... یک وقتی آقا سیّد هاشم حداد ( ره ) به مرحوم آقای مطهری ( رضوان الله علیه ) گفته بود که چطور نماز میخوانی؟ مرحوم مطهری هم گفته بود که توجّه به عبارات و معانی دارم که آقا سیّد هاشم در جواب گفته بود ، پس کی نماز میخوانی ؟ این که نماز نشد . شما وقتی با کسی حرف میزنید ، چنان غرق در او هستید که به کلمات توجه نمیکنید ( توجه دارید و ندارید ) و آنچنان غرق در او هستید و صحبت میکنید که جملات را ناخودآگاه در ذهنتان دارید و میخواهید به او القاء بکنید ، منتها دیگر به کلماتش توجّه نمیکنید . فرض کنید وقتی با دوستتان شروع میکنید به صحبت کردن هِی به کلمات و معانی توجّه بکنید ، این که نمیشود ، دوستتان میگوید با من هستی ، انگار با من نیستی . اینست که آقا سیّد هاشم درست گفته است ، یک عارف میفهمد که پس تو کی نماز میخوانی ! تو که حواست به معانی جملات هست ، پس کی حواست به نماز است ... برگرفته از جلسات محبت #علامه_مروجی_سبزواری @moravej_tohid

...افعالتان را جهت بدهید ، اولاً افعال را از کثرت دربیاورید (یعنی جهت واحد بدهید) و ثانیاً آن جهت را خدا قرار بدهید ، آدم بالاخره در روز هزاران شیء را میبیند ، هزاران صدا را میشنود ، حرف میزند... اگر انسان طوری باشد که همه این کارها را برای رضای خدا بکند ، یعنی نگاه میکند ، برای رضای خدا نگاه بکند ، حرف میزند برای رضای خدا حرف بزند ، گوش میدهد برای رضای خدا گوش بدهد ، غذا میخورد برای رضای خدا ... اگر همه این کارها را برای رضای خدا بکند ، یعنی جهت واحد بدهد ، همه را یک جهت بکند ، آن جهت هم خدا ، اینجا قلب خود به خود متمرکز میشود ، منتها ملکه بشود... ...اینکه شما میبینید قلب ما در نماز متفرق هست ، به خاطر اینکه افعال ما کثیر هست ، این افعال وحدت ندارند... بله نماز میخوانیم برای رضای خدا نماز میخوانیم ، اما غذا که میخوریم برای چه غذا میخوریم ؟ برای اینکه سیر بشویم ، این دیگر خراب میشود و یا فرض کنید قرآن که میخوانیم برای رضای خدا میخوانیم ، اما بعداً یک روزنامه میخوانیم ، این را برای رضای که میخوانیم ؟ برای نَفْس میخوانیم ، اینست که یک... برگرفته از جلسه ۶۳ منازل_السائرین @moravej_tohid #فایل_صوتی_کوتاه

هوالحکیم ... وصی باطن آنکس است که : 《در باطن خود به کمالات استاد مکمَّل بوده باشد و دارای معرفت شهودی و قدرت رهبری باطنی و سرّی باشد》. ☆ گر چه استاد وی را معرفی نکرده باشد ☆ زیرا خواهی نخواهی او از باطن بر نفوس سیطره دارد و شاگردان را به امر خدا هدایت می نماید و به راه و روش آنها نظر می کند و میرسد . وصی ظاهر از ظاهر عمل به مقتضای وصایتش میکند و وصی باطن از باطن کار میکند ... روح مجرد ، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی ، صفحه ۴۹۱ به نقل از حاج سید هاشم حداد @moravej_tohid

