eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
254.8هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
یا رب تو مرا بخواهش من مگذار جان را بهوای طاعت تن مگذار جان صاف کش میکده تقدیس است معتاد صفا بدردی من مگذار 👳 @mollanasreddin 👳
همچو خورشید به عالم نظری ما را بس نفس گرم و دل پر شرری ما را بس خنده در گلشن گیتی به گل ارزانی باد همچو شبنم به جهان چشم تری ما را بس گرچه دانم که میسر نشود روز وصال در شب هجر، امید سحری ما را بس اگر از دیده‌ی کوته نظران افتادیم نیست غم، صحبت صاحب‌نظری ما را بس شد برومند ز خون دل ما نخل سخن اگر این نخل دهد برگ و بری ما را بس در جهانی که نماند ز کسی نام و نشان (قدسی) از گفته‌ی شیوا اثری ما را بس 👳 @mollanasreddin 👳
بتَرس از خُدا و میازار کَس رَه رستگاری هَمین است و بَس.... 👳 @mollanasreddin 👳
شنیدم نویسنده ای در قدیم نویسنده پاک رأی و حکیم گزیده یکی چامه، انشا نمود شه عصر از آن نامه رسوا نمود گرفت آن هجانامه، آنسان رواج که شه را درون شد، به سر بیم تاج بفرمود کآن نامه ها سوختند لب آن نویسنده را دوختند بر شه بسی نامه، آتش زدند بدش آتش قهر، آبش زدند قضا را در آن دم، یکی تند باد به دامان شه، مشتی آتش نهاد شه از آن بلا، راه رفتن گرفت ولیکن یکی میخش، دامن گرفت مر آن شاه را میخ، بر تخت دوخت نگهداشت تا آن که، بر تخت سوخت سراپرده و تخت شه هر چه بود گرفت آتش و زور آتش فزود به ده ثانیه یکسر، آن بارگاه بیفتاد در چنگ آتش چو شاه به فکر شه آنگه نبد هیچ کس تمامی به فکر خود از پیش و پس کس از خویش، بر شه نپرداختی در آن دم کسی شاه نشناختی بر مردم آن روز سخت و سیاه همه گونه بد فکر، جز فکر شاه زبانه کشان آتش، از قول شاه چنین ز آن نویسنده بد عذرخواه: که گر نامه های تو افروختم به جبرانش این بس، که خود سوختم اگر دوختم من، لبانت به سیخ کنون دوختم، جان خود را به میخ! نویسنده بر هر که، آهش گرفت شه ار بود بر تخت، آتش گرفت 👳 @mollanasreddin 👳
پیشِ رخ تو ای صنم! کعبه سجود می‌کند در طلبِ تو آسمان جامه کبود می‌کند حسن ملائک و بشر جلوه نداد این‌قدر عکسِ تو می‌زند در او ، حسن نمود می‌کند ناز نشسته با طرب، چهره‌به‌چهره، لب‌به‌لب گوشه‌ی چشمِ مستِ تو گفت‌وشنود می‌کند ای تو فروغ کوکبم تیره مخواه چون شبم دل به هوای آتشت این‌همه دود می‌کند در دل بینوای من عشق تو چنگ می‌زند شوق به اوج می‌رسد، صبر فرود می‌کند عطر دهد به سوختن، نغمه زند به ساختن وه که دلِ یگانه‌ام کارِ دو عود می‌کند مطرب عشق او به هر پرده که دست می‌برد پرده‌سرای سایه را پُر ز سرود می‌کند 👳 @mollanasreddin 👳
آفتابست آن پری رخ یا ملایک یا بشر قامتست آن یا قیامت یا الف یا نیشکر باغ فردوسست گلبرگش نخوانم یا بهار جان شیرینست خورشیدش نگویم یا قمر بر فراز سرو سیمینش چو بخرامد به ناز چشم شورانگیز بین تا نجم بینی بر شجر آخر ای سرو روان بر ما گذر کن یک زمان آخر ای آرام جان در ما نظر کن یک نظر دوستی را گفتم اینک عمر شد گفت ای عجب طرفه می‌دارم که بی دلدار چون بردی به سر 👳 @mollanasreddin 👳
شهرت عشق کند زمزمه حسن بلند شد ز یوسف، سخن عشق زلیخا مشهور 👳 @mollanasreddin 👳
