eitaa logo
موکب فرهنگی اجتماعی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
153 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
34 فایل
موکب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی حاج‌قاسم‌اگردل‌هارا تسخیرکردچون خودش،راحتی‌اش، امکاناتش،لذتش اولویتش‌نبود! جانش‌برای‌خدا،توانش برای‌خدا،دارایی‌اش‌درراه‌خدا🌱:) #حاج_قاسم
مشاهده در ایتا
دانلود
  (۱۱۳) کار خیر یعنی اطاعت از صلوات الله علیه آیه ۷۷ سوره حج «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» {ای کسانی که ایمان آورده‌اید! رکوع کنید، و سجود بجا آورید، و پروردگارتان را عبادت کنید، و کار خیر انجام دهید، باشد که رستگار شوید!} علیه السلام از پدر بزرگوارشان علیه السلام روایت می‌کنند که در مورد این آیه فرمودند: أَمَرَهُمْ بِالرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ وَ عِبَادَةِ اللَّهِ وَ قَدِ افْتَرَضَهَا اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ أَمَّا فِعْلُ الْخَیْرِ فَهُوَ طَاعَةُ الْإِمَامِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیهما السلام بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله خداوند به مومنین، فرمان رکوع، سجده و عبادت‌خویش را داده و [انجام] این اعمال را بر آنان واجب نموده‌ است، اما کار خیر، اطاعت از یعنی علیهما السّلام بعد از صلی الله علیه و آله است. 📚منبع: بحارالانوار ج۲۴ ص۲۶۲
بسم الله الرحمن الرحیم نتیجه کار خالصانه 💠 در یکی از روزها مقدار سیصد دینار به عنوان هدیه، خدمت صلّی اللّه علیه و آله داده شد و حضرت تمامی آن‌ها را به علیه السلام عطا نمود. 💠  علیه السلام فرمود: من آن سیصد دینار را گرفته و خوشحال شدم و با خود گفتم: امشب مقداری از آن‌ها را در راه خدا صدقه می‌دهم تا خداوند قبول فرماید؛ 💠 و چون نماز عشاء را پشت سر خدا به جماعت خواندم، یک صد دینار آن‌ها را به زنی درمانده دادم.  چون صبح شد، مردم گفتند: دیشب صد دینار به فلان زن فاجره؛ داده است. 💠 با شنیدن این سخن بسیار غمگین و ناراحت شدم و با خود عهد کردم که جبران نمایم، لذا هنگام شب بعد از نماز عشاء یک صد دینار دیگر از آن پول‌ها را به مرد رهگذری دادم.  چون صبح شد، مردم گفتند: دیشب علیّ بن ابی طالب صد دینار به مردی دزد کمک کرده است؛ 💠 و من خیلی ناراحت و افسرده خاطر گشتم و با خود گفتم: به خدا قسم! امشب صد دینار باقی مانده را به کسی صدقه می‌دهم که مقبول خداوند قرار گیرد. 💠 این بار نیز هنگام شب، پس از نماز عشاء به جماعت رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد خارج گشتم و صد دینار باقی مانده را به مردی رهگذر دادم.  وقتی که صبح شد مردم گفتند: دیشب علیّ بن ابی طالب، صد دینار به مرد ثروتمندی کمک کرده است. 💠 بسیار غمگین شدم و نزد پیامبر خدا رفتم؛ و جریان را برای حضرتش بازگو کردم. 💠 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این است؛ که می‌گوید: خداوند صدقات تو را پذیرفته است. 💠 و می‌گوید: آن صد دیناری را که به آن زن فاجره دادی؛ چون به منزل خود آمد، توبه کرد و آن صد دینار را سرمایه زندگی قرار داد و هم اکنون دنبال مردی است که با او ازدواج نماید.  و آن صد دیناری را که به آن مرد دزد دادی، او نیز وقتی به منزل آمد، از کارهای زشت خود توبه کرد و آن پول‌ها را سرمایه ای برای کسب و تجارت خویش قرار داد.  و همچنین آن صد دیناری را که به مرد ثروتمند دادی؛ چندین سال بود که زکات و خمس اموال خود را نمی داد، پس وقتی به منزلش آمد، با خود گفت: وای بر تو! این علیّ بن ابی طالب است، با این که مال و اموالی ندارد؛ این چنین صدقه می‌دهد و انفاق می‌کند! ولی من باید با این همه ثروتی که دارم از مستمندان دریغ می‌دارم، من باید همانند علیّ بن ابی طالب به دیگران کمک نمایم و زکات و خمس اموال خود را بپردازم. 💠 سپس فرمود: بنابراین، کارهای تو مقبول خداوند متعال قرار گرفته است و این آیه شریفه:  « رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»(نور / ۳۷) در شأن و منزلت تو نازل گردید.  📚منبع: مستدرک الوسائل ج ۷ ص ۲۶۷ 
