکی از آن است که زیارت، بهعنوان مهمترین مولفۀ هویتی شهر مشهدالرضا (ع) هنوز نتوانسته است به جایگاه اصلیِ خود دست یابد و تصمیمات مسئولین زیارت، هرچند دقیق و جامع بوده، اما محاسبۀ آنها دربارۀ مجاور و زائر و زیارت غلط است.
3. بهلحاظ نظری، شاید بهترین مثال از استعارۀ «محاسبات جامع و دقیق، اما غلط» رویکردهای پوزیتیویستی در مطالعات اجتماعی باشد. رویکردهای پوزیتیویستیِ مبتنی بر آمار و محاسبات عددی، مخصوصاً بعد از موج اخیر آنها که مبتنی بر تحلیل بیگدیتاها انجام میشود، از بالاترین دقت محاسباتی بهره میبرند، اما در میدان عمل، این محاسبات معمولاً «غلط» از کار در میآیند. یکی از دلایل اصلی که حتی در خودِ غرب، دربارۀ غلط بودنِ محاسبات پوزیتیویستی (علیرغم دقیقبودنشان) مطرح شده، نادیده انگاشتنِ ساحتهایی از حیات انسانی است که معمولاً توجه به آنها در محدودۀ ضیق عدد و رقم و محاسبات عددی در نمیآید. در علوم اجتماعی، ماکس وبر، در فلسفۀ علم، توماس کوهن و در فلسفۀ قارهای شاید دیلتای و بعد از او مارتین هایدگر را بتوان از جمله افرادی دانست که توجه ما را به ساحتهایی از حیات انسانی معطوف کردهاند که در محاسبات دقیق و حتی جامع آماری در نمیآیند و برای درکِ این ساحتها، نیازمند ابزارهای شناختیِ دیگری هستیم؛ ابزارهای شناختی که گاهی باید آنها را در هنر و تصویرگری یا در مفهوم (concept) و کلام و بیان و ریتوریک و یا حتی استدلال و برهان منطقی و فلسفی جستجو کرد. حضور این ساحتها گاهی آنقدر جدی و موثر است که همۀ محاسبات عددی و آماری و ریاضیاتی را به حاشیه میبرند و بیمعنا میسازند و بنابراین نادیدهانگاریِ آنها، منجر به آن خواهد شد که علیرغم محاسبات دقیق و جامع، اما نتیجه غلط از کار درآید.
4. ساحتهای فوقالذکر مخصوصاً زمانی که به قلمروهای متصل به حقایق ماورائی، نظیر زیارت امام معصوم (ع) گره بخورد، بهجهت آنکه یک پای در جهانِ ماوراء انسانی دارند، شدت تاثیرگذاری بیشتری مییابند. ساحتهای خیالی یا عقلی و فراحسیِ انسانی، گاهی صرفاً در قلمرو خیال متصل یا حتی عقل متصل او رقم میخورد و در نهایت، علیرغم آنکه از ساحت محسوس فراتر هستند، اما بازهم در قلمرو جهانِ ایندنیایی انسان قرار میگیرند؛ فیالمثل دیدار یک گردشگر از یک مکان گردشگری و برانگیختهشدنِ قوۀ خیال او اگرچه او را در ساحتِ غیر پوزیتیویستی و فراتر از جهان محسوس قرار میدهد، اما همچنان در قلمرو ایندنیایی سیر میکند. اما ساحتهای فراحسیِ انسان، گاهی به فراتر از قلمروِ مرزهای ایندنیایی نیز کشیده میشود و صحبت از دخالت عالمِ ماوراء در این دنیا مطرح میشود.
@mojtamaona
نقشۀ محاسباتی «غلط» اما «جامع و دقیق» مسئولین زیارت در مشهد
[قسمت 2]
فیالمثل اگر باور یک زائر مخلص، آن است که امام معصوم (ع)، از ورایِ جهانِ ایندنیایی، صدای او را میشنود و سلام او را پاسخ میدهد، یحتمل و در صورت وجود دیگر شرایط مقتضی، «میتواند» (و نه بالضروره) ارتباطی از عالم فراتر از این دنیا با انسانِ این دنیایی شکل بگیرد. هرچند در مقام مصداق، برای همۀ زیارتها و همۀ زائران، چنین ارتباطی شاید تحققپذیر نباشد، اما حقیقت زیارت فینفسه مبتنی بر چنین درکی است. شاید در میان زائری از زائرها، هماکنون یا آینده، چنین اتصالی برقرار شود و حقیقت زیارت، میان زائر و مزور، تکویناً محقق گردد. از اینمنظر در حقیقت زیارت، نه تنها ساحت محسوس انسانی، در معرض تاثیر جدی از ساحت غیر محسوس (مثالی یا عقلی) او قرار میگیرد، بلکه خیال و عقل متصل او در آستانۀ اتصال با خیال و عقل منفصل مزور میایستد تا شاید نظری متوجه او گردد و این تجربۀ اصیل، عاید او شود.
