eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
412 عکس
242 ویدیو
37 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✅آهو ها در سرزمین کربلا در امان اند كمال الدين : إنّ مُخالِفينا يَروونَ أنَّ عيسَى بنَ مَريَمَ عليه السلام مَرَّ بِأَرضِ كَربَلاءَ ، فَرَأى عِدَّةً مِنَ الظِّباءِ هُناكَ مُجتَمِعَةً ، فَأَقبَلَت إلَيهِ وهِيَ تَبكي ، وأنَّهُ جَلَسَ وجَلَسَ الحَوارِيّونَ ، فَبَكى وبَكَى الحَوارِيّونَ ، وهُم لا يَدرونَ لِمَ جَلَسَ ولِمَ بَكى ، فَقالوا : يا روحَ اللّه ِ وكَلِمَتَهُ ! ما يُبكيكَ ؟! قالَ : أتَعلَمونَ أيَّ أرضٍ هذِهِ قالوا : لا ، قالَ : هذِهِ أرضٌ يُقتَلُ فيها فَرخُ الرَّسولِ أحمَدَ ، وفَرخُ الحُرَّةِ الطّاهِرَةِ البَتولِ شَبيهَةِ اُمّي ، ويُلحَدُ فيها ، هِيَ أطيَبُ مِنَ المِسكِ ؛ لِأَ نَّها طينَةُ الفَرخِ المُستَشهَدِ ، وهكَذا تَكونُ طينَةُ الأَنبِياءِ وأولادِ الأَنبِياءِ ، وهذِهِ الظِّباءُ تُكَلِّمُني ، وتَقولُ : إنَّها تَرعى في هذِهِ الأَرضِ شَوقا إلى تُربَةِ الفَرخِ المُستَشهَدِ المُبارَكِ ، وزَعَمَت أنَّها آمِنَةُ في هذِهِ الأَرضِ ❇️كمال الدين مخالفان ما [نيز] روايت مى كنند كه عيسى بن مريم عليه السلام از سرزمين كربلا عبور كرد و تعدادى آهو در آن جا ديد كه جمع شده بودند . آهوان ، گريان به سوى او آمدند . او نشست و حواريان نيز نشستند . او گريست و حواريان نيز گريستند، در حالى كه نمى دانستند چرا عيسى نشست و چرا گريست. گفتند: اى روح و كلمه خدا ! چرا گريه مى كنى؟ فرمود: آيا مى دانيد كه اين ، كدام سرزمين است؟ گفتند: نه . فرمود : اين ، سرزمينى است كه در آن ، فرزند پيامبر خدا ، احمد، و فرزند زنِ آزاده پاك و بتول ـ كه همانند مادر من است ـ ، كشته مى شود و دفن مى گردد، و آن ، خوش بوتر از مشك است ؛ زيرا آن ، گِل فرزند شهيدِ آن پيامبر است ـ و اين چنين است سرشت پيامبران و فرزندانشان ـ . اين آهوان، با من حرف مى زنند و مى گويند: در اين سرزمين ، به عشق خاكِ آن فرزندِ پاك مى چرند و گمان مى كنند كه در اين سرزمين ، در امان اند . 📖📖 كمال الدين : ص 531 ، الخرائج والجرائح : ج 3 ص 1143 ح 55 ، بحار الأنوار : ج 52 ص 202 @maghtal61
❇️سرگردانی حضرت مسلم(ع) در کوچه های کوفه ◀️فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلدَداً في أَزِقّةِ الكُوفَةِ لا يَدْرِي أينَ يذهبُ▶️ با سر گردانی در کوچه های کوفه راه میرفت در حالی که نمیدانست کجا می رود. 📖ارشادشیخ مفید ❇️اولین شهید از بنی هاشم که به دار آویخته شد ◀️أمَرَ إبنِ زِيَاد بِجُثَّةُ مُسْلِم فَصُلِبَت وَ حُمِلَ رَاْسُهُ إِلَي دَمِشق▶️ ابن زیاد دستور داد پیکر مسلم(ع) را به دار بیاویزند و سرش را به دمشق ببرند ◀️وَ هَذَا أَوَلُ قَتِيلٍ صُلِبَت جُثَتُهُ مِن بَنِي هَاشِم وَ أَوَلُ رَأسٍ حُمِلَ مِن رُؤوسِهِم إِلي دَمِشق▶️ و این اولین کشته از بنی هاشم بود که به دار آویخته شد اول سری بود از آن سرها که به دمشق فرستاده شد. 📖نفس المهموم ❇️روى زمين كشيدن بدن مسلم بن عقیل(ع) و هاني بن عروه راويان به حضرت خبر دادند: ◀️إِنَه لَم نَخرُج مِنَ الكُوفَة حَتَى قَتَلَ مُسْلِم و هَاني و رَآهُمَا يَجُرَان فِي السُوق بِأرجٌلِهِما، فَقَال : إنَا لِلَّه وَ إنَا إلَيهِ رَاجِعُون ، رَحْمَةُ الله عَلَيهِما  ▶️  از كوفه بيرون نيامده بوديم كه مسلم و هاني كشته شده و بدنهاشان از پا در بازار ميكشيدند ، حسين عليه السلام فرمود : " انا لله و انا اليه راجعون " رحمت خدا بر ايشان باد  📖ارشادشيخ مفيد
✅روضه خصوصی پیامبر اکرم و امیر المومنین علیهما السلام ◀️سمعت اباعبدالله (الصادق) علیه السلام یقول: لما أن هبط جبرئیل علی رسول الله صلی الله علیه و آله بقتل الحسین علیه السلام أخذ بید علی علیه السلام فخلا به ملیا من النهار، فغلبتهما العبره فلم یتفرقا حتی هبط علیها جبرئیل علیه السلام أو قال: رسول رب العالمین فقال لهما: ربکما یقرئکما السلام و یقول: قد عزمت علیکما لما صبرتما، قال: فصبرا. راوی نقل می کند: از امام صادق شنیدم که می فرمودند: هنگامی که جبرئیل خبر شهادت حسین را بر پیامبر فرود آورد، پیامبر دست علی را گرفتند و مدتی طولانی از روز را با او خلوت کردند و گریه بر آن ها غلبه کرد و از یکدیگر جدا نگشتند تا آن که جبرئیل بر آن ها فرود آمد و به آن دو عرضه داشت: خدایتان سلام می رساند و می فرماید: تصمیم حتمی من شکیبایی نمودن و صبر کردن شماست پس آن دو شکیبایی نموده و صبر کردند. 📖کامل الزایارت صفحه121 ح132 بحار الانوار ج42 صفحه 231 ح15 @maghtal61
