eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
9.5هزار ویدیو
298 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی #اللّهم_عجِّل_لولیِّک_الفرج مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️امام جعفر صادق (علیه‌السلام) فرمودند : پیش از قیام قائم، پنج علامت حتمی است : «یمانی»، «سفیانی»، «صیحه آسمانی»، «کشته‌شدن نفس زکیه»، و «فرورفتن سرزمین بیداء» 📚کمال الدین ، جلد۱، صفحه ۶۴۹ ------------------------- ✍یاریِ امامی که جهان را می خواهد اصلاح کند - با مستکبران جهان می خواهد رو در رو شود، - کجی های ریز و درشتی را که برای مردم یک عادت و لذت شده است درست کند... - کارآسانی نیست - سربازان و یارانی می خواهد که نه خسته شوند، نه دل زده، نه شک کنند، نه... - باید خودمان را بسازیم - و خوشا به حال صالحان که برای یاری امام، خودشان را آماده کنند https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨«بی‌حجابی» اولین قدم «دین‌زدایی» است/ در روایات ما «شهوت» و «غضب» همنشین یکدیگرند 🔻بی‌حجابی بازوهای ناامنی را قدرت می‌دهد/ اصولگرایان بخاطر «محاسبه غلط» و «قدرت» بر حجاب ایستادگی ندارند 🔹رحمت‌الله معظمی، پژوهشگر حوزه علمیه و فعال سیاسی-رسانه‌ای در گفتگو با رجانیوز از عملکرد و بی‌توجهی دستگاه‌ها و مسئولان کشور به حجاب می‌گوید. به اعتقاد او در همین یکسال اخیر است که «مسئله حجاب» به صورت جدی روی میز قرار گرفته و تاکنون مسئولان جمهوری اسلامی این موضوع را به جریان نیانداخته بودند. بیش از یکسال از شورش و آشوبی که نشانگان اصلی آن «کشف حجاب» بود، می‌گذرد. اقدام کلی مسئولان کشور، جهت کلی و کیفیت اقدام و عمل آنان را در مقابله با این پدیده‌ چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 🔹در یک نگاه واقع‌بینانه می‌توان گفت که اساساً پدیده بی‌حجابی که یکی از مصادیق دین‌زدایی‌ توسط یهود در سطح دنیاست، شاید پیچیده‌ترین بخش دین‌زدایی از بشر باشد. برداشت من از قضایا این است که ما اساساً در مورد حجاب، غیر از سختگیری اسلامی و مقاومت امام و حضرت آقا و جمعی از مؤمنین، حقیقتاً تا سال گذشته اقدام خاصی نکردیم. احساس من این است که موضوع حجاب در انقلاب اسلامی، پارسال و در این توطئه پیچیده تازه شروع شد و مورد توجه قرار گرفت. این نکته در پیام من مستتر است که مسئولین اساساً در این زمینه کار مؤثری نکردند. 🔹در سال گذشته به خاطر تهدیدات پیچیده‌ای که شد، مجبور شدند. این برداشت بنده است. دشمن که متغیرهای بعضی از تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان ما را می‌دانست و متأسفانه از محاسبات اشتباه اینان آگاه بود، مستقیماً به عرصه حجاب وارد نشد، بلکه از راه امنیت وارد شد که به عقب‌نشینی از حجاب منجر بشود. چنان که میبینیم تا جاهایی هم شد که البته مؤمنین مقاومت کردند. خود حضرت آقا مقاومت کرد و صراحت ایشان در زمینه حجاب در سال گذشته بالاتر از قبل بود. در ملاقات سران سیاسی با ایشان، حضرت آقا آن نظریاتی را که باید کار فرهنگی کرد، در کوتاه‌مدت کنار زدند و فرمودند: بله، ماهیت امر حجاب فرهنگی است، ولی در حال حاضر موضوع سیاسی است و تبدیل به ابزاری برای مقاومت جدی با نظام شده است. ⬅️ادامه این گفت‌وگو را در سایت رجانیوز بخوانید: http://rajanews.com/node/373639 بخوانید مهم است https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 💗جان را تو 💫صفا ده به صفای صلوات 💗همراه ملک شو به نوای صلوات 💫برهرچه خدا، 💗قیمتی داد ، ولـی 💫گلزار بهشت است بهای صلوات 💗خواهی که شود 💫مشکلت آسان بفرست 💗بر چهره ی دلربای 💫محمد مصطفی (ص ) صلوات 🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸 ‎‌‌‌‌‌‌ 🌹* منتظران ظهور*🌹 *در ایتا* https://eitaa.com/montazeraan_zohorr ____🍃🌸🍃____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانواده آسمانی 01.mp3
11.31M
۱ 🎤 ※ مکتب‌های خودشناسی، مردودند اگر؛ نتوانند این ↓ سه مرحله را اثبات کنند: ۱ـ من کیستم، و ریشه و اصلم کجاست؟ ۲ـ از کجا آمده‌ام؟ ۳ـ به کجا میروم؟ ● مکتب شیعه، چگونه به این سه سؤال پاسخ می‌دهد؟ https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 منتظران ظهور 🌹