هوالحکیم ☆سخن گفتن پیر به اندازه فهم مریدان ... انسان هایی که واصل هستند و به مقصد رسیده اند ، نگاه میکنند به خدا ، دیگر دلیل چه ! ... وقتی که انسان به خدا رسیده است و خدا را نگاه میکند ، دیگر چه دلیلی بر اثبات وجود خدا دارد . اگر کسی به وصال رسیده ( به ملاقات خدا رسیده ) و برگشته برای ما دلیل بر اثبات وجود خدا میاورد ، این دارد به اندازه فهم ما حرف میزند ، نه اینکه او خودش در دلیل مانده باشد . اگر یک شخصی باشد که هندسه دان باشد ( مهندس باشد ) ولی در عین حال وقتی که میخواهد با بچه اش حرف بزند ، زبان کودکی باز میکند ... بر پیر و بر مراد و بر شیخ لازم هست که با مریدان خودش به اندازه فهم آنها و به اندازه درک آنها با آنها حرف بزند . إنّا مَعاشِرَ الأنبياءِ اُمِرنا أن نُكلِّمَ النّاسَ على قَدرِ عُقولِهِم ما، جماعت پيامبران، فرمان داريم كه با مردم به فراخور فهم و خردهايشان سخن بگوييم . برگرفته از جلسه ۷۸ مثنوی #علامه_مروجی_سبزواری @moravej_tohid

... آنهایی که اهل کوه هستند میدانند ، کوه با خیابان فرق میکنند ، در خیابان آدم کله اش را پایین میاندازد و میرود ، در کوه باید همینطور که میرود ، هِی چند قدم جلو پایش را نگاه بکند و دور انداز را نگاه بکند ، همه محیط را زیر نظر بگیرد ، باز همینطور هِی جلو پایش را نگاه بکند ، چون سنگ هست ، پرتگاه هست ... ... یکوقت اینطور هست که سالک خودش را به خصوصیات منزل بعدی میاراید ، مثلاً توکل اینست که انسان همه کار را به خدا واگذار بکند ، میبینی که سالک هنوز عرضه این مقام را ندارد ، در مقام صبر هست ، اما خودش را قوی میبیند ..‌. ... خداوند به ماها این توفیق را داده است که اینجا جمع میشویم و این مسائل را مطرح میکنیم و میخوانیم ، اگر چه این مجالس معدود هست ... اما همین ها جامعه را نگه میدارد ، همین ها مانع ورود بلاها میشود و مردم خیلی از ماها تشکر بکنند ، خیلی هم نمیفهمند که از ماها تشکر بکنند که ما رو آوردیم به صراط خدا ، آن هم صراط باطنی ، نه صراط ظاهری ... و همین ها از بلاها نگه میدارد ، همین ها جلو فتنه ها را میگیرد ... برگرفته از جلسه ۶۲ #منازل_السائرین @moravej_tohid #فایل_صوتی_کوتاه

... اینست که سیر خیلی وقت ها با اعمال ظاهری نیست ، اعمال ظاهری مثل ذکر و این چیزها یک بُعد هست ، یکی ... ... انسان اگر آن حقیقت مطلق را هم احساس نمیکند ، حداقل با اهل بیت یک چنین ارتباطی داشته باشد ، حالا ( حضرت علی " علیه السلام " ، امام زمان " علیه السلام " ، حضرت فاطمه زهرا ... ) هر کسی مناسب مزاجش ... مثل اینکه با علی " علیه السلام " زندگی میکند ، با امام زمان زندگی میکند ... ... میگوید اگر میخواهی به عشق گوش برسی ، عشق گوشواره را داشته باش ، اینها را تفسیر میکنند به ، گوش منظور خود خداست و گوشواره اهل بیت هستند ... ... و همچنین یک اتصال قلبی بین انسان و او ایجاد شده باشد که انسان او را بچشد ، آن لذت اتصال وجودی خودش را ، حالا با علی " علیه السلام " یا با حسین بن علی ، یا با فاطمه زهرا ، یا با امام زمان ... این لذت را بچشد و ذوق کند ... در اثر این ذوق و چشیدن یک سروری داشته باشد ، یک لذتی داشته باشد ، آن هم سروری که باعث باشد که انسان را برانگیزاند ... این چشیدن یک لذتی دارد که خود این لذت این انسان را پیش میبرد (حرکتش میدهد) ... برگرفته از جلسه ۶۳ منازل_السائرین @moravej_tohid #فایل_صوتی_کوتاه

