•▫️▪️▫️•
•• #تسلیت ••
بسماللهالرحمنالرحیم
وسَیعلَمُالّذینَظَلَمواأَیمَنقَلَبٍینقَلِبونَ
وآنانكهظلموستمكردند؛بهزودےخواهند دانستكهبهچهكیفرگاهیبازمیگردند . . . !!
•| #سورهشعراآیه277
[ بایـددراروپـامیـبودیدوچشمانتانآبے !
آنوقـتشاید رسانههاےلالشده غربےوسلبریتےها وفمنیست هاےغرقدرفاضلابغربزدگےبرایتان
مرثیهسرایے میکردند (: !! ]
•| #استادعلےاکبررائـفےپور
•| #افغانستان_تسلیت
•| #شریکغمتـانیم
•| #جانپدرکجاستے
•| #تسلیـتباد
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
•▫️▪️▫️•
🌹🍃
🍃
•• #پلاک ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❤شهید محمـدرضاتورجیےزاده ؛
من دوست دارم هرکاری
میتوانم برایِ مردم انجام بدهم..
حتی بعد از شهادت..!
چون حضرتامام گفتند:
مردم ولی نعمتِ ما هستند..:)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خــتم 14صلــوات امــروز
به نیت شـ❣ــهید
•| #شهیدمحمدرضاتورجےزاده
← هــرروز مهمـان یـک شـهید
← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇
[🌹] @Montazerzohor313313
🍃
🌹🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتدوازدهم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم یه ر
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتسیزدهم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم
-خواستگار چیه 😨؟!
-یه جور خوردنیه 😑خب خواستگار خواستگاره دیگه دختر
-ااااا مامان...منظورم اینه کیه؟!چیه؟!😯
-عصمت خانم اینا رو که میشناسی...همسایه خونه قدیمیمون...برا پسرش خواستگاری کرده ازت...
-میلاد؟!؟😯
-خوب یادته ها شیطون...اره همون همبازی بچگیات...الان اقایی شده برا خودش...
-خب حالا کی میخوان بیان؟!😯
-آخر هفته...حالا برو دست و صورتتو بشور تا من ناهار رو بکشم عروس خانم...
-حالا که چیزی معلوم نیست...خیلی عجله دارین منو بیرون بندازینا😐😊
-امان از دست تو دختر 😀
.
.
آخر هفته شد و منتظر بودیم که عصمت خانم اینا بیان...
خیلی استرس داشتم...
دست و صورتم یخ یخ بود...
تا حدی که مامانم گفت:
-چی شده دختر؟! چرا مثل میت ها شدی؟!😯
-اااا مامان...الان آخه وقت شوخیه؟!
-شوخی چیه...رنگ و روت پریده 😐برو یه آبی به سر و صورتت بزن...
.
در حال صحبت بودیم که زنگ در به صدا در اومد...و مامان و بابام به سمت در حرکت کردن و من از تو اشپزخونه منتظر بودم و صدای سلام و احوالپرسی رو میشنیدم...
.
-سلام
-سلام عصمت خانم...خیلی خوش اومدین...بفرمایین...
-خواهش میکنم و... .
تو حال و هوای خودم بودم و تو فکر آیندم بودم که دیدم در آشپزخونه باز شد و مامانم اومد تو...
.
-مریم؟! چی شدی؟!مگه نمیشنوی دختر؟!
-ها؟! چی؟! مگه صدا زدین؟!
-نخیر...کم مونده بود خود پسره صدات بزنه 😑
پاشو یه سینی چایی بردار بیا بیرون😐
-باشه...الان میام...😕
.
سینی چایی رو برداشتم و بیرون رفتم...بعد مدتها دوباره آقا میلاد رو میدیدم...راستش تو نگاه اول ازش بدم نیومد...
.
بعد یکم که نشستم خانواده ها گفتن بریم تو اتاق برای صحبت و مامانم بلند شد و راه اتاقم رو نشون آقا میلاد داد...
.
من رو تختم نشستم و آقا میلاد هم رو صندلی ای که تو اتاقم بود...
