مائده ۳
🐏🐏🐏🐏🐂🐄🐏🐏🐏🐏
✍اين آيه، ده مورد از #گوشت_حرام را بيان كرده است.
«مُنخَنِقة»، حيوانى است كه خفه شده باشد، چه به دست انسان يا حيوان، يا خود بخود. «مَوقوذَة»، حيوانى است كه با ضرب و شكنجه جان دهد. رسم عرب آن بوده كه بعضى حيوانات را به احترام بت ها آنقدر مى زدند تا جان دهد و اين كار را نوعى عبادت مى پنداشتند. «متردّية»، حيوان پرت شده از بلندى و «نطيحة»، حيوانى كه بر اثر شاخ خوردن مرده باشد.
تحريم آنچه كه در اين آيه مطرح شده است، در سوره هاى انعام و نحل و بقره آمده است ولى در اين آيه، نمونه هاى مردار (خفّه شده، كتك خورده، شاخ خورده و...) بيان شده است.
#امام_باقر عليه السلام فرمودند: ولايت، آخرين فريضه الهى است سپس آيه ى «اليوم اكملت لكم دينكم» را تلاوت نمودند.
بت ها، مجسمه هايى بود كه شكل داشت، امّا «نُصُب»، سنگ هاى بى شكلى بود كه اطراف كعبه نصب شده بود و در برابرش قربانى مى شد و خون قربانى را بر آن مى ماليدند.
🌎 #غدير_در_قرآن 🌕
دو مطلب جداى از هم در اين آيه بيان شده است، يك مطلب مربوط به تحريم گوشت هاى حرام، مگر در موارد اضطرارى و مطلب ديگر مربوط به كامل شدن دين و يأس كفّار كه اين قسمت كاملاً مستقلّ است، به چند دليل:
الف: يأس كفّار از دين، به خوردن گوشت مردار يا نخوردن آن ارتباطى ندارد.
ب: رواياتى كه از طريق شيعه و سنى در شأن نزول آيه آمده، در مقام بيان جمله ى «اليوم يئس الّذين كفروا» و «أليوم اكملت لكم دينكم» است، نه مربوط به جملات قبل و بعد آن، كه درباره احكام مردار است.
ج: طبق روايات شيعه وسنّى، اين قسمت از آيه: «اليوم اكملت...» پس از نصب علىّ بن ابى طالب عليهما السلام به امامت در غديرخم نازل شده است.
د: غير از دلائل نقلى، تحليل عقلى نيز همين را مى رساند، چون چهار ويژگى مهم براى آن روز بيان شده است: 1- روز يأس كافران، 2- روز كمال دين، 3- روز اتمام نعمت الهى بر مردم، 4- روزى كه اسلام به عنوان «دين» و يك مذهب كامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است.
حال اگر وقايع روزهاى #تاريخ_اسلام را بررسى كنيم، هيچ روز مهمى مانند بعثت، هجرت، فتح مكّه، پيروزى در جنگ ها و... با همه ى ارزشهايى كه داشته اند، شامل اين چهار صفت مهم مطرح شده در اين آيه نيستند. حتّى #حجّة_الوداع هم به اين اهميّت نيست، چون حج، جزئى از دين است نه همه ى دين.
* امّا #بعثت، اوّلين روز شروع رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله است كه هرگز نمى توان گفت روز اوّل بعثت، دين كامل شده است.
* امّا #هجرت، روز فرار پيامبرصلى الله عليه وآله به فرمان خداست، روز حمله ى كفّار به خانه پيامبر است نه روز يأس آنان.
* امّا روزهاى پيروزى در جنگ بدر وخندق و... تنها كفّارى كه در صحنه ى نبرد بودند مأيوس مى شدند، نه همه كفار، در حالى كه قرآن مى فرمايد: «اليوم يئس الّذين كفروا...» همه كفار مأيوس شدند.
* امّا حجّةالوداع كه مردم آداب حج را در محضر #پيامبر صلى الله عليه وآله آموختند، تنها حج مردم با آموزش پيامبر كامل شد، نه همه ى دين در حالى كه #قرآن مى فرمايد: « #اليوم_اكملت_لكم_دينكم »
* امّا #غدي_خم روزى است كه خداوند فرمان نصب #حضرت_على را به جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله صادر كرد، تنها آن روز است كه چهار عنوان ذكر شده در آيه «اكملت، اتممت، رضيت، يئس الّذين كفروا» با آن منطبق است.
