13.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️دردِ ما این است... 😔
#نماوا "دردِ بی دردی"
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من عباس مسلمونها هستم... دخیلک یا اباالفضل العباس
AUD-20220128-WA0014.mp3
1.97M
قرائت زیارت آل یاسین توسط حجتالاسلام علیرضا نعمتی
مسجد انصارالزهرا علیهاالسلام
۲۵ جمادی الثانی ۱۴۴۳
۸ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان مادری که راضی نشد طفلش دو شِقه شود و ارتباط آن با صبر امیرالمؤمنین علیه السلام
#درسهایی_از_مکیال_المکارم_درس_سی_و_هشتم
3️⃣
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا نعمتی
💦 *زندگی بدون امام زمان، یعنی زندگی بدون عقل*(بخش دوم)
آری، خیلی عجیب است، بشری که ادعای تمدن و پیروی از علم را دارد، چگونه به زندگی بدون علم و عقل رضایت داده است.
میگویید: زندگی بدون علم و بدون عقل؟ چگونه؟!
میگوییم: چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است؛ خب معلوم است جامعهی بشری که متشکل از میلیاردها انسان به هم پیوسته، مانند سلولهای یک بدن در کنار هم و وابسته به هم است؛ هرکس به این پیکرهی هشت میلیارد سلولی نگاه کند، کمترین رفتار عاقلانه را در آن میبیند؛ گویا کودکی با معلولیت ذهنی دیده است.
گویا اصلا مغزی در این پیکره نیست تا همهی سلولها(انسانها) را مانند یک بدن معمولی هماهنگ و یکسو و یک جهت کند و دائما اعضاء آن یکدیگر را کتک میزنند و همدیگر را گاز میگیرند و زخمی و خون آلود میکنند (حکایت ظلم دولتها به ملتها و بسیاری از ملتها به ملتهای دیگر و مردم یک شهر به سایر شهروندان و حتی اعضای یک خانواده به یکدیگر).
آیا این پیکرهی هشت میلیاردی، خودش و محیط زیستش و حتی حیواناتش را خونین و مالین نکرده و نمیکند و هر روز انسانها با اخبار وحشتناکی از قتل و جنگ و فسادهای گسترده جهانی صبح نمیکنند؟
اگر این بشر یک مغز هدایتگر داشت این گونه بود؟
اگر یک انسان معصوم از خطا را خدا در میان این پیکره قرار میداد و اطلاعات درونی همهی آنها را در قلب او وارد میکرد و او از نیت پنهانی هر انسانی باخبر بود و خداوند او را از هر گونه اشتباه و خطا حفظ میکرد و از همه مهمتر، قدرتی به او میداد که بتواند سرکشان و متجاوزان را سرجای خود بنشاند و مانع ظلم انسانها به یکدیگر شود و همه مردم جهان بواسطه تسلط او و قدرت فوق بشری او در امنیت کامل زندگی کنند، آیا چنین انسان کاملی آرزوی تمام افراد بشر نیست؟
آیا خدا قادر نیست چنین انسانی را بیافریند و او را سبب حفظ انسانها از خطا و انحراف و فساد قرار دهد؟
واضحتر بگویم: اگر خدا میخواست به صورت انسانی درآید و در میان انسانها زندگی و آنها را سعادتمند کند و مانع تجاوز متجاوزان به حقوق انسانهای دیگر شود، آیا چنین اتفاق فرضی نهایت آرزوی هر انسانی نیست؟
همه میدانیم که محال است خدا بصورت مخلوقش درآید اما برخود لازم میداند انسانی کامل را بیافریند که نمایندهی او و دست قدرت او در میان بشر باشد.
این است آن چیزی که هر عاقلی از کسی که در این مطلب شک و تردید داشته باشد، تعجب میکند و با خود میگوید چگونه خدا در یک بدن، یک مغز از قدرت و علم خود باقی میگذارد اما در مجموعهی ميلياردها انسان چنین کاری را انجام نمیدهد؟!
آن مغز الهی که باید بصورت انسانی در میان ما باشد، کجاست؟
اینجاست که ناله و فریاد هر انسان منصفی بلند میشود که *کجاست آن باقیماندهی علم و پاکی که خدا در میان بشر به ودیعت گذاشته است؟!* (معنای این جمله از دعای ندبه: این بقیةالله التی لاتخلو من العترة الهادیة) و ٢٩ جملهٔ دیگر از این کجاست، کجاستها را با عناوین مختلف تکرار میکند و در جستجوی آن آب حیات از اعماق جان میسوزد و در فراقش که فراق و گم شدن تمام خوبیهاست، می نالد.