یه چند دیقه سکوت تو اتاق حاکم بود که گفتم:
شما نمیخواین چیزی بگین؟!😕
-چرا چرا...ولی خب محو تماشای اتاقتونم☺...هنوزم که مثل بچگیا رنگ سبز رو دوست دارین 😀
.
-بله 😶
.
-خوبه که آدم همیشه رو علایقش بمونه😊
اااااا...اون عروسکه همون نیست که من دستاشو درآورده بودم...😆
.
-بله...همونه 😑و بعد هم زدین زیرش و گفتین کار خودم بوده 😐
.
-یادش بخیر...😀
.
-امیدوارم شما این اخلاق روتون نمونده باشه...😑😊
.
-نه خیالتون جمع...با عروسکاتون دیگه کاری ندارم 😆
.
-عجب 😅خب اگه اجازه بدین دیگه حرفهای جدی بزنیم؟!
.
-بفرمایین..اجازه ما هم دست شماست مریم خانم...☺
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
و با هم از این در و اون در صحبت کردیم و نفهمیدیم چجوری زمان گذشت که با ....
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•「🌙」•
~•• #صبحونه ••~
خـدایـا
مهمانے رو به پایان اسـت
و حـالم خوب نـیست ...
ایـن را بـدان
کـه ما روے آدم بـودن خودمـان
هیـچ حسـاب نکـردهایم
ولے
روے خــدا بــودن تو چــرا !🌱♥️
[ ایـن آخریـا روزیت را بفرسـت ]
•| #بیستونهمیـنسحرگـاه |•
•| #مـاهمبارکرمضان |•
•| #وپایانعکسماههاےکانالمون |•
•| #صبحتونزیـبا |•
دلتـ|✨|ــو؛وصـلکـنبہخــدآ ↓
~ @MONTAZERZOHOR313313 ~
•「🌙」•
•\📜🍃\•
• #ادعیه •
•[ دعـاے روز #بیستونهم مـاه مـبارک رمضـان ]•
🔷اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ
🔶وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ
🔷وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ
🔶یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.
خدایا در این روز مِهر و رحمتت را
بر من جاری کن و روزى كن مرا
به توفیق و پاکی از گناه و پاك كن
دلم را از تیرگیها و گرفتگےهاے تهمت؛
اے مهربان به بندگان با ایمان خود
•| #الـتمـاسدعـا |•
•| #میـهـمـانےخـدا |•
•| #مـارافرامـوشنکنیـد |•
دِلـــ[💙]ـــآنـِــهــــ ↓
“ @MONTAZERZOHOR313313 ”
•\📜🍃\•
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze29.mp3
4M
˝✨˝
~• #قرآن •~
💚 #ویـژهمـاهرمضـان
🎤 #تـرتــیلخـوانےقـرآنکـریم
🎼 #جـزءبیستونهم...
مخـاطـب خــاص ↓
••🔈•• @Montazerzohor313313
˝✨˝
•• #بصیرانه ••
سحـر آخرمون
مصـادف شـده
بـا حمله مـوشکے
کشور فلسطین بـه اسرائیل صهیونیست
نـاخدا گـاه یاد حـرف رهبرے
افتـام کـه میگفت ؛
امـا بـه نظـرم
خودشـان هـم مےداننـد
و اگر نمےدانند،بدانـند که اگر غلطے
از آنهـا سـر بـزند،جمهورے اسلامے
تـلآویو و حیـفا را بـا خاک
یکسـان خواهد کرد.
[ 📸تصویر پایین کشیـدن پرچم نحس اسرائیل
و بالـا بردن پـرچم کشـور فلسطین توسط نیروهاے حماس ]
•| #اسرائیل_رو_به_نابودے_است
•| #مثلکشتےتایتانیکغـرقخواهدشد
•| #قدسآزادخواهدشـد
•| #ادمیننوشتـ
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتسیزدهم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم -خواس
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتچهادهم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم
عجب 😀خب اگه اجازه بدین دیگه حرفهای جدی بزنیم...
.
-بفرمایین..اجازه ما هم دست شماست...☺
.
-خب پس شما شروع کنین☺
.
