eitaa logo
محفل شعر و ادب
367 دنبال‌کننده
178 عکس
62 ویدیو
2 فایل
کی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد صدنکته از این معنی گفتیم وهمین باشد ارتباط با ما 👈🏼 https://eitaa.com/rmfd6292 لینک دعوت 👇👇 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
مشاهده در ایتا
دانلود
عجب آن دلبر زیبا کجا شد عجب آن سرو خوش بالا کجا شد؟ دلم چون برگ می لرزد همه روز که دلبر نیم شب تنها کجا شد؟ برو در باغ پرس از باغبانان که آن شاخ گل رعنا کجا شد؟ برو بر ره بپرس از رهگذريان كه آن همراه جان افزا كجا شد؟ چو آنِ ماست، چون با دیگرانست چو اینجا نیست، او آنجا کجا شد؟ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ای حسن تو مجموعهٔ هر زیبائی وز هر دو جهان ز عشق تو شیدائی نگذاشته داغ تو دلی را بیدرد سودای تو کرده عالمی سودائی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
گر نداری دانش ترکیب رنگ بین گلها ، زشت یا زیبا مکن خوب دیدن،شرط انسان بودن است عیب را ، در این و آن پیدا مکن در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
آشوب و پریشانی من بی تو گذشت دلتنگی پنهانی من بی تو گذشت دلگرم پیامی و سلامی نشدم شبهای زمستانی من بی تو گذشت در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
از درمها نام شاهان برکنند نام احمد تا ابد بر می‌زنند نام احمد نام جمله ي انبیاست چونک صد آمد نود هم پیش ماست 🌸🌸عید مبعث مبارک باد 🌸🌸 در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
فرشته‌ای که فرود آمد تو را چه گفت؟ که تا امروز تمام جان و جهان را به‌خویش می‌خوانی و تا زمین و زمان هست زنده می‌مانی🌹💚 محقق در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
حیّ علی الفلاح که گل کرده بعثتش باید نماز بست نمازی به قامتش این نور از کجاست که همواره روشن است؟ این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟ جاری شده‌ست چشمه‌ی آیات در حجاز گل‌ها شکفته‌اند برای تلاوتش حسن ختام و نقطه‌ی آغاز دهر بود حسن ختام بود شروع نبوتش از آسمان کوه حرا، نور می‌رسید نوری که داد مژده برای رسالتش دستان اتحاد نباید جدا شوند آری امید داشت به دستان امتش در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
شاه باشی یا گدا ؛ از دست ساقی فلک باید این ته جُرعۂ جام اجل نوشید و رفت گر کنیز پادشاهی یا زن بقال کوی در تغار صبر باید کشک خود سابید و رفت سنگ باشی یا گهر ؛ از تختۂ تابوت‌ها در سیه چال لَحِد خواهی بِسَر غلتید و رفت حلقۂ طاعت بگوش آویز و در آتش نرو! اهرمن بود آنکه فرمان خدا نشنید و رفت زین جهان تا آن جهان ظلمات پُر پیچ و خمی‌ست باید از اختر شناسان راه خود پرسید و رفت شهریار از ذوق رفتن در وداع آخری دوستان با وعده گاه بوستان بوسید و رفت 🖤 در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
انیس و مونس جانی، محمدیا رسول الله به هر دردی تو درمانی،محمدیا رسول الله زمان دربندطاغوت و زمین‌درحسرت باران به دنیا شوق بارانی، محمد یا رسول الله کلام آسمانی را چنان با عشق می خوانی چوتومرغ‌خوش‌الحانی،محمدیارسول الله چراغ وحی در دستت، جهان را نور بارانی و تو ختم رسولانی، محمد یا رسول الله نماد دین و دینداری،نمادعشق و ایثاری توخودمنشورایمانی،محمد یا رسول الله میان‌جهل‌دنیایی،همه اعجازمی‌خواهند و تو اعجاز قرآنی، محمد یا رسول الله (ام.خزان) در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