🎙#تفسیر_قرآن جلسه هشتم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری بقره ۱۲۴: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام @moravej_tohid

در محضر #علامه_مروجی_سبزواری رسول اکرم (ص):‌ عَلِی مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِی، یدورُ مَعَهُ حَیثُما دارَ #فایل_صوتی_کوتاه 🆔 @moravej_tohid برگرفته از جلسه نوزدهم تفسیر منطق الطیر

🎙#شرح_فصوص_الحکم_قیصری جلسه پنجاه و پنجم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع، مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

🎙#معاد جلسه شصت و هشتم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

... بنابراین نور اینها هم وقتی به نور خدا وصل بشود ، نور اینها هم میشود نور نامتناهی " بی نهایت " و حال اینکه فسق و گناه و امثال اینها امور محدود هستند ... این انسانهای نامتناهی را که نمی توانی بگویی کافرند ( کافر یعنی محدود ) ... البته اگر تو یکسری مسائلی را از او میبینی ( یک چیزهایی شبیه کفر ) ... اگر چیزی شبیه کفر از او دیدی ، اینها در واقع به خاطر اینست که خداوند این پرده ها را بر روی او انداخته است که نورانیت او چشم هایتان را کور نکند . بنابراین اگر میبینی که اگر او فسقی دارد ( اگر او کفری دارد ) ، اینها پرده هایی هست بر روی نورانیت او ... خیلی از اولیاء چنان نورانیتی دارند که اگر انسانهای عادی بخواهند نورانیت آنها را ببینند تاب نمیاورند ( چشمانشان قدرت ندارد ) ، خداوند یک پرده هایی بر روی اینها میاندازد ، حالا پرده هایشان اینطور هست که میبینی یکیشان یک فسقی انجام داد ( یک کار گناهی انجام داد ) برای اینکه مردم از او زده بشوند ( از او دور بشوند ) و باطن او را نتوانند ببینند ، نور او را نتوانند ببینند " واِلا کور میشوند " ... برگرفته از جلسه ۷۹ مثنوی @moravej_tohid #فایل_صوتی_کوتاه

... خیلی وقت در باطن انسان اینقدر آلودگی ها هست که متوجه نیست ( میگوید آدم خوبی هستم ) ... در وجود انسان صفت های بسیار آلوده هست ... اما نشان نمیدهد ، چون موقعیتش فراهم نیامده است ... ... بنابراین انسان که نمی تواند خدا را امتحان کند ( خدا انسان را امتحان میکند ) ... انسان های کامل را هم نمی توانی امتحان کنی ، " پیامبر را حق نداری امتحانش بکنی ، اولیاء خدا را حق نداری امتحان بکنی " ... ...مشایخ ، اولیاء خدا ، اینها را که نمیشود امتحان کرد ( انسان اگر اینها را امتحان بکند ، خُبث باطن خودش را ظاهر کرده است ) ... او خراب نمیشود ، خودت خراب میشوی ... ما میخواهیم با ترازوی وجود ناقص خودمان پیغمبر را امتحان کنیم ( پیغمبر یک کوه عظیم هست ، اولیاء خدا کوه های عظیمی هستند ) ما میخواهیم با ترازوی عقل ناقص خودمان ، آن عقولی که وصل به عقول آسمان هستند آنها را امتحان بکنیم ( خُب معلوم هست ) کوه را در ترازو بگذاری ، ترازو میشکند ، وجود آن انسانها را بخواهیم با عقل خودمان آزمایش بکنیم ، خُب عقل ما از هم میپاشد ، خُرد میشود ، متلاشی میشود (ما بیچاره میشویم)... برگرفته از جلسه ۷۹ مثنوی @moravej_tohid #فایل_صوتی_کوتاه

🎙#فقه_استدلالی جلسه هشتاد و پنجم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