-من که شما رو دیدم حرفام یادم رفت...شما بفرمایین😊
.
-باشه پس...اقا میلاد فک کنم از نوع حجاب و پوششم فهمیده باشین اعتقاداتم چجوریه و...
.
-بله...بله...چطور؟!
.
-میخواستم نظر شما رو درباره دین و اعتقاداتتون بدونم...
.
-خواهش میکنم..راستیتش من دینداری برام خیلی مهمه ولی نظرم درباره دین خاصه... دینداری یه چیز شخصیه نه تحمیلی و چیزی هست که هر کس تو خودش داره ولی نباید اونو تو همه ابعاد زندگیش گسترش بده...در ضمن من با سیاست و اینجور چیزها هم رابطه خوبی ندارم...به نظرم نباید این دوتا باهم قاطی بشن..
آدم میتونه دیندار باشه ولی سیاسی نباشه 😊
.
-پس شما نماز میخونید و روزه میگیرید دیگه؟!
.
-اختیار دارید...نه تنها میخونم بلکه حتما هم باید اول وقت باشه...
.
-چه خوب😊...
.
و با هم از این در و اون در صحبت کردیم و نفهمیدیم چجوری زمان گذشت که با صدای مامانم پشت در یهو به خودمون اومدیم...
.
-مریم جان؟! صحبتاتون تموم نشد؟؟ما که بیرون حرفامون تموم شده داریم در و دیوار رو نگاه میکنیم 😀
.
-الان میایم مامان جان...
.
-آقا میلاد: گرم صحبت شدیم نفهمیدیم زمان چجوری گذشت...بریم مریم خانم...
.
دوتایی به طرف پذیرایی و خانواده ها حرکت کردیم که عصمت خانم گفت:
-به به...بالاخره اومدین پس😊
.
-آقا میلاد:آره مامان جان... کنار مریم خانم آدم زمان از دستش میره..ببخشید معطل شدین😊
.
اونشب گذشت و رفتن و من تا صبح داشتم به حرفهای میلاد فکر میکردم...راستیتش شخصیتش برام ایده آل بود...ظاهر مذهبی نداشت و به روز و شیک بود ولی از حرفهاش معلوم بود که دین براش خیلی مهمه...
صبح شد که دیدم مامانم اومد تو اتاقم...
.
-عروس خانم؟! بیداری؟!
-آره مامان جان...جانم؟!
-راستیتش دیشب میخواستم باهات حرف بزنم ولی گفتم بزارم یکم فکراتو کنی بعدا
خب دخترم نظرت چیه؟!
.
-در مورد چی؟؟
.
-در مورد آب شدن یخ های قطب جنوب 😐😐خب درباره میلاد دیگه؟؟
.
-در مورد یخ های قطب جنوب که منفیه 😀😀ولی آقا میلاد به نظر پسر خوبی میاد ولی باید بیشتر باهاش آشنا بشم...
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
یهو بیدار شدم و یادم اومد درست هفته پیش بود که اون خانم رو دیده بودم و...
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
~🎈🎊~
•• #خادمانه | #عیدانه ••
🌙هلال ماه شوال۱۴۴۲هـ قـ
•[ حلــول مــاه شــوال
و فــرا رسیـدن عیـد سعیـد فطـر
بـه تمـام مسلمیـن مبارکباد ]•
⭕️منــبـع: سایتمقاممعظمرهـبری
•| #عیـدبنــدگےتون
•| #مبـارکباد
• @MONTAZERZOHOR313313
~🎈🎊~
•[🎊••📦]•
°| #اطلاعیه •• #عیدانه |°
پــویــش بـــزرگ
#کمک_مومنانه
#فطریـه
#حلولمـاهشـوال
🔻امام صـادق (ع) میفرمایند:
تكـمیل روزه
به پرداخـت زكـاة
یعنے فطره اسـت،
📕| #وسائـلالشیـعه
سلـام خـدمـت منتظران ظهورےهـا
عیــد بنـدگیـتون مبـارک باشــه
عزیزان و دوستـانے
کـه تمایل دارند فـطریه خود را
به صنـدوق خیـریه هیئت منتظران ظهور
براے کمک به خانواده هاے نیازمند بدهند
عکـس بـالا دانلـود شــود
همیشـه سالم و تنـدرسـت باشیـد
زیر بیرق المیرالمومنیـن
•| #عیدتونمبارک
•| #فطریه
•| #هیئت_منتظران_ظهور
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
•[🎊••📦]•
➰|•🌸⃟ •|➰
「 #صبحونه 」
•➕• I choos to
•➕• be happy ...
