eitaa logo
موکب فرهنگی اجتماعی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
119 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
740 ویدیو
14 فایل
موکب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی حاج‌قاسم‌اگردل‌هارا تسخیرکردچون خودش،راحتی‌اش، امکاناتش،لذتش اولویتش‌نبود! جانش‌برای‌خدا،توانش برای‌خدا،دارایی‌اش‌درراه‌خدا🌱:) #حاج_قاسم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 حسن‌جانم! بی‌تابی مکن! مادرت فاطمه «سلام‌الله‌علیها» به دنبالم آمده ... ▪️به نقل مرحوم علامه مجلسی: ▪️ بعد از آنکه مردمِ در مسجد، به امامت علیه‌السلام نماز صبح را خواندند، 📋 فَأَخَذَ الْحَسَنُ علیه‌السلام رَأْسَهُ فِی حِجْرِهِ فَوَجَدَهُ مَغْشِیّاً عَلَیْهِ ▪️ آن حضرت آمدند و سر مطهر علی علیه‌السلام را به دامن خود گرفتند و دیدند که مولا علیه‌السلام از هوش رفته است. 📋 فَعِنْدَهَا بَکَی بُکَاءً شَدِیداً وَ جَعَلَ یُقَبِّلُ وَجْهَ أَبِیهِ وَ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ مَوْضِعَ سُجُودِهِ ▪️در این‌جا بود که امام حسن علیه‌السلام به شدت گریستند و صورت و پیشانی و محل سجده امیرالمؤمنین علیه‌السلام بوسه می‌زدند. 📋 و الْحَسَنُ علیه‌السلام یُنَادِی وَا انْقِطَاعَ ظَهْرَاهُ یَعِزُّ وَ اللَّهِ عَلَیَّ أَنْ أَرَاکَ هَکَذَا ▪️امام مجتبی علیه‌السلام فریاد می‌زد: کمرم شکست پدر جان! به خدا قسم برای من سخت است شما را با این وضع ببینم! 📋 فَسَقَطَ مِنْ دُمُوعِهِ قَطَرَاتٌ عَلَی وَجْهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام فَفَتَحَ عَیْنَیْهِ فَرَآهُ بَاکِیاً ▪️در آن هنگام چند قطره از اشک مبارک امام حسن علیه‌السلام بر صورت مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام ریخت؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام چشم‌ گشودند و دیدند که فرزندشان اینگونه گریه می‌کند! ▪️ در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السّلام با همان صدای خسته و بی‌رمق به امام مجتبی علیه‌السلام فرمودند: 📋 یَا بُنَیَّ لَا جَزَعَ عَلَی أَبِیکَ بَعْدَ الْیَوْمِ هَذَا جَدُّکَ مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَی وَ جَدَّتُکَ خَدِیجَةُ الْکُبْرَی وَ أُمُّکَ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ وَ الْحُورُ الْعِینُ مُحْدِقُونَ مُنْتَظِرُونَ قُدُومَ أَبِیکَ فَطِبْ نَفْساً ... ▪️پسرم! از این پس بر من بی‌تابی مکن! این، جدَّت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و این جدّه‌ات خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیها است. و این، مادرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است! و این ها حوریه های بهشتی هستند که گرداگرد من حلقه زده‌اند و منتظر من می‌باشند! پس خاطرت آسوده باشد ای پسرم! 📚بحارالانوار ج۴۲ ص۲۸۳
🔻۱۷ شوال سال پنجم هجری🔻 ▫️به درک واصل شدن عمرو بن عبد ودّ توسط علیه السلام... 💠 مرحوم شیخ مفید در کتاب ارشاد اینگونه روایت می کند: 💠 در روز جنگ احزاب (خندق) عمرو عبد ودّ و عكرمه و هبيره و نوفل بن عبد اللَّه و ضرار در كنار خندق ميگشتند و محل باريكى ميجستند كه از آن بتوانند عبور كنند و خود را بمسلمانان برسانند 💠 تا بمحلى رسيدند كه اسبهایشان حاضر براى رفتن و عبور كردن از آنجا نبودند تا بالاخره اسبهاى خود را ميان شورزار و شكافى بجولان درآوردند و مسلمانان هم ايستاده ليكن كسى جرأت نداشت كه خود را در برابر اين مبارزان درآورد. 💠 عمرو بن عبد ودّ پيوسته مبارز ميطلبيد و بكنايه ميگفت بسكه هل من مبارز گفتم و جنگجو طلبيدم صدايم گرفت و خسته شدم. 💠 در تمام اين مدت اميرالمؤمنين علیه السلام عزم ميدان او ميكرد ليكن صلی الله علیه و آله اجازه نميدادند و منتظر بودند شايد ديگرى پيشنهاد مبارزه با او را بدهد 💠 اتفاقا مسلمانان كه از او و همراهيان و پشتيبانانشان كاملا به وحشت افتاده بودند جرأت مبارزه با او را نداشتند و مانند آدمى كه كركس مرگ بر سر او نشسته در جاى خود خشك شده بودند. 💠 چون مبارز طلبيدن عمرو طولانى شد و از آن طرف عليه السلام هم سعى ميكرد هر چه زودتر به ميدان او رفته شيشه عمرش را بر زمين زند رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمودند نزديك من بيا 💠 على علیه السلام نزديك رفته رسول خدا عمامه خود را بر سر او گذارده و شمشيرش را به او داده، فرمودند برو و دين خدا را يارى كن و ضمنا دعا كرده كه خدايا او را يارى كن. 💠 على عليه السّلام بطرف عمرو رفته و جابر بن عبدالله انصارى هم براى آنكه ناظر اعمال اين دو نفر دلاور باشد به ميدان آمد. 💠 على كه با وى روبرو شد، فرمود اى عمرو در زمان جاهليت ميگفتى سوگند به لات و عزى هر گاه كسى سه حاجت يا يكى از آنها را از من درخواست كند من نياز او را بر مى آورم گفت آرى چنين است. 💠 على عليه السلام فرمود اينك حاجت من اينست گواهى دهى به يكتائى خدا و نبوت رسول او و تسليم امر خدا شوى. 💠 عمرو گفت اى پسر عمو دست از اين حرف بردار كه مرا بدان نيازى نيست على عليه السلام فرمود نه چنين است بلكه اگر بدان چه گفتم اقرار كنى به نفع تو تمام خواهد شد. 💠 سپس فرمود حاجت ديگر من اينست از همان راهى كه آمده بازگردى گفت اين هم نشدنيست زيرا زنهاى قريش اين كار مرا نقل محافل خود قرار ميدهند. 💠 فرمود حاجت ديگر من اينست كه پياده شوى و با من به مبارزه بپردازى، 💠 عمرو از اين سخن خنديد و گفت اين حاجتى بود كه تا كنون هيچ يك از اعراب از من درخواست نكرده بودند در عين حال من حاضر نيستم مانند تو بزرگوارى را به قتل برسانم زيرا پدرت دوست صميمى من بود. 💠 على علیه السلام فرمود ولی من دوست دارم تو را بكشم! اينك اگر مايلى از اسب فرود آى 💠 عمرو متأثر شده از مركب به زير آمده با مشت بصورت اسبش زده و آن حيوان را بعقب راند. 💠 جابر گويد اين دو سوار يليل بيكديگر درآويختند و گرد و غبارى بلند شد چنانچه آنها را نديدم فاصله نشد كه از ميان غبار صداى على علیه السلام به تكبير بلند شد دانستم على عمرو را كشت. 💠 یاران عمرو كه از كشتنش اطلاع يافتند خود را در ميان خندق انداختند و از آن طرف مسلمانان كه صداى تكبير على را شنيده بطرف آن حضرت توجه كردند تا ببينند چه پيش آمدى كرده نوفل بن عبد اللَّه را ديدند در ميان خندق مانده و اسب او قادر به حركت نيست او را هدف سنگ قرار دادند نوفل گفت اين طريق كشتن سزاوار نيست يكى يكى بيائيد با هم مبارزه كنيم. 💠 امير المؤمنين علیه السلام بر او وارد شده وي را به ضرب شمشير كشت. و پس از او هبيره را بچنگال درآورده و او را عاجز كرده و كار وى را ساخت. عكرمه و ضرار هم فرار كردند. 📚 الارشاد ج ۱ ص ۱۰۰ 🇮🇷
