eitaa logo
موکب فرهنگی اجتماعی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
153 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
34 فایل
موکب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی حاج‌قاسم‌اگردل‌هارا تسخیرکردچون خودش،راحتی‌اش، امکاناتش،لذتش اولویتش‌نبود! جانش‌برای‌خدا،توانش برای‌خدا،دارایی‌اش‌درراه‌خدا🌱:) #حاج_قاسم
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ سرانجام فریب‌خوردگان دنیا بسم رب النور اللهم عجل لولیک الفرج 🌹قال الامام علی علیه السلام: ✨ثُمَّ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ، وَ سَكَرَاتُ الْمَوْتِ، وَ الْوُقُوفُ بَيْنَ يَدَيِ الْحَكَمِ الْعَدْلِ: «لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا، وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى». أَ لَسْتُمْ فِي مَنَازِلِ مَنْ كَانَ أَطْوَلَ مِنْكُمْ أَعْمَاراً، وَ آثَاراً، وَ أَعَدَّ مِنْكُمْ عَدِيداً، وَ أَكْثَفَ جُنُوداً، وَ أَشَدَّ مِنْكُمْ عَتُوداً؟ تَعَبَّدُوا الدُّنْيَا أَيَّ تَعَبُّدٍ، وَ آثَرُوهَا أَيَّ إِيثَارٍ، ثُمَّ ظَعَنُوا عَنْهَا بِالصَّغَارِ. فَهَلْ بَلَغَكُمْ أَنَّ الدُّنْيَا سَخَتْ لَهُمْ بِفِدْيَةٍ؟ أَوْ أَغْنَتْ عَنْهُمْ فِيمَا قَدْ أَهْلَكَهُمْ مِنْ خَطْبٍ؟ بَلْ قَدْ أَوْهَنَتْهُمْ بِالْقَوَارِعِ، وَ ضَعْضَعَتْهُمْ بِالنَّوَائِبِ، وَ عَفَّرَتْهُمْ لِلْمَنَاخِرِ، وَ أَعَانَتْ عَلَيْهِمْ رَيْبَ الْمَنُونِ.✨ 📚منبع:بحار الأنوار ج‏۷۵، ص۱۶ 🌹امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرمایند: پس از دنیا، وحشت لحظه‌ی پرده‌برداری در پیش است، و جان‌کندن‌های مرگ، و ایستادن در برابر داور عادل: «تا بدکاران را به سزاى اعمالشان برساند، و نیکوکاران را با پاداش نیک پاداش دهد.» آیا شما ساکن خانه‌هایی نیستید که روزی کسانی در آن می‌زیستند که عمرهایی طولانی‌تر، آثار و یادگارهایی بیشتر، سپاهیان پرشمارتر و نیروهایی قوی‌تر از شما داشتند؟ آنان، دنیا را با چه شدتی پرستیدند، و با چه حرص و ولعی برگزیدند! اما در نهایت، با خواری و کوچکی از آن جدا شدند. آیا شنیده‌اید که دنیا برای رهایی‌شان چیزی در فدا داده باشد؟ یا توانسته باشد مصیبت‌هایی که نابودشان کرد را از آنان بازدارد؟ نه، بلکه سختی‌ها آن‌ها را فرسود، بلاها آنان را لرزاند، به خاک مالید، و زمانه در نابودیشان همدست شد.