🔰 توصیف حضرت امام سجاد علیه السلام از عبادت جدّشان صلوات الله علیه 💠 روزى امام باقر عليه السّلام بر پدرشان حضرت سجاد علیه السلام وارد شدند مشاهده كردند پدرشان از فرط عبادت كاملا چهره شان تغيير كرده و از بيدارى شب‌ها صورتشان زرد شده و از گريه كردن چشمهايشان ورم نموده و پيشانيشان از كثرت سجود پينه بسته و پاهايشان از اثر قيام براى نماز ورم كرده است. 💠 حضرت باقر علیه السلام فرمودند: من هنگامى كه پدرم را در اين حال مشاهده كردم از فرط تأثر گريه كردم، و دلم بحالشان سوخت، 💠 پدرم در اين حال در فكر فرو رفته بودند پس از مدتى متوجه من شدند و فرمودند: پسرم! بعضى از آن جزوه ها را به من بده كه در آنها عليه السّلام را نوشته اند، من كتاب‌ها را خدمت پدرم دادم و او مقدارى از آنها را قرائت كرد. 💠 پس از اين كتاب را با حالتی محزون كنار گذاشته و فرمودند: كدام شخص توانائى دارد عبادت عليهما السّلام را انجام دهد 📚منبع: اعلام الوری (مرحوم طبرسی) ص ۲۶۰ 💠 در روایت دیگری نقل شده که شخصی به امام زین العابدین علیه السلام که در نهایت عبادت بودند عرض کردند: 💠 عبادت شما در مقابل جدتان (امیرالمومنین علیه السلام) چگونه است؟ حضرت فرمودند: عبادتهای من در برابر عبادتهای جدم، مثل عبادتهای جدم در برابر عبادتهای صلی الله علیه و آله است. 📚منبع:بحارالانوار ج ۴۱ ص ۱۴۹
🔰 اگر می‌خواهی‌ زندگی‌ات مثل انبیاء و مرگت مثل شهداء باشد👇🏻 ✨ صلی الله علیه و آله فرمودند: ✨مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَحْيَا حَيَاةً تُشْبِهُ حَيَاةَ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ يَمُوتَ مِيتَةً تُشْبِهُ مِيتَةَ اَلشُّهَدَاءِ وَ يَسْكُنَ اَلْجِنَانَ اَلَّتِي غَرَسَهَا اَلرَّحْمَنُ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيّاً وَ لْيُوَالِ وَلِيَّهُ وَ لْيَقْتَدِ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَإِنَّهُمْ عِتْرَتِي خُلِقُوا مِنْ طِينَتِي اَللَّهُمَّ اُرْزُقْهُمْ فَهْمِي وَ عِلْمِي وَ وَيْلٌ لِلْمُخَالِفِينَ لَهُمْ مِنْ أُمَّتِي اَللَّهُمَّ لاَ تُنِلْهُمْ شَفَاعَتِي هركه خواهد زندگی‌اش مانند پيامبران و مرگش مانند شهيدان باشد و در بوستانى كه خداى رحمان كاشته، ساكن شود، بايد از پيروى كند و دوستان او را دوست بدارد و به امامان پس از وى اقتدا كند، زيرا ايشان عترت من‌ هستند و از گِل من آفريده شده‌اند. خدايا فهم و علم مرا به ايشان روزى كن، واى بر آنهایی از امت من که مخالف ايشان باشند خدايا شفاعت مرا به آنها مرسان. 📚منبع:كافی ج۱ ص۲۰۸
بسم رب النور اثرات «ضربتِ إبن‌ملجم ملعون» در عوالم هستی ... به روایت علیه‌السلام، صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 🔹 در شب چون به آسمان پنجم رسیدم، صورت علیهماالسلام را در آنجا مشاهده کردم. گفتم: ای ؛ این چه صورتی است؟ جبرئیل عرض کرد: 📋 يَا مُحَمَّدُ اشْتَهَتِ الْمَلَائِكَةُ أَنْ يَنْظُرُوا إِلَى صُورَةِ عَلِيٍّ عَلَیهِ‌السّلٰام 🔻یا ! فرشتگان خواهش کردند که از مشاهده جمال مولا علیه‌السلام بهره ببرند. 🔹ملائکه عرض کردند: خداوندا! فرزندان آدم در دنیا هر صبح و شب به مشاهدهٔ جمال علی علیه‌السلام، خلیفه و وصیّ و امین پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مشغول هستند، پس ما را نیز به زیارت و دیدن چهر‌ه‌ی ایشان، به مقداری که اهل دنیا به این سعادت دسترسی دارند، بهره مند فرما. پس حق تعالی صورت آن حضرت را از نور مقدس خود آفرید. 