🔰 چرا عليه السلام اولين نفري هستند كه وارد بهشت مي شوند؟ 💠 صلوات الله علیه فرمودند: صلّى الله عليه و آله به من فرمودند: تو اوّلين نفرى هستى كه داخل بهشت خواهى شد. 💠 عرض كردم: ای رسول خدا! يعنى قبل از شما داخل مى‏ شوم؟! 💠 پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله فرمودند: 🔹نَعَمْ إِنَّكَ صَاحِبُ لِوَائِي فِي الْآخِرَةِ كَمَا أَنَّكَ صَاحِبُ لِوَائِي فِي الدُّنْيَا وَ حَامِلُ اللِّوَاءِ هُوَ الْمُتَقَدِّم‏ 🔸آرى! زيرا تو همانطوري كه در دنيا صاحب پرچم من هستى، در آخرت هم چنين مى ‏باشى و روشن است كه علمدار مقدّم مى‏ باشد. 💠سپس فرمودند: 🔹يَا عَلِيُّ كَأَنِّي بِكَ وَ قَدْ دَخَلْتَ الْجَنَّةَ وَ بِيَدِكَ لِوَائِي وَ هُوَ لِوَاءُ الْحَمْدِ تَحْتَهُ آدَمُ فَمَنْ دُونَه‏ 🔸 جان!، مثل اینکه میببنم تو را، وقتى داخل بهشت مى ‏شوم در دستت پرچم من كه پرچم حمد است بوده و در زير آن حضرت آدم و ساير خلائق مى‏ باشند. 📚 علل الشرايع ج ۱ ص ۱۷۲ باب ۱۳۷
🔰 سخاوت کریمانه همراه با معجزه باعث نجات یک منافق شد‌... ✨ وَ رَأَی علیه السلام أَنْصَارِیّاً یَأْکُلُ قُشُورَ الْفَاکِهَةِ وَ قَدْ أَخَذَهَا مِنَ الْمَزْبَلَةِ فَأَعْرَضَ عَنْهُ لِئَلَّا یَخْجَلَ مِنْهُ فَأَتَی مَنْزِلَهُ وَ أَتَی إِلَیْهِ بِقُرْصَیْ شَعِیرٍ مِنْ فَطُورِهِ وَ قَالَ أَصِبْ مِنْ هَذَا کُلَّمَا جُعْتَ فَإِنَّ الله یَجْعَلُ فِیهِ الْبَرَکَةَ فَامْتَحَنَ ذَلِکَ فَوَجَدَ فِیهِ لَحْماً وَ شَحْماً وَ حُلْواً وَ رُطَباً وَ بِطِّیخاً وَ فَوَاکِهَ الشِّتَاءِ وَ فَوَاکِهَ الصَّیْفِ فَارْتَعَدَتْ فَرَائِصُ الرَّجُلِ وَ سَقَطَ لِوَجْهِهِ فَأَقَامَهُ عَلِیٌّ علیه السلام وَ قَالَ مَا شَأْنُکَ قَالَ کُنْتُ مُنَافِقاً شَاکّاً فِیمَا یَقُولُهُ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله وَ فِیمَا تَقُولُهُ أَنْتَ فَکَشَفَ اللَّهُ لِی عَنِ السَّمَاوَاتِ وَ الْحُجُبِ فَأَبْصَرْتُ کُلَّ مَا تَعِدَانِ بِهِ وَ تُوَاعِدَانِ بِهِ فَزَالَ عَنِّی الشَّکُّ. ✨ علیه السلام یکی از انصار را دید که پوست میوه ای را که از زباله برداشته می‌خورد، از او روی برگرداند تا از امام خجالت نکشد. به خانه اش آمد و برای او دو نان جو از افطار خودش برد و فرمود: هر وقت گرسنه شدی از این بخور. خداوند در آن برکت قرار داد. ✨ مرد انصاری خواست گفته علیه السلام را امتحان کند سراغ آنها رفت و آنها را گوشت، روغن ، حلوا، خرما، هندوانه و میوه‌های زمستانی و تابستانی یافت. مرد به خود لرزید و با صورت به زمین افتاد، علی علیه السلام او را بلند کرد و فرمود: چه شده است؟ گفت: من منافق بودم و به آنچه محمد صلی الله علیه و آله و تو می‌گویی شک داشتم، خداوند از آسمان‌ها و پشت پرده‌ها برای من گشایش ایجاد کرد. هر آن چه را که وعده می‌دهید و به آن وعده داده می‌شوید دیدم و شک من برطرف شد. 📚 بحارالانوار ج۴۱ ص۲۶۷
🔰 ترازوی علم... ✨ صلی الله علیه و آله فرمودند: ✨ أَنَا مِیزَانُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ کِفَّتَاهُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ حِبَالُهُ وَ فَاطِمَةُ عِلَاقَتُهُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَزِنُونَ الْمُحِبِّینَ وَ الْمُبْغِضِینَ النَّاصِبِینَ الَّذِینَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللّه وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِینَ ✨من ترازوی علمم؛ دو کفه آن و و علیهما السلام بندهای ترازو و علیها السّلام قسمت اتصال دهنده دو کفه است؛ امامان بعد از آنها وزن می‌کنند محبین و مبغضین و دشمنان ما را که لعنت خدا و لعنت کنندگان بر آنها باد! 📚 بحارالانوار ج۲۳ ص۱۰۶
دین خود را از قرآن بگیریم. اين آیات و فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد صلوات الله علیه چراغ راه دینداری شخص مومن است: 🔹 محمّد حلبی گفت: حضرت علیه السّلام به من فرمودند: ✨ مَنْ عَرَفَ دِینَهُ مِنْ کِتَابِ الله عَزَّ وَ جَلَّ زَالَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ یَزُولَ وَ مَنْ دَخَلَ فِی أَمْرٍ بِجَهْلٍ خَرَجَ مِنْهُ بِجَهْلٍ 🔸هر کس دین خود را از کتاب خداوند بگیرد، [دین و‌ ایمانش] از کوه‌های استوار پابرجاتر است و هر که با نادانی در کاری وارد شود، به نادانی هم از آن خارج می‌شود. 🔹 عرض کردم: این مطلب در کدام آیه از قرآن است؟ ✨ حضرت فرمودند: ✨ در آیه «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(حشر / ۷ ) {آنچه را رسول خدا به شما داد آن را بگیرید و از آنچه شما را نهی کرد انجام ندهید.} ✨ و آیه «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ الله»(نساء / ۸۰) {هر کس از پیامبر اطاعت کند در حقیقت از خدا اطاعت کرده است} ✨ و این آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا الله وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»(نساء / ۵۹) {ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید} ✨ و این آیه: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»(مائده / ۵۵) {ولی و سرپرست شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند همان کسانی که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند} ✨ و این آیه: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً»(نساء / ۶۵) {ولی چنین نیست. به پروردگارت قسم که ایمان نمی آورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند، سپس از حکمی که کرده ای در دل هایشان احساس ناراحتی [و تردید] نکنند و کاملا سر تسلیم فرود آورند} ✨‌ و این آیه: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ الله یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»(مائده / ۶۷) {ای پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنی، پیامش را نرسانده ای و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه می‌دارد} ✨ و از آن جمله این فرمایش صلّی الله علیه و آله و سلم در مورد علیه السّلام است: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ «هر کس که من امیر و فرمانروای اویم، علی فرمانروای اوست. خدایا! دوست بدار دوست علی را و دشمن بدار دشمن علی را؛ کمک کن به کسی که علی را کمک کند و خوار کن کسی را که علی را خوار کند؛ دوست بدار هر که او را دوست بدارد و خشم بگیر بر کسی که با علی خشم دارد. 📚 بحارالانوار ج۲۳ ص۱۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم ، مسیر شناخت خداونداست ‌ ابوحمزه ثمالی می گويد: علیه السلام به من فرمودند: إِنَّمَا یَعْبُدُ الله مَنْ یَعْرِفُ الله فَأَمَّا مَنْ لَا یَعْرِفُ الله فَإِنَّمَا یَعْبُدُهُ هَکَذَا ضَلَالًا خدا را فقط كسى پرستد كه او را بشناسد و اما كسى كه خدا را نشناسد، او را اين گونه [مانند مخالفین] گمراهانه می‌پرستد عرض كردم: قربانت گردم، معرفت خدا چيست؟ قَالَ: تَصْدِیقُ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَصْدِیقُ رَسُولِه وَ مُوَالاةُ عَلِیٍّ وَ الِائْتِمَامُ بِهِ وَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَی وَ الْبَرَاءَةُ إِلَی الله عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَدُوِّهِمْ هَکَذَا یُعْرَفُ الله عَزَّ وَ جَلَّ. حضرت فرمودند: تصدیق و قبول داشتن خداى عز و جل و پيغمبرش صلوات الله علیه و آله و قبول علیه‌السلام و امامت او و ائمه هدى علیهم‌السلام و بيزارى جستن به سوی خداى عز و جل از دشمن ايشان؛ اين چنين خداى عز و جل شناخته می ‏شود 📚 کافی، ج۱، ص۱۸۰
