eitaa logo
مواسات مادری
565 دنبال‌کننده
732 عکس
246 ویدیو
13 فایل
🌺مواسات با مساوات فرق دارد؛ برابری نیست. مواسات یعنی همراهی کردن و کمک کردن به برادر مؤمن در همه‌ امور. انسان وظیفه بداند؛ کمک فکری، کمک مالی، کمک جسمانی، کمک آبروئی، این مواسات است. ۱۳۸۶/۶/۳۱ - رهبرانقلاب #مواسات_مادری ارتباط با ما: @Rowshana
مشاهده در ایتا
دانلود
🧕موکب حضرت مهدی (عج) ✅ این رو بخونید به کارتون میاد:😊 💠زمانی که مثل خانما خیلی خسته و کوفته از کارای خونه بودم و بدتر از همه این که کارای خونه رو بیهوده و آب در هاون کوبیدن می‌دیدم و تکراری و ..... از طرفی احساس عقب افتادن از دوستام می‌کردم که اکثرا استاد شدن و محقق و ..... ی شبی خواب دیدم رفتم منزل دوستم و دیدم فرش های قرمز رنگ منزلشونو عوض کرده و یه فرش سبز یکدست انداخته، برام اهمیتی نداشت و خیلی معمولی از کنارش گذشتم. 🔺شب قسمتم شد رفتم جمکران، قسمت بالا پر شده بود و درب مسجد پایین رو تازه باز کرده بودن نفرات اول بودیم وارد مسجد شدیم به محض دیدن فرش‌های سبز مسجد به یاد خوابم افتادم و گفتم: خونه ای که دیدم همین بود! همین فرش ها بود! همین باعث شد که خوابم رو برا دوستم تعریف کنم؛ اول ازم قول گرفت برای دوستانی که می شناسنش تعریف نکنم، بعد گفت من خیلی اهل درس و بحث و مطالعه و کلاس و ..... بودم دو تا بچه پشت سر هم باعث شد که از همه چی فاصله بگیرم فقط دستشویی بودم و آشپزخونه ی روز با خودم حرف زدم که: تو موکب.ها چکار می‌کنن؟ مگه غیر از اینه که فقط پخت‌وپز می کنن و تمیزکاری و مردم میان می خورن و می خوابن و می‌رن و دوباره اینا از اول تمیز می کنن و می پزن و ..... اصلا هم نمیگن کی هستی که میای داخل و حتی جوراب هاشونم می‌شورن و نه تنها خم به ابرو نمیارن بلکه لذت می‌برن و همیشه به این کار افتخار می‌کنن و با همین کارها شادِ شادن منم همون موقع تصمیم گرفتم موکب حضرت مهدی بزنم و فرزندانم رو سربازای حضرت بدونم و از جون و دل خدمت کنم بعد از اون الان شما هشتمین نفر هستی که برام پیام آوردی! 🔸یکی گفته دیدم رفتی ساکن مسجد جمکران شدی 🔸یکی گفته خونه تون مسجد جمکران شده بود و..... اما روشم این جوری بوده که؛ به هیچ کدوم از افراد خانواده هیچی نگفتم و فقط در دلم چنین نیتی کردم ثانیا پیش خودم مرتبا نیتم رو برای هر کاری تکرار می‌کردم مثلا زیر کتری رو که می‌خواستم روشن کنم، می گفتم: برای موکب حضرت مهدی روشن می کنم و ......😊❤️🙏 ------------ 📍برای پیدا کردن هم محله ایت فرم زیر رو پر کنید👇👇 🌐 http://roshana1400.ir 🆔 https://ble.ir/movasaatemadari 🆔 eitaa.com/movasaatemadari ❄انتشار مطالب،همراه با آیدی کانال صدقه جاریه میباشد❄ --------------
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 حدادهستم خانم آقای وافی. (خانواده پرجمعیت☺️) هرسال وقتی حاج آقا و پسرا باهم میرفتن کربلا ومن نمیتونستم کلی غصه میخوردم و شکایت که آقاجان لایق نمیدونی بطلبی😔 تا اینکه خداروشکر سال گذشته قسمت شد و آقا طلبیدن. قرار بود با ماشین شخصی بریم تامرز ولی خوب تعدادمون زیاد بود و گفتیم پسرا رو با اتوبوس بفرستیم. فردا قرار بود حرکت کنیم که پدرشوهرم تماس گرفتن و گفتن اتوبوسی یکی از دوستان بانی شده کریه اش رو حساب کنه ولی گفته حتما باید 40 نفر باشین. شماها بیاید باهم بریم. منم بد اتوبوس🙈اول گفتم نه. بعد دیدم همه باهم هستیم گفتیم یاعلی انشالله که خیره. مرز مهران خبرها می‌رسید که دیگه بخاطر شلوغی اجازه تردد نمیدن تصمیم گرفتیم از مرزباشماق بریم. جاده حسابی خطرناک بود ولی هوا عالییی 👌خنک. هیچی گرما متوجه نشدیم الحمدالله. خیلی هم راحت از مرز رد شدیم. اونطرف مرز ون گرفتیم و بطرف سلیمانیه. تو راه یکی از بچه ها دستشویی داشت نگه داشتن همان و گم شدن گذرنامه ها هم همان 😁شهر سلیمانیه مهمان یکی از کردهای عراق شدیم. و فردا عازم کاظمین. بعداز زیارت حرمین شریفین به دعوت یک عراقی می‌خواستیم بریم یک حسینیه که متوجه شدیم ای داد بیداد هرچی پول داشتیم هم گم شده😔 خیلی دنبال گشتیم دیگه ناامید شدیم اینم بگم که یکی از دوستان حاج آقا هم همراه ما بود. و پول هارو پسرم گم کرد. جلو در حرم‌ گفتم آقاجان اون از گذرنامه ها این از پولا. حالا چیکار کنیم با این همه بچه. اون بنده خدایی که قرار بود مارو ببره حسینیه فهمید داریم دنبال چیزی میگردیم و فهمید پول گم کردیم. گفت نگران نباشین خانم بچه ها رو. بفرستین باهم دنبال میگردیم. ما با دوست حاج آقا و. پدرشوهرم و. بقیه همراه ها رفتیم حسینیه. بعداز دوسه ساعتی آقایون اومدن و پسرم خوشحال. پرسیدم پولا پیدا شد. گفتن اتفاقی افتاد که معجزه است. گفتن هرچی گشتیم پولی پیدانشد. اون بنده خدا عراقی گفته بود من دوبرابر پولی که گم کردین رو گذاشته بودم تو همین اربعین خرج کنم. همش مال شما. 😭 وقتی اومده بودن حسینیه دوست حاج آقا پرسیده بود دنیال چی می‌گشتین؟ پسرم گفته بود پول گم کردیم. اونم گفته بود مهدی مگه یادت نیست جلو حرم کیف پولا رو دادی به من!!مهدی گفته بود پس چرا هیچی نگفتی این همه دنبال گشتیم؟ کار خدا اصلا متوجه نشده بود ما چی گم کردیم. فکر کرده بوده ساک گم کردیم.. حاج آقا و مهدی رفتن پول رو به اون خیر عراقی پس بدن ولی ایشون گفته بود چیزی که در راه حسین دادم دیگه پس نمیگیرم 😭😭😭😭😭 چقدر خجالت کشیدم از شکایت کردن خودم 😭هم پولمون برگشت هم دوبرابر برگشت. ماهم نذر کردیم همون پول رو به طلبه هایی که اونجا هستن و پول کم آوردن. بدیم. چقدر برکت داشت. چقدر نورانی بود این سفر. سخت بود با بچه. ولی عجب مهمان‌نوازی. عجب میزبانی..جز خیرو برکت تو این سفرچیزی نیست. 😭 السلام علیک یا اباعبدالله ~~🌸🍃🌸🍃🌸🍃~~ {} { | | } { | } { | } ~~🌸🍃🌸🍃🌸🍃~~ 💎انتشار مطالب،همراه با آیدی کانال صدقه جاریه می‌باشد💎 📍برای پیدا کردن هم محله‌ایت وارد سایت شوید.👇 🆔 سایت | کانال بله | کانال ایتا
تجربه خانم ز_رضایی (مامان سیدعباس و سیدعلی ۶.۵ساله، فاطمه‌سادات ۵سال و ۲ماهه، زهرا‌سادات ۲ساله)👼 خیلی‌ها می‌پرسن چطوری می‌رسی به همهٔ کارات؟ و وقتی می‌گم خب ممکنه به یه سری‌ها نرسم😉، تعجب می‌کنن! خب مگه کسی که چند فرزند داره آدم نیست؟😅 گاهی بعضی‌ها که من رو می‌شناسن، مدام می‌گن ما خجالت می‌کشیم جلوی تو از مشکلات بچه‌داری بگیم، تو خیلی صبوری و... در صورتی که منم مثل همهٔ مامان‌ها، بارها و بارها کم آوردم🙃 و حداقل این فکر چندین بار تو ذهنم اومده که وای کاش تنها بودم... و اصلاً بد هم نیست. ولی وقتی مدام از اطراف بهت می‌گن که تو توانمند هستی، تو قوی هستی، یا خیلی صبوری، اگه یک زمانی کم بیاری یا صبرت تموم بشه، حتی اگه کسی نفهمه و نبینه، تو ذهن خودت، آدم دورویی شدی...😣 و این کم‌کم روانت رو خراب می‌کنه. ما مادران چندفرزندی، دائم در معرض قضاوت بقیه هستیم. چون چند تا بچه آوردیم! اگه یه وقت ما ناراحت و عصبی بشیم یا بچه رو دعوا کنیم، سریع می‌گن که چون چند تا آورده، نمی‌تونه تربیت کنه.😶 یا مثلاً اگه بچه مریض بشه، سریع می‌گن که چون رسیدگی نداشتی!🥲 یا اگه دفتر بچهٔ کلاس اولی کثیف بشه، یا دیکته نمرهٔ کمی بگیره، خیلی راحت قضاوت می‌کنن که چهار تا بچه داره و نمی‌تونه به همه‌شون برسه...🫢 درحالی‌که ممکنه همهٔ این اتفاق‌ها برای یه مادر تک فرزندی هم بیوفته. چون طبیعت زندگیه. مهم اینه که چه‌جوری باهاش رشد بدی خودتو و مدیریتش بکنی. خدا نکنه موقع خرید برای بچه‌ها، حساب‌کتاب کنی یا مثلاً بگی که الان روز اسباب‌بازی نیست! سریع محکوم به این می‌شی که نداشتی، بچه نمی‌آوردی.🤦🏻‍♀️ در صورتی‌ که اصلاً پشت خیلی از حساب کتاب‌ها تربیت اقتصادی بچه هست. ما مادرهای چند فرزندی، اگه خودمون همهٔ کارهای خونه رو انجام بدیم، می‌گن زندگی‌تو تباه کردی و شدی بشور و بساب خونه و اگه پرستار بگیریم یا مادرمون کمک کنه، می‌گن کمک داشته که آورده!😶 👇 برای من خیلی اتفاق می‌افته ببینم نمی‌تونم به همه کارها برسم، تو این مواقع سعی می‌کنم اولویت‌ها رو در نظر بگیرم. از کارهایی شروع کنم که اگر انجام ندم، زندگی مختل می‌شه. مثل غذا یا ظرف‌ها... ✅ و اینکه عادت کردم چند تا کار رو با هم انجام بدم. مثلاً اگه بخوام تلویزیون ببینم (کلا که کم می‌بینم)، هم‌زمان کار دیگه‌ای هم دست می‌گیرم.😉 مثل مرتب کردن محوطهٔ جلوی تلویزیون، خرد کردن پیاز، مرتب کردن کیف پسرها یا نقاشی دور دفترهاشون. ✅ یا مثلاً دیکتهٔ پسرها رو، حین تمیز کردن گاز می‌گم. یا تماس‌هایی که دارم با هندزفری بلوتوثیه (با قیمت کم خریدم) و حین مرتب کردن آشپزخونه. ✅ از بچه‌ها کمک می‌گیرم برای مرتبی خونه. مثلاً دو بار یا یک بار در روز می‌گم بدو بدویی🤭 خونه مرتب بشه. یعنی فقط همه چی از هال بره سر جاش. با این حال اگه هم نرسم به کاری، تلاش می‌کنم نیمهٔ پر لیوان رو ببینم.😅 مثلاً اگه فقط تونستم اتاق رو تمیز کنم، دیگه استرس بقیهٔ خونه رو نداشته باشم و از تمیزی همون اتاق لذت ببرم.😊☺️ شاید بعضی مادرها، خودشونو با بقیه مقایسه کنن و احساس ناتوانی یا شکست کنن، ولی در واقع این مهمه که آیا از زمانی که دارم، استفاده می‌کنم یا نه... این چیزیه که خداوند هم در آخرت ازمون سوال می‌‌کنه.😉 من همیشه به خودم این امیدواری رو می‌دم: تو روایت هست که خداوند در روز قیامت از ما می‌پرسن جوانی‌ات رو در چه راهی خرج کردی؟ و من به واسطهٔ مادر بودن‌های پشت سر هم، امید دارم بتونم اونجا این جواب رو بدم که داشتم به بنده کوچولوهای شما خدمت می‌کردم... و شاید این قبول بشه از من.🤲🏻 اینکه بدونیم هدفمون از زندگی چی هست و بعد براش برنامه‌ریزی کنیم، کل هدف من برای نوشتن این یادداشت‌ها بوده. اگر فرزندآوریه، اگر فعالیت اجتماعیه، اگر مرتبی خونه‌ست، اگر یکنواخت کردن زمان خواب بچه‌ست... همه و همه با برنامه‌ریزی و توکل به خدا امکان‌پذیره... در آخر اینکه من سعی کردم تو این نوشته‌ها، واقعیت رو بگم... ولی ادعا نمی‌کنم که تونستم همهٔ واقعیت رو بگم. بالاخره کل دوران یا تحولات رو نمی‌شه گفت. همین شیرینی‌ها و تلخی‌ها، راحتی‌ها و سختی‌ها کنار هم هست که زندگی رو می‌سازه... 🖋 کانال مادران شریف ایران زمین @movasaatemadari 🌻