با هر نفس نفس زدنت گريه ميكنم در لا به لاي هر سخنت گريه ميكنم فكري به حال بي كسي حيدرت بكن حتي مقابل حسنت گريه ميكنم در پشت در فتادي بر خاك خانه ات از درد استخوان تنت گريه ميكنم رويت چو لاله سرخ است مادر حسن با زخم هاي بر بدنت گريه ميكنم لحظه به لحظه بايد جامه به تن كني از خون روي پيرهنت گريه ميكنم هجده بهار حيدر زود است رفتنت با ديدن كفن به تنت گريه ميكنم 👳 @mollanasreddin 👳
دنیا چه کرد با غزل عاشقانه‌ات حال و هوای مرثیه دارد، ترانه‌ات ای کوه غم که روی زمین راه می‌روی تابوت کیست نیمۀ شب، روی شانه‌ات؟ غم شعله می‌کشد به بلندای آه تو آتش نشست بر در و دیوار خانه‌ات 👳 @mollanasreddin 👳
هر یک از دایره جمع به راهی رفتند ما بماندیم و خیال تو به یک جای مقیم . . . 👳 @mollanasreddin 👳
‏چنین است رسم جهانِ جهان همی راز خویش از تو دارد نهان نسازد تو ناچار با او بساز که روزی نشیب است و روزی فراز... 👳 @mollanasreddin 👳
ای مهر تو جان آفرینش نعت تو زبان آفرینش لطف تو چمن طراز امکان خشم تو خزان آفرینش جودت همه بخش عالم کون علمت همه دان آفرینش با لقمه همت تو بس تنگ میدان دهان آفرینش همتای تو بهترین خطابش بی نام و نشان آفرینش در جنب تعینت دو عالم بهمان و فلان آفرینش تا گوهر فطرت تو گردید آیین دکان آفرینش تیزی بگذاشت تیغه صنع در کاوش کان آفرینش ناشی ز هوای جلوه تو ارخای عنان آفرینش در ضمن شمردن عطایت افلاج بنان آفرینش اندیشه احتمال شانت زآنسوی گمان آفرینش مهمانی میزبان جودت عید رمضان آفرینش شمشیر کمال تو نیامد محتاج فسان آفرینش معراج تو در هوای لاهوت حد طیران آفرینش با طالع حاسد تو همزاد فوج حدثان آفرینش با نطفه دشمن تو توأم صد مرثیه خوان آفرینش امکان وجود دشمن تو زنار میان آفرینش عیسی مگس و تکلم تو حلوای دکان آفرینش صافی شکر شفاعت تو قوت مگسان آفرینش با دیدن آب گوهر تو دفع یرقان آفرینش تأثیر ملال غیبت تو وجه خفقان آفرینش نعلین تو تاج قاب قوسین تمکین تو شان آفرینش در بازوی قدرت تو مضمر صد زور کمان آفرینش با علم تو آشنا نیفتاد یک مسئله دان آفرینش نظاره چهره حسودت وجه غشیان آفرینش افسانه سرنوشت خصمت تزریق بیان آفرینش با مستی شوق تست عرفی از بیخبران آفرینش در مغز دماغ او خبر نیست از عنبر و بان آفرینش دعوی کن نعت لایق تو رسوای جهان آفرینش دارد بعنایت تو عرفی حرفی ز زبان آفرینش برخیز که شور کفر برخاست ای فتنه نشان آفرینش 👳 @mollanasreddin 👳
جوونی هم بهاری بود و بگذشت به ما یک اعتباری بود و بگذشت میون ما و تو یک الفتی بود که آن هم نوبهاری بود و بگذشت 👳 @mollanasreddin 👳
نگفتی‌ام که: بیایم، چو جانِ تو به لب آید؟ ز هجر، جانِ من اینک به لب رسید، کجایی؟ 👳 @mollanasreddin 👳
‏چنین است کیهان ناپایدار تو در وی، به جز تخم نیکی مَکار جهان سر به سر، چون فسانه‌ست و بس نماند بد و نیک، بر هیچکس یکی پند گویم ترا من درست دل از مهر گیتی، ببایدت شست نباشد همی نیک و بد، پایدار همان به که نیکی بود یادگار ... 👳 @mollanasreddin 👳
