eitaa logo
🌷مثبت اندیشی🌷
792 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
10 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 #اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج 🌹کپی با ذکر صلوات و دعا برای خادمین آزاد است🌷🌼 @kamali220 🔝🌹ارتباط با مدیر تبادلات🔽 @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
شما را نمی‌ دانم اما من دلم روشن است و امیدوارم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 @mosbat_andishi 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
چقدر دوست داشتنی هستند آدمهایی که تا آخر خوبند آنهـا که برای غرور و احساس ما هم به اندازه خودشان ارزش قائلند آنهایی که دست دوستی می‌دهند و تا همیشه می مانند دلت را بتکان اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند فقط از لابه لای اشتباه‌ هایت یک تجربه را بیرون بکش قاب کن بزن به دیوار دلت اشتباه کردּن اشتباه نیست در اشتباه ماندنּ اشتباه است 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 @mosbat_andishi 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
بلند شو! اكنون ديگر ما مى توانيم به سوى كعبه برويم. وقتى كنار كعبه مى رسيم تو مات و مبهوت مى ايستى و نگاه مى كنى! در اطراف كعبه بت هاى زيادى مى بينى، عدّه اى در مقابل اين بت ها به سجده افتاده اند; گريه مى كنند و از او حاجت مى خواهند. همه كسانى كه طواف كعبه مى كنند، كف مى زنند و سوت مى كشند. اينجا خانه خداست، مجلس عروسى نيست. چرا كف مى زنند؟ عبادت اين مردم، همين سوت زدن و كف زدن ها است، به راستى اين چه دينى است كه اين مردم دارند؟ ما بايد به طواف خود ادامه بدهيم و با خداى خود راز و نياز كنيم. درست است كه در ميان اين همه سوت و كف، صدا به صدا نمى رسد; امّا خدا در همه حال، صداى بندگانش را مى شنود. بعد از طواف، به سوى چاه زمزم مى رويم تا قدرى آب بنوشيم. چه آب گوارايى! همان آبى كه خدا براى هاجر و اسماعيل(ع) از دل زمين جارى كرد. وقتى ابراهيم(ع) به سوى فلسطين رفت، هاجر ماند و يك نوزاد. در اينجا نه آبى بود و نه درختى. اسماعيل(ع) تشنه شد و هاجر به جستجوى آب رفت. او در دل اين كوه ها مى دويد تا شايد آبى پيدا كند. او به هر جا كه مى دويد جز كوه و سنگ چيزى نمى ديد. خدا هيچ گاه مهمان خود را فراموش نمى كند. ناگهان از زير پاى اسماعيل(ع)، چشمه اى جارى شد. هنوز هاجر مى دويد. او خسته شد و نااميد به سوى اسماعيل(ع) بازگشت. نگاهش به آب زلالى افتاد كه از دلِ زمين مى جوشيد. خدا با آب زمزم از مهمانش پذيرايى كرده بود. كنار چاه زمزم، چند نفر با هم سخن مى گويند: ــ خوشا به حال ما كه امروز به مكّه آمديم. ــ براى چه؟ ــ مگر خبر ندارى؟ قرار است درِ كعبه را باز كنند. ــ چقدر خوب. ما هم خوشحال مى شويم. خيلى دلمان مى خواست كه بتوانيم داخل كعبه را ببينيم. ساعتى مى گذرد، چند پيرمرد به سوى كعبه مى آيند. همه مردم كنار مى روند، فكر مى كنم آنها بزرگان مكّه هستند. كليد درِ كعبه به دست يكى از آنهاست. اكنون درِ كعبه باز مى شود، مردم در صف مى ايستند تا يكى بعد از ديگرى وارد كعبه شوند. بايد قدرى صبر كنيم تا نوبت ما بشود. اكنون ما وارد كعبه مى شويم. خداى من! اينجا خانه خداست يا بتكده؟ هر چه نگاه مى كنى بت مى بينى! ده ها بت در درون خانه خدا چه مى كنند؟ گروهى به سوى آن بت بزرگ مى روند. در مقابلش به سجده مى افتند و گريه مى كنند و از آن حاجت مى خواهند. در اين ميان، من شروع به شمارش بت هاى كوچك و بزرگ مى كنم كه در داخل كعبه و اطراف كعبه است. اينجا خانه توحيد است ; امّا سيصد و شصت بت در اينجا جلوه نمايى مى كنند. تو مات و مبهوت به آنها نگاه مى كنى و از من مى پرسى: چرا اين مردم بت پرست شده اند؟ بايد تاريخ را با هم بخوانيم: ❤️❤️❤️❤️💖❤️❤️❤️❤️ @shohada_vamahdawiat @hedye110
الله اکبر بشتابید به سوی نماز💖💖 التماس دعای فرج 🕌🕌🕌🕌🕌🕌
انارهای باغچه رسيده‌اند ترك‌خورده و رها ، ميان دستان سرد باد! با سبد مهر بيا و تمام دانه‌های سرما‌زده و تب‌دار را بچين! 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 @mosbat_andishi 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
ما میتوانیم  خیلی چیزها به آدمهای اطرافمون هدیه کنیم. مثل عشق, لذت و محبت...! اما لیاقت داشتن اینها رو,  ما نمیتونیم بهشون بدیم! 💖💖💖💖💖💖💖 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 @mosbat_andishi 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
🍃💖شب قشنگترین و زیباترین اتفاقی‌ است که تکرار می شود و تکرار می شود 🍃💖تا آسمان زیبایی اش را به رخ زمین و زمینیان بکشد. 🍃💖با آرزوی شبی سرشار از آرامش و رویاهای خوش 🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 خدای مهربانم!❤️ امروزم را با نام تو آغاز می کنم🍃🌸 با نام تو که بی همتائی ، مهربانی و جاودانی، الهی به امید تو🙏🍃🌸 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶 ‌‌‌‌‌‌
در این صبح زیبا از خداوند میخواهم آنچہ را شایستہ ے توست بدهد نہ آنچہ را ڪہ آرزویت هست !! صبـحتـون بخیر 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 @mosbat_andishi 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
‌آقـ❤️ـا هنوز ... چشم جهانی ... به راه تـ❤️ـوست این هفته، آاااه ... میرسی از راه ... یا هنوز؟؟؟ سلام موعـ❤️ـود مهربانم .... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 @mosbat_andishi 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
چندتایی زدند با پا در تا که افتاد روی زهرا، در گیرم از دست سنگ‌ها نشکست!! چه کند بار شیشه اش با، در @mosbat_andishi 🏴🏴🏴🏴
❣ 🌼حل میشود شکوهِ غزل 🍃در 🌼ای هر چه هست و نیست 🍃در عالم تـ♥️ـو 🌼هر شب به  فکر می‌کنم 🍃هر بی‌قرارترینم💓 برای تو 🌸🍃 @mosbat_andishi 🏴🏴🏴🏴🏴