عقل به روشنی قضاوت میکند که خلقت خدا در تمامی ذرات اتمها و سلولها و تمامی کهکشانها، هیچ نقصی ندارد و جامعه بشری نیز گوشهای کوچک از نظام کل و باعظمت خلقت است و نباید کمترین نقصی از سوی خداوند عالم در آن وجود داشته باشد و اگر نقصی در زندگی بشر ببینیم، از جانب خداوند عالَم نیست، بلکه از اعمال خود ما انسانهاست.
پس آن راهنمای مقتدر الهی هم اکنون در میان ما حضور دارد همانطور که مغز در بدن ما وجود دارد که اگر نباشد، پس خلقت بدنی بدون مغز قطعا بیهوده و باطل است و خلقت بشری چند میلیاردی بدون چنین رهبری آگاه و مقتدر و مصون از خطا، قطعا مانند بدنی بدون مغز بیهوده است و خداوند عالم از هر بیهودگی و نقصی مبرا است.
پس او هست، قدرتمند است، از احوال تمام مخلوقات خدا باخبر است و راهنمای تمامی آنهاست.
اکنون چشم عقلتان دارد او را بدون اینکه جسمش را ببینید، میبیند و دنیای بدون او را باور ندارد.
هیچ عاقلی باور نمیکند که خدا چنین دنیایی را برای انسانها خواسته باشد، دنیایی دارای اختلال مغزی که دائما بر سر و کلهی خود میزند و خود را زخمی و نالان میکند.
خدا این را نمیخواهد همانطور که هیچ پدرومادری بچه معلول عقلی و ذهنی نمیخواهند.
بر اساس همین حکم ضروری عقل، روایات بسیار از ائمه اطهار علیهمالسّلام وارد شده که فرمودهاند: *زمین هیچگاه از حضور حجت خدا خالی نیست، چه پنهان و ناشناس(باصطلاح غائب) و چه آشکار.*
اگر چنین انسان کامل و مغز هدایتگری را بشناسیم، آیا او را به میان خود دعوت نمی کنیم؟
ادامه دارد...
#درسهایی_از_مکیال_المکارم_درس_سی_و_هشتم
4️⃣
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا نعمتی
💦 *زندگی بدون امام زمان علیه السلام یعنی زندگی بدون عقل* (قسمت سوم)
لزوم وجود و حضور حجت خدا در میان مردم(که در قطعات گذشته ضرورت عقلی آن را مشروحا بیان کردیم) آنقدر روشن و مسلم است که نیاز زیادی به استدلال ندارد و عقل هر انسان منصفی آن را یک ضرورت در زندگی بشر میداند و در روایات ائمه اطهار علیهمالسّلام با عنوان: *«الاضطرار الی الحجة» (بدون امامی معصوم از جانب خدا، زندگی ممکن نیست)* مطرح میشود.
