در پیچ و تاب دلهرههای یواشکی
تنها دلیل خنده این قلب کوچکی
بگذار گم شود نفسم روی گردنت
یا بازویم میان دو دستت یواشکی
هم بوسههات طعم عسل دارد و غزل
هم خنده هات مزه دبش لواشکی
آغوش تو شبیه خیال است نرم و گرم
مانند حس و پاکی دوران کودکی
برگرد تا به وقت بهار نگاه تو
گل واکنند ثانیه هایم یکی یکی
چشمان من هنوز به آوای پنجره است
تا بگذری از آخر این شعر دزدکی
معصومه مرادی
بابونههای عاشق تنگ ابوالحیات
فروردین ۳
بسماللهالرحمنالرحیم
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم گشت از لطف رب
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
این سومین هفتهای هست که در این سال جدید، بسمالله میگم تا به طور جدی کار و تحصیل و تلاشم رو شروع کنم و هر بار به خواست و ارادهی خداوند با یک بیماری متوقف میشم و هر دفعه، شدیدتر از قبل و خوشحالتر که اگر با دیگرانش بود میلی... چرا ظرف مرا بشکست لیلی....
چهل سالگی کلا حال و هواش فرق داره و شاید توی این سن هست که خیلی بهتر از قبل حضرت رسول صلوات الله علیه رو میشه فهمید و بیشتر از همیشه میشه عاشقش شد..
دعا بفرمایید این بسمالله تازه، همراه باشه با هزاران عاشقانه تازه، با رویشهای بهارانه، با تنفسهای از ته دل رمضانه. دعا بفرمایید خداوند توفیق بده تا هستم و هستیم عاشق باشیم، عاشقانه زندگی کنیم و لذت ببریم از این همه محبت جاری در حیات و خدمت کنیم به بندگان خوب خدا.
دعا بفرمایید، در آخر مسیر عاشقانه جان بدیم، در بغل خودش و با عشق خودش و با دلی پر از محبت بندگانش که مگه چی قشنگتره توی این دنیا...
ز میوههای بهشتی چه ذوق دریابد
کسی که خال زنخدان شاهدی نچشید.
به وقت دلخوشیهای بهارانه
صبحگاهان
۲۵ فروردین ۳
وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿۲۲۴﴾(پيامبر شاعر نيست) شعرا كساني هستند كه گمراهان از آنان پيروي ميكنند! (۲۲۴) أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿۲۲۵﴾آيا نميبيني آنها در هر وادي سر گردانند. (۲۲۵) وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾و سخناني ميگويند كه عمل نميكنند! (۲۲۶) إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾مگر كساني كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام ميدهند و ياد خدا بسيار ميكنند و به هنگامي كه مورد ستم واقع ميشوند به دفاع از خويشتن (و مؤ منان) بر ميخيزند (و از ذوق شعري خود كمك ميگيرند) و بزودي آنها كه ستم كردند ميدانند كه بازگشتشان به كجاست. (۲۲۷)
سوره شعرا
پر می زنیم ما نیز
چون لشکر ابابیل
در دست هایمان هست
سنگی شبیه سجیل
با صدهزار رویا
چون کودکان غزه
خواهیم رفت روزی
تا آسمان غزه
رودیم و میخروشیم
بادیم و میشتابیم
چون سرو ایستاده
مانند آفتابیم
محکم شبیه صخره
سرسخت مثل کوهیم
یک کهکشان اراده
تصویری از شکوهیم
گل می دهیم با هم
در قدس دسته دسته
هرچند شاخه مان را
زخم تبر شکسته
از هرکجای دنیا
چون کودکان غزه
خواهیم رفت روزی
تا آسمان غزه
معصومه مرادی
بهگزارش روابطعمومی دانشگاه شیراز، همزمان با یکم اردیبهشتماه جلالی و روز بزرگداشت شیخ اجل سعدی شیرازی، مراسم بزرگداشت این شاعر پرآوازه در دانشگاه شیراز برگزار شد.
این مراسم که بههمت جمعی از کانونهای فرهنگی دانشگاه شیراز ترتیب یافت، شامگاه اول اردیبهشت، در تالار فجر دانشگاه شیراز با حضور جمعی از دانشگاهیان و علاقهمندان به شعر و ادب برگزار شد.
