#شرح_دعای_روز_چهارم_ماه_مبارک_رمضان ( #آیت_الله_محمد_علی_گرامی )
اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِین ؛ البلدالأمینوالدرعالحصین ص : 219 ؛ در بعض مجامع روایی بجای «ابصر الناظرین» عبارت « یا خَیْرَ النَّاصِرِینَ» آمده است.
خدایا، مرا در این روز براى اقامه و انجام فرمانت قوت بخش، حلاوت و شیرینى ذکرت را به من بچشان و براى اداى شکر، خود به کرمت مهیا ساز و در این روز به حفظ و پرده پوشى مرا از گناه محفوظ دار، اى بصیرترین بینایان عالم.
اقامه امر خدا قوت میخواهد:
اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ
خدایا مرا قدرت بده که امر تو را اقامه کنم. این چه امری است که میخواهیم آن را اقامه کنیم؟ در واقع امر الهی در سطح جامعه است و اشاره به حکومت و ولایت معصوم(ع) یا هر درجهای از درجاتی که در حکومت الهی قائل هستیم میباشد.
در قرآن آمده است " وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُم، آیه 38 سوره مبارکه شوری" اشاره به زندگی اجتماعی دارد ، گاهی امر الهی و اقامه امر خدا، به زندگی فردی مربوط میشود، خدایا این قدرت را به من بده که بتوانم امر تو را اقامه کنم ؛ کلمه " قوّنی " معمولا در جایی گفته میشود که انسان یک چیزی دارد و میخواهد آن را تقویت کند، در حالی که درباره انسان ها و هر موجود عالم امکان، نمیتوان گفت که او چیزی دارد و حال می خواهد تکمیلش کند پس این اشاره به این مطلب دارد: که خدایا تو اصل و حقیقتی به ما دادهای و از تو میخواهیم که تکمیل کننده و تقویت کنندهاش را هم خود عطا کنی.
یک شبانهروز رکوع:
وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ
خدایا به ما شیرینی ذکر خودت را بچشان؛ این دعا از دعاهای بسیار مهم است، اساس زندگی انسان و سعادت او در وصل به حضرت حق است ؛ او کمال مطلق است و هر موجودی با هر درجه ای که به ذات احدیت وصل می شود، به کمال رسیده است.
یکی از تجلّیّات وصل به ذات حضرت احدیت، در مقام مناجات و ذکر است ؛ اگر شخص از این مناجات و ذکر لذت ببرد نعمت بسیار بزرگی است چون می تواند به راحتی ادامه دهد.
گاهی انسان تعجب میکند وقتی میشنود افرادی بودهاند رکوع ایشان یک شب طول میکشیده، درباره برخی از صحابه ائمه(ع) وارد شده است که یک شب در رکوع بودند و میگفتند " هذه لیلة الرکوع، این شب رکوع است" و شبی دیگر در سجده بودند و می گفتند "هذه لیلة السجدة؛ این شب سجده است" و انسان تعجب میکندکه اینها چگونه بوده اند؟ ایشان از مناجات با حضرت حق لذت می بردند ، درباره یکی از بزرگان نقل شده است که او می گفت برای من سئوال بود که چگونه چنین چیزی ممکن است تا اینکه شبی با توجه ذکر " سبحان الله العظیم و بحمده " گفتم و لذت بردم، دو مرتبه گفتم، بیشتر لذت بردم و ادامه دادم، این نعمت؛ نعمت بسیار بزرگی است و این دعا را زیاد بخوانیم.
تداوم نعمتها در گرو شکر است:
وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ
خدایا، به ما نعمت فراوان دادی، نصیب ما کن که شکر این نعمتها را به جا آوریم و سپاس تو را داشته باشم، اگر شکر نعمت نباشد، نعمتها دوام ندارد « ْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ؛ ابراهیم آیه 7 » به هر حال، شکر است که موجب ادامه و زیادی نعمت است و خود این ادای شکر را هم خدا باید توفیق دهد و اگر توفیق الهی نبود؛ هرگز موفق به شکر نبودیم. خود این توفیق ادای شکر هم نعمت جدیدی است از کرم حضرت حق، که نصیب انسان میگردد.
خدا چگونه ما را حفظ میکند:
وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ
خدایا در این ماه با حفاظت خودت مرا حفظ کن؛ بشر دائما در معرض انواع مصیبتهاست، ولی ما خود غافل هستیم، قرآن کریم می فرماید: « وَ هُوَ الَّذی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ، سوره انعام ؛ آیه 60»، او خدایی است که شما را در روز حفاظت میکند در حالی که می داند چه جنایاتی انجام می دهید، اما حفظتان می کند ، این اجرام سماوی که در سراسر گیتی پراکنده هستند، اگر از اتمسفر بگذرد چقدر می تواند انسان ها را از بین ببرد ، در بعض ادعیه آمده است « بِحِفْظِکَ الَّذِی لَا یَضِیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِه؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص: 409» پس از او می خواهیم که با آن حفظی که هر کسی را که می خواهد حفاظت میکند، از ما نیز مراقبت کند، با حفاظت خودت و با پوشش خودت ما را حفظ کن ، "پوشش" یا به معنای این است که دیگران عیوب ما را نبینند، یا اینکه ما در حفاظی قرار بگیریم که بلاها به ما نرسد ، و ممکن است به هر دو معنا باشد.
مدتها قبل در روسیه، در منطقه سیبری شهاب سنگی به آن منطقه برخورد کرد که تا یک کیلومتر و نیم اطراف خودش را گود کرد ؛ اگر این سنگ به شهری برخورد می کرد چه اتفاقی میافتاد؟!و چه کاری از دست ما بر می آمد؟
یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِین
ای خدایی که از هر اهل نظری، نظارتت بر اعمال ما بیشتر است، در اینجا ناظرین کسانی هستند که از بلاهایی که می خواهد بر ما نازل شود، مطلع هستند بسیاری از بلاهاست که میخواهد بر ما نازل شود و اطلاعی نداریم، در دعای جوشن صغیر انواع بلاها را می شمارد « إِلَهِی وسَیِّدِی وکَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وأَصْبَحَ مَغْلُولا مُکَبَّلا فِی الْحَدِیدِ بِأَیدِی الْعُدَاةِ لا یَرْحَمُونَه فَقِیدا مِنْ أَهْلِه ووَلَدِه مُنْقَطِعا عَنْ إِخْوَانِه وبَلَدِه... چه بسیار افرادی هستند که الان در امواج دریا گرفتار هستند؛ چه انسانهایی که در غل و زنجیر اسارت هستند و... چه بسا ما غافل هستیم از انواع مصیبتها و چه بلاهایی که ما غافل هستیم و تو از ما دور می کنی ؟! باید با دقت دعا را بخوانیم.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#شرح_دعای_روز_چهارم_ماه_مبارک_رمضان ( #حجت_الاسلام_جواد_محدثی )
أَللّـهُمَّ قَوِّنى فيهِ عَلى اِقامَةِ أَمْرِكَ وَ أَذِقْـنى فـيهِ حَــلاوَةَ ذِكْـرِكَ وَ أَوْزِعْنى فيهِ لاِدآءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ وَاحْفَـظْنى فيهِ بِحِفْـظِكَ وَ سِتْرِكَ يـا أَبْصَـرَ النّـاظِـرينَ .
فرازهای این دعا عبارت است از:
اقامه امر خدا
شیرینی یاد خدا
شکر نعمت
در پناه رعایت «الله»
اقامه امر خدا:
«عبد» و «اطاعت»، قرين همند و بنده خدا بودن، گوش به فرمان بودن را مى طلبد.
فرمان خدا، اجرا مى خواهد و اجراى «فرمان»، «نيرو» لازم دارد. هم قوّت بدنى و هم قدرت فكرى و هم تصميم و اراده جدّى، تا سخن خدا در روى زمين حاكم شود و فرمان حق، برزمين نماند.
روزه گرفتن، خود يكى از اين فرمان هاست و خداوند فرمان داده كه «بنده»، براى «آزاد» شدن از بند عادت و روزمرّگى، برنامه خاصّى را در اين ماه خودسازى به اجرا درآورد.
روزه گرفتن، هم توانِ بدنى و استطاعت و بنيه لازم دارد، و هم قوّت اراده، و تصميمى استوار و محكم.
در حديث امام صادق عليه السلام است كه:
هرگز بدنى از آنچه كه نيّت بر آن استوار شده، ضعيف نمى شود: «لايَضْعُفُ بَدَنٌ عَمّا قَوِيَتْ عَلَيهِ النِّيَّةُ».
و اگر روزه گرفتن در رمضان، آسان به نظر مى آيد و تحمّل تشنگى و گرسنگى بيش از مواقع ديگر ممكن است، يك مقدار هم به خاطر همين تصميم و اراده است.
خداوند قدرت و قوّتمان دهد تا به آنچه كه «امر» كرده، عمل كنيم و در راه «اقامه» آن، كوشا باشيم. آنچه مهمّ است، برپائى اوامر خداست.