🌺 هفتم مرداد سالروز وفات حضرت علامه حاج شیخ محمد تقی بهلول. (رضوان الله تعالی علیه) ، در سال ۱۳۸۴ گرامی باد. 🌐 پرچمدار قیام مسجد گوهرشاد. 💠 حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) : ✍ این بنده‌ی صالح و مجاهد و پرهیزگار که عمر طولانی و پرماجرای خود را یکسره با مجاهدت و تلاش گذرانید، یکی از شگفتیهای روزگار ما بود. هفتادسال پیش در ماجرای خونین مسجد گوهرشاد، زبان گویای ستمدیدگان وحق‌طلبان شد . 🗓 ۱۰ مرداد ماه ۱۳۸۴ 🍃 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
🍃🕯نماد دو مکتب 🕯🍃 🗓 امروز هفتم مردادماه سالروز فرار خفت بار ابوالحسن بنی صدر به همراه مسعود رجوی سرکرده گروهک جهنمی منافقین در سال ۱۳۶۰ می باشد. 🔥 ابوالحسن بنی صدر به نماد خیانت تبدیل شد! 🌷 محمدعلی رجایی به نماد خدمت و معنویت . ⁉️ به راستی چرا؟‼ 🌸 محمدعلی رجایی در اوج عزت و محبوبیت، در راه خدمت به ملت مسلمان ایران ، در قلب مملکت اسلامی ، به مقام رفیع شهادت نائل گردید و جاودانه شد. 🕸 ابوالحسن بنی صدر در نهایت خفت خواری در حالیکه منفور ملت ایران بود در بیمارستانی در پاریس مرد و عبرتی شد برای همه خائنان وطن فروش. ✅ آنچه این دو نوع سرنوشت متضاد و عبرت آموز را رقم می زند نوع تربیت یافتگی و متاثر از مکتبی است که افراد از آن پیروی می کنند. 🌷 رجایی پرورش یافته مکتب اسلام ناب محمدی ، صلی الله علیه و آله ، است و در معرفی خود ، صراحتاً می گوید : "مقلد امام" و مقصودش از مقلد امام ، مقلد یک مرجع تقلید بودن نیست ، بلکه تربیت یافتگی در "مکتب امام است. ☄ بنی صدر پرورش یافته و نماد مکتب فاسد لیبرالیسم است ، هم خودش بد عاقبت شد و هم عده زیادی را به بدعاقبتی کشاند. 💠 پس " فاعتبروا یا اولی الابصار ". 🍃 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ مِنَ الأَْوَّلِينَ وَ اﻵْخِرِينَ.
بسم رب النور 🌷 وطن جان ▫️ وجود مبارك سیدالشهداء فرمود مردم وطنی دارند که این وطنِ خاكی است؛ اما آن وطن اصلی كه وطن روح ماست نه وطن پیكر ما، است. انسان از جایی كه آمده، باید به همان‌ جا برگردد؛ وطن اصلی انسان جایی است كه از آن جا آمده و این جا رهگذری است و مسافرخانه است و مَمرّ است نه مقرّ! اگر خدای سبحان فرمود: ﴿نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی﴾ و اگر روح انسان، منسوب به ذات اقدس الهی است و اگر از طرف خدای سبحان آمده است، وطنش لقاء الله است. بازگشت به لقاء الله، بازگشت به وطن اصلی است، لذا فرمود: ❝ مَن كانَ باذِلًا فینا مُهْجَتَهُ، و مُوَطِّنًا على لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنا ❞ یعنی كسی كه خوب ادراك كند که وطن او لقاء الله است و اشتیاق به وطن را در خود احیا كند، این باید كربلایی بشود! نهضت سالار شهیدان آن است كه هر مسافری را به مقصد برساند و هر كسی را به وطنش آشنا كند؛ وطن همه ما هم لقاء الله است. 📚 پیام حضرت به همایش ملی شعر عاشورایی
✏️ پرسش دعای «یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن یا قدیم الاحسان بحق الحسین». در چه کتابی آماده است؟ با چه عنوانی؟ آیا در مفاتیح الجنان آماده است؟ 🏮پاسخ اجمالی علامه مجلسی از صاحب کتاب درّ ثمین در تفسیر آیه شریفه: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ»‏،[1] نقل می‌کند که جناب جبرئیل(ع) جهت پذیرش توبه حضرت آدم(ع) دعایی به آن‌حضرت تعلیم داد: «یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ مِنْکَ‏ الْإِحْسَان‏».