eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک روز‌‌ هنگام سحر🌞 گل‌ها شکوفا می‌شود آن روز او می‌آید و مهمان گل‌ها می‌شود🌷 خون در رگ گلبرگ‌ها🌺 آن روز جاری می‌شود آن روز این دنیا پُر از🌎 عطر بهاری می‌شود فریاد شادی می‌رود😍 از شوق او بر آسمان آن روز او می‌آید و مهدی، همان صاحب زمان💜 🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️سلام بچه ها امروز، روزی هستش که امام سجاد علیه السلام چهارمین امام ما شیعیان و پسر امام حسین (علیه السّلام) به شهادت رسیدن😔😢 به ایشان ، زین العابدین هم میگن. سجّاد یعنی ؛ کسی که زیاد به سجده میره و زینت عبادت کنندگان هستش ✨این روز رو به امام زمان ارواحنافداه و همه شما گلدونه های با وفا تسلیت میگیم🏴 دعا برای سلامتی و ظهور امامِ مهربون مون فراموش نشه🙏 ◾️مانده در بقیع/ جسم پاک او ◾️داده بر زمین/ اشک و آبرو ▪️روی ماه او / رفته زیر خاک ◾️رفته رهبری / مهربان و پاک ◾️شد شهید و شد/روح او جدا ◾️یادگار آن / شاه کربلا ◾️دشمنش به او / داده زهر و سم ◾️شد دلم پراز/ درد و رنج وغم ▪️شد چهارمین/ رهبرم شهید ◾️مثل مجتبی / رفت و پرکشید @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک حرف بی دلیل.mp3
3.23M
🏴 🌹🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا 🗣قرائت : 🎶تدوین : مرضیه دری 📚منبع: تبیان @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام منتظر کوچولو های عزیز🦋 عزاداری هاتون قبول باشه ان شاءالله🤲 ✨از امشب با داستان از زبون یه کبوتر به نام طوقی همراه ما باشید تا ببینیم بعد از شهادت امام حسین علیه السلام چه اتفاقاتی برای عمه زینب مهربون و بچه های کربلا افتاده...😔👇
🕊🏴☀️🕊🏴☀️ طوقي🕊 همسفر کاروان اسرای کربلا 1⃣ سلام کوچولو های کربلایی من کبوتری🕊 هستم که لحظه به لحظه با کاروان اسرای کربلا همراه بودم. اسمم طوقي🕊 است. بعد از اتفاقات کربلا و روز عاشورا من🕊 دیدم که آدم های زشت و بد که یکی از آنها عمر بن سعد بود، خانواده نورانی امام حسین(علیه السلام)☀️ و کودکان را سوار بر شتران 🐪 بی جهاز کرد و آنها را بین دشمنان حرکت داد یکی از کودکانی که همراه آنها بود، امام محمد باقر(علیه السلام)☀️ بودند که "پنج"سال داشتند. برای خانم ها و کودکان خیلی دردناک بود. آنها لحظات سختی را داشتند😔 من🕊 که شاهد تمام اتفاقات بودم، توان پرواز کردن نداشتم. برای همین در گوشه ای نشستم. دیدم که بچه ها در غم از دست دادن باباها☀️ و برادرهای نورانی شان☀️ و عمو عباس مهربان و شجاع زانوی غم بغل گرفته بودند😔😭 بچه های کوچک کنار پیکر باباها☀️ و برادرهاشون☀️ نشسته بودند. آنها گریه😭 می کردند. اما لشکریان تاریکی و آدم های زشت اونقدر سنگدل بودند که حتی به بچه های کوچک هم رحم نکردند و آنها را با تازیانه می زدند😭 رقیه سه ساله☀️ کنار پیکر پدر نورانی شان امام حسین(علیه السلام)☀️ نشسته بود. آدم های سنگدل حتی به این دختر سه ساله هم رحم نکردند. وقتی می خواستند به کودکان تازیانه بزنند😭 عمه زینب مهربان☀️ جلوی تازیانه های آنها می ایستادند تا به کودکان نخورد😔 وقتی این صحنه دردناک را دیدم🕊 پرواز کردم که خودم جلوی تازیانه ها بروم، تا به عمه زینب مهربان☀️ نخورد. اما انگار بعد از دیدن این همه ظلم و ستم توان پرواز کردن نداشتم😔 آدم های زشت و سنگدل می خواستند، عمه زینب مهربان☀️ و بقیه خانم ها را به زور سوار شتران 🐪بی جهاز کنند. اما عمه ی شجاع بچه ها، جلوی اون آدم هاي زشت و سنگدل☀️ ایستادند. با شجاعت فرمودند: ما فرزندان پیامبر خدا☀️ هستیم. خودمان سوار بر شتران🐫 می شویم. عمه زینب صبور و مهربان ایستادند و کمک کردند و همه خانم ها سوار شترها🐫 شدند. کاش می توانستم به عمه زینب مهربان☀️ کمک کنم😭 بعد خودشان به سمت شتر🐫 رفتند، خواستند سوار شوند. امام زین العابدین، پسر امام حسین(علیه السلام)☀️ به سوی عمه زینب مهربان☀️ دویدند. زانوهايشان را خم کردند. فرمودند: عمه زینب☀️ پاتون را روی زانوهای من قرار دهید و سوار شوید.️ من که این صحنه ها را می دیدم، بی اختیار اشک می ریختم😢 اندوه و غصه ام زیاد شده بود. اما امام زین العابدین علیه السلام بیمار بودند و عمه زینب نتوانستند سوار شتر🐪 شوند. کاش من می توانستم کاری کنم. ناگهان دیدم، خانمی آمد و کمک کرد و عمه زینب هم سوار بر شتر🐪 شدند. بعد دیدم امام سجاد را هم بر شتر لاغری سوار کردند و به سوی کوفه حرکت دادند. من هم پرواز کردم و روی شتری که حضرت رقیه سه ساله سوارش بود، نشستم... 🍃دوستان خوبم با ما همراه باشید تا ادامه داستان را روزهای آینده براتون بگیم... ☑️@montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 خورشید نینوا 🇮🇷 قسمت سوم @montazer_koocholo لطفا کانال مارو معرفی کنید .
