eitaa logo
مشاعره
473 دنبال‌کننده
334 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در حسرت یک نعرهٔ مستانه بمردیم ویران شود این شهر که میخانه ندارد
بنشین و ببین داغِ‌غمت بر دلِ‌صدچاک آتش زند و شعله کِشد بر تن و جانم
ناگهان آتشفشان خفته ای بیدار شد یک نظر دیدم تورا٬ یک عمر کارم زار شد
جدا شد یارِ شیرینت؛ کنون تنها نشین ای شمع! که حکمِ آسمان این است اگر سوزی و گر سازی
دل می‌بری و فکر اسیران نمی‌کنی بیچاره آن کسی که شود مبتلای تو
بعد ازاین، با هیچ لبخندی نمی‌لرز‌د دلم بعد دیدار تو ای گل!گل به چشمم خوار شد
چشم از جهان بپوش و تماشای دوست کن کار دل است دیدن او، کارِ دیده نیست
به کسی هر نفس الفت نتوان کرد ای دل! چون کبوتر منشین بر لب بام همه‌کس
‌گویند برو تا برود صحبتت از دل ترسم هوسم بیش کند بُعدِ مسافت سعدی
حُسن اندامت نمی‌گویم به شرح خود حکایت می‌کند پیراهنت
گفتی شبی به خواب تو آیم ولی چه سود چون‌من‌به‌عمر‌خویش‌ندانم‌که‌خواب‌چیست
خوشبخت آن دلی که گرفتار زینب است عالم به زیر دِین علمدار زینب است