[2] البته این عبارت با آنچه اکنون در بیشتر مجالس خوانده می‌شود(و در کتب روایی سندی برای آن نیافتیم)، اندک تفاوت‌هایی دارد. توضیح وتبیین:  بعد از ماجراى وسوسه ابلیس و دستور خروج آدم از بهشت، آدم متوجه شد راستى به خویشتن ستم کرده، و از آن محیط آرام و پر نعمت، بر اثر فریب شیطان بیرون رانده شده، و در محیط پر زحمت و مشقت بار زمین قرار خواهد گرفت. در این‌جا آدم به فکر جبران خطاى خویش افتاد و با تمام جان و دل متوجه پروردگار شد، توجهى آمیخته با کوهى از ندامت و حسرت. لطف خدا نیز در این موقع به یارى او شتافت و چنان‌که قرآن می‌گوید: «آدم از پروردگار خود کلماتى دریافت داشت، سخنانى مؤثر و دگرگون کننده، و با آن توبه کرد و خدا نیز توبه او را پذیرفت».[3] در این‌‌که «کلمات» و سخنانى را که خدا براى توبه به آدم تعلیم داد چه سخنانى بود، میان مفسران گفت‌وگو است. 1. معروف این است که همان جملات آیه 23 سوره اعراف می‌باشد: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ»؛ گفتند: خداوندا ما بر خود ستم کردیم، اگر تو ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى از زیانکاران خواهیم بود. 2. بعضى گفته‌‏اند منظور از کلمات، این دعا و نیایش بوده است: «اللهم لا اله الا انت سبحانک و بحمدک رب انى ظلمت نفسى فاغفر لى انک خیر الغافرین»؛ پروردگارا! معبودى جز تو نیست، پاک و منزهى، تو را ستایش می‌کنم، من به خود ستم کردم مرا ببخش که بهترین بخشندگانى. «اللهم لا اله الا انت سبحانک و بحمدک رب انى ظلمت نفسى فارحمنى انک خیر الراحمین»؛ خداوندا! معبودى جز تو نیست، پاک و منزهى، تو را ستایش می‌کنم، من به خود ستم کردم بر من رحم کن که بهترین رحم کنندگانى. «اللهم لا اله الا انت سبحانک و بحمدک رب انى ظلمت نفسى فتب على انک انت التواب الرحیم»؛ بار الها! معبودى جز تو نیست، پاک و منزهى، تو را حمد می‌گویم، من به خویش ستم کردم، رحمتت را شامل حال من کن و توبه‌‏ام را بپذیر که تو تواب و رحیمى.[4] 3. با این وجود در روایات متعددى که از طرق اهل بیت(ع) وارد شده است می‌خوانیم: که مقصود از کلمات تعلیم اسماء بهترین مخلوق خدا یعنى محمد و على و فاطمه و حسن و حسین (ع) بوده است، و آدم با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضاى بخشش نمود و خدا او را بخشید. این تفسیرهاى سه‌‏گانه هیچ‌گونه منافاتى با هم ندارد؛ چرا که ممکن است مجموع این کلمات به آدم، تعلیم شده باشد، تا با توجه به حقیقت و عمق باطن آنها انقلاب روحى تمام عیار، براى او حاصل گردیده و خدا او را مشمول لطف و هدایتش قرار دهد.[5] 📚منابع [1]. بقره، 37. [2].بحار الانوار، ج 44، ص 245، [3]. بقره، 37. [4]مجمع البیان ج 1، ص 200 [5]. تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 196 تا 199 اللهم عجل لولیک الفرج
✍️ راه دل کندن از دنیا بسم رب النور اللهم عجل لولیک الفرج 🔘امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: 🔰مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ هانَت عَلَیهِ الدُنیا 🔹هر کس نفس خود را ارجمند و باکرامت دارد، دنیا در نظرش بی مقدار خواهد شد. 📚منبع روایت:تحف العقول، ص۲۷۸ 🔻شرح وتبیین حدیث: 🔸خودشناسی را سودمندترین شناختها دانسته اند. 🔸در بحث خودشناسی، یکی از محورها، شناخت ارزش وجودی انسان است، یکی هم شناخت میزان و استعداد رشد و بالندگی در مسیر عبودیت و کمال. 🔸در روایات است: آگاه باشید که بهای وجود شما «بهشت» است، پس خود را جز به بهشت نفروشید:«لَیس لاَنفُسِکُم ثَمَنٌ الاّ الجَنَّةَ فَلا تَبیعُوها اِلاّ بها» (نهج البلاغه، حکمت ۴۵۶.) 