✨﷽✨
#حتما_بخونید ♥️
✨شخصى نزد امام صادق رفت و گفت
من ازلحظه مرگ بسيارميترسم،چه کنم؟
🌸امام صادق(ع) فرمودند:
زيارت عاشورا را زياد بخوان..
آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت
عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟
امام صادق فرمود: مگر
در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟
•{ اَللّهُمَّارْزُقْنیشَفاعَهَالْحُسَیْنِیَوْمَالْوُرُودِ }•
یعنی خدايا شفاعت حسين(ع)💚
را هنگام ورود به قبر روزى من کن...🙏
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
میگن عناصر اصلی چهار تا هستن:
آب💧،آتش🔥،خاک🌪و هوا💨...
خوب که فکر میکنم میبینم درسته
آبـــــی که از تو دریغ کردن💧
آتشــــی که به خیمه هات انداختن🔥
خاکــــی که شد محل سجده ی ما 👌
و
هوایـــــی که عمریه در دلها انداختی... 💚
ترکیب این چهار تا شد:
*کــــــــربـــــــــــلا*💚❤️💚
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ
ﮐﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻧﻌﻤﺖ
ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺣﮑﻤﺖ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺕ ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻣﺎ قرار ده آمین
عصرجمعه تون بخیر 🌹
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال386
سلام خسته نباشیدمن ۲۶سالمه ودوپسر۶و۲ساله دادم پسربزرگم خیلی لجبازی میکنه واصلابه حرف گوش نمیده ،وقتی دوسالش بودپدرش میرفت ماموریت وهربیست روزچندروزی میومدن پیش ماومن خونه بابام بوداون چندوقت،وبعضی وقتاهم که اذیت میکنه خودم یاپدرش دعواش میکنیم یاکتک میزنیمش،به حرف هیچ کس هم گوش نمیکنه توروخداکمکم کنیدنمیخوام بچه ام بدبزرگ بشه یادرآینده مشکل سازبشه.
پاسخ ما👇
سرکارخانم #شمس مشاور خانواده
باسلام
خواهر خوبم اگه منم جای اون طفلکی بودم اصلا بهت گوش نمیدادم وفقط لجبازی میکردم !!!!
خودت رو بزار جای اون اگه یکی کتکت میزد ودعوات میکرد ومیگفت باید این کارهارو انجام بدی میدای!؟
من نمیدونم شما این اصول تربیتی رو هز کجا اوردی ولی کلا زدی ویران کردی تازه اومدی دنبال نوش دارو !به فرموده پیامبر اکرم واصول روانشناسی ۷سال اول سیادت یعنی اقایی تواین ۷سال بچه باید کاملا کیف کنه سر شار از محبت پدر مادر بشه ودرکمال ازادی معقول بازی کنه شادی کنه وخواسته هاش براورده بشه وبهش بها داده بشه تاباارامش روحی وروانی کامل بیاد بالا ودر ۷سال دوم راحت خودش رو در اختیارت بذاره تا تربیتش کنی بدونه کتک بدونه دعوا بدونه توهین وتنها در سایه سار محبت ودر کمال ارامش نمیدونم چرا این طفلک رو بزرگ فرص کردی وبیشتر ازطاقتش ازش توقع داری میدونی فردا میشه همونی که ازش میترسی چون خودت داری بارفتارت اعتماد به نفسش رو ازش میگیری ونسبت به همچیز بی اعتمادش میکنی لطفا تادیر نشده رویه ات رو عوض کن وارامش بهش بده ومورد لطف ومحبت خودتون قرارش بدین انشاالله که درست بشه
@onlinmoshavereh
🌺😊🌺🍀🌺
⬅️ هیچ کس نمیداند که تنها فرمول خوشبختی این است:
"قدر داشته هایت را بدان و از آنها لذت ببر"
خوشبختی یعنی"رضایت"
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#روانشناسی
⬅️ چطوری با دیگران صحبت کنیم که با درخواستمون موافقت کنند
کافیه ساعد فرد رو لمس کنید ؛
طبق تحقیقات 50درصد افراد اگر ساعدشان را لمس کنید با خواسته شما موافقت میکنند.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
⬅️ هیچگاه به خاطر چند خطای کوچک،
یک رابطه حقیقی را ترک نکنید
هیچکس بی عیب نیست.
هیچکس به طور کامل درست
نمی گوید...و در انتها،
مهربانی از همه چیز برتر است.
@onlinm9shavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌
#گهواره_ي_خالي
#رمان_عاشقانه
#قسمت_یازدهم
بري دستش رو بگيري. تازه بعد از اون، دست من، كه هميشه همراهته رو مي بيني. ديگه نمي گي خدا ندارم چون هميشه داشتيش فقط نمي ديديش، چون نمي خواستي ببينيش!
چشمكي مي زند و با شادي ادامه مي دهد
- فكر كنم حاج كميل جايزه توبه و صبرم بود. تو هم يدونه از اون جايزه ها اون بيرون داريا
من كه انقدر از حرفهاي او حيرانم كه چندان متوجه كنايه اش نمي شوم، يا مي شوم و نمي خواهم به روي خودم بياورم، حرف دلم را به زبان مي آورم
- باورم نميشه رقيه سادات! يعني تو يه روزي ... ايني كه الان هستي نبودي؟!
آرام مي شود و لبخند محزوني مي زند
- باورت بشه عزيزم. چون همه ي آدمها يه چيزي اون پس و پشت ظاهرشون وجود داره كه مخفيش مي كنن.
- خيلي برام جالب بود
دستش را روي پايم مي گذارد
- حواست باشه بهار جان! انقدر جذب فرع داستان من نشي كه اصلش رو فراموش كني!
تا مي آيم بپرسم منظورش چيست مادر با يك سيني كه دو ظرف يكبار مصرف غذا و دو بشقاب عدس پلو در آن است وارد مي شود
- بفرماييد دخترا. تا داغه بخورين كه بهتون بچسبه. فقط قبلش يادتون نره نيت كنيدا. سادات جان اين دوتا ظرفم براي اين طفلكاست ببر براشون
رقيه سادات بشقاب غذايش را بر مي دارد با دست دو ظرف را به سمت مادر مي گيرد
- نه حاج خانم همين ظرف غذا براي ما بسه. زينب كه شيرخوارست. زهرا هم كه خيلي كم مي خوره من تو كيفم ظرف دربسته دارم يه مقدار از غذاي خودم براش مي كشم. اينا رو ببرين بدين به يه بنده خداي ديگه كه نذري بهش نرسيده.
مادر كه اخلاق بدون تعارف رقيه سادات را مي شناسد لبخندي مي زند و ظرفها را مي گيرد
- خير ببيني دخترم، تو ساداتي، نفست حقه، التماس دعا
بعد نگاهي به من مي اندازد كه مهرش تا عمق جانم مي نشيند
- الهي كه حاجت روا بشي مادر به حق صاحب اين سفره
با اينكه يك جايي از مغزم در حال نافرماني است و دليل و منطق مي آورد كه :
- اين حرفها همه كشكه ، نذر و نياز كيلويي چند؟ ول كن اين چرنديات رو!
اما يك جايي در دلم مي گويد:
- بخور، به هيچي فكر نكن و فقط بخور
نمي دانم تاثير حرفهاي رقيه سادات است يا چيز ديگر، اما قاشق را بر مي دارم كمي به عدس پلوي خوش رنگ و بو نگاه مي كنم و شروع مي كنم به خوردن. احساس مي كنم بعد از مدتها كمي آرام تر شده ام. كمتر از نيمي از غذا را كه خوردم سير شدم. با اين وجود، بيشتر از همه ي اين يكسال گذشته، غذا خورده بودم. تلفن رقيه سادات زنگ مي خورد و او جواب مي دهد، ظاهرا حاج آقا مهدوي است كه قصد رفتن كرده. رقيه سادات براي بردن بچه ها كمك مي خواهد كه شهاب مي آيد و زهرا را با خود مي برد. او چادرش را مرتب مي كند و زينب را در آغوش مي كشد
- ان شاالله كه به حرمت همين ايام حالت زودتر رو براه بشه
ناگهان يادم به جمله ي آخرش مي افتد
- راستي رقيه جان، منظورت چي بود از اصل و فرع؟!
لبخند مهربانش پررنگتر مي شود
- فرع، گذشته من بود و اصل، رابطم با ديدن و نديدن خدا تو زندگيم!
رويم را مي بوسد و با خداحافظي آرامي مي رود. كبريت روشن را در خاكستر وجودم مي اندازد و مي رود!