✅نظر علامه مجلسی راجع به نقل وقایع کربلا أقول: ما قيل من المراثي في مصيبته صلوات الله عليه جمة لا تحصى و لا يناسب إيرادها ما نحن بصدده في هذا الكتاب و إنما أوردنا قليلا منها رجاء أن يشركني الله تعالى مع من يبكي و ينوح بها في ثوابه و لذلك عدونا ما التزمناه في صدر الكتاب بذكر بعض القصص عن التواريخ و الكتب التي لم تكن في درجة ما أوردته في الفهرست في الوثوق و الاعتماد و تأسينا بذلك بسنة علمائنا الماضين رضوان الله عليهم فإنهم في إيراد تلك القصص الهائلة اعتمدوا على التواريخ لقلة ورود خصوصياتها في الأخبار على أن أكثرها مؤيدة بالأخبار المعتبرة التي أوردتها و الله الموفق و عليه التكلان. 📖بحارالانوار ج45 ص294 مرحوم مجلسی درابتدای بحارالانوار می‌فرماید که مبنای ایشان نقل از اصول معتبره میباشد. ❓❓اصول معتبره چیست؟ 📖📖اصول معتبره به کتابهایی گفته میشود که توسط محدثان شیعه بلاواسطه ازامام معصوم حدیث نقل کرده اند.«چهارصد کتاب اصول موجود بوده که طی حوادث دردوران مختلف بعض آنها ازبین رفته است.اصول کافی مرحوم کلینی در صدد جمع آوری این اصول بوده است» ❗️اما مرحوم مجلسی دربیان جریانات مربوط به واقعه کربلا از مبنای خود عدول مینمایند و دلیل آن را اینچنین بیان میکنند ⬅️تأسی به علمای گذشته،زیرا سیره علما درنقل مطالب مربوط به این واقعه که چندان در احادیث وارد نشده اين بوده كه به کتب تاریخی اعتماد میکردند. ❇️ماهم مثل ایشان امید داریم با بیان این مصائب شریک نوحه سرایی واشک سوگواران حضرتش باشیم. @maghtal61 📖باما همراه باشيد ومستند بخوانيد.
⛔️⛔️⛔️وقتی خلیفه دوم خواست سیلی به امام حسین علیه السلام بزند ⬅️⬅️قطب راوندی به سند معتبر از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت کرده است که روزی امام حسن و امام حسین علیهما السلام برای قضای حاجت بیرون آمدند... به قدرت الهی در آن موضع چشمه ی آبی پیدا شد . هر دو بزرگوار از آن آب برداشته و خود را پاک نمودند و وضو ساختند و بازگشتند . در میان راه خلیفه دوم آنها را دید و گفت : از کجا می آیید ؟ آیا از دشمنان خود نمی ترسید که تنها بیرون آمده اید ؟ فرمودند : ما از قضای حاجت بر می گردیم. خلیفه دوم چون آن ها را تنها یافت ، خواست که آن ها را هلاک کند . ناگاه صدایی شنید که ای شیطان می خواهی با دو فرزند محمد دشمنی کنی ؟! دیروز با مادر آن ها آنگونه رفتار کردی ! بدعت ها در دین خدا وارد و خلافت اهل بیت را غصب نمودی . امام حسین نیز با او به درشتی سخن گفت . خلیفه دوم خواست با دست راست بر صورت حضرت سیلی بزند که حق تعالی دست راستش را خشک کرد . خواست با دست چپ بزند که دست چپش هم خشک شد . پس گفت از شما می خواهم به حق پدرتان و به حق جدتان دعا کنید حق تعالی مرا رها کند و دست مرا باز گرداند. پس امام حسین علیه السلام عرضه داشت : بارالها او را از این بلیه رها و این را عبرتی برای او گردان و حجتی برای او قرار بده . پس حق تعالی دست او را رها کرد . 📖جلاء العیون علامه مجلسی باب پنجم فضائل و مناقب امام حسین صفحه 490 @maghtal61
❇️حضرت علی اصغر درمیدان شهید شدند یا درکنار خیمه گاه❓❓❓ اگرقائل به این نباشیم که دو طفل در روز عاشورا درآغوش سیدالشهدا مذبوح گشته اند.میتوان تذکرة الخواص را اولین کتابی دانست که ماجرای طفل شیرخواره حضرت اباعبدالله را متفاوت ازبقیه کتب تاریخی ومصادر اولیه نقل کرده است. کتابهایی چون 📖ابی مخنف 📖لهوف 📖اخبارالطوال 📖تاریخ طبری«نقل از ابی مخنف وعمار دهنی» 📖ارشاد شیخ مفید 📖مثیرالاحزان ابن نماحلی 📖مقاتل الطالبیین و... اشاره براین دارند که طفل رضیع سیدالشهدا درمقابل خیمه ودر دامان پدر شهید شده است. 📝یکی از ادله کسانی که قائل به شهادت دو کودک شیرخوار میباشند تفاوت درنقلهای کتب تاریخی ومصادراولیه میباشد. ادله این گروه قابل تامل است. این عده براین نظرند که دوطفل از فرزندان سیدالشهدا درآغوش حضرت ذبح گشته اند. نام طفلی که درهمان روز به دنیا آمده بود عبدالله ونام طفلی که درمیدان درآغوش پدر شهید شد،را علی اصغر میدانند . روضه ای که دربین مرثیه سرایان مشهور است ودرجلسات خوانده میشود،نقلی است که درتذکرة الخواص وارد شده است. ابو المظفّر یوسف بن قِزُغْلى بن عبد اللّه (۵۸۱ - ۶۵۴ ق)، به سبط (نوه) ابو الفرج ابن جوزىِ مشهور است. او ابتدا حنبلى بود و سپس حنفى گشت؛ امّا به دلیل علاقه‏اش به اهل بیت علیهم السلام، شرح حال بسیارى از آنان را به نگارش در آورد. سبطِ ابن جوزى، واعظ، خطیب و مورّخ بوده و به دلیل دسترس داشتنش به منابع و مَقاتل کهنى مانند: مقتل کلبى، مَغازى واقدى و تاریخ‏هاى مدائنى و ابن ابى الدنیا، گاه گزارش‏هایى ارائه داده که به دلیل از میان رفتن و یا دچار نقص شدن برخى منابع تاریخى پس از یورش مغولان، قابل اعتناست. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ❇️نقل تذکرةالخواص⬇️⬇️⬇️ تذکرة الخواص عن هشام بن محمّد: لَمّا رَآهُمُ الحُسَینُ علیه السلام مُصِرّینَ عَلى قَتلِهِ، أخَذَ المُصحَفَ ونَشَرَهُ، وجَعَلَهُ عَلى رَأسِهِ، ونادى: بَینی وبَینَکُم کِتابُ اللّهِ، وجَدّی مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله، یا قَومِ! بِمَ تَستَحِلّونَ دَمی؟!... فَالتَفَتَ الحُسَینُ علیه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ یَبکی عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى یَدِهِ، وقالَ: یا قَومِ، إن لَم تَرحَمونی فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَینُ علیه السلام یَبکی ویَقولُ: اللّهُمَّ احکُم بَینَنا وبَینَ قَومٍ دَعَونا لِیَنصُرونا فَقَتَلونا. فَنودِیَ مِنَ الهَوا: دَعهُ یا حُسَینُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِی الجَنَّةِ. 📝 تذکرة الخواصّ به نقل از هشام بن محمّد: وقتى حسین علیه السلام دید که آنها بر کُشتن اوپافشارى مى‏کنند، قرآنى را گرفت و آن را باز کرد و بر سرش نهاد و ندا داد: «کتاب خدا و نیز جدّم محمّد، فرستاده خدا، میان من و شما [، داورى کند]. اى مردم! براى چه خونم را حلال مى‏شمرید؟!...». همچنین حسین علیه السلام، به سوى یکى از کودکانش که از تشنگى مى‏گریست، رفت. او را بر سرِ دست گرفت و گفت: «اى قوم! اگر بر من رحم نمى‏کنید، بر این کودک، رحم کنید». در این حال، مردى از آنان، تیرى به سوى او انداخت و ذبحش کرد. حسین علیه السلام مى‏گریست و مى‏گفت: «خدایا! میان ما و گروهى که ما را دعوت کردند تا ما را یارى دهند، امّا ما را کُشتند، داورى کن». در این هنگام، از آسمان، ندایى رسید: «او را وا گذار اى حسین، که او را در بهشت، شیر مى‏دهند» 📝 تذکرة الخواصّ: ص ۲۵۲ @maghtal61
✅اذن انبیاء برای زیارت ◀️حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ لَيْسَ نَبِيٌّ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا يَسْأَلُونَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ (ع) فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَ فَوْجٌ يَصْعَدُ [يَعْرُجُ ] ◀️حسن بن عبد اللّه، از پدرش، از حسن بن محبوب از اسحق بن عمّار وى مى‏گويد:از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‏فرمودند:نيست پيغمبرى در آسمان‏ها و زمين مگر آنكه از خداوند متعال درخواست دارند كه به ايشان اذن داده شود تا حضرت حسين بن على عليهما السّلام را زيارت كنند پس فوجى از آسمان نازل شده و به زيارت آن جناب رفته و فوجى پس از زيارت به آسمان مى‏روند. 📖کامل الزیارات باب38 @maghtal61 🏴پا برسینه کسی گذاشتند، که انبیا برای زیارت او اجازه می‌گیرند.
✅مقصد ششم : جايگاه حسين عليه السلام در روز حشر ⬅️در روايات آمده است كه امام حسين عليه السلام در روز حشر مجلسى دارد كه از خصوصيت ويژه اى برخوردار است . اهل آن مجلس كه گريه كنندگان و زائران آن حضرت از آن جمله اند، با آرامش و اطمينان خاطر چنان شيفته سخنان امام حسين عليه السلام مى شوند كه از همه لذت ها چشم مى پوشند و هر چند همسران بهشتى آنان اظهار مى دارند كه ما در بهشت مشتاق شما هستيم آنها سخن امام حسين عليه السلام را بر آن همسران و بهشت ترجيح مى دهند. همچنين امام حسين عليه السلام در محشر جايگاه خاصى دارد كه به موجب آن اهل محشر مضطرب مى شوند و آن زمانى است كه حسين عليه السلام بى سر و در حالى كه از رگ هاى گردنش خون مى ريزد، ايستاده محشور مى شود و حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها وقتى به آن صحنه مى نگرد، فرياد مى زند. @maghtal61
✅صحابه ای که هنگام غارت خیمه ها به کربلا رسید،ودرآن هنگام شهید شد،که بود؟ ✅امام سجاد او رابعنوان شجاع ترین جنگاور بعد امیرالمومنین معرفی کرده است‼️‼️‼️ @maghtal61 تا ساعتی دیگر در کانال مقتل الحسین و اصحابه بارگزاری میشود.