بسم الله الرحمن الرحیم علیه السلام فرمودند: وَ اَللَّهِ لاَ يَهْلِكُ هَالِكٌ عَلَى حُبِّ عَلِيٍّ إِلاَّ رَآهُ فِي أَحَبِ اَلْمَوَاطِنِ إِلَيْهِ، وَ اَللَّهِ لاَ يَهْلِكُ هَالِكٌ عَلَى بُغْضِ عَلِيٍّ إِلاَّ رَآهُ فِي أَبْغَضِ اَلْمَوَاطِنِ إِلَيْهِ به خدا قسم کسی بر دوستی و محبت علیه السلام نمیرد، جز اینکه او را در پسندیده ترین مکان‌ها نزد خود ببیند و کسی بر دشمنی علی علیه السلام نمیرد، جز آنکه او را در مبغوض ترین مکان‌ها نزد خود ببیند. 📚 امالی شیخ طوسی ص۱۶۴
بسم الله الرحمن الرحیم هرکس من او هستم، امیر اوست... حُذَیفَة بن یمان(۱) گوید: کُنْتُ وَ اللَّهِ جَالِساً بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ قَدْ نَزَلَ بِنَا غَدِیرَ خُمٍّ وَ قَدْ غَصَّ الْمَجْلِسُ بِالْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَلَی قَدَمَیْهِ وَ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی بِأَمْرٍ فَقَالَ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ فَقُلْتُ لِصَاحِبِی جَبْرَئِیلَ یَا خَلِیلِی إِنَّ قُرَیْشاً قَالُوا لِی کَذَا وَ کَذَا فَإِنَّ الْخَبَرَ مِنْ رَبِّی فَقَالَ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ثُمَّ نَادَی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام وَ أَقَامَهُ عَنْ یَمِینِهِ ثُمَّ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ أَ لَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنِّی أَوْلَی بِکُمْ مِنْکُمْ بِأَنْفُسِکُمْ قَالُوا اللَّهُمَّ بَلَی قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ به خدا سوگند در محضر صَلی الله علیهِ و آله بودم، آن گاه که ما را در فرود آورد و مجلس آکنده از مهاجرین و انصار بود. سپس رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله به پا خاسته و فرمود: ای مردم، خداوند مرا فرمانی داده و فرموده: «یَاأَیهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»؛{ای پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [دربارۀ ولايت و رهبرى على بن أبى طالب اميرالمؤمنين عليه السلام] بر تو نازل شده ابلاغ كن؛ و اگر انجام ندهى [گویی هیچ] پيام خدا را نرسانده اى}(مائده / ۶۷) سپس به دوستم گفتم: دوست عزیز من، قریش به من چنین و چنان گفته اند، این خبر از جانب پروردگار من است. گفت: «وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس» {و خدا تو را از [گزند] اين مردم حفظ مى كند}(مائده / ۶۷) سپس آن حضرت، علی بن ابی طالب علیه السّلام را فراخواند و در سمت راست خود به پا داشته، سپس فرمود: ای مردم، آیا نمی دانید که من از شما به خودتان سزاوارترم؟ گفتند: آری، فرمود: ای مردم، هر کس من مولای اویم، اینک علی مولای اوست. فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ عَرْضِ الْمَسْجِدِ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا تَأْوِیلُ هَذَا؟! در این هنگام شخصی از گوشه مسجد گفت: ای رسول خدا منظورتان از این حرف چیست؟ حضرت فرمودند: مَنْ کُنْتُ نَبِیَّهُ فَهَذَا عَلِیٌّ أَمِیرُهُ وَ قَالَ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ 🔹پیامبرِ هر کس که بوده ام، اینک علی امیر اوست. 🔹سپس فرمود: خداوندا، دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار و یاری رسان به وی را یاری فرما و هر کس وی را واگذارد، خوار و ذلیل گردان! 📚 بحارالانوار ج۳۷ ص۱۹۳ (۱) از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین صلوات الله علیه و از روایان حدیث غدیر
بسم الله الرحمن الرحیم معیار، صلوات الله علیه است... علیه السلام از اجداد طاهرینش علیهم السلام از صلی الله علیه و آله از از از نقل می‌کنند که خداوند متعال فرمود: 🔹أَنَّ عَلِیّاً حُجَّتِی فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ عَلَی جَمِیعِ مَنْ فِیهِنَّ مِنْ خَلْقِی 🔹لَا أَقْبَلُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْهُمْ إِلَّا بِالْإِقْرَارِ بِوَلَایَتِهِ مَعَ نُبُوَّةِ أَحْمَدَ رَسُولِی 🔹وَ هُوَ یَدِیَ الْمَبْسُوطَةُ عَلَی عِبَادِی وَ هُوَ النِّعْمَةُ الَّتِی أَنْعَمْتُ بِهَا عَلَی مَنْ أَحْبَبْتُهُ مِنْ عِبَادِی 🔹فَمَنْ أَحْبَبْتُهُ مِنْ عِبَادِی وَ تَوَلَّیْتُهُ عَرَّفْتُهُ وَلَایَتَهُ وَ مَعْرِفَتَهُ 🔹وَ مَنْ أَبْغَضْتُهُ مِنْ عِبَادِی أَبْغَضْتُهُ لِانْصِرَافِهِ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ وَلَایَتِهِ 🔹فَبِعِزَّتِی حَلَفْتُ وَ بِجَلَالِی أَقْسَمْتُ أَنَّهُ لَا یَتَوَالَی عَلِیّاً عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی إِلَّا زَحْزَحْتُهُ عَنِ النَّارِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ 🔹وَ لَا یُبْغِضُهُ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی وَ یَعْدِلُ عَنْ وَلَایَتِهِ إِلَّا أَبْغَضْتُهُ وَ أَدْخَلْتُهُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ 🔸 علیه السلام حجّت من است در آسمان‌ها و زمین بر تمام موجودات و مخلوقات من. 🔸عمل هیچ کس از بندگانم را نپذیرم، مگر با اقرار به ولایت علی علیه السلام بعد از نبوّت و پیامبری احمد علیه السلام رسول من. 🔸علی دستِ گسترده من است بر بندگانم و نعمتی است که او را ارزانی داشته‌ام بر هر کس از بندگانم که دوستش دارم. 🔸 پس هر کس از بندگانم را دوست داشتم، ولایت و شناخت علی را به او شناساندم 🔸 و دشمنی من با بندگانم، به خاطر روگرداندن آنهاست از معرفت و ولایت او. 🔸 به عزّتم سوگند و به جلالم قسم که هیچ کدام از بندگانم دوست علی نباشد، مگر اینکه او را از دوزخ دور داشته و روانه بهشت سازم و هیچ کس دشمن علی نباشد و از ولایتش بازنگردد، مگر اینکه او را دشمن داشته و روانه دوزخش سازم، و دوزخ بد سرانجامی است برای آنها. 📚 بحارالانوار ج۶۵ ص۸
🔰سوره مبارکه انسان برای ثبت درس ایثار و فداکاری اهل بیت علیهم السلام نازل شد... 1⃣ قسمت اول: ✍ برای شفای بیماری حسنین علیهما السلام نذر می‌کنند... 🔸 علیه السّلام از پدر بزرگوارشان علیه السلام نقل می‌کنند که در باب مفهوم «یُوفُون بالنُّذُر» فرمودند: و علیهما السلام در کودکی بیمار شدند و صَلی الله علیهِ و آله به همراه آن دو مرد(علیهما ما علیهما) از ایشان عیادت نمود. 🔸 یکی از آن دو مرد گفت: ای أبا الحسن، اگر خداوند بچه‌ها را شفا داد، نذری به جای آورید. علیه السلام فرمود: سه روز روزه شکر می‌گیرم. سلام الله علیها نیز نذر کرد سه روز روزه بگیرد، حسن و حسین نیز نذر کردند سه روز روزه بگیرند و کنیزشان فضّه نیز همین نذر را کرد. 🔸پس خداوند لباس عافیت بر تن حسن و حسین علیهما السّلام کرده و جملگی روزه گرفتند بی آنکه غذایی داشته باشند. 🔸 علی علیه السّلام نزد همسایه ای یهودی به نام شمعون رفت که کارش پشم ریسی بود و فرمود: مقداری پشم به من می‌دهی تا دختر صَلی الله علیهِ و آله آن را برایتان بریسد و در مقابل سه صاع جو به من بدهید؟ گفت: آری، سپس مقداری پشم را به همراه سه صاع جو به وی داد و آن‌ها را نزد فاطمه سلام الله علیها آورده وی را از ماجرا مطّلع ساخت. 