eitaa logo
مروج توحید
7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
432 ویدیو
12 فایل
نشر سلسله جلسات سخنرانی علامه حمیدرضا مروجی سبزواری کانال تلگرام 👇 t.me/moravej_tohid کانال آپارات https://www.aparat.com/moravej_tohid_archive دانلود و نصب اپلیکیشن مروج توحید www.moravejtohid.com/app
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 جلسه بیست و نهم در محضر 🔸 دقیقه ۱ ای احمد! واجب شد، محبت‌ من برای کسانی که به خاطر من همدیگر را دوست دارند ✨ خداوند افرادی را دوست دارد یعنی چه؟ 🔸 دقیقه ۳ انسان هایی که سعی می کنند، همه‌ی اعمالشان، همه‌ی رفتارشان "قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین " همه نماز من، ساير اعمال من .... همه اش برای خداست. 🔸 دقیقه ۴ تحابب لله يا تحابب فی الله تحابب لله یعنی اینکه من کسی را برای خدادوست بدارم. یعنی برای اینکه در قيامت ثوابی ببرم، این برای‌ خدا نیست، برای خودم هست...... اين خوب است اما درجه ی پایین تحابب است، چون‌ در نهایت برای خودم دوستش دارم، یعنی اینکه دوستش دارم که من خودم از راه دوستی او به بهشت برسم، اين را می گوییم: تحابب لله اما یک تحابب فی الله است. تحابب فی الله یعنی او را فقط برای رضای خدا دوست دارم، یعنی چون‌ می دانم، خدا دوستش دارد، من هم دوستش دارم. 🔸 دقیقه ۷ صبر خیلی ارزش دارد، صبر مقام عجيبی هست. اما دو نوع صبر داريم، يکی صبر جمیل حضرت ايوب(ع)فرمود: "فصبر جمیل والله المستعان صبر جمیل داريم که سالک بايد صبر جمیل داشته باشد، در مقام صبر انسان نارضایتی دارد، یعنی از بلایی که آمده‌ راضی نیست، مثلأ حضرت یعقوب(ع)اینگونه بود، حضرت یوسف(ع)رفته بود، خیلی ناراحت بود، گریه می کرد. در مقام صبر، نارضایتی دارد اما نارضایتیش را به خدا می گوید. صبر جمیل این است..... ✨ يک وقت هست که می بیند، از این بلایی که بر سرش آمده‌ خوشحال است. در احوال آقای قاضی همین را می گویند، این مقام رضا است. 🔸 دقیقه ۱۲ امام صادق(ع):اگر می خواهی امتحان کنی که ببینی، آیا در قلب تو خیری هست. نگاه کن که به اهل طاعت خدا بیشتر تمایل دارد و با آنهایی که اهل معصيت خدا هستند، نه خیلی تمایل همنشینی با آنها ندارد. در تو خیر هست و خدا هم تو را دوست دارد، اما اگر برعکس بود، با آدم هایی که اهل معصيت هستند، بیشتر دلش‌ می خواهد که همنشینی کند، اما از اهل طاعت می گوید: خوشم نمی آید.... اگر اینگونه است، خیری در تو نیست و خدا هم تو را مغبوض می دارد. ✨ " المرء مع من احب " خیلی حرف عجيبی هست. 🔸 دقیقه ۱۴ خداوند، بنده‌ای از بندگانش را در قيامت سرزنش می کند که چرا من مریض شدم‌ و تو به عیادت من نیامدی؟ 🔸 دقیقه ۱۵ انسان ديگران را برای خدا دوست بدارد، يکی همين است که وقتی مریض شد به عیادتش برود، همسایه اش هست، رفیقش هست، قوم و خويش هست. می فرمايد: چنان است که اگر به عیادتش نروی، گویی من مریض شدم‌ و به عیادت من نیامدی..... خدا دارد می فرمايد، این قدر مسئله مهم است. ✨ انسان اگر به عیادت مریض برود، منتهی‌ فقط برای رضای خدا برود نه به خاطر ثواب اخروی و...... اگر برود، آنجا خدا را زيارت کرده است. 🔸 دقیقه ۱۶ روایت: هرکس که برادرش را در سلامتی يا بیماری، برای رضای خدا زيارت کند(حالا نه حتما در مریضی، بلکه يا در مریضی يا سلامتی ) ✨ اگر انسان به زيارت يک مؤمن رفت، می فرمايد: خداوند هفتاد هزار ملک را موکل می کند که در پشت سرش ندا می دهند. " بهشت بر تو گوارا باد ،شما به زيارت خدا می روی، شما مهمان خدا هستی تا زمانی که به منزلت برمی‌گردی." بعد سئوال شد،هرچند که مکان خیلی دور باشد. فرمود: بله، حتی اگر يک سال در راه باشد..... ارزش دارد، ببينيد چه قدر مهم است. 