📋 فَعَلِيٌّ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ لَيْلًا وَ نَهَاراً يَزُورُونَهُ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً 🔻پس تمثال مولا علی علیه‌السلام نزد ایشان است که در هر شب و روز او را زیارت می‌کنند و هر بامداد از مشاهده‌ی چهره ایشان متمتع و بهره‌مند می‌گردند. 📌 آنگاه امام صادق عليه‌السلام فرمود: 📜 فَلَمَّا ضَرَبَهُ اللَّعِینُ ابْنُ مُلْجَمٍ عَلَی رَأْسِهِ صَارَتْ تِلْکَ الضَّرْبَةُ فِی صُورَتِهِ الَّتِی فِی السَّمَاءِ ▪️هنگامی که ابن ملجم ملعون، ضربت خود را بر سر مبارک آن حضرت فرود آورد، مانند همان ضربت بر صورتی که نزد فرشتگان بود، نقش بست. 📜 فَالْمَلَائِکَةُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ غُدْوَةً وَ عَشِیَّةَ یَلْعَنُونَ قَاتِلَهُ ابْنَ مُلْجَمٍ ▪️و پس از آن هر بامداد و شامگاه که ملائکه آن صورت را زیارت می‌نمودند، بر ابن ملجم لعنت می‌فرستند و این امر به طور پیوسته تا روز قیامت ادامه دارد. 📌 و وقتی‌که امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسیدند، ملائکه آمدند و صورت علیه‌السلام را مقابل صورت علیه‌السلام قرار دادند و هر وقت که ملائکه هبوط می‌کنند، یا از زمین به آسمان صعود می‌کنند، برای زیارت تمثال امیرالمؤمنین علیه‌السلام و سیدالشهداء علیه‌السلام در آسمان پنجم توقف می‌کنند؛ 📜 و إِلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ لَعَنُوا یَزِیدَ وَ ابْنَ زِیَادٍ وَ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ ▪️و می‌بینند که تمثال مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام غرقه به خون است؛ یزید و ابن زیاد و قاتلان سیدالشهداء علیه‌السلام را لعنت می‌کنند تا روز قیامت. 📌 راوی گوید: امام صادق علیه‌السلام به من فرمودند: 📋 هَذَا مِنْ مَكْنُونِ الْعِلْمِ وَ مَخْزُونِهِ- لَا تُخْرِجْهُ إِلَّا إِلَى أَهْلِهِ‏. 🔻 این از مکنونات و گنجینه‌های علم است؛ جز به اهلش نگو. 📚منبع:بحارالانوار، ج۴۵ ص۲۲۹
🔰 بردن نام مولاعلی علیه السلام آداب دارد! ✨ علیه السلام به نقل از پدران بزرگوارشان علیهم السلام، فرمودند: ✨ خَرَجَ رَسُولُ اَلله صَلَّى اَلله عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَيْهِ خَمِيصَةٌ قَدِ اِشْتَمَلَ بِهَا ❓فَقِيلَ: يَا رَسُولَ اَلله مَنْ كَسَاكَ هَذِهِ اَلْخَمِيصَةَ؟ ✨ فَقَالَ: كَسَانِي حَبِيبِي وَ صَفِيِّي وَ خَاصَّتِي وَ خَالِصَتِي وَ اَلْمُؤَدِّي عَنِّي وَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي وَ أَخِي وَ أَوَّلُ اَلْمُؤْمِنِينَ إِسْلاَماً وَ أَخْلَصُهُمْ إِيمَاناً وَ أَسْمَحُ اَلنَّاسِ كَفّاً سَيِّدُ اَلنَّاسِ بَعْدِي قَائِدُ اَلْغُرِّ اَلْمُحَجَّلِينَ إِمَامُ أَهْلِ اَلْأَرْضِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَلَمْ يَزَلْ يَبْكِي حَتَّى اِبْتَلَّ اَلْحَصَى مِنْ دُمُوعِهِ شَوْقاً إِلَيْهِ ✨ صَلی الله علیهِ و آله در حالی که عبایی مشکی به دور خود پیچیده بودند، بیرون آمدند ❓به حضرت عرض شد: ای رسول خدا، چه کسی این عبا را بر شما پوشانده است؟ ✨ فرمودند: دوستم، برگزیده‌ام، خاصّه ام، زبده ام، آنکه از طرف من تعهداتم را ادا میکند وصی و وارثم، برادرم و اولین کسی که اسلام آورد و ایمانش خالص تر از همه است، آنکه از همه سخاوتمندتر است، سیّد و سرور مردم بعد از من، پیشوای رو سپیدان، امام اهل زمین: ! سپس حضرت در اشتیاق او چنان گریستند که ریگ‌ها از گریه ایشان تر شدند. 📚منبع:امالی شیخ صدوق، ص۱۸۳ مجلس سی و چهارم