امر خداوند به چيست؟ به نماز و روزه، به جهاد و حجّ، به امر به معروف و نهى از منكر، به ايثار و مواسات، به دشمن ستيزى و دوست نوازى، به قسط و عدل و برابرى در برابر قانون، به اجراى حدود الهى در جامعه و به جلوگيرى از فساد و فحشا و منكرات.
بايد اينها در جامعه اسلامى «پياده» و «اجرا» و «اقامه» شود و فرمان الهى در تمام زواياى زندگى، در تمام ادارات و وزارتخانه ها، نهادها و ارگانها، مؤسسه ها و شركت ها، خانه ها و مدارس، بازارها و بيمارستانها و دانشگاهها و... حاكم گردد. در اين صورت است كه امر خدا، اقامه گشته است و اين كار، نيرو و قدرت اجرايى فردى و حكومتى مى خواهد.
شيرينى ياد خدا:
ياد خدا كردن، لذّت و حلاوتى دارد، امّا براى كسى كه به گنج «معرفت»، دست يافته باشد. «ذكر» بى معرفت، جز تكرار كلماتى بر زبان نيست و اگر كسى خدا را شناخت، به او عشق مى ورزد و دمادم از او ياد مى كند.
شناخت، محبت آور است، و محبت و عشق، عاشق و دوستدار را به نام و ياد محبوب، مأنوس و دلگرم مى كند. كسى را كه خدا بر دل او تجلّى كند و نور حق بر قلبش بتابد، به جهانى وسيع و نورانى چشم مى گشايد.
پرتو ياد خدا گر دهد آرايش دل
بگذرد عمر تو در سايه آسايش دل
ثروت و مال نبخشد به دل آرام و قرار
كه از آن زاد پريشانى و آلايش دل
هست تنها به خداوند قسم، ياد خداى
مايه رحمت و آرامش و آسايش دل[1]
و اين سخن قرآن است كه:
«ألا بِذِكرِاللّه ِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»،[2]
آرامش دلها در سايه ياد خداست.
مگرنه اينكه عاشق، از شنيدن نام معشوق، لذّت مى برد، مگرنه اينكه دوستدار، با ياد دوست، خوش است و در هر چيز، جمال رخ يار را مى بيند، و به هرجا كه مى نگرد... كوه و در و دشت، نشان از «او» مى بيند؟
طبيعى است كه بنده خالص خداوند هم، از ياد خدا و ذكر حق، لذّتى مى برد كه با لذّت هاى ديگر قابل مقايسه نيست.
خواجه عبداللّه انصارى گويد:
الهى... غمها، با ياد تو، سرور است و شادى ها، بى ياد تو غرور است
نيز مى گويد:
مست توام، از جرعه و جام آزادم
مرغ توام، از دانه و دام آزادم
مقصود من از كعبه و بتخانه تويى
ورنه من از اين هر دو مقام آزادم
شكر نعمت:
شكر، گام دوّمى است، كه قدم اوّل آن، شناخت نعمت است.
شكر، بر نعمت است و تا نعمت را نشناسى، شكر كردن از دل، بر زبان نخواهد آمد.
ما، غرق نعمتيم. نعمت سلامتى و عافيت، نعمت خرد و انديشه، نعمت ايمان و اسلام و محبت اهل بيت، نعمت آزادى از ستم و طواغيت و برخوردارى از فرهنگ شهادت طلبى، نعمت جمهورى اسلامى و استقلال،
نعمت رهبرى و ولايت فقيه،
و... هزاران نعمتِ آشكار و نهان.
به فرموده خدا: «اگر بخواهيد نعمتهاى خداوند را بشماريد، نخواهيد توانست»[3]
پس، شكر نعمتها هم آنگونه كه شايد و بايد، در توان و قدرت ما نيست. سعدى گفته است:
از دست و زبان كه برآيد
كز عهده شكرش به در آيد؟
ما، در نفس نفس مان، مديون خداييم و به قول سعدى، در هر نفسى دو نعمت موجود است و بر هر نعمتى شكرى واجب...
در گلستان خوانده ايد كه:
«هيچ وقت از درد و مصيبتى نناليده بودم، تا اينكه موقعى كفش نداشتم، پا برهنه بودم. زارى وشكوه كردم.
به مسجدى رفتم. ديدم كسى پاندارد.
گفتم: شكر، كه من اگر كفش ندارم، پا دارم...».
بايد توفيق شكرگزارى نعمت ها را هم از خدا بخواهيم، كه اگر قدرتى برشكر بيابيم، اين هم نعمتى است از خدا و بر همين هم شكرى ديگر لازم است.
بايد در اقرار و اعترافمان، زبان به ياد نعمتها بگشائيم: «شكر لفظى»، و در عمل، از نعمتهاى خدا، آنگونه كه خواسته اوست، استفاده كرده و هر نعمت را در جاى خودش مورد استفاده قرار دهيم: «شكر عملى»، و شكر عملى مهمتر از شكر لفظى است.
در پناه رعايتِ « اللّه »
در فراز پايانى دعاى امروز، از خدايى كه بصيرترين و بيناترين بينندگان است خواسته ايم كه با حفظ و پوشش خود، ما را نگهبان باشد و عيب ما را از پرده برون نيفكند.
«الـهى...
مكُش اين چراغ افروخته را،
و مران اين بنده آموخته را،
و مسوز اين دل سوخته را،
و مدر اين پرده دوخته را...».
-------------
[1] ـ محمد حسين بهجتى شفق.
[2] ـ رعد، آيه 28.
[3] ـ ابراهيم، آيه 34.
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#شرح_دعای_روز_چهارم_ماه_مبارک_رمضان ( #حجت_الاسلام_داود_نوروزی )
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ یـا أبْصَرَ النّاظرین.
ترجمه:
خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت وبچشان در آن شیرینى یادت را ومهیا کن مرا در آنروز راى انجام سپاس گذاریت به کـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه داریت وپرده پوشى خودت اى بیناترین بینایان.
فراز اول توفیق الهی:
اللهم قونی فیه علی اقامة أمرک
در این فراز از دعا از خداوند نیروی انجام دستورات و اطاعت از فرامین الهی را می طلبیم؛ یعنی توفیق خواستن از خداوند متعال
حضرت شعیب ع در جواب قوم خود می گوید: و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب: و توفیق من جز به خدا نیست ؛ بر او توکل کردم و به سوی او باز می گردم.هود 88
امام جواد ع می فرماید: المومن یحتاج الی ثلاث خصال: توفیق من الله و واعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه
حضرت علی ع می فرماید: التوفیق من جذبات الرب یعنی: توفیق از کشش های پروردگار است؛ پس: توفیق توجه خاصه ی پروردگار به مومن است جهت با میل و رغبت انجام دادن دستورات و فرامین الهی و اعمال صالحه؛ و ترک محرمات الهی؛ با توفیق الهی انجام دستورات الهی و ترک محرمات آسان می گردد.
امام باقر در پاسخ به سوال از معنای جمله : لا حول و لا قوة الا بالله - حضرت فرمودند: معناه لا حول لنا عن معصیة الله إلا بعون الله، و لا قوة لنا علی طاعة الله إلا بتوفیق الله عز وجل
یعنی: معنایش این است که ما حول و قدرت روی گرداندن از معصیت خدا نداریم ، مگر به یاری خدا، و قوت و توانایی بر طاعت و انجام دستورات خدا نداریم ، مگر با توفیق خداوند عز و جل.
خداوند در سوره آل عمران آیه 160 می فرماید: إن ینصرکم الله فلا غالب لکم و إن یخذلکم فمن ذا الذی ینصرکم من بعده و علی الله فلیتوکل المومنون یعنی: اگر خدا شما را یاری کند هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد و اگر وا گذاردتان چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد کرد؟ و مومنان باید به خدا توکل کنند.
حضرت جواد الأئمه ع می فرماید: الثقة بالله تعالی ثمن لکل غال و سلم إلی کل عال یعنی: تکیه و اعتماد به خدا بهاء و ارزش و قیمت هر چیز گران بهایی است و نردبان هر بلند پایه گی هست.
توفیق و توکل و تکیه به قدرت خدا فقط؛ کلید های سعادت دنیوی و اخروی هستند.
و یکی از اوامر الهی روزه هست که از خداوند تبارک و تعالی می خواهیم که به ما توفیق انجام روزه واقعی را عنایت بفرماید و قوت و توانایی بر اطاعت همه ی دستورات الهی و قدرت روی گرداندن از معاصی الهی را عنایت بفرماید.
و اذقنی فیه حلاوة ذکرک
حقیقت ذکر
پیامبر اکرم ص می فرماید: من أطاع الله عز وجل فقد ذکر الله و إن قلّت صلاته و صیامه و تلاوته للقرآن ؛ یعنی: هر کس خداوند را اطاعت کند و از او فرمان برد خدا را یاد کرده، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندن او اندک باشد.
انواع ذکر
اقسام ذکر به اعتبار فعل ؛ علی ع : الذکر ذکران ذکرٌ عند المصیبة حسنٌ جمیل و أفضل من ذلک ذکر الله عند ما حرم علیک فیکون حاجزاً ؛ یعنی: ذکر دو نوع است، ذکر و یاد خدا در هنگام مصیبت و گرفتاری ها، که نیکو و زیباست ؛ و برتر و افضل از آن ذکر، ذکر و یاد خداوند است در هنگام مواجهه با آنچه بر تو حرام است؛ که این ذکر تو را از ارتکاب به حرام باز می دارد.
اقسام ذکر به اعتبار نیت؛ امام صادق ع می فرماید: الذّکر ذکران: ذکرٌ خالصٌ یوافقه القلب و ذکرٌ صارفٌ ینفی ذکرَ غیره. یعنی: ذکر بر دو گونه است: ذکر خالص که با دل سازگار و همراه است و ذکر باز دارنده که یاد هر کس جز او را از دل می برد.
اقسام ذکر به اعتبار فاعل: یک:ذکر اعضا و جوارحی، دو: ذکر زبانی سه: ذکر جلی چهار: ذکر خفی یا مخفیانه پنج: ذکر قلبی.
در باره ذکر خفی خداوند می فرماید: و اذکر ربک فی نفسک تضرعاً و خفیةً و دون الجهر من القول بالعدو و الآصال و لا تکن من الغافلین. یعنی: و پروردگارت رت در دل خود به تضرع و ترس ، بی آنکه صدای خود را بلند کنی ، هر صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش. اعراف 205
پیامبر ص : خیر الذکر الخفی ؛ یعنی: بهترین ذکر ، ذکر خفی و پنهان است.
آثار و ثمرات ذکر
اثرات زیادی در آیات و روایات برای ذکر بیان شده که به چند تا از آنها اشاره می نماییم:
یک: زنده شدن دل، علی ع :فی الذکر حیاة القلوب
دو: دوری شیطان، علی ع: ذکر الله مَطردةُ الشیطان؛ یاد خدا باعث راندن شیطان است
سه: نیکو شدن اعمال، علی ع: من عمّر قلبه بدوام الذکر حسنت افعاله فی السّر و الجهر ؛ هر که دل خویش را با یاد پیوسته خدا آباد کند، در نهان و آشکار نیک کردار شود
چهار: نزول رحمت الهی؛ علی ع: بذکر الله تنزل الرحمة
پنج: رسول الله ص: من أکثر ذکر الله أحبه؛ هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش دارد
شش: توجه و یاد خدا نسبت به ذاکر؛ واذکرونی أذکرکم؛ مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم، بقره 152
هفت: آرامش؛ الذین آمنوا و تطمئنُّ قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئنُّ القلوب ؛ آنان که ایمان آوردند و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد؛ بدانید که با یاد خدا دلها آرام می گیرد. رعد 28
امام العارفین و زینت عابدین امام سجاد ع در مناجات الذاکرین حقایق زیادی را از ذکر و حقیقت ذکر برای ما روشن می کند :
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اِلـهى لَوْلاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِکَ، لَنَزَّهْتُکَ مِنْ ذِکْرى اِیّاکَ، عَلى اَنَّ
خدایا اگر پذیرفتن فرمانت واجب نبود تو را پاکتر از آن مى دانستم که من نام تو را به زبان آرم گذشته از این که
ذِکْرى لَکَ بِقَدْرى لا بِقَدْرِکَ، وَما عَسى اَنْ یَبْلُغَ مِقْدارى حَتّى اُجْعَلَ
ذکرى که من از تو کنم به اندازه فهم من است نه به مقدار مقام تو و تازه مگر چه اندازه امید است قدرم بالا رود که
مَحَلاًّ لِتَقْدیسِکَ، وَمِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنا جَرَیانُ ذِکْرِکَ عَلى اَلْسِنَتِنا،
محل تقدیس تو قرار گیرم و از بزرگترین نعمتهاى تو بر ما همان جریان داشتن ذکر تو بر زبان ماست
وَاِذْنـُکَ لَنا بِدُعآئِکَ وَتَنْزیهِکَ وَتَسْبیحِکَ، اِلـهى فَاَلْهِمْنا ذِکْرَکَ فِى
و همان اجازه اى است که براى دعا کردن و به پاکى ستودنت به ما دادى خدایا پس ذکر خویش را به ما الهام کن در
الْخَلاءِ وَالْمَلاءِ، وَاللَّیْلِ وَالنَّهارِ، وَالاِْعْلانِ وَالاِْسْرارِ، وَفِى السَّرّآءِ
خلوت و جلوت و شب و روز و آشکار و نهان و درخوشى
وَالضَّرّآءِ، وَآنِسْنا بِالذِّکْرِ الْخَفِىِّ، وَاسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَل الزَّکِىِّ، وَالسَّعْىِ
و ناخوشى و ما را به ذکر خفى و پنهانت مأنوس کن و به کار پاکیزه و کوشش خداپسند
در این دعا به چهار موضوع اشاره می شود: توفیق و ذکر و شکر و ستار العیوب بودن پروردگار؛
در جلسه قبل به موضوع توفیق الهی و ذکر پرداخته شد.
شکر:
وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ
در این فراز از دعا از خداند می خواهیم که ما را مهیا و آماده ی شکر گذاری کند، حضرت سلیمان ع که به سرزمین مورچگان رسید با لشکریان خود که از جن و انس و پرندگان همه بودند، یکی مورچه هشدار داد که به لانه های خود بروند تا پایمال سلیمان و لشکرش نشوند، سلیمان ع شنید فرمود:
فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ؛ یعنی:
پس سلیمان از گفته وى با تبسّم بخندید و (به شکرانه حس کلام و درک مرام او) گفت: پروردگارا، مرا الهام کن که نعمتى را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشتهاى سپاسگزارم و عملى شایسته که تو آن را بپسندى به جا آورم و مرا به رحمت خویش در زمره بندگان شایستهات در آر. سوره نمل آیه 19
حقیقت شکر چیست؟
در کوتاه سخن شکر هر نعمت یعنی به کار بستن آن نعمت در جایی که خداوند آن را قرار داده است؛ و سر اینکه حضرت سلیمان نبی ع و پیامبر اکرم ص در این دعا از کلمه ی أوزعنی استفاده کرده همین نکته است، چونکه شکر اگر فقط به زبان بود دیگر نیازی نبود که بفرماید که ما را برای چنین کاری آماده کن و مهیا کن.
مثلاً شکر نعمت زبان سالم فقط به این نیست که بگوییم خدایا شکرت که از نعمت زبان برخوردارمان کردی، ولی بعد مثلاً غیبت هم بکنم، یعنی شکراز این نعمت که بتوان غیبت کنم؟! بلکه به این است که حقوق زبان و فرایض زبان را عمل کنیم و آن را از نافرمانی و معصیت الهی دور بداریم. در رساله حقوق امام سجاد ع برای تک تک اعضا و جوارح و بعضی نعمت های دیگر حقوقی بیان فرموده اند. و فریضه ی اعضا و جوارح را هم جستجو نمایید.
امام علی ع : شکر کل نعمة الورع عن محارم الله؛ یعنی: شکر هر نعمتی ، پرهیز کردن از حرام های خداوند است.
شکر هر نعمت معرفت آن نعمت است؛ امام صادق ع : من انعم الله علیه بنعمة فعرفها بقلبه، فقد أدّی شکرها؛ یعنی: کسی که خداوند نعمتی به او ارزانی دارد و در دل آن را به عنوان نعمت خدادادی بشناسد ، هر آینه شکر آن نعمت را گزارده است.
آثار شکر چیست؟
ثمرات شکر زیاد است که به چند مورد اشاره می شود:
1- افزایش و فزونی نعمت؛ خداوند در قرآن در این مورد می فرماید:
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ
و (به خاطر آرید) زمانى که پروردگارتان اعلام کرد که اگر شکر گزارید حتما بر (نعمتهاى) شما مىافزایم، و اگر کافر شدید یا ناسپاسى کردید البته عذاب من بسیار سخت است
. سوره ابراهیم آیه 7
رسول الله ص: ما فتح الله علی عبد باب شکر فخزن عنه باب الزیاده؛ یعنی: خداوند در شکر را بر بنده ای نگشود که در فزونی را بر او ببندد.
2- رستگاری و سعادت؛ خداوند می فرماید:
وَاذکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
و به یاد آرید هنگامى که او شما را جانشینانى (در روى زمین) پس از قوم نوح قرار داد و شما را در آفرینش جسم و نیروهاى بدن فزونى بخشید. پس نعمتهاى خدا را به یاد آرید، باشد که رستگار گردید. سوره اعراف آیه 69
3- خشنودی و رضایت پروردگار ؛ خداوند در این باره می فرماید:
إِن تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِن تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ
اگر کفر بورزید بىتردید خداوند از شما بىنیاز است و (به او ضررى نمىزنید لکن از روى رحمت) کفر را بر بندگانش نمىپسندد، و اگر شکرگزارید آن را براى شما مىپسندد. سوره زمر آیه 7
4- رفع عذاب الهی؛
مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَکَانَ اللّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا
اگر شکرگزارى کنید و ایمان آورید، خدا به عذاب شما اقدام نمىکند که خداوند حقشناس آگاه است. سوره نساء آیه 147
5- ترک گناه و فساد؛
وَاذْکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتًا فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ
و به یاد آرید هنگامى که شما را جانشینانى پس از قوم عاد قرار داد و شما را در روى زمین جاى داد که از مواضع هموارش قصرها (ى تابستانى) مىسازید و از دل کوهها تراشیده خانهها (ى زمستانى) مىسازید پس نعمتهاى خدا را متذکر شوید و در روى زمین تبهکارانه به فساد برنخیزید. سوره اعراف آیه 74
شکر از منظر دیگر
امام رضا ع : من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکر الله عز وجل؛ یعنی: هر که در قبال خوبی مردم تشکر نکند، از خداوند هم تشکر نکرده است.