***
صداي گريه ي پرهام را مي شنوم ولي خودش را نمي بينم. گاهي روي زمينم، گاهي روي سقف. سراسيمه و آشفته! در همان حال يك به يك اتاقها را مي گردم ولي او را نمي يابم. صداي گريه شديدتر شده و به هق هق افتاده است. وحشت زده جيغ مي كشم و صدايش مي كنم. از صداي جيغ خودم هراسان از خواب مي پرم و سريع مي نشينم. صداي گريه اش هنوزم در گوشم است. از جايم بلند مي شوم و به آشپزخانه مي روم تا ليواني آب بخورم.
به اتاق بر مي گردم، ولي هنوز صداي گريه مي شنوم. به گمانم ديوانه شده ام! ولي عجيب است كه در پس صداي گريه ي بچه انگار گريه يك مرد را هم مي شنوم! نه، راستي راستي ديوانه شده ام! دوباره به رختخواب مي روم و سعي مي كنم كه بخوابم، ولي با اين صداهاي در سرم چه كنم؟!
ادامه دارد...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
خدایا
در این روزهای معنوی
تو را به آبروی زینب
به بی قراری رقیه
به غیرت اباالفضل
به حرمت موی سپیدارباب
هردستی به سوی تو بلند شد
خالی برنگردان
"آمين"
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤
پروردگارا🙏
در این شب معنوی✨
از ماه محرم و بحق مظلوم ترین امامان
براے دوستانم
عشق حقیقے،سلامتے،✨
آرامش،نیکبختے و
یک دنیا حال خوب✨
طلب دارم عطاکن به آنان
هرآنچہ برایشان خیر است🙏
آمیـــن 🙏
@onlinmoshaverh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
به نام دوست💕
گشاییــم 🌸🍃
دفتر دل را💕
به فر عشــق 🌸💕🌸
فروزان کنیـم 🌸🍃
محفــل را🌸🍃
به نام خـدای 🌸💕🌸
حسابگر،حسابساز🌸🍃
حسابــرس وحسابــدار🌸🍃
زمیـن و آســمان🌸🍃
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🌸🌺🍀🌺
💠در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
🔹اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش شهید میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه...
🔹دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
🔹سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم آخرت.
هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را میخواهد، هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد، نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺شنبه زیــبــاتـون پراز
💞شڪوفه هاے اجابت
🌺امیدوارم ڪه
💞شروع هفته تون پرازبرڪت
🌺مشڪلاتتان اندڪ
💞شادے هاتون فراوان
🌺مهربانی راه و رسمتون
💞ولطف خــدا همراهتون
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
شروع هفته تون عاااااالی😍
جدایی برای مردان دردناک تر است
گرچه زنان اندوه زیادی در اوايل جدایی تجربه میکنند ولی زودتر با آن کنار می آیند، مردان با وانمود به فراموشی، آسیب طولانی ترى می بینند
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💠 زوجهایی که در انجام کارهای منزل به یکدیگر #کمک میکنند، در زندگی مشترک خوشبخت هستند.
💠 و نسبت به بقیهی زوجها #شادتر زندگی کرده و محبوبیتشان روز به روز بیشتر میشود.