🔻۱۷ شوال سال پنجم هجری🔻 ▫️به درک واصل شدن عمرو بن عبد ودّ توسط مولاعلی علیه السلام 💠 مرحوم شیخ مفید در کتاب ارشاد اینگونه روایت می کند: 💠 در روز جنگ احزاب (خندق) عمرو عبد ودّ و عكرمه و هبيره و نوفل بن عبد اللَّه و ضرار در كنار خندق ميگشتند و محل باريكى ميجستند كه از آن بتوانند عبور كنند و خود را بمسلمانان برسانند 💠 تا بمحلى رسيدند كه اسبهایشان حاضر براى رفتن و عبور كردن از آنجا نبودند تا بالاخره اسبهاى خود را ميان شورزار و شكافى بجولان درآوردند و مسلمانان هم ايستاده ليكن كسى جرأت نداشت كه خود را در برابر اين مبارزان درآورد. 💠 عمرو بن عبد ودّ پيوسته مبارز ميطلبيد و بكنايه ميگفت بسكه هل من مبارز گفتم و جنگجو طلبيدم صدايم گرفت و خسته شدم. 💠 در تمام اين مدت اميرالمؤمنين علیه السلام عزم ميدان او ميكرد ليكن صلی الله علیه و آله اجازه نميدادند و منتظر بودند شايد ديگرى پيشنهاد مبارزه با او را بدهد 💠 اتفاقا مسلمانان كه از او و همراهيان و پشتيبانانشان كاملا به وحشت افتاده بودند جرأت مبارزه با او را نداشتند و مانند آدمى كه كركس مرگ بر سر او نشسته در جاى خود خشك شده بودند. 💠 چون مبارز طلبيدن عمرو طولانى شد و از آن طرف عليه السلام هم سعى ميكرد هر چه زودتر به ميدان او رفته شيشه عمرش را بر زمين زند رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمودند نزديك من بيا 💠 على علیه السلام نزديك رفته رسول خدا عمامه خود را بر سر او گذارده و شمشيرش را به او داده، فرمودند برو و دين خدا را يارى كن و ضمنا دعا كرده كه خدايا او را يارى كن. 💠 على عليه السّلام بطرف عمرو رفته و جابر بن عبدالله انصارى هم براى آنكه ناظر اعمال اين دو نفر دلاور باشد به ميدان آمد. 💠 على كه با وى روبرو شد، فرمود اى عمرو در زمان جاهليت ميگفتى سوگند به لات و عزى هر گاه كسى سه حاجت يا يكى از آنها را از من درخواست كند من نياز او را بر مى آورم گفت آرى چنين است. 💠 على عليه السلام فرمود اينك حاجت من اينست گواهى دهى به يكتائى خدا و نبوت رسول او و تسليم امر خدا شوى. 💠 عمرو گفت اى پسر عمو دست از اين حرف بردار كه مرا بدان نيازى نيست على عليه السلام فرمود نه چنين است بلكه اگر بدان چه گفتم اقرار كنى به نفع تو تمام خواهد شد. 💠 سپس فرمود حاجت ديگر من اينست از همان راهى كه آمده بازگردى گفت اين هم نشدنيست زيرا زنهاى قريش اين كار مرا نقل محافل خود قرار ميدهند. 💠 فرمود حاجت ديگر من اينست كه پياده شوى و با من به مبارزه بپردازى، 💠 عمرو از اين سخن خنديد و گفت اين حاجتى بود كه تا كنون هيچ يك از اعراب از من درخواست نكرده بودند در عين حال من حاضر نيستم مانند تو بزرگوارى را به قتل برسانم زيرا پدرت دوست صميمى من بود. 💠 على علیه السلام فرمود ولی من دوست دارم تو را بكشم! اينك اگر مايلى از اسب فرود آى 💠 عمرو متأثر شده از مركب به زير آمده با مشت بصورت اسبش زده و آن حيوان را بعقب راند. 💠 جابر گويد اين دو سوار يليل بيكديگر درآويختند و گرد و غبارى بلند شد چنانچه آنها را نديدم فاصله نشد كه از ميان غبار صداى على علیه السلام به تكبير بلند شد دانستم على عمرو را كشت. 💠 یاران عمرو كه از كشتنش اطلاع يافتند خود را در ميان خندق انداختند و از آن طرف مسلمانان كه صداى تكبير على را شنيده بطرف آن حضرت توجه كردند تا ببينند چه پيش آمدى كرده نوفل بن عبد اللَّه را ديدند در ميان خندق مانده و اسب او قادر به حركت نيست او را هدف سنگ قرار دادند نوفل گفت اين طريق كشتن سزاوار نيست يكى يكى بيائيد با هم مبارزه كنيم. 💠 امير المؤمنين علیه السلام بر او وارد شده وي را به ضرب شمشير كشت. و پس از او هبيره را بچنگال درآورده و او را عاجز كرده و كار وى را ساخت. عكرمه و ضرار هم فرار كردند. 📚منبع:الارشاد ج ۱ ص ۱۰۰