      یکی دو روز دیگر از پگاه             چو چشم باز می کنی                  زمانه زیر و رو              زمینه پر نگار می شود             زمین، شکاف می خورد             به دشت، سبزه می زند         هر آن چه مانده بود، زیر خاک           هر آنچه خفته بود، زیر برف      جوان و شسته رفته آشکار می شود.                        به تاج کوه                  ز گرمی نگاه آفتاب                بلور برف آب می شود    دهان دره ها پر از سرود چشمه سارمی شود                     نسیم هرزه پو                ز روی لاله های کوه                 کنار لانه های کبک             فراز خارهای هفت رنگ،           نفس زنان و خسته می رسد           غریق موج کشتزار می شود.                     در آسمان.                 گروه گله های ابر                ز هر کناره می رسد                به هر کرانه می دود      به روی جلگه ها غبار می شود.                   در این بهار، آه                       چه یادها               چه حرف های ناتمام                     دل پر آرزو     چو شاخ پر شکوفه، باردار می شود.                          نگار من،                     امید نوبهار من،                  لبی به خنده باز کن                 ببین، چگونه از گلی            خزان باغ ما ،بهار می شود!                   در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎        
ای یار ناسامان من از من چرا رنجیده‌ای؟ وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیده‌ای؟ ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیده‌ای؟ بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجیده‌ای؟ گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیده‌ای؟ من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو هستیم نیکوخواه تو از من چرا رنجیده‌ای؟  
. آدم به زمین آمد این حادثه رؤیا نیست این‌فرصت بی‌تکرار عشق‌است معما نیست تا خواب، حقیقت را صدگونه‌ روایت کرد هر قول، سلوکش را تعبیر نهایت کرد ما ساده‌ترین تفسیر از پیچ‌وخم عشقیم با لذت حیرانی همراه غم عشقیم آنان‌که در آیینه، از هیچ نترسیدند نادیده‌ترین‌ها را در آینه‌ها دیدند می‌شد سفر دنیا آسان‌تر ازاین باشد آدم به‌ هوس خو کرد تا خسته‌ترین باشد در آتش پروانه پرواز نمی‌میرد با بستن لب هرگز آواز نمی‌میرد تاوان یقین‌ را دوست بی‌مرگ نمی‌گیرد مشـتاق فنـا اما با مرگ نمی‌میـرد دکتر ‌‌در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
.  عشق طرح ساده لبخند ماست معنی لبخند ما پیوند ماست   عشق را با دست های مهربان هر که قسمت می کند مانند ماست   عشق یعنی اینکه ما باور کنیم یک دل دیگر ارادتمند ماست   دوستی همسایه نزدیک ما مهربانی نیز خویشاوند ماست   شرح مبسوط  زیان و سود عشق چشم غمگین و دل خرسند ماست   گرچه ما خود را نصیحت می کنیم عشق اما بی خیال پند ماست   در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
دلتنگ صدای تو و لبریز سکوتم من غنچه‌ی تبعیدی باغ ملکوتم بر باد نرفته است سر سبزم و عمری است در باغچه‌ی خاطره مدیون سکوتم می‌خواهمت ای عشق که در ظلمت دنیا من گم شده‌ی تشنه لبی در برهوتم از خویش اگر دست کشیدم، نکشیدم جز نقش تمنای تو در فاب قنوتم گفتم همه‌جا از تو و از خویش نگفتم من آینه‌ی وصف جلال و جبروتم 📕دل‌داری/ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
باغ زهرا، امشب ای جان ،بوی ریحان می دهد مژده ی گل را به احمد، نغز قرآن می دهد آسمان امشب ، مه رخشان بیارد بر زمین در مدینه ،عشق امشب باز جولان می دهد عالم امشب ، در رکاب عشق وایمان ،یکسره جان به قربان در قدم‌هایش به سلطان می دهد مژده بادا گل به وقت ماه شعبان ، ای خوشا دست در دست نسیمی از بهاران می دهد گرچه این روزان ، زمستان بر تو فرمان می دهد گرچه چشم ما در این شب بوی باران می دهد آسمان بارد ستاره ،شاخه شاخه بر زمین ماه شعبان مژده ی گل  را به یاران می دهد ۱۴۰۰/۱۲/۱۴ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد
بیقراران درسفر بی اختیار افتاده اند چون سپند از من مجو صائب سرانجام وداع در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | صدبار اگر توبه شکستی باز آ شاعر این رباعی را می‌شناسید؟؟؟؟ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ماه شعبان آمده، ماه خدا ماه میلاد بنون انبیا ماه جشن و شادی و شور و شعف گشته عالم پر ز نور از هر طرف ابتدایش هست عشق عالمین هست میلاد عزیز ما حسین گرچه میلادش جهان افروز شد باز ذکر نام او جانسوز شد این جهان و هرچه در این عالم است بی حسین و کربلا سر در گم است (ام.خزان) در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
بس که بی‌مهریِ ایام گَزیده‌ست مرا شش‌جهت خانه‌ی زنبور بُوَد در نظرم
. فریاد ڪه از عمر ِ     جهان هر نفسی رفت            دیدیم ڪزین جمعِ             پراڪنده ڪسی رفت....!! شادی مڪن از زادن و      شیون مڪن از مرڪَ          زین ڪَونه بسی آمد و                زین ڪَونه بسی رفت ...!! در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
امروز 24 بهمن ماه برابر است با سالمرگ فروغ فرخزاد شاعر سنت شکن ایرانی،دکتر شفیعی کدکنی معتقد است: که در دوران معاصر، روشنفکران زیادی برای عبور از سنت و حرکت به سمت مدرنیته تلاش کرده‌اند؛ استدلال کرده‌اند، شعار داده‌اند یا آثار هنری خلق کرده‌اند اما بیش از همه، تصویرهایی که فروغ از گسستن خویش ارائه کرده‌است، مخاطب را از سنت دور می‌کند و رهایی می‌بخشد. وی معتقد است که عالی‌ترین جلوه رهایی از سنت در نیمه دوم قرن بیستم در ایران، در شعر فروغ متجلی می‌شود و فروغ را از معدود چهره‌های معاصری می‌داند که عنوان روشنفکر را می‌توان به کمال به او نسبت داد مرگ من روزی فرا خواهد رسید در بهاری روشن از امواج نور در زمستانی غبارآلود و دور در خزانی خالی از فریاد و شور مرگ من روزی فرا خواهد رسید روزی از این تلخ و شیرین روزها روز پوچی همچو روزان دگر سایه‌یی ز امروزها دیروزها دیدگانم همچو دالانهای تار گونه‌هایم همچو مرمرهای سرد ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من تهی خواهم شد از فریاد درد می‌خزند آرام روی دفترم دستهایم فارغ از افسون شعر یاد می‌آرم که در دستان من روزگاری شعله می‌زد خون شعر خاک می‌خواند مرا هر دم به خویش می‌رسند از ره که در خاکم نهند آه شاید عاشقانم نیمه شب گل به روی گور غمناکم نهند بعد من ناگه به یک سو می‌روند پرده‌های تیره‌ی دنیای من چشمهای ناشناسی می‌خزند روی دفترها و کاغذهای من در اتاق کوچکم پا می‌نهد بعد من با یاد من بیگانه‌یی در بر آیینه‌ام ماند به جای نقش دستی تار مویی شانه‌یی می‌روم از خویش و می‌مانم به خویش هر چه برجا مانده ویران می‌شود روح من چون بادبان قایقی در افقها دور و پنهان می‌شود لیک دیگر پیکر سرد مرا می‌فشارد دست دامنگیر خاک بی‌تو دور از ضربه‌های قلب تو قلب من می‌پوسد آن جا زیر خاک بعد ها نام مرا باران و خاک نرم می‌شویند از رخسار سنگ گور من گم‌نام می‌ماند به راه فارغ از افسانه‌های نام و ننگ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
شب از اندوه پُر، از ماه خالی چراغ کوچه کم‌سو، راه خالی چو نی، از ناله دل خوش دارم امشب مبادا سینه‌ام از آه، خالی از دفتر: دشت بنفشه در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
‏من ندانم که کی‌ام ؟ من فقط می‌دانم که تویی شاه‌بیت غزل زندگی‌ام