eitaa logo
رسانه شهید حاج حمید مختاربند
113 دنبال‌کننده
181 عکس
84 ویدیو
0 فایل
🌹شهیدمدافع حرم #سردار_حاج_حمید_مختاربند 💠از فرماندهان سپاه خوزستان در دفاع مقدس 💠مدیرعامل بانک انصاراستان خوزستان وقم خاطرات📒 کلیپ🎬 عکس📷 دست نوشته شهید✍ همه در رسانه سردار شهید حاج حمید مختاربند ارتباط با ادمین _تبادل @AAdmmin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 خاطرات همسر شهید مدافع حرم اگر از خودگذشتگی نباشد باب شهادت بسته می‌شود. اگر انسان فقط حول محور زندگی خود بچرخد، ایثار رنگ می‌بازد. اگر انسان فقط در بند خوشی و لذت خود و خانواده ی خود باشد و بی‌تفاوت نسبت به ظلمِ ظالمان و وضع مظلومانِ دیگر کشورها، هیچ‌گاه از قفس تن، پرواز نخواهد کرد. من حاج حمید را تشنه‌ای یافتم که به دنبال نوشیدن آب حیات ابدی است و این مقصود را در این هجرت و جهاد دیده است. او در دنیا زیسته بود ولی به آن دل نبسته بود، وقتی دنیا را محل تجارت با خدا و فرصتی برای جمع آوری توشه سفر آخرت بدانی، دل کندن آسان می‌شود و حاج حمید به راحتی از خانواده دل کند و مشتاقانه به جهاد در راه خدا شتافت آن هم در سرزمینی دور و غریب.... حاج حمید بعد از رفتن به سوریه هر چند روز یک‌بار تماس می‌گرفت و جویای حالمان می‌شد. یک ماه بعد از رفتنش بود که نوه ی ششم دختری ما به دنیا آمد، نامش را محمدحسن گذاشتیم. در تماس تلفنی که با حاج حمید داشتم خبر تولد محمدحسن را به ایشان دادم و ازشان ‌خواستم که بعد از این مدت سفری به ایران داشته باشند، ‌ولی حاجی گفت که حالا زود است و باید مدتی آنجا بماند. ‌گفت اگر صبر کنی می‌توانم پس از مدتی شما را برای زیارت به سوریه بیاورم. در ایام غیبت حاجی من از فرصت استفاده میکردم و مرتب به اهواز می‌رفتم. مادرم درگیر بیماری سختی شده بود و من از این فرصت برای رسیدگی به حال مادرم استفاده می‌کردم. سفر اول حاجی به سوریه حدود سه ماه طول کشید و ایشان آبان ماه ۹۳ به ایران برگشت و برای اولین بار توانست نوه‌ی جدیدمان را ببیند. بچه‌ها نیز به دیدار پدر آمدند. توقف حاجی زیاد طول نکشید، حدود یک هفته ماند و دوباره به سوریه برگشت ولی گفت که زمینه سفر ما به سوریه را فراهم خواهد کرد و این وعده در آذر ماه ۹۳ تحقق یافت... ادامه دارد 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ◻▫️@mokhtarbandd▫️◻