eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖داستان علامه مجلسی و زن بدکاره ♦️علامه محمّد تقی مجلسی در امر به معروف و نهی از منکر مردی شدید، دلسوز، دلسوخته و برافروخته بود. 🔷به هرجا قدم می گذاشت، به هرکس که می رسید و هر موضوعی را می دید، از امر به معروف و نهی از منکر دست برنمی داشت و در این زمینه از هیچ کس پروا نداشت و از ملامت، ملامت کنندگان ترس و اضطراب و رنجی به خود راه نمی داد. چندین بار به سردسته اوباش و اشرار محلّی برخورد و عاشقانه و جانانه وی و همراهانش را نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر کرد. ▪️آنان از برخورد مولا محمّد تقی سخت آزرده و آشفته بودند، برای ساکت نمودن وی نقشه ای طرح کردند و آن این بود که یکی از مریدان مخلص او را وادار کردند که در شب جمعه او را به مهمانی دعوت کند، ولی از افشای داستان خودداری نماید که خانه در آن شب بدون صاحب خانه باید در اختیار اوباش باشد، و اگر افشای سرّ کند به بلای سخت دچار گردد، صاحب خانه ترسو برای شب جمعه از آن مرد بزرگ الهی دعوت کرد و خود از خانه رفت. 🔶علامه مجلسی به دعوت آن مرد مؤمن به آن خانه آمد، اما صاحب خانه را ندید، جلسه از اشرار و سردسته آنان تشکیل شده بود، علامه مجلسی متوجه شد که نقشه ای برای او کشیده شده، از نقشه خبر نداشت ولی نقشه این بود که چون مجلس آراسته شد، زنی عشوه گر و مطربه با روی باز و لباس رقص وارد مجلس شود و با زدن و کوبیدن آلات موسیقی به رقص مشغول شود، آن گاه یکی از اوباش ، مردم محلّه را خبر کند تا بیایند وضع آن روحانی را ببینند، چون مردم بیایند آبرویش برود و زبانش از امر به معروف و نهی از منکر بسته شود!! 🔶مجلس آماده شد، ناگهان زن وارد گشت و با خواندن این شعر شروع به رقصیدن کرد: ♦️ در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند♦️ ♦️گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را♦️  چون آن مرد وارسته و آن عبد خالص و آن منور به نور معرفت آن اوضاع را مشاهده کرد با دلی سوخته و چشمی گریان به وجود مقدس حضرت حق خداوند متعال روی آورد و عرضه داشت: ▪️گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را ناگهان دیدند آن زن پرده اطاق را از جا کند و بر خود پیچید و به خاک افتاد و به یا رب یا رب مشغول شد و در مقام توبه و انابه برآمد و به دنبال او همه اوباش سر به خاک گذاشته و به درگاه دوست نالیدند و همه آنان به دست آن مرد الهی توبه کردند و از صلحای زمان شدند! اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 📚منبع : انصاریان، حسین؛ عرفان اسلامی، ج ۱۰، ص ۱۱۹/پایگاه هیئت رزمندگان اسلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
14_DAHA522-Hashemi Nejad- tashrifat alameh majlesi_(www.Rasekhoon.net).mp3
1.29M
تشریفات علامه مجلسی 🔖 آیت الله سید نعمت الله جزایری به علامه مجلسی گفت من از این کار تو خوشم نیامد‌. پاسخ علامه رو بشنوید♦️ قرار دو عالم برای برزخ✍ یه چربی زیر ناخن ما رو بیچاره کرده در عالم برزخ ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 داستان عجیب ازشیخ مرتضی زاهد... ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖داستان تاثیر موعظه 🔻در خانه گر کس است 🔻 🔻یک حرف بس است🔻 از که فرار کرده‌ای؟ ♦️ کسی از داش‌های نجف اشرف به نام عَبِدْفَرّار – عَبِد مصغر عَبْد – که خیلی شرور بوده و مردم از او واهمه و ترس داشتند، روزی وارد صحن مطهر مولی‌الموالی علی علیه الصلاة و السلام می‌شود. 