eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
669 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عروج عقل 🔸 دین، دین علمی است و علم با گفتار و نوشتار و کردار و رفتار، سامان می ‌پذیرد. کتابت و علم، زمینه‌ ای است برای عقل و عقل وسیله ‌ای است برای و جامعه فرشته نه بیراهه می ‌رود و نه راه کسی را می ‌بندد. قرآن کریم وقتی أسمای حسنای الهی را ذکر می ‌کند، یعنی خلفای او باید به این أسما متّصف شوند. 🔸 انسان اگر انسان راستین است، خلیفه خداست و خلیفه او اوصاف «مستخلف عنه» را دارد و «مستخلف عنه» او عالمانه جهان را اداره می‌ کند. قرآن کریم مجاری علم را به ما داد و آموخت؛ هم سمع و بصر را به ما داد و هم قلب و هوش را به إذن خدا به ما عطا کرد تا عالم و محقق شویم و این را برای عقل نردبان قرار دهیم. قرآن کریم که ما را به علم و کتاب دعوت می ‌کند و به قلم سوگند یاد می‌ کند و به مکتوبات قلم داران قسم یاد می‌ کند: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ﴾،[1] دینی که به ابزار نوشتن سوگند یاد می‌کند، دینی که به کتابت و مکتوب قسم یاد می ‌کند، آن طوری که به شمس و قمر قسم یاد می‌ کند: ﴿وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها ٭ وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها﴾؛[2] یعنی قلم باید مثل قمر بدهد، کتاب باید مثل شمس داشته باشد. این طلیعه کار است که انسان به نوشتن و گفتن صحیح عادت کند و آگاه شود و این کافی نیست و این مقدمه است. 🔸 قرآن بعد از اینکه جامعه را به علم دعوت کرده است، به آنها می ‌گوید علم نردبان است نه هدف و این نردبان باید جامعه را به عقل برساند، فرمود: ﴿وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ﴾،[3] فرمود این تبیین ‌هایی که در قرآن کریم هست، دانشوران بهره می ‌برند و این دانشوران نردبان ‌هایی در دست دارند که به سَمت عقل باید صعود کنند، چون آنجاست که ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ﴾،[4] پس قدم اول عالم شدن. قدم دوم این که بدانیم خودِ این علم هدف نیست، نردبان است. قدم سوم آنکه بدانیم این نردبان را به اوج و عروج عقل نصب بکنیم که عاقل بشویم. عقل را صاحب شریعت، یعنی وجود مبارک پیامبر أعظم (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) تفسیر کرد، فرمود عقل آن است که در بخش اندیشه زانوی سرکش وهم و خیال را عِقال کند و در بخش انگیزه زانوهای سرکش شهوت و غضب را عِقال کند، عقل همان عقال است.[5] [1]. سوره قلم، آیه1. [2]. سوره شمس، آیه1 ـ 3. [3]. سوره عنکبوت، آیه43. [4]. سوره فاطر، آیه40. [5]. تحف العقول، ص15؛ «فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم) إِنَّ الْعَقْلَ‏ عِقَالٌ‏ مِنَ الْجَهْل». 📚 پیام به همایش افتتاحیه باغ کتاب ایران و منطقه غرب آسیا تاریخ: 1396/04/10 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 عهد الهی 🔸 این عید خجسته و بزرگ دینی را به پیشگاه ولی عصر (ارواحنا فداه) و امّت اسلامی و شما بزرگواران تحنیت عرض می ‌كنیم. همان‌ طوری كه ذات اقدس الهی به رسول گرامی ‌اش (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) و همچنین به وسیله آن حضرت به ذوات قدسی اهل بیت (علیهم الصلاة و علیهم السلام) دستور داد كه مردم را كنند و به صراط مستقیم بیاورند، بازگشت این هدایت به یك نحوه تجارت یا كشاورزی است. گاهی تعبیر قرآن این است كه شما باید تجارت كنید، برای اینكه سرمایه ‌ای به نام عمر می ‌دهید، [پس] چیزی باید بگیرید؛ گاهی دارد که كشاورزی كنید ﴿وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً﴾.[1] اگر انسان در بخش كشاورزی شركت كرد، شجره طیبه ‌ای می‌شود كه ﴿أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ﴾.[2] اگر انسان در بخش تجارت شركت كرد، می‌ شود ﴿یرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ﴾[3] كه دیگر كسادی و خسارتی و ضرری در آن نیست، اما هر دوی این كار توجیه لازم دارد. در تجارت انسان چیزی می ‌دهد و یك چیز بهتری می ‌گیرد، این معنای تجارت است؛ ولی در تجارت الهی, عِوض و معوّض هر دو را خدا به انسان می ‌دهد، این‌ طور نیست كه ما چیزی به خدا بدهیم یا در راهی صرف كنیم و عِوض آن را خدا به ما بدهد، این‌ طور نیست. 