بوی بهشت می شنوم از صدای تو نازکتر از گل است، گل‌گونه‌های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هرچه گل، نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود ای پاره دلم، که بریزم به پای تو امروز تکیه‌گاه تو، آغوش گرم من فردا عصای خستگیم، شانه‌های تو در خاک هم دلم به هوای تو می‌تپد چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو همبازیان خواب تو خیل فرشتگان آواز آسمانیِ شان، لای‌لای تو بگذار با تو عالم خود را عوض کنم: یک لحظه تو به جای من و من به جای تو این حال و عالمی که تو داری‌، برای من دار و ندار و جان و دل من برای تو 👳 @mollanasreddin 👳
ای دهنده‌ی عقل ها فریادرَس تا نخواهی تو نخواهد هیچ‌کس ... گر تو خواهی آتش آب خوش شود ور نخواهی آب هم آتش شود ... 👳 @mollanasreddin 👳
روزگاریست که سودای بتان دین من است غم این کار، نشاط دل غمگین من است دیدن روی تو را دیده ی جان بین باید وین کجا مرتبه یرچشم جهان بین من است یار من باش که زیب فلک و زینت دهر از مه روی تو و اشک چو پروین من است تا مرا عشق تو تعلیمِ سخن گفتن کرد خلق را ورد زبان، مدحت و تحسین من است دولت فقر، خدایا به من ارزانی دار کاین کرامت، سبب حشمت و تمکین من است واعظ شحنه شناس این عظمت گو مفروش زان که منزلگه سلطان، دل مسکین من است یارب! این کعبه ی مقصود، تماشاگه کیست که مغیلان طریقش، گل و نسرین من است حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است 👳 @mollanasreddin 👳
شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم خانه به خانه در به در جستمت و نیافتم آه که تار و پود آن رفت به باد عاشقی جامه تقویی که من در همه عمر بافتم 👳 @mollanasreddin 👳
باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آن‌که باخبر شوی لحظهٔ عزیمت تو ناگزیر می‌شود آی ... ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان چقدر زود دیر می‌شود! 👳 @mollanasreddin 👳
ای در دل من میل و تمنا همه تو وندر سـر من مایه سودا همه تو هرچنـــــد به روزگار در می‌نگرم امروز هـمه تویی و فردا همه تو 👳 @mollanasreddin 👳
🔻شعر نظامی هر که تو بینی ز سپید و سیاه بر سر کاریست در این کارگاه جغد که شومست به افسانه در بلبل گنجست به ویرانه در هر که در این پرده نشانیش هست در خور تن قیمت جانیش هست نظامی 👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درختی در زمستانم هزاران بهار در انتظار ِ شکوفه‌ هایم صف کشیدند زیرا که عشق را می‌ شناسم در خزان ِ بی‌ برگی 👳 @mollanasreddin 👳
🌹 مرا كاشته بودند كاشته بودندم تا با خورشيدهای عجول احاطه‌ام كنند. تو آمدی و چنان نرم مرا چيدی كه رفتار نسيم را در دست تو حس كردم.. 👳 @mollanasreddin 👳
ﻣﻦ ﭼﻬﺮﻩ‌ ﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ! ﻣﻦ ﻗﺎﯾﻘﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﺸﮑﯽ! ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻣﻦ ﺯ ﺣﺮﻓﻢ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﺮ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺑﯽ ﺻﺪﺍﺳﺖ! ﻣﻦ، ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻃﻠﺐ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﻭﮔﺮ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﺳﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺍﻩ ﺧﻼﺹ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ! 👳 @mollanasreddin 👳