eitaa logo
اندیشه انقلاب اسلامی
834 دنبال‌کننده
407 عکس
22 ویدیو
128 فایل
انتشار همه یادداشتهای مرتبط با #اندیشه_انقلاب_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
اندیشه انقلاب اسلامی
با کرونا می‌خواهند ما در دنیای مجازی و #محبس_مجازی زندانی کنند و قفل دیگری بر حیات مادی بزنند. می‌خو
💥زیست‌ِمجازی ▫️ایام پیش‌روی، فرصتی مغتنم برای تامل پیرامون سبک زندگی جدیدی است که، جامعه ایرانی‌اسلامی را دربرگرفته است؛ ▫️فلسفه اسلامی، چه تحلیل و تبیینی از دارد؟ https://eitaa.com/monir_ol_din/1466
🔅 آیت الله میرباقری(دام عزه): 🔹کل دستگاه شیطان حیاة الدنیا است، انسان را در محبوس می‌کنند، حیات قلب او را می‌گیرند و کورش می‌کنند. 🔹بالاترش این است که، انسان را در در یک زندان دومی محبوس می‌کنند، با یک سلسله حسگرهایی اعصاب انسان را تحریک به لذات متوهم می‌کنند. مثلاً لذت نکاح و ازدواج را در عالم توهم می‌برند با خودارضایی. 🔹من تلقی‌ام این است که، با بیماری می‌خواهند جامعه جهانی را درک‌ یک رزمایش بزرگ وارد زندان بزرگتری به نام بکنند. @monir_ol_din
🔺در لابلای اخبار ، خبری را دیدم که به نظرم نقل آن مناسب آمد. 🔸پیروز مجتهدزاده درباره كتاب بعدي خود با عنوان » كه تاليف آن هم نيز به نوعي پاسخي به خلا بزرگي كه به تازگي در مباحث جغرافياي سياسي ايجاد شده است گفت: در دوراني كه انديشمندان سياسي و فلاسفه نام زندگی بشر تاکنون را که جنبه تکنولوژی ارتباطات دارد، «فضاي مجازي» يعني عصر اينترنت، ارتباطات و تكنولوژي اطلاع‌رساني گسترده گذاشته‌اند. ما با وضعيت جديدي در زندگی بسیار حساس و سرنوشت‌ساز ارتباطات عمومی خود روبه‌رو شده‌ايم كه انسان‌ها قادرند فارغ از فضاي حقيقي ارتباطاتي سرنوشت‌ساز را برقرار كنند. به عبارتي، امروز در فضاي مجازي وضعیتی مهیا شده كه مي‌توانیم ارتباطاتي سريع‌تر و رساتر داشته باشیم بدون اين‌كه درگير فضاي حقيقي و محدوديت‌هاي ناشي از آن شد. 🔸پیروز مجتهدزاده، (متولد سال ۱۳۲۴ در شهرستان نور) دارای دکترای جغرافیای سیاسی و ژئوپلوتیک از دانشگاه هاروارد، محقق و کارشنا س ارشدمسايل سیاسی ایران است. وي استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک دانشگاه تربیت مدرس تهران، مشاور پژوهشی دانشگاه سازمان ملل متحد و مدیر عامل بنیاد پژوهشی یوروسویک لندن نیز هست. https://www.ir-psri.com/print.php?Page=ViewNews&NewsID=2838 @monir_ol_din
🔸 در مواجهه با چه باید کرد؟ فضای مجازی یکی از محصولات دنیای غرب است، چه رویکردی در مواجهه با باید اتخاذ گردد؟ 🔸پاسخ به این پرسش را از محضر (زیدعزه) استفاده می‌کنیم. @monir_ol_din
۶ 📝استادسیدمحمدمهدی میرباقری(زیدعزه)_2 ✳ مقابله تمدنی مقام معظم رهبری با تمدن غرب 1⃣ رویکرد حضرت آقا هیچ‌کدام از این رویکردها نیست، بلکه رویکرد است؛ یعنی می‌گویند ما باید به سمت تمدّن اسلامی حرکت کنیم. تمدّن اسلامی را اگر من بخواهم ترجمه کنم، بر اساس ادبیات سند الگوی پیشرفتی که نوشتند می‌گویند مثلاً اسلام یک مبانی و یک جامعه آرمانی دارد که جامعه آرمانی آن عصر ظهور است. آقا می‌فرمایند من افقی که تعریف می‌کنم که افق قابل دستیابی قبل از ظهور است افق تمدّن است. 2⃣ آیا تمدّن اسلامی، لیبرال دموکراسی اسلامی شده است؟ خیر، تمدّن اسلامی است در مقابل تمدّن لیبرال دموکراسی؛ که صریحاً هم آقا دارند آنرا شفاف می‌کنند و در این می‌دمند و سعی می‌کنند این دوگانه را به نفع تمدّن اسلامی در سطح جهان تغییر دهند. 3⃣ آقا هم این است که می‌فرمایند باید در جهان انقلابی بر علیه مدرنیته اتفاق بیفتد؛ یعنی از منظر آقا انقلاب اسلامی انقلابی به سمت تمدّن اسلامی است، در مقابل رنسانس که انقلابی به سمت آرمان‌شهر مدرن است. اول می‌گویند آغاز حرکت برای رسیدن به تمدّن اسلامی در این جهان اسلامی است، انزوا نیست یک حرکت بزرگ است. این حرکت بزرگ باید به یک نظام تبدیل بشود. 4⃣ این انقلابی که می‌کنید چون مبتنی بر یک ارزش‌ها و دنبال تحقق یک ارزش‌هایی است حتماً با جامعه جهانی خواهد شد. این درگیری هم درگیری همه‌جانبه است در متن این درگیری باید شما به سمت تمدّن اسلامی حرکت کنید، باید انقلاب کنید، نظام بسازید، که می‌گویند این دو تا را انجام دادیم؛ بعد دولت بسازید، بعد جامعه بسازید بعد تمدّن بسازید، این پنج مرحله‌ای است که باید طی کنیم. 5⃣به نظر من آقا تمدّن اسلامی با لیبرال دموکراسی و تمدّن مدرن را مسیر عبور به‌سمت تمدّن اسلامی می‌دانند. این غیر از انزوا یا انفعال است یا اسلامیزه کردن است؛ غیر از مدرنیزاسیون و تغییر سنّت‌های ما است، تمدّن اسلامی است و مسیرش هم این است. بر همین اساس من می‌گویم آقا می‌گویند این که پیدا شده ما باید وارد میدان درگیری با آن بشویم، تسخیرش کنیم، تغییرش دهیم و آن را به‌سمتی ببریم که ابزاری در خدمت تمدّن اسلام باشد. پس همین را بیاوریم به اقتضائاتش تن بدهیم؟ نه، منزوی بشویم برویم یک گوشه‌ای اصلاً استفاده نکنیم و خودمان را به‌اصطلاح منزوی بکنیم؟ این هم نیست. آن رابپذیریم و اسلامیزه کنیم و مثلاً در انتهای خروجی این مجموعه یک فقه موضوعات بگذاریم بگوییم اینجایش حلال است اینجایش حرام است؟ به نظر من این هم نظر آقا نیست. اینکه را درست می‌کنند و بالاترین و توانمندترین نیروهایی که در این عرصه کار کردند را به‌اصطلاح بالای کار قرار می‌دهند معلوم است که نظر دیگری دارند. @monir_ol_din
اندیشه انقلاب اسلامی
#مُعرفی‌ِنشست‌علمی ✅هوش مصنوعی از دیدگاه فلسفه 🔹کارشناسان؛ حجج اسلام آقایان؛ غروی، شهریاری، عباس
✳ نشست علمی «هوش مصنوعی از دیدگاه فلسفه» 🔹 این نشست علمی حاوی نکات مهمی بود و در عین حال مجال نقد دارد که در ادامه مطرح می‌شود. 1⃣جهان غرب پیشرو در تولید هوش مصنوعی و پیشبرد پروژه آن است، بر همین اساس نیز فیلسوفان غربی اولین منتقدینی هستند که، وارد عرصه بررسی فلسفی هوش مصنوعی شده و آن را به نقد کشیده اند. مهمترین فیلسوف منتقد هوش مصنوعی از 1960 نقد فلسفی خود را آغاز کرده است، و ما در 2020 قرار داریم و با 60 سال تأخیر وارد این میدان شده‌ایم. حال بعد از این تأخیر و ورود دیرهنگام چه آورده‌ای در نقد فلسفی یا تبیین فلسفی هوش مصنوعی داریم؟ آیا این ورود دیرهنگام ملازم با ارائه مطالب عمیق و تبیین‌های فلسفی نوینی است؟ یا اینکه، مع‌الاسف، نه تنها با تأخیر در این میدان وارد شده‌ایم، بلکه آورده چندانی هم نداریم؟ 2⃣ این نشست می‌تواند برای کسی که در ابتدای راه آشنایی با هوش مصنوعی است، مفید باشد اما برای کسانی که آشنا هستند و طالب درک و دریافت نگاه فلسفه اسلامی به این موضوع هستند، بهره درخوری ندارد. آیا تمام بضاعت فلسفه اسلامی همین است که، در اثبات یا رد اینکه، ماشین می‌تواند هوشمند باشد یا از هوشمندی انسانی برخوردار باشد، سخن بگوید؟ یا بر مبنای فلسفه صدرایی و فلسفه سینوی از امکان چنین هوشی سخن گفت کافی است؟ اگر در برابر انکار فیلسوف صدرایی، ماشینی عرضه شد که توانست همه خصوصیات انسانی را داشته باشد، عاطفه داشته باشد، پاسخگوی سؤالات فلسفی باشد، خلاق باشد و تشخیص موقعیت بدهد، او چه می.کند؟ می‌تواند این واقعیت را انکار نماید؟ چه نقشی در مواجهه با این واقعیت پیدا می‌کند که ماشینی تولید شود که مانند فیلسوفان بیاندیشد و پاسخ پرسش‌های فلسفی را بدهد؟ 3⃣ متأسفانه فیلسوف صدرایی ما هیچ تحلیل درخوری درباره نمی‌تواند ارائه کند. و چون چنین است، درباره هوش مصنوعی به بیان کلیاتی اکتفا می‌کند. آقای غروی درباره هوش مصنوعی می‌گوید: «اگر ماشین حیات داشته باشد بله میتواند مثل هوش انسانی و روابط عاطفی انسانی را داشته باشد» خب این مقدار که برای دانشجوی فلسفه هم روشن است، تفاوت استاد فلسفه و دانشجوی فلسفه در تحلیل حقیقت هوش مصنوعی کجا ظاهر می‌شود؟ این همان فروبستگی و انسدادی است که به جان فلسفه اسلامی افتاده است و توان بیرون آمدن از آن را ندارد. اساتید تأمل‌های عمیقی را که در موضوعات کهن فلسفی انجام می‌دهند به این حوزه‌ها نمی‌کشانند و قدرت در تحلیل مثل هوش مصنوعی را ندارند. 4⃣ فیلسوف اسلامی باید بتواند همچنان که در فلسفی الگویی از انسان‌شناسی و طبقه‌بندی قوای نفس ارائه می‌کند، الگویی در تحلیل تکنولوژی و از جمله آن هوش مصنوعی ارائه نماید. حقیقت آن چیست؟ از چه عناصر فلسفی تشکیل میشود؟ غایت فلسفی هوش مصنوعی چیست؟ امکانات فلسفی آن چیست؟ فیلسوف اسلامی چه پیش‌بینی از آینده هوش مصنوعی دارد؟ چه نقدهایی بر آن دارد؟ مرز میان انسان و هوش مصنوعی را در کجا قرار می‌دهد؟ این پرسشها و نظایر آن بسیار است که، در این نشست علمی نه تنها طرح نشد بلکه برخلاف آن، آقای غروی از ضرورت فلسفه با علم تجربی سخن گفت. تصریح دارند که در حکمت مشاء، فلسفه شامل طبیعیات و ریاضیات بود اما امروزه شامل الهیات است. این سخن آقای غروی در حقیقت اعتراف به امتداد حکمت در ساحات عینی است. ایشان می‌گویند میتوانیم هوش مصنوعی را تعریف و تفسیر نماییم اما هیچ گاه نمی پ‌توانیم براساس فلسفه به نتایج ربات برسیم. سؤال؛ چگونه می شود که با مبنای فلسفی می‌توان حقیقت هوش مصنوعی را تحلیل نمود اما نمی‌توان مبنای فلسفی تولید هوش مصنوعی را به دست داد؟ مگر شما در تحلیل فلسفی خود به عناصر و مؤلفات سازنده هوش مصنوعی توجه نمی‌کنید؟ 5⃣ به نظر می‌رسد، فلسفه اسلامی علی‌الخصوص فلسفه صدرایی توان تحلیل فلسفی از هوش مصنوعی را هم نداشته باشد. پیش از این نیز در پرونده‌ای با موضوع به سرمایه‌های فلسفی اساتید فلسفه پرداخته شد و ملاحظه گردید که، آنچه که ایشان از حقیقت فضای مجازی دانسته و ارائه داده‌اند، آنقدر دور از واقعیت و مبتلا به انتزاعیات است که، باید توقع ارائه تحلیل فلسفی از ایشان را کناری گذاشت. علی ای حال، فلسفه اسلامی دچار عجیبی شده است و توان تبیین فلسفی خود از موضوعات جدید و واقعیات عینی را از دست داده است. و همین امر سبب می‌شود که، در دنیای هوش مصنوعی مطرح گردند بدون آنکه نظریه‌ای از جانب فلاسفه مسلمان طرح شده باشد‌ و منابع تحلیل دانشجویان و طلاب فلسفی نیز منابع غربی باشد. @monir_ol_din