🔸 در جریان كشاورزی روشن است كه انسان می ‌شود، چیزی نمی ‌دهد تا چیزی بگیرد، چون تجارت نیست؛ اما در جریان تجارت كه مثلاً وقتی صَرف بكند, عمری صَرف كند, مالی بدهد, جانی بدهد, شهید بشود, جانباز بشود، این ‌طور نیست كه چیزی بدهد و چیزی بگیرد، بلكه عِوض و معوّض هر دو را خدای سبحان به انسان می ‌دهد؛ یعنی اگر برابر بخش پایانی سوره «توبه» که فرمود ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَری‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ﴾،[4] این جان را كامل می ‌كند و این آبرو را كامل می كند و به ما مرحمت می ‌كند، این‌ طور نیست كه چیزی بدهیم و چیزی بگیریم. 🔸 اما اگر خدای ناكرده كسی با ابلیس و با غیر خدا معامله كرد، او عوض و معوّض هر دو را می ‌گیرد، نه چیزی به ما بدهد! اگر كسی خدای ناكرده در راه باطل قدم گذاشت، یعنی عمر را صَرف كرد, آبرو را صرف كرد, مال را صرف كرد، این مال و آبرو را آن ابلیس می ‌برد كه اصلِ مبیع است، آن ثمن هم در اختیار اوست، آن‌گاه ما را به اسارت می ‌گیرد و از ما سواری طلب می ‌كند![5] اگر كسی خدای ناكرده با شیطان معامله كرد، عوض و معوّض هر دو را او می ‌برد و چیزی به انسان نمی ‌دهد، این می‌ شود . خسارت یعنی باختن سرمایه و نگرفتن شیء. 🔸 انبیا (علیهم السلام) عموماً وجود مبارك حضرت خاتم (علیهم الصلاة و علیهم السلام) خصوصاً و ذوات قدسی اهل بیت (علیهم السلام) عموماً به بركت رئیس مذهب ما وجود مبارك امام صادق خصوصاً كه امروز وجود مبارك ولی عصر است، اینها آمدند به ما گفتند شما می ‌توانید رشد كنید و باشید، شجره‌ ای باشید كه ﴿أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ﴾، می ‌توانید تجارت كنید، عوض و معوّض هر دو را می ‌برید. 🔸 ما حالا اگر در جهاد اصغر توفیقی نداشتیم كه بشوید یا جانباز بشویم، اما آقایان در راه باز است! بهترین فرصت كه الآن دوران جوانی شماست، آن تعهّد الهی است. شما كتاب صلات می‌ خوانید و عمل می ‌كنید؛ كتاب صوم می ‌خوانید و عمل می ‌كنید؛ كتاب حج و عمره می‌ خوانید و عمل می‌ كنید؛ ولی را می‌ خوانیم، اما ما عمل نمی ‌كنیم! آن ‌قدر ذات اقدس الهی فیض و فضل او به ما نزدیك است كه به ما فرمود با من عهد ببندید، این عهد هم عقدی است و از طرف من هم قبول كنید و بگویید: «عَاهَدْتُ‏ اللَّه». ما نذر داریم, نذر می ‌كنیم که گوسفند را بدهیم, آش را بدهیم مانند این كارها را داریم، اما عهد كه یك كار علمی است و طرف ما هم خداست [نداریم]، فرمود با من ببندید! [1] . سوره نوح،آیه17. [2] . سوره ابراهیم،آیه2. [3] . سوره فاطر،آیه29. [4] . سوره توبه،آیه111. [5] . سوره إسراء،آیه62؛ ﴿لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّیتَهُ﴾. 📚 مراسم عمامه گذاری در شب ولادت رسول الله صلی الله علیه و اله و سلّم تاریخ: 1393/10/18 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 سنت نبوی 🔸 پیامبر در تلقّی قرآن چگونه بود؟ این مطلب را مرحوم شیخ طوسی[1] و مرحوم امین الاسلام طبرسی[2] نقل كردند، البته بسیاری از بزرگان دیگر (رضوان الله علیهم) هم نقل كردند. وجود مبارك رسول گرامی به ابن مسعود فرمود برای من قرآن بخوان! این گوش دادن برای آن است كه خود گوش لذت ببرد؟ اینكه گفتند اگر شما قرآن می ‌خوانید از روی قرآن بخوانید، ولو كه حافظ قرآنید ولی از خود قرآن بخوانید، برای اینكه چشم هم عبادت كند. اگر كسی یك سوره ای را از حفظ بخواند یا همان شخص سوره را از خود قرآن بخواند، ثواب دومی بیشتر است؛ برای اینكه این چشم او هم عبادت كرده، زبان او هم عبادت كرده، گوش او هم عبادت كرده است؛ ولی آن اولی فقط زبان و گوش او عبادت كرده است. ▫️ حضرت به ابن مسعود فرمود قرآن بخوان تا من بشنوم، ابن مسعود شروع كرد سوره مباركه «نساء» را خواندن تا رسید به این آیه ﴿فَكَیفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلی هؤُلاءِ شَهیدًا﴾[3] كه دید اشك چشمان پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را فرا گرفته است. خب به این آیه كه رسید دید وجود مبارك آن حضرت دارد گریه می ‌كند و اشك چشمانش را فرا گرفته، برای اینكه سخن از است، سخن از است و سخن از است. او با اینكه بود اشك ریخت، ما كه مشهود علیه هستیم! 