✅هفهاف 🏴🏴هفهاف بن مهند راسبی ،مردی شجاع، شهسوار و از شیعیان و مخلصان بود. از اصحاب امیر المونین بود و با ایشان در جنگهای سه گانه اش (جمل،صفین،نهروان) همراه بود، ملازم ایشان بود تا حضرت علی علیه السلام شهید شد از آن پس منضم به یاران حسن علیه السلام شد و سپس به حسین علیه السلام پیوست. تا اینکه در بصره خبر به او رسید حسین از مکه بیرون آمده و به سمت عراق می رود از بصره حرکت کرد و راه می آمد تا در پایان روز عاشورا پس از خاتمه ی جنگ به کربلا رسید. در میان لشکر عمرسعد داخل شد و از مردم پرسید خبر چیست و حسین کجاست؟ گفتند تو کیستی؟ گفت : من هفهافم و برای نصرت و یاری حسین آمده ام گفتند: آیا هجوم مردم به خیمه گاه حسین را نمی بینی؟ و دختران پیامبر را نمی نگری که یغما گران لباس آن ها را می ربایند. گویند: همین که این خبر جانگداز را شنید و از کشته شدن امام و تاراج خیمه ها آگاهی یافت شمشیر از نیام بیرون کشید و سبان شمشیری که در بیشه باشد (انتضی سیفه کلیث العرین) به لشگر دشمن حمله برد. 📖📖 (مستدرکات علم رجال حدیث جلد 8 صفحه 162) به نقل از کتاب عنصر شجاعت میرزا خلیل کمره ای ⬅️⬅️امام زین العابدین علیه السلام درباره ی او فرمود: از زمانی که خداوند محمد صلی الله علیه و آله را برانگیخت پس از علی بن ابی طالب مردم جنگاوری مثل او ندیده بودند که این گونه تعدادی را بکشد. به مقابله با او برخاستند و پنج نفر محاصره اش کردند تا او را کشتند. رحمت خدای متعال بر او باد! 📖📖امالی شجری جلد 1 صفحه 173 @maghtal61
✅سلام بر گریبانهای دریده شده ⬅️⬅️تهذیب الأحکام عن خالد بن سدیر عن أبی عبد اللّه [الصادق‏] علیه السلام: وقَد شَقَقنَ الجُیوبَ، ولَطَمنَ الخُدودَ الفاطِمِیّاتُ عَلَى الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام، وعَلى مِثلِهِ تُلطَمُ الخُدودُ، وتُشَقُّ الجُیوبُ ◀️تهذیب الأحکام به نقل از خالد بن سدیر، از امام صادق علیه السلام: زن‏هاى فاطمى براى حسین بن على علیه‌السلام گریبان چاک کردند و سیلى به صورت زدند و براى چنین مصیبتى باید که بر صورت کوبید و گریبان درید. 📖تهذیب الأحکام: ج ۸ ص ۳ @maghtal61
❇️گریه امام حسین(ع) بعد از شنیدن خبر شهادت حضرت مسلم(ع): هنگامی که امام(ع) به سوى کوفه پیش مى رفت فرزدق (شاعر معروف عرب) را دید، فرزدق سلام کرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى با آن که آنان پسر عمویت ـ مسلم بن عقیل و پیروانش را کشتند؟» ◀️فَاسْتَعبَرَ الْحُسَيْن(ع) بَاكِيا ثُمَ قَال : رَحِمَ اللهُ مُسْلِماً فَلَقَدْ صارَ اِلى رَوْحِ اللهِ وَ رَیْحانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوانِهِ، اَلاَ اِنَّهُ قَدْ قَضَى ما عَلَیْهِ وَ بَقِىَ ما عَلَیْنا▶️ اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود: خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانید او به تكليف خویش عمل کرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است. فَقَال؛ لَا خَيْرَ فِي الْعَيْش بَعدَ هَوُلَاء سپس امام فرمودند ؛ هیچ خیری در زندگی بعد از مسلم و هانی نیست. ❇️زیارت مولا امیرالمومنین علی(ع) در خواب در شب آخر عمر حضرت مسلم(ع) حضرت مسلم(ع) در شب شهادت خویش مشغول عبادت بودند ساعتی چشم بر هم نهادند و خوابیدند و وقتی بیدار شدند به سختی شروع به گریه کردند، در این هنگام طوعه ظرف آبی برایش آورد و علت گریه را جویا شد حضرت فرمودند: ◀️رَأَيتُ عَمِّي عَلِي أَمِيرَالمُومِنِين، فَهُوَ يَقُول أَلعَجَل أَلعَجَل▶️ عمويم اميرالمومنين على(ع) را در خواب ديدم و او به من ميگفت به سوی ما بشتاب و مَا أَظَنُّ إِلَا آخِرَ حَيَاتِي مِنَ أَلدُنيَا وَ أَوَلَهَا مِنَ ألآخِرَة و من فکر میکنم این آخرین لحظات زندگی در دنیا و اول آخرتم باشد. @maghtal61
✅ روضه ی مأثور اسارت ⬅️الإقبال عن كتاب المصابيح بإسناده عن جعفر بن مُحَ سَأَلتُ أبي عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام عَن حَملِ يَزيدَ لَهُ ، فَقالَ : حَمَلَني عَلى بَعيرٍ يَطلُعُ  بِغَيرِ وِطاءٍ ، ورَأسُ الحُسَينِ عليه السلام عَلى عَلَمٍ ، ونِسوَتُنا خَلفي عَلى بِغالٍ اُكُفٍ  ، وَالفارِطَةُ خَلفَنا وحَولَنا بِالرِّماحِ ،◀️◀️ إن دَمَعَت مِن أحَدِنا عَينٌ قُرِعَ رَأسُهُ بِالرُّمحِ ،▶️▶️ حَتّى إذا دَخَلنا دَمِشقَ صاحَ صائِحٌ : يا أهلَ الشّامِ هؤُلاءِ سَبايا أهلِ البَيتِ المَلعونِ ⬅️⬅️الإقبال ـ به نقل از كتاب المصابيح ، به سندش از امام صادق: از پدرم على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام در باره بردن او به سوى يزيد پرسيدم . فرمود : «مرا بر شترى لَنگ و بدون جهاز ، سوار كردند و سر حسين عليه السلام بر بالاى عَلَمى بود و زنانمان ، پشت سرِ من بر اَسترانى بدون پالان ، سوار بودند . كسانى كه ما را مى بردند ، از پشت سر و گرداگردمان ، با نيزه ، ما را احاطه كرده بودند و آزار مى دادند . اگر اشكى از ديده يكى از ما فرو مى چكيد ، با نيزه به سرش مى كوبيدند ، تا آن كه وارد شام شديم . جارچى جار زد : اى شاميان ! اينان ، اسيران اهل بيتِ ملعون اند» 📖📖الإقبال : ج 3 ص 89 ، بحار الأنوار : ج 45 ص 154 ح 3 . @maghtal61