امام سجاد ع : أشکرکم لله أشکرکم للناس؛ یعنی: سپاسگزارترین شما ، سپاسگزارترین شما از مردم است.
در این دعا به چهار موضوع اشاره می شود: توفیق و ذکر و شکر و ستار العیوب بودن پروردگار و نگهداری از افتادن به گناه
در دو پست قبلی به موضوعات توفیق الهی و ذکر و شکر مختصراً پرداخته شد.
واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ
ستارالعیوب
خداوند اگر ستار العیوب نبود ما از رسوایی باید چه می کردیم.
اما روز قیامت یوم تبلی السرائر هست؛ در آن روز که یوم البروز و یوم الظهور است اسرار درون آشکار می شود؛ در آیه 41 سوره الرحمن نیز آمده: یعرف المجرمون بسیماهم؛ یعنی: در قیامت مجرمان از چهره هایشان شناخته می شوند.
در سوره مبارکه عبس خداوند می فرماید:
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ (38) ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ (39) وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ (40) تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ
چهرههائى در آن روز گشاده و نورانى است، ﴿38﴾ خندان و مسرور است؛ ﴿39﴾ و صورتهایى در آن روز غبارآلود است، ﴿40﴾و دود تاریکى آنها را پوشانده است
در این روز از خداوند ابصر الناظرین می خواهیم گناهان ما را به پوشش و ستاریت خود بپوشاند و ما را بدین وسیله از گناه حفظ کند.
در دعای کمیل می خوانیم:
اَللّهُمَّ لا أجِدُ لِذُنُوبی غافِراً ، وَ لا لِقَبائِحی ساتِراً ، وَ لا لِشَیء مِنْ عَمَلِی الْقَبیحِ
بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ ، لا اِلـهَ إلاّ أنْتَ ، سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ، ظَلَمْتُ نَفْسی ، وَ تَجَرَّأْتُ
بِجَهْلی
خدایا!آمرزندهاى براى گناهانم و پردهپوشى براى زشتکاریهایم و تبدیل کنندهاى براى کار زشتم به
زیبایى،جز تو نمىیابم معبودى جز تو نیست،پاک و منزّهى و به ستایشت برخاستهام،به خود
ستم کردم
در فراز دیگری از دعای کمیل می خوانیم:
اَللّهُمَّ مَوْلای کَمْ مِنْ قَبیح سَتَرْتَهُ ، وَ کَمْ مِنْ فادِح مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ ، وَ کَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَیْتَهُ
، وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ ، وَ کَمْ مِنْ ثَناءٍ جَمیلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ .
خدایا!اى سرور من چه بسیار زشتى مرا پوشاندى و چه بسیار بالاهاى سنگین و بزرگى که از من
برگرداندى و چه بسیار لغزشى که مرا از آن نگهداشتى و چه بسیار ناپسند که از من دور کردى و
چه بسیار ستایش نیکویى که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردى،
پروردگارا ما به حفظ خودت محافظت کن و از گناه نگهدار و ما را آنی و کمتر آنی به خودمان وامگذار، خدایا پیش تو که آبرویی برای ما باقی نمانده ، اللهم لا تکلنی الی نفسی طفة عین ابداً
یا ابصر الناظرین
ای بیناترین بینایان
نماز و روزه تان مقبول درگاه الهی التماس دعا
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#شرح_دعای_روز_پنجم_ماه_مبارک_رمضان ( #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی )
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ
خدایا در این روز مرا از آمرزش جویان درگاهت قرار ده
وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ
و قرار ده مرا در این روز از بندگان شایسته و فرمانبردارت
وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ
و در این روز مرا از دوستان نزدیکت قرار ده،
بِرَأْفَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
به حق مهربانیات، ای مهربانترین مهربانان
شرح فرازهای دعا:
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ
خدایا من را در این ماه رمضان جزو مستغفرین قرار بده، برای استغفار، باید شرایط استغفار را داشت. کسی که مال حرام خورده که با استغفار کارش درست نمیشود. باید برود و صاحبان مال را راضی کند.
با مال حرام و رشوه و ربا رشد کردهای، حال که توبه میکنی باید بروی سود ربا را به صاحبان آن بازگردانی. غذای کم و حلال بخوری تا گوشتهای تنت که با مال حرام پرورش یافتهاند، آب شوند.
کسی که شب تا صبح پای کار حرام نشسته، باید شبها احیا نگه دارد و عبادت کند. از جمله در شب 15 شعبان که احتمالاً شب قدر است که تمام مقدّرات ما در آن نوشته میشود.
خدایا مرا از مستغفرین قرار بده! یعنی اینکه واقعاً استغفار کنم و اگر مال حرامی دارم، آن را حلال کنم. به گناهی که قبلاً کردم فکر نکنم و از آن لذت نبرم. حالا زبانی هم استغفار کنیم، خوب است. بعد از نماز مغرب هم 70 بار استغفار وارد است.
نتیجهی استغفار کردن چیست؟
«من اکثرالاستغفار» کسی که زیاد استغفار کند، 4 چیز به دست میآورد :
«جعل الله له من کل همٍ و غمٍ فرجا» اگر غم و غصه دارد، غم و غصهاش بیرون میآید.
دوم «من کل خوفٍ امنا» گاهی اخبار ناخوشایند را میدهند.
اگر استغفار کنی، هیچ خبری نمیشود.
اگر استغفار کردهای از کسی نترس و فقط از خدا بترس.
سوم «من کل ضیق ٍ مخرجا» صاحبخانه تو را جواب کرده؟ سفتههایت عقب افتاده؟ گرفتاری؟ اگر استغفار کنی همه اینها درست میشود.
اگر در گرفتاری هستید، اگر مشکل ازدواج دارید، اگر منزل میخواهید، استغفار کنید، خدا گره از کارهاتان باز میکند. اما باید شرایط استغفار را هم مراعات کرد.
شرایط استغفار چیست؟
شخصی در محضر حضرت علی علیهالسلام گفت: ”استغفرالله” امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: ”مادرت به عزایت گریه نماید، آیا میدانی استغفار چیست؟ همانا استغفار درجه علیین است و آن اسمی است که به شش معنی واقع میگردد:
اول پشیمانی بر گذشته میباشد،
دوم عزم و اراده برای دوری از آن گناه تا ابد،
سوم حق مخلوقات را ادا نمایی تا خدا را پاک و مطهر ملاقات کنی و حقی از مخلوقات بر عهده تو نباشد،
چهارم اینکه به سوی هر فریضهای که ضایع نمودهای روی آورده و حق آن را ادا کنی،
پنجم اینکه گوشتی را که به واسطه حرام روییده شده به واسطه اندوهها آب کنی تا پوست به استخوان چسبیده و گوشت تازه بین آنها روییده شود
و ششم اینکه درد و رنج فرمان برداری و اطاعت را به جسم بچشانی چنان چه شیرینی معصیت را به آن چشانده بودی،
پس در آن هنگام میتوانی بگویی ”استغفرالله”که در این روز ما هم از خداوند میخواهیم جزء مستغفرین واقعی که امیر مؤمنان علی علیهالسلام در مورد آن توضیح فرمودهاند قرارمان داده و توبه ما را بپذیرد...
و چهارم اینکه «ورزقه من حیث لایحتسب» از جایی که گمان نداری و فکرش را نمی کنیم روزی می رسد . همسفر خوب پیدا میکنی، یک زن خوب نصیبت می شود و...
رزق تنها پول نیست!
رزق همهاش پول نیست. در احادیث بسیار بیان شده که اگر فلان کار را بکنی ، رزقت زیاد می شود ، منظور از رزق ، رزق معنویاست، رفیق خوب رزق است، همسفر خوب هم رزق است. هر وقت میخواهید مسافرت بروید، چند بار استغفار کنید تا یک همسفر خوب داشته باشید.
وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ
خدایا من را از بندگان شایسته خودت قرار بده. فرمانبردار تو باشم. اطاعت تو را کنم. خدا آدم فرمانبردار را دوست دارد.
هنگامی که بنده در پیشگاه خداوند دارای مقام و منزلت است که واجبات الهی را انجام داده و از محرمات او بپرهیزد. آنگاه است که آن بنده به عنوان بنده صالح که مطیع پروردگار خویش است قرار خواهد گرفت که در این روز ما نیز از خداوند میخواهیم که ما را جزء بندگان صالح که مطیع اوامر او میباشند، قرار دهد.
وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ
همان طور که در روایات و آیات آمده است کسانی مقرب درگاه الهی قرار میگیرند که هیچ گاه از یاد خداوند در تمام لحظات عمر و حیات خویش غافل نگردند و بندگی خدا را فقط برای رضای خداوند انجام دهند که برای فهم بیشتر به نمونه بارز آن حضرت امیر مؤمنان علی علیهالسلام اشاره میکنیم که در مناجات با خداوند چنین فرمودند: ”الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لاطمعا فی جنتک لکن وجدتک اهلا للعباده فعبرتک” ”بار خدایا! تو را به خاطر ترس از جهنمت و یا به جهت طمع به بهشتت عبادت نمیکنم، بلکه تو را شایسته عبادت یافتم، پس تو را عبادت میکنم”(4 ) ما نیز در این روز از خداوند میخواهیم که به حق لطف و رحمتش ما را از دوستان و اولیاء و مقربان درگاهش قرار دهد. انشاء الله که تابع باشیم.
بهشت خدا جدا از بهشت معمول است
بهشت معمولی برای کسانی است که غذا و حوری میخواهند؛ اما آنها که خود خدا را میخواهند و عبادت را برای خود خدا کردند و نه برای ترس از جهنم، آنها در بهشت خدا وارد میشوند. آیه قرآن هم وجود دارد. «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» از خدا بخواهیم که در آن بهشت قرار بگیریم. جنت فردوس، جنت عدن جنتهای متعدد وجود دارد ولی جنت خدا عالی است.
بِرَأْفَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
میگوید: خدا به مهربانی خودت، دعاهای ما را مستجاب کن. ای خدایی که رحمتت از همه رحمها بیشتر است.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#شرح_دعای_روز_پنجم_ماه_مبارک_رمضان ( #آیت_الله_محمد_علی_گرامی )
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
خدایا مرا در این روز از توبهکنندگان و استغفار کنندگان، قرار ده و از بندگان صالح مطیع خود، مقرر فرما و هم در این روز مرا از دوستان مقرب درگاه خود قرار ده، به حق لطف و رأفتت، اى مهربانترین مهربانان عالم.
راز عظمت توبه و استغفار:
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ
خدایا مرا در این ماه جزو کسانی قرار ده که استغفار میکنند:
راز عظمت توبه، از نظر اسلام و این که توبه کنندگان محبوب خدا هستند، «ان اللّه یحب التوابین؛ بقره، آیه 222» به وجود آمدن انقلاب روحى به وسیله توبه است.
در روایت است که خداوند میفرماید؛ ناله گنهکاران نزد من از تسبیح ذکرگویان محبوبتر است و برخى گمان کنند این قبیل روایات ما را دعوت به فساد کرده است.
ولى نه ... چنین نیست، این قبیل روایات نشان دهنده عظمت انقلاب روحى است که چگونه شخص گناهکارى که از عمل زشت خود پشیمان و قصد بازگشت به راه راست را دارد، با برنامه و ایجاد انقلاب روحى، ره صد ساله مىرود، این افراد از نظر تکامل شاید به مراتب زودتر از بسیارى افراد به نتیجه مىرسد و بارها شواهد این موضوع در طى تاریخ ملتها دیده شده است.
لذا این حدیث دعوت به گناه نیست بلکه دعوت به استفغار بعد از گناه است از خدا میخواهیم پوشش این گناهان را تا دیگران اعم از ملائکه و انسانها و حتی زمینی که در آن گناه شده است، آن گناه را نبینند ؛و البته حضرت حق، آن گناه را از دید و نگاه دیگران مخفی و پاک میکند به شرط این که توبه؛ توبه واقعی باشد
معنای قنوت:
وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ
خدایا، من در این ماه، از جمله بندگان خالص تو باشم که در حال قنوت هستند:
قنوت به معنای تضرع و دعاست، و دعا و تضرع هم از مصادیق قنوت است ؛ قنوت گاهی به معنای مطلق خضوع و خشوع در خانه خداست؛ ما در این فقره از دعا میخواهیم که خدایا من در این ماه از بندگان صالحی باشم که خضوع و خشوع در برابر تو دارند.
انسانها سه دستهاند:
وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ
خدایا من را در این ماه از اولیاء مقربین؛ خودت قرار ده و این درخواست بسیار مهمی است در سوره واقعه انسانها را به سه دسته تقسیم می کند؛
اصحاب یمین ؛اصحاب شمال و مقربین ؛ مقربین کسانی هستند که قدرت خلاقیت دارند و در قیامت هر چه بخواهند همان می شود « وَ فاکِهَةٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُون؛ واقعه آیه 20» خدایا مرا از اولیائت قرار ده و به مقام ولایت برسان.
فرق ولی و حجت:
مرحوم میرزای قمی در سفری که به کاظمین داشت وقتی شنید«موذن» می گوید: « اشهد ان علیاً حجة الله» موذن را صدا کرد و از او پرسید: چرا نسبت به امیر المومنین(ع) گفتی «حجت الله» حجت الله که آسید محسن اعرجی از علماء است؛ بگو. «ولی الله»، که اشاره به مقام ولایت کلیه و مطلقه حضرت امیر(ع) است، به هر مرجع تقلیدی هم میتوان گفت حجت الله، چرا که حکم او برای مقلدش حجت است.
لذا «حجت الله» گفتن برای حضرت امیر(ع) بسیار کوچک است؛ در اینجا از خدا درخواست ولایت می کنیم و البته خود ولایت هم مطلق و مقید است و درجاتى دارد که در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد.
بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
توسل من به مقام مهربانی توست؛ ای کسی که از هر رحم کنندهای مهربانتر هستی.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#شرح_دعای_روز_پنجم_ماه_مبارک_رمضان ( #حجت_الاسلام_جواد_محدثی )
أَللّـهُمَّ اجْعَـلْنى فيهِ مِنْ الْمُسْتَـغْـفِرينَ وَاجْعَلْنى فيهِ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ اْلقانِتينَ وَاجْعَلنى فيهِ مِنْ أَوْلِيآئِـكَ الْمُقَـرَّبينَ بِرَأْفَـتِكَ يـا أَرْحَـمَ الرّاحِـمينَ .
فرازهای این دعا عبارت است از:
استغفار
عباد صالح و قانت
اولياى خدا
استغفار:
از ته دل نيست در ميخانه، استغفار ما خوابها در پرده دارد ديده بيدار ما سبحه بركف، توبه بر لب، دل پر از ذوق گناه معصيت را خنده مى آيد زاستغفار ما
ندامت از گناه و پشيمانى از خطا و تصميم بر ترك معصيت در آينده و آمرزش خواهى از خداوند، عناصر اصلى توبه و استغفار است.
اگر استغفار، به گفتن «استغفراللّه » بود، همه مردم جزء مستغفرين بودند. امّا، اين نيست.
پيشواى پاكان و امير پرواپيشگان، على بن ابى طالب عليه السلام فرموده است:
«استغفار، درجه و مرتبه عليّين و انسانهاى بلندمرتبه است و 6 مرحله دارد:
1 ـ پشيمانى از گذشته
2 ـ تصميم بر ترك گناه در آينده
3 ـ پرداخت حقوق مردم، تا آنكه خدا را ملاقات كنى
4 ـ جبران فرايض و واجبات ترك شده
5 ـ از بين رفتن گوشتهاى روييده از حرام در بدن
6 ـ چشاندن سختى طاعت به بدن، براى جبران خوشى معصيت.»[1]
در دعاى امروز، خواسته ايم كه خداوند ما را از استغفار كنندگان قرار دهد. استغفار واقعى از «توبه» جدا نيست و توبه، مرحله قلبى و عملى استغفار است. بازگشت از باطل به حق، بازگشت از معصيت به طاعت، از خيانت به خدمت، از ريا به اخلاص، از ستم به عدل و انصاف، از هوسبازى به تقوا،استغفار واقعى، از «عمل صالح»، كه جبران كننده ضايعات گناه باشد، جدا نيست. استغفار، بايد به دنبالش اصلاح و عمل صالح باشد وگرنه به لفظ گفتن و بر زبان آوردن، استغفار واقعى نيست.
عباد صالح و قانت
در فراز دوّم خواسته ايم كه ما را از بندگان صالح و قانت قرار دهد.
بنده صالح، كسى است كه «صالحات» را انجام دهد، اعمال خوب و شايسته و بجا و مفيد و خداپسند.
در قرآن كريم، حضرت شعيب، بنده صالح به شمار رفته است. شعيب، مردم را به خداپرستى، وزن و سنجش عادلانه در روابط اقتصادى و فساد نكردن در زمين دعوت مى كرد. (سوره هود، آيات 84 تا 88).
در آيه اى ديگر، «صالحين»، كسانى به شمار رفته اند كه به خدا و روز قيامت باور داشته باشند و به معروف، امر كنند و از منكر جلوگيرى نمايند و در كارهاى خوب، سرعت بگيرند.(آل عمران، آيه 114).
مى بينيم،كه در عمل و تفكّرِ «عبد صالح» اينها نهفته است:
ـ ايمان به مبدأ و معاد
ـ تلاش در جهت قسط و عدالت اقتصادى
ـ پيشتازى و پيشاهنگى در خوبيها
ـ مبارزه با فساد و منكرات
ـ گسترش معروف و خوبيها.