در محضر #علامه_مروجی_سبزواری عشق از اول سرکش و خونی بود تا گریزد هر که بیرونی بود #فایل_صوتی_کوتاه 🆔 @moravej_tohid برگرفته از جلسه نوزدهم تفسیر منطق الطیر

... خداوند گفت فقط یک نشانی به تو میدهم که الان این آدم در عذاب هست ... این آدم خیلی اهل نماز هست ، اهل روزه هست ... عبادتهایش را میکند ... اما عبادتهایش ذوق ندارد ، عبادتهایش گرمی ندارد ... اگر میخواهی " اطاعاتت ، عباداتت " میوه بدهد ، رشد بکند ، ببالد ، باید این عبادت ذوق داشته باشد و اِلا نمی بالد ، همینجا خراب میشود ، همینجا میسوزد ، از بین میرود ... برگرفته از جلسه ۸۰ مثنوی @moravej_tohid #فایل_صوتی_کوتاه

... اگر کسی مثلاً بخواهد علم توحید یاد بگیرد ، باید به نزد امام رضا علیه السلام برود . اینست که این انسان ، یعنی این آینه ، این در ۱۲ بُرج خودش را ظهور داد که در هر بُرجی خاصیتی از خواص خودش را به طور تام و تمام در آن آینه ظهور داد . همه انسان ها در عالَم ، هر چه را که میخواهند باید از یکی از این ائمه بگیرند ، لذا هر انسانی مزاجش با یکی از این ائمه سازگار هست . همچنین اگر کسی بخواهد وارد وادی عشق بشود ، از وادی محبت به سوی خدا حرکت بکند " او باید از ظهور حسینی حرکت بکند " ، چون ... برگرفته از جلسه ۴ زبدة الاسرار #علامه_مروجی_سبزواری @moravej_tohid

اینست که در مورد سیر الی الله که انسان میخواهد به سوی خدا حرکت بکند " طبیعی ست که سالک باید مراعات داشته باشد این مسئله ملاحظه مقصود را ، همیشه این را داشته باشد . شما اینکه الان میبینید آدم ها معمولاً خدا را زیاد در فکرشان نیست ، به خاطر اینکه اهمیت... یعنی مقصودشان او نیست ( مقصودشان خدا نیست ) ، لذا میبینی صبح از خواب که بیدار میشود اول فکری که به ذهنش میاید ، اینست که مثلاً امروز کارش چطور هست ، مغازه اش ، اداره اش ، شرکتش ، کارخانه اش ... امروز چک دارم و امثال اینها . وقتی هم که میخوابد با همین فکرها میخوابد ، وقتی هم که نماز میخواند در همین فکرهاست ، اینست که معلوم میشود خدا مقصود این انسان نیست ( قصد او خدا نیست ) واِلا طبیعی هست که مقصود فکر انسان را پر میکند " هر چیزی که مطلوب انسان هست ، همه وجود انسان را پر ... کسی الان میخواهد از اینجا به تهران برود ، در ماشین که نشسته است همه اش فکرش ... حتی دارد رانندگی میکند و با رفیقش هم حرف میزند ، به سر دو راهی که میرسد ( تابلو نوشته است تهران ) ، او ناخودآگاه به همان طرف میرود ...‌‌ برگرفته از جلسه ۶۴ منازل_السائرین @moravej_tohid #فایل_صوتی_کوتاه

🎙#شرح_توحید_شیخ_صدوق جلسه هشتادم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع، مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

در محضر #علامه_مروجی_سبزواری #فایل_صوتی_کوتاه 🆔 @moravej_tohid برگرفته از جلسه نوزدهم تفسیر منطق الطیر

🎙#شرح_فصوص_الحکم_قیصری جلسه پنجاه و ششم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع، مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

در محضر #علامه_مروجی_سبزواری سالها بردند مردم انتظار تا یکی را یار باشد از هزار #فایل_صوتی_کوتاه 🆔 @moravej_tohid برگرفته از جلسه نوزدهم تفسیر منطق الطیر