🔸 استنان به سنت او [باید داشته باشیم]، انسان وقتی بداند كه «عَلی‏ رُؤُوسِ‏ الأَشْهادِ» دارد محاكمه می ‌شود، همین مناجات شعبانیه جریان شهود «عَلی‏ رُؤُوسِ‏ الأَشْهادِ» را یادآوری می‌ كند، می‌ گوید خدایا تو در دنیا كه آبروی ما را حفظ كردی، از این به بعد هم نسبت به ما احسان بكن كه آبروی ما را در قیامت نبری «الهِی قَدْ احْسَنْتَ الَی إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لأَحَدٍ مِنْ عِبادِكَ الصَّالِحِینَ » آن‌گاه آن روز هم «فَلا تَفْضَحْنِی یوْمَ الْقِیامَةِ عَلی‏ رُؤُوسِ‏ الأَشْهادِ»[4] ما را رسوا نكن! خب او كه شاهد است ﴿فَكَیفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهیدًا﴾ او با این كه شاهد است مضطرب است و می ‌نالد، ما كه مشهود علیه ‌ایم چه كار باید بكنیم؟! استنان به سنت آن حضرت همین است كه انسان گذشته از اینكه در خدمت قرآن است، اگر این احساس را به او دست داد كه این تفسیر و این قرآن غیر از فقه است، غیر از اصول است، غیر از فلسفه و كلام است، این معلوم می ‌شود كه طنابی را گرفته كه احساس می ‌كنی یك طرفش به دست خداست. ما یك وقت دست به طنابی می‌ زنیم و درك نمی ‌كنیم كه آیا طرف دیگر در دست كسی هست یا نیست؛ اما یك وقت می ‌فهمیم نه خیلی محكم است، معلوم می ‌شود كسی گرفته است، ما این‌ چنین باید قرآن را بخوانیم! آن‌گاه اگر حرف زدیم، حرف ما هم در جامعه اثر دارد. [1]. التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص201 و 202. [2]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج3، ص77. [3]. سوره نساء، آیه41. [4]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط - الحدیثة)، ج3، ص297. 📚 سخنرانی در جمع حافظان قرآن تاریخ: 1388/05/21 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 جوامع الكلم 🔸 وجود مبارك رسول گرامی (علیه آلاف التحیة و الثناء) برنامه‌ های جامعی ارائه كرده ‌اند كه به درد همه می‌ خورد؛ ولی برای حوزویان و دانشگاهی ها دستورهای خاصی دارند. حضرت فرمود: «أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْكَلِم»،[1] جوامع الكلم آن قوانین جامع است كه همه مصالح را در نظر گرفته و مصالح همه مردم را هم لحاظ كرده است. بعضی از مطالب است كه بخشی از مصالح مردم را در بر دارد یا مصالح بخشی از مردم را به عهده دارد، ولی بعضی از قوانین ‌اند كه جامع ‌اند؛ هم مصالح عموم را و هم همه مصالح را [در بر دارد]، این‌گونه از قوانین و معارف را به عنوان جوامع الكلم یاد می ‌كنند كه وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) فرمود: «أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْكَلِم»، چون وجود مبارك حضرت جوامع الكلم دارد، برای همه مخصوصاً ما حوزویان و دانشگاهی ها برنامه‌ های جامعی دارد، این مطلب اول. 🔸 مطلب دوم، [حضرت] بیش از هر چیزی ما را به و و و دعوت كرده است. در مسائلی كه مربوط به خانواده و خانوادگی را ذكر می ‌كرد، عدل و عقل و تقوا و علم را ذكر می ‌كرد؛ مسائلی كه مربوط به صنف تاجران، تجارت و اقتصاد بود بحث های خصوصی آنها را ذكر می‌ كرد، آن وقت عدل و عقل و تقوا و علم را ذكر می‌ كرد؛ مسائل نظامی را كه مطرح می ‌فرمود، دستورهای خاص آنها را ذكر می ‌كرد، در كنارش عدل و عقل و تقوا و علم را ذكر می‌ كرد؛ اینها یك حساس بودند كه در غالب سخنان آن حضرت بود، این ‌هم مطلب دوم. 