🔸با این دیدگاه، انسان خود را عزیز می دارد و برای خود، قدر و قیمتی عظیم می شناسد و دنیا و آنچه در آن است، 🔸در نظرش بی مقدار و ناچیز جلوه می کند. در نتیجه، نه تابع نفس امّاره می شود، نه پیروی شیطان می کند، نه اسیر مادیّات می گردد، 🔸نه روح بلندش در چهاردیواری تنگ و محدود «زندان دنیا» اسیر می شود و زبان حال او این است که: مرغ باغ ملکوتم، نیَم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست به هوای سر کویش پر و بالی بزنم (مولوی.) 🔸راه رها شدن از دامهای شیطان و رذایل اخلاقی و گناهان هم توجّه به همین «کرامت نفس» است که امام، آن را مبنای برتر دیدن انسان از دنیا می داند. 🔸اولیای الهی، هرگز دل به دنیا نبستند، چون آن را ناچیز می دیدند. 🔸امامان ما، شوق پرواز از این خاکدان داشتند، چون خود را قیمتی تر از آن می دیدند که مفتون دنیا شوند. 🔸راه رهایی از دام دنیا، توجه به کرامت و ارزش انسان است. 📚منبع:حکمت های سجادی ، جوادمحدثی
عرض سلام وقبولی عزاداری ها مولای متقیان حضرت‌ علی علیه‌السلام میفرمایند الْعَفَافُ زِينَةُ آلْفَقْرِ وَالشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى عفت و خويشتندارى زينت فقر است. شكر و سپاسگزارى، زينت توانگرى است. ✍تبیین وتوضیح:شخص فقير به حسب ظاهر و به تصوّر توده مردم داراى نقطه ضعفى است، چراكه دست او از مال دنيا تهى است؛ اما هرگاه عفت و خويشتندارى داشته باشد، چشم به مال مردم ندوزد، از طريق حرام به دنبال كسب مال نگردد ودر مقابل اغنيا سر تعظيم فرود نياورد، اين حالت خويشتندارى كه در عرف عرب «عفت» ناميده مى شود زينت او مى گردد و نقطه ضعف ظاهرى او را مى پوشاند. ثروتمندان و اغنيا اگر شكر توانگرى را به جا آورند، نه تنها شكر لفظى بلكه شكر عملى را نيز انجام دهند و از آنچه خدا به آنها داده به نيازمندان ببخشند وكارهاى خير انجام دهند و باقيات و صالحاتى از خود به يادگار بگذارند، بهترين زينت را دارند؛ اما اگر ثروتمند بخيل و ممسك و خسيس بود لكه ننگى بر دامان او مى نشيند و در نظرها زشت و نازيبا جلوه مى كند.آرى هر يك از صفات برجسته انسانى و نعمتهاى الهى بايد آثارى در اعمال و رفتار انسان بگذارد. اگر اين آثار نمايان باشد زينت آن محسوب مى شود و اگر نباشد زشت است. 📚:منبع:حکمت340نهج البلاغه
بسم رب النور اللهم عجل لولیک الفرج «قَالَ علي بن الحسين( علیهمالسلام): فغيبني رجل منهم وأكرم نزلي واختصني وجعل يبكي كلما خرج ودخل حتى كنت أقول إن يكن عند أحد من الناس خير و وفاء فعند هذا. إلى أن نادى منادي ابن زياد: ألا من وجد علي بن حسين فليأت به فقد جعلنا فيه ثلاثمائة درهم. قَالَ فدخل والله علي وهو يبكي وجعل يربط يدي إلى عنقي وهو يقول: أخاف. فأخرجني والله إليهم مربوطا حتى دفعني إليهم وأخذ ثلاثمائة درهم وأنا أنظر إليها. فأخذت وأدخلت على ابن زياد» 📚منبع:طبقات الکبری ج ۵ ص۱۶۳ به گزارش ابن سعد در کتاب طبقات ،  امام سجاد (علیه السلام ) فرمود: به هنگام غارت خیمه ها ، یکی از لشکریان عمر سعد من را در محلی مخفی کرد تا در امان باشم,او گاهی به بیرون می رفت و‌برمی گشت و گریه می کرد و به گونه ای مرا احترام می کرد که گویا در بین آن قوم کسی از او بهتر و باوفاتر نبود . تا این که منادی لشکر ابن زیاد ندا داد که هر کس علی بن حسین را پیدا کند و بیاورد، سیصد درهم به او می­‌دهیم.   همین مردی که به من احترام می­ کرد و من را مخفی کرده بود  در حالی که گریه می کرد، دست­های من را به گردنم بست و می گفت من می­ ترسم. او دست بسته من را به سپاه دشمن تحویل داد و سیصد درهم را هم گرفت.