🔸 دقیقه ۱۹ اگر کسی يک حاجت برادر مؤمنش را برآورده کند، پس حاجت خدا را برآورده کرده است. چون‌ آدم ها ظهورات مختلف ذات خدا هستند، غیر از ذات خدا که نیست..... واقعا اینگونه است، این کنايه نیست که اگر کسی به زيارت برادر مؤمنش رفت، مثل این است که خدا را زيارت کرده، نه واقعأ خدا را زيارت کرده، چون‌ همه ظهورات ذات خداییم، يک وجود واحد در عالم هست، ظهوراتش شما هستی، من هستم‌. لذا اگر کسی واقعأ برای‌ خدا به ديدن رفیقش، فامیلش و... برود، نیتش فقط خدا باشد، این واقعأ به ديدن خدا رفته است. 🔸 دقیقه ۲۲ مخصوصا در مورد برآوردن حاجت‌ يک مؤمن، خیلی سفارش شده‌ است. ✨ روايت، امام صادق(ع): برآورده کردن حاجت مؤمن، ثوابش از طواف با امام زمانت بالاتر است. 🔸 دقیقه ۲۳ اينها اگر در جامعه واقعأ، پياده شود،نه گرفتاری در جامعه می ماند، نه فقیری می ماند. ✨ متأسفانه باب خیر بسته‌ شده‌ ✨ برو با خدا معامله کن، مگر نفرموده: بر سر در بهشت نوشته شده که اگر صدقه بدهی، ده برابر به تو بر می گرداند، قرض بدهی (قرض‌الحسنه)، هیجده برابر بر می گردد. 🔸 دقیقه ۲۴ مزد طلبی و کاسب کاری را اصلا در خودش انسان بکشد. 🔸 دقیقه ۲۹ اگر شما يک نفر را برای خدا دوست داشته باشی،از این که در هر روز صد هزار رکعت نماز بخوانی، ارزشش بیشتر است، همیشه ارزش کارهای قلبی از کارهای جسمی خیلی بیشتر است. "قلبت را آباد کن " 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3821
بهشتی شدن.mp3
4.89M
🎧 بهشتی شو 🔸عرفات جایی است که همه ی اولیاء خدا و امام زمان (ع) در آنجا حضور دارند. حضرت عیسی (ع) در آنجا حضور دارد، حضرت خضر، حضرت ادریس در آنجا حضور دارد. 360 نفر اوتاد، ابدال حضور دارند. 🔸مهم این نیست که بهشت بدهند. بله، بهشت می دهند، بحثی نیست. ثوابت می دهند، بحثی نیست، تو باید بهشتی شوی. در این جهنم وجود باید گذاشته شود. 🔸آدمی که دعوا می کند، این آدم حتماً در درونش یک جهنمی هست. 🔸انسانی که می بینید همه اش لطف و رحمت است، همه اش مهربانی و آرامی است. این انسان بهشتی است. 🔸اگر عبادات ما واقعا توانست در این ماه (مبارک رمضان) انسان را از جهنمی بودن به بهشتی بودن تبدیلش کند، خوشحال باش. که عبادتت قبول حق شده و مسلما عبادت تو بر روی جامعه تاثیر گذار است. «برگرفته از جلسه اول» https://eitaa.com/moravej_tohid/3400 🆔 @moravej_tohid
در محضر مبحث همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید. 🆔 @moravej_tohid 🔽🔽🔽🔽🔽
📖" باب عفو و گذشت " ✨ رسول‌ خدا(ص) در خطبه اش فرمود: آيا شما را از بهترین خلق و خوی دنيا و آخرت خبر ندهم؟آنها عبارتند از: گذشت از کسی که به تو ستم کرده، و پیوند با کسی که از تو بريده و نيکی به کسی که با تو بدی کرده‌ و بخشش به کسی که تو را محروم‌ داشته است. ✨ حضرت رضا(ع) می فرمود: دو گروه با هم درگیر نشوند مگر آن‌که گروه با گذشت تر پيروز گردد. ✨ امام باقر(ع)فرمود: سه چیز است که خداوند به سبب آنها جز بر عزت‌ مرد مسلمان نیفزاید: گذشت از کسی که به او ستم کرده، بخشش به کسی که او را محروم‌ داشته و پیوند با کسی که از او بريده است. 📚 اصول کافی، جلد چهارم، ص۲۴۲ 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3827
حدیث معراج جلسه ۲.mp3
6.67M