لذا ائمه اطهار علیهمالسّلام در بیانات خود، درک این حقیقت را یک امتیاز بزرگ و رشد عقلی سترگ برای هر انسان واقع بینی دانسته و میفرمایند:
*عن أبي عبد الله عليه السلام قال: أقرب ما يكون العباد من الله عز وجل وأرضى ما يكون عنهم إذا افتقدوا حجة الله عز وجل، فلم يظهر لهم ولم يعلموا بمكانه، وهم في ذلك يعلمون أنه لم تبطل حجج الله (عنهم وبيناته) فعندها فتوقعوا الفرج صباحا ومساء، وإن أشد ما يكون غضب الله تعالى على أعدائه إذا افتقدوا حجة الله فلم يظهر لهم، وقد علم أن أولياءه لا يرتابون، ولو علم أنهم يرتابون لما غيب عنهم حجته طرفة عين، ولا يكون ذلك إلا على رأس شرار الناس.*
ترجمهی حدیث:
*نزدیکترین حالاتی که بندگان به خدای عزوجل میتوانند داشته باشند و خدا از آنها راضیتر باشد، زمانی است که حجت خدا بطور ناشناس در میان مردم زندگی کند و نشانی او را ندانند (به اصطلاح غائب باشد) اما آنها میدانند که حجتها و دلائل روشن خداوند برای هدایت مردم باطل نشده (و نمیشود خدا مردم را بدون راهنما و حجتی از جانب خود رها کند همان گونه که نمیشود بدن انسانی را بدون مغزی هدایتگر بیافریند) پس در آن هنگام(که حجت خدا بخاطر حفظ جانش و برای امتحان مردم و بازگشتن آنها به دعوت الهی، غائب و ناشناس زندگی می کند) صبح و عصر باید انتظار فرج (و گشایش و پایان این وضعیت اضطراری) را داشته باشید(چراکه اصل و قاعده، بر حضور رسمی حجت خدا در میان مردم و هدایت و اصلاح امور آنها است، نه غیبت او).*
*و بدانید که شدیدترین غضب خدا بر دشمنانش زمانی است که باعث شدهاند مردم به حجت خدا دسترسی نداشته و نشانی او را ندانند و از آنان غائب باشد در حالی که خدا میداند آن مؤمنین که دوستان واقعی خدا و مطیع او هستند، هیچگاه، حتی برای لحظهای در وجود و حضور حجت خدا (ولو بطور ناشناس) در میان خود شک و تردید نمی کنند و اگر خدا میدانست آنها لحظهای در وجود او شک و تردید میکنند، او را حتی چشم بهم زدنی از آنها مخفی نمیکرد و این(مصیبت و بلای عمومی) نیست مگر زیر سر شرورترین مردم (که با استفاده از سستی و سکوت عموم ایمان آورندگان، امام زمانشان را تنها گذاشته و سبب غیبتش شدند)».*
( کمال الدین صدوق ره، باب ٣٣، ما اخبر به الصادق عليه السلام من وقوع الغيبة، ح١٠)
لذا عقل هر انسانی معترف است که خداوند عالم را بیهوده نیافریده و قبل از هرچیز، رهبری معصوم از خطا را در میان بشر قرار داده است که اگر چنین نکرده بود، خدایی منزه از خطا و خدای حکیم و دانا نبود.
اگر رهبران فکری جهان بشریت امروز بگویند چرا خداوند برای ما *«عقل و مغزی جمعی و رهبری معصوم»* قرار نداده است، خداوند به آنها گفته است: چرا، قرار دادهام، فقط باید با او ارتباط برقرار و او را به میان خود دعوت کنید و رهبری جهان را به او بسپارید.
او در میان شما و منتظر شما است.
ادامه دارد...
👇
(قسمت بعدی، زندگی بدون امام زمان علیه السلام، یعنی زندگی بدون عقل، از بُعد فردی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#نور_النبی_صلی_الله_عیه_و_آله
البحار، ج۵۴، ص۱۷۰، ح۱۱۶
وبإسناده عن جابر بن عبد الله قال: قلت لرسول الله صلى الله عليه وآله: أول شئ خلق الله تعالى ما هو؟ فقال: نور نبيك يا جابر، خلقه الله ثم خلق منه كل خير.
جابر بن عبدالله انصاری گوید: به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردم: اولین چیزی که خدا خلق کرد، چه بود؟
فرمود نور پیامبرت بود که خدا او را خلق کرد و سپس از او تمامی خوبیها را آفرید.
کانال منتظران
https://chat.whatsapp.com/BbaBF2fLoYO7p0hAOJ5sqm
#پاسخ_به_سؤالات_معرفتی
#مَثَل_دنیا
سؤال شما:
برای بودن در دنیا اشتیاقی ندارم و برای کارای دنیای ذوقی ندارم و کار خاصی انجام نمیدم
اگه کاری هم در توانم باشه به نیت آخرتم.
وگرنه به ۹۰ درصد لذت دنیا اهمیت نمیدهم، آیا این نحوه زندگی کردن مورد پسند خدا و رسولش هست یا نیاز به اصلاح دارد؟
پاسخ ما:
امام مجتبی علیه السلام در روایتی فرمودند :
«در دنیایت به گونهای باش که گویا همیشه در آن میمانی و برای آخرتت به گونهای باش که گویا فردا میخوای از دنیا بروی».
دنیا جای بدی نیست که از آن فرار کنید و جای ماندن هم نیست که به آن دل ببندید.
مسافرخانهای است که باید مدتی در آن زندگی کرد و بطور نامعلوم بانگ کوچ از آن بلند میشود.
دنیا پل و تونلی است که با عبور صحیح از آن به زندگی اصلی و حقیقی(آخرت) میرسیم؛ نه میشود آن را کنار گذاشت چون راه دیگری برای رسیدن به زندگی اصلی نیست و نه میشود همیشه در آن ماند چون نه در تونل میشود توقف کرد نه بر روی پل میشود ماند؛ فقط باید عبوری صحیح از آن داشته باشیم.
دنیا مانند یک بخاری در سرمای زمستان است که در کنار آن باید باشی تا گرم شوی و زندگی کنی، اما به آن نچسبی تا بسوزی و از آن هم آنقدر دور نشوی که سرما بخوری.
اینها همان معنای فرمایش امام مجتبی علیه السلام در قالب مثالها است که هر قلبی که پرده خواستههای خودخواهی و جهل بر آن نیفتاده باشد، آن را درک میکند و دید خود به زندگی را با آن همسو کرده، قلبش از این دید بهرهمند میشود اما اگر قلبش به دنیا بچسبد و خواستههای خودش را بر رضای خدا جلو بیندازد، این دید به قلبش وارد نمیشود و فقط به گوشش میخورد و برمیگردد و به قول معروف هر پرنده به لانه خود میرود؛ سخن خوب مانند کبوتری در قلب خوب و پذیرای سخن حق منزل میکند و از قلبی که دوستدار هواه و هوسهاست میگریزد.
پاسخ از: حجت الاسلام علیرضا نعمتی
کانال منتظران
https://chat.whatsapp.com/EQHsv811ULH71ZP1uGYyVW
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌸🌷🌺🌸🌷🌺
🌹از امام صادق عليه السلام پرسیدند:
آیا کسی هست که در روز قیامت حسرت نداشته باشد؟
🌹حضرت فرمودند:
*آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد*.
«وسائل الشیعه/
ج ٧/ص ١٩٨»
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💚فاطمه، یعنی قطع کننده امید دشمن
💎 [علل الشرائع] أَبِی عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الْیَقْطِینِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ مَوْلَی بَنِی هَاشِمٍ قَالَ حَدَّثَنَا شَیْخٌ لَنَا ثِقَةٌ یُقَالُ لَهُ نَجِیَّةُ بْنُ إِسْحَاقَ الْفَزَارِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ حَسَنٍ قَالَ: قَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ قُلْتُ فَرْقاً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْأَسْمَاءِ قَالَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنَ الْأَسْمَاءِ وَ لَکِنَّ الِاسْمَ الَّذِی سُمِّیَتْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلِمَ مَا کَانَ قَبْلَ کَوْنِهِ فَعَلِمَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَتَزَوَّجُ فِی الْأَحْیَاءِ وَ أَنَّهُمْ یَطْمَعُونَ فِی وِرَاثَةِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ قِبَلِهِ فَلَمَّا وُلِدَتْ فَاطِمَةُ سَمَّاهَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَاطِمَةَ لِمَا أَخْرَجَ مِنْهَا وَ جَعَلَ فِی وُلْدِهَا فَفَطَمَهُمْ عَمَّا طَمِعُوا فَبِهَذَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ طَمَعَهُمْ وَ مَعْنَی فَطَمَتْ قَطَعَتْ.
🔹عبداللَّه بن حسن نقل می گوید: «حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام به من فرمود: «چرا فاطمه را فاطمه گفتند؟ »
گفتم: «برای اینکه با نامهای دیگران فرق داشته باشد. »
فرمود: «کلمه فاطمه هم جزو نامها بود، ولی زهرای اطهر به این علت فاطمه نامیده شد که چون خدای حکیم وضع هر چیزی را قبل از اینکه به وجود آمدنشان میداند، میدانست که وقتی پیامبر اسلام صلی اللَّه علیه و آله با قبایلی ازدواج کند، آنان به طمع خلافت خواهند افتاد.
به همین دلیل هنگامی که فاطمه علیها السّلام به دنیا آمد، خدای سبحان او را فاطمه نامید و امر خلافت و امامت را برای فرزندان وی قرار داد و بدین وسیله دست کسانی را که خواهان امر خلافت بودند قطع کرد. از این روی بود که فاطمه، فاطمه نامیده شد، زیرا طمع آنان را قطع کرد. *
📖بحارالانوار، ج۴۳،ص۱۳،ح۷