... اینکه میفرماید که " وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَة " ، برای رسیدن به خدا وسیله ... وسیله ائمه اطهار هستند ، منتها ائمه اطهار یک مرتبه تعینی دارند و یک مرتبه لاتعینی دارند . مردم در مرتبه تعینی اینها متوقف هستند ، یعنی امام رضا ، امام حسین ، حضرت عباس و ... اینها را اولاً غیر خدا میدانند و ثانیاً به اینها به نحو درستش ... ... سلوک الی الله ۲ طریق هست ، یکی از طریق اهل بیت حرکت میدهند و یکی هم از طریق توحید ، طریق اهل بیتش همین هست که ... مثلاً میرود در حرم امام رضا ( از صبح تا ظهر ، از ظهر تا شب ) ، آنجا دعا بخواند ، توسل بکند ، گریه بکند ... " حالات خیلی خوبی دارند " و ... این خوب هست و خیلی هم آسان هست ( راحت هست ) ، حتی در خود تشیع ، فقهای ما بیشتر ، فقهای ما خدمت های بسیار بزرگی کرده اند ( جای بحث نیست ) ... خیلی کوشش ها کرده اند که تشیع را حفظش بکنند ، اما یک چیزی که هست ، اینها توحید را به معنای " وحدت وجود ، وحدت موجود " قبول ندارند ، بیشتر بر مبنای کثرت وجود معتقد هستند ، لذا توحید ، یک توحید درستی نیست ... خود علم فقه ... برگرفته از جلسه ۶۴ منازل_السائرین @moravej_tohid #فایل_صوتی_کوتاه

