eitaa logo
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
2.1هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
23 فایل
مقام معظم رهبری: ⚠️هیئت سکولار نداریم⚠️ هیئت ها نمی توانند سکولار باشند هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم هرکس علاقه مند به امام حسین(ع) است یعنی علاقه مند به اسلام سیاسی است. . مدیر کانال: @abbas_rezazade_1377 ادمین جهت تبلیغ و تبادل: @Amirmohamad889
مشاهده در ایتا
دانلود
'[❤️🍃]' ~ ~ ←بـازرگـانـے در زمـان انـوشـیـروانزنـدگـے مـیـکـرد و مـالـے فـراوان جـمـع کـرده بـود. پـس از سـال هـا،او کـه در مـمـلـکـت انـوشـیـروان غـریـب بـود،تـصـمـیـم بـه بـازگـشـت بـه سـرزمـیـن خـود گـرفت، ولـے بـدخـواهـان،نـزد پـادشـاه بـدگـویـے او را کـردنـد کـه فـلان بـازرگـان، از بـرکـت تـو و سـرزمـیـن تـو،چـنـیـن مـال و مـنـال جـمـع کـرده اسـت و اگـر او بـرود، دیـگـر بـازرگـانـان هـم روش او را در پـیـش مـےگیـرند و انـدک انـدک رونـق سـرزمـین تـو، هـیـچ مـے شـود. انـوشـیـروان رأے آنـهـا را پـسـنـدیـد و بـازرگـان را احـضـار کـرد و گـفـت کـه اگـر مـے خـواهـے، بـرو؛ولـے بـدون امـوال⁉️ بـازرگـان گـفـت: «آنـچـه پـادشـاه فـرمـود،خـوب اسـت و از مـصـلـحـت دور نـیـسـت. امـا آنـچـه آورده بـودم و در شـهـر تـو آن را از دسـت دادم، اگـر پـادشــاه بـتـوانـد دوبـاره بـه مـن بـرگـردانـد، هـمـه امـوالـم را مـیـدهـم. انـوشـیـروان گـفـت:اے شـیـخ❗️ در ایـن شـهـر چـه آوردهاے کـه نـمـیـتـوانـم بـه تـو بـدهـم❓ گـفـت:اے مَـلِـک❗️ جـوانـیـم را آورده بـودم و ایـن مـال را با کـمـک او کـسـب کـرده‌ام. جـوانـے مـن را بـه مـن بـاز ده وتـمـام مـال مـن را بـاز بـگـیـر. انـوشـیـروان از ایـن جـواب لـطـیـف مـتـحـیّـر شـد و او را اجـازه داد تـا بـه سـلامـت بـرود. •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
'[❤️🍃]' ~ ~ ←راننـده ماشینے در دل شب راهش را گم کـرد و بعد از مسافتے ناگهان ماشینش خاموش شد.. هماـن جا شـروع به شکایت از خـدا کـرد: 《خدایا پس تو دارے اون بالا چکار میکنے و.....》 در همین حال چون خسته بود،خوابش برد. وقتے صبح از خواب بیدار شد.. از شکایت شب گذشته اش خیلے شرمنده شد.. ماشینش دقیقا نزدیک یک پرتگاه خطرناک خاموش شده بود! 『همه ما امکان به خطا رفتن را داریم.. پس اگــر جایے دیدیم که کــارمان پیــش نمیرود شکایت نکنیـم!! شایـد اگــر جلــوتر برویم پرتگــاه باشد... •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
'[❤️🍃]' ~ ~ ← زمانے که حضـرت آدم علیه السلـام به زمین هـبوط کرده بـود و در آن ساکـن شـده بود. هرگاه در ارتباط او با جبرئيل فاصله مےافتاد غم و انـدوه زیادے او را فرا میگرفت❗️ 🔻و لـذا آن حـضرت این موضـوع را با جبرئيل مطرح کرد و او پاسخ داد: هرگاه براے تو حزن و سنگینے عارض شد ذکـر مبـارک [ لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ] را بگو که این ذکر غم و اندوه انسان را تسکین مے دهـد و انسـان را به آرامش میـرساند.❗️ •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
'[❤️🍃]' ~ ~ گوينـد كه... در زمان موسے کلیم الله خشکسالے پيـش آمد. آهوان در دشت خـدمت موسے رسيدند كه ما از تشنگے تلف مےشويم و از خداوند مـتعال در خواست باران كن. موسی به درگاه الهے شتـافت و داستان آهـوان را نقل نمود. 