🔸فاطمه سلام الله علیها نیز پذیرفت که پشم‌ها را بریسد و کار را نیز شروع کرد و یک سوم کار را انجام داده سپس به سراغ یک صاع جو رفت و آن را آرد نموده از آن خمیر پنج قرص نان درست کرد، برای هر نفر یک قرص نان، علیه السّلام نماز مغرب را با پیامبر صَلی الله علیهِ و آله خواند و به خانه برگشت و سفره انداخته شد. 🔸 سپس هر پنج نفر دور سفره جمع شدند و به محض اینکه علی علیه السّلام اولین لقمه از قرص نان خود را جدا کرد، صدای مسکینی از در به گوش رسید که می‌گفت: السلام علیکم ای اهل بیت محمّد، من مسکینی از مساکین مسلمانم، از آنچه می‌خورید مرا نیز اطعام کنید که خدایتان از مائده‌های بهشتی اطعام فرماید. 🔸 پس حضرت علی علیه السّلام لقمه را در دست گرفت و رو به فاطمه سلام الله علیها کرده و فرمود: - «ای فاطمه، ای مظهر عزّت و یقین، ای دخت بهترین مردم؛ - مگر صدای بینوای مسکین را نمی شنوی که بر در ایستاده؛ - و با عجز و لابه به سوی خدا شکوه سر داده، گرسنه و غمگین به ما پناه آورده است؟ - هر انسانی در گرو کارهای خویش است، هر که کاری نیکو کند چاق و فربه می‌شود؛ - وعده گاه او بهشت پر نعمتی است که خداوند آن را بر تنگ نظران حرام کرده؛ - در آنجا بخیل اندوهگین می‌شود و آتش جهنم او را زندانی می‌کند؛ - و شراب او آب داغ و خونابه است. » 🔸 فاطمه سلام الله علیها در پاسخ فرمود: - «ای عموزاده، أمر تو مطاع است، در من هیچ پستی و تنگ نظری وجود ندارد؛ - مرا با خِرد و دانش تغذیه کرده اند، امید آن دارم که چون سیر گرسنه شوم؛ - به نیکان و برگزیدگان بپیوندم و به شفاعت وارد بهشت گردم. » 🔸سپس هر چه نان بر روی سفره بود جمع کرد و به مسکین داد و شب را با گرسنگی سر کردند و فردا را تنها با آب خالی روزه گرفتند.... ادامه دارد 📚 بحارالانوار ج ۳۵ ص۲۳۷ حدیث۱ به نقل از امالی شیخ صدوق
🔰 شرافت حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام و قبولی توبه‌اش بخاطر پنج‌ تن آل عبا صلوات الله علیهم اجمعین بود... ✨ علیه السلام از پدر بزرگوارشان علیه السلام از جدشان علیه السلام از صلی الله علیه و آله نقل می‌کنند که فرمودند: ✨ ای بندگان خدا! وقتی خداوند متعال أشباح ما را از فراز عرش به صُلب حضرت منتقل فرمود، او نوری فروزان در پشت خود دید که گر چه نور به چشمش می‌آمد، اشباح ما بر او آشکار نبود؛ پس گفت: پروردگارا! این نورها چیست؟ ✨ خداوند عز و جل فرمود: نورهای اشباحی است که از ارجمندترین جای عرشم به پشت تو آوردم و از این رو فرشتگان را فرمان دادم که به سویت سجده کنند؛ چرا که تو ظرف نورهای ایشانی. ✨ آدم گفت: پروردگارا! کاش آنان را برایم نمایان می‌ساختی. خداوند عز و جل فرمود: ای آدم! به فراز عرش بنگر، چون آدم نگریست، نور اشباح ما از پشت او بر فراز عرش افتاد و در آن صورت‌های نورهای اشباح ما که در پشت او بود نقش بست همان گونه که چهره آدمی در آینه ای صاف نقش می‌بندد. ✨ او اشباح ما را دید و گفت: پروردگارا! این اشباح چیست؟ خداوند متعال فرمود: ای آدم! این‌ها اشباح بهترین مخلوقات و آفریدگان منند. ✨ این است و من در همه ی کارهایم محمود و ستوده شده و حمید و ستودنی ام؛ پس برای او اسمی از اسمهای خود برگرفتم ✨ و این است و من علی و متعال و عظیم و شکوهمندم؛ پس برای او اسمی از اسمهای خود برگرفتم ✨ و این است و من فاطر و شکافنده آسمان‌ها و زمینم و فاطم و قطع کننده ی رحمت خویش از دشمنانم در روز فرجام و داوری، و فاطم و قطع کننده دوستانم از هر آن چه موجب سرافکندگی و ننگ ایشان شود؛ پس برای او اسمی از اسمهای خود برگرفتم ✨ و این دو و هستند و من محسن و مجمل هستم «نیکی کننده و و نیکی آور»؛ پس برای ایشان اسمی از اسمهای خود برگرفتم. ✨ اینان برگزیدگان مخلوقات من و گرامی ترین آفریدگانم هستند. به خاطر ایشان می‌گیرم و به خاطر ایشان عطا می‌کنم و به خاطر ایشان مجازات می‌کنم و به خاطر ایشان پاداش می‌دهم. ✨ پس ای آدم! به سوی من به ایشان متوسّل شو و اگر حادثه ای ناگوار بر تو روی داد، ایشان را به درگاهم شفیع ساز؛ همانا من به خود سوگند حقّی خورده‌ام که هیچ یک از امیدواران ایشان را ناامید نکنم و هیچ یک از خواهندگان ایشان را بی پاسخ نگذارم. ✨ از این روست که وقتی آن خطا و ترک اولی از آدم سر زد و او به حقّ ایشان، خداوند عز و جل را فراخواند، خداوند توبه اش را پذیرفت و او را آمرزید. 📚 تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام، ص۲۱۹ حدیث ۱۰۲
بسم رب الحسین ✨ جابر بن عبدالله انصاری گوید: با صلی الله علیه و آله در مسجد بودیم که یکی از اصحاب از بهشت یاد کرد، ✨ پیامبر فرمودند: إِنَّ أَوَّلَ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ دُخُولاً إِلَيْهَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ بی شک اولین کس از اهل بهشت خواهد بود که به آن وارد می‌شود. ✨ در این هنگام ابو دجانه انصاری گفت: ای رسول خدا! به ما خبر داده بودید که بهشت پیش از ورود تو بر دیگر انبیا حرام است، و نیز بر تمام امت‌ها تا اینکه ابتدا امت تو به آن داخل شوند؟! ✨ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: بَلَى يَا أَبَا دُجَانَةَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لله لِوَاءَ مِنْ نُورٍ وَ عَمُوداً مِنْ نُورٍ خَلَقَهُمَا اَلله قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ بِأَلْفَيْ عَامٍ مَكْتُوبٌ عَلَى ذَلِكَ اَللِّوَاءِ: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَلله مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَلله خَيْرُ اَلْبَرِيَّةِ آلُ مُحَمَّدٍ صَاحِبُ اَللِّوَاءِ عَلِيٌّ وَ هُوَ إِمَامُ اَلْقَوْمِ ✨ آری ای ابودجانه چنین است که گفتی، آیا نمی‌دانی خداوند پرچم و ستونی از نور دارد که آن دو را، دو هزار سال قبل از خلقت آسمانها و زمین آفریده است! که بر آن پرچم نوشته شده: خدایی جز الله نیست، رسول خداست، و بهترین خلق خاندان محمدند و صاحب پرچم است و او امام و پیشوای امت است ✨ علی علیه السلام فرمودند: خداوند را سپاس که ما را به برکت تو هدایت کرد و شرافت بخشید ✨ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: أَبْشِرْ يَا عَلِيُّ مَا مِنْ عَبْدٍ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَكَ إِلاَّ بَعَثَهُ اَلله مَعَنَا يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ ✨ بشارت باد تو را ای علی! که هیچ بنده ای نیست که مودت و دوستی تو را بپذیرد و آن را اختیار کند، جز آنکه خداوند در روز رستاخیز او را همراه با ما مبعوث خواهد نمود. ✨ ای علی آیا نمی دانی که هرکس ما را دوست بدارد و محبت ما را در دل پذیرا باشد، خداوند او را در بهشت به همراه ما سکنا خواهد داد ✨ سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیات را تلاوت فرمودند: إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ (قمر، ۵۴ و ۵۵) به یقین پرهیزگاران در باغها و نهرهای بهشتی جای دارند، در جایگاه صدق نزد خداوند حاکم مقتدر. 📚 تاویل الآیات، ص ۶۰۹