🔸 «ان ذلک لحق تخاصم اهل النار» «64،ص» این مطلب، دشمنی اهل جهنم با همدیگر حق است. (جهنمی ها با هم دعوا دارند.) 🔸در این دنیا هم، وقتی که می بینید آدم ها با هم دعوا دارند، یعنی طبیعت جهنمی دارند. 🔸هر وقت دیدید یک زن و شوهر در خانه دعوا کردند، از جهنم در درون اینها اثری هست. اگر واقعاً یکی از این دو طرف بهشتی باشد، دیگر دعوا نمی شود. 🔸فحش دادن، حرف بد زدن کار انسان نیست. زبان انسان اشرف از این است که بخواهد حرف زشت بزند. زبان انسان، مخصوص ذکر گفتن خداست. 🔸کسی که طبیعت بهشتی دارد نرم و راحت است. 🔸زیاده طلبی مال جهنم است. https://eitaa.com/moravej_tohid/3444🆔 @moravej_tohid
🎙 جلسه نوزدهم در محضر 🔸 دقیقه ۲ روايت ها دلالت بر اهمیت زیاد نافله ی عشاء دارد، اما چرا رسول خدا(ص) وُتیره را نمی خواند..... ✨ سرّش هم اين است که نماز وُتیره، بدل از نماز وََتر است. یعنی به این معنا که اگر کسی نماز وترش را فراموش کرد (که جزء نمازهای شب است )، نماز وتیره بدل از آن (نماز )حساب می شود. ✨ رسول خدا(ص)به همان علم نبوتش می دانسته که من امشب را موفق می شوم که نماز شب را بخوانم. 🔸 دقیقه ۶ بعضی از فقها خيال کردند، که نماز وُتیره مثل نماز های دیگر است، نمازهای نافله دیگر را هم می شود نشسته خواند و هم ایستاده خواند. منتهی‌ اگر کسی خواست، مثلأ نافله صبح را نشسته بخواند، بايد چهار رکعت بخواند، چون‌ هر رکعت ایستاده، دو رکعت نشسته حساب می شود..... 🔸 دقیقه ۸ امام صادق(ع): دو رکعت بعد از نماز عشاء خوانده می‌شود که در آن صد آيه می خوانند. حالا می خواهد ایستاده يا نشسته باشد، ایستاده اش بهتر است. 🔸 دقیقه ۹ امام باقر(ع) نشسته می خواند، امام صادق(ع) می فرمود، من ایستاده می خوانم. دليلش هم اين است که امام باقر(ع) هم سنّش بالا بود و هم وزن‌شان خیلی زیاد بود، به‌ این‌ خاطر ایشان نماز نافله ی عشاء را نشسته می خواند، اما امام صادق(ع) می‌فرماید: من اين مشکل را ندارم، ایستاده می خوانم. بنابراین هر دو (ایستاده و نشسته )می شود. اما، این طوری نیست، به‌ خاطر اینکه روايت های زیادی هست، تأکید می‌کنند که نماز نافله ی عشاء بايد حتما نشسته خوانده شود، اين وقت ها انسان بین ایستاده و نشسته مخیر نیست،حالا چرا در این روایات فرمودند که پدرم نشسته می خواند، من ایستاده می خوانم؟ ( اینها بين دو سنخ روایات اشتباه کردند.) ببینید بعد از نماز عشاء دو تا نماز مستحب است (نه دو رکعت ) يکی همين نافله است که این را باید نشسته خواند، بحثی نیست. اما، يک نماز دیگر هم هست که آن‌ نماز اين جوری هست. 🔸 دقیقه ۱۱ يک نماز دیگر هم هست ،که اين اصلا جزء نوافل نیست، جزء ۵۰ رکعت نماز، اصلا نیست. نه جزء فرائض هست، نه جزء نوافل هست. این مستحب است که بعد از نماز عشاء خوانده شود که در رکعت اول و دوم بعد از سوره حمد، صد آيه از قرآن بايد خوانده شود. این يک نماز جداگانه است، این غیر از نافله ی عشاء است، این را هم می شود نشسته خواند و هم می شود ایستاده خواند، فرقی نمی کند، البته قیام افضل است، این را با نماز نافله ی عشاء اشتباه کردند. 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3830
🎙 جلسه بیست و چهارم در محضر 🔸 دقیقه ۲ گناهش اين بود که صدق در عشق نداشت. 🔸 دقیقه ۴ عاشق همیشه راضی است. عاشق اصلا خواست ندارد، خواست او خواست معشوق است. ✨ همين که‌ ناراحت است، یعنی که فنا نیست. ✨ يک ذره انسان در درونش احساس کند، غیر از آنچه که برایش پیش آمده، می خواهد، یعنی من در باطن از این اتقاق خوشم نمی آید، ولی می گويم: چون‌ خدا خواسته، به خاطر خواست او قبول می کنم‌، نه، اين نه، اصلا انسان بايد در درون خودش کوچکترین کدورتی نداشته باشد، اصلا خواست نداشته باشد. 