🍃❤️ @onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال
سلام من خانم ۲۰ساله هستم و آقام ۳۲سالشه ۴ساله که ازدواج کردیم مشکل من اینه که هیچوقت از اول ازدواج شوهرم احساستم رو درک نکرده از نظر عاطفی خیلی کمبود داشتم ودارم همیشه حس میکنم که هیچ عشقی بین ما نیست همیشه میفهمم که دوستم نداره من چیزایی میخام که اون هیچوقت حتی برا دلخوشی منم انجام نمیده تو زندگی ما هیچ چیز عاشقانه ای وجود نداره اینارو از تک تک رفتار های ریزش میفهمم مگه تو رابطه جنسی نباید آقا با کلمات محبت آمیز و پر عشق و باسوز و گداز خانومش رو آماده کنه اینا که زوری نمیشه هرچقدرم که من بگم بهش یا حتی خودشم بدونه نمیتونه فیلم بازی کنه که باید یه عشقی باشه که ابرازش کنه...حتی اگر کلامی هم به قول خودش نمیتونه حداقل با ناز و نوازش با حرکت های عاشقونه نشون بده متأسفانه من از اول ازدواج کم پیش اومده که هم از نظر عاطفی ارضا بشم و هم جنسی شوهرم فقط تلاشش این بوده که منو از نظر جنسی ارضا کنه با اینکه من تقریبا تو همه رابطه هامون با یه نوع پوزیشین زود ارضا میشم ولی ارضاء عاطفی خیلی برام مهمتره من عشقبازی رو خیلی دوست دارم ولی اون هیچوقت ناز منو نمیکشه ما هم قدیم هردومون ۱۷۴سانتیم اینم باعث میشه من تو بغلش جا نشم ما هردومون مذهبیم من به دستورات اسلام عمل کردم قبل ازدواجم خیلی پاک بودم و با هیچ پسری دوست نبودم چادریم و خیلی سعی در خودسازی و معرفت نفس دارم اما یه بار هم بخاطر این بی توجهی های همسرم پام لغزید و خیلی ناخواسته تو یه بازی آنلاین بایه پسری حرف زدم که تغریبا یه ماه طول کشید که باهم حرف زدیم و تو این یه ماه هر روز میخواستم که باهم حرف نزنیم ولی اون خیلی منو وابسته خودش کرده بود حتی اگه دوست دارم هاش دروغ هم بود چون من کمبود داشتم عاشقش شده بودم ولی بالاخره تونستم ترکش کنم و دیگه رابطمونو قطع کردم و شوهرمم فهمید حدود ی ماه منو گذاشت خونه مادرم ودوباره برگشتم من تو زندگیم همه چیز دارم شوهرمم همه اخلاقاش خوبه ولی بین ما خییییلی فاصله ست من نمیتونم حتی راحت حرفامو براش بزنم یا باهاش دردو دل کنم تا بخام نیازمو با آرامش بهش بگم میگه اه ول کن.تکراری حرف نزن اصلا به من و نیاز هام توجهی نداره حتی تولدم یا مناسبت های دیگه برام یه شاخه گل هم نمیخره بعد میگه من دوست داشتنمو عملی نشون میدم ولی عملا هم هیچ محبتی به من نداره اگه محبت کردن بلد نباشه چطور اینهمه به خواهرش حتی محبت های کلامی وعطفی داره تو جمع خونوادشون که باشیم به جای اینکه کنار من بشینه انگار خواهرش زنشه میچسبن به هم و بگو بخند و...که اینارم برام مهم نیست زیاد اگه یکصدم اون محبت هارو تو خونه یاجمع به من بکنه من همه زندگیمو پاش میریزم همین چیزا باعث میشه که منم آنچنان خوش اخلاق نباشم چون اصلا میلی برام نمیمونه و کسل و بی روح میشم من قیل ازدواجم میدونستم که اختلاف سنی زیاد مشکل ساز هست حتی با مشاور هم درمیان گذاشتم ولی چون همه جوره خوب بود و ملاک های منو داشت مشاور گفت که باهاش ازدواج کنم الان اگر کسی از بیرون به زندگی ما نگاه کنه میگه اینا هیچی کم ندارن ولی من چند بار فکر جدایی افتادم بچه هم نداریم بعضی موقع ها که نیاز جنسی بهم فشار میاره خودم پیش قدم میشم ولی هیچ علاقه ای نشون نمیده و من خیلی بهم فشار میاد ضایع میشم شخصیتم خورد میشه منم انقدر دلم میخاد از راه حلالش مثل این دوس پسر دوس دخترا لذت ببرم ولی نمیشه اگر هم من مشکلی داشته باشم علتش فقط همینه.دیگه نمیخوام عشقو ازش گدایی کنم خیلی دلم گرفته دیگه نمیدونم چیکار کنم زندگیم اونی که میخام بشه😭😭😭
پاسخ ما👇
سرکارخانم#شمس مشاور خانواده
باسلام
خواهر خوبم بزرگترین ایراد کار شما اختلاف سنی در حد ۱۲ سال است عزیزم نهایت فاصله سنی بای۷ سال باشه بیشتر از اون دردسر سازه مثل همینی که داری میبینی شما حتی تو یه دهه هم نیستین میدونی که همه اون خواسته هایی که شما دارید ایشون دیگه پشت سر گذاشته وچون کودک درونش هم فعال نیست دیگه نمیتونه درک کنه متاسفانه اما خب این اقا خوبی های زیادی داره اول اینکه شما به قول خودت همه چیز داری بالاتر از همه اینها اخلاق نیکوی ایشونه که موجب رضایت شماست خدارو شکر اگه هی تند تند قربون صدقه ات میرفت بعد کلی هم بد اخلاق میکرد یا کتکی مفصلدبهت میزد خوب بود یا بگیر وببند میکرد خوب بود ؟لطفا یاد بگیر همیشه داشته هات رو برای خودت شماره کنی وبابتش از خدا تشکر کنی چون شکر نعمت نعمتت افزون کند ودر ضمن بایاداوری داشته ها حال خودت هم خوب میشه پس میشه نداشته های این اقا رو بادلشته هاش پوشوند بعد اثر مردها فکر میکنند اگه نیازهای خانم رو براورده کنند بهش پول بدن ویا چیزهایی رو که میخواد براش بخرند ویا امکانات مالی رو براش فراهم کنند اینها یعتی دوست داشتن به صورت عملی پس لطفا به همه این اعمالش توجه داشته باش وبابتش ازش تشکر کن تا ادامه پیدا بکنه حتما بهش محبتدداشته باش وقزبون صدقه برو تا روی ذوق بیاد واونم
یاد بگیره تو میتونی با محبت لبخند همیشگی وغر نزدن وسپاس گذاری ورابطه همسری خوب وگلگی نکردن(باعث تنفر اقاست) ایشون رو به خودت نزدیکتر کنی وقدر دان اونم با قدر دانیهای خودت وسعی کن تا با خانواده اش رابطه خوبی داشته باشی واز این طریق به همسرت نزدیکتر بسی به جای حسادت به خواهرش که یه عمر باهم بزرگ شدن توهن بهشون محبت کن وخودت رو از اونها بدون تادل همسرت رو بدست بیارز وحمایت خانواده اش رو وسب کنی در حدی که در ناملایمات حق رو به تو بدن ودیگه اینکه شما که الحمدلله خانم پاک ومومنی هستی سعی کن این پاکی رو حفظ کنی وخیانت نکنی حتی توی خیالت میدوتی الان خیلی ها در حسرت زندگی تو بسر میبرند پس قدر داسته هات رو بدون وبا فکر وخیال زندگی رو به کام خودت تلخ نکن فرصتها خیلی کمه سعز کن برای خودت سرگرمی درست کنی مثل درس خوندن مطالعه ویا خیاطی یا هر هنری که دوست داری سرگرم که باشی به این نداشته ها فکر نمیکنی ودیگه به جدایی فکر نکن اینقدر خانمهای صبور هستند که باشرایط بد همسرشون حتی محرومیت در زندگی ساخته اند وزندگی رو پیش برده اند وحتی خیال جدایی رو هم نکرده اند چون جهاد زن خوب شوهر داری کردن هستش
مراقب خوبیهات باش
خوشبخت باشی
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
اتاروی ذوق بیاد واون
یاد بگیره تو میتونی با محبت لبخند همیشگی وغر نزدن وسپاس گذاری ورابطه همسری خوب وگلگی نکردن(باعث تنفر اقاست) ایشون رو به خودت نزدیکتر کنی وقدر دان اونم با قدر دانیهای خودت وسعی کن تا با خانواده اش رابطه خوبی داشته باشی واز این طریق به همسرت نزدیکتر بسی به جای حسادت به خواهرش که یه عمر باهم بزرگ شدن توهن بهشون محبت کن وخودت رو از اونها بدون تادل همسرت رو بدست بیارز وحمایت خانواده اش رو وسب کنی در حدی که در ناملایمات حق رو به تو بدن ودیگه اینکه شما که الحمدلله خانم پاک ومومنی هستی سعی کن