طوقی🕊 همسفر کاروان اسرای کربلا2⃣ سلام کربلایی ها من طوقی ام🕊 کبوتری که همراه کاروان عمه زینب مهربان☀️ و اسرای کربلا بودم. آمدم تا از ادامه ی راه، براتون بگم. ... تا آنجایی گفتم که اسرای کربلا☀️ سوار شترها🐫 شدند و به سوی کوفه راه افتادند. من پشت شتر🐫 رقیه سه ساله☀️ بودم. با دیدن بچه های نورانی پیامبر☀️ که به دست آدم های سنگدل👹 اسیر شده بودند، غم داشتم و در تمام مسیر بغض گلویم را گرفته بود😔 به آسمان نگاه کردم. دیدم سرخ شده است🌄 رفتیم تا به کوفه رسیدیم. دیگه خورشید داشت غروب🌞 می کرد. خورشید خانم🌞 با ناراحتی رفت. جای خودش را به ماه🌜 داد. حاکم سنگدل گفت اسرا بیرون از شهر کوفه بمانند. آنها برای خودشان غذاهای لذیذ و خوشمزه🥘🥗 آماده کرده و می خوردند. اما برای اسرای اهل بیت(علیهم السلام)☀️ هیچ غذایی نیاوردند. بچه ها گرسنه و تشنه بودند😔 داشتند از حال می رفتند. من خیلی نگران تشنگی و گرسنگی آن بچه های نورانی☀️ بودم🕊😔 داشتم با خودم فکر می کردم که یک دفعه دیدم آسمان روشن شد. با دقت به آسمان نگاه کردم. دیدم فرشته های زیبای خداوند با ظرف های غذا🍱 و نان🥞 به زمین آمدند. سفره ای پهن کردند. پرواز کردم و رفتم کنار سفره نشستم. خیلی خوشحال بودم. دیدم که بچه های نورانی☀️ از آن غذاها خوردند. بدون اینکه هیچ چیزی از آن غذاها کم شود. آدم های سنگدل👹 نمی دیدند. بعد فرشته ها سفره را جمع کردند و با خودشان به آسمان بردند... @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
!نوبت تو نیست.mp3
3.54M
🌹🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا 🗣قرائت : 🎶تدوین : مرضیه دری 📚منبع : تبیان @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طوقی🕊 همسفر کاروان اسرای کربلا 3⃣‌ خانواده امام حسین(علیه السلام)☀️ و عمه زینب مهربان☀️ خیلی سختی کشیده بودند. اما من دیدم که فرشته های خداوند، در کنار آنها هستند. حتی فرشته ها✨✨ هم خیلی ناراحت😔 بودند. چون مردم کوفه به امام مهربانشان☀️ بی وفایی کرده بودند. امام حسین(علیه السلام)☀️ رو تنها گذاشته بودند. ما نزدیک دروازه های شهر کوفه بودیم. با خودم گفتم پرواز کنم🕊 و داخل شهر بروم و ببینم چه خبر است. همین طور که به خاطر شهادت امام مهربانم بغض😔 داشتم، به سمت کوفه پرواز کردم🕊 دیدم مردم، کوفه را آب و جارو🍂 کرده اند. انگار می خواستند جشن و شادی به پا کنند. من خیلی ناراحت شدم و اشک از چشمام جاری شد😭 البته این خواسته یزید ستمگر👹 هم بود. می خواست به همه بگويد که در مقابل امام مهربان☀️ پیروز شده است. این هم جشن پیروزی اش است. مردم بی وفای کوفه وقتی خانواده امام حسین مهربان☀️ را با آن حال و روز دیدند، شروع به گریه کردند😭 چون سربازان سنگدل👹👺 کودکان زیبا و نورانی☀️ را با طناب بسته بودند...😔🕊 ادامه دارد.... @montazer_koocholo