eitaa logo
🇵🇸🇮🇷•|منتظران مهدی|•🇮🇷🇵🇸
99 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
51 فایل
بسم رب شهدا باخدا باش و پادشاهی کن بیخدا باش و هرچه خواهی کن این کانال برای اعضای بالا درست نشده هدف اصلی ما ظهور آقا امام زمان است ان شاءلله پیام سنجاق شده کانال برای دسترسی بهتر مطالب است یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 " وَ بِجَنابِڪَ اَنْتَسِبُ فَلا تُبْعِدني... " {وچه‌خوشبختم‌من‌ڪه‌تو‌رادارم..} مهـدی‌جـانم💛🖐🏿 •
‼️ آیت الله فاطمۍنیا: بعضۍ از اعمال‌وگناهانمون مانـع اجابت دعان..!🌵 یڪۍ از اونا (:🥀 متاسفانه بعضۍازما بہ‌راحتۍدل‌ میشڪنیم و توفیقاتو از خودمون‌ دور می‌ڪنیم..!💔 🙂🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‎‌
روایتۍازشھیدهادۍ🗞-!- رفتم‌پیشِ‌ابراهیم،هنوزمتوجھ‌ حضورِمن‌نشده‌بود! باتعجب‌دیدم‌هرچندلحظھ‌سوزنۍ رابھ‌پشتِ‌پلک‌چشمش‌میزند!😧 گفتم؛چیکارمیکنۍداش‌ابرام؟ تامتوجھِ‌من‌شد،ازجاپریدوگفت: هیچۍ،چیزۍنیست!🚶🏻‍♂️♂ گفتم‌:بایدبگۍبرای‌چۍسوزن زدۍتوصورتت😕!! مکثۍکردوخیلۍآهستھ‌گفت: سزاۍچشمۍکھ‌به‌نامحرم بیفته‌همینھ‌...!💔 -ابراهیم‌به‌نامحرم‌آلرژۍداشت! حتۍبراۍِصحبت‌بابستگانِ‌نامحرمشان هم‌سرش‌رابالانمیگرفت...! ؟...⁉️ •••·
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[انا لله‌واناالیه‌راجعون]🖤 "عاشقانی‌که‌مدام‌از‌فرجت‌میگفتند عکسشان‌قاب‌شد‌وازتونیامدخبری" ⬛️
‏رفتم‌بانڪ دیدم‌یہ‌مرده‌باپسرهفده‌، هیجده‌سالش‌اومدھ‌بود پدره‌اشتباهـی‌فرم‌رو‌امضاڪرد .. پسره‌همچین‌دادزدسرش‌ دلم‌میخواست‌ پاشم‌بزنم‌تودهنش..! چطورانتظار‌عاقبت‌بخیـری‌ دارن‌اینا..💔 !(:😐🤲🏻
(: ‏آنچه‌برای‌ خواهرخودنمی‌پسندی‌ برای‌دخترِدیگران‌هم‌نپسند،مشتی‌ !!🖐🏼 !‌! ‌
هدایت شده از رفاقت ممنوع •••❥
🆗
هدایت شده از شهید گمنام🇵🇸
💡 ⚠️اگر دو تا در فضايي باشند که سومي نتواند وارد بشود ، بدانيد نفر سومي که وارد مي شود است😥 💠 بر اساس اين معيار خيلي ها فکر ميکنند که در اتاقي برويم و در را ببنديم🚪 ولي متناسب با مسائل روز خيلي از تلفنها و پيامک ها ☎️ خيلي از چــــ📵ــــت ها ، اين ها همان خلوت با است ☝️ ملاکش جايي است که نفر سومي نتواند بيايد . مي گويد : من پيام مي دهم و طرف را هم نديده ام! آيا اين هايي که مي دهيد حاضر هستيد کس ديگري آنرا ببيند❔ 😐 حاضر هستيد ديگري هم بخواند 🤔⁉️ اگر نه معلوم است که اين همان مصداق کردن با نامحرم است . .. 🌀ابتدا از یه ساده شروع میشه 📲⇦ بعد کم کم و علايق قلبي بوجود مي آيد👫 و بعد نديده همديگر مي شوید😳 و همين جاست که👇 💥ولا تتبعوا خطوات الشيطان : گـــــام هاي را دنبال نکنيد . شيطان قدم به قــــــــــ🚶🚶ـدم جلو مي آيد .. يکدفعه انسان را در چاله نمي اندازد..😐 دانـه مي پاشد . بعد در آخر طرف مي فهمد که در چه #%سرازيـــــري افتاده است و متوجه نشده است 😓 شیطان برای هر کسی شیوه ای دارد به ایمانمون نشیم 😔 لبه ی امکان سقــ↯ـــوط زیاده 🔔 ✅مجاهد‌در‌فضای‌مجازی‌باشیم 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
هدایت شده از شیدائیسم-!
خیلی وقته رو این آماریم🙁 یہ پنج ، شیش تا بدین رند شیم دیگہہ😅 :) (همسایہ هایی ڪھ میخوان همسایہ بمونن فور کنن ؛ اونایی هم که فور ڪنن همسایہ میشن ؛ میخوام لیست درست ڪنمじ)
دوستش گفت:خبر داری امروز صبح ضمره از دنیا رفت؟ ابو‌حمزه‌ می‌گوید:سریع رفتم ببینم چه شده. وقتی رسیدم که جنازه‌اش را می‌خواستند به خاک بسپارند.گفتم بروم نزدیک تر. به بهانه اینکه می‌خواهم صورتش را به خاک بگذارم،داخل قبرش شدم،به خدای واحد قسم،صدایش را شنیدم که به خودش می‌گفت:وای بر تو ضمره بدبخت!دیدی به آنچه امام می‌گفت رسیدی.در آن حال، من لرزیدم و نتوانستم کاری انجام دهم،زود از قبرش بیرون آمدم.سریع خدمت امام سجاد(علیه‌السلام)رسیدم و گفتم:آقا،آن کسی که آن روز مسخره می‌کرد،از دنیا رفت،خودم با گوشم شنیدم که می گفت:ای بدبخت!وای بر تو!دیدی آنچه امام می‌گفت حق و صدق بود و به آن رسیدی.
غیبت عالم ربانی،مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمد تقی بهلول که بنیان گذار مبارزه با بی‌حجابی و فساد دوره رضاخان در شرح حالی از زندگی خود اینگونه گفتند: پس از سخنرانی بنده و اجتماع مردم در مقابله با کشف حجاب و ماجرای مسجد گوهرشاد و کشتار مردم به دست مزدوران رضاخان،برای مدت طولانی به افغانستان تبعید شدم.دورانی که در افغانستان بودم با یک دختر شیعه،اما مریض و فقیر ازدواج نمودم.مدت کوتاهی از ازدواج ما نگذشت بودکه همسرم از دنیا رفت. خیلی برای او ناراحت بودم.سه ماه از مرگ زنم گذشت.یک شب به فکرش افتادم و گریه کردم.در حال گریه خواستم که اگر از اهل نجات است او را ببینم. همین که خوابم برد،یک نفر پیش من آمد و گفت:بیا که زنت جلوی بخشداری ایستاده و تو را صدا می‌زند.در همان عالم خواب از اتاق بیرون امدم،دیدم زنم در حالی که چادر سبز خوشرنگی به سر دارد مقابل بخشداری نشسته است،در همان حال به ذهنم آمد که این زن مرده است،چگونه زنده شده؟سلام کردم و با تعجب گفتم:تو را دفن کردیم چگونه زنده سدی و اینجا امدی؟ گفت:من از بهشت امدم،چون شما مرا خواستی.علاوه بر آن کار مهمی با شما دارم.گفتم:با چه آمدی؟ گفت:با آن هواپیمای کوچک سفید. نگاه کردم دیدم یک هواپیمای کوچک در میدان بر زمین نشسته. ...
دو پارت خدمت شما