eitaa logo
مشاعره
461 دنبال‌کننده
329 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحـــبا خوب دلـــم را به نگاهـــــــــــــــــی بردی قبل تو هیچکسی عُرضه ی این کار نداشت
درخت پیر تن من دوباره سبز می شود هرچه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد
شده هی گم بشوی در خودت و دم نزنی؟ من غریبانه ترین حالتِ دردم به‌ خدا…
زینب همان کسی است که در راه عفتش ؛ عباس میدهد ، نخ معجر نمیدهد
تاریخ شاهدی ست مسلَّم، که هیچ مرد؛ در کار عشق ، قدرِ زلیخا جگر نداشت!
به آن بیرحم خواهی گفت از بهر خدا قاصد که گاهی ای وفابیگانه من هم آشنا بودم
بیا ،اگـر تــو نباشـی دوباره مجبورم کــه نامِ وضعیتــم را "وخیـم" بگــذارم
مثل شربت های تلخ کودکی هایم شدی! ناگوارایی ولی من را مداوا میکنی
دائماً هَر وَعده‌اَش یا شور شُد یا بی‌نَمَک ! بابِ طَبعَم نیست اَصلاً دَست‌ پُختِ روزگار !
همیشه موقع دیدار او دلم می‌ریخت اگرچه ترس نبود اضطراب خوبی بود
چه زیبامیشودگاهی،به شخصی مبتلا گشتن برای یک‌ نفر ماندن، برای یک نفر مُردن....!!
عاشقت بودم ولی ناجور سوزاندی مرا... نقره داغش میکنم دل را اگر یادت کند!
کلِ این دهکده فهمید که عاشق شده ام خبر اما به تو ای دختر چوپان نرسید
اهل بخشش بود از آن ابتدا دنیای من خوبی‌اش تقسیم می‌شد با همه منهای من
ما مثل دو کاج دور از هم هستیم ای کاش که بین من و تو تابی بود
غافلی از حال دل، ترسم که این ویرانه را دیگران بی‌صاحب انگارند و تعمیرش کنند
صحبت از ماندن یک عمر بماند به کنار قدر نوشیدن یک چای بمانی کافیست
تا به کِی باشی و من پِی به حضورت نبرم؟ آرزوی منی ای کاش به گورت نبرم
می‌روی بی اعتنا ؛ از من نگاه و التماس خود فریبی می‌کنم ؛ شاید نمی‌بیند مرا
نگاہ به حالایمان نکن عزیز، قرار است رد شویم از این درد، قرار است رو براہ شویم
خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی خوشا جانی ! که جانانش تو باشی
هر مَرض دارو و هر دَرد علاجی دارد زَخم تیر مُژه را مرهم و دارویی نیست
نه شکوفه‌ای ، نه برگی، نه ثمر، نه سایه دارم همه حیرتم که دهقان به چه کار کِشت ما را
‏به محشر چون سرِ خِجلَت برآرم از کفن، گویم: که یارب ! داغ هجران دیده‌ام، دیگر مسوزانم
رقیب گفت که: افتـــاده ام، مرا بردار دعاش کردم و گفتم: «خدا برت دارد!»
معشوقه ما يكسره مشغول نماز است عشق است خدايى كه خدا داشته باشد
دل این جفا که ز بیدادِ روزگار کشید ستم نبود ، مکافات سخت‌جانی بود
دلهای خام رابه خرابات راه نیست انگور چون رسید به میخانه می رسد
یک جلوه حسینی شد و جسمش به زمین ماند مسـموم  شـد  و  شیـوه   قتلـش  حسـنی  شـد
وزش باد شدید است و نخم محکم نیست! اشتباه است مرا دورتر از این کردن