به نام خداوند خالق نشاط و شادی سلام وادب واحترام 💗خداوند مهربانتر از مادر در قرآن می فرمایند: وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً هر کس از یاد من روی بگرداند، زندگی سخت و دشواری خواهد داشت ✍️ترجمه آزاد (هر کس مرا فراموش کند زندگیش روی قلتک قرار نخواهد گرفت) قرآن کریم📖 سوره طه آیه 124✨ 🔰چه كسى را می ‏توان يافت كه مدعى باشد نيازمند به شادى نيست؟ اصلاً اساس جهان هستى و پديده‏ هاى آن به گونه ‏اى طراحى شده ‏اند كه در آدمى شادى ايجاد كنند. بهار با طراوت، صبح پر لطافت، طبيعت با ظرافت، آبشارهاى زيبا، گل‏هاى رنگارنگ، ديدار دوستان، ازدواج و پيوند و محبتهای انسانی و ...، همه شادى آور و مسرّت بخش است. شادى نياز اساسى و ضرورى انسانها است. یاد خدا بهترین شیوه شاد زیستن و ترک آن موجب زندگی غمبار است. این نشاط در زندگی ناشی از آرامش روانی است که با یاد خدا حاصل می‎شود خداوند می‎فرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» همانا با یاد خدا دلها آرامش می‎یابد. ✍️تبیین روان شناختی این مسأله آن است که یاد و ذکر خدا فرد را از اموری که برای او استرس و فشار روانی ایجاد می‎کند، باز می‎دارد و سبب می‎شود که به جای توجه صِرف به لذت‎های دنیوی به تقویت رابطه با خدا و تقرُّب به او توجه کند و چون خود را در مسیر رشد و تکامل معنوی احساس می‎کند، از زندگی لذت می‎برد. برخی انسانها نشاط را در دوری از خدا جستجو می کنند و گاهی به صورت موقت شاد می شوند ولی پس از مدتی دوباره غبار غم بر وجوشان می نشیند. بنابراین یکی از راه‎های اصلی دستیابی به نشاط بیشتر در زندگی آن است که همیشه و در هر حال به یاد خدا باشیم. همان بهتر كه دائم شاد باشيم ز هر درد و غمى آزاد باشيم‏ به خوش رويى و خوش خويى در ايام همى رو تا شوى خوش دل در انجام‏ اگر خوش دل شوى در شادمانى بماند شادمانى، جاودانى
🏴 نهم صفر سالروز شهادت صحابی جلیل القدر صلی الله علیه و آله و یار با وفای صلوات الله علیه، جناب بن یاسر تسلیت باد. ▪️امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: جَاءَ عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ یَسْتَأْذِنُ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ ائْذَنُوا لَهُ مَرْحَباً بِالطَّیِّبِ الْمُطَیَّبِ. عمار بن یاسر آمد و اذن ورود بر نبی صلّی الله علیه و آله را می‌خواست. فرمود: به او اجازه دهید، مرحبا بر پاکِ نیکو. ▪️النَّبِی صلی الله علیه و آله حِینَ رَآهُمْ یَحْمِلُونَ الْحِجَارَةَ حِجَارَةَ الْمَسْجِدِ فَقَالَ مَا لَهُمْ وَ لِعَمَّارٍ یَدْعُوهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ وَ یَدْعُونَهُ إِلَی النَّارِ وَ ذَاکَ دَأْبُ الْأَشْقِیَاءِ الْفُجَّارِ. رسول خدا صلّی الله علیه و آله درحالی که مسلمانان را می‌دید که برای ساخت مسجد سنگها را بلند می‌کنند، فرمود: آنان و عمار را چه می‌شود که عمار آنان را به بهشت دعوت می‌کند و آنها او را به جهنم فرا می‌خوانند و این عادت نگون بختان فاسق است. ▪️رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: إِنَّ الْجَنَّةَ لَتَشْتَاقُ إِلَی ثَلَاثَةٍ عَلِیٍّ وَ عَمَّارٍ وَ سَلْمَانَ. بهشت مشتاق دیدار سه نفر است: ، و . ▪️حبیب بن ابی‌ثابت گوید: لَمَّا بُنِیَ الْمَسْجِدُ جَعَلَ عَمَّارٌ یَحْمِلُ حَجَرَیْنِ حَجَرَیْنِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَا أَبَا الْیَقْظَانِ لَا تَشُقَّ عَلَی نَفْسِکَ قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَعْمَلَ فِی هَذَا الْمَسْجِدِ قَالَ ثُمَّ مَسَحَ ظَهْرَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّکَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ تَقْتُلُکَ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ. زمانی که مسجد بنا شد عمار سنگ‌ها را دو تا دو تا بلند می‌کرد پس رسول الله صلّی الله علیه و آله به او فرمود: یا ابویقظان بر خود سخت مگیر. پاسخ گفت: یا رسول الله صلّی الله علیه و آله من دوست دارم که در این مسجد کار کنم. ادامه داد: سپس حضرت بر کمر او دست کشید و فرمود: تو از اهل بهشت هستی، تو را گروه ستمگر و ظالم به قتل می‌رساند. 