•➖•مـن انتخـاب کـردم
•➖• که خوشـحال باشـم :)
•| #عکسازجنگلهاےخلخال
•| #صبحتونزیـبا
•∞• @Montazerzohor313313 ❥
➰|•🌸⃟ •|➰
•~ #خندیدشه ~•
عــاقا
یکــے بره بـه روحـانے
خبـر بده روزشـو بخـوره امـروز عیدهـا
بعـد یـه وقت نگـه
مـن خـودمم صبح جمعه فهمیدم
عیـد بـوده😕😒
از من گفتن بود
برید بهش بگیـن...😂😉
•| #بعدبفهمهشرمیشهها |•
•| #لبخندرولباتون |•
@MONTAZERZOHOR313313 •😁•
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتچهادهم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم عجب 😀
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتپانزدهم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم
خب دخترم نظرت چیه؟!
.
-در مورد چی؟؟
.
-در مورد آب شدن یخ های قطب جنوب 😐😐خب درباره میلاد دیگه؟؟
.
-در مورد یخ های قطب جنوب که منفیه 😀😀ولی آقا میلاد به نظر پسر خوبی میاد ولی باید بیشتر باهاش آشنا بشم...
.
-خب پس😉 یعنی مبارکه 😆
.
-گفتم که مامان...باید بیشتر فکر کنم 😐
.
-من دخترم رو بهتر میشناسم...چیزی رو نخواد از همون اول میگه 😊
.
-امان از دست شما مامان 😀
.
چند روز از این ماجرا گذشت و قرار شد با اجازه خانواده ها من و آقا میلاد باهم بیرون بریم و بیشتر آشنا بشیم...امروز ساعت ده کلاس داشتم ولی به خاطر قرارمون نرفتم...
زنگ زدم به زهرا:
-سلام زهرایی؟! خوبی؟!
-سلام عروس خانم...تو بهتری؟؟چه خبرا؟؟
-میخواستم بگم امروز کلاس نمیتونم بیام...استاد چیز خاصی گفت برام بفرست
-ای بابا😕...چرا آخه؟؟ تازه خوشحال بودم امروز میبینمت سیر تا پیاز خواستگاریتو برام تعریف کنی 😐
-میخوام باهاش بیرون برم 😊
-ااااااا...پس مبالکه علوس خانم 😉
-حالا که چیزی معلوم نیست 😊برام دعا کن زهرایی
-فعلا که شما مستجاب الدعوه ای 😀😀
.
.
قرار بود ساعت 10 آقا میلا دنبالم بیاد ولی من یکم زودتر آماده شدم و پایین رفتم و دیدم جلو در تو ماشینش نشسته....
.
-ااااا...شما اینجایید آقا میلاد؟!
.
-بله مریم خانم 😊
.
-قرارمون ده بود...از کی اومدین؟!
.
-یه نیم ساعتی میشه...راستیتش از دیشب اصلا آروم و قرار نداشتم و دوست داشتم زودتر صبح بشه و بیام خدمتتون 😊
.
-ای بابا...خب چرا زنگ در رو نزدین 😯
.
-نخواستم مزاحم بشم...من زود اومدم دلیلی نداره شما هم زود بیاین 😊
.
این حرفهاش به دلم مینشست وبهم یه اطمینان خاصی میداد ☺
.
🔮از زبان سهیل
.
بعد از اون روز یه هفته تو خودم بودم و حوصله هیچکاری نداشتم...
.
گاهی اوقات از تصمیمم پشیمون میشدم و میگفتم سهیل مگه بیکار بودی توبه کردی؟!داشت بهت خوش میگذشت 😕
اما سریع از حرفم پشیمون میشدم...😔
.