❓❓❓س 1446: در بعضی از هیأت‏های مذهبی مصیبت‏هایی خوانده می‏شود که مستند به مقتل معتبری نیست و از هیچ عالم یا مرجعی هم شنیده نشده است و هنگامی که از خواننده مصیبت از منبع آن سؤال می‏شود، پاسخ می‏دهند که اهل بیت(علیهم‌السلام) اینگونه به ما فهمانده‏اند و یا ما را راهنمایی کرده‏اند و واقعه کربلا فقط در مقاتل نیست و منبع آن هم فقط گفته‏های علما نمی‏باشد بلکه گاهی بعضی از امور برای مدّاح یا خطیب حسینی از راه الهام و مکاشفه مکشوف می‏شود، سؤال من این است که آیا نقل وقایع از این طریق صحیح است یا خیر؟ و در صورتی که صحیح نباشد، تکلیف شنوندگان چیست؟ 📝📝ج: نقل مطالب به‌صورت مزبور بدون اينکه مستند به روايتی باشد و يا در تاريخ ثابت شده باشد، وجه شرعی ندارد مگر آنکه نقل آن به عنوان بيان حال به حسب برداشت متکلّم بوده و علم به خلاف بودن آن، نداشته باشد و تکليف شنوندگان نهی از منکر است به شرطی که موضوع و شرايط آن نزد آنان ثابت شده باشد.
✅حضرت رباب بخش اول 📝شناسنامه: 🔻وُصفت الرّباب بأنّها امرأة جمیلة عاقلة فاضلة شاعرة، وهی امّ سکینة وعبدالله وى را زنى زیبارو، خردمند، بافضیلت و شاعر، توصیف کرده‏اند. رَباب، مادر سَکینه و عبد اللّه است 📖الطبقات الکبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص 4 🔻تاریخ دمشق: رَباب کَلبى، دختر امرؤ القیس بن عَدىّ بن اوس بن جابر بن کعب بن عُلَیم بن هُبَل بن عبد اللّه بن کِنانه، همسر حسین بن على بن ابى طالب علیه السلام و مادر دخترش سَکینه، در میان آن دسته از خاندان حسین علیه السلام است که پس از شهادتش، در دمشق، بر یزید، وارد شدند و حسین علیه السلام در یکى از شعرهایش از او یاد کرده است. ⬅️خواستگاری: عوف بن خارجه مى‏گوید: در روزگار خلافت عمر بن خطّاب، نزدش بودم که مردى گردن‏کج، از میان مردم، عبور کرد و به سوى عمر آمد و پیش رویش ایستاد و به او با عنوان خلیفه، سلام داد. عمر گفت: تو کیستى؟ گفت: مردى مسیحى! من، امرؤ القیس پسر عَدىّ کلبى هستم. عمر، او را نشناخت. مردى از میان جماعت به او گفت که این، از قبیله بکر بن وائل است که در جنگ جاهلىِ فَلَج، بر آنان هجوم آورده است. عمر گفت: چه مى‏خواهى؟ گفت: مى‏خواهم مسلمان شوم. عمر، اسلام را بر او عرضه داشت و وى، پذیرفت. سپس عمر، نیزه‏اى خواست و پرچم امارت بر مسلمانانِ قبیله قُضاعه را بر آن بست و به او سپرد. این پیرمرد، باز گشت، در حالى که پرچم بر بالاى سرش به اهتزار در آمده بود و تا آن هنگام، ندیده بودم مردى که یک سجده هم نکرده، امیر گروهى از مسلمانان شود. على بن ابى طالب علیه السلام به همراه دو پسرش، حسن و حسین، از آن مجلس برخاستند و خود را به او رساندند. على علیه السلام سرِ او را گرفت (او را به سوى خود، متوجّه کرد) و فرمود: «من، على بن ابى طالب، پسرعمو و داماد پیامبر خدایم و این دو، پسران من از دختر او هستند. ما مى‏خواهیم داماد تو شویم. به ما همسر بده». امرؤ القیس گفت: اى على! مُحَیّاه دختر امرؤ القیس را به عقد تو در آوردم، و اى حسن! سَلمى دختر امرؤ القیس را به عقد تو در آوردم، و اى حسین! رَباب دختر امرؤ القیس را به عقد تو در آوردم. ◀️ رَباب، همان است که حسین علیه السلام در حقّش چنین سروده است: لَعَمرُکَ إنَّنی لَاحِبُّ دارا تَحُلُّ بِها سُکَینَةُ وَالرَّبابُ‏ احِبُّهُما و أبذُلُ بَعدُ مالی ولَیس لِلائِمی فیها عِتابُ‏ ولَستُ لَهُم وإن عَتَبوا مُطیعا حَیاتی أو یُغَیِّبَنِی التُّرابُ‏ به جانت سوگند، من، سرایى را دوست دارم‏ که سَکینه و رَباب در آن، جاى دارند. دوستشان دارم و دارایى‏ام را مى‏دهم‏ وسرزنشگرم را یاراى سرزنش نیست. و هر چند[مرا]سرزنش کنند، مطیع آنان نیستم‏ در طول زندگى‏ام تا آن گاه که خاک، مرا پنهان کند. ⏪وهِیَ الَّتی أقامَت عَلى قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام حَولًا،⏩ ثُمَّ قالَت: إلَى الحَولِ ثُمَّ اسمُ السَّلامِ عَلَیکُما ومَن یَبکِ حَولًا کامِلًا فَقَدِ اعتَذَر او کسى است که یک سال بر مزار حسین علیه السلام، اقامت[و عزادارى‏]کرد و سپس سرود: تا یک سال، مى‏گِریم و سپس، شما دو تن را بدرود مى‏گویم‏ و البته هر کس یک سال کامل بگرید، عذر مقبولى[براى رفتن‏]آورده است. ظاهرا مقصودش از دو تن، امام حسین علیه السلام و فرزندش عبداللّه[على اصغر]باشند چون حسین علیه السلام وفات کرد، به خواستگارى رَباب آمدند و پافشارى کردند؛ امّا او گفت: «پدرْشوهر دیگرى جز پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بر نمى‏گزینم» و دیگر ازدواج نکرد و پس از حسین علیه السلام، یک سال بدون سقف و سایه‏بان، زندگى کرد تا آن جا که فرسوده شد و از افسردگى، جان داد. او از زیباترین و عاقل‏ترینْ زنان بود. @maghtal61 📖 تاریخ دمشق: ج ۶۹ ص ۱۲۰
✅حضرت رباب بخش دوم 🏴🏴مراثی حضرت رباب 1⃣الأغانی عن عوانة: رَثَتِ الرَّبابُ بِنتُ امرِئِ القَیسِ امُّ سُکَینَةَ بِنتِ الحُسَینِ علیه السلام، زَوجَهَا الحُسَینَ علیه السلام حینَ قُتِلَ، فَقالَت: إنَّ الَّذی کانَ نورا یُستَضاءُ بِهِ بِکَربَلاءَ قَتیلٌ غَیرُ مَدفونِ‏ سِبطَ النَّبِیِّ جَزاکَ اللّهُ صالِحَةً عَنّا، وجُنِّبتَ خُسرانَ المَوازینِ‏ قَد کُنتَ لی جَبَلًا صَعبا ألوذُ بِهِ وکُنتَ تَصحَبُنا بِالرُّحمِ وَالدّینِ‏ مَن لِلیَتامى ومَن لِلسّائِلینَ ومَن یُغنی ویَأوی إلَیهِ کُلُّ مِسکینِ‏ وَاللّهِ لا أبتَغی صِهراً بِصِهرِکُم حَتّى اغَیَّبَ بَینَ الرَّملِ وَالطّینِ الأغانى به نقل از عوانه: رَباب، دختر امرؤ القیس و مادر سَکینه، دختر حسین علیه السلام، بر شهادت همسرش حسین علیه السلام، چنین مرثیه خواند: آن که نورى پرتوافشان بوده است‏ اکنون، کشته دفن‏ناشده کربلاست‏ نواده پیامبر! خدا تو را از سوى ما جزاى نیکو دهد[تو]از زیان وزن اعمال[در قیامت‏]، دور گشته‏اى. تو براى من کوهى سخت بودى که به آن‏پناه مى‏بردم‏ و تو با رحمت و دیندارى، با ما مصاحبت مى‏کردى. [پس از تو]چه کسى براى یتیمان باشد و چه کسى براى درخواست کنندگان‏و چه کسى نیاز را برطرف کند و مسکینان، به او پناه برند؟ به خدا سوگند، پس از تو با هیچ کس دیگرى ازدواج نخواهم کرد تا آن که میان شن و گِل، مدفون و ناپیدا شوم. 📖الأغانی: ج ۱۶ ص ۱۴۹ @maghtal61
✅حضرت رباب بخش دوم ⬅️⬅️این واقعه در مجلس ابن زیاد ملعون گویا واقع شده است. 🏴🏴مراثى حضرت رباب إنَّ الرَّبابَ بِنتَ امرِئِ القَیسِ زَوجَةَ الحُسَینِ علیه السلام أخَذَتِ الرَّأسَ ووَضَعَتهُ فی حِجرِها، وقَبَّلَتهُ وقالَت: ✳️واحُسَینا فَلا نَسیتُ حُسَینا أقصَدَتهُ أسِنَّةُ الأَعداءِ غَادَروهُ بِکَربَلاءَ صَریعا لا سَقَى اللّهُ جانِبَی کَربَلاءِ تذکرة الخواصّ: رَباب، دختر امرؤ القیس و همسر حسین علیه السلام، سر ایشان را به دامن گرفت و آن را بوسید و خواند: وا حُسَینا![هیچ گاه‏]حسین را از یاد نخواهم برد که نیزه‏هاى دشمنان، بدن او را چاک چاک کرده است. در کربلا به نیرنگ، او را بر زمین زدند خداوند، کران تا کرانِ کربلا را سیراب نکند! تذکرة الخواص ص260 ✳️اين عبارت منشأ شعار ابدوالله ماننسی حسینا شده است. @maghtal61
✅در قرن دهم یکی از نوادگان حبیب بن مظاهر،درنجف به دنیا می آید،او که از مراجع تقلید نجف بوده مقتلی مینویسد. با شرح حال ایشان تا ساعتی دیگر در کانال مقتل الحسین و اصحابه همراه باشید. @maghtal61
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
✅در قرن دهم یکی از نوادگان حبیب بن مظاهر،درنجف به دنیا می آید،او که از مراجع تقلید نجف بوده مقتلی می
📝📝فخرالدین طریحی فخرالدین بن محمدعلی طُریحی (۹۷۹ـ۱۰۸۵ یا ۱۰۸۷ق)، از مفسران قرآن کریم و عالمان دینی امامیه در قرن یازدهم و مؤلف کتاب مجمع البحرین. او نخستین عالم شیعی است که در توضیح واژگان مشکل قرآن و حدیث، کتاب نوشت. خانوادۀ طریحی از خاندانهای کهن و مشهور نجف بودند که بنا بر نام جدّ اعلایشان، طُریح، به طُریحی شهرت یافتند. نسب این خاندان به حَبیب بن مُظاهر اسدی، صحابی مشهور امام علی و امام حسین علیهما السلام، می‌رسد. ظاهراً این خاندان پس از تخریب کوفه، و در قرن ششم به نجف اشرف رفته‌اند. 🖌شخصیت حدیثی نام طریحی در سند اجازه‌نامه‌های روایتی آمده و خود او نیز دارای اجازۀ روایت و سماع بوده و به برخی از شاگردانش اجازۀ روایت داده است 🔖یکی از آثار مشهور طریحی در علم تألیف شده است. از این اثر با عناوین گوناگونی یاد شده است، ازجمله جامع المقال فی تمییز المشترکة من الرجال، جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال و تمییز المشترکات منهم، و تمییز المتشابه من أسماء الرجال. طریحی این کتاب را در ۱۲باب، درسال ۱۰۵۳ق تألیف کرده، که ظاهراً متن اصلی کتاب است. 