📚منبع: بحارالانوار ج۳۳ ص۲۵ 🏴 ✍️شیخ عباس قمی در تتمة المنتهی نقل می‌کند: در مجالس المؤمنين است كه چون عمار شهد شهادت نوشيد، اميرالمؤمنين عليه السلام بر بالين او آمد و سر او را بر زانوي مبارک نهاده، فرمود: ألا أيّها المَوتُ الّذي لَستَ تاركي***اُرِحني فقد أفنَيتَ كل خَليل أراك بصيراً بالّذينَ أُحِبُّهم***كَانَّكَ تَنحُو نَحوَهُم بِدَليلٍ پس زبان به كلمه «انّا لله و انّا اليه راجعون» گشود، و فرمود كه: هر كه از وفات عمار دلتنگ نشود او را از مسلماني نصيب نباشد، خداي تعالي بر عمار رحمت كناد در آن ساعت كه او را از نيك و بد سؤال كنند، هرگاه كه در خدمت رسول صلي الله عليه و آله و سلم سه كس ديدم چهارم ايشان عمار بوده و اگر چهار كس ديدم عمار پنجم ايشان بوده، نه يك بار عمار را بهشت واجب شده، بلكه بارها استحقاق آن پيدا كرده كه جنات عدن او را مهيّا و مهنّا بود كه او را بكشتند، و حق با او بود و او يار حق بود، چنان كه رسول صلي الله عليه و آله و سلم در شأن او فرمود: «يَدُور مع عمّار حَيثُ دارَ». و بعد از آن علي عليه السلام گفت كه: كشندۀ عمار و دشنام دهنده و رباينده سلاح او به آتش دوزخ معذب خواهد شد، آنگاه قدم مبارک پيش نهاده بر عمار نماز گزارد، و با دست همايون خويش او را در خاک نهاد. 📚منبع: تتمة المنتهی، ص۴۰ ✍️جناب عمار یاسر در روز نهم صفر سال ۳۷ هجری در جنگ صفین و به دست لشکر پلید معاویه به شهادت رسید.
📌سخنان پنجاه سال پیش رهبر انقلاب دربارۀ کنگره جهانی اربعین 🔸رهبر اربعینی! نیم قرن پیش؛ یعنی زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروز شکل نگرفته بود، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۲ مصادف با روز جمعه ۲۰ صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری در جریان سلسله جلساتی در مسجد امام حسن (ع) در مشهد مقدس که به شرح و تفسیر خطبه‌های نهج‌البلاغه اختصاص داشت، به‌مناسبت تقارن با شب اربعین حسینی، تحلیلی تاریخی و جامع از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه دادند. 🔻متن بیانات ایشان به شرح زیر است: 🔹می‌دانید یکی از علائم ایمان زیارت اربعین است؟ بنده نمی‌دانم این روایت چقدر صحیح است، اصراری هم ندارم که بگویم معنای این روایت همین است که من گمان کرده‌ام، واقعش هم این است که احتمال می‌دهم معنایش یکی از شقوق و احتمالات دیگری باشد که در این زمینه بیان می‌شود؛ امّا اگر این احتمال هم که من می‌گویم باشد، مؤیّد فراوانی دارد؛ «زیارة الاربعین». 🔹شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعه‌ای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمی‌کردند. در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزا متشتت در جریان بود. 🔹مثل دانه‌های تسبیح یک رشته و یک نخ همه این‌ها را به هم وصل می‌کرد. چه بود آن رشته؟ رشته اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه این رشته‌ها به آنجا متصل می‌شد. قلبی بود که به همه اعضا فرمان می‌داد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود. 🔹همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را می‌دیدند. اما یک کنگره جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه (ع). 🔹این کنگره جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است‌، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنباله‌روی عاشورای حسین است. این هم که می‌بینی همه جا این تپش‌هایی که در شیعه مشهود شده‌، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعله‌هایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جان‌ها و روح‌ها رسیده. انسان‌ها را به گلوله‌های داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده. 🔹بنابراین مسئله اربعین یک مسئله مهمی است‌، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره بین‌المللی و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطره‌انگیز است آن سرزمین‌. سرزمین خاطره‌ها است‌، خاطره‌های باشکوه‌، خاطره‌های عزیز، سرزمین شهدا، مزار کشته‌شدگان راه خدا، اینجا جمع بشوند تشیع‌، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند. 🔹اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنباله‌گیری از راهی است که از ائمه هدی (ع) به ما ارائه دادند. 🚩 سخنرانی در مسجد امام حسن مجتبی (ع) / مشهد ۲۴ اسفند ۱۳۵۲
داستانی آموزنده ✍️مطالعه بفرمایید در زمانهای گذشته درب قصر یکی از پادشاهان لکه سیاهی افتاده بود خادمین دربار هر کاری کردند، نتوانستد لکه را از بین ببرند یک روز مرد فقیری از این موضوع مطلع شد و گفت من می دانم چرا درب قصر پادشاه سیاه شده است مرد فقیر را پیش پادشاه بردند و ایشان به پادشاه گفت داخل درب گرانبهای قصر شما کِرمی هست که مشغول خوردن درب است! پادشاه به او خندید وگفت ای مردک مگر می شود در داخل درب کرم زندگی کند؟ مرد فقیر گفت ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد پادشاه گفت بسیار خوب! دستور می دهم درب را بشکنند اگر کرمی نبود گردنت را می زنم مرد هم پذیرفت وقتی درب را شکافتند دیدند کِرمی زیر قسمت سیاهی لکه رنگ وجود دارد. پادشاه از پاسخ او خوشش آمد و دستور داد مرد فقیر را به گوشه ای از آشپزخانه برده و مقداری از پس مانده غذاها را به او بدهند! روز بعد پادشاه که سوار بر مرکب یکی از اسبانش شد بود رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظر تو چیست؟ مرد فقیر گفت شاید این اسب در تند دویدن بهترین باشد که هست ولی یک ایرادی نیز دارد پادشاه سوال کرد ای مرد بگو ببینم چه ایرادی دارد؟ مرد فقیر گفت: این اسب در اوج دویدن هم که باشد وقتی رودخانه ای ببیند به درون آب می پرد پادشاه باورش نشد! برای اثبات ادعای مرد فقیر ، سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت ناگهان اسب با دیدن رودخانه سریع خودش را درون آب انداخت پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و دستور داد که مرد فقیر را مجددا به محل قبلی برده و پس مانده غذاها را به بدهند. روز بعد خواست تا او را بیاورند وقتی فقیر را نزد پادشاه آوردند ؛پادشاه از او سوال کرد: مردک بگو دیگر چه می دانی؟ مرد که به شدت ترسیده بود گفت: می دانم که تو شاهزاده نیستی!! پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود در پی کشف واقعیت نزد مادرش رفت و گفت ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم؟! مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت:حقیقت دارد پسرم! من و شاه از داشتن بچه بی بهره بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم؛ وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم بدین صورت پادشاه از راز شاهزاده نبودن خود باخبر شد !! پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست و از سِرّ دانایی او پرسید..... مرد فقیر گفت: علت سیاهی در را از آنجایی فهمیدم که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمی رود! علاقه اسب به آب را چون پاهایش پشمی بود و کُلک داشتند فهمیدم که در زمان کُره بودن در زمان چریدن در چراگاه حتما روزی از شیر گاومیشی تغذیه کرده و حتما به آب تنی علاقه مند است. پادشاه پرسید : """اصالت""" مرا چگونه فهمیدی؟! فقیر گفت: من پاسخ دو سئوال مهم زندگیتان را دادم ولی تو به جای پاداش مناسب، دو شب مرا به گوشه ای از آشپزخانه فرستادی و‌ غذای پسمانده دربار دادی چون این کار تو را دور از کرامت یک شاهزاده دیدم """"فهمیدم تو نیستی"""" یادمان باشد بنیادی ترین ""خصایص ما انسان ها ذاتی"" است هیچگاه آدم کوچک بزرگ نمی شود و هیچوقت بزرگ و بزرگ زاده کوچک نمی شود.