eitaa logo
مشاعره
461 دنبال‌کننده
329 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با شوق یک فردای خوش، راحت نفس خواهم کشید اما اگر رخصت دهد این بغض ِ از دیروزها
زبانم گشت شیرین آنچنان از بردنِ نامش که پندارم لبِ شیرین او را در دهن دارم!
چون می‌روی بی‌من مرو ای جان‌جان بی تن‌مرو وز چشم من بیرون مشو ای مشعل تابان من
ما را اگر چه چشم تماشا نداده‌اند ای غایب از نظر به خیالِ تو سوختیم
خوش به حالم که دمادم ز خیال خوش تو می رسد شعر در آغوش و هوایت به سرم
از ملاقاتِ تو با آینه‌ ها میترسم سرِ تو با همه ی شهر رقیبم،بس‌نیست؟
تو را از دور دیدن هم مرا آرام خواهد کرد کسی جز آنکه دلتنگ است، حالم را نمیفهمد
نظری باز به این شُورَویِ تنها کن دلِ من دستخوشِ موجِ فروپاشی هاست
سلامم را جوابی نیست از تو بگو در هیچ مذهب این روا هست؟
اگر مسابقه باشد میان سنگدلان به احتمال فراوان تو قهرمان هستی
دردِ دل با کس نمی‌گویم به غیر از یارِ خویش کُشتــه را بنگــر ، شکایــت پیشِ قاتــل می‌بَرَد!
راه بر گریه من بسته غرورم، ای عشق کاش با تیغ تو بر خاک بیفتد سپرم
دَبـیـرَم با نِگاهی دَر نِگاهَـت گُفـت حَـق دارَد اگَر شاگِردِ گیجَم چَشم را بادام می‌خوانَد
گاهی مرا نگاه کنی رد شوی بس است آنان که بی کَسند به یک در زدن خوشند
از خویش اگر دست کشیدم، نکشیدم جز نقش تمنای تو در قاب قنوتم
تحسین رقیبان نکن ، اندازه نگه دار بگذار لبم بسته بماند ، رمضان است
برای چشمِ تو باید کتاب و دیوان گفت نمی‌شود که تو یک بیتِ مختصر باشی
ما جوانی را میان خاک مدفون کرده‌ایم بس که در پایان هر شادی در آمد پیر ما
یک قطره بوی زُلف تَرت را چکانده‌اند در عِطردان ذوق و بهار آفریده‌اند
نتیجه ی همه ی استخاره ها خیر است اگر به نیت تو وا شوند قرآن ها...!
دلم شبیه درخت، آن چنان پر از مهر است که سایه از سر هیزم‌شکن نمی‌گیرم...!
یادم نمی آید که شاعر باشم اما... یادم نخواهد رفت او شاعرترم کرد !
بنشین که چو پروانه به گرد تو زند بال از روز ازل آنچه مقدر شده باشد
روزه و روضه‌ی ما فرق ندارد با هم هر دو یاد لب عطشان تو انداخت مرا
یک‌سال با گناه و جدا از شما گذشت یک عُمر رو سیاهی ما را حلال کن
قیامتم که به دیوانِ حَشر پیش آرَند میانِ آن همه تشویش در تو می‌نگرم
‌آنقدر شعـر مرا خواندی و گفتی احسنت فکرت افتاد که شایـد تو دلیلش باشـی ؟
از دمِ تیغِ دو ابروت، به جولانگه عشق همچنان برگ خزان سر به زمین می‌ریزد
هر نقطه ازاین خانه، یک خاطره است از تو بگذار کنار امسال ، این خانه تکانی را
در نمازم جای ِ رب، دائم تو در ذهن ِ منی گوش‌هایـم در اذان حـیَّ عَلی دلبـر شنید