همچو خورشید به عالم نظری ما را بس
نفس گرم و دل پر شرری ما را بس
خنده در گلشن گیتی به گل ارزانی باد
همچو شبنم به جهان چشم تری ما را بس
گرچه دانم که میسر نشود روز وصال
در شب هجر، امید سحری ما را بس
اگر از دیدهی کوته نظران افتادیم
نیست غم، صحبت صاحبنظری ما را بس
شد برومند ز خون دل ما نخل سخن
اگر این نخل دهد برگ و بری ما را بس
در جهانی که نماند ز کسی نام و نشان
(قدسی) از گفتهی شیوا اثری ما را بس
#غلامرضا_قدسی
#شعر
👳 @mollanasreddin 👳