5. اگر حقیقت زیارت، چنین حقیقت چندلایه و پیچیدهای باشد، روشن خواهد شد که اکتفایِ برنامهریزیِ مسئولین به ساحتِ محسوسِ زیارت که خود را در مقولاتی نظیر اسکان و اقتصاد و بازار نشان میدهد و عدم توجه به محاسبۀ ساحتهای دیگر انسانی در زیارت و عدم تمهید مقدمات آن، دستگاه جامع و دقیق محاسباتی مسئولین زیارت را در عمل با اشتباه و غلط مواجه میسازد. انقطاع این ساحتها از یکدیگر یا گسترش غیرِ معمولِ ساحت محسوس و بهحاشیه بردنِ ساحتهای غیر محسوس زیارت و زائر، مخصوصاً از حیث اجتماعی و ارتباطی، باعث خواهد شد تا هرگونه تصمیم خرد یا کلانِ مسئولین در امر زیارت، علیرغم محاسبات دقیق و جامع، غلط از کار درآید. نادیدهانگاشتن یا کم اهمیت دادن به این ساحتها توسط مسئولین محاسبهگر، بهمعنای حذفِ آنها از واقعیت زیارت و زائر نیست و این واقعیت حاضر و ناظر، تاثیرِ خود را در میدان واقعیت خواهد گذاشت.
6. با این چارچوب تحلیلی شاید روشن شده باشد که علیرغم ساختِ هتلها و پاساژهای متعدد و مبتنی بر اقتصاد سرمایهداری معطوف به کسب حداکثر سود، یا تلاش مسئولین برای استمرار حضور زائرین در مشهد بهبهانۀ افزایش میزان مخارج او و تزریق بیشتر پول به شهر مشهد و ساخت تفرجگاههای خارج از عُرف زیارت از جمله پارکهای آبی برای تمدید این حضور یا جایگزینیِ پاساژهای پرطمطراق بهجای دُکانهای مملو از کالاهای زیارتی یا غلبۀ وجه اقتصادی و منفعتگرایانۀ مغازهها نسبت به مغازهها و اماکن فرهنگی-هنری-مذهبی و نظایر آنها، چرا همگیِ این طرحهای منفعتبنیاد، در ماجرای زیارت شکستخورده و ناکام ماندهاند. ساحتهای غیر محسوس زیارت، همواره در امر زیارت مداخله میکنند. از آنجایی که انگیزۀ زیارت، برخلاف گردشگری، دخالتِ همین ساحتهای ماورائی و غیرِ محاسباتی (توسط اعداد و ارقام) در زندگی زائر و مجاور است، این ساحتها (و نه ساحت های محسوس منفعت طلبانه) هستند که زائر را به مشهد میکشند و زائر، حاضر است یک یا دو شب را نه در هتل سه و چهار و پنجستاره، بلکه در اتوموبیل یا حتی چادری در کنار خیابان بخوابد و تن به دستگاه محاسباتی دقیق، اما غلطِ سوداگرانِ زیارت ندهد.
7. محاسبۀ جامع، دقیق و "درستِ" زیارت، زمانی به مرزهای خود نزدیک میشود و از وضعیتِ غلط و اشتباه فعلی فاصله میگیرد که مسئولین تصمیمگیر دربارۀ زیارت، به ابزارها و چارچوبهای محاسبۀ ساحتهای غیر محسوس حیات انسانی، که در قوۀ خیال و عقل تعریف شدهاند، توجه کنند. خروج زیارت از دستورِ کار مدیران کَمّیاندیش و متاثر از محاسبات صرفاً عددی و آماری و توجه به ساحتهای دیگر حیات انسانی میتواند تصمیمات حوزۀ زیارت را گستردهتر، عمیقتر و از همه مهمتر، درست و صحیح و مطابق با واقع کند. زیارت، بیش از آنکه با اسکان و پول و تفریحِ سوداگرانه نسبت داشته باشد، با معنای دینی عمیق میان زائر و مزور و تجربۀ اصیل و بیبدیلی نسبت دارد که بدون طیِ کردنِ مقدمات و سلوک لازم محقق نمیشود. این سلوک، از لحظۀ آغاز سفرِ زیارتی همراه زائر است. زائری که مقدمات سفرش، با رعایت حقالناس و حقالله گره بخورد و همواره با ذکر و معنا و یادآوری مقصود و هدف همراه باشد، میتواند به تجربۀ اصیل، خاطرهانگیز و موثر زیارت با مزور نائل شود. بهنظر میرسد دستگاه محاسباتی درست و مطابق با واقعیت زیارت، بایستی توسط مسئولین بهشکلی تنظیم گردد که چنین زیارتی برای زائرین مهیا باشد.
