eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
238هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
70 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻کریستف کلمب وقتی کریستف کلمب از سفر معروف و پر ماجرایش برگشت ملکه اسپانیا به افتخارش مهمانی مفصلی ترتیب داد. درباریان که سر میز ناهار حاضر بودند با تمسخر گفتند: کاری که تو کرده‌ای هیچ کار مهمی نیست. ما نیز همه می‌دانستیم که زمین گرد است و از هر سوئی بروی و به رفتن ادامه دهی از آن سوی دیگرش برمی‌گردی! ملکه اسپانیا پاسخ را از کریستف خواست ،کریستف تخم مرغی را از سر میز برداشت و به شخص کناری خود داد و گفت: این را بر قاعده بنشان او نتوانست تخم مرغ دست به دست مجلس را دور زد و از راست ایستادن و بر قاعده نشستن اِبا کرد. گفتند: تو خودت اگر می‌توانی این کار را بکن،کریستف ته تخم‌مرغ را بر سطح میز کوبید ته آن شکست و تخم مرغ به حالت ایستاده ایستاد همگی زدند زیر خنده ،که ما هم این را می‌دانستیم. گفت: آری شاید می‌دانستید اما انجام ندادید من می‌دانستم و عمل کردم. 👳 @mollanasreddin 👳
🔻پند لقمان فرزندم: اگر عمل تو هم وزن دانه خردلی و در تخته سنگی یا در آسمان ها یا در زمین باشد خدا آن را می آورد که خدا بس دقیق و آگاه است. 👳 @mollanasreddin 👳
🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅 💫حكايتى از عارفان 💥حكايت شده است كه : عارفى ، پارچه اى بافت و در بافت آن دقت به كار داشت . چون آن را فروخت ، به علت عيب هايى كه داشت ، به او باز گرداندند و او گريست . ⚡️اما مشترى گفت : اى فلان ، مگرى ! كه بدان راضيم . و او گفت : 😰گريه من از اين نيست . بلكه از آن مى گريم كه در بافت آن ، كوشش بسيار كردم و به سبب عيب هاى پنهانى ، به من باز گردانده شد. و از آن مى ترسم تا عملى كه چهل سال در آن كوشيده ام نپذيرند. 👳 @mollanasreddin 👳
اعمال متغاير و پاداش متماثل‏ 💥 حكايت شده است كه شتر سوارى در بيابان، خيلى خستگى و تشنگى بر او مسلط شده بود و پس از طى مسافت طولانى، بالاخره به چاه آبى رسيد، خود و شتر از آب سيراب شدند. 💥وقتى كه خواست مدّتى استراحت كند بدنبال جايى مى‏گشت كه افسار و دهانه شتر را به آنجا ببندد در آن بيابان چيزى پيدا نكرد. 💥 به ناچار چوبى را در زمين فرو برد و افسار و ريسمانى را كه بر گردن شتر بود به چوب بست، بعد از استراحت، افسار را جدا كرد وقتى كه خواست چوب را از زمين خارج كند، به اين فكر فرو رفت و پيش خود گفت: شايد در اين بيابان كسى مانند من براى استراحت به نزد چاه آب بيايد و او هم به دنبال جايى براى بستن افسار حيوانش بگردد، پس بهتر است براى رضاى خدا، اين چوب در زمين بماند. 💥سپس آن مرد رفت و پس از مدتى، سوار كار ديگرى به نزد چاه آب آمد و چون از چوبى كه بر زمين فرو رفته بود عبور كرد پايش به چوب خورد و بر زمين افتاد و گفت: خدا مردم آزار را لعنت كند، كه در اين بيابان هم دست از مردم آزارى برنمى‏دارند. 💥لذا دست برد و چوب را از زمين خارج كرد و گفت: همانطور كه اين چوب مرا بر زمين زد ممكن است ديگرى را هم بر زمين بزند. 💥گر چه عمل اين دو نفر مخالف يكديگرند يكى نصب كرده و ديگرى از زمين كنده است ولى خداوند به هر دوى آنها اجر و پاداش عنايت مى‏كند، به خاطر اينكه هر دو نيت پاك و خالص داشتند، گر چه در عمل ضد يكديگر بودند. در حديث است كه اميرمؤمنان على عليه السلام فرمودند: وظيفه تو سعى و تلاش (و عمل به وظيفه) است نه رسيدن به نتيجه 👳 @mollanasreddin 👳