🔰برتر از اعمال جن و انس. امیرالمومنین مولای متقیان علی صلوات الله علیه فرمودند: ✨إِنِّي قَتَلْتُ عَمْرَو بْنَ وَدٍّ، وَ كَانَ يُعَدُّ بِأَلْفِ رَجُلٍ، فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فِي حَقِّي ✨وقتی من عمرو بن عبد ودّ را کشتم، شخصی که به اندازه هزار مرد [جنگی] شمرده می‌شد، صلی الله علیه و آله در حق من فرمودند: ✨ لَضَرْبَةُ عَلِيٍّ يَوْمَ اَلْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ اَلثَّقَلَيْنِ ✨ ضربه علیه السلام [بر عمرو بن عبد ود] در جنگ خیبر از عبادت جن و انس برتر است. 📚منبع:اثبات الهداة ج۳ ص۴۵۶
بسم رب النور اللهم عجل لولیک الفرج منبرکوتاه ✨ گوید: از صلی الله علیه و آله شنیدم که می‌فرمودند: ✨ اِفْتَخَرَ إِسْرَافِيلُ عَلَى جَبْرَئِيلَ فَقَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْكَ فَقَالَ وَ لِمَ أَنْتَ خَيْرٌ مِنِّي قَالَ لِأَنِّي صَاحِبُ اَلثَّمَانِيَةِ حَمَلَةِ اَلْعَرْشِ وَ أَنَا صَاحِبُ اَلنَّفْخَةِ فِي اَلصُّورِ وَ أَنَا أَقْرَبُ اَلْمَلاَئِكَةِ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ 🔸 بر مباهات نمود و گفت: من از تو بهترم! جبرئیل پرسید: تو چرا از من بهتری؟ گفت: چون من صاحب [اختیار] هشت فرشته حامل عرشم و من در صور می‌دمم و من نزدیک ترین ملائکه به خدا هستم. ✨فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ أَنَا خَيْرٌ مِنْكَ فَقَالَ لَهُ إِسْرَافِيلَ وَ بِمَا ذَا أَنْتَ خَيْرٌ مِنِّي قَالَ لِأَنِّي أَمِينُ اَللَّهِ عَلَى وَحْيِهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى اَلْأَنْبِيَاءِ وَ اَلْمُرْسَلِينَ وَ أَنَا صَاحِبُ اَلْخُسُوفِ وَ اَلْقُرُونِ وَ مَا أَهْلَكَ اَللَّهُ أُمَّةً مِنَ اَلْأُمَمِ إِلاَّ عَلَى يَدِي 🔸جبرئیل گفت: من از تو بهترم! اسرافیل پرسید: به چه دلیل از من بهتری؟ جواب داد: چون من امین خدا بر وحی اویم و من پیغام‌آور خدا به سوی انبیا و مرسلینم و من متصدی خسوف و کسوفم و خدا امتی را هلاک نکرده، مگر به دستان من. ✨ فَاخْتَصَمَا إِلَى اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَأَوْحَى إِلَيْهِمَا اسْكُتَا فَوَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي لَقَدْ خَلَقْتُ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنْكُمَا قَالاَ يَا رَبِّ وَ تَخْلُقُ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنَّا وَ نَحْنُ خَلَقْتَنَا مِنْ نُور 🔸آن دو اختلاف و نزاع خود را پیش خدا بردند. خداوند به آنها وحی کرد: ساکت باشید! به عزت و جلالم کسانی را خلق کرده‌ام که از شما بهتر و‌ برترند! گفتند: پروردگارا! مگر بهتر از ما آفریده ای؟! با اینکه ما را از نور آفریده ای؟! ✨ فَقَالَ اَللَّهُ نَعَمْ! وَ أَوْحَى إِلَى حُجُبِ اَلْقُدْرَةِ اِنْكَشِفِي فَانْكَشَفَتْ فَإِذَا عَلَى سَاقِ اَلْعَرْشِ مَكْتُوبٌ: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ خَيْرُ خَلْقِ اَللَّهِ 🔸 خداوند فرمود: آری! و به حجاب‌های قدرت دستور داد که باز شوند. باز شدند، آن‌گاه [متوجه شدند که] بر پایه عرش نوشته شده بود: «لا اله الا اللَّه، رسول خداست و و و و برترین آفریدگان خداوند هستند» ✨ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ يَا رَبِّ فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّهِمْ عَلَيْكَ أَنْ تَجْعَلَنِي خَادِمَهُمْ فَقَالَ اَللَّهُ تَعَالَى قَدْ فَعَلْتُ فَجَبْرَئِيلُ مِنْ أَهْلِ اَلْبَيْتِ وَ إِنَّهُ لَخَادِمُنَا 🔸 جبرئیل گفت: خدایا! تو را به حقی که بر تو دارند سوگند می‌دهم که مرا خادم آنها قرار دهی! خداوند فرمود: پذیرفتم. پس جبرئیل از اهل بیت است و او خادم ما است. 📚منبع:تاویل الآیات، ص۸۰۳ (تفسیر سوره بینه)