📖📖📖اثر دیگر طریحی المُنتخب فی جمع المَراثی والخُطَب است، مشتمل بر مرثیه‌ها و خطبه‌هایی در رثای اهل بیت علیهم السلام. مجموعه‌ای از اشعار خود طریحی در این مجموعه نیز آمده است.به نوشتۀ حر عاملی، طریحی اثر دیگری با نام المَقتل نیز داشته است، اما افندی این دو را یک کتاب دانسته است. این کتاب که با عناوینی همچون مجالس الطریحی و المجالس الفخریة نیز از آن یاد شده است، نخستین بار در ۱۳۰۷ش در حاشیۀ مَقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی در تهران چاپ شد. جزء اول و دوم آن نیز، جداگانه، بارها به چاپ رسیده است. @maghtal61
ِ ◀️المناقب لابن شهرآشوب عن الرضا عن آبائه عليهم الس قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَن أحَبَّ أن يَنظُرَ إلى أحَبِّ أهلِ الأَرضِ إلى أهلِ السَّماءِ ، فَليَنظُر إلَى الحُسَينِ 📖 المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 73 ، بحارالأنوار : ج 43 ص 297 ح 59 المناقب ، ابن شهرآشوب ـ به نقل از امام رضا ، از پدرانش عليهم السلام ازرسول خدا نقل فرمودند: هر كس دوست دارد به كسى بنگرد كه محبوب ترينِ زمينيان نزد آسمانيان است ، به حسين بنگرد . @maghtal61
✅ثواب اشک بر حسين محدود نيست و زوال نمى پذيرد. ملاحظه اين معنا كه بر گريه امام حسين عليه السلام ثوابى مترتب مى شود حدى ندارد - و البته آنچه حدى ندارد زوال و نيستى نمى پذيرد؛ بنابراين هر قدر از آن بردارند، كم نخواهد شد . 📖مقدمه کتاب خصائص الحسینیه @maghtal61
✅یزید بن ثبیط (امیر بصراوی) ◀️وقتی به ابن زیاد خبر رسید که حسین علیه السلام آهنگ عراق دارد به کارگزار خود در بصره فرمان داد که دیده بان بگمارد و راه را به کسی که می آید و می رود بگیرد. ابن ثبیط تصمیم گرفت که به قصد حسین علیه السلام از بصره خارج شود. 10 پسر داشت که آن ها را دعوت کرد که همراه او شوند. و فرمود: کدام یک از شما با من پیشاپیش بیرون خواهد آمد؟ دو نفر از آن ها عبدالله و عبیدالله دعوت او را پذیرفتند. راه بیابان در پیش گرفت تا خود را به حسین علیه السلام رسانید. 📖اعیان الشیعه 10/305 از تلخیص عنصر شجاعت ص 86 هوای کعبه چنان می دواندم به نشاط که خارهای مغیلان حریر می آید حسین علیه السلام در مکه در منطقه بطحاء منزل گرفته بود وی پس از استراحت در بنه ی خویش آهنگ دیدار امام حسین علیه السلام را نمود. به قصد حضرت او بیرون آمده به کوی حسین علیه السلام روان شد. از طرف دیگر امام هم از آمدن او خبر یافته و در جستجوی او در بنه و آسایشگاه او وارد شده بود و آن جا به انتظار او نزول اجلال کرد. به عرض او رساندند که وی به سوی منزل شما رفته است ابن ثبیط به منزل حضرت رفت که رسید و شنید که آن حضرت به سراغ او بیرون رفته است، به منزل خود بازگشت. وقتی امام را در منزل خویش دید این آیه را تلاوت کرد "فبفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا" سوره ی یونس آیه 58 به فضل خدا و از رحمت او است باید که بر چنین فضلی شاد بود. باور از بخت ندارم که تو مهمان منی خیمه ی سلطنت آن گاه سرای درویش سپس سلام کرد و روبروی آن حضرت نشست بعد به قصد خویش که برای آن آمده بود امام را خبر کرد حسین درباره ی او دعای خیر کرد. سپس بنه و خرگاهش را ضمیمه ی خرگاه حضرت نمود. 📖عنصر شجاعت ج1 با تلخیص @maghtal61
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
✅یزید بن ثبیط (امیر بصراوی) ◀️وقتی به ابن زیاد خبر رسید که حسین علیه السلام آهنگ عراق دارد به کارگ
✅بعضی از خصوصیات کتاب المنتخب مرحوم طریحی 1⃣مرحوم مقرم معتقد است در کتاب المنتخب مرحوم طریحی دست برده اند‼️ ◀️فخرالدین طریحی در کتاب واقعۀ المنتخب فی جمع المراثی و الخطب داستان عروسی قاسم را نقل کرده است، اما مقرم این جمله را از آن طریحی نمی‌داند و می‌گوید: شیخ فخرالدین طریحی با آن عظمت و جلالت در علم، امکان ندارد که چنین داستانی را نوشته باشد و بر کسی روا نیست که در حق او این خرافه را تصور کند. در کتاب او، منتخب، دست برده‌اند و این افسانه را داخل آن کرده‌اند؛ طریحی آن کس را هیچ وقت نخواهد بخشید. 