۲ طریق سلوک الی الله ☆١ حب اهل بیت ☆٢ معرفت توحید ... خود علم فقه هم یک علمی هست که به اصطلاح خودشان که میگویند مدرکش یا آیات هست و یا روایات هست ، آیات را میگویند " ظنی الدلالة " هست و روایات را میگویند " ظنی الصدور " هست ، یعنی قطع نداریم ... بنابراین احکامی را که مجتهد استنباط میکند ظنی هست ، یعنی اگر بگویی که مثلاً شما به این فتوا داده ای ( این حلال و این حرام هست ) ، یقین همین هست ؟ نمیگوید یقین دارم ، میگوید آنچکه از آیات و روایات به دست آمده است این هست " حد ظن " هست ، یعنی ۷۰_۸۰ درصد . اینست که علم توحیدشان یقینی نیست ، علم فقه هم آنطور که بگویی یقین آور باشد ، نیست . لذا فقهای ما از راه معرفت به جایی نمیرسند ، اینها از راه حب اهل بیت میرسند ، یعنی اینها هر مقامی که در قیامت پیدا بکنند از راه حب اهل بیت هست ، چون واقعاً فقهای شیعه یک حب عجیبی نسبت به اهل بیت دارند . خودمان هم قم بودیم میدیدم که چه عشق شدیدی بزرگواران داشتند ، مثلاً مرحوم آقای شیخ جواد آقا تبریزی ، فقیه خیلی بزرگی بود ، وقتی که میرفت بر روی منبر ، میدیدی ۱۵۰۰ نفر پای درسش بودند ، اندازه دریایی بود که متلاطم میشد ( چیز عجیبی بود ) ، ایشان یک عشق شدیدی نسبت به حضرت فاطمه زهرا " سلام الله علیها " داشتند ، وقتی که ... همینطور که دسته های عزا بیرون میامدند ، مثل اینکه ناخود آگاه ( مثل اینکه حواسش نبود ) ، پای برهنه و سر برهنه میامد ... میخواهم بگویم اینها بیشتر از اینطرف حرکت میکنند ، با حب اهل بیت حرکت میکنند . در عرفان هم خیلی ها هستند که اینطور هستند ، یعنی از راه حب اهل بیت حرکت میکنند ، اینست که متوسل میشوند ، زیاد عزاداری و توسلات ، روضه و ... از این راه حرکت میکنند ، این راه ، راه خوبی هست ، خطرش هم کم هست . ۶_۷ سال پیش ، جلسه ای داشتیم و یکی از رفقا از قم آمده بودند ( ایشان هم در همین وادی عرفان و سلوک هستند ) ... همان روز جلسه با خانوم ها داشتیم و به ایشان گفتم برویم امروز شما صحبت کن ، رفتیم و ... ایشان بیشتر طریقش همین هست ( از راه اهل بیت حرکت میکند ) ، ایشان یکساعتی صحبت کرد و بعد اینها میگفتند که این حرفها با حرفهای تو از زمین تا آسمان فرق میکند . حرفهای ما نه اینکه بر مبنای معرفت هست ، چون یک راه دیگر سلوک از راه توحید حرکت میدهند ، یعنی معرفت توحید ( این راه خیلی سخت هست ، خیلی مشکل هست ) ، کسانی هم که به آخر میرسند کم هستند ، ضایعاتش هم زیاد هست ، هر کسی نمی تواند تا آخر این راه را ... این راه سنگینی هست ، راه معرفت توحید راه سنگینی هست ، از این راه انسان بخواهد به جایی برسد ، به توحید برسد ، عرض کردم هر کسی هم کشش را ندارد و لذا کسانی هم که وارد این راه میشوند ، حداقل هم اگر از راه بیرون میروند ، با راحتی بیرون بروند ( بگویند خداحافظ رفتیم ) حداقل اینطور باشد خوب هست ، ولی میبینی این غذا مزاج های خیلی ها را چنان به هم میزند که برمیگردانند ، یعنی ، گفت : ما زعطر وحی کژ گشتیم و گم ..‌. مولوی همان داستان دباغ را برای همین آورد ، که آن دباغ اینقدر که با بو های گند آشنا بود ، وقتیکه رفت به بازار عطر فروش ها افتاد ، چرا افتاد ؟ به خاطر اینکه نمی توانست ، عادت نداشت . معرفت توحید یک چیزی هست که اگر به مشام خیلی از مسلمان ها ، شیعه های دو آتشه هم بخورد ، مزاج اینها را میشوراند . خیلی ها بیرون میروند و وقتی هم که بیرون میروند با چه ... اینها بنده های خدا گناهی ندارند ، مزاج شُل دارند و معرفت توحید هم یک غذای خیلی سنگین ، خیلی سنگین . فرض کنید که به یک بچه ای که ۴_۵ ساله هست ، مریض هم هست ، یک آبگوشت یا کله پاچه غلیظ هم به او بدهی ، چکارش میکند ؟ اینست که معمولاً کسانی که از راه معرفت توحیدی حرکت میکنند ( این راه خیلی سخت هست ، خیلی مشکل هست ، به آخر رسیدنش هم معلوم نیست ) ... اما آن راه اهل بیت خیر . لذا آن بنده خدا که آمد به آن جلسه و صحبت کرد ، میگفتند در جلسات دیگر احساس میکنیم یک بار خیلی سنگین روی ... اما او خیلی راحت ، خیلی سبک ، خیلی برای انسان لذت دارد . واقعاً هم همینطور هست ، یعنی آنهایی که از طریق اهل بیت حرکت میدهند خیلی راه آسانتر و ساده تر هست و ... اما نتیجه آنطور که از راه ... مگر اینکه اهل بیت وسیله بشوند برای رسیدن به معرفت توحید ، لذا خوابی که این بنده خدا دیده بود که از حرم راهی هست به سوی بیابان ، این همین هست ... که یعنی اهل بیت یک دری باشند به سوی وجود مطلق ( این خوب هست ) ، اما ماندن در حرم خوب نیست ، یعنی اگر بنده خدا خواب میدید که در حرم مانده است ، این خوب نیست " تعینات هست " ، اینها وسیله هستند ، نه مقصد . درست هست اینها را غیر خدا نمی دانیم ، اینها ظهورات تام خدا هستند ، یعنی همانطور که خدمتتان عرض کرده ام ، وقتی که الله با همه صفاتش ظهور میکند میشود علی بن ... @moravej_tohid ادامه مطلب👇