* امّا يأس كفّار، به خاطر آن بود كه وقتى تهمت وجنگ وسوءقصد بر ضد پيامبر، نافرجام ماند، تنها اميد آنها #مرگ_پيامبر صلى الله عليه وآله بود. نصب علىّ بن ابى طالب عليهما السلام به همه فهماند كه اگر آن حضرت پسرى مى داشت، بهتر از على نبود وبا مرگ او دين او محو نمى شود، زيرا شخصى چون علىّ بن ابى طالب عليهما السلام جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله و رهبر امّت اسلام خواهد بود. اينجا بود كه همه ى كفّار مأيوس شدند.
* امّا كمال دين، به خاطر آن است كه اگر مقرّرات وقوانين كامل وضع شود، لكن براى امّت و جامعه، رهبرى معصوم وكامل تعيين نشود، مقرّرات ناقص مى ماند.
* امّا اتمام نعمت، به خاطر آن است كه قرآن بزرگ ترين نعمت را نعمت رهبرى وهدايت معرّفى كرده است، اگر پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از دنيا برود ومردم را بى سرپرست بگذارد، كارى كرده كه يك چوپان نسبت به گله نمى كند. چگونه بدون تعيين رهبرى الهى نعمت تمام مى شود.
* امّا رضايت خداوند، براى آن است كه هرگاه قانون كامل ومجرى عادل بهم گره بخورد رضايت پروردگار حاصل مى شود.
اگر هر يك از اكمال دين، اتمام نعمت، رضايت حقّ و يأس كفّار به تنهايى در روزى اتفاق افتد، كافى است كه آن روز از #ايّام_اللّه باشد. تا چه رسد به روزى مثل غدير، كه همه ى اين ويژگى ها را يك جا دارد. به همين دليل در روايات اهل بيت عليهم السلام_عيد_غدير، از بزرگ ترين اعياد به شمار آمده است.
آثار اشيا، گاهى مترتّب بر جمع بودن همه اجزاى آن است، مثل روزه، كه 👇
🍀🍀🍀 آیه تبلیغ 🍀🍀🍀
مفسران #شیعه تصریح کردهاند که آیه تبلیغ پس از بازگشت رسول خدا از #حجة_الوداع در منطقه #غدیر_خم در روز ۱۸ ذیالحجه نازل شد. در منابع #اهل_سنت نیز روایاتی وجود دارد که زمان و مکان نزول این آیه را غدیر خم بیان میکند.عالمان شیعه با تکیه بر روایاتی از امامان(ع) و برخی از اصحاب پیامبر(ص)، نزول #آیه_تبلیغ را درباره واقعه غدیر خم و اعلام #جانشینی_امام_علی(ع) قطعی میدانند
۶۷ مائده
💎💎💎💎💡💡💎💎💎💎
✍اين آيه به دلايلى كه خواهد آمد مربوط به #جانشينى_حضرت_على عليه السلام و نصب او به #ولايت در #غدير_خم به هنگام برگشت #پيامبر_اكرم ص از سفر حج در سال #دهم_هجرى است. جالب اينكه اين آيه در ميان دو آيه اى قرار گرفته كه مربوط به اقامه كتاب آسمانى است و شايد اشاره به اين باشد كه ميان رهبر معصوم و اقامه ى كتاب آسمانى، پيوند محكمى برقرار است. آرى، امام است كه مى تواند كتاب آسمانى را به پا دارد و اين كتاب خداست كه مى تواند امام واقعى را معرّفى كند.
همه ى مفسّران شيعه به اتكاى روايات اهل بيت عليهم السلام و نيز بعضى از مفسّران #اهل_سنت به عنوان يكى از مصاديق، آيه را مربوط به نصب حضرت على ع در غدير خم به ولايت و امامت دانسته اند. (144) جالب آنكه صاحب تفسير المنار از مسند احمد و ترمذى و نسائى و ابن ماجه، حديثِ «مَن كنتُ مولاه فعلىّ مولاه» را با سند صحيح و موثّق بيان كرده است و سپس با دو جمله به خيال خود در آن تشكيك نموده است: اوّل اينكه مراد از ولايت، دوستى است. (غافل از آنكه دوستى نياز به بيعت گرفتن و تبريك گفتن و آن همه تشريفات در غدير خم نداشت) دوّم آنكه اگر حضرت على عليه السلام امام و رهبر بعد از رسول اكرم صلى الله عليه وآله بود، چرا فرياد نزد و ماجراى نصب خود را در غدير نگفت؟! (غافل از آنكه در سراسر #نهج_البلاغه و كلمات حضرت على عليه السلام ناله ها و فريادها مطرح است، ولى صاحب المنار گويا آن ناله ها و فريادها را نشنيده است. (145)
در تمام #قرآن تنها در اين آيه است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نسبت به كتمان پيام، تهديد شده كه اگر نگويى، تمام آنچه را كه در 23 سال #رسالت گفته اى هدر مى رود. پس بايد ديد چه پيام مهمى است كه اين گونه بيان مى شود؟
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به حضرت على عليه السلام فرمود: اگر آنچه درباره ولايت تو است به مردم نرسانم تمام اعمال من محو مى شود. (146)
در اين آيه چند نكته است كه جهت گيرى محتوايى آن را روشن مى كند:
- سوره مائده، در اواخر عمر شريف پيامبر نازل شده است.
- در اين آيه، بجاى «يا أيّها النّبى»، تعبير «يا أيّها الرّسول» آمده است، كه نشانه ى يك رسالت مهم است.
- به جاى فرمان «أبلغ»، فرمان «بَلّغ» آمده كه نشانه ى ابلاغ قطعى ورسمى ومهم است.
- پيامبر نسبت به نرساندن يك پيام مهم تهديد شده كه اگر نگويد، همه ى زحماتش به هدر مى رود.
- رسول خداصلى الله عليه وآله از عواقب كارى هراس دارد كه خداوند او را دلدارى مى دهد كه ما تو را از شر مردم نگه مى داريم.
- پيامبر، از جان خود نمى ترسد. زيرا در روزگار تنهايى كه با بت ها مبارزه مى كرد و در جنگ ها كه با مشركين درگيرى نظامى داشت، از خطرها نمى ترسيد. (در حالى كه سنگباران مى شد، و يارانش شكنجه مى شدند، حالا در اواخر عمر و در ميان اين همه يار بترسد؟!)
- در آيه، پيامى است كه به لحاظ اهميّت، با همه پيام هاى دوران نبوّت و رسالت، برابر است كه اگر اين پيام به مردم نرسد، گويا همه ى پيام ها محو مى شود.
- محتواى پيام، بايد مسأله اى اساسى باشد، وگرنه در مسائل جزئى و فردى، اين همه تهديد و دلدارى لازم نيست.
- پيام آيه، مربوط به توحيد و نبوّت و معاد نيست، چون اين اصول، در روزهاى اوّل بعثت در مكّه بيان شده و نيازى به اين همه سفارش در اواخر عمر آن حضرت ندارد.
- پيام آيه، مربوط به نماز، روزه، حج، زكات، خمس وجهاد هم نيست، چون اينها در طول 23 سال دعوت پيامبر بيان شده و مردم نيز به آن عمل كرده اند و هراسى در كار نبوده است.
پس، محتواى اين پيام مهم كه در اواخر عمر شريف پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده چيست؟
روايات بسيارى از شيعه و سنّى، ما را از تحيّر نجات داده و راه را نشان مى دهد. روايات مى گويد: آيه مربوط به هجدهم ذيحجه سال دهم هجرى در سفر #حجة_الوداع پيامبر اسلام است، كه آن حضرت در بازگشت به سوى مدينه، در مكانى به نام «غدير خم» به امر الهى فرمان توقّف داد و همه در اين منطقه جمع شدند. مكانى كه هم آب و درخت داشت و در گرماى حجاز، كارساز بود و هم محلّ جداشدن كاروان هاى زائران مكّه بود و اهل يمن، عراق، شام، مدينه و حبشه از هم جدا مى شدند.
در آنجا، پيامبر خدا در ميان انبوه ياران، بر فراز منبرى از جهاز شتران قرار گرفت و خطبه اى طولانى خواند. ابتداى خطبه، توحيد، نبوّت و معاد بود كه تازگى نداشت. سخن تازه از آنجا بود كه پيامبر، خبر از رحلت خود داد و نظر مسلمانان را نسبت به خود جويا شد. همه نسبت به كرامت و عظمت و خدمت و رسالت او در حد اعلا اقرار كردند. وقتى مطمئن شد كه صدايش به همه ى مردم، در چهار طرف مى رسد، پيام مهم خود را نسبت به آينده بيان كرد. و فرمود: «من كنت مولاه فعلىّ مولاه» هر كه من مولاى اويم، اين علىّ مولاى اوست و بدين وسيله جانشينى حضرت على عليه السلام را براى پس از خود به صراحت اعلام داشت. امّا پس از وفاتش، وقتى حضرت👇