اينها همه، نشان دهنده طاعت و اطاعت يك «بنده» از «خدا» است و «قانت» نيز به معناى مطيع مى باشد آن كس مى تواند «عمل صالح» كند كه «عبدصالح» و «بنده مطيع» و گوش به فرمان خداوند باشد.
اولياى خدا:
ولىّ خدا، يعنى دوست خدا، هم پيمان با خدا، هم جبهه و هماهنگ با جبهه خداپرستان و صف موحّدين.
در قرآن در مورد اينگونه «ولايت»، كه نوعى همبستگى، همدلى و هم خط بودن است، سه اصطلاح بيان شده است:
1. اولياء الشيطان
2. اولياء الطاغوت
3. اولياء اللّه
يعنى كسانى كه شيطان، ولىّ و سررشته دار آنهاست، يا طاغوت، يا كه در سايه آرام بخش و سازنده «ولايه اللّه » آرميده اند.
آنكه در «ولايت اللّه » قرار گيرد، هرگز در دلش ترس و هراسى و بيم و اندوهى راه نخواهد يافت. اين قرآن است كه مى گويد:
«اِنَّ اَولِياءَ اللّه ِ لاخَوفٌ عَلَيهِم وَلاهُم يَحزَنُون » (يونس، آيه62) = (نفى ترس و غم از اولياء خدا)
آنكه «ولايت اللّه » را داشته باشد، از ظلمات به نور وارد مى شود:
«أللّه ُ وَلِىُّ الذّينَ آمَنُوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُلُماتِ اِلَى النُّورِ» (بقره، آيه 257).
آنكه خداوند، ولىّ او باشد، به مبارزه در راه خدا و بر ضدّ طاغوت برمى خيزد. اين ولايت، از ايمان سرچشمه مى گيرد و مؤمن به خدا، ولىّ او نيز هست.
«اولياءاللّه » كسانى اند كه در صفات و چگونگى عمل، سنخيّت و تشابهى با اوصاف الهى داشته باشند. اولياء خدا اهل تقوا هستند. قرآن كريم، با صراحت و لحنى انحصارى مى گويد:
جز متقين و پرهيزكاران، كسى از اولياء خدا نيست: «اِنْ اَولِيائُهُ إلاَّ المُتَّقُونَ».(انفال، آيه 34).
«ولايت»، انسان را به «قرب» مى كشاند. و چه مقامى بالاتر و والاتر از قرب به اللّه ؟! «قرب»، بالاترين بهاى عبادت و تقواست و «هجران»، سخت ترين عذاب ها براى اهل معرفت و محبّت.
على عليه السلام در دعاى كميل مى فرمايد:
«خدايا اگر مرا بر آتش دوزخ افكنى، بر شعله هاى سوزانش صبر مى كنم، امّا برفراق و دورى تو چگونه شكيبايى كنم؟» (فَكَيفَ اَصبِرُ عَلى فِراقِكَ...)
خواجه عبداللّه انصارى گويد:
«الهى... اگر ما را به دوزخ فرستى، با تو دعوى دار نيستيم،
و اگر به بهشت برى، بى جمال تو خريدار نيستيم،
مطلب ما برآور، كه جز وصال تو طلبكار نيستيم».
رمضان، فرصتى گرانبهاست تا براى دست يافتن به قله رفيع «ولايت اللّه »، و پرواز بر ستيغ بلند و ايمنِ «قرب الهى» بكوشيم.
اين گوى و اين ميدان، اين زمينه و فرصت، و اين هم امكان پرواز و پيشرفت براى هر كس كه «بخواهد». خسران زده و زيانكار آنكه رمضان بر او بگذرد ولى قدمى به سوى خدا برندارد. اين ماه، به پايان برسد ولى او هنوز رفتن در «راه» را هم شروع نكرده باشد.
اى خداى مهربان! به پاس كرم و لطفت، ما را توفيق و يارى ده تا:
از مستغفرين باشيم، اهل صلاح و اصلاح گرديم، از زمره بندگان و قانتين باشيم، و از اولياء اللّه ... كه به مقام «قرب» رسيده اند.
-------------
[1] ـ نهج البلاغه، صبحى صالح، حكمت 417.
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#شرح_دعای_روز_پنجم_ماه_مبارک_رمضان ( #حجت_الاسلام_داود_نوروزی )
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم اجعلنی فیه من المستغفرین و اجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین, و اجعلنی فیه من اولیائک المقربین، برأفتک یا ارحم الراحمین
بار الها!
در این روز مرا از جمله استغفار کنندگان حقیقی قرار ده
مرا در زمره بندگان خداترس و صالح خویش به شمار آور
و مرا در این روز از هم نشینان خاص خود قرار ده
به حق دوستی و شفقتت ای مهربان ترین مهربانان
در دعای روز پنجم سه موضوع مطرح شده: استغفار و بندگان شایسته و فرمانبردان و اولیای مقرب درگاه الهی و در این فرصت فراز اول دعا یعنی آمرزش طلبان
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ
استغفار کنندگان
قال رسول الله ص: خیر الدعا الاستغفار؛ یعنی: بهترین دعا آمرزش خواهی است.
در جای دیگر می فرماید: خیر العبادة الاستغفار؛ یعنی: بهترین عبادت ، استغفار و طلب آمرزش است.
استغفار مقدمه برای توبه است مثل وضو برای نماز و مقدمه واجب ، واجب است.
استغفار و آمرزش خواهی یعنی پاکسازی و پالایش انسان از گناه " استغفروا ربکم " ؛ و توبه یعنی بازگشت به خدا و ارزش های الهی و آراستگی به آن " توبوا الی الله "؛ بعد از پاکی توسط استغفار.
برای آشنایی بهتر و بیشتر از استغفار و آمرزش خواهی چند آیه از کتاب انسان سازی قرآن می آوریم:
1-وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ؛ ترجمه:
و اگر آنها هنگامى که به خویشتن ستم کردند نزد تو مىآمدند، آن گاه از خداوند آمرزش مىخواستند و رسول خدا نیز براى آنها طلب آمرزش مىکرد بىتردید خدا را بسیار توبهپذیر و مهربان مىیافتند. سوره مبارکه نساء آیه 64
در این آیه به این معنی پی می بریم که طلب آمرزش و استغفار از شخص وجیه و آبرومند برای گناهکاران، در نزد خدا انجام می پذیرد؛ یعنی توسل ، ولی توبه تنها از خود شخص خطاکار برای خود قابل انجام است؛ و از این آیه ، پاسخ کسانی که توسل به پیامبر و امامان را نوعی شرک می پندارند ، روشن می شود ؛ زیرا این آیه به صراحت می گوید: رفتن به سراغ پیامبر ص و شفیع قرار دادن او در درگاه خدا و وساطت و استغفار او برای گناهکاران موثر است و موجب پذیرش توبه و رحمت الهی خواهد شد. البته چنین شفاعتی نیازمند به وجود زمینه و شایستگی و آمادگی در خود خطاکاران است.
2- وَاسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا.
ترجمه: و از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهى مهربان است. نساء آیه 106
3- اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ
ترجمه: [مىخواهى] برایشان آمرزش بخواه، یا برایشان آمرزش نخواه، اگر هفتاد بار هم برایشان آمرزش بخواهى، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید. این به سبب آن است که آنها خدا و رسول او را انکار کردند، و خداوند مردم نافرمان را هدایت نمىکند.سوره توبه آیه 80
در این آیه حد و حدود و مرز توسل و شفاعت را برای ما باز گو می کند، چون که آنها در جنگ تبوک از دستورات خدا و پیامبر سرپیچی کردند و مومنین را تمسخر کردند. شان نزول آیه در باره جنگ تبوک است.
4- إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ....وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه: جز این نیست که مؤمنان [واقعى] کسانى هستند که به خدا و پیامبرش گرویدهاند، .... و ای پیامبر برایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است. سوره نور آیه 62
این آیه هم توسل و شفاعت را اثبات می کند.
5- وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى
ترجمه: و دیگر این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او روى کنید تا شما را از بهرهاى نیکو تا مدتى معین بهرهمند سازد. سوره هود آیه 3
در این آیه هم به ای نکته که استغفار و طلب آمرزش مقدمه برای توبه هست اشاره شده است.
6- وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ
ترجمه: و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس، به سوى او بازگردید، تا ابر و باران را بر شما ریزان فرستد و نیرویى بر نیروى (جانى و مالى) شما بیفزاید، و مجرم و گنهکار (از او) روى مگردانید. سوره هود آیه 52
در این آیه هم آمرزش خواهی را مقدمه و قبل از توبه بیان فرموده است.
7- وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ
ترجمه: و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان] است. سوره هود آیه 90
استغفار در آینه روایات:
1 - آمرزش خواهی برطرف کننده بوی بد گناهان؛
علی ع : تَعَطَّروا بالاستغفار لا تَفضَحکم روائحُ الذُّنوب؛ ترجمه: با آمرزش خواهی، خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.