کلافه بودم...نمیدونستم باید چیکار کنم...
نه دیگه با دوستام در ارتباط بودم که باهاشون بیرون برم...
نه انگیزه ای برای دانشگاه رفتن داشتم و نه هیچی...
.
یهو یاد حرف یکی از بچه های بسیج افتادم که گفته بود شهدا رو الگو قرار بده بهت کمک میکنن...
اما چطوری؟!
.
تا صبح با خودم فکر کردم و کلنجار رفتم و تازه صبح خوابم برد...
یهو بیدار شدم و یادم اومد درست هفته پیش بود که اون خانم رو دیده بودم و... 😔
اگه اشتباه نکنم ساعت ده کلاس داشت...
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
بعد به قول آقا مصطفی صدر زاده یه رفیق شهید برا خودت انتخاب کنی...
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•• 🎥🍃••
^| #ببینید ـ #پابوس |^
’[ اللهـم رب شهـر رمضـان... ]‘
فایل تصویرے
هیئت منتــظران ظهـور
بـا نواے کـربلایی امیرحسین رجبشاهی
[حتمــا ببنیــد😍❤️👌🏻]
•| #السلـامعلیـڪیاسیدالشهـدا
•| #شــبجمعـهاسـت
•| #هـوایـتنـکنممےمیـرم
•| #صـلاللهعـلیـکیاابـاعـبداللهع
•| #اوصیـکمبهدانـلود
•| #هیئت_منتظران_ظهور
[✨] @Montazerzohor313313
••🎥🍃••
(◍•💙•◍)
「 #صبحونه 」
جمعـہ
شِـعْـرِ بُلَنْدے اَسْت
اَز نَبـودَنْهـاے تُ
وَ بُغْـضْ هاے اِنْتِظـارِ منْ
کـہ اَز صُبْـحْ تـا غُروب
سُـرودِه میـشَوَدْ
•| #صبحتونزیـبا
•| #اللهمعجـللولیـکالفـرج
•| #سلـامامامزمـانم
•➣ @Montazerzohor313313 ❥
(◍•💙•◍)
~•[ ✨ ]•~
°^ #قائمانه ^°
🔻حجـتالـاسلـام پناهـیان ؛
همیـن کـه بتوانے عاشـق شوے
خـودش بـزرگ ترین موفقیـت اسـت!
ما بـه خدا تعلـق داریـم،
فقـط آن کسے که از همه بیـشتر
به خـدا چسبـیده و خـدا خیلے دوستـش دارد
(یعـنے ولے خـدا) را میـشود
در حـدّ اعلـے،دوسـت داشـت؛
بقـیه را نمیـشود
اینطورے دوسـت داشت
محبـت به اولیـاء خدا نتـیجۀ
محبت خداست و آورنـده محـبت خـداست
•| #اللهـمعجـللویکالفـرج
•| #کجـایےحجــتخــدا
•|#آقـاےمـن
•| #دوستتدارم
••∞•• @MONTAZERZOHOR313313
~•[ ✨ ]•~
°``[ ❤️💙 ]``°
`` #تلنگر ``
فـرقے نمیکنـه
چـه نتـیجـه اے
بدسـت بیـاد❗️
امـا دوستیـاتـونو
سـر یـک بـازے
کـه دور هـم جمعتـون کـرده
خـراب نکـنید❗️
•| #دربـے
•| #تهـران
•| #رفاقـت
°[ @MONTAZERZOHOR313313 ]°
°``[ ❤️💙 ]``°
▵💗▿
「 #صبحونه 」
ایـن
صـداےزندگیست
کـه در درقلب
تـو مےتپــد
و به
جریانمےاندازد
شوقنور را
درونت تـو
•| #صبحتونزیبـا
•| #عکسازاستانلرستان
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
▵💗▿
👦🍃
🍃
°•° #دردانه °•°
🔻به کـودک احـساس گنـاه ندهیـد ؛
ما اجـازه نداریم
اشتباه هاے ساده و تجربه هاے
ارزشمند کودک را تا حد گناه بزرگ کنیم.
