eitaa logo
مشاعره
469 دنبال‌کننده
334 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یلدا بهانه ایست که با عشق ودوستی یک لحظه بیشتر بنشینم کنار تو !
می‌خواست تا خلاصه شود عشق در کلام از بین واژه‌های جهان مادر آفرید
عطر او آمد و عالم نفسی تازه گرفت و به یُمن قدمش نام زن آوازه گرفت
نگارینا! زمانه بی‌تو جز طرحی مشوّش نیست که آب و رنگ اگر می‌گیرد ایّام، از تو می‌گیرد
باز پرسيدم و پرسيدم و پرسيدم و باز جاى او حرف زدم تا كه نپندارم نيست
خسته ام اما هنوز آهسته در راه توام من همان شعر غم انگیز شبانگاه توام
در دل تنگم خموشی می‌کند انبار حرف محرمی کو تا بگویم اندک از بسیار حرف
بازگو ای عقلِ دوراندیشِ تنهایی طلب من یکی مانندِ او را از کجا پیدا کنم؟
ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر بستم تو با اغیار خوش بنشین که من بار سفر بستم
محل و قیمتِ خویش آن‌زمان بدانستم که برگذشتی و ما را به هیچ نخریدی
چیزی از مَن کم نشُد امّا خودَم دیدم که او باخت آن کَس راکه جانَش رابرایَش می‌گُذاشت
من و تو آن دو خطیم، آری مُوازیان به ناچاری که هر دو باورمان زآغاز، به یکدگر نرسیدن بود