eitaa logo
مشاعره
454 دنبال‌کننده
323 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمی که بر من بسته‌ای بر غیر واکردی ممنونم از چشمت که آسان کرد مردن را
زخمم بزن كه زخم مرا مرد‌ می‌كند اصلاً برای عشق سرم د‌رد‌ می‌كــند
ماندنی را ول کنی پیش تو میماند ولی رفتنی با وصله و زنجیر آخر میرود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تا دل از کـف ندهد هـر که تو را می بیند  روز و شب نذر نگاهت «وَ جَعَلنا» خواندم
برگ خشکیده هر آنقدر مصمم باشد ساقه اش را غم پاییز جدا خواهد کرد !
عاشق که شدی ، شعر شود خنجر تیزی گاهی بدَرد گاه  شکافد جگرت  را
قاصدک را فوت کردم آرزو کردم تو را دور میشد گرچه دانستم برایش سخت بود
‏ز خواهشِ دلِ خود دادمش خبر، گفتا: چه سود خواستنِ تو؟ چو من نمی‌خواهم
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم
حرفِ ناگفته زیادست... ولی میگذریم آمد و بُرد و زَد و خورد... حلالش باشد!
بین هر کوپه تو تکرار شدی، محو شدی مرگ بر پنجره هایی که تو را دزدیدند
نقش بندی می کند هر دم خیالش در نظر هیچ نقاشی نمی بندد چنین نقشی دگر
دل به هر کَس که سپردیم پریشان تر ساخت این قیامتکده را هیچکَس آباد نکرد
نَتِکان جان مرا خاطره بر می‌خیزد حال آرام دلم باز به هم می‌ریزد
دل می‌بری و فکر اسیران نمی‌کنی بیچاره آن کسی که شود مبتلای تو!
ظاهر آراسته‌ام در هوسِ وصل، ولی من پریشان‌تر از آنم که تو می‌پنداری
باید هر کداممان به راه خودش برود من به سمت تو، تو به سمت من!
دل می‌بری و فکر اسیران نمی‌کنی بیچاره آن کسی که شود مبتلای تو!
بشکن دلم که رایحه ی درد بشنوی کس از درون شیشه، نبوید گلاب را
تا کی خورم غم دل با نیم جان خسته دست شکسته بندم بر گردن شکسته
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت من آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانم
شب عاشقان بی‌دل، چه شبی دراز باشد تو بیا کز اول شب درِ صبح باز باشد
مرا یکبار دیگر گوش کن،از عشق می گویم زبان چشم هایم را نمی فهمی مگر جانم؟!
جمعه و شنبه برایم چه تفاوت دارد من که هر لحظه و هر ثانیه دلتنگ توام
صبور بودن ما بی نتیجه خواهد ماند تو با گذشت زمان باوفا نخواهی شد!