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: إِنَّ اَلله تَعَالَى خَلَقَ اَلْأَنْبِيَاءَ مِنْ أَشْجَارٍ شَتَّى، وَ خُلِقْتُ أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ، فَأَنَا أَصْلُهَا، وَ عَلِيٌّ فَرْعُهَا، وَ فَاطِمَةُ لِقَاحُهَا، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ ثِمَارُهَا، وَ أَشْيَاعُنَا أَوْرَاقُهَا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا نَجَا، وَ مَنْ زَاغَ عَنْهَا هَوَى، وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اَلله بَيْنَ اَلصَّفَا وَ اَلْمَرْوَةِ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ حَتَّى يَصِيرَ كَالشَّنِّ اَلْبَالِي، ثُمَّ لَمْ يُدْرِكْ مَحَبَّتَنَا، أَكَبَّهُ اَلله عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي اَلنَّارِ . ثُمَّ تَلاَ: قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّةَ فِي اَلْقُرْبىٰ خداوند، پیامبران را از درختان مختلفی آفریده است. اما من و را از یک درخت خلق کرد. من تنه آن درخت هستم و علی شاخه آن، پیوند آن و و که سلام و درود خدا بر آنان باد، میوه‌های آن هستند و شیعیان ما برگ‌های آن. هر کس به یکی از شاخه‌های آن چنگ بزند رهایی می‌یابد و هر کس از آن منحرف گردد سقوط خواهد کرد چنان چه بنده ای سه هزار سال را در میان صفا و مروه عبادت کند به طوری که همچون مشک کهنه شود، اما محبت ما را درک نکرده باشد؛ خداوند او را با صورت به آتش خواهد انداخت؛ سپس این آیه را خواند: «قُل لا أَسْأَلکُمْ عَلیهِ أَجْرًا إِلا المَودَّةَ فِی القُرْبَی». [بگو: به ازای آن (رسالت) پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی در باره خویشاوندان (سوره شوری، آیه ۲۳)] 📚 تفسیر برهان ج۴ ص۸۲۳
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: إِنَّ اَلله تَعَالَى خَلَقَ اَلْأَنْبِيَاءَ مِنْ أَشْجَارٍ شَتَّى، وَ خُلِقْتُ أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ، فَأَنَا أَصْلُهَا، وَ عَلِيٌّ فَرْعُهَا، وَ فَاطِمَةُ لِقَاحُهَا، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ ثِمَارُهَا، وَ أَشْيَاعُنَا أَوْرَاقُهَا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا نَجَا، وَ مَنْ زَاغَ عَنْهَا هَوَى، وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اَلله بَيْنَ اَلصَّفَا وَ اَلْمَرْوَةِ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ حَتَّى يَصِيرَ كَالشَّنِّ اَلْبَالِي، ثُمَّ لَمْ يُدْرِكْ مَحَبَّتَنَا، أَكَبَّهُ اَلله عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي اَلنَّارِ . ثُمَّ تَلاَ: قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّةَ فِي اَلْقُرْبىٰ خداوند، پیامبران را از درختان مختلفی آفریده است. اما من و را از یک درخت خلق کرد. من تنه آن درخت هستم و علی شاخه آن، پیوند آن و و که سلام و درود خدا بر آنان باد، میوه‌های آن هستند و شیعیان ما برگ‌های آن. هر کس به یکی از شاخه‌های آن چنگ بزند رهایی می‌یابد و هر کس از آن منحرف گردد سقوط خواهد کرد چنان چه بنده ای سه هزار سال را در میان صفا و مروه عبادت کند به طوری که همچون مشک کهنه شود، اما محبت ما را درک نکرده باشد؛ خداوند او را با صورت به آتش خواهد انداخت؛ سپس این آیه را خواند: «قُل لا أَسْأَلکُمْ عَلیهِ أَجْرًا إِلا المَودَّةَ فِی القُرْبَی». [بگو: به ازای آن (رسالت) پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی در باره خویشاوندان (سوره شوری، آیه ۲۳)] 📚 تفسیر برهان ج۴ ص۸۲۳
دلیل برتری امیرالمومنین صلوات الله علیه بر دیگران. ✍🏻 مرحوم دیلمی در ارشاد القلوب از سلمان فارسی روایت می‌کند که گفت: من در مسجد در حضور رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله نشسته بودم که دیدم عباس بن عبدالمطب به حضور رسول خدا مشرف شد و سلام کرد. بعد از آنکه پیغمبر خدا جواب سلام وی را داد، عباس گفت: یا رسول اللَّه! چرا خداوند را بر ما اهل بیت فضیلت و برتری داده، در صورتی که ما همه از یک خاندانیم؟ رسول خدا فرمودند: اکنون جواب تو را می‌دهم. هنگامی که خدای توانا من و را خلق کرد، آسمان و زمین، بهشت و دوزخ و لوح و قلمی در کار نبود. موقعی که خدا تصمیم گرفت ما را بیافریند سخنی گفت که از آن سخن نوری به وجود آمد. بعد سخن دیگری گفت که از آن سخن روحی به وجود آمد. آنگاه آن دو را با یک دیگر ممزوج کرد پس متعادل شدند. سپس من و علی را از آنها آفرید و نور عرش را از نور من آفرید. بنابراین من از عرش جلیل ترم. خدای تعالی نور آسمان‌ها را از نور علی خلق کرد. پس علی از آسمان‌ها جلیل تر است. خداوند نور خورشید را از نور و نور ماه را از نور آفرید. پس ایشان از خورشید و ماه جلیل ترند. ملائکه خدای سبحان را تسبیح می‌کنند و می‌گویند: «سبوح قدوس من انوار»، یعنی پاک و منزه است خدا. چقدر این نورها نزد خدا گرامی هستند! آنگاه اراده خدا بر این قرار گرفت که ملائکه را امتحان کند. پس ابری چنان تاریک را بر آنها فرستاد که یکدیگر را نمی دیدند. ملائکه گفتند: پروردگارا! از آن روزی که ما را آفریده بودی، هیچ گاه چنین منظره ای را ندیده بودیم! تو را به حق این انوار قسم می‌دهیم که این ظلمت و تاریکی را از ما دور گردانی! خدای توانا نور را آفرید و آن را مانند قندیل بر کنار عرش آویخت و از آن نور آسمان‌ها و زمین‌های هفتگانه را خلق کرد. از این روی است که فاطمه اطهر، نامیده شد. ملائکه خدا را تسبیح و تقدیس می‌کردند. خداوند سبحان فرمود: به عزت و جلال خودم قسم که من ثواب تسبیح و تقدیس شما را برای دوستان این فاطمه و پدر و شوهر و فرزندان وی قرار خواهم داد. سلمان می‌گوید: وقتی که عباس از حضور پیامبر خدا خارج شد، با حضرت علی بن ابی طالب رو به رو گردید. وی علی علیه السّلام را به سینه خود فشرد، میان دو چشم وی را بوسید و به او گفت: «پدرم به فدای اهل بیت مصطفی صلی اللَّه علیه و آله باد! شماچه اندازه نزد خدا گرامی هستید!» 📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۱۷
علیه السلام فرمودند: کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیهما‌السلام) إِذَا أَخَذَ کِتَابَ عَلِیٍّ (علیه‌السلام) فَنَظَرَ فِیهِ قَالَ مَنْ یُطِیقُ هَذَا؟! مَنْ یُطِیقُ ذَا؟! قَالَ ثُمَّ یَعْمَلُ بِهِ وَ کَانَ إِذَا قَامَ إِلَی الصَّلَاةِ تَغَیَّرَ لَوْنُهُ حَتَّی یُعْرَفَ ذَلِکَ فِی وَجْهِهِ وَ مَا أَطَاقَ أَحَدٌ عَمَلَ عَلِیٍّ (علیه‌السلام) مِنْ وُلْدِهِ مِنْ بَعْدِهِ إِلَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیهما‌السلام) حضرت عليهما السّلام چنان بود كه هر گاه نامۀ كارهاى عليه السّلام (و عبادتها و ساير كارهاى خير او) را به دست می‌گرفت و در آن نظر می‌كرد می‌فرمود: كيست كه طاقت اين كارها را داشته باشد؟! كيست كه طاقت اينها را داشته باشد؟! و سپس آن اعمال را انجام می‌داد، و چنان بود كه هر گاه به نماز می‌ايستاد رنگش دگرگون می‌شد به طورى كه اثر آن در چهره‌اش ديده می‌شد، و پس از على عليه السّلام كسى از فرزندانش طاقت انجام اعمال او را جز عليهما السّلام نداشت. 📚 کافی ج۸ ص۱۶۳