این پاکی رو حفظ کنی وخیانت نکنی حتی توی خیالت میدوتی الان خیلی ها در حسرت زندگی تو بسر میبرند پس قدر داسته هات رو بدون وبا فکر وخیال زندگی رو به کام خودت تلخ نکن فرصتها خیلی کمه سعز کن برای خودت سرگرمی درست کنی مثل درس خوندن مطالعه ویا خیاطی یا هر هنری که دوست داری سرگرم که باشی به این نداشته ها فکر نمیکنی ودیگه به جدایی فکر نکن اینقدر خانمهای صبور هستند که باشرایط بد همسرشون حتی محرومیت در زندگی ساخته اند وزندگی رو پیش برده اند وحتی خیال جدایی رو هم نکرده اند چون جهاد زن خوب شوهر داری کردن هستش
مراقب خوبیهات باش
خوشبخت باشی
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
مشاوره آنلاین:
سوال387
سلام من خانم ۲۰ساله هستم و آقام ۳۲سالشه ۴ساله که ازدواج کردیم مشکل من اینه که هیچوقت از اول ازدواج شوهرم احساستم رو درک نکرده از نظر عاطفی خیلی کمبود داشتم ودارم همیشه حس میکنم که هیچ عشقی بین ما نیست همیشه میفهمم که دوستم نداره من چیزایی میخام که اون هیچوقت حتی برا دلخوشی منم انجام نمیده تو زندگی ما هیچ چیز عاشقانه ای وجود نداره اینارو از تک تک رفتار های ریزش میفهمم مگه تو رابطه جنسی نباید آقا با کلمات محبت آمیز و پر عشق و باسوز و گداز خانومش رو آماده کنه اینا که زوری نمیشه هرچقدرم که من بگم بهش یا حتی خودشم بدونه نمیتونه فیلم بازی کنه که باید یه عشقی باشه که ابرازش کنه...حتی اگر کلامی هم به قول خودش نمیتونه حداقل با ناز و نوازش با حرکت های عاشقونه نشون بده متأسفانه من از اول ازدواج کم پیش اومده که هم از نظر عاطفی ارضا بشم و هم جنسی شوهرم فقط تلاشش این بوده که منو از نظر جنسی ارضا کنه با اینکه من تقریبا تو همه رابطه هامون با یه نوع پوزیشین زود ارضا میشم ولی ارضاء عاطفی خیلی برام مهمتره من عشقبازی رو خیلی دوست دارم ولی اون هیچوقت ناز منو نمیکشه ما هم قدیم هردومون ۱۷۴سانتیم اینم باعث میشه من تو بغلش جا نشم ما هردومون مذهبیم من به دستورات اسلام عمل کردم قبل ازدواجم خیلی پاک بودم و با هیچ پسری دوست نبودم چادریم و خیلی سعی در خودسازی و معرفت نفس دارم اما یه بار هم بخاطر این بی توجهی های همسرم پام لغزید و خیلی ناخواسته تو یه بازی آنلاین بایه پسری حرف زدم که تغریبا یه ماه طول کشید که باهم حرف زدیم و تو این یه ماه هر روز میخواستم کهjj باهم حرف نزنیم ولی اون خیلی منو وابسته خودش کرده بود حتی اگه دوست دارم هاش دروغ هم بود چون من کمبود داشتم عاشقش شده بودم ولی بالاخره تونستم ترکش کنم و دیگه رابطمونو قطع کردم و شوهرمم فهمید حدود ی ماه منو گذاشت خونه مادرم ودوباره برگشتم من تو زندگیم همه چیز دارم شوهرمم همه اخلاقاش خوبه ولی بین ما خییییلی فاصله ست من نمیتونم حتی راحت حرفامو براش بزنم یا باهاش دردو دل کنم تا بخام نیازمو با آرامش بهش بگم میگه اه ول کن.تکراری حرف نزن اصلا به من و نیاز هام توجهی نداره حتی تولدم یا مناسبت های دیگه برام یه شاخه گل هم نمیخره بعد میگه من دوست داشتنمو عملی نشون میدم ولی عملا هم هیچ محبتی به من نداره اگه محبت کردن بلد نباشه چطور اینهمه به خواهرش حتی محبت های کلامی وعطفی داره تو جمع خونوادشون که باشیم به جای اینکه کنار من بشینه انگار خواهرش زنشه میچسبن به هم و بگو بخند و...