🔸 دقیقه ۷ فقيه می خواهد، با عمل به خدا برسد. ( عمل صالح ) زاهد می خواهد با عبادت به‌ خدا برسد. فیلسوف می خواهد با استدلال و عقل‌ به‌ خدا برسد، اما عارف می خواهد با عشق به خدا برسد. 🔸 دقیقه ۹ وجودش را از خود دروغین و مجازی خالی کند تا آن خود الهی در درونش بیاید. 🔸 دقیقه ۱۰ هنوز توجه به خودت داری، میل به خودت داری، این که نمی شود، خدا غيور است، معشوق غيور است. 🔸 دقیقه ۱۶ عاشق کسی است که می گوید: می خواهم وجود را خالص ببينم، وجود را بدون قیود و اسماء و اعیان ببينم. ✨ لذا روی این مسئله هست که اگر يک ذره انسان صدق نداشته باشد، يک ذره اخلاص نداشته باشد، بعد خدا به‌ شدت‌ مجازاتش می کند، لذا این را دقت‌ بفرماييد: صدق در عشق، اخلاص در عشق، نمی شود که آدم علاقه‌ی به‌ دنيا هم داشته باشد، محبت دنيا هم داشته باشد، محبت‌ خودش را هم داشته باشد، بعد بگويد: خدایا!می خواهم، محبت تو را هم داشته باشم. آن هم محبت آن مرتبه ی اطلاقی وجود، آنجا می خواهم خدا را ببينم. 🔸 دقیقه ۱۹ صدق و اخلاص عاشق صادق کسی است که به کم کردن تعلقات و میل ها شروع کند. 🔸 دقیقه ۲۰ اشکال مرغی ديگر: نَفسم دشمن من است. 🔸 دقیقه ۲۲ ما خودمان‌ را دوست داريم، یعنی می خواهیم خودمان را در نظر مردم جلوه‌ دهيم. ✨ علامت‌ زهد را قرآن معرفی کرده که " لکیلا تاسوا علی ما فاتاکم ولا تفرحوا بما آتاکم " (آيه ۲۳،حدید) که اگر دنيا به سوی آنها آمد، خوشحال نشوند و اگر دنیا از دستشان رفت، غمگین نشوند، این علامت‌ زهد قلبي است. 🔸 دقیقه ۲۴ يک علامت‌ ديگر زهد قلبي این است که انسان از مدح و ذم مردم‌ تأثیر نمی پذیرد . 🔸 دقیقه ۲۶ این نفس‌ بتی است که می خواهد او را بپرستند. انسان چه کسانی را می پرستد؟موجود کامل را، موجود صمد را می پرستد. یعنی موجودی که کمال دارد، بنابراین می خواهد مرتب کمالاتش را به مردم نشان دهد که او را بپرستند. ✨ علمای ما دقت داشتند، بزرگان ما دقت داشتند ،طوری نباشد که‌ در معرض تعریف مردم‌ قرار گیرند. 🔸 دقیقه ۲۹ فرقه ی ملامتیه 🔸 دقیقه ۳۲ بايد برسيد به جايي که اگر همه شما را فحش دادند، اصلا تغییر در شما ایجاد نشود. ✨ غذای نفس‌ دنياست، از دنیا هر چه به نفس من برسد، پرورده می‌شود، می خواهد پول باشد، مقام باشد، منصب باشد، نفس‌ پرورده می شود، یکی هم مدح است،که غذای نفس‌ است. 🔸 دقیقه ۴۰ کفر یعنی پوشیدن، اين حق را پوشانده، خدا را پوشانده، خودش را جلوه‌ داده، خودش را در معرض قرار داده‌، ما الان از صبح تا شب‌ به دنبال اطاعت خدا هستيم يا اطاعت نفسمان؟! اين نفس هم خودپرست است و خدا را نمی بیند. 🔸 دقیقه ۴۱ این نفس‌ از راه شهوت و غضب، قوت می گیرد. ✨ اگر هیچی نگویی سکوت‌ کنی، اين نفس‌ ضعيف می‌شود، اما نمی‌تواند و می گوید: هر جوری که هست، باید اين غضبی که‌ در من جمع شده خالی کنم، در آن کسی که اين ناروایی را در حق من داشته است. يکی هم شهوت، (میل، اشتها) یعنی هرچه که‌ میل دارد به آن بدهند. 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3832
اهمیت واجبات و مستحبات.mp3
3.23M
اهمیت واجبات و مستحبات فقه ما ، در واقع یک سری اوامر و نواهی حبی هستند. ✨ اصلا فقه ما يک دوره عشق است. يک وقت این مسائل راهزن نشود که فقه ظاهر شریعت است. 🌷 💿 جلسه بیست و یک منطق الطیر https://eitaa.com/moravej_tohid/3388 🆔 @moravej_tohid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
  🌿 در نامه حضرت مهدى عليه السلام آمده است:   ✨ وَ فى تَوقيعِهِ عليه السلام: وَ أمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإنَّهُ اِلىَ اللّه ِ وَ كَـذِبَ الْوَقـّاتـُونَ.  اما ظهـور فـرج مربوط به خــداست و وقت تعيين كنندگان دروغ گفته اند. 📚[بحارالانوار 53: 181.] 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3835