 مولاعلی علیه السلام درقرآن 🔰 کسی را در با صلوات الله علیه شریک قرار نده! 🔸 آیه ۶۵ سوره زمر «وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَی الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ» {به تو و همه‌ی پيامبران پيشين وحی شده كه اگر شرک بورزی، تمام اعمالت تباه می‌شود و از زيانكاران خواهی بود} 🔹تفسیر این آیه چنین است:👇🏻 ❓ ابوحمزه ثمالی گوید: از علیه السلام‌ درباره‌ی کلام خداوند عزّوجلّ به پیامبرش صلی الله علیه و آله: لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الخَاسِرِینَ پرسیدم؟ 🔹 حضرت فرمودند: تَفْسِیرُهَا: لَئِنْ أَمَرْتَ بِوَلَایَةِ أَحَدٍ مَعَ وَلَایَةِ عَلِیٍّ علیه السلام مِنْ بَعْدِکَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ 🔹تفسیرش این است: که اگر پس از خود به ولایت کس دیگری به همراه علیه السلام فرمان دهی، تمام اعمالت تباه می‌شود و از زیانکاران خواهی بود 📚 تفسیر قمی ج۲ ص۲۵۱ 🔸 امام صادق علیه السلام نیز در تفسیر "أَشْرَكْتَ" فرمودند: يَعْنِي إِنْ أَشْرَكْتَ فِي اَلْوَلاَيَةِ غَيْرَهُ 🔸یعنی اگر کسی جز او را در ولایت شریک دانستی 📚منبع: کافی ج۱ ص۴۲۷ 💠 در روایتی که جناب عبدالعظیم حسنی با سند خودش از علیه السلام نقل می‌کند، اینگونه آمده است: 💠 مردی از قبیله‌ی بنی‌عدیّ گوید: «قبیله‌ی قریش نزد من آمدند و همگی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدیم». آن‌ها گفتند: «ای ! ما عبادت بت‌ها را رها کردیم و از تو پیروی نمودیم پس ما را در ولایت علی علیه السلام شریک کن تا ما هم سهمی [در ولایت] داشته باشیم!!» ✨ بر پیامبر صلی الله علیه و آله فرود آمد و گفت: «ای ! لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ» 💠 آن مرد گوید: «به‌خاطر سختی این اتّفاقی که برایم افتاده بود [برای پذیرش ولایت علی (علیه السلام)]، سینه‌ام تنگ شده بود به سرعت بیرون رفتم که با سواری برخورد کردم که روی اسبی نشسته بود و عمامه‌ی زرد رنگی روی سرش چشم را خیره می‌کرد و از او بوی مشک به مشام می‌رسید و گفت: ✨یَا رَجُلُ! لَقَدْ عَقَدَ مُحَمَّدٌ عُقْدَةً لَا یَحُلُّهَا إِلَّا کَافِرٌ أَوْ مُنَافِقٌ ✨ «ای مرد! محمّد صلی الله علیه و آله گره‌ای را محکم کرده است [یعنی ولایت علی علیه السلام] که آن را جز کافر و منافق، نمی‌گشاید». 💠آن مرد گوید: «نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدم و به او این خبر را دادم». ✨ حضرت فرمودند: هَلْ عَرَفْتَ الْفَارِسَ؟ ذَلِکَ جَبْرَئِیلُ عَرَضَ عَلَیْکُمْ وَلَایَةً إِنْ حَلَلْتُمُ الْعَقْدَ أَوْ شَکَکْتُمْ کُنْتُ خَصْمَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ✨«آیا آن سوار را شناختی؟ او جبرئیل بود که بر شما ولایتی را عرضه کرد که اگر آن گره [ولایت] را بگشایید[یعنی انکار کنید] یا در آن شک کنید، من در روز قیامت، دشمن شما خواهم بود» 📚منبع:بحارالانوار ج۳۷ ص۱۶۱
🔰خداوند به چه کسانی توجه می‌کند و به چه کسانی بی اعتنا است... ✨ علیه السلام از اجداد طاهرینش علیهم السلام از صلی الله علیه و آله روایت می‌کند که فرمودند: از جانب پروردگار عزّت جلّ جلاله به من گفت: ✨ مَنْ عَلِمَ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَا وَحْدِي وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِي وَ رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ خَلِيفَتِي وَ أَنَّ اَلْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِي أُدْخِلُهُ اَلْجَنَّةَ بِرَحْمَتِي وَ نَجَّيْتُهُ مِنَ اَلنَّارِ بِعَفْوِي وَ أَبَحْتُ لَهُ جِوَارِي وَ أَوْجَبْتُ لَهُ كَرَامَتِي وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْهِ نِعْمَتِي وَ جَعَلْتُهُ مِنْ خَاصَّتِي وَ خَالِصَتِي إِنْ نَادَانِي لَبَّيْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنْ سَكَتَ اِبْتَدَأْتُهُ وَ إِنْ أَسَاءَ رَحِمْتُهُ وَ إِنْ فَرَّ مِنِّي دَعَوْتُهُ وَ إِنْ رَجَعَ إِلَيَّ قَبِلْتُهُ وَ إِنْ قَرَعَ بَابِي فَتَحْتُهُ 🔸هرکس بداند که خدایی جز من نیست و یکتا و تنهایم و اینکه بنده و فرستاده من و خلیفه من و امامانی که از فرزندان اویند، حجّت‌های منند، به رحمت خودم او را به بهشت وارد می‌کنم؛ با عفو خودم از آتش نجاتش می‌دهم؛ اجازه می‌دهم در جوار من باشد و نعمتم را بر وی تمام می‌کنم؛ از خالصان و مخلصان خودم قرارش می‌دهم، به گونه ای که هرگاه مرا بخواند، اجابتش می‌کنم و اگر حاجتی طلب کند، برآورده سازم و اگر خود چیزی نخواهد، من به او عطا می‌کنم و اگر بدی کرد، بر او رحم می‌آورم؛ اگر از من گریخت، به سوی خودم بازش می‌خوانم و اگر بازگشت، او را می‌پذیرم و اگر درِ خانه مرا زَنَد، به رویش بگشایم. ✨ وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَا وَحْدِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَ نَّ مُحَمَّداً عَبْدِي وَ رَسُولِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ خَلِيفَتِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ اَلْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِي فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِي وَ صَغَّرَ عَظَمَتِي وَ كَفَرَ بِآيَاتِي وَ كُتُبِي إِنْ قَصَدَنِي حَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي حَرَمْتُهُ وَ إِنْ نَادَانِي لَمْ أَسْمَعْ نِدَاءَهُ وَ إِنْ دَعَانِي لَمْ أَسْتَجِبْ دُعَاءَهُ وَ إِنْ رَجَانِي خَيَّبْتُهُ وَ ذَلِكَ جَزَاؤُهُ مِنِّي وَ مٰا أَنَا بِظَلاّٰمٍ لِلْعَبِيدِ 🔸و هرکس شهادت ندهد که خدایی جز منِ یگانه نیست یا اینکه این شهادت را بدهد لیکن گواهی ندهد که محمّد بنده و فرستاده من است یا اینکه این را گواهی بدهد لیکن شهادت ندهد که علی بن ابی طالب خلیفه من است یا اینکه بدان گواهی دهد ولی شهادت ندهد که امامانی که از فرزندان ایشانند حجّت‌های منند، بی شک منکر نعمت من شده و عظمت مرا کوچک شمرده است و به آیات و کتب من کفر ورزیده است. چنین شخصی اگر قصد من کند، راهش ندهم واگر از من سؤال کند برآورده نسازم و اگر مرا صدا بزند، صدایش را نخواهم شنید و اگر مرا بخواند، دعایش را نخواهم شنید و اگر امیدی به من داشت، ناامیدش کنم و این کیفر او از جانب من است و من نسبت به بندگان ستمگر نیستم. ❓جابر بن عبدالله انصاری برخاسته و عرض کرد: یا رسول الله، امامانی که از فرزندان علی بن ابی طالبند، چه کسانی هستند؟ ✨ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: 🔸 و دو سرور جوانان اهل بهشت، سپس سیّد و سرور عابدان زمان خود، ، سپس باقر، که او را درک خواهی کرد. ای جابر، اگر وی را دیدی سلام مرا به ایشان برسان. پس از او صادق و سپس کاظم، بعد از او الرضا، سپس تقی، سپس هادی، سپس زکیّ و بعد از او فرزندش آن به حق، اُمّتم که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد همان طور که از پیش آکنده از ظلم و ستم شده باشد، ای جابر، اینان جانشینان، اوصیا، فرزندان و عترت من هستند؛ هرکس ایشان را اطاعت کند، مرا اطاعت نموده و هرکس آنان را نافرمانی کند، مرا نافرمانی کرده و آنکه منکر یکی از آنان گردد، مرا منکر شده است. خداوند به برکت وجود ایشان است که نمی گذارد آسمان جز به اذن و اجازه اش بر زمین افتد، و به سبب ایشان است که نمی گذارد زمین به لرزه افتاده و مردم را در خود فرو برد. 📚منبع:کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۵۸