🔶 مرحوم عارف بی بدیل و سالک بی نظیر آخوند ملاحسینقلی همدانی (ره) در یکی از حجرات صحن مطهر نشسته بوده. او نزدیک آخوند می‌رسد و می‌ایستد. 🔺 آخوند از او می‌پرسد: اسمت چیست؟ می‌گوید: من را نمی‌شناسی، من عَبِد فرّار هستم. آخوند می‌فرماید: اَ مِن الله فَرَرْتَ ام مِن رَسولِه.1 🔷وی به تفکر فرو رفته و به خانه می‌رود. فردا آخوند به شاگردانش می‌فرماید: برویم به تشییع جنازه یکی از اولیاءالله! می‌آیند به خانه عبد و می‌بینند مرحوم شده است. از خانواده‌اش چگونگی فوتش را می‌پرسند. می‌گویند: دیروز حالش خوب بود. از منزل بیرون رفت و برگشت و شب تا به صبح نالید و گریه کرد و مرحوم شد.2   📚1- از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا 2- یادنامه حضرت آیت‌الله محمدهادی تألهی همدانی، ص 62 / پایگاه معاونت تهذیب حوزه ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔶در گوش من تا والضالین رو خونده 🔷مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود:  ♦️روزی مرحوم شیخ انصاری در اثنای درس دید یکی  از شاگردانش که همواره در درسش حاضر می‌شد و مطالب را درک نمی‌کرد، آن روز درس را می‌فهمد و گاهی هم به ایشان اشکال می‌کند، بعد از درس از کنار او گذشت و به او فرمود: «همان آقا که در گوش تو بسم الله خوانده، برای من تا آخر حمد (تا والضالین) را تلاوت نموده است!» 🔶ایشان در بیان گوشه ای از عنایات  امیرمومنان –علیه‌السلام- ادامه داد:جوانی می‌گفت؛ حضرت امیر(علیه السلام ) چند کلمه در گوشم فرمود و من نمی‌دانستم که چه می‌فرماید، ولی بعد دیدم که حافظ کل قرآن هستم! 📚کتاب در محضر حضرت ‌آیت ا... العظمی بهجت - ص 17 علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖روضه حضرت زینب سلام الله علیها را بخوان 🔹 این‌بار هم [حضرت آیت‌الله بهجت] مثل خیلی وقت‌های دیگر پول(نذری) دادند و فرمودند: روضه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بخوان. ❓دل به دریا زدم و پرسیدم: شما هربار می‌گویید روضۀ حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بخوان، چی هست در این روضه؟ ✅ فرمودند: به برکت این توسل، خیلی‌ها حوائجشان را گرفته‌اند... (براساس خاطره مداح مجلس روضه) 📚 ردپای سپید، ص۴٧ (مجموعه داستان های کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره، جلد ۴) /مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔸چیست دنیا از خدا غافل شدن 🔸 نی طلا و نقره و میزان و زن ♦️مردم کمتر توجه به معنویات دارند، اگر مردم یادشان باشد، خدا رحمت کند مرحوم آیت الله شیخ عباس تهرانی حدود شصت سال پیش از دنیا رفتند. 🔷 قبرشان حرم حضرت معصومه(س) پای پایین قبر آیت الله العظمی حائری است. از یکی از اساتید سؤال کردم: ما ایشان را درک نکردیم. شما که درک کردید از جهت علمی چه موقعیتی داشتند؟ ایشان فرمودند: ایشان ده تا آیت الله بودند و در مقام علمی و معنوی عجیب بودند. یک کسی ایشان را دعوت کرد، معماری خانه زیبا و مفصلی  ساخته بود. ایشان همه طبقات را دیده بود و گفته بود: این خانه یک نقص بزرگ دارد. معمار گفت: نقصی در این خانه نیست. همه اصول رعایت شده. ایشان گفته بود: 🔸 یک عیب بزرگ دارد و اینکه دل کندن از این خانه سخت است. 📚بیانات استاد عالی/پایگاه برنامه سمت خدا ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖 باب الحسین علیه السلام : 🔸در روایت داریم که اگر کسی بر حسین و اهل بیت سلام بفرستد خدا ثواب یک حج عمره در نامه ی اعمال او ثبت می کند. یک مداح سنتی بنام آقا شیخ عباس حسینی قمی داشتیم. ایشان حدود شصت سال در قم منبر می رفتند. ایشان خاطره ای را فرمودند : من در مسجد امام قم ( مسجدی بنام امام عسکری است ) منبر می رفتم. بحث من هشت در بهشت بود. من توضیح می دادم که شهید مجاهد از فلان در و.. . وارد بهشت می شوند. 