💬 | #پیام_جدید متن پیام: سلام ونور بدون تعارف میگم مطالب کانالتون عالیه وعالی تراینکه ماروباجناب صمصام اشناکردین ازاونجایی که ایشون سادات بودن ومنم مشکلی داشتم به جدایشون وایشون متوسل شدم که شب دومی که متوسل شده بودم خواب دیدم که ایشون بااسب اومدن وچاره کارروبهم گفتن بعدازاون خواب چندوقت بعدمشکلم حل شد لطفا مردم رو ازوجودچنین شخصیتهایی بی خبرنگذارین به تک تک تون خداقوت میگم والهی که ازحوض کوثرسیراب بشین #ارسالی_مخاطب

💬 | #پیام_جدید متن پیام: سلام، درموردداستانی که درموردهمسرفردوسی گفتین، میخواستم بگم که همسرفردوسی ازداستان بی اطلاع نبوده، درضمن این داستان ابتدابه یک زبان دیگربوده، که ازقضاهمسرفردوسی به این زبان تسلط داشته واین داستانهارابه زبان فارسی برای فردوسی ترجمه کرده وایشان آنرادرقالب مثنوی به شعرتبدیل میکند #ارسالی_مخاطب

متن پیام: سلام و وقت بخیر ‌. خیلی خیلی سپاسگزارم بخاطر کانال خوبتون.خدا عزت و افتخار بهتون عطا کنه. امروز اون پیامی که در مورد سختی بود که اون آهنگر اینقدر زیبا سختی های دنیا رو تشبیه کرد به فولاد و شمشیر حال دلمو خوب کرد . من پیام های شما رو برای مادرم هم ارسال میکنم البته بدون نقل گروه ملانصرالدین(به خاطر اینکه میگم شاید حواسش نباشه و وارد کانال بشه و چونکه کانال بخش تبلیغات هم داره اشتباهی روی لینکی بزنه ) ولی همیشه دعا گوی شماست بخاطر جمع آوری این پیام های امید بخش و معنوی عالی. خدا به همه‌ی شما هایی که برای تولید محتوای این کانال زحمت می‌کشید سلامتی عطا کنه و عافیت و عاقبت بخیرتون کنه ان شاالله 🤲 امید به زندگی و ناشکری نکردن خیلی سخت شده تو این زمونه ؛ ولی گروه شما و پیام های شما به ما یادآوری میکنه صبر و تحمل و استقامت کنیم #ارسالی_مخاطب

حدوداً ۲۵ سال پیش زمان ثبت نام مدارس بود، دایی هام به فاصله دو سال از هم قرار بود در راهنمایی ثبت نام کنند یکی اول راهنمایی ( که فردی تقریبا بی انگیزه بود و قبلاً تجدیدی داشت )و دیگری سوم راهنمایی که کاملا با انگیزه بود و درس زبان و خلق آثار بسیار باهوش بود). پدربزرگ و مادربزرگم از میزان شهریه ثبت نام از دایی بزرگتر سوال کردند و در کمال ناباوری فقط به میزان ثبت نام دایی کوچکتر به او پول دادند و گفتند دیگه بسه هر چی درس خوندی ولی برو داداشت رو ثبت نام کن، اون اشکی که توی چشای این پسر اون روز دیدم و آرزوهایی که نادیده گرفته شد هنوز که هنوزه باعث شرمساری من هست (اون زمان من حدوداً ۷ ساله بودم )،درضمن دایی کوچک یک سال بعد ترک تحصیل کرد ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ #ارسالی_مخاطب 👳 @mollanasreddin 👳

#ارسالی_مخاطب #داستانک پشت فرمانِ خودرو نشست تا راهی شود. برایش دست تکان دادم و به نشانه ی خداحافظی گفتم ： _(( التماس دعا…! )) لبخندی عارفانه ای زد و به راه افتاد پشت خودرو به خط معناداری نوشته بود： _((احتیاط کن ، التماس نکن…!! )) ✍️مرتضی افشاری ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 👳 @mollanasreddin 👳

#ارسالی_مخاطب سلام، من انتظار داشتم داستان های ملانصرالدین در کاتالتون باشه، اما متسفانه همه چی در کانالتون بود الا داستان های ملانصرالدین ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ ممنونم از همراهی شما کلیه داستانهای ملانصرالدین گذاشته شده به ابتدای کانال بروید ولی از این پس هر روز یک داستان می گذاریم

#ارسالی_مخاطب سلام و ارادت. نظرتون چیه اسم کانالتون رو بذارم کانال تبلیغات و گریزی خیلی خیلی کوتاه به داستان های ملا نصرالدین. همه کانالتون تبلیغ شده . ✍️سلام ضمن تشکر از لطف شما! تبلیغات اگر نباشد نمی توانیم کانال داری کنیم. ضمن اینکه شما خودت هم با تبلیغ عضو این کانال شدی، پس تبلیغات الزاما بد نیست.