بیعت رضا ✨ علیه السلام فرمودند: پدرم فرمودند: 🔸لَمَّا هَاجَرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إِلَی الْمَدِینَةِ وَ حَضَرَ خُرُوجُهُ إِلَی بَدْرٍ دَعَا النَّاسَ إِلَی الْبَیْعَةِ فَبَایَعَ کُلَّهُمْ عَلَی السَّمْعِ وَ الطَّاعَةِ 🔹وقتی صلی الله علیه و آله به مدینه هجرت فرمود و می‌خواست برای از مدینه بیرون آید، مردم را به بیعت خواند. همه با آن حضرت بیعت کردند، به شنیدن فرمانش و اطاعت کردن از آن حضرت، 🔸وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِذَا خَلَا دَعَا عَلِیّاً فَأَخْبَرَهُ بِمَنْ یَفِی مِنْهُمْ وَ مَنْ لَا یَفِی وَ یَسْأَلُهُ کِتْمَانَ ذَلِکَ 🔹و هر گاه رسول خدا تنها می‌ماند، علی علیه السلام را صدا می‌زد و سرانجام بیعت آنان را به وی گزارش می‌کرد که کدامیک به بیعت خود عمل می‌کند و کدام عمل نمی کند و از او خواست که فرمایش آن حضرت را به کسی نگوید. 🔸ثُمَّ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیّاً وَ حَمْزَةَ وَ فَاطِمَةَ علیهم السلام فَقَالَ لَهُمْ بَایِعُونِی بِیعَةَ الرِّضَا 🔹سپس آن حضرت، و و علیهم السلام را فراخواند و بدانها فرمود: «با من بیعت کنید، بیعت رضایت» 🔸 فَقَالَ حَمْزَةُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی عَلَی مَا نُبَایِعُ؟ أَ لَیْسَ قَدْ بَایَعْنَا؟ 🔹حمزه عرض کرد: «پدر و مادرم قربانت! بر چه چیز بیعت کنیم؟ مگر در گذشته بیعت نکردیم؟» 🔸 فَقَالَ یَا أَسَدَ اللَّهِ وَ أَسَدَ رَسُولِهِ تُبَایِعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ بِالْوَفَاءِ وَ الِاسْتِقَامَةِ لِابْنِ أَخِیکَ إِذَنْ تَسْتَکْمِلَ الْإِیمَانَ قَالَ نَعَمْ سَمْعاً وَ طَاعَةً وَ بَسَطَ یَدَهُ 🔹فرمود: «ای شیر خدا و ای شیر رسول خدا! با خدا و رسولش بیعت می‌کنی به وفاداری و استقامت در راه برادرزاده ات تا ایمانت کامل گردد.» گفت: «آری، شنیدم و پذیرفتم. » و دستش را گشود. 🔸 فَقَالَ لَهُمْ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ- وَ حَمْزَةُ سَیِّدُ الشُّهَدَاءِ وَ جَعْفَرٌ الطَّیَّارُ فِی الْجَنَّةِ وَ فَاطِمَةُ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ السِّبْطَانِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ هَذَا شَرْطٌ مِنَ اللَّهِ عَلَی جَمِیعِ الْمُسْلِمِینَ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً آنگاه حضرت به آنها فرمود: «دست خدا برتر از دست‌های آنهاست؛ و حمزه سرور شهیدان است؛ جعفر در بهشت پرواز می‌کند؛ فاطمه بزرگ زنان جهانیان است، و دو نواده ام، حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشتند. این شرطی است از سوی خدا بر همه مسلمانان از جنّ و انس همگان. «فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیما»،(۱) {هر که پیمان بشکند، همانا به زیان خود شکسته، و هر کس به آنچه خدا با او پیمان بسته وفا کند، زود است که خداوند او را پاداشی بزرگ عنایت فرماید.} ثُمَّ قَرَأَ: إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ (۲) سپس [ابتدای] این آیه را قرائت فرمود: «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّه»، {به راستی آنها که با تو بیعت کردند، همانا با خدا بیعت کردند} 📚 بحارالانوار ج۶۵ ص۳۹۵ ۱ و ۲ : سوره مبارکه فتح آیه۱۰
بسم الله الرحمن الرحیم راوی می‌گوید: ما در خدمت صلی الله علیه و آله بودیم که علیه السّلام وارد شد؛ همین که چشم پیامبر اکرم به او افتاد در چهره اش تبسم نمود و فرمود: مرحبا به کسی که خدا او را چهل هزار سال قبل از آدم آفرید. عرض کردم یا رسول الله، آیا ممکن است پسر قبل از پدر باشد! فرمود: آری، خداوند من و را به فاصله همین مدت، قبل از آدم آفرید. قبل از آفرینش تمام اشیاء، نوری آفرید و به دو قسمت تقسیم نمود. مرا از نیم آن و علی را از نیم دیگر آفرید، سپس اشیاء را آفرید و آنها تاریک بودند، نور آنها از نور من و علی است. سپس ما در طرف راست عرش قرار گرفتیم و بعد ملائکه را آفرید. ما تسبیح کردیم ملائکه بعد (از ما) تسبیح نمودند. ما تهلیل گفتیم، بعد آنها به تهلیل مشغول شدند. ما تکبیر گفتیم، سپس آنها تکبیر گفتند. این تسبیح و تهلیل و تکبیر ملائکه به واسطه تعلیم من و علی بود. این مطلب در علم سابق خدا بود که دوستدار من و علی داخل جهنم نشود و کینه توز من و علی داخل بهشت نگردد. خداوند ملائکه ای را آفرید که در دست آنها ظرف‌هایی پر از آب حیات از بهشت است. هنگامی که یک از شیعیان علی که دارای طهارت ولادت و پدر و مادری طاهر است و پرهیزگار پاکیزه و مؤمن به خدا، تصمیم دارد با همسر خود بیامیزد، فرشته ای از آن فرشتگان که ظرف‌های آب بهشت را در دست دارند می‌آید و از آن آب در ظرفی که آنها آب می‌نوشند می‌ریزد. آنها از این آب می‌آشامند و ایمان در دل آنها مانند روئیدنیها می‌روید. آنها دارای قدرت ایمانی نسبت به خدا و پیامبر و جانشین او علی و دخترم زهرا و حسن، سپس حسین و آنگاه پیشوایان از فرزندان حسین علیه السّلام هستند. عرض کردم یا رسول الله، ائمه علیهم السّلام کیانند؟ فرمود: یازده نفر از فرزندان منند که پدر آنها علی بن ابی طالب علیه السّلام است. سپس پیامبر اکرم فرمود: ستایش خدای را که محبت علی و ایمان به ولایت او را سبب دو چیز قرار داده: سبب دخول در بهشت و سبب نجات از آتش. 📚 بحارالانوار ج۲۴ ص۸۸
درهای و در اختیار امیرالمومنین صلوات الله علیه. بسم الله الرحمن الرحیم جابر بن یزید جعفی گوید: علیه السلام فرمودند: ✨ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وَ جَمَعَ الله الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ لِفَصْلِ الْخِطَابِ دَعَا رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله وَ دَعَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام 🔹روز که می‌شود، خداوند پیشینیان و آیندگان را برای بررسی حساب جمع می‌کند و و امیرالمؤمنین را پیش می‌خواند. ✨ فَیُکْسَی رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله حُلَّةً خَضْرَاءَ تُضِیءُ مَا بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ یُکْسَی عَلِیٌّ علیه السلام مِثْلَهَا 🔹بر پیکر آن جناب لباسی سبز که فاصله مشرق و مغرب را درخشان می‌نماید، می‌پوشاند و علی را نیز همانند پیامبر حله ای می‌دهد. ✨ وَ یُکْسَی رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله حُلَّةً وَرْدِیَّةً تُضِیءُ مَا بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ یُکْسَی عَلِیٌّ علیه السلام مِثْلَهَا 🔹پیامبر حله ای دیگر به رنگ گلی می‌پوشد که بین مشرق و مغرب را نورانی می‌کند و به علی علیه السّلام نیز چنین چیزی می‌پوشاند. ✨ ثُمَّ یُدْعَی بِنَا فَیُدْفَعُ إِلَیْنَا حِسَابُ النَّاسِ فَنَحْنُ وَ الله نُدْخِلُ أَهْلَ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ نُدْخِلُ أَهْلَ النَّارِ النَّارَ 🔹سپس ما را می‌خواند و حساب مردم را به ما وامی گذارد. به خدا قسم ما بهشتیان را به بهشت و جهنمیان را به جهنم می‌فرستیم. ✨ ثُمَّ یُدْعَی بِالنَّبِیِّینَ علیهم السلام فَیُقَامُونَ صَفَّیْنِ عِنْدَ عَرْشِ الله عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّی نَفْرُغَ مِنْ حِسَابِ النَّاسِ 🔹سپس پیامبران را می‌خواند و در دو صف مقابل عرش خدا می‌ایستند تا ما از حساب مردم فارغ شویم. ✨ فَإِذَا دَخَلَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلُ النَّارِ النَّارَ بَعَثَ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلِیّاً فَأَنْزَلَهُمْ مَنَازِلَهُمْ فِی الْجَنَّةِ وَ زَوَّجَهُمْ فَعَلِیٌّ وَ الله الَّذِی یُزَوِّجُ أَهْلَ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ وَ مَا ذَلِکَ إِلَی أَحَدٍ غَیْرِهِ کَرَامَةً مِنَ الله عَزَّ ذِکْرُهُ لَهُ وَ فَضْلًا فَضَّلَهُ بِهِ وَ مَنَّ بِهِ عَلَیْهِ 🔹وقتی اهل بهشت وارد بهشت شوند و جهنمیان وارد جهنم، خداوند تبارک و تعالی علیه السلام  را می‌فرستد، آنها را در محل‌های خود در بهشت جای می‌دهد و آنها را به ازدواج در می‌آورد. به خدا قسم علی است که بهشتیان را به ازدواج درمی آورد و در بهشت این مأموریت به احدی جز او واگذار نشده به جهت کرامتی از جانب خدا برای او و فضلی که خدا به او عنایت کرده و به واسطه آن بر او منّت نهاده است. ✨ وَ هُوَ وَ الله یُدْخِلُ أَهْلَ النَّارِ النَّارَ وَ هُوَ الَّذِی یُغْلِقُ عَلَی أَهْلِ الْجَنَّةِ إِذَا دَخَلُوا فِیهَا أَبْوَابَهَا وَ یُغْلِقُ عَلَی أَهْلِ النَّارِ إِذَا دَخَلُوا فِیهَا أَبْوَابَهَا لِأَنَّ أَبْوَابَ الْجَنَّةِ إِلَیْهِ وَ أَبْوَابَ النَّارِ إِلَیْهِ 🔹به خدا قسم اوست که جهنمیان را به جهنم می‌فرستد و اوست که درهای بهشت را پس از وارد شدن بهشتیان می‌بندد و درهای جهنم را نیز پس از داخل شدن جهنمیان، زیرا درهای بهشت و جهنم در اختیار اوست. 📚منبع: بحارالانوار ج۲۷ ص۳۱۶
علم صلوات الله عليه از كجاست؟ حمران بن اعين می‌گويد: عليه السلام فرمودند: دو انار (بهشتی) براى صلّى اللَّه عليه و آله، آورد، صلّى اللَّه عليه و آله يكى را خوردند و ديگرى را دو نيمه كردند، نيمى را خودشان خوردند و نيمى را به عليه السلام دادند. سپس پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: برادرم! مى دانى اين دو انار چه بود؟ عليه السلام عرض كردند: نه! فرمودند: اما اولى نبوت بود كه (مخصوص من است و) تو را از آن بهره اى نيست و اما ديگرى علم و دانش بود كه تو در آن با من شريک هستى. حمران می‌گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم: چگونه على در علم شريک پيغمبر بود؟ فرمودند: خدا هر علمى را به حضرت صلّى اللَّه عليه و آله آموخت به او فرمان داد كه آن را به على عليه السلام بياموزد. 👇🏻متن عربی: ✨عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَی رَسُولَ اللَّه بِرُمَّانَتَیْنِ فَأَکَلَ رَسُولُ اللَّهِ إِحْدَاهُمَا وَ کَسَرَ الْأُخْرَی بِنِصْفَیْنِ فَأَکَلَ نِصْفاً وَ أَطْعَمَ عَلِیّاً نِصْفاً ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ یَا أَخِی هَلْ تَدْرِی مَا هَاتَانِ الرُّمَّانَتَانِ قَالَ لَا قَالَ أَمَّا الْأُولَی فَالنُّبُوَّةُ لَیْسَ لَکَ فِیهَا نَصِیبٌ وَ أَمَّا الْأُخْرَی فَالْعِلْمُ أَنْتَ شَرِیکِی فِیهِ فَقُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ کَیْفَ کَانَ یَکُونُ شَرِیکَهُ فِیهِ قَالَ لَمْ یُعَلِّمِ اللَّهُ مُحَمَّداً عِلْماً إِلَّا وَ أَمَرَهُ أَنْ یُعَلِّمَهُ عَلِیّاً 📚منبع:كافی ج۱ ص۲۶۳
بسم الله الرحمن الرحیم علیه السّلام فرمودند: صَلی الله علیهِ و آله در میان جمعی از صحابه خود نشسته بود که ناگهان برخاسته و به استقبال جنازه ای رفت که توسط چهار حبشی حمل می‌شد، پس فرمود: بر زمینش بگذارید! سپس چهره او را نمایان ساخته و فرمود: کدامیک از شما او را می‌شناسد؟ علیه السّلام عرض کرد: من، یا رسول الله! این شخص غلام بنی ریاح است، هر وقت مرا می‌دید می‌گفت: به خدا سوگند من تو را دوست دارم! رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله به علیه السلام فرمودند: ما يُحِبُّكَ إِلاَّ مُؤْمِنٌ وَ مَا يُبْغِضُكَ إِلاَّ كَافِرٌ جز مؤمن تو را دوست نمی دارد و جز کافر با تو دشمنی نمی کند. هفتاد هزار قبیله از فرشتگان که هر قبیله بر هفتاد هزار قبیله زعامت دارد، در تشییع جنازه اش شرکت کرده اند. سپس او را از درون جامه‌های کهنه به در آورد و غسل داده، کفن نمود و بر وی نماز گزارد و فرمود: إِنَّ الْمَلَائِکَةَ تُضَایِقُ بِهِ الطَّرِیقَ وَ إِنَّمَا فُعِلَ بِهِ هَذَا لِحُبِّهِ إِیَّاکَ یَا عَلِیُ فرشتگان راه را شلوغ کرده اند و همه این‌ها بدان خاطر است که تو را دوست داشته است ای علی! 📚 منبع:محاسن برقی ص۱۵۰
لطف ویژه مولاامیرالمومنین علیه السلام در روز قیامت به دوستان و محبینش. 🔸عَنْ أَبِی ذَرٍّ قَالَ: 🔸نَظَرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام فَقَالَ: خَیْرُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ، هَذَا سَیِّدُ الصِّدِّیقِینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ 🔸إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ جَاءَ عَلَی نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ قَدْ أَضَاءَتِ الْقِیَامَةُ مِنْ نُورِهَا عَلَی رَأْسِهِ تَاجٌ مُرَصَّعٌ بِالزَّبَرْجَدِ وَ الْیَاقُوتِ 🔸فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ هَذَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ! 🔸وَ یَقُولُ النَّبِیُّونَ هَذَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ! 🔸فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنْ تَحْتِ بُطْنَانِ الْعَرْشِ: هَذَا الصِّدِّیقُ الْأَکْبَرُ هَذَا وَصِیُّ حَبِیبِ الله رَبِّ الْعَالَمِینَ هَذَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیهماالسلام 🔸فَیَجِیءُ عَلِیٌّ حَتَّی یَقِفَ عَلَی مَتْنِ جَهَنَّمَ فَیُخْرِجُ مِنْهَا مَنْ یُحِبُّ وَ یَأْتِی أَبْوَابَ الْجَنَّةِ فَیُدْخِلُ فِیهَا أَوْلِیَاءَهُ بِغَیْرِ حِسَابٍ. ابوذر غفاری روایت می‌کند: ✨ صلی الله علیه و آله به علیه‌السلام نگاهی کردند و فرمودند: بهترینِ اولین و آخرین از اهل آسمانها و زمینها است، این است سید صدیقان، سید اوصیا، امام متقیان، و پیشوای سفید رویان ✨ چون روز قیامت شود، سوار بر ناقه‌ای بهشتی بیاید در حالی که نورش قیامت را روشن کرده است و تاجی مزین به زبرجد و یاقوت بر سرش دارد ✨ فرشته‌ها گویند: ایشان فرشته‌ای مقرّب است! ✨ پیامبران گویند: ایشان پیامبری مرسل است! ✨ در این حال منادی ندا می‌دهد: ایشان صدیق اکبر است! ایشان وصی حبیب پروردگار جهانیان است! ایشان است! ✨ آنگاه علی می‌آید تا اینکه کنار جهنم توقف می‌کند، پس هرکس را که دوست دارد از آنجا خارج می‌کند و سپس به کنار درهای بهشت می‌آید و دوستانش را بدون حساب وارد بهشت می‌کند. 