@mojtamaona
🌐 سایت همایش بین المللی الهیات زیارت به صورت سه زبانه (فارسی، عربی و انگلیسی) راه اندازی شد.
🔶 پژوهشگران عزیز میتوانند پژوهشهای ارزشمندشان را ارسال فرمایند.
https://theopilgconf.ir/
https://inttheopilgconf.ir/
هدایت شده از حمید پارسانیا
4_5818793096728544906.pdf
1.69M
💠 گفتگو میان هگل و فیلسوفان مسلمان
🔹 استاد حمید پارسانیا
🔹 استاد یزدان پناه
🔹 استاد عسکری
🔹 دکتر طالب زاده
🔹 دکتر بهشتی
🔹 دکتر احسن
💠 @parsania_net
هدایت شده از چشم شیشه ای
«برنامههای جدید صداوسیما»؛ در کشاکش «ابداع» یا «اضمحلال» در فرایند بزرگ جهانی
رضا قائمی
در دورۀ جدید صداوسیما و برنامههای اصطلاحاً تحولیِ آن، نظیر «سیدخندان»، «محفل»، «حسینیۀ معلی» و نظایر آنها از یکسو شاهد تلاش و دستوپازدنی برای طرح نوآوریها، ابداعات و خلاقیتهایی متناسب با فضای اسلامی-ایرانی یا بومی خودمان هستیم و از سوی دیگر، اغلب آنها نسبتی با مشابههای داخلی و تقلیدیِ قبلی خودشان دارند؛ «سیدخندان با خندوانه»، «حسینۀ معلی و محفل با عصر جدید». آنچه نمیتوان دربارۀ «سیدخندان» و محفل و حسینۀ معلی انکار کرد، داشتن نسبتی با «خندوانه» و عصر جدید و نظایر آنها است؛ این نسبت را هم میتوان در لوگوی آنها دید و هم در نحوۀ اجرای مجری و شیوۀ نشستن مخاطبین و میانبرنامهها و نظایر آنها دنبال کرد. با اینحال داشتن «نسبت» با شکل و فُرم برنامۀ قبلی، لزوماً به معنای تقلید و تکرار نیست؛ از قضا داشتن نسبتی با برنامهای مشابه، اقتضاء نوآوری و ابداع است. اینکه ابداع یا نوآوری در هر زمینه یا موضوعی بهطور کلی از گذشتۀ آن زمینه و موضوع، گسسته و منقطع باشد -فارغ از اینکه آیا اساساً چنین امکانی وجود داشته باشد یا نه- نشان از نوآوری و ابداع نیست، بلکه شاید نشانۀ بیهویتی و بیمعنایی باشد. از این منظر، بودنِ نسبتی میان سیدخندان و خندوانه یا میان محفل و حسینۀ معلی با عصر جدید چندان مذموم نیست، همانطور خندوانه و عصر جدید نیز یحتمل با برنامههای مشابه خارجیاش نسبتی داشته است. مسئلۀ بر سر نوع «نسبت» است: نسبت تقلیدی یا نسبت ابداعی؟
اما چرا ما در جمهوری اسلامی، به این ضرورت رسیدهایم که برنامههایی در نسبتی با برنامههای خارجی یا جهانی بسازیم؟ در پاسخ به این پرسش، یک پاسخ دمِ دستی وجود دارد و آن این است که اگر ما چنین برنامههایی نسازیم، یحتمل مخاطب صداوسیما، جذب برنامههای مشابه خارجی در ماهواره و فضای مجازی میشود. بنابراین ما باید چنین برنامههایی بسازیم تا مخاطب، پای تلویزیون خودمان بنشیند. این پاسخ که نتیجۀ آن، ظهور «نسبت تقلیدی» بوده است، مدتها سرلوحۀ بسیاری از برنامههای صداوسیما قرار داشته و برنامههای خارجی با اندک تغییرِ ظاهری، بهصورت تقلیدوار ساخته و پخش میشدند؛ این تغییرات آنقدر اندک و ظاهری و رفعِ ِرجوهی بود که بهتدریج رعایت مسائل ظاهری هم بیمعنا میشد و برنامهساز و برنامهبین، آنطرف دوربین و اینطرف دوربین، هر دو شبیه همان سازنده و بینندۀ برنامۀ خارجی میشدند.
اما چرا برنامههای خارجی برای مخاطب ایرانی جذاب است؟ بهنظر میرسد پاسخ به این پرسش بتواند اهمیت برنامۀ سیدخندان و حسینۀ معلی و محفل و البته معیاری برای ارزیابیشان بدست دهد. «ما»، فارغ از آنکه بر امواج یک انقلاب جهانی یا حداقل با مدعیات جهانی سوار هستیم، بهلحاظ تاریخی نیز ملتی تمدنساز بودهایم و اقتضاء تمدنسازی، اتخاذ افق و دیدگاهی جهانی است. شاید به همین جهت باشد که مقام معظم رهبری در بیانۀ گام دوم انقلاب، نسل گام دوم انقلاب را در آستانۀ «ورود به فرایند بزرگ جهانی» میدانند. این تحلیل، با واقعیاتی که امروزه به طرُق مختلف، از شبکههای اجتماعی و مجازی تا مسافرتهای متعدد و نظایر آنها که تجربه میکنیم هم سازگار است. «ما گریزی از اتخاذ موقف و افقی جهانی نداریم» و در عین حال در این موقفِ ورود به فرایند بزرگ جهانی انقلاب، ناگزیر از حفظ و تقویت بنیانهای اسلامی-ایرانی خویش هم هستیم. در عین اینکه به موقعیت جزئی و خاص خودمان میاندیشیم، ناگزیر از طرح جهانی ایدههایمان هستیم. این شوق نگاه جهانی، نه تنها لزوماً منفی نیست، بلکه فرصتی برای بسط و گسترش آرمانهای انقلاب اسلامی است.
با این مقدمات میخواهم دوباره به تحلیل سیدخندان و محفل و حسینۀ معلی و این شکل از برنامهها برگردیم. سیدخندان و حسینۀ معلی و محفل، سودای ترویج ایدههای حزباللهیِ انقلابی یا اسلامی-ایرانی را در یکی از جهانیشدهترین قالبهایی ممکن دارند. از اینجهت ناگزیر از ایجاد نسبتی با این قالبها و فرمها و شکلهای برنامهسازی هستند. این برنامهها نمیتوانستند در بستر و زمینۀ فعلی، بینسبت با نسخههای مشابهشان یعنی خندوانه و عصر جدید و نظایر آنها روی آنتن بیاید، اما از قضا آنچه برگ برندۀ گونۀ اخیر این برنامهها است، همین ویژگیهای حزباللهی انقلابی یا اسلامی-ایرانی آن در مقایسه با نسخههای تقلیدی گذشته است. گونههای اخیر، در نسبت با گونۀ اول که علیرغم برخی تغییرات، همچنان ذیلِ ایدۀ تقلید از الگوهای خارجی شکل گرفته بودند، تلاش میکنند از تقلید بیرون آیند و ایده و کار و حرف خودشان را به میان بکشند؛ با اینحال دقیقا در همینجاست که میتوان میزان توفیق سیدخندان و محفل و حسینۀ معلی را به ارزیابی نشست. اما آن معیار چیست؟
https://eitaa.com/24033757/8
هدایت شده از چشم شیشه ای
برای دستیابی به معیاری دقیق برای ارزیابی این برنامههای اخیر، باید دوباره تکرار کنیم که «ما وارد فرایند بزرگ جهانی شدهایم». بنابراین اگر در این کارزار وارد شدهایم؛ ناگزیر باید به شکل جهانی، برنامه بسازیم و از همان آغاز، افق تبدیلشدن به الگویی برای تحول در قالبها و فرمهای فعلی در سطح جهانی داشته باشیم، در غیر اینصورت، فارغ از اینکه از آرمانها و شعارهای انقلاب اسلامی و مدعیات آن فاصله گرفتهایم یا کوتاه آمدهایم، در آستانۀ قریبالوقوعِ اضمحلال ایدههای مبدعانه خودمان قرار میگیریم و دیر یا زود، مخاطبمان را از دست خواهیم داد و او دوباره به دیدن برنامههای ماهوارهای یا در بهترین حالت، گونههای تقلیدیِ آنها در داخل، برخواهد گشت. در همینجا است که معیار ارزیابی برنامههای گونۀ اخیر آشکار و روشن میشود. حال باید دید سیدخندان و محفل و حسینۀ معلی و برنامههایی نظیر آنها چنین ظرفیتی را به عرصه کشاندهاند یا هنوز راه دراز و دشواری در پیش دارد؟
https://eitaa.com/24033757/9
انا لله و انا الیه راجعون
دکتر #عماد_افروغ ، متفکر گرانقدر سحرگاه شب قدر بیست و سوم به رحمت خدا رفت.
پیامبر اکرم ص فرمود:
مرگ عالِم مصیبتی جبران ناپذیر و رخنه ای بسته ناشدنی است. او ستاره ای است که غروب می کند. مرگ یک قبیله آسانتر از مرگ یک عالم است.
📝 پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی گذشت دکتر عماد افروغ
🔹 حضرت آیتالله خامنهای در پیامی درگذشت دانشمند فرزانه و انقلابی آقای عماد افروغ را تسلیت گفتند.
📩 متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
درگذشت دانشمند فرزانه و انقلابی مرحوم آقای دکتر عماد افروغ رحمةالله علیه را به خاندان گرامی و دوستان و همکاران و شاگردان ایشان صمیمانه تسلیت عرض میکنم و صبوری و آرامش روحی برای آنان و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم که در سحرگاه جمعه و قدر به لقاءالله پیوست مسألت مینمایم. تلاشهای فکریاش مقبول حق و یادش گرامی باد.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۲/۰۱/۲۶
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از hamed mohammadjani
🌅برای اینکه مشهد جهانشهر باشد.
💥دومین رویداد بین المللی ماه امت
با حضور خوانندگان ایرانی و خارجی و نمایشگاه غذا و صنایع دستی کشورهای جهان و اقوام ایرانی
🗓زمان: ۲۹ فروردین الی ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
⏰ساعت: ۲۰ الی ۲۳
🌷به میزبانی قلعه خیابان(انتهای بلوار حر، شهرک شهید باهنر)
#قلعه_خیابان #به_میزبانی_قلعه_خیابان
#مشهد_الرضاع #جهانشهر
📭 @ghale_khiaboon
32.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹نشست نخبگانی صاحب نظران مسائل اجتماعی
🔸مشهدالرضا علیهالسلام
🔸بهمن ماه ۱۴۰1
اولین بار بود که در این نشست های شهرداری شرکت می کردم و جز نفرات اولی هم بودم که صحبت کردم. با توجه به نکاتی که حضارِ بعد از بنده ذکر فرمودند، اگر می خواستم دوباره در چنین جلسه ای نکاتی را بگویم به این نکات اشاره می کردم.
به زعم من، بسیاری از مسائل اجتماعی شهر مشهد (فقر، اعتیاد، طلاق، بیکاری، حاشیه نشینی، اخیراً بی حجابی و ...) در الگویِ توسعۀ مشهد ریشه دارد که حداقل از نیم قرن اخیر شروع شده است. با نظر به این الگو و در شرایط فعلی، شورای شهر و شهرداری را می توان انقلابی نامید که حداقل این سه اقدام را به عنوان سه کلان مسئلۀ اجتماعی در دستور کار داشته باشد:
1. توقف فوری و بدون معطلی توسعه شهر به سمتِ جنوب غرب و بیش از آن، غرب مشهد.
2. توسعۀ فرهنگ-مبنا به سمت شرق و شمال شرق مشهد با تاکید بر دو مولفۀ *زبان و فرهنگ فارسی و *هویت اسلامی (با رویکرد وحدت شیعه و اهل سنت).
3. جایگزینی گفتمان زیارت به جای گفتمان توریسم و گردشگری.
البته روشن و واضح است که شورای شهر و شهردار سابق و لاحق، نه چنین دیدی دارند و نه چنین عزمی، اما آنها هستند که باید همچون شهردارها و شوراهای شهر قبلی شهر مشهد، پاسخگویِ وضعیت فعلی و آیندۀ شهر مشهد و مسائل و مشکلاتش باشند.
دلایل جامعه شناختی طرح این سه مسئله و راهکارِ ضمنیِ آن، بماند برای فرصتی دیگر.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا رحمت کند حاج آقا مجتبی را...