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 هوالحکیم قسمت_سیزدهم بسمه تعالی 📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد «... تا اینکه دست تقدیر الهی در سال ۶۱ مرا از سبزوار بیرون کشید و برای تحصیل در حوزه از این شهر خارج شدم و به دلایلی ابتدا به تهران و حوزه‌ی علمیه‌ی چیذر تجریش رفتم و یک سال در آنجا ماندم و در مهرماه ۶۲ عاقبت به قم مقدسه رفتم و بزرگترین انگیزه‌ی من از رفتن به قم دست یافتن به حکمت علمی و عملی بود، و دست یافتن به اساتیدی که بتوانم نزد آن‌ها فلسفه‌ی الهی و عرفان نظری را بخوانم، و دیگر، دست یافتن به استادی و پیری که حاضر شود مرا به شاگردی بپذیرد و درِ خانه‌اش را به رویم بگشاید و مرا به خود راه دهد و قلب مرا از سیاه‌چال ظلمانی طبیعت وجودم خارج نموده و آن را به مراتب نوری وجودم عروج دهد. بسیار سرگشته بودم، چه در سبزوار و یا تهران و اکنون هم که به قم آمده بودم، روحم دچار آوارگی و سرگشتگی عجیبی بود. با آنکه سن من در آن زمان‌ها حدود نوزده یا بیست و بیست‌و‌یک بیشتر نبود اما هیچ دلخوشی نداشتم. هم‌سن‌وسال‌های من عصرها که می‌شد در خیابان‌ها و پارک‌ها پرسه می‌زدند و یا به مسافرت می‌رفتند ولی من اصلاً دل و دماغ همراهی با آن‌ها را نداشتم و اصلا با آن‌ها رفت‌وآمد نمی‌کردم. تنها بودم و تنها. بیشتر، عصرها و دم غروب که می‌شد در خیابان‌های خلوت به‌ تنهایی پرسه می‌زدم و مثل آدمی که بزرگترین چیز زندگیش را گم کرده و از یافتن آن مأیوس شده، بی‌هدف پرسه می‌زدم و با خود می‌اندیشیدم که آیا کسی هست که این گمشده‌ی مرا دوباره به من برگرداند؟ آنچه را گم کرده بودم در واقع «خودِ» من بود و احساس می‌کردم در یک «خود» کاذب و کاغذی یا پوشالی زندگی می‌کنم و این «خود»، آن «خود» واقعی من نیست. آن «خود»ی که بنابر فرموده‌ی قرآن: «و أشهدهم علی أنفسهم الستُ بربکم» هرگاه به آن «خود» و آن «من» نگاه می‌کنم رب خودم را ببینم، و «خود» را رب ببینم. آن «خود» یک «خود» جوهری و نوری و حقیقی و ربوبی و الوهی است، و آن «خود» کجا و این «خود»ی که الان در آن زندگی می‌کنم کجا؟ خودی با یک مشت علایق حیوانی که اگر کوچک‌ترین خللی در آب و غذا و خوابش پیش آید مریض می‌شود و از اِستوا و اعتدال وجودی خارج می‌گردد من این خود را و این من را نمی‌خواهم. آن خود را و آن من را می‌خواهم و می‌دانم که آن خود در جایی و در زاویه‌ای از همین خود گم شده و آن خود جوهری در جایی و در زاویه‌ای از این خود عَرَضی گم شده، و گوهری در میان بیابانی پر ظلمت، در گوشه‌ای نهان گردیده، و به دنبال خضری بودم که در این ظلمات، بلدِ راه من باشد و دست مرا بگیرد و مرا به آن گوهر برساند. به دنبال ابراهیمی بودم که تبری بردارد و این خودی که اگرچه از جنس پوشال بود ولی از بس که دنیا در آن نفوذ کرده هم‌اکنون از سنگ سخت‌تر شده -مانند پوشال‌هایی که در کولرهای آبی تعبیه شده و اگر چند سالی عوض نشوند املاح آب‌هایی که به درون آن‌ها می‌ریزند آن‌ها را سخت و همچون سنگ می‌کنند- این ابراهیم با آن تبر خود، این من را بشکند و آن «خود» حقیقی و آن منِ جوهری را آزاد نماید ...» ◀️ ادامه دارد... 