🔰خداوند فرمود: موعـد آن نرسيده موسی هم بـراے آهوان جـواب رد آورد. تا اينڪه يكے از آهوان داوطلب شد كه برای صحبت و مناجات بالاے كوه طور رود. به دوستـان خود گفت: اگر من جـست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران مے آيد وگرنـه اميدے نيست. آهو به بالاے كوه رفت و حضرت حق به او هـم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتے به چشـمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد. ←شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال میڪنم و توكل مےنمـایم. تا پایـین رفتن از کوه هنوز امیـد هست. تا آهـو به پائـين كوه رسيد باران شـروع به باريـدن كرد موسے معترض پروردگـار شد. 🔰خـداوند به او فرمود: هـمان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرڪت کرد و اين پاداش توكل او بود. •• هیچوقت نا امیـد نشـويد... •• شايد لحظه اخر نتيـجه عوض شود؛ •• پس مجـددا توكل كنيد... •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
'[❤️🍃]' ~ ~ حضـرت ایـوب را نمـاد صبر میدانـیم. ← اما ایشان یکجـا از شیطان به خدا شکـایت میکـند: [ به یـاد آر بنـده ما ایـوب را آن زمان که پروردگار خود را ندا داد که شیطان مرا دچار عذاب وگرفتارے نموده ] •| ایوب نبے از چه چیزی خسته شد و زبـان به شکایـت گـشود❓ 🔻امام صـادق(ع) پاسخ این سـوال را در روایتے داده اند: شیطان به خدا گفت چون به ایوب نعمتهاے زیادے عطا کرده اے او شاکـر است. خداوند براےاینکه به همه عبودیت و اخلاص ایوب را ثابت کند؛ نعمتها را از او یکے یکے گرفت تا دچار به ابتلـا و بیمارے شود. تا آن زمان ایوب نبے شاکر بود اما پس از آن به مقام صبر میرسد. نکته جالب اینجاست که ایوب نبے از یک حرف آزرده خاطر شد وقتے در بیمارے سخت بود علماے بنی اسرائیل نزد او آمدند و گفتند: اے ایوب چه گناهے کرده اے که خداوند تو را اینگونه عذاب کرده است❓ این زخم زبان علمای بنےاسرائیل باعث شد ایوب نبے رنجـیده شود. •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
'[❤️🍃]' ~ ~ فردے در پيش حكيمے از فقر خود شكايت میـكرد و سخـت مےنالـيد ←حكيـم گفـت : خواهے كه ده‌هزار درهم داشته باشے و چشـم نداشته باشـے❓ ←گفت : البته كـه نه.دو چشم خود را با همه دنيا عوض نمیـكنم ←گفـت : عقلت را با ده‌هزار درهم معاوضه میكنے❓ ←گفـت : نه ←حـکیم گفت : گـوش و دسـت و پاے خود را چطور ←گفـت : هـرگـز... ←حکـیم گفـت : پس هم اكنون خداوند صدها‌هزار درهم در دامان تو گذاشته است باز شكايت دارے و گـله مـےكنـے❓❗️ بلـكه تو حاضر نخواهے بود كه حال خويش را با حال بسيارے از مردمان عوض كنے و خود را خـوش‏‌تر و خوش‌بخـت ‏تر از بسيارے از انسان‌‏هاے اطـراف خـود مےبينـے پس آن‌چه تورا داده‏‌اند بسے بيش‌‏تر از آن است كه ديگـران را داده‌‏انـد و تو هنوز شكـر اين هـمه را به جـاے نياورده خواهـان نعمت بيش‏‌ترے هستے...❗️ •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
'[❤️🍃]' ~ ~ تلفن را وقتـے الکسـاندر گراهـام بـل اخـتراع کرد اولیـن خط تلـفن را به خانـه معـشوقه اش "آلسـاندرا لولـیتا اوسـوالـدو " وصـل کـرد. در هر تماس او را با نام کاملـش میخـواند. گراهـام بـل مدتے بعد نـام معشـوقه اش را کوتاه کرد "آلـه لـول اس"❗️ و دفعـات دیگر نـیز کوتاهـتـر: الـــو. از آن پـس بـل با گفـتن "الـــو" تلفن جواب مـیداد.❗️ بل به چند نقطه شهر خط تلفن کشید و انسان ها مانند بـل موقع زنگ زدن تلفـن "الو" میـگفتند. امروزه از هر نقطه دنیا صداے"الـو" شنیده میـشود اما بیشتر افراد ماجراے الــو را یا نمیـدانند و یا اصلـاً کنجکاوے هم نمیـکنـند.❗️ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎ •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