اگر کـودک
اشتباهے کرد این احسـاس
کـه کار او غیـرقابل بخشـش و یا
جبـران است در او ایـجاد نکنید.
بیان جمله هایی مانند
•• "خـدا تو رو نمیـبخشه"
•• " به بهـشت نمیرے"
•• "دل مامان را شکستے"
•• "بابا دیگـه تـو رو دوس نداره"
•• و ...
موجب میـشود تا کودک
احساس گناهکـارے کند.
بهتر اسـت
کار کودک را توصیف کنیم
و احساس خودمان را بیان کنیم
و راهنمای عملی او براے
روش درسـت باشیم.
•| #درسترفتارکنیم |•
•| #سرزنشنکنیم |•
•| #فرزندپروری |•
فـرزنـد خـوب تربیت کنیـم ↓
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
🍃
👦🍃
~✨💫✨~
^° #سکینه °^
"مـاوَدَّعَـڪَ
رَبُّـڪَوَماقَـلے"
-پروردگـارت نـه رهایـت ڪرده
و نـه تو را فراموش ڪرده است...
•| #سورهضحـےآیه3
•| #یااللهـ
دلتــو بسـپار بـه خــدا ↓
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
~✨💫✨~
••🌤🍃••
┄┅┄ ❥ #صبحونه ❥ ┄┅┄
•➕• BAD DAYS BUILD
•➕• BETTER DAYS!
•➖• روزاے سخـت
•➖• روزاے بهـتر ميـسازن
•| #عکسازآبشارالاشـور
•| #صبحتونزیـبا
༻ @Montazerzohor313313 ༺
••🌤🍃••
°•| #ویتامینه🍹|•°
🔻 اختلـافات کهــنه ؛
مدام در مورد اختلافات قدیمے
و از یاد رفته صحبت نکنید!
یادآورے آنها سبب
تلخے و ناراحتے میشود.
زیرا هدف از گفتوگو کردن
نزدیک شدن روحے و عاطفے
همسران به یکدیگر است
در حالے که بیان این موضوعات
معمولاً بر مشکلات افزوده و سردے
عاطفے به بار مےآورد.
•| #گزشتـههـاگـذشتـه |•
•| #محبتتکمنکنیـد |•
متـ[💞]ـأهـلـان انقـلـابــے ↓
°•|🍊|•° @Montazerzohor313313
•• #بصیرانه ••
🔻انتخـابـات از نظـر امـام صـادق [ع] ؛
➖شخصے رسیـد محضر
از امـام صـادق (ع) پرسـید:
بیـن دو حاکـم در تـردید هسـتم
چه کنم ❓
➕امـام فرمـودنـد ؛
•• عادل
•• صادق
•• فقیه و باتقواترین
را انتخـاب کـن.
➖ شخص گفت؛
اگر به تشـخیص نرسیدم چـه❓
➕ امـام فرمـود؛
ببـین افراد
متـدینبـه کـدام مایلنـد. ➖ شخص گفت؛ اگر نفهمـیدم❓ ➕ امـام فرمـود؛ بنگر
مخالفـان آیـین ما، کـدام را بیشـتر مےپسندند او را کنار بگـذار و ببین کدام بیشتر آنـها را خشمگـین مےکند او را بـرگزین. ⭕️ پنپ؛ [ از آدم هـاے کوچـک نمےتوان سیاستمـدار بزرگ ساخـت.] •| #اصـولکـافے •| #انتخابات1400 •| #انتخابدرست •| #هرکسےبهرهکارےساختن •• @MONTAZERZOHOR313313 ••
🌹🍃
🍃
•• #پلاک ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻شهید مصطفےصدرزاده ؛
•و شکر بےپایان خدایے را که
محبت شهـدا و امامِ شهـدا را در دلم انداخت
و به بنده توفیـق داد تا در بـسیـج خـادم باشم.
•خدایا..!