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3837 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 هوالحکیم قسمت_چهاردهم بسمه تعالی 📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد «... گفتم که سال ۶۱ را در تهران و در حوزه‌ی علمیه‌ی چیذر گذراندم. چیذر از روستاهای قدیم تهران بوده که البته با روستاهای هم‌جوارش مثل قیطریه از زمان پهلوی دوم در اثر گسترش تهران، به شهر متصل شده بودند و نزدیک تجریش قرار داشتند. اما در آن زمان، یعنی چهل سال قبل هنوز باغ‌ها و کوچه باغ‌هایی بودند دست نخورده که همان ترکیب نخست خویش در زمان قاجاریه را حفظ کرده بودند. غروب‌ها در این کوچه‌ها قدم می‌زدم و سعی می‌کردم به یاد آورم وضعیت آن محل را در حالی‌که در حدود یکصد‌و‌پنجاه سال پیش به صورت روستایی بود. درخت‌هایی بلند از میان باغ‌های دو طرف کوچه سر به هم آورده بودند و چنین برایم کشف می‌شد که در میان اسماءالله دارم قدم می‌زنم، و آن‌قدر حواسم را جمع می‌کردم که با عبور از میان دیوارها و درخت‌ها و خانه‌های قدیمی با شیروانی‌هایی کهنه و رنگ‌و‌رو رفته، کلاغ‌ها و صدای آن‌ها در غروب‌های زمستان، و اگر برفی باریده بود یا نم‌نم بارانی می‌آمد، و آخرین رهگذرهایی که به عزم رفتن به خانه نان یا چیز دیگر در دست داشتند، که این‌ها برایم به صورت باطن و حقیقتشان که اسماءالله باشد تجلی می‌کردند، بتوانم باطن باطنشان را که «هو» است پیدا کنم. آری چه بسیار غروب‌ها که از درس‌های رسمی و کسبی خسته می‌شدم ،که این درس‌ها را باید از کتاب و استاد بیاموزی و با عقل جزئی خود آن‌ها را فرا بگیری، در میان این محله‌های قدیمی و این کوچه‌هایی که تمدن و تجدد آن‌ها را فراموش کرده است و هنوز غول‌های آهنین بیل‌های مکانیکی به جان آن‌ها نیفتاده‌اند، به دنبال علمی دیگر به راه می‌افتادم که استاد آن اولیاء خداست و کلاس درس آن‌ها، همین آیات آفاقی هستند و فراگیری آن با قلب است که کدبانوی وجود انسان است، نه با عقل جزئی که کدخدای وجود آدمی است. هرچند به ولیّی از اولیای خدا دست پیدا نکرده بودم اما یقین داشتم که به او دست پیدا خواهم کرد. زیرا همین کشش‌ها و جذبه‌ها و سوز و گدازها که شبانه‌روز مرا رها نمی‌کردند، و همین که قلبم در فضاهای خاصی که قرار می‌گرفت باز می‌شد و حقایقی بر آن اشراق می‌گردید، همین نشانه‌ی آن بود که در حوزه‌ی جذب و مغناطیس و روحانیت ولیّی از اولیای حق قرار گرفته‌ام و اوست که مدام دارد مرا به سوی خودش می‌کشد و چنین مرا بی‌تاب و دربه‌در و درمانده کرده است. اما دریغ که هنوز به جسمانیت او دسترسی نداشتم و این چیزی بود که به شدت مرا آزار می‌داد و این طرف و آن طرف می‌کشاند ...» ◀️ ادامه دارد... 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3838 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
https://aparat.com/v/Z8SA4 بیانات علامه حمیدرضا مروجی سبزواری در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۲۵ در خصوص عرفان های کاذب، انواع مدیتیشن و عرفان های غربی و شیاطین و اجنه 📝عرفان های کاذب و قدرت گرفتن شیاطین در عالم 📝مشکلات جوامع بشری در زمان بسط قدرت شیاطین و اجنه 📝برنامه ریزی شياطین در زمان قبض قدرتشان برای آینده خود 📝اهمیت وجود استاد واجد الشرایط برای سلوک 📝احاطه شیاطین در عالم مثال Www.moravejtohid.com T.me/moravej_tohid لینک تماشای این بیانات از آپارات 👇 https://aparat.com/v/Z8SA4 اللّٰهُمَّ وَ إِنَّ إِبْلِيسَ الْمُتَمَرِّدَ اللَّعِينَ قَدِ اسْتَنْظَرَكَ لِإِغْواءِ خَلْقِكَ فَأَ نْظَرْتَهُ، وَاسْتَمْهَلَكَ لِإِضْلالِ عَبِيدِكَ فَأَمْهَلْتَهُ بِسابِقِ عِلْمِكَ فِيهِ وَقَدْ عَشَّشَ، وَكَثُرَتْ جُنُودُهُ، وَازْدَحَمَتْ جُيُوشُهُ، وَانْتَشَرَتْ دُعاتُهُ فِي أَقْطارِ الْأَرْضِ، فَأَضَلُّوا عِبادَكَ، وَأَفْسَدُوا دِينَكَ، وَحَرَّفُوا الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ، وَجَعَلُوا عِبادَكَ شِيَعاً مُتَفَرِّقِينَ، وأَحْزاباً مُتَمَرِّدِينَ، وَقَدْ وَعَدْتَ نَقْضَ بُنْيانِهِ، وَتَمْزِيقَ شَأْنِهِ، فَأَهْلِكْ أَوْلادَهُ وَجُيُوشَهُ، وَطَهِّرْ بِلادَكَ مِنِ اخْتِراعاتِهِ وَاخْتِلافاتِهِ، وَأَرِحْ عِبادَكَ مِنْ مَذاهِبِهِ وَقِياساتِهِ؛ وَاجْعَلْ دائِرَةَ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ، وَابْسُطْ عَدْلَكَ، وَأَظْهِرْ دِينَكَ، وَقَوِّ أَوْلِياءَكَ، وَأَوْهِنْ أَعْداءَكَ، وَأَوْرِثْ دِيارَ إِبْلِيسَ وَدِيارَ أَوْلِيائِهِ أَوْلِياءَكَ، وَخَلِّدْهُمْ فِي الْجَحِيمِ، وَأَذِقْهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَلِيمِ، وَاجْعَلْ لَعائِنَكَ الْمُسْتَوْدَعَةَ فِي مَناحِسِ الْخِلْقَةِ وَمَشاوِيهِ الْفِطْرَةِ دائِرَةً عَلَيْهِمْ وَمُوَكَّلَةً بِهِمْ وَجارِيَةً فِيهِمْ كُلَّ صَباحٍ وَمَساءٍ وَغُدُوٍّ وَرَواحٍ (فراز های آخر زیارت امام حسن عسگری علیه السلام)
🌸🌸🌸🌸🌸 🌿 آداب‌ زندگی پیامبر(ص) باب دوم‌، آداب معاشرت امام صادق(ع)فرمود: پیامبر(ص)با مردی در کنار صخره‌ای قرار گذاشت و فرمود: من اینجا می مانم تا بیایی، هوا به‌ شدت‌ گرم شد، سپس‌ اصحاب‌ به‌ ایشان گفتند: ای رسول خدا(ص) خوب است که زير سايه بروید، ایشان فرمود: وعده گاه ما اینجاست و اگر نیامد خلف وعده با اوست. ✨ امام کاظم(ع) فرمود: برای پیامبر(ص)مهمانی رسید و ایشان با او غذا میل نمود و تا زمانی که او از غذا دست نکشيد، پیامبر(ص)هم از غذا دست نکشيد. ✨ در کافی آمده‌ است که: برای امام رضا(ع) مهمانی آمد، ایشان مقداری از شب را با او نشسته و صحبت کرد، در این لحظه نور چراغ تغییر کرد و روشنایی آن‌ کم‌ شد، آن مهمان دست خود را جلو برد تا چراغ را درست کند ولی امام رضا(ع)مانع این کار شد و خودش آن‌ چراغ را درست کرد، سپس‌ فرمود: ما مردمی هستيم که مهمانان خود را به کار نمی گيريم. 📚 سنن النبی(ص)، ص ۱۱۸و ص ۱۱۹، علامه طباطبایی(ره) 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3841
🎙 جلسه هفتم در محضر 🔸 دقیقه ۱ امام صادق(ع): حضرت رسول (ص)فرمودند، هرکس بميرد و شرک به‌ خدا نداشته باشد ، به‌ بهشت می رود، حالا کار خوب انجام‌ داده باشد يا کار بد 🔸 دقیقه ۳ اسماء در واقع قدرت ها و توانایی های خداست... ببینید ما هم اسم داريم (البته منظور نام های حسن و حسین و...نیست ) اسم آن‌ توانایی که یک موجود دارد. الآن ما قادر هستيم که يک وزنه ای را بلند کنيم، خود اين قادر برای ما یک اسم هست، يک توانایی و قدرت است..... یعنی يک صفتی است، يک توانایی است، اسم این است، يک کمالی است، خداوند هم اين اسماء را دارد، منتهی فرق ما و خدا در این است که اسماء ما يک تابشی از آن اسماء خداوند است، اصل اين اسماء در خداوند هست. 🔸 دقیقه ۶ خداوند اسمائی که دارد، دو گونه است. بعضی اسماء را جلالی و بعضی اسماء را جمالی می گویند. اسماء جمالی آن‌ اسمائی هستند که ما خوشمان می آید، مثل رحمان، خداوند رحمان است، رحمت دارد، غفور، محیی، مؤمن... بعضی اسماء هستند که ما از اینها خوشمان نمی آید، مثل منتقم ،مضلّ ✨ اسماء جمالی را اسماء وجودی می گویند، اسماء جلالی را اسماء عدمی می گویند. ✨ خدا هم رحمت کننده‌ است ،هم غضب کننده‌ است .رحمت کننده بودن جمالی می شود، غضب کننده بودن جلالی می شود. 🔸 دقیقه ۸ بهشت چيست؟ چرا انسانی که مشرک نیست و موحد است، این بهشت می رود. ✨ این اسماء جمالی و جلالی اینگونه نیست که خداوند دو تا اسم در کنار هم داشته باشد. یعنی هم هادی باشد، هم مضل باشد، درسته که خیلی فرموده ،خدا هدایت می کند، خدا گمراه می کند، در واقع این نیست که خدواند دو کار انجام دهد، مثلأ يک آدم را هدایت کند، يکی را گمراه کند.... خداوند فقط يک کار انجام می دهد، هدایت کنندگی است، اما اگر در جایی خداوند هدایت نکرد، یعنی هيچ کار نکرد، اين گمراهی می شود. 🔸 دقیقه ۱۰ خداوند رحمان است یعنی چی؟ رحمت عبارت است از یک عطف وجودی، یک تمایل وجودی ،تمایل موجود کامل به سوی موجود ناقص... رحمت، آن تمایل تکمیلی را می گویند. 🔸 دقیقه ۱۳ رحمت کردن، کار است، هم قلب و هم دست من کار می کند. یعنی قلب من میل (يک انعطافی )به سوی او پيدا می کند، دست من هم کار می کند، با دستم پول بهش می دهم، اما در غضب نه قلب انسان‌ و نه دست انسان کار می کند. 🔸 دقیقه ۱۸ در قيامت هم چنین است، رحمت و غضب مظهر دارد، مظهر رحمت خدا بهشت می شود....بهشت جايی است که انسان در آنجا می‌تواند آرام بگیرد. جهنم مظهر غضب خداست منتهی همان طور که عرض کردم کاری نمی کند. 🔸 دقیقه ۲۰ جهنم یک امر عدمی است، اما بهشت یک امر وجودی است. خدا وقتی وجودی از خودش افاضه می کند، بهشت می شود، وقتی وجودی از خودش افاضه نمی کند جهنم می شود. 🔸 دقیقه ۲۳ هر کس در این دنیا وجودی باشد، این بهشتی است. هر کس عدمی باشد، این جهنمی هست. ✨ وجودی باشد، یعنی از خدا یک وجودی گرفته باشد، اين هم سنخ بهشت می شود... هر کس از خدا وجودی نگرفته باشد، این عدمی می شود. 🔸 دقیقه ۲۴ فقر ظاهری و جسمانی، باعث نمی شود انسان به جهنم برود. ✨ معمولآ آن‌ وجود و عدم روحانی انسان را جهنمی و بهشتی می کند. 🔸 دقیقه ۲۸ روح انسان با چه چیزی پُر می شود؟ انسان با توحید پُر می شود، روح انسان با توحید پر می شود. 🔸 دقیقه ۳۰ توحید ذات یعنی يک ذات بیشتر در عالم وجود ندارد. 🔸 دقیقه ۳۳ امام باقر(ع): خدا بود ،در حالی که غیر از خدا هیچ کس نبود، الان هم همین طور است. 🔸 دقیقه ۳۴ رتق و فتق 🔸 دقیقه ۳۷ "الله نور السموات و الأرض " خدا نور آسمان و زمین است. نور یعنی وجود، فلاسفه می گویند: وجود عرفا می گویند: نور ✨ به وجود دو جور می توانید نگاه کنید، يکی به نحو مطلق، یکی به نحو مقيد 🔸 دقیقه ۴۰ "هومعکم " او با شماست. آنهایی که می‌گفتند:(انا الحق) این حقیقت براشون کشف شده‌ بود، که خداوند يک وجود واحد و یک ذات واحد در همه‌ی عالم هست، منتهی خودش را به صورت قیدهایی نشان داده 🔸 دقیقه ۲۱ توحید صفات (صفات خدا عین ذات خدا هستند.) هر صفتی را که در عالم می بینید بگویید، این از خداست... نمک صفتش اين است که شور است و... هر موجودی یک صفتی دارد. وقتی که قرار شد وجود همه‌ی موجودات عالم مال خدا باشد، پس اين صفات مال کی هست؟این صفات هم مال خداست. 🔸 دقیقه ۴۴ توحید صفاتی این است که می گویند: لا مؤثر فی الوجود الا الله توحید افعال این است که می گویند: "لاحول و لا قوة الا بالله " ✨ یکجا می فرمايد: "علمه شديد القوی " جبرئیل شديد القوی، قرآن را به پیامبر(ص)آموخت، اما یکجا می فرمايد: " الرحمن علم القرآن " خدای رحمان خودش آموخت، یعنی فعل جبرئیل، فعل خداست. 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3843
4_5987721345960511393.mp3
2.69M
✨حقیقت شفاعت فاطمی 🌷 رسول اکرم (ص):إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ ، لِأَنَّ اَللَّهَ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ اَلنَّارِ 🆔 @moravej_tohid
4_5998891482155582720.mp3
1.92M
🌿زهرا بتول است به چه معناست؟ 🌷 دعای ندبه: شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِه 💿برگرفته از جلسات مقامات حضرت زهرا (س) ۹۱_۹_۱۱ ⚪️ @moravej_tohid