سامری در فیسبوک #قسمت_ دهم🎬: نزدیک یک هفته از زمانی که کتاب بدون اسم به دست احمد همبوشی رسیده بود م
سامری در فیسبوک 🎬: مردی با کت و شلوار مشکی و پیراهن سفید و کرواتی با خطهای موازی سیاه و سفید صندلی روبه روی او را عقب کشید، همبوشی که نگاه خیره اش را به او دوخته بود با سرعت از جا بلند شد و همانطور که دست روی سینه میگذاشت، با احترام سلام کرد. مرد پیش رو که قدی متوسط و هیکلی گوشتالود داشت به طوریکه برآمدگی شکمش بیرون زده بود با سر جواب سلام او را داد و روی صندلی نشست. مرد لحظه ای به همبوشی که خیره به او پلک نمیزد، نگاهی انداخت و گلویش را صاف کرد و گفت: من مایکل هستم، یک محقق که خاورمیانه را مثل کف دست میشناسم، تقریبا بر اعتقاد ملت ها اشراف کامل دارم و خصوصیات رفتاری آنها را می دانم، سالهای زیادی را صرف تحقیق و پژوهش کرده ام، امیدوارم مدتی که اینجا بودی به شما خوش گذشته باشد و بتوانیم همکاری دوستانه ای با هم داشته باشیم. مایکل برگه ای را که به دستش بود روی میز گذاشت و گفت: قبل از اینکه موضوع اصلی را شروع کنیم، اگر سوالی دارید، می توانید بپرسید. احمد که انگار هول شده بود گفت: س..سوال ...آره سوال دارم. برای اولین سوالم خوبه بپرسم،با اینکه شما عربی صحبت می کنید، اما مشخص هست که از اهالی عراق نیستید، می خواهم بدانم، من الان کجا هستم و با چه کسی از چه ملیتی صحبت می کنم و قرار است برای کی کارکنم؟! و اصلا چه کاری باید انجام دهم و سود و منفعت من از انجام این کار چیست؟! و از همه مهم تر چرا مرا انتخاب کردید؟! مایکل نفس بلندی کشید و گفت: شما الان در خاک اسرائیل هستید و من هم یکی از شهروندان اسرائیل هستم، انگار توجه نکردید که گفتم محقق هستم زبان عربی و فارسی را مانند زبان مادری می دانم. همانطور که در بدو ورود به تو گفتیم، تو باید برای ما کار کنی، هر کاری که ما بخواهیم و به طریقی که ما بگوییم باید پیش بروی، هر گونه امکاناتی تحت اختیارت قرار می دهیم، از لحاظ مالی تو را تامین می کنیم و تمام خواسته های مالی، جسمی و حتی جنسی و روانی تو را تامین می کنیم و تو باید فقط به وظیفه ای که بر عهده ات می گذارند به بهترین نحو عمل کنی و مطمئن باش ما هیچ‌ وقت به تو پشت نمی کنیم و هوایت را خواهیم داشت به شرط آنکه تو انگونه باشی که ما می خواهیم و در باره سوالت که چرا تو را انتخاب کردیم، آنهم دلایلی دارد که کم کم برایت خواهیم گفت، حالا نظرت را بگو؟! احمد ابروهایش را بالا داد و همانطور که سرش را تکان میداد گفت: به نظر می رسد معاملهٔ پر منفعتی هست، امیدوارم که کاری از من می خواهید سخت نباشد و از عهدهٔ انجامش بربیایم. مایکل لبخندی زد و‌گفت: کمی سخت هست منتها ما به تو آموزش می دهیم و تو هم باید تلاشت را بکنی، ما می خواهیم از تو مردی نامدار بسازیم، مردی که می تواند مانند یک رهبر، ملت ها را به خوش جذب کند و البته اعتقاد مریدانش را به سمتی ببرد که ما می خواهیم. احمد با شنیدن این حرفها که برایش بسیار رؤیایی می آمد ذوق زده شده بود اما سعی می کرد حرکاتش عادی باشد تا مایکل متوجه هیجان درونی اش نشود. مایکل نفسی گرفت و گفت: برای شروع کار می خواهم از کتابی که برایت فرستاده بودیم شروع کنم‌، آیا این کتاب را به طور عمقی مطالعه کردید؟ احمد همبوشی سری تکان داد و گفت: بله، میتوانم بگویم که تمام مباحث کتاب را حفظ کرده ام گرچه فهم بعضی موارد نوشته های کتاب برایم سخت بود. مایکل سرش را تکان داد و گفت: آفرین خوب است و با اشاره به کتاب های پشت سرش گفت: ان کتابی که برایت فرستادیم حاصل جستجو در انبوه کتاب های پشت سر من است، مدتها تعداد زیادی از محققان ما کتاب های قدیمی و نسخه های خطی را که میبینی و هر کدام را از یکی از کشورهای مسلمان وارد اسرائیل کردیم را بررسی کرده اند و در مجموعِ نظراتشان، کتابی را که نزد توست گردآوری شده، این کتاب برای تو، مثل قرآن است برای پیامبرتان، یعنی قرار است تو رهبری باشی که به این کتاب استناد میکنی، حالا بگو ببینم از مطالعهٔ این کتاب چه چیزی دستگیرت شد؟! یعنی به نظرت مهم ترین موضوع این کتاب چه بود؟ ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برنامه درس حافظ " شرح و تفسیر غزلیات حافظ " توسط https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼منتظران ظهور 🔴حساب کنید چند تا کار خالص براتون مونده....! 📝مقدس اردبیلی رفت حمام ، دید حمامی دارد در خلوت خود می‌گوید: خدایا شکرت که شاه نشدیم، خدایا شکرت که وزیر نشدیم خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدیم. ♦️مقدس اردبیلی پرسید : آقا خُب شاه و وزیر ظلم می‌کنند، شکر کردی که در آن جایگاه نبودی، چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟ 🔸گفت:او هم بالاخره اخلاص ندارد... 🔰شما شنیدی میگویند مقدس اردبیلی، نیمه‌شب دلو انداخت آب از چاه بکشه دید طلا بالا آمد، دوباره انداخت دید طلا بالا آمد، به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار آب می‌خواهم برای نماز شب، کمک کن! 🔆 مقدس گفت: بله شنیدم.. ✅حمامی گفت :اونجا،نصفه‌شب،کسی بوده با مقدس؟ مقدس گفت: نه ظاهراً نبوده. ⚠️حمامی گفت: پس چطور همه خبردار شدند؟ پس معلوم می‌شود خالص خالص نیست!! 🔰مقدس اردبیلی می‌گوید: یک‌ دفعه به خودم آمدم.... ❤️امام صادق علیه السلام فرمودند: «عمل خالص آن است که نخواهی جز خدای متعال، کسی تو را برای آن کار، ستایش کند.» ☘اگر امام، ریا را مخفی تر از ردّ پای مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تار می داند، به خاطر آن است که: 🔥گاهی انسان عمری ریا می کند ولی می پندارد‌ که اخلاص‌دارد...! 🌼اخلاص، هرچند کمیاب است، ولی اگر پیدا شود، بسیار ارزشمند است و خداوند، مشتری و پذیرای کارهای خالص بندگان مخلص است. 📘منابع: موسوعة سیرة اهل البیت علیهم السلام، ج34، ص 133 . محجه البیضاء، ج8، ص 28. 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 روزی بود و روزگاری بود. در زمان های نه چندان دور هر روستایی صاحبی داشت.روستاها مانند کالاهای دیگر خرید و فروش میشدند. مردم روستا مجبور بودند هر ساله مقداری از دسترنج خود را به صاحب روستا که به اون خان میگفتند بدهند. یکی از روستاها صاحبی داشت که به او قلی خان میگفتند.او نه زحمتی میکشید و نه کاری میکرد و همه ی مردم از زورگویی هایش ناراضی بودند.قلی خان آشپزی داشت که شب و روز برایش غذا میپخت.آشپز بدی نبود اما چون از کار های خان و ستمکاری های اون ناراحت بود توجهی به درست پختن نمیکرد.غذاهایی که آشپز میپخت بدبو ، بدطعم و بی ارزش بود اما خان هیچ اعتراضی نمیکرد و اطرافیانش هم گرچه میدانستند غذا ها بد هستند اما از ترس خان چیزی نمیگفتند. یک روز که آشپز باشی مشغول غذا پختن بود ناگهان سنگ نمک از دستش در رفت و مستقیم افتاد توی دیگ غذا.آشپز باشی اول تصمیم گرفت که سنگ نمک را در بیاورد اما وقتی به این فکر افتاد که خان هیچ وقت توجهی نمیکند تصمیمی دیگر گرفت که خودش را به زحمت نیندازد. وقتی غذا آماده شد و همه دور سفره بزرگی نشستند…هر کس با بی میلی غذای خودش را کشید.با خوردن اولین لقمه آه از نهاد همه برآمد.قلی خان دو سه لقمه خورد و حرفی نزد.اما انگار متوجه موضوعی شده باشد ، دست از غذا خوردن کشید و رو به آشپزش کرد و گفت:ـ« ببینم غذا کمی شور نشده است؟» آشپز تکذیب کرد. اطرافیان که برای اولین بار اعتراض خان را دیده بودند از جواب آشپز عصبانی شدند و یکی از آنها فریاد کشید:«خجالت بکش! این غذا آنقدر شور شده که خان هم فهمید.» قلی خان گفت:«یعنی غذا همیشه بد بوده و من نفهمیدم؟؟» یکی دیگر گفت:«بله قربان!!» قلی خان که اصلا تحمل حرف های توهین آمیز دیگران را نداشت چوبی برداشت و به جان اطرافیانش افتاد و آنهارا از خانه اش بیرون کرد و گفت :« به من میگویید نفهم؟» بعد به آشپز گفت:«دیگر به این ها غذا نده.» و نشست و بقیه غذا را تا ته خورد. از آن به بعد هنگامی که کسی در انجام کار های نادرست و استفاده نابه جا از موقعیت ها زیاده روی کند ، تا جایی که ساکت ترین آدم ها را هم به اعتراض در آورد از این ضرب المثل استفاده میکنند. ‎https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا