فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون #مهارت_های_زندگی
این قسمت: دندان شیری
پیام اخلاقی: اهمیت مراقبت از دندان ها
@montazer_koocholo
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#انس_با_قرآن
خداوند مهربان در ایه ۷ سوره مائده می فرماید
✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ۚ
✨ ای کسانی که ایمان اوردید به عهد خود وفا کنید
🌼 در اولین ایه از مائده میتوان دید
🌸 دستوری که خداوند به اون نموده تاکید
🌺 فرموده: ای مومنین! ای مردم مسلمان
🌼 عمل کنید با دقت به عهد و قول و پیمان
@montazer_koocholo
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋کاردستی پروانه🦋
#کار_دستی
🔰وسایل مورد نیاز :
✂️قیچی
🔖پنج عدد کاغذ a4رنگی
💈چسب ماتیکی
🖊مداد
⭐️پانچ
🌷توضیحات مربوط به ساخت این کاردستی زیبا مرحله به مرحله در فیلم نمایش داده شده است🌷
@montazer_koocholo
shodeam9saleh_7.mp3
7.03M
#قصــــہ_های_خالــــہ_نـبــات
📚عنوان: پندهای پیامبر(ص)
🎬قسمت: چهارم
🎤گوینده: خانم نظری
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
خورشید پرنور زندگی مامان و بابا💐
الهی که جمع تون جمع باشه و دلهاتون گرم باشه به نور الهی🤲
خاله نبات مهربون و دوست داشتنی🤩 ما امشب هم با یکی دیگه از قصه های شنیدنی اومدن پیش شما فرشته ها😘
دوستهای خوب من موافقین قصه امشب خاله نبات جون رو بشنویم👂❓
دوست داریم که دوست های گل شما هم این قصه ها رو بشنون پس دعوتشون کنید به جمع خودتون😊
@montazer_koocholo
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
داستان این هفته:
آفتاب، سایه
یکی از فرق هایی که ما کبوتر ها🐧 با شما ادم ها داریم : خانه هایمان است‼️
خانه های ما یک اسم دارد: لانه ولی خانه های شما چند تا اسم دارد : منزل، مسکن، کلبه🏠
یک فرق دیگرش این است که ما خانه هایمان را چسبیده به هم نمیسازیم ولی خانه های شما معمولا دیوار به دیوار است ، یا مثلا همه با هم توی آفتاب یا همه توی سایه است !
شاید هم به همین خاطر به اطرافیانتان #همسایه میگوید😄
همسایه از کسانی است که #امام_رضا_علیه_السلام خیلی به انها اهمیت میداد.
همیشه با مهربانی و احترام💚 صحبت میکرد ، در منزلش برای انها مهمانی میگرفت اگر همسایه ایی مریض میشد به عیادتش میرفت . گاهی برایش هدیه ایی💌 میفرستاد، و معمولا در سختی و گرفتاری ها به یاری انها میشتافت.
برای همین هم همسایه شدن با امام ارزوی هر مومنی بود☺️
خیلی برایم جالب بود یک روز شنیدم که امام به یکی از یارانش میگفت:
اگر میخواهید اموالتان برکت پیدا کند به دو چیز اهمیت بدهید:
یکی رفت و امد با فامیل✨
یکی خوش رفتاری با همسایه✨
و روز دیگری شنیدم که #امام_رضا_علیه_السلام میفرمود:
هرکس همسایه اش را اذیت کند ایمان ندارد و کسی که همسایه اش از دست او در امان نباشد ، از ما نیست!
#پایان
@montazer_koocholo
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#قسمت ۵
📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامههای ماهوارهای
5⃣1⃣ ترویج تفکّر تغییرزمانه برای ترویج عادات غیرمتعارف
🔹یکی از اصلیترین راهکارهای این شبکهها 📺برای تحمیل فکر خود، تغییر نگاه 👀مخاطبان به پایبندیهای ملّی و مذهبی است. این شبکهها به طور مستقیم و غیرمستقیم در پی القای این فکر انحرافی📛 هستند:
1⃣از آن جایی که زمانه تغییر کرده، باید آداب و عقاید هم تغییر کند.
2⃣ خویشتنداری و عفاف در ارتباط با جنس مخالف، تفکّری است که تاریخ مصرف آن گذشته و دیگر برای این زمانه قابل تجویز نیست.
3⃣ حسّ خودخواهی مردان و حسادت زنان بوده که در طول تاریخ، مردان و زنان را محدود به خانواده کرده است. حالا که فرهنگ مردم رشد کرده و از اسارت این خودخواهیها و حسادتها بیرون آمدهاند، تاریخ عمل کردن به آن اندیشههای عقب مانده، به اتمام رسیده است.
🔸شبکههای ماهوارهای📡 برای داغ کردن تنور این رقابت، به شکل معناداری به مقولۀ حجاب حمله کرده، آن را مایۀ عقبماندگی زنان معرّفی میکنند. شبکۀ «من و تو⛔️»، در برنامه ای به نام «دکتر کپی»، حجاب را مورد تمسخر قرار داده، آن را مانعی در مسیر پیشرفت زنان جلوه میدهد. در این برنامه، ضمن مقایسۀ وضعیت حجاب در کشورهای اروپایی و پیشرفته با کشورهای جهان سومی مانند سودان، عربستان و سومالی، حجاب را علّت عقبماندگی این کشورها میداند و بیبند و باری📛 موجود در کشورهای اروپایی را یکی از علل پیشرفت غرب😈 معرّفی میکند.
🔹این شبکهها📺 با شگردهای خاصّ رسانهای، افرادی را که در بند این تقیّدات هستند، انسانهایی عقبمانده و متحجّر معرّفی میکنند که نیاز به درمان دارند. چهرهای که این شبکهها از انسان اینچنینی ترسیم میکنند، به قدری زشت است که کسی دوست ندارد مانند آنها باشد.
🔸جالب این جاست که غرب، خود به این نتیجه رسیده که آموزههای ناب اسلامی، موجب استحکام بنیان خانواده 👨👨👧👦است؛ امّا باز هم در تبلیغات رسانهای📢 خود، این احکام را متحجّرانه معرّفی میکند.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 93-96
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
#روز_های_زوج
#ادامه_دارد...
@montazer_koocholo
shodeam9saleh_3.mp3
5.1M
#قصــــہ_های_حــنــاجون
📚عنوان:میوه فروش خیر🍒🍏🍑🍓
🎤گوینده: خانم وزیری
دوستهای خداجون🌟
حناجون مهربون امشب هم با یکی دیگه از حکایت های شیرین قرآنی اومدن پیش ما💫🔸🌸
حناجون با این حکایت ها ما رو وارد دنیایی از اطلاعات و آگاهی میکنن و اتفاقاتی رو که در گذشته های دور افتاده، داستانش رو برامون تعریف میکنن🗣 که نه تنها شنیدنش👂 شیرین و جذابه بلکه کلی چیزهای خوب خوب هم ازش یاد می گیریم🧡💚
بریم با هم بشنویم این حکایت های رنگی رو❓💫
@montazer_koocholo
#پنجشنبه_های_شهدایی
#جای_او_خالی_بود🌷
قسمت دوم
بزرگها قَرارشان نزدیک میدان ژاله بود؛ امّا دو سهتاشان آمدند سَر وقتِ بچّهها و به آنها کُمک کردند تا دنبال هم شوند و راه بیفتند.😊
منصورمیدانست که بعداً صفِ آنها به هم میخورَد و دیگر تا آخرِ شب یا صُبحِ روز بعد نمیتوانند همدیگر را پیدا کنند.😉
وقتی بچّهها نزدیکِ میدانِ ژاله رسیدند و آن جَمعیّتِ بزرگ را دیدند دِلشان گرم شد و رفته رفته صدایشان بلند و بلندتر شد. 🗣
صدای تک تکِ آنها در لابلای همهی فریادها گُم میشد؛ امّا بدونِ فریادِ همهی بچّهها، صدا خیلی ضعیفتر به گوش میرسید
منصور سعی میکرد تا جایی که میتواند صدایش را بلند کند. گاهی فکر میکرد که مُمکن است پدرش، داییهایش و پسرعموهای پدرش صدای او را بشنوند. گاهی هم در لابلای جَمعیّت، پدرش را میدید، داییهایش را میدید و خیلی آشناهای دیگر را
خوشحال میشد که آنها را ببیند و خوشحالتر میشد که آنها هم او را ببینند.😌
بعد، جمعیّتِ بزرگ به راه اُفتاد.
مثلِ روزهای عَزاداری🏴 بود؛ امّا عَزاداری نبود. جَشن هم نبود. نه شادی بود نه غَم. خَشم بود و اِنقلاب.✊
مَردمی بودند که با تَمامِ قُدرتشان فریاد میکشیدند و میگفتند که چه چیزهایی را دوست دارند و چه چیزهایی را دوست ندارند؛ چه چیزهایی را میخواهند و چه چیزهایی را نمیخواهند. منصور، همین حالت را دوست داشت.🌷
جَمعیّت به طرفِ میدانِ فوزیه میرفت، و هر چقدر که میرفت تَمام نمیشد
آدم از همه جا میجوشید☺️. منصور در لابلای جَمعیّت فرو رفت و صدایش را با صدای مَردُم یکی کرد. حالا دیگر صدای خودش را هم نمیشنید.🔅
فقط صدای مَردُم را
میشنید. خودش را نمیدید، فقط مَردُم را میدید.😊
شُعارها، چند دقیقه به چند دقیقه عَوض میشد؛ امّا سه چهار تا سَرمَشق بیشتر نداشتند. گاهی این را میگفتند گاهی آن را، و باز بَر میگشتند و اَوَّلی را میگفتند.😇
منصور، هَمصدایِ با دیگران فریاد زد: مرگ بر شاهِ ظالِمِ خائِن! مرگ بر..✊
#ادامه_دارد...
@montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون #شجاعان
این قسمت : فکه
#پنجشنبه_های_شهدایی
#پنجشنبه_های_حسینی
قسمت اول
عمو سعید من یک ورزشکار قوی💪 است. من او را خیلی دوست دارم.
یک روز به او گفتم تو بهترین عموی دنیا هستی. عمو سعید کمی فکر کرد و گفت :نه من بهترین عموی دنیا نیستم ولی بهترین عموی دنیا را می شناسم.😌
گفتم خوب او کیست؟⁉️
عمو سعید گفت بهترین عموی دنیا حضرت عباس علیه السلام🌟 است.
گفتم چرا او بهترین عموی دنیاست؟
عمو سعید گفت: خوب قضیه اش مفصل است.
گفتم مفصل باشد خواهش می کنم برایم تعریف کنید.
عمو سعید گفت: در کربلا، کاروان امام حسین🐫 به وسیله دشمنان محاصره شده بود. دشمنان سنگدل نمی گذاشتند که امام و یارانش از آب رودخانه ی فرات استفاده کنند. قحطی آب، خیلی زود همه ی اهل حرم را تشنه کرد. بیشتر از همه، بچه ها تشنه شده بودند.😢
اما بچه های امام حسین می دانستند که عموی شجاعشان می تواند از میان محاصره کنندگان عبور کند و برایشان آب بیاورد. چون عموی آنها یک فرمانده ی بسیار قدرتمند و یک شمشیر زن ماهر بود.👏
وقتی تشنگی شدید شد، حضرت عباس به دستور امام حسین، همراه بیست نفر دیگر به سمت گوشه ای از رودخانه ی فرات 🌊حمله کرد. او با شجاعت و مهارت زیادی مشغول جنگیدن با سربازان یزید شد و حواسشان را پرت کرد تا دوستانش بتوانند مشکها را پر از آب کنند. مشکها که پر شد همگی توانستند از دست سربازهای یزید فرار کنند و آب را برای اهل حرم بیاورند.😊
بچه هایی که جلوی خیمه ها ایستاده بودند دیدند عمو در حالیکه مشک آب روی دوشش گرفته ،به سمت آنها می آید. بچه ها از پیروزی عمو خوشحال شدند.😍
من از حرفهای عمو سعید خوشم آمد و ذوق کردم اما عمو سعید با ناراحتی گفت: روز عاشورا اتفاق دیگری افتاد. آن روز این عموی مهربان دیگر نتوانست بچه ها را خوشحال کند. او با مشک آب به سمت رودخانه🌊 رفت اما بعضی از سربازان، پشت درختها پنهان شده بودند و از پشت سر و از پهلو ،به او حمله کردند و او را تیرباران کردند.😭 عمو عباس با وجود اینکه از دستهایش خون می ریخت، مشک آب را به دندانش گرفته بود و سعی می کرد هر طوری شده مشک آب را به خیمه ها برساند. اما دشمنان، او را محاصره کردند و مشکش را پاره کردند و خودش را هم به شهادت رساندند. 😭
عمو سعید، آخر قصه را در حالی برایم تعریف کرد که اشک می ریخت. من هم آن روز برای بهترین عموی دنیا گریه کردم.
#پایان
@montazer_koocholo
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#دعای_کمیل
#شب_جمعه
در دعای زیبا #کمیل میخوانیم:
✨اللَّهُمَّ وَ لاَ يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِكَ✨
🌟خدایا امکان فرار از حکومت تو وجود ندارد
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
@montazer_koocholo
حضرت موسی ۲.mp3
8.77M
#قصه_شب
🌹#حضرت_موسی ۲🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای :اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو و مصطفی کریم نیا
🗣قرائت : #سوره_انسان آیه یازده تا بیست
🎶تدوین : عمو قصه گو
📚منبع :قرآن پایه سوم
@montazer_koocholo