2⃣ قابل توجّه است که این متن، نخستین منبع شناخته‏شده‏اى است که «حضرت رقیه»را سه‏ساله معرّفى کرده است. همچنین، نخستین منبعى است که به تفصیل، سخن گفتن وى را با امام علیه السلام مطرح کرده است؛ ⬅️ امّا چیزى در باره نام او نمى‏گوید. ◀️شرح روضه ... فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبيك. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهي تقول: ◀️يا أبتاه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟ يا أبتاه ! مَن بقي بعدك نرجوه ؟ يا أبتاه ! مَن لليتيمة حتّى تكبر ؟ يا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات ؟ يا أبتاه ! مَن للأرامل المسبيّات ؟ يا أبتاه ! مَن للعيون الباكيات ؟ يا أبتاه ! مَن للضائعات الغريبات ؟ يا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات ؟ يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واخيبتنا ! يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واغربتنا ! يا أبتاه ! ليتني كنت الفدى ، يا أبتاه ! ليتني كنت قبل هذا اليوم عميا . يا أبتاه ! ليتني وسدت الثّرى ولا أرى شيبك مخضّباً بالدّماء . ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّريف , وبكت بُكاءاً شديداً حتّى غشي عليها ، فلمّا حرّكوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنيا وقتي سر بريده امام حسين را براي رقيه سلام الله عليها آوردند گفت اين سر كيست؟ به او گفتند: سر پدرت حسين است. سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد و با گريه هاي سوزناك خود خطاب به سر چنين گفت: پدر چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟ چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟ پدر چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟ پدر دختر يتيم تو به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بي پوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسير و سرگردان كجا بروند؟ پدر جان چه كسي چشمان گريان را چاره ساز است؟ پدر جان چه كسي يار و ياور غريبان بي پناه است؟ پدر جان چه كسي پريشان مويي ما را سامان مي بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه كسي با ماست؟ واي بر ما بعد از تو واي از غريبي! پدر جان كاش فدايت مي شدم. پدر جان اي كاش بيش از اين نابينا مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم. پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم. سپس لب ها را بر لب هاي پدرش امام حسين نهاد و چنان گريست كه همان لحظه بيهوش شد و وقتي او را حركت دادند دريافتند كه از دنيا رفته است. 📖 المنتخب في جمع المراثي و الخطب طريحي، ص 136 @maghtal61
✅روضه خوانی امام رضا برای حضرت سیدالشهداء الأمالي للصدوق عن إبراهيم بن أبي محمود عن الرضا ◀️إنَّ يَومَ الحُسَينِ عليه السلام أقرَحَ جُفونَنا ، وأسبَلَ دُموعَنا ، وأذَلَّ عَزيزَنا بِأَرضِ كَربٍ و بَلاءٍ ، أورَثَتنَا الكَربَ وَالبَلاءَ إلى يَومِ الاِنقِضاءِ ، فَعَلى مِثلِ الحُسَينِ عليه السلام فَليَبكِ الباكونَ ، فَإِنَّ البُكاءَ يَحُطُّ الذُّنوبَ العِظامَ▶️ ◀️الأمالى ، صدوق ـ به نقل از ابراهيم بن ابى محمود ، از امام رضا عل: روز [شهادت ]حسين عليه السلام ، پلك هاى ما را زخمى كرد، و اشك هايمان را جارى نمود، و عزيز ما را در سرزمين اندوه و محنت ، خوار ساخت و براى ما اندوه و غم را تا روز قيامت ، بر جا گذاشت. پس گريه كنندگان بايد براى مانند حسين عليه السلام بگريند، كه گريه [بر او] ، گناهان بزرگ را مى زدايد. 📝الأمالي للصدوق : ص 190 ح 199 ، الإقبال : ج 3 ص 28 ، روضة الواعظين : ص 187 ، المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 86 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 284 ح 17 @maghtal61
✅سخاوت وکرم حضرت سیدالشهدا علیه السلام ⬅️المناقب لابن شهرآشوب عن شعیب بن عبد الرحمن الخزاعی: وُجِدَ عَلى ظَهرِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام یَومَ الطَّفِّ أثَرٌ، فَسَأَلوا زَینَ العابِدینَ علیه السلام عَن ذلِکَ، فَقالَ: هذا مِمّا کانَ یَنقُلُ الجِرابَ عَلى ظَهرِهِ إلى مَنازِلِ الأَرامِلِ وَالیَتامى وَالمَساکینِ. المناقب، ابن شهرآشوب به نقل از شعیب بن عبد الرحمن خُزاعى: در روز واقعه عاشورا، اثر چیزى را بر دوش حسین بن على علیه السلام یافتند و [علّت] آن را از امام زین العابدین علیه السلام جویا شدند. فرمود: «این، اثر انبانى است که بر دوش خویش مى‏کشید و براى بیوه‏زنان، یتیمان و بینوایان، [آذوقه] مى‏بُرد». 📖📖المناقب لابن شهرآشوب: ج ۴ ص ۶۶، بحار الأنوار: ج ۴۴ ص ۱۹۰ ح ۳ @maghtal61