که اینارم برام مهم نیست زیاد اگه یکصدم اون محبت هارو تو خونه یاجمع به من بکنه من همه زندگیمو پاش میریزم همین چیزا باعث میشه که منم آنچنان خوش اخلاق نباشم چون اصلا میلی برام نمیمونه و کسل و بی روح میشم من قیل ازدواجم میدونستم که اختلاف سنی زیاد مشکل ساز هست حتی با مشاور هم درمیان گذاشتم ولی چون همه جوره خوب بود و ملاک های منو داشت مشاور گفت که باهاش ازدواج کنم الان اگر کسی از بیرون به زندگی ما نگاه کنه میگه اینا هیچی کم ندارن ولی من چند بار فکر جدایی افتادم بچه هم نداریم بعضی موقع ها که نیاز جنسی بهم فشار میاره خودم پیش قدم میشم ولی هیچ علاقه ای نشون نمیده و من خیلی بهم فشار میاد ضایع میشم شخصیتم خورد میشه منم انقدر دلم میخاد از راه حلالش مثل این دوس پسر دوس دخترا لذت ببرم ولی نمیشه اگر هم من مشکلی داشته باشم علتش فقط همینه.دیگه نمیخوام عشقو ازش گدایی کنم خیلی دلم گرفته دیگه نمیدونم چیکار کنم زندگیم اونی که میخام بشه😭😭😭
پاسخ ما👇
سرکارخانم#شمس مشاور خانواده
باسلام
خواهر خوبم بزرگترین ایراد کار شما اختلاف سنی در حد ۱۲ سال است عزیزم نهایت فاصله سنی بای۷ سال باشه بیشتر از اون دردسر سازه مثل همینی که داری میبینی شما حتی تو یه دهه هم نیستین میدونی که همه اون خواسته هایی که شما دارید ایشون دیگه پشت سر گذاشته وچون کودک درونش هم فعال نیست دیگه نمیتونه درک کنه متاسفانه اما خب این اقا خوبی های زیادی داره اول اینکه شما به قول خودت همه چیز داری بالاتر از همه اینها اخلاق نیکوی ایشونه که موجب رضایت شماست خدارو شکر اگه هی تند تند قربون صدقه ات میرفت بعد کلی هم بد اخلاق میکرد یا کتکی مفصلدبهت میزد خوب بود یا بگیر وببند میکرد خوب بود ؟لطفا یاد بگیر همیشه داشته هات رو برای خودت شماره کنی وبابتش از خدا تشکر کنی چون شکر نعمت نعمتت افزون کند ودر ضمن بایاداوری داشته ها حال خودت هم خوب میشه پس میشه نداشته های این اقا رو بادلشته هاش پوشوند بعد اثر مردها فکر میکنند اگه نیازهای خانم رو براورده کنند بهش پول بدن ویا چیزهایی رو که میخواد براش بخرند ویا امکانات مالی رو براش فراهم کنند اینها یعتی دوست داشتن به صورت عملی پس لطفا به همه این اعمالش توجه داشته باش وبابتش ازش تشکر کن تا ادامه پیدا بکنه حتما بهش محبتدداشته باش وقزبون صدقه برو
#مردها_را_عصبانی_نکنید
وقتی مردها عصبانی میشوند قابلیت انقباض عضلاتشان به مراتب بالا میرود....
مردها در عصبانیت فقط دوست دارند از موضوع فرار کنند.آنها به حل مسئله فکر نمیکنند تلاش نکنیم تا متقاعدشان کنیم...
مردها در عصبانیت شخصیتی بدبین، بد دهن و نامهربان دارند...
فقط یک راه دارد سکوت کنید وقتی سکوت کنید زودتر آرام میشوند وقتی آرام شدند راحتتر متقاعد میشوند
#زنها_را_عصبانی_نکنید
زنها وقتی عصبانی میشوند قدرت جسمیشان از بین میرود اما به همان ترتیب قدرت زبانی بالایی دارند...
یک زن در عصبانیت تمام بدی هایی که در طول عمرش به او کردید را در پنج دقیقه طوری جلوی چشمانتان میاورد که باور نمیکنید...
غر زدن از ویژگی های بارز همه زنان است.
یک زن را وقتی عصبانی کردید عواقبش را تا یک هفته و گاهی تا یک ماه باید بپذیرید. زنها ماجرای عصبانیتشان را در تمام این مدت با خود حمل میکنند.
📎
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
آرزوی من از صمیم قلب برای شما:
🌷آغازی با شکوه در شنبه
عشق در یکشنبه
🌷آرامش در دوشنبه
نداشتن نگرانی و
🌷دغدغه در سه شنبه
خوشبختی در چهارشنبه
🌷شادی در پنجشنبه
موفقیت در جمعه میباشد
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