'[❤️🍃]' ~ ~ مارتـین لوتـر کیـنگ مبـارز بزرگ آمریکایے در کتاب خاطــراتش مـےنویسد: روزے در بدترين حالت روحے بـودم، فشـارها و سختےﻫﺎ جانـم را به تنگ آورده بود. سر در گم و درمانده بودم. مستـأصل و نگـران،با حالتے غريب و روحے بـےجان و بـےتوان به زندگے خود ادامه مےدادم. همسرم مرا ديد به من نگاه کرد و از من دور شد چند دقيقه بعد با لباس سر تا پا سياه روے سکوے خانه نشست. دعا خواند و سوگوارى کرد❗️ ←با تعجب پرسيدم: چرا سياه پوشيدهﺍے❓ چرا سوگوارے مےکنے❓ ←همسرم گفت: مگر ﻧمےدانے او مُرده است❓ پرسيـدم: چه کسے❓ همسرم گفت: خـدا...خـدا مُرده است❗️ ←با تعجب پرسيدم: مگر خدا هم مےمیـرد❓ اين چه حرفے است که مےزنے❓ همسرم گفت: رفتار امـروزت به من گفت که خدا مُـرده و من چقـدر غصه دارم حـيف از آرزوهـايم... اگر خدا نمُرده پس تو چرا اينقدر غمگين و ناراحتے❓ 🔻او در ادامه مےنويسد: در آن لحظه بود که به زانو در آمدم گريستم. راست مےگفت،گويا خداے درون دلم مُرده بود... بلند شدم و براے ناامیدےﺍم از خدا طلـب بخشـش کردم. ⭕️ پ‌ن ؛ هیچوقـت نا امید نشـوید خداونـد هرگـز ﻧمےمـيرد...! •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
'[❤️🍃]' ~ ~ روزی شیطان همه جا اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد! همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلے از قبیل : ••غرور ••خودبینے •• مال اندوزے •• خشم •• حسادت •• شهرت طلبے •• و دیگر شرارت ها را عرضه کرد... در میان همه وسایل یکے از آنها بسیار کهنه و مستعمل بود و بهاے گرانے داشت! کسے پرسید : این عتیقه چیسـت ❓ شیطان گفت : این ناامیدے است...❗️ شخص گفت : چرا اینقدر گـران است !؟ شیطان با لحنی مرمـوز گفت : این موثرترین وسیله من است ❗️ شخص گفت : چرا اینگونه اسـت ❓ شیطان گفت : هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کارے بخواهم میکنم... این وسیله را براے تمام انسانها بکار برده ام برای همین اینقدر کهنه است مراقب "اميـدمان"باشيم •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
👬 در راه مشهدشاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند ❗️  به شیخ بهایی که اسبش🐎جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است😐 اسبش دائم عقب میماند. 🔅شیخ بهائی گفت : کوهی از علم📚دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد ساعتی بعد عقب ماند به میر داماد👤گفت: این شیخ بهائی رعایت نمی‌کند، دائم جلو می تازد🌫🐎   🔅میرداماد گفت: اسب او از این که آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می‌خواهد از شوق🍃بال در آورد ! این است رسم در “غیاب” یک دیگر” "حافظ آبروی" هم باشیم... ‌ ‌ •| •| •| @Montazerzohor313313 |🎀
🌸🍃 🍃 •~• •~• جوانـ👱🏻ـے بــودم "شراب خـــوار" : روزے مســت بــودم در کوچه‌هــاے مدینه راهـ🚶🏻ـ مےرفتـم که ناگهـان با امام صادق [ع] برخورد کردم ؛ دیــدار ناگهـانے با آن حضــرت در حالِ مستے مـرا به خود آورد😔 و بسیار شرمنــده شدم ... از شــدت شرمسارے روے خـود را به دیـوار کرده بـودم که ، 🔻امام صــادق [ع] مرا صــدا کرد و فرمــودنـد : •[ در هیچ حالےاز ما روے برنگردانید ]• •| طاعـت از دست نـیاید،گنهے بایـد کرد  در دل دوسـت به هر حیـله رهے باید کرد |• •| •| •| @MONTAZERZOHOR313313• 🍃 🌸🍃
🌸🍃 🍃 •~• •~• 💠حکایت مجازات ملانصرالدین💠 روزی ملانصرالدین خطایی مرتکب میشود و او را نزد حاکم می برند تا مجازات را تعیین کند. حاکم برایش حکم مرگ صادر می کند اما مقداری رافت به خرج می دهد و به وی می گوید اگر بتوانی ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن بیاموزانی از مجازاتت درمی گذرم. ملانصرالدین هم قبول می کند و ماموران حاکم رهایش می کنند. عده ای به ملا می گویند مرد حسابی آخر تو چگونه می توانی به یک الاغ خواندن و نوشتن یاد بدهی؟ ملانصرالدین می گوید : ان شاءالله در این سه سال یا حاکم می میرد یا خرم همیشه امیدوار باشید شاید چیزی به نفع شما تغییر کند... •| •| @MONTAZERZOHOR313313• 🍃 🌸🍃