از تو ممنونم بےاندازه که در دل ما
محبت 'سیدعلے خامنهاے' را انداختے
•تا بیاموزد
درس ایستادگےرا، درس اینکه یزیدهاے دوران را
بشناسیم و جلوے آنها سر خم نکنیم..:)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خــتم 14صلــوات امــروز
به نیت شـ❣ــهید
•| #شهیدمصطفےصدرزاده
← هــرروز مهمـان یـک شـهید
← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇
[🌹] @Montazerzohor313313
🍃
🌹🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتپانزدهم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم خب د
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتشانزدهم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم
.
-سلام خانم...ببخشید؟!
-سلام...بفرمایین؟!
-میخواستم یه سئوالی ازتون بپرسم😕
-بفرمایین...فقط سریع تر...چون نمیخوام دوستام ببینن و فکر دیگه ای کنن 😐
-چشم...اصلا قصد مزاحمت ندارم...میخواستم بپرسم اون خانمی که هفته پیش باهاتون بود امروز تشریف ندارن؟😯
-نه آقای محترم...ایشون امروز کار داشتن دانشگاه نیومدن
.
میخواستم بپرسم دیگه کی کلاس داره ولی روم نشد و خجالت کشیدم 😕
.
-ممنونم ازتون...ببخشید مزاحم شدم🙏
-خواهش میکنم..خداحافظ
.
خداحافظی کردم و پله ها رو آروم آروم پایین اومدم تا رسیدم به دفتر بسیج...
بچه ها تو دفتر بودن
-بههههه...سهیل خان...خوش اومدی آقا...کجایی تو؟!
-سلام...این هفته یکم کسالت داشتم خونه بودم 😕
-چی شده بود؟! مورچه گازت گرفته بود؟!😀
-شاید 😔خب دیگه چه خبرا؟؟
-هیچی این هفته مراسم دفاع مقدس داریم...دوست داری کمک کن..
-باشه حتما...راستیتش یه سئوالم داشتم
-جان دل؟!
-تصمیم گرفتم اطلاعاتم یکم راجب شهدا بیشتر بشه ولی خب نمیدونم چیکار کنم...یه جورایی میخوام شهدا رو الگوم قرار بدم😕
.
-چه عالییی رفیق...بسم الله....من توصیه میکنم دوتا کتاب خاکهای نرم کوشک و سلام بر ابراهیم که تو کتاب خونه بسیج هم هست رو برداری و بخونی به عنوان قدم اول...بعد به قول آقا مصطفی صدر زاده یه رفیق شهید برا خودت انتخاب کنی...کسی که بتونی باهاش درد دل کنی😊
.
-چه خوب...حتما...پس من این کتابها رو میبرم خونه
.
-باشه..
.
بعد چند دقیقه از بچه ها خداحافظی کردم و به سمت خونه رفتم و شروع به خوندن کتابها کردم که مامانم آروم وارد اتاقم شد ..
فهمیدم که یه کار مهمی داره -پسرم چیکار میکنی؟؟😯
-دارم کتاب میخونم مامان...جانم؟! کار داشتین؟؟
-نه...چرا...راستش امروز صبح عصمت خاله با دخترش اومده بودن اینجا
(عصمت خاله از دوستهای قدیم مامانمه و ما سالهاست باهاشون رفت و آمد خونوادگی داریم)
-ااااا...به سلامتی😊خوب بودن؟؟چی میگفتن که؟؟
.
-هیچی...دلش تنگ شده بود...در ضمن میگفتن برا پسرش میلاد خواستگاری رفتن منتظر جواب دختره ان .
-به به...پس خوش خبر بودن 😊ان شاالله خوشبخت بشن؟؟ دختره کیه؟؟ همکلاسیش بود؟!
-نه گفت همبازیشه...
-همبازی؟!😯😨
-هم بازی بچگی دیگه...گویا همسایه اون خونه قدیمیشونه...
-آها...😐...اره یه چیزایی یادم میاد...اون موقع ما هم هر وقت میرفتیم خونشون بچه های همسایه تو حیاطشون بودن...
.
-خب حالا میلاد رو ولش...ندیدی معصومه چه خانمی شده 😊😉
.
-به سلامتی 😐
.
-بی ذوق 😑
.
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
-بله دیگه آقا میلاد...هم اینکه مردم حرف درنیارن هم اینکه خوبیت نداره دوتا نامحرم ......
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