🔸یک روز یک رعیت گفت : من هر شب پای منبر شما می آیم. این درهایی که شما گفتید شامل من نمی شود. من نه مجاهد هستم و نه اهل نماز شب و روزه های مستحبی. من یک کارگر هستم. شما یک دری برای ما بیچاره ها پیدا کن تا وارد بهشت بشویم. این سوال از روی صدق و فطرت طرف بود. اگر سوال از روی فطرت باشد خدا به شما پیام می دهد. 🔷 ایشان می گفتند که وقتی به خانه رفتم کتاب سفینة البحار (فشرده ی کتاب بحارالانوارعلامه مجلسی) آقا شیخ عباس قمی را باز کردم و میان کتاب انگشت انداختم و کلمه ی باب آمد. این حدیث آمد : ▪️یکی از درهای مهم بهشت باب الحسین است. این دری است که به روی همه باز است. 🔸 در ابتدای حدیث پیامبر می فرماید : من منذر هستم ولی هادی شما امیرالمومنین علی (ع) است. (ما هجده حدیث در این مورد از اهل سنت داریم) احسان و نیکی ها از امام حسن (ع) به شما می رسد و بوسیله ی حسین سعادتمند می شوید، به امام حسین (ع) چنگ بزنید. امام حسین (ع) یکی از درهای بهشت است. هر کس با امام حسین (ع) معانده بکند خدا بوی بهشت را به مشام او نخواهد رساند.  علیه السلام 📚پایگاه برنامه سمت خدا ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
ویروس واگیردار 📕 دستورالعمل علما برای کرونا 🌺 یک داستان واقعی و زیبا ✍️ از مرحوم آيةالله‌العظمي حاج شيخ عبدالكريم حايري يزدي(ره)، نقل شده است: اوقاتي كه در سامرا مشغول تحصيل علوم ديني بودم، اهالي سامرا به بيماري و مبتلا شدند و همه‌ روزه عده ‌اي مي‌‌مردند روزي در منزل استادم مرحوم سيدمحمد فشاركي عده‌اي از اهل علم جمع بودند ناگاه مرحوم آقا ميرزا محمدتقي شيرازي تشريف آوردند و صحبت از بيماري وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند ♦️مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمي بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلي ▪️فرمود: من حكم مي‌‌كنم كه شيعيان سامرا از امروز تا ده‌روز همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح حضرت نرجس‌خاتون(علیها السلام) والده ماجده حضرت حجت‌بن‌الحسن(علیهما السلام) هديه نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. ▪️اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند از فرداي آن روز تَلف ‌شدن شيعه متوقف شد. بعد از آن‌ نیز اهل سنت هم‌ به این‌ دستور عمل کردند و آنها نیز نجات پیدا کردند .🔶 شکر خدا را که در پناه حسینیم.. عالم از این خوبتر پناه ندارد.. 📚منبع : داستان‌هاي شگفت شهید دستغیب علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
بلا از بالا.mp3
3.72M
♦️ اوج فقر آیت‌الله قاضی طباطبایی ابتلاء و امتحان الهی 🔻 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖دعا مغز عبادت : 🔷انتشارات جمکران کتاب هایی را چاپ کرده از جمله صحیفه ی مهدویه. دعاهایی که از امام زمان (عج) به ما رسیده است. این کتاب در چند جلد چاپ شده است. این کتاب را یکی از علمای تبریز از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی نوشته اند. مقدمه ی این کتاب جالب و زیبا است. ♦️ ایشان می فرمایند مرحوم علامه طباطبایی به تبریز آمده بودند. بنده هم چون از شاگردان ایشان بودم شبی میهمان بودم. در ضمن گفتگو مرحوم علامه این جریان را نقل کردند که باعث انگیزه ی جمع آوری این دعاها شد. علامه فرمودند: پرفسور کوربن که یکی از اساتید دانشگاه فرانسه و مسیحی بود و بعد از مراوده با مرحوم علامه طباطبایی مسلمان شیعه شد. مرحوم علامه گفتند من از ایشان پرسیدم وقتی دل شما برای خدا تنگ می شود چه کاری می کنید ؟ در مسیحیت فقط روزهای یک شنبه کلیسا باز است و عبادت و نیایش باید در کلیسا باشد. پرفسور گفت که بخشی از مسیحیان این اعتقاد را دارند که دعا تنها باید در کلیسا و وبا آداب خاصی باشد. اما بخشی دیگر می گویند که در غیر از کلیسا هم می توان دعا و عبادت کرد. به ایشان گفتم با توجه به اینکه صحبت کردن با خدا کار مشکلی است شما چگونه با او صحبت می کنید ؟ 📕پرفسور گفت: من دعاهای زیادی را در کتابخانه ها پیگیری کردم و دعاهای زیادی از امام زمان (عج) شما جمع آوری کرده و با استفاده از ترجمه ی آنها با خدای خود نجوا می کنم. بسیاری از دعاها که در مفاتیح است مانند دعای افتتاح، دعاهای ماه رجب، زیارت آل یاسین از حضرت به ما رسیده است. شاگرد علامه می فرماید: بعد از این سخنان علامه طباطبایی، من در صدد برآمدم که مجموعه ی دعاهای حضرت را به عنوان صحیفه ی مهدویه جمع آوری کنم. یکی از بزرگان جمله ی بسیار زیبایی درباره ی دعا داشتند. ایشان می فرمودند که دعا ها را تنها از دید حاجت گرفتن نگاه نکنیم. چون برخی از افراد مدام به دنبال این هستند که چه دعایی بخوانیم که حاجت بگیریم. دعاها در واقع راه های ما به سوی خداوند متعال است. تمام گره های عالم با دعا حل می شود. 📚پایگاه برنامه سمت خدا ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
14_DAHA527-Hashemi Nejad- tavazoe bozorgan_(www.Rasekhoon.net).mp3
491.3K
🔖 تواضع و فروتنی🔖 بدآنجا رسید دانش من که بدانم همی نادانم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ پای منبر استاد هاشمی نژاد👇 http://eitaa.com/joinchat/1107755021C6f97430499
📕دینداری در آخر الزمان 🔸شیطان این را می داند که اجلش نامحدود نیست، لذا در آخرالزمان که نزدیک ظهور است سعی او بر این است که لغزشها را بیشتر کند و هر چه دارد رو می کند و این دورانی است که آن سختی ها بر آن شمرده شده است. ♦️ یکی از شاگردان آیت الله مرعشی نجفی که مرحوم اشتهاردی بودند که در حرم حضرت معصومه نماز می خواندند می گفتند آیت الله مرعشی در درس می فرمودند آقایان من صبح که از خانه بیرون می آیم خدا را به چهارده معصوم قسم می دهم که ظهر دیندار به خانه برگردم. چه بسا سرعت سقوط چقدر زیاد می شود. در روایت است که شخص صبح دیندار است و شب دینش را از دست می دهد و یا شب دیندار است و صبح دینش را از دست می دهد، به خاطر این است که عوامل سقوط زیاد است که اگر کسی مراقب نباشد از این جهت سقوط انسانها بسیار خواهد بود. 📚پایگاه برنامه سمت خدا ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔷شاکر خدا باشیم 🔻اگر من واقعاً باور داشته باشم که خداوند متعال تقدیرات را به عهده دارد و مقدرات بر اساس تلاش، وظیفه شناسی ماست. اگر این را باور داشته باشم و یک مشکلی و بلایی در زندگی پیش آمد نه فقط راحت می توانم صبر کنم بلکه می توانم شکر بکنم. این خیلی حرف است که انسان بتواند در بلاها نه فقط صابر باشد بلکه شاکر باشد. اینکه وجود مقدس اباعبدالله الحسین (ع) در سنگین ترین بلاهای عاشورا، شب عاشورا شکر می کرد. 🔶 مرحوم بافقی که یکی از علمای خوب ما در زمان حاج عبدالکریم حائری موسس حوزه قم بوده است، ایشان در آخر عمر دچار سکته می شود و حالش خیلی وخیم شده بود. اتفاقاً در همان حین یک سکته دومی برایش پیش آمد که دستهایش از کار افتاده بود. وقتی حالشان را از او سوال می کنند. ایشان گفته بود الحمدالله از صبح تا حالا ناز دستانم را می کشم و غذا در دهانم می گذارند. 