📚منبع: رسالة العلوية (شیخ ابوالفتح محمد بن علی کراجکی) ص ۴۲ بحارالانوار ج۵۷ ص۳۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم اگر دوست داری خدا را در بهترین حالت ملاقات کنی. ✨ امام کاظم علیه السلام از اجداد طاهرینش علیهم السلام از امیرالمومنین صلوات الله علیه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌کنند که فرمودند: مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَی الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ مُقْبِلٌ عَلَیْهِ غَیْرُ مُعْرِضٍ عَنْهُ فَلْیَتَوَالَکَ یَا عَلِیُّ 🔸هر کس مایل است خدا را در حالی ملاقات نماید که به او توجه داشته باشد و از او روی نگرداند، باید تو را دوست داشته باشد و ولایت تو را داشته باشد یا ! ✨ وَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَی الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ رَاضٍ عَنْهُ فَلْیَتَوَالَ ابْنَکَ الْحَسَنَ 🔸هر که دوست دارد خدا را در حالی ملاقات کند که از او راضی باشد، باید دوست بدارد فرزندت را و ولایت او را داشته باشد ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی الله وَ لَا خَوْفَ عَلَیْهِ فَلْیَتَوَالَ ابْنَکَ الْحُسَیْنَ 🔸هر که می‌خواهد خدا را در حالی ملاقات نماید که ترسی نداشته باشد، باید دوست داشته باشد فرزندت را و ولایت او را داشته باشد ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ مَحَا الله ذُنُوبَهُ عَنْهُ فَلْیُوَالِ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ مِمَّنْ قَالَ الله عَزَّ وَ جَلَّ سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ 🔸 هر که بخواهد خدا را در حالی ملاقات نماید که خدا گناهانش را از بین برده باشد، باید را دوست بدارد و ولایتش را داشته باشد، زیرا او از کسانی است که خداوند درباره آنها فرموده است: «سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» -. فتح / ۲۹ - {علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهره هایشان است.} ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ قَرِیرُ الْعَیْنِ فَلْیَتَوَالَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرَ 🔸هر که دوست دارد خدا را با چشم روشن ملاقات کند، باید دوست داشته باشد محمّد بن علی حضرت را و ولایت او را داشته باشد. ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ یُعْطِیَهُ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَلْیَتَوَالَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ 🔸و هر که مایل است خدا را در حالی ملاقات نماید که نامه عملش را به دست راستش بدهند، دوست بدارد جعفربن محمّد علیه السّلام را و ولایتش را داشته باشد. ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی الله طَاهِراً مُطَهَّراً فَلْیَتَوَالَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ الْکَاظِمَ 🔸هر که دوست دارد خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کند، باید دوست بدارد موسی بن جعفر علیهما السّلام را و‌ ولایتش را داشته باشد. ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ ضَاحِکٌ فَلْیَتَوَالَ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا 🔸هر که مایل است خدا را شاد و خندان ملاقات کند، دوست بدارد علی بن موسی الرضا علیهما السّلام را و ولایت او را داشته باشد. ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ رُفِعَتْ دَرَجَاتُهُ وَ بُدِّلَتْ سَیِّئَاتُهُ حَسَنَاتٍ فَلْیَتَوَالَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْجَوَادَ 🔸و هر که دوست دارد خدا را با درجات بلند و در حالی ملاقات کند که گناهانش تبدیل به حسنه شده باشد، باید دوست بدارد محمّد بن علی حضرت جواد را و ولایت او را داشته باشد. ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ یُحَاسِبَهُ حِساباً یَسِیراً وَ یُدْخِلَهُ جَنَّاتِ عَدْنٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ فَلْیَتَوَالَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الْهَادِیَ 🔸 هر که مایل است خدا را ملاقات نماید و از او به سادگی حساب بکشند و داخل بهشت عدنی شود که عرض آن به اندازه آسمان‌ها و زمین است که آماده پذیرایی برای پرهیزگاران است، باید دوست بدارد علی بن محمّد حضرت هادی را و ولایت او را داشته باشد. ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ مِنَ الْفَائِزِینَ فَلْیَتَوَالَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیَّ 🔸هر که می‌خواهد خدا را در حالی ملاقات کند که از رستگاران باشد، باید دوست بدارد حسن بن علی حضرت عسکری را و ولایت او را داشته باشد. ✨ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ کَمُلَ إِیمَانُهُ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ فَلْیَتَوَالَ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ الْمُنْتَظَرِ 🔸و هر که مایل است خدا را ملاقات کند با ایمان کامل و اسلام نیکو، باید دوست بدارد امام منتظر را و ولایت او را داشته باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم نتیجه کار خالصانه 💠 در یکی از روزها مقدار سیصد دینار به عنوان هدیه، خدمت صلّی اللّه علیه و آله داده شد و حضرت تمامی آن‌ها را به علیه السلام عطا نمود. 💠  علیه السلام فرمود: من آن سیصد دینار را گرفته و خوشحال شدم و با خود گفتم: امشب مقداری از آن‌ها را در راه خدا صدقه می‌دهم تا خداوند قبول فرماید؛ 💠 و چون نماز عشاء را پشت سر خدا به جماعت خواندم، یک صد دینار آن‌ها را به زنی درمانده دادم.  چون صبح شد، مردم گفتند: دیشب صد دینار به فلان زن فاجره؛ داده است. 💠 با شنیدن این سخن بسیار غمگین و ناراحت شدم و با خود عهد کردم که جبران نمایم، لذا هنگام شب بعد از نماز عشاء یک صد دینار دیگر از آن پول‌ها را به مرد رهگذری دادم.  چون صبح شد، مردم گفتند: دیشب علیّ بن ابی طالب صد دینار به مردی دزد کمک کرده است؛ 💠 و من خیلی ناراحت و افسرده خاطر گشتم و با خود گفتم: به خدا قسم! امشب صد دینار باقی مانده را به کسی صدقه می‌دهم که مقبول خداوند قرار گیرد. 💠 این بار نیز هنگام شب، پس از نماز عشاء به جماعت رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد خارج گشتم و صد دینار باقی مانده را به مردی رهگذر دادم.  وقتی که صبح شد مردم گفتند: دیشب علیّ بن ابی طالب، صد دینار به مرد ثروتمندی کمک کرده است. 💠 بسیار غمگین شدم و نزد پیامبر خدا رفتم؛ و جریان را برای حضرتش بازگو کردم. 💠 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این است؛ که می‌گوید: خداوند صدقات تو را پذیرفته است. 💠 و می‌گوید: آن صد دیناری را که به آن زن فاجره دادی؛ چون به منزل خود آمد، توبه کرد و آن صد دینار را سرمایه زندگی قرار داد و هم اکنون دنبال مردی است که با او ازدواج نماید.  و آن صد دیناری را که به آن مرد دزد دادی، او نیز وقتی به منزل آمد، از کارهای زشت خود توبه کرد و آن پول‌ها را سرمایه ای برای کسب و تجارت خویش قرار داد.  و همچنین آن صد دیناری را که به مرد ثروتمند دادی؛ چندین سال بود که زکات و خمس اموال خود را نمی داد، پس وقتی به منزلش آمد، با خود گفت: وای بر تو! این علیّ بن ابی طالب است، با این که مال و اموالی ندارد؛ این چنین صدقه می‌دهد و انفاق می‌کند! ولی من باید با این همه ثروتی که دارم از مستمندان دریغ می‌دارم، من باید همانند علیّ بن ابی طالب به دیگران کمک نمایم و زکات و خمس اموال خود را بپردازم. 💠 سپس فرمود: بنابراین، کارهای تو مقبول خداوند متعال قرار گرفته است و این آیه شریفه:  « رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»(نور / ۳۷) در شأن و منزلت تو نازل گردید.  📚منبع: مستدرک الوسائل ج ۷ ص ۲۶۷