معصومه مرادی، دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی دانشگاه شیراز در این مراسم، بهعنوان سخنران این برنامه، پیرامون جایگاه سعدی در زبان فارسی سخن گفت و در ادامه، ویژهبرنامههایی چون شعرخوانی، اجرای موسیقی، مسابقه و ... برگزار شد.
روابط عمومی دانشگاه شیراز
🔰برای مشاهده آلبوم تصاویر این مراسم به لینک زیر مراجعه فرمایید.
🌐https://gallery.shirazu.ac.ir/gallery/album.aspx?id=289
⚜️با ما همراه باشید.⚜️
https://eitaa.com/shirazu_pr
گفتگوی من و ایبنا را در مورد سعدی در نشانی زیر بخوانید:
https://www.ibna.ir/news/509741/
دیروز مامان یه چیزهایی درباره دایی گفتند که من تا حالا نشنیده بودم و تصوراتم رو کلا درمورد ایشون عوض کرد. تصمیم گرفتم خیلی زود برم دستبوسشون. امروز صبح اول وقت بهترین فرصت برای غافلگیری بود. یک آرامستان اردیبهشتی خالی، پر از روح زندگی واقعی، پر از معنویت. سری زدم بهشون و دلی دادم و آرامشی گرفتم. بعد هم به پایبوسی آستان اجدادم رفتم و بهشون گفتم چقدر زیستم رو مدیون نفسهاشون هستم که اگر نبودند نبودم و فراموش نمیکنم حق حیاتم رو مدیون اونهام. گاهی وقتها میشه غافلگیرشون کرد. وسط هفته. اول صبح. وقتی همه خوابند یا درگیر روزمرگی. صلواتی مرحمت بفرمایید برای زندگان حقیقی. اللهم صل علی محمد و آل محمد
"به حمزهی سیدالشهدا که پیشینهی اندوه علی(ع) است و به غدیر که آغاز تنهایی علی(ع) پس از محمد(ص) است"
فصبرتُ و فی العین قذی و فی الحلق شجا (پس صبر کردم؛ درحالی که گویی خار در چشم و استخوان در گلو داشتم/ خطبهی سوم نهج البلاغه)
چه بغض آتشینی داری امشب در گلو، حمزه!
سکوتت را رها کن! حرفهایت را بگو حمزه!
چها دیدی که در پهنایِ نایت استخوان داری؟
و دایم میدهی خار دو چشمت را فرو حمزه!
کجا رفتند یارانی که هر شب با تو میگشتند
و میجُستند در خاک قدومت آبرو حمزه؟
کجا رفتند آنان که سحرها می کشاندیشان؟
به دنبال خودت کوچه به کوچه، کو به کو حمزه!
کجا مانده ست مالک تا بگوید از غم روزی_
که گفتی ماجرای کوفیان را موبه مو حمزه؟
چه شبها تا سحر با چاه مضمون تازه میکردی
و میکرد آسمان از اشک چشمانت وضو، حمزه!
چه شبها نخلها را جادهها را چاهها را هم
هم آهنگ دعایت میپراندی سوبهسو حمزه!
چه شبها بیل در دستان تو سازِ جنون میزد
و رگ میزد عرق بر شانههایت جوبهجو حمزه!
سحرها سایهای اینجا به یادت ندبه میخوانَد
کسی هم رنگِ تو، هم هیبت تو، کیست او؟ حمزه!
هم او که همصدا با چاههای کوفه مینالد:
که کو مقداد؟ کو عمار؟ کو سلمان و کو حمزه؟
چه خرماهای سرخی، نخلهای کوفه میدانند
چه اسراری است در این درد دلهایِ مگو حمزه!
*
مناجات تو را اینجا لباس سبز میپوشند
سحرها واژههای غربت آلودِ ابوحمزه
#محمد_مرادی
#تو_بودی_و_خورشید_نبود
ما امروز کلاسمون رو در جوار حضرت حافظ برگزار کردیم، با عطر بهار نارنج و موسیقی دلنشین سنتی و فضای شورانگیز بهارانه مصلی. جای دوستان خالی بود. اردیبهشت شیراز را دریابید..
خلاصه همه گفتهها و ناگفتههای فرهنگ ما اینه:
چو غنچه گرچه فربستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گرهگشا میباش...
حافظ
۶ اردیبهشت ۳
هدایت شده از باشگاه کتاب سیب نارنجی
نخستین رویداد فرهنگی ادبی "یک سیب کتاب"
سلسله نشست های معرفی کتاب های کودک و نوجوان
سیب نخست: معرفی کتاب "یک تکه زمین کوچک" اثر الیزابت لِرد
مجری: دکتر معصومه مرادی
🕓زمان: یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶
🏛مکان: شیراز _ چهارراه حافظیه _اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس - اتاق گفتگو
انجمن ادبی سیب نارنجی
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس
قرارگاه شهید آوینی
#یک_سیب_کتاب #سیب_نخست #ادبیات_کودک_و_نوجوان #اداره_کل_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی_فارس #سیب_نارنجی #قرارگاه_شهید_آوینی #یک_تکه_زمین_کوچک #الیزابت_لِرد
@sibbook
@novjavane
هدایت شده از پرویزن
"غزلی به پیشگاه امام ششم"
روزگاری شرابهای جهان، مست چشمان عاشقت بودند
رودهای زلال دشتبهدشت، سالکان مناطقت بودند
ای شمیم تو عطر شب بوها! اوج سرمستی پرستوها!
مرغزاری که بچّهآهوها! نافهچین شقایقت بودند
مثنویمثنوی: ترانه: دلت، از خزر تا مدیترانه: دلت
رود بودی و گوشماهیها، قدر صدموج عاشقت بودند
نام تو راز هشتمین خنده، ششمین ماهتاب تابنده
روح نورانیای که مغربها، سایهبوس مشارقت بودند
ای رخت آفتاب را مصباح! روی بگشا که فالق الاصباح
ای تو که صبحهای کاذب هم عاشق صبح صادقت بودند
سورهسوره پر از شکوفه شدی، سبز کردی خزان زندان را
شب قدری که پاسبانان هم، محو قرآن ناطقت بودند
تو پُر از نور و آسمان دل تو، تو علی بودی و مقابل تو_
ناکثینی که عهد کین بستند، ناکسانی که مارقت بودند
پیشِ رو یا امام میگفتند، پشت سر با تو تیغ و خون بودند
دشمنان هزار رنگی که دوستان منافقت بودند
شعلهشعله زبانه آتش شد، ایستادیّ و خانه آتش شد
در و دیوار شعلهور تنها شیعیان موافقت بودند
"مارقان" از تو پیش افتاده، "زاهقان" خسته، پشت بر جاده
اندکی پابهپای تو ماندند لازمانی که "لاحقت" بودند
کوچههای مدینه آن ایّام، ریگدر ریگ با درود و سلام
همنوا با کبوتران بقیع زائران دقایقت بودند
وصف شیخالائمه درخور توست، ای که منصور و ریزهخوارانش
گیج و انگشت بر دهان یک عمر، آفرینگوی خالقت بودند
تو همان نجم ثاقبی که هنوز، شب تاریک مست هیبت توست
جبلالطارقی که طوفانها خیره در برق طارقت بودند
نه فقط حنبل از تو فقه آموخت، از کلام ابوحنیفه بپرس
سالها شافعی و مالک هم جزوهخوان حقایقت بودند
#امام_جعفر_صادق
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
#امام_صادق علیهالسلام میفرمایند:
آیا نمیدانی #امارت بنی امیه بر پایه شمشیر و #ظلم و ستم قراردارد ولی #امامت ما بر پایه #دوستی و الفت و وقار و تقیّه و نیک رفتاری و پرهیزکاری و #اجتهاد قرار دارد، پس شما مردم را به دین خودتان و به آنچه آن را قبول دارید، ترغیب کنید.
#کتاب بحارالانوار، جلد 69، صفحه 170
هدایت شده از خانه تخصصی هنر و ادبیات کودک و نوجوان
"محفل شعرخوانی رضوی"
با حضور شاعران برجسته شعر کودک و نوجوان
حضور برای عموم مخاطبین و علاقهمندان آزاد است
زمان: چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
ساعت ۱۶
مکان:حرم مطهر علی بن حمزه(ع)
دبیرخانه استانی پانزدهمین جشنواره ملی شعر کودک و نوجوان