🏴 نهم صفر سالروز شهادت صحابی جلیل القدر صلی الله علیه و آله و یار با وفای صلوات الله علیه، جناب بن یاسر تسلیت باد. ▪️امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: جَاءَ عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ یَسْتَأْذِنُ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ ائْذَنُوا لَهُ مَرْحَباً بِالطَّیِّبِ الْمُطَیَّبِ. عمار بن یاسر آمد و اذن ورود بر نبی صلّی الله علیه و آله را می‌خواست. فرمود: به او اجازه دهید، مرحبا بر پاکِ نیکو. ▪️النَّبِی صلی الله علیه و آله حِینَ رَآهُمْ یَحْمِلُونَ الْحِجَارَةَ حِجَارَةَ الْمَسْجِدِ فَقَالَ مَا لَهُمْ وَ لِعَمَّارٍ یَدْعُوهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ وَ یَدْعُونَهُ إِلَی النَّارِ وَ ذَاکَ دَأْبُ الْأَشْقِیَاءِ الْفُجَّارِ. رسول خدا صلّی الله علیه و آله درحالی که مسلمانان را می‌دید که برای ساخت مسجد سنگها را بلند می‌کنند، فرمود: آنان و عمار را چه می‌شود که عمار آنان را به بهشت دعوت می‌کند و آنها او را به جهنم فرا می‌خوانند و این عادت نگون بختان فاسق است. ▪️رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: إِنَّ الْجَنَّةَ لَتَشْتَاقُ إِلَی ثَلَاثَةٍ عَلِیٍّ وَ عَمَّارٍ وَ سَلْمَانَ. بهشت مشتاق دیدار سه نفر است: ، و . ▪️حبیب بن ابی‌ثابت گوید: لَمَّا بُنِیَ الْمَسْجِدُ جَعَلَ عَمَّارٌ یَحْمِلُ حَجَرَیْنِ حَجَرَیْنِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَا أَبَا الْیَقْظَانِ لَا تَشُقَّ عَلَی نَفْسِکَ قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَعْمَلَ فِی هَذَا الْمَسْجِدِ قَالَ ثُمَّ مَسَحَ ظَهْرَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّکَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ تَقْتُلُکَ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ. زمانی که مسجد بنا شد عمار سنگ‌ها را دو تا دو تا بلند می‌کرد پس رسول الله صلّی الله علیه و آله به او فرمود: یا ابویقظان بر خود سخت مگیر. پاسخ گفت: یا رسول الله صلّی الله علیه و آله من دوست دارم که در این مسجد کار کنم. ادامه داد: سپس حضرت بر کمر او دست کشید و فرمود: تو از اهل بهشت هستی، تو را گروه ستمگر و ظالم به قتل می‌رساند. 📚منبع: بحارالانوار ج۳۳ ص۲۵ 🏴 ✍️شیخ عباس قمی در تتمة المنتهی نقل می‌کند: در مجالس المؤمنين است كه چون عمار شهد شهادت نوشيد، اميرالمؤمنين عليه السلام بر بالين او آمد و سر او را بر زانوي مبارک نهاده، فرمود: ألا أيّها المَوتُ الّذي لَستَ تاركي***اُرِحني فقد أفنَيتَ كل خَليل أراك بصيراً بالّذينَ أُحِبُّهم***كَانَّكَ تَنحُو نَحوَهُم بِدَليلٍ پس زبان به كلمه «انّا لله و انّا اليه راجعون» گشود، و فرمود كه: هر كه از وفات عمار دلتنگ نشود او را از مسلماني نصيب نباشد، خداي تعالي بر عمار رحمت كناد در آن ساعت كه او را از نيك و بد سؤال كنند، هرگاه كه در خدمت رسول صلي الله عليه و آله و سلم سه كس ديدم چهارم ايشان عمار بوده و اگر چهار كس ديدم عمار پنجم ايشان بوده، نه يك بار عمار را بهشت واجب شده، بلكه بارها استحقاق آن پيدا كرده كه جنات عدن او را مهيّا و مهنّا بود كه او را بكشتند، و حق با او بود و او يار حق بود، چنان كه رسول صلي الله عليه و آله و سلم در شأن او فرمود: «يَدُور مع عمّار حَيثُ دارَ». و بعد از آن علي عليه السلام گفت كه: كشندۀ عمار و دشنام دهنده و رباينده سلاح او به آتش دوزخ معذب خواهد شد، آنگاه قدم مبارک پيش نهاده بر عمار نماز گزارد، و با دست همايون خويش او را در خاک نهاد. 📚منبع: تتمة المنتهی، ص۴۰ ✍️جناب عمار یاسر در روز نهم صفر سال ۳۷ هجری در جنگ صفین و به دست لشکر پلید معاویه به شهادت رسید.