2 - آمرزش خواهی باعث نوشته نشدن گناه در نامه اعمال؛
امام صادق ع : إنّ العبد إذا أذنب ذنباً أُجّل من غدوةٍ الی اللیل ، فإن أستغفر الله لم یُکتَب علیه . ترجمه: هر گاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می شود. اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی شود.
3 - آمرزش خواهی باعث افزونی روزی
سوره مبارکه هود آیه 3 و سوره نوح آیه 10 دلیل بر ریزش رحمت الهی به وسیله استغفار است.
امام علی ع : الاستغفار یزید فی الرزق. ترجمه: آمرزش خواهی، روزی را می افزاید.
امام علی ع : إستغفر ترزق. ترجمه: استغفار کن تا روزی داده شوی.
4 - آمرزش خواهی مقربان؛
رسول الله ص : إنه لَیُغانُ علی قلبی ، و إنّی لأستغفرُ الله فی کلّ یومٍ سبعینَ مرّةً. ترجمه: گاه قلبم را غبار می گیرد و من روزی هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش می طلبم.
آورزش خواهی بیهوده؛
امام علی ع: الإستغفارُ مع الإصرار ذنوبٌ مجدَّدةٌ . ترجمه: آمرزش خواهی ها با وجود ادامه دادن به گناه ، خود گناهانی تازه اند.
و إجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین
به این خاطر پیامبر اکرم ص صالحین عباد را با قانتین بیان فرموده که این دو لازم و ملزوم هم هستند، بندگان شایسته و مطیع پروردگار؛ مثل ایمان و عمل صالح که در قرآن این دو صفت از بنگان خوب خدا با هم آورده شده اند.
بندگان صالح و شایسته ی خدا با اطاعت از دستورات و فرامین الهی و ترک نواهی خداوند به این درجه می رسند .
ملا فتح الله کاشانی چند ویژگی برای بندگان صالح خدا بیان می کند:
1 -عمل به ارکان اسلام
«اِلاّ مَن تابَ و ءَامَن و عَمِلَ عملاً صالحا ... ؛ مگر آن کس که توبه کرد و کاری شایسته کرد، پس آن گروه اند که خدا، بدی های ایشان به نیکی ها بَدَل کند. زیرا که خدا آمرزنده مهربان است.»
(یعنی) مگر آن کس که توبه کند از شرک و بگرَوَد به خدا و رسول و بکند کار شایسته، یعنی به ارکان اسلام عمل نماید، پس آن گروه، بَدَل کند خدایْ گناهان آنان را به نیکویی ها. یعنی سوابق معاصی را به وسیله توبه، محو کند و طاعات، به جای آن ثبت نماید؛ یا بَدَل کند ملکه معصیت را در نفس، به ملکه طاعت. و نزد بعضی این آیه به معنی آن است که سیّئاتی که در اسلام کرده باشند به حسنات بَدَل کند اگر توبه کنند. و نیز گفته اند: خداوند از توبه کاران محو سیّئه کند و بَدَل آن ثبتِ حسنه فرماید.
2 -دوری از بیهودگی
«والّذینَ لا یَشهَدونَ الزُّورَ و اِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما؛ و آن کسان که به ناحق شهادت نمی دهند و چون به [کار] بیهود بگذارند، کریم وار درگُذرند.»
یعنی بندگان برگزیده حق آنانند که حاضر نشوند به مجالس اهل کذب و مشاهده باطل، و یا گواهی ندهند به باطل و ناروا، یعنی اقامه شهادت کاذب نکنند و یا حاضر نگردند به محل اجتماع مشرکان و یهود و نصارا و یا به بازی گاهِ ایشان و یا به صحبت فاسقان و بدعت گذاران و فاسقان و یا به مجلس شرک.
و «زور» به معنی کذب و دروغ است و هیچ کذب، از شرک بدتر نیست و یا به مجلس غِنا و یا مجلسی که باطل در آن، آراسته شده است، یعنی باطل را به صورت حق نمایاندن.
پس، عبادالرحمن، متنفرّند از همنشینی با کاذبان و گناهکاران و سایر اهل فسق و بطلان؛ پس حاضر نمی شوند در مجلس ایشان و نزدیک آن نمی گردند، به جهت تنزُّه از مخالطه شرّ و اهل آن و برای صیانت دین خود از چیزی که به آن آسیب برساند. زیرا که مشاهده باطل، شرکت در آن است و از این رو گفته اند: نظر کنندگان به هر چه شریعت، تجویز آن نکرده، شریکانند با کنندگان آن؛ چه، حضور ایشان دلیل رضاست به آن و موجب کثرت اهل مجلس آن، و دیگر آن که، علت حاضر شدن در آن، به جهت استحسان نُظّار است و رغبت ایشان در نظر کردن در آن. و در مواعظ عیسی بن مریم علیه السلام واقع شده که: بپرهیزید از مجالست خطاکاران.
پس این بندگان خدا که دارای خصال و صفات ستوده هستند، اگر به چیزی ناپسند عقلاً، غیر مجوز شرعا بگذرند، بگذرند در حالتی که کریمان و بزرگواران باشند یعنی مُکرَّم نَفْس خود باشند و آن را دور دارند از آن که بایستند بر آن و تامل کنند در آن.
و مراد آن است که اگر دشنام بشنوند، از آن اِعراض نمایند و کسی که استعانت جوید از ایشان بر امر حقّی، اعانت ایشان کنند.
و گفته اند: مراد به لغوِ معاصی است. یعنی چون به اهل لغو بگذرند، زود گام برگیرند و بروند و نفس خود را بزرگ دارند از آن که توقف نمایند و با ایشان در آن کار، شروع کنند.
و لغو، فعلی است که در آن هیچ فایده نباشد و لهذا، کلمه بی فایده را لغو می گویند.
3 -گوش هوش و چشم بصیرت
«و الَّذینَ اِذَا ذُکِّروا بِایتِ رَبِّهِم لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمّا و عُمیانا؛
و آن کسان که چون ایشان را به آیات پروردگارشان پند دهند، چون کران و کوران به سجده نیفتند.»
دیگر بندگانِ حق آنانند که چون پند داده شوند به آیت های پروردگار ایشان، یعنی مواعظ قرآن، به روی در نیفتادند بر آن در حالتی که کَران باشند و نشنوند آن را، و کورانند که نبینند آن را. یعنی اقامت نکنند بر آن در حالتی که نشنوند و آن را نبینند آن چیزی را که در اوست، مانند کسی که اصلاً نشنود و نبیند چون منافقان و اتباعِ ایشان که به جهت اظهار حرص شدید ایشان بر استماع آن بر روی زمین افتند اما مانند کران و گُنگان باشند در عدم شنیدن و دیدن. مراد آن است که به گوشِ هوش شنیدند و به دیده بصیرت، جلوه های جمالِ آن را دیدند، پس مراد از نفی، نفی حال است که سمع و بَصَر است، نه نفی فعل که سجده است. حاصل اینکه، عباد الرَّحمن، از آیات الهی تغافل نورزیدند و به گوشِ طاعت شنیدند و به دیده بصیرت دیدند و از آن اعتبار گرفتند و بر وفق آن عمل نمودند.
4 -روشنی چشم
«و الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِن اَزواجِنا و ذُرّیاتِنا قُرَّةَ اَعْیُنٍ واجْعَلْنا لِلمُتتَّقینَ اِماما؛
و آن کسان که می گویند: پروردگار ما! ببخش بر ما از جفت هایمان و فرزندانمان روشنایی دیدگان، و ما را برای پرهیزگاران، پیشوا قرار ده.»
و دیگر از عبادُ الرَّحمن آنانند که از روی نیاز می گویند که: ای پروردگار ما! ببخش ما را از زنان ما و فرزندان ما کسی که روشنی دیده ها بُوَد. یعنی ما از ایشان خوشدل و شادمان باشیم. و مراد، اهالی و اولاد صالحند زیرا که مؤمن، چون اهل و وُلْدِ خود را صالح و متقی بیند، دلِ او شاد و چشم او روشن می گردد.
حاصل کلام آن است که: ایشان در دعا می گویند که تقوی و صلاحیت و علم ما را به مرتبه ای رسان که همه مردمان قصدِ ما کنند و اقتدا به ما نمایند؛ و گویند که معنی آن است که: با ما لطفی کن که چون ذکر متقیان رَوَد، ما را پیش از همه ذکر کنند و بیش از همه ستایند.
و نیز گفته اند: خدایا! توفیق ده ما را که اقتدا کنیم به کسانی که پیش از ما بودند از صُلَحا و اتقیا تا اقتدا کنند به ما، آنانی که بعد از ما باشند.
در قرآن حدود 86 بار از واژه ی صالح استفاده شده است.
پروردگرا به ما توفیقی عنایت فرما که تا با اعمالمان بتوانیم از بندگان صالح و مطیع تو باشیم
واجعلنی فیه من اولیائک المقربین
با ایمان و عمل صالح انسان مقرب درگاه الهی می گردد، یعنی ما که این خواسته را از خداوند داریم خود ما هم باید کاری کنیم که از بندگان مقرب درگاهش باشیم و آن ایمان و عمل صالح است.
وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُم بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا
فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ
ترجمه: و اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند، مگر کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند، که آنها را بدانچه کردهاند دو برابر پاداش است و آنها در غرفههاى [بهشتى] آسوده خاطر خواهند بود. سوره سبا آیه 37
اگر بخواهیم مقرب درگاه الهی باشیم باید اول مقرب مقربین او شده باشیم؛ پیامبر اکرم ص می فرماید:
أقربکم منّی غداً فی المواقف؛ نزدیک ترین شما به من در روز قیامت؛
1 - أصدقکم للحدیث کسی است که از همه راستگوتر
2 - و اداکم للامانة امانتدارتر از همه
3 - اوفاکم بالعهد پیمان نگهدارتر از همه
4 - أحسنهم خلقاً خوش اخلاق تر از همه
5 - أقربهم من الناس نزدیک تر از همه به مردم
برافتک یا ارحم الراحمین
به حق لطف و رافتت ای مهربان ترین مهربانان عالم
نماز و روزه تان قبوا التماس دعا
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#شرح_دعای_روز_ششم_ماه_مبارک_رمضان ( #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی )
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ
خدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز
وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ
و تازیانههای عذابت را بر من مزن
وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ
و از موجبات خشمت دورم بدار
بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهی رَغْبَةِ الرّاغِبینَ
با منت و بخششت بر من ببخشای ای نهایت آرزوی آرزومندان
جمله ذرات زمین و آسمان لشگر حقاند گاه امتحان
برخی از گناهان خدا را به غضب میآورد و خدا قسم میخورد که دیگر آن شخص گناهکار را نیامرزد.
شرح فرازهای دعا:
«اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ»
هر انسانی هنگامی که معصیت پروردگار خویش را مینماید یقیناً با اصرار بر آن معصیت، روزی، خوار و ذلیل خواهد شد چرا که معصیت نمودن ذات اقدس الهی، به جنگ برخاستن با اوست. به طوری که خداوند امر به عملی مینماید و در مقابل بندهای از آن سرپیچی مینماید که در آن هنگام است که آن بنده در مقابل قدرت پروردگار عالمیان خوار و ذلیل خواهد شد. اما آن رئوفیت و رحمانیت خداوند است که از بندگان خویش به سرعت راضی گشته و آنها را عفو مینماید به طوری که در دعای ابوحمزه ثمالی میخوانیم که ”انت الهی وسع فضلا و اعظم حلما من ان تقایسنی بفعلی و خطیئتی و فالعفو، العفو، العفو”(1) ”(خدایا) تویی معبود من، فضل تو گستردهتر و حلم تو بزرگتر از آن است که مرا با عمل و خطایم بسنجی پس (از تو طلب عفو و بخشش دارم) مرا ببخش، مرا ببخش، مرا ببخش” پس در این روز ما هم از خداوند میخواهیم که ما را به واسطه گناهانی که در هر لحظه از عمرمان انجام میدهیم خوار و ذلیلمان ننماید و گناهان ما را بیامرزد.”
اهل گناه ولو اگر تحصیلات عالی رتبه دانشگاهی هم داشته باشد و لباسهای فاخر به تن کند، باز هم خوار است. اما بندگی خدا را کردن باعث میشود تا محبت آن شخص به مقدار بسیار زیادی در دل دیگران باشد.
قرآن میگوید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» یعنی هر که ایمان بیاورد و عمل صالح بکند، ما هم دوستیاش را در دل مردم میافکنیم. مردم اهل عمل را دوست دارند.
تازیانه عذاب، نتیجه گناه انسان است:
«وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ»
”چه زمانی قهر خداوند انسان را میگیرد؟”
خداوند بالاتر از آن است که ما بخواهیم در مورد صفات او صحبتی کنیم اما این را باید بدانیم هنگامی انسان مورد قهر الهی قرار میگیرد که دائماً به سرپیچی از دستورات الهی پرداخته و معصیت او را انجام دهد و ما این را باید در نظر داشته باشیم که خداوند هیچ نیازی به اطاعت و فرمان برداری بندگانش ندارد چرا که او بی نیازترین بی نیازان است ”الله الصمد”(2) ”خداوند بی نیاز است” و قهر الهی برای این است که انسان خود را شناخته و به سیر کمالات و خودسازی بپردازد تا به درجات عالی انسانی برسد چرا که اگر انسان رها گذاشته میشد تا به هر کاری که میخواست دست زند، آنگاه بود که دیگر هیچ انسانی با انسانیت در روی زمین زندگی نمیکرد. ”ولولا فضل امه علیکم و رحمته لکنتم من الخاسرین”(3) ”واگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود هر آینه از زیان کاران بودید” و نباید این را فراموش کنیم که خداوند، ما را برای اینکه نافرمانی او را کنیم نیافریده است بلکه ”وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون”(4) ” و ما خلق نکردیم جن و انس را مگر ما را به یکتایی پرسش کنند” پس انسان جاهل و نادان چگونه از پروردگار خویش که بر مصلحت تمام بندگانش آگاه است سرپیچی نموده و به معصیت او مشغول میگردد، پس در این روز ما از خداوند میخواهیم که ما را جزء کسانی که قهر او بر آنان واجب گشته، قرار ندهد یعنی ما را از اطاعت کنندگان و فرمان برداران دستوراتش قرار دهد نه از نافرمانان و سرپیچی کنندگان...
الان این گرفتاریهایی که گریبان عالم بشریت را فراگرفته است هر روز خبر از آمدن سیل و طوفان است ، همه تازیانه عذاب است.
جمله ذرات زمین و آسمان / لشگر حقند گاه امتحان
سیل و رانش زمین، لشگر خدا هستند که برای عذاب بندگان مأمور هستند و برای جلوگیری از آنها نباید گناه کنیم.
«وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ»
خدایا من را از موجبات سخطت دور گردان، چیزهایی که موجب سخط توست. روایتی است که برخی گناهان خدا را به غضب میآورد و آنگاه خدا قسم میخورد که به عزت و جلال خودم دیگر تو را آمرزش نمیکنم.
حدیث هست که هفتاد گناه جاهل را میآمرزند قبل از آنکه یک گناه عالم را بیامرزند.
در سوره حمد میخوانیم: اهدنا الصراط المستقیم ”(خدایا) ما را به راه راست هدایت نما، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولضالین” ”راه کسانی که بر آنان انعام فرمودهای نه راه کسانی که بر آنان غضب نمودهای و نه گمراهان”.
انعمت علیهم چه کسانی هستند؟
جواب آن را که خداوند به چه کسانی نعمت داده است را میتوانیم با یک آیه بیان نماییم:
”و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا”(5) یعنی ”و آنان که خداوند و رسول را اطاعت کنند البته آنان (یعنی اطاعت کنندگان از خدا و رسول) با کسانی که خداوند به آنان انعام (لطف و عنایت کامل) فرموده یعنی با پیامبران و صدیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد و ایشان در بهشت چه نیکو رفیقانی خواهند بود”.
مغضوب علیهم و ضالین چه کسانی هستند؟
کسانی که خداوند بر آنان غضب میفرماید کسانی هستند که از شیطان پیروی میکنند به طوری که خداوند در قرآن گفته شیطان را چنین بیان میفرماید: ”لعنه الله و قال لا تخذن من عبادک نصیبا مفروضا”(6) خداوند او را لعنت نمود (و از رحمت خود دور ساخت) و (شیطان در جواب) گفت: من از بندگان تو قسمتی را زیر بار اطاعت خود خواهم کشید” ”ولا ضلنهم ولا منینهم...”(7) یعنی ”آنان را گمراه کنم و به آرزوهای دور و دراز در افکنم.” پس کسانی که پیروی از شیطان نموده و از دستورات خداوند سرپیچی کنند، مستحق خشم و غضب الهی میگردند.
زیرا از گمراهان خواهند بود چنانچه خداوند در قرآن میفرماید: ”اولئک ماواهم جهنم ولایجدون عنها محیصا”(8) یعنی ”ایشان را (یعنی شیطان و پیروانش را) منزل و جایگاه، جهنم است و از آن، مفر و گریزگاهی نخواهند یافت” پس ما در این روز از ذات اقدس پروردگار میخواهیم ما را از چیزهایی که موجب خشم و غضب او میگردد (یعنی پیروی از دستورات شیطان) دور گرداند. ان شاءالله که تابع باشیم .
در مساجد هنگام خواندن دعا معانی آن نیز بیان شود
ای کاش در مساجد که این دعاها خوانده میشود، معنی آن نیز بیان شود تا مردم وقتی دعا میکنند، با حضور قلب این دعاها را بخوانند و در خودشان بیان کنند. به مردم بگویند که به خاطر گناه عذاب میشوند و این حادثهها در سراسر جهان و برخی شهرهای تهران به خاطر گناه است.
خدا به شعیب پیامبر فرمود، میخواهم صد هزار تن از قومت را عذاب کنم. 40 هزار تن افراد بد و 60 هزار تن از افراد خوب. خطاب رسید که چرا خوبها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوبها هم با بدها خوش و بش کردند.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha