eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
hekayat-03.mp3
1.14M
♦️داستان امام جواد علیه السلام پدرم ناصبی است چه کنم ؟ علیه السلام 🔺برخورد با پدر بد و بی دین ان مع العسر یسرا 🕊 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانی از علیه السلام 🔶دلداری بیمار ♦️يكي از شاگردان امام جواد (ع) بيمار شده بود، در حدي كه بستري شده بود و اميد زنده ماندن نداشت ، امام جواد (ع) با خبر شد، همراه جمعي از اصحاب به عيادت او رفت ، وقتي كه در بالين او نشست و احوال او را پرسيد: او زار و زار گريه كرد و گفت : مي ميرم چه كنم ؟مرگ در كار است . امام جواد (ع) به او فرمود: اي بنده خدا تو كه از مرگ مي ترسي از اين رو است كه نمي داني مرگ چيست ، براي تو مثالي بزنم : اگر بدنت آلوده به چرك و كثافت باشد، و موجب زخمهاي پوستي بدن گردد و ناراحت شوي ، و بداني اگر حمام بروي و شستشو كني ، همه اين چركها و آلودگيها و زخمها از بين مي رود، آيا ميل داري كه به حمام بروي ، يا ميل نداري ؟ 🔶 بيمار عرض كرد: البته دوست دارم كه هر چه زودتر، به حمام بروم و خود را از همه ناپاكيها پاك نمايم . امام جواد (ع) فرمود: مرگ براي مؤمنين همان حمام است و آن آخرين منزلگاه ، و مرحله شستشو و پاكسازي از آلودگيهاي گناه مي باشد، بنابراين اگر به سوي شادي رو آورده اي ، پس هيچ غم را به خود راه نده . ♦️بيانات گرم و پرمهر امام جواد (ع) روحي تازه در كالبد آن بيمار بخشيد و قلب و اعصاب او را آرام شد، و اندوهش به شادي و نشاط تبديل گردد. 📝داستان هاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.mp3
3.46M
داستان امام جواد (علیه السلام) 💠 «کرامت امام جواد علیه السلام» علیه السلام توسل به امام جواد علیه السلام در مشکلات مالی ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕اهمیت ویژه علیه السلام به مادرشان سلام الله علیها 🔖موسى بن قاسم گوید: به أبى جعفر ثانى (امام جواد) (ع) گفتم: خواستم به عوض شما و پدرتان طواف کنم، ولى می گویند از طرف اوصیاء، طواف صحیح نیست؛ فرمود: نه، هر قدر بتوانى طواف کن، این کار جایز است. 🔸بعد از سه سال، به آن حضرت گفتم: من از شما اجازه خواستم که از جانب شما و پدرتان طواف کنم، اجازه فرمودى، آنچه خدا خواست از طرف شما طواف کردم، بعد چیز دیگرى به نظرم آمد و به آن عمل کردم؟ امام فرمود: آن چیست ؟ گفتم: یک روز از طرف رسول الله (ص) سه بار طواف کردم، در روز دوم از طرف امیرالمؤمنین (ع) طواف به جاى آوردم، در روز سوم از جانب امام حسن و در روز چهارم از طرف امام حسین، روز پنجم بعوض على بن الحسین، روز ششم از أبى جعفر محمد بن على، روز هفتم از جعفر محمد، روز هشتم از جانب پدرت موسى بن جعفر روز نهم از جانب پدرت على بن موسى، روز دهم از جانب شما اى آقاى من!. اینها آنان هستند که به ولایتشان عقیده دارم. فرمود: آن وقت به خدا قسم به دینى اعتقاد دارى که خداوند از بندگان غیر آن را قبول ندارد، ♦️ گفتم: گاهى هم از جانب مادرت فاطمه زهرا سلام الله علیها طواف کردم وگاهى نکردم، فرمود: این کار را زیاد کن، این انشاء الله أفضل اعمالى است که می کنى 📚الکافى: ج 4 ص 314 کتاب الحج باب الطواف والحج عن الائمه (ع). ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام جواد.mp3
1.18M
علیه السلام ♦️گره باز کردن از مشکل مردم 🔷داستان عنایت امام جواد (علیه السلام) به جوان فقیری که قصد داشت ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖مسئولی که در بین مردم نیستی سلام 🔖مسئولی که فک می کنی خونت از بقیه رنگین تره سلام 🔻نامه امام رضا (علیه السلام )به پسرش امام جواد(علیه السلام )‏ أبى نصر بزنطى فرموده: نامه امام رضا (ع) را خواندم که به پسرش امام جواد نوشته بود: به من خبر رسید که چون سوار شدى غلامان تو را از در کوچک بیرون مى‏ کنند، این کار از بخل آنهاست، تا کسى از تو خیرى نبیند، تو را به حق خودم قسم می دهم دخول و خروجت فقط از در بزرگ باشد و چون سوار شدى مقدارى پول طلا و نقره همراهت بردار تا هر که سؤال کند چیزى به او بدهى. هر که از عموهایت از تو احسانى خواست کمتر از پنجاه دینار نده، بیشتر از آن به اختیار توست، هر که از عمه‏ هایت چیزى از تو خواست کمتر از بیست و پنج دینار نده، زیادى به اختیار توست، من مى‏ خواهم خدا تو را رفعت بخشد، انفاق کن، از جانب خدا از تنگدستى نترس. 📚عیون اخبار الرضا: ج 2 ص 8. ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.mp3
3.46M
داستان امام جواد (علیه السلام) 💠 «کرامت امام جواد علیه السلام» علیه السلام توسل به امام جواد علیه السلام در مشکلات مالی ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍نامه امام جواد (علیه السلام )به حاکم سجستان‏ 🔖کار راه انداختن علیه السلام ♦️مردى از بنى حنیفه گوید: در اولین سال خلافت معتصم عباسى که امام جواد (علیه السلام ) به حج رفته بود، با وى رفیق راه بودم روزى در سر سفره طعام که عده‏ اى از رجال خلیفه نیز بودند، ♦️ گفتم: فدایت شوم، والى ما مردى است که شما اهل بیت را دوست دارد و من به دفتر او مالیات بدهکارم، اگر صلاح بدانید نامه‏ اى بنویسید که به من ارفاق کند. 🔶امام علیه السلام فرمود: من او را نمی ‏شناسم،گفتم: فدایت شوم، او همانطور است که گفتم: از دوستان شماست، نامه شما به حال من مفید است، امام (علیه السلام) کاغذ به دست گرفت و نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم آورنده نامه من از تو مذهب خوبى نقل کرد، از حکومت فقط کار نیک براى تو می ماند، به برادرانت نیکى کن، بدان خداى تعالى ازاندازه ذره و خردل از تو سؤال خواهد کرد. 🔷آن مرد گوید: چون وارد سجستان شدم، به حسین بن خالد که والى آن جا بود خبر داده بودند که از جانب امام (صلوات الله علیه) نامه‏اى براى او مى ‏آورم، والى در دو فرسخى شهر خودش را به من رسانید نامه را به او دادم، گرفت و بوسید و آن را بر دو چشم خویش گذاشت. 🔶گفت: حاجتت چیست؟ گفتم: در دفتر تو مالیات بدهکارم، آن را از دیوان محو کرد و گفت: تا بر سر کار هستم دیگر مالیات مده، بعد گفت: خانواده‏ ات چند نفر است؟ گفتم: فلان قدر، فرمود به من و آنها احسان کردند، تا او زنده بود دیگر مالیات ندادم، و تا زنده بود مرتب به من احسان مى‏ کرد. 📚الکافى: ج 5 ص 111 کتاب المعیشة باب عمل السلطان و جوائزهم. ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.mp3
1.89M
♦️داستان امام جواد (علیه السلام) 💠 «کرامت امام جواد علیه السلام» داستان کمک امام جواد علیه السلام حتی به دشمن ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 داستان حرز علیه السلام از لسان آیت الله عابدی ♦️ حرز امام جواد در اصل اینگونه است که امام جواد با دختر خلیفه ازدواج کرده بود که البته زن خوبی نبود و امام جواد را اذیت می کرد. 🔷روزی ام عیسی گفت که زنی نزد من آمد و احوالپرسی کرد و گفت که من زن امام جواد هستم. ام عیسی خیلی ناراحت می شود و نزد مامون می رود و به پدرش می گوید که امام جواد ازدواج کرده است، مامون ناراحت شده و با شمشیر به خانه امام جواد می رود و شروع به شمشیرزدن می کند ام عیسی بنا به گریه می گذارد و اظهار ندامت می کند بعد مامون در حال مستی بود و بر می گردد و ام عیسی هم به خانه نمی آید فردا صبح وقتی مامون به هوش می آید، ام عیسی به او می گوید تو فرزند رسول خدا را کشتی.مامون ناراحت می شود و می گوید که ننگ ابدی را برای خاندان خود خریدیم. دستور می دهند که دنبال تشییع جنازه باشید. خادمی می آید و می گوید من از نزد امام جواد می آیم. اینها تعجب کرده و می بینند که امام جواد سالم است. یاسر به امام جواد می گوید که یابن رسول الله این لباس که پوشیدی به من بده که برای کفن خود داشته باشم. امام وقتی لباس را از تن خود در می آورد می بیند هیچ آثاری از زخم به تن ایشان نیست. امام جواد می فرماید من حرزی همراه خود دارم. مامون می گوید آن حرز را به من بده و امام جواد آن حرز را به مامون می دهد. 🔻نکات 🔻 این خطهایی که در حرز امام جواد(ع) دیده می شود در حقیقت نام خداوند است و لذا باید با قلم مسلمانی نوشته شود و لذا اگر با خودکار و خودنویس نوشته شود، اثر ندارد چون نوک آنها فلز ساخت کفار است و لذا حتما باید با مداد یا نی های ساخت مسلمانان نوشته شود و نیز جوهر آن باید از مسلمان باشد. 🔖حتی کاغذ آن باید مسلمانی باشد مثلا این کاغذهای کاهی ساخت داخل است اما کاغذهای سفید ساخت کفار است و لذا اثر نمی کند بنابراین هم قلم، هم مرکّب و هم کاغذ باید ساخت مسلمان باشد. 🔷 آداب نوشتن حرز امام جواد(ع) نیز گفت: اولا باید با وضو و رو به قبله نوشته شود و این حروف و اعداد دقیقا درست نوشته شود. برخی از این حرزها را روی انگشتر و پارچه و کاغذ می نویسند گاهی هم به پیشانی می نویسند مخصوصا برای کودکان. عجیبتر اینکه وهابی ها به اسم «الرقیه و الطمائم» کتابی در این باب نوشتند و با اینکه حرز را شرک می دانند اما حرز امام جواد و امام علی را قبول دارند و می گویند شرک نیست بلکه توحید است. حتی پاسکال همواره حرز امام جواد(ع) را همراه خود داشته است. 📚بیانات آیت الله عابدی در درس خارج فقه /پایگاه شفقنا علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان حرز امام جواد .mp3
1.8M
داستان علیه السلام 🔸 آیت الله عابدی🔸 علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
حرز_امام_جواد_علیه_السلام_استاد.pdf
368.9K
آیت الله عابدی ✅ 🛡حرز امام جواد(ع)، تصحیح آیت الله احمد عابدی زید عزه استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم ✅ قلم و مرکب و کاغذ ساخت مسلمان بوده و با وضو بنویسید می توانید برای نوشتن از زعفران و چوب کبریت یا چوب درخت استفاده کنید باید از روی این متن نوشته شود ━━━⊱♦️⊰━━━ @membariha 👈 داستان منبر ━━━⊱♦️⊰━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖داستان تاثیر موعظه 🔻در خانه گر کس است 🔻 🔻یک حرف بس است🔻 از که فرار کرده‌ای؟ ♦️ کسی از داش‌های نجف اشرف به نام عَبِدْفَرّار – عَبِد مصغر عَبْد – که خیلی شرور بوده و مردم از او واهمه و ترس داشتند، روزی وارد صحن مطهر مولی‌الموالی علی علیه الصلاة و السلام می‌شود. 🔶 مرحوم عارف بی بدیل و سالک بی نظیر آخوند ملاحسینقلی همدانی (ره) در یکی از حجرات صحن مطهر نشسته بوده. او نزدیک آخوند می‌رسد و می‌ایستد. 🔺 آخوند از او می‌پرسد: اسمت چیست؟ می‌گوید: من را نمی‌شناسی، من عَبِد فرّار هستم. آخوند می‌فرماید: اَ مِن الله فَرَرْتَ ام مِن رَسولِه.1 🔷وی به تفکر فرو رفته و به خانه می‌رود. فردا آخوند به شاگردانش می‌فرماید: برویم به تشییع جنازه یکی از اولیاءالله! می‌آیند به خانه عبد و می‌بینند مرحوم شده است. از خانواده‌اش چگونگی فوتش را می‌پرسند. می‌گویند: دیروز حالش خوب بود. از منزل بیرون رفت و برگشت و شب تا به صبح نالید و گریه کرد و مرحوم شد.2   📚1- از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا 2- یادنامه حضرت آیت‌الله محمدهادی تألهی همدانی، ص 62 / پایگاه معاونت تهذیب حوزه ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا