eitaa logo
مخاطب خاص
35 دنبال‌کننده
65 عکس
7 ویدیو
1 فایل
یاد من باشد تنها هستم.ماه بالای سر تنهاییست. @Golnarinajmeh
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای محمود میگوید وقتی روزهای بعد از شروع جنگ به تهران رفته بوده و می دیده که مردم اصلا خبری از اوضاع شهرهای مرزی و جنگ زده ندارند، تصمیم میگیرد کتابی بنویسد و حال و روز مردم جنگ زده را شرح بدهد. و زمین سوخته فقط همین است. گزارشی روایی از بمباران اهواز، تصویری دقیق، جزئی، تلخ و دردناک از آدمهایی که مجبور شده بودند با جنگ دست و پنجه نرم کنند. با اینکه قلم احمد محمود به خاطر پرداخت های بیش از حد و تکرارهای خسته کننده (و البته عامدانه) اذیتم میکند ولی از خواندن این کتاب همراه حلقه کتاب مبنا اصلا پشیمان نیستم. ممنون از دوست عزیزی که کتاب را بهم قرض داد. ۱۵ از ۴۰
عنوانش سفرنامه منصور ضابطیان به کوبا بود. ولی در واقع گزارشی بود شیرین و روان و دلپذیر از مواجهه او با مردم کوبا. برای همراهی با حلقه کتاب، صوتی اش را با صدای نویسنده از فیدیبو گرفتم و حال و هوای شبهایی که پای رادیو هفت شبکه آموزش می نشستم برایم زنده شد.🥰 به نظر من سفرنامه های ضابطیان از آن کتابهایی است که برای خواندن گران است و برای شنیدن ارزان😅 ۱۶ از ۴۰
وقتی رویدادی در قالب خبر و گزارش به رسانه ها منتقل و با سرعت به همه دنیا مخابره می‌شود، به همان سرعت هم از ذهنها و حافظه ها محو و در هیاهوی زمان گم می‌شود. ولی وقتی ماجرایی سر و شکل روایت و داستان بگیرد و کتاب شود، به اندازه ماندگاری برگ برگ آن کتاب، در یادها و خاطره ها مانا و جاویدان خواهد ماند. چیزی مثل کتاب پنجره های تشنه. من گزارشهای خبری انتقال ضریح امام حسین علیه السلام از قم به کربلا را یادم نمی‌آید، ولی با روایت شیرین و دلچسب آقای قزلی، با تریلی رضا قنبری و اعضای کاروانی که حاج آقا پارچه باف جمعشان کرده بود، همراه شدم و پا به پای مردم کشورم ضریح حضرت عشق را با اشک بدرقه کردم. ۱۷ از ۴۰
این کتاب را خیلی سعی کردم سرسری بخوانم. هر چند کار درستی نیست ولی اگر کمی درگیر کلمات می‌شدم و تصویرهای دردناک دقیق پر از خشونت و پلشتی در ذهنم تصویر میشد، نمیتوانستم تا آخر ادامه اش دهم. جنگ بدون آرمان و در جهت اهداف قدرت‌ طلبانه‌ی عده ای دنیا طلب همینقدر زشت و چرک و دردناک است. ۱۹ از ۴۰
فصل اول پر از جزئیات و شگفتی و تعلیق و تصویرسازی های ناب، فصل آخر همه اینها در قالب یک زبان سخت و غیر قابل فهم و اعصاب خرد کن. معلومه که نویسنده آدم بسیار باهوش و دانایی هست ولی به وضوح داره این هوش و اطلاعات سرشار خودش رو به رخ خواننده میکشه و همینه که توی ذوق میزنه. از اون کتابهایی که اگه همراه حلقه نبودم وسط کار ولش میکردم. ولی در کل راضی ام که خوندمش و به مدل جدیدی با تاریخ معاصر کشورم آشنا شدم. و البته مروری بود بر تکنیکهای نویسندگی. ۲۷ از ۴۰
برای درک اینکه بفهمیم چه بر سر فلسطین و اهالی‌اش آمده است کلمه‌های تکراری و اصطلاحات کلیشه‌ای تاریخی و آمار و عددهای بی‌روح کمکی نمیکنند. اما وقتی یکی از آن عددها به زبان در می‌آید، انسان میشود، زن می‌شود و قصه ی رنج آدمهای معمولی دیارش را برایت روایت میکند آنوقت است که توی خواننده هم میشوی جزئی از آن داستان، خواب و بیداری ات همرنگ ماجراهایش میشود و درد، همان درد هفتادساله چنگ می اندازد روی قفسه سینه ات. با اینکه کتاب، ضعفهای تکنیکی مشهودی دارد ولی جذابیت دردناکش اجازه نداد زمینش بگذارم. هرچند کتاب که تمام شد حس کردم نویسنده به طرز کاملا تصنعی سعی کرده بود وجود حس انتقام در فلسطینیان مظلوم را انکار و حتی محکوم کند. نمی‌فهمم چرا نباید آدمهای خوب از آدمهای بد انتقام بگیرند. صلح طلب بودن به چه قیمتی؟ به نظر من چیزی که تا قبل از طوفان الاقصی فلسطینیان را تحت ظلم نگه میداشت، همین تفکر بود. که آدمهای خوب چون خوبند نباید صدایشان در بیاید و طوفان الاقصی و یحیی سنوارها بودند که ذهنها را از این مدل صلح طلبی متعفن منحرف کردند. ۳۲ از ۴۰