👈 چنین کسی وقتی نگاهش این است که من بندگی ام را کرده ام دیگر هر چه پیش آید خوش آید. کسی مقدرات را رقم می زند که هم حکیم و عالم است و عالمتر از من به مصالح من و همربانتر از خودم به خودم است. این آدم هیچ وقت در زندگی اش بن بست ندارد. 📚پایگاه برنامه سمت خدا ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖توسل به امام حسین علیه السلام : 🔸کسی که غرق شده هرچیزی که در دست او بیاید می گیرد. یعنی به هر چیزی که او را از غرق شدن نجات دهد. ما در گرداب های گناه و معصیت غرق شده ایم و امام حسین (ع) برای دستگیری ما آمده است. هرکسی باید از هر راهی که بلد است با امام حسین (ع) رابطه برقرار کند. 🔻مرحوم آیت الله بهجت یک استاد داشتند به اسم مرحوم آیت الله کمپانی که به ایشان ارادت داشتند. مرحوم آیت الله بهجت نقل می کردند که استاد ایشان پنجشنبه ها داشتند. مرحوم آیت الله کمپانی در این مجلس کفش های عزا داران را جفت می کردند. خود ایشان چای ریخته و پذیرایی می کردند. یک چنین شخصیتی که فیلسوف و در حد مرجع بوده و استاد بزرگ حوزه بودند. این کارها را می کردند. به ایشان می گفتند که شاگردان و فرزندان شما هستند. شما چرا این کارها را می کنید. می فرمودند: مجلس امام حسین (ع) است و حساب آن جدا است. من می خواهم به عنوان خدمتگزار اسم من ثبت شود. اینکه کفش های عزاداران امام حسین (ع) را جفت کردم. 📚پایگاه برنامه سمت خدا http://dastanemenbar.ir/?p=169 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔷خداوند در آیه 10 سوره زُمر، اجر صابران را بی حساب و غیرقابل شمارش معرفی می کند و می فرماید: «اِنَّما یُوَفَّی الصّابرونَ اَجرَهم بِغَیرِ حساب؛ همانا پاداش صابران، بی حساب به ایشان اعطا می شود». ▪️امام علی علیه السلام در حدیثی، پاداش صابران را بالاترین پاداش ها معرفی می کند: «ثوابُ الصَّبر أعلی الثَّوابِ؛ پاداش بردباری، بالاترین پاداش هاست». 🔶درباره آیت اللّه العظمی گلپایگانی رحمه الله نوشته اند که روزی یکی از فرزندان ایشان از دنیا رفت. یکی از عالمان که برای عرض تسلیت خدمت ایشان رسیده بود، عرض کرد: ان شاء اللّه خداوند، محبت این فرزند را از قلب شما بیرون کند تا صبر بر این مصیبت، برای شما آسان تر شود. آیت اللّه گلپایگانی رحمه الله ، در پاسخ ایشان فرمود: «اتّفاقاً از خدا می خواهم، محبت او را در دلم بیشتر کند تا در غمِ از دست دادنش، بیشتر صبر کنم و اجر بیشتری شامل حالم گردد». 📚گنجینه معارف / پایگاه حوزه نت ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖‌جشن تولد همراه با اشک : ♦️روزی که امام حسین(ع) به دنیا آمده، خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی گفتند: در جشن ولادت امام حسین(ع) داشتیم گریه می‌کردیم. گفتند: جشن میلاد گریه ندارد. فرمود: این تنها مولودی است که امشب وقتی جبرئیل آمد تبریک ولایتش را گفت، خبر شهادتش را هم داد. همزمان با تبریک ولادت، خبر شهادت را داد و پیامبر خدا هم به فاطمه زهرا خبر داد و مخفی نکرد. حضرت فرمود: فرزندی که می‌خواهد قطعه قطعه شود... پیامبر فرمود: نه! در عوض خدا این پاداش‌ها را به او می‌دهد، نه امام از نسل اوست. شفاء در تربت اوست. صدیقه طاهره عرض کرد: «رضیتُ» راضی شدم. 📚پایگاه برنامه سمت خدا علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖اشک بر سید الشهدا علیه السلام 🔸یکی از شاگردان مرحوم کمپانی به اسم مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی که قبل از انقلاب فوت کردند. ایشان مرجع تقلید عام بودند. هرکس از ایشان سوال می کرد که از چه کسی تقلید کند می فرمودند که اعلم آیت الله کمپانی هستند. 🔻 مرحوم آیت الله میلانی کتابی دارند به اسم فضائل الخمسه که فضائل پنج تن را جمع آوری کرده اند. در مقدمه این کتاب نوشته اند که مرحوم آیت الله کمپانی فرمودند امید من به دیوان شعری است که در باره ی اهل بیت سروده ام .ایشان هم دیوان عربی دارد و هم دیوان فارسی. 🔷مرحوم آیت الله میلانی خیلی ولایی بودند. شاگردی داشتند که از وعاظ مشهد بود. شاگرد ایشان می گوید که آیت الله میلانی به من فرمودند شما که به این مجالس برای عزاداری می روید چند تا از جوانان عاشق را برای من بیاور. ایشان می فرماد که من در این هیئت ها گشتم و ده یا پانزده نفر از این جوانان که خیلی عشق و اخلاص داشتند پیدا کردم. این جوانان را به منزل آیت الله میلانی بردم. به آقا خبر دادند که چند تا از این جوانان مخلص آمده اند. ایشان فرمودند یکی یکی بیایند داخل. نفر اول به داخل رفت و هنگام بیرون آمدن چشم های او خیس بود. نفر دوم رفت و بعدی ها به همین ترتیب. آن شاگرد می گوید که اجازه گرفتم و به داخل اتاق رفتم تا ببینم چه خبر است. دیدم آیت الله میلانی در بالای اتاق نشسته اند و یک بقچه که حاوی کفن است در کنار ایشان می باشد. به هرکدام از جوانان که داخل می شدند با یک حالت دلشکسته می گفتند که شما امام حسین (ع) را دوست دارید.می گفت بله. سه یا چهار بار این جمله را تکرار می کردند. اشک این جوان در می آمد. به محض اینکه اشک ایشان جاری می شد می گفت اشک خود را به کفن من بمال تا آقا امام حسین (ع) از من شفاعت کند. به ایشان گفتم که خود شما مرجع و سید هستید. اما گفتند که ما تنها یک حسین فاطمه داریم و امید داریم که ایشان دست ما را بگیرد. واقعاً امید ما به دستگیری امام حسین (ع) است. 📚پایگاه برنامه سمت خدا 🔘پایگاه داستان منبر 👇 http://dastanemenbar.ir/?p=167 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖ایران شیعه خانه ماست ♦️در دوران جنگ جهانى اول و اشغال ايران توسط قواى انگليسى و روسى، كه حملات و هجوم‏ها به ملّت شيعه اوج گرفته بود، مرحوم آيت الله العظمى نائينى خيلى پريشان بودند و نگران از اينكه اين وضع به كجا خواهد انجاميد، نكند كه اين كشور محبّ و دوستدار امام زمان عليه السّلام از بين برود و سقوط كند. در همين زمان‏ها، شبى به امام عصر عليه السّلام متوسل مى‏ شوند و در حال توسّل و گريه و ناراحتى به خواب مى‏ روند و خواب مى‏ بينند: 📕ديوارى است به شكل نقشه ايران و اين ديوار شكست برداشته و خم شده و در حال افتادن است. در زير اين ديوار، يك عده زن و بچه نشسته‏ اند و ديوار دارد روى سر اينها خراب مى‏ شود. 🔸مرحوم نائينى وقتى اين صحنه را مى‏ بينند به قدرى نگران مى‏ شوند كه فرياد مى‏ زنند و مى‏ گويند كه: خدايا! اين وضع به كجا خواهد انجاميد؟ 🔻دراين‏ حال مى‏ بينند كه حضرت ولىّ عصر عليه السّلام تشريف آوردند و انگشت مباركشان را به طرف ديوارى كه خم شده و در حال افتادن بود، گرفتند و آن را بلند كردند و دومرتبه سرجايش قرار دادند و بعد فرمودند: 👈«اينجا شيعه خانه ماست. مى‏ شكند، خم مى‏ شود، خطر هست، ولى ما نمى‏ گذاريم سقوط كند، ما نگهش مى‏ داريم.» 📚مير مهر جلوه‏هاى محبت امام زمان(عليه السلام)، ص 25؛ به نقل از فرازهايى از: تجلّيات امام عصر( عج)، ص 54؛ ملاقات با امام عصر عليه السّلام، ص 136. علیه السلام 🔲 پایگاه داستان های منبر 👇 http://dastanemenbar.ir/?p=182 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━