🔸 درباره ما حوزویان كه فرمود واجب است، فرمود چه چیزی بخوانیم! نه تنها به ما گفت تحصیل علم واجب است، به ما گفت چه چیزی بخوانیم؛ هم به ما گفت تحصیل علم واجب است، هم به ما گفت چه چیزی درس بخوانیم. آن ««طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ»[2] این را برای همه فرمود، اما این بیان را كه مرحوم كلینی به وسیله وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) از رسول گرامی نقل كرد، این بود كه فرمود: «إِنَّمَا الْعِلْمُ‏ ثَلَاثَةٌ آیةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَة»؛[3] یعنی آیه محكمه بخوانید، فریضه عادله بخوانید و سنت قائمه بخوانید. حضرت كه آمد مبعوث شد این دو اصل را به ما آموخت: یكی اینكه با سواد شدن واجب است و یكی اینكه چه درسی بخوانیم. فرمود آیه محكمه بخوانید، فریضه عادله بخوانید و سنت قائمه؛ بخوانید، بخوانید، بخوانید و بخوانید. این‌چنین نباشد كه حوزه فقط در یك مسیر حركت كند، فقط در فقه حركت كند یا در اصول و فقه حركت كند، فرمود آیه محكمه بخوانید، فریضه عادله بخوانید سنت قائمه، این‌هم مطلب سوم. [1]. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص241. [2]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص30. [3]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص32. 📚 سخنرانی در جمع حوزویان و دانشجویان تاریخ: 1387/12/25 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 روح جهان هستی 🔸 وجود مبارك پیامبر گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) به منزله است؛ یعنی سماوات و أرضین از یك سو، انبیا و اولیا از سوی دیگر همه اینها كه خلق شدند و زمینه فراهم شد، وجود مبارك آفریده شد. همان طوری كه خدای سبحان مجاری ادراكی و تحریكی ما را آفرید، ابزار درك و كار ما را خلق كرد، بدن ما، مغز و قلب ما را همه این شئون ظاهر و باطن را آفرید، بعد فرمود: ﴿ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ﴾[1] یا فرمود: ﴿فَإِذَا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ﴾؛[2] یعنی اول من ابزار بدنی انسان را فراهم كردم، بعد منسوب به خودم را به او افاضه كرده ‌ام. در ساختار انسان این‌ طور بود كه اول بدن خلق شد، بعد روح به او تعلق پیدا كرد؛ در كل جهان هم همین طور است، كل این جهان خلق شد، سماوات و أرضین و همچنین انبیا و اولیا، بعد وجود مبارك پیامبر را ذات اقدس الهی به جهان اعطا كرد که ﴿لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی المُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً﴾.[3] 🔸 ما باید بدانیم که عضو فلج یا عضو سالمی هستیم! بالأخره این جهان كه یك بدنی دارد و یك جانی ما چه كاره ‌ایم! ما اگر ـ معاذ الله ـ هیچ ارتباطی با پیامبر نداشته باشیم، نه معارف او را درك ‌كنیم، نه احكام او را بفهمیم و عمل بكنیم، معلوم می ‌شود که یك عضو فلج و یك عضو مرده‌ ایم. خب عضو فلج و عضو مرده این نه سخنان روح را درك می ‌كند و نه دستورهای روح را اطاعت می‌ كند؛ یك فلج همین طور است! اگر كسی دستش فلج بود، او نه سرما و گرما را احساس می ‌كند، نه رطوبت و یبوست را احساس می ‌كند، نه نرمی و درشتی را احساس می ‌كند، نه سایر ملموسات را درك می ‌كند و فرمان هم نمی ‌برد؛ یعنی روح اگر فرمان داد مثلاً گفت این ظرف را بردار، این دست فلج نمی ‌تواند اطاعت كند؛ نه می‌ فهمد و نه كار می ‌كند، چون فلج است، در حقیقت مرده است. آن اعضایی كه سالم ‌اند، هم می ‌فهمند كه روح چه اراده كرده است، هم توان تدبیر را دارند و اطاعت می ‌كنند. چشم می‌فهمد كه روح دستور به دیدن داد، این درك را دارد، بعد هم می ‌بیند. سامعه می‌ فهمد كه روح دستور شنیدن داد، او هم شروع می‌ كند به گوش دادن و استماع، اعضا و جوارح دیگر هم همین طورند؛ دست سالم می ‌فهمد كه روح دستور داد كه این ظرف را باید بردارد و همچنین برمی ‌دارد، پس عضو مرده نه می‌ فهمد و نه امتثال دارد، اما عضو زنده و سالم هم می ‌فهمد و هم اطاعت می ‌كند؛ حالا این مربوط به و درجات است. 🔸 ما عضوی از این جهانیم، این پیكر یك روحی دارد به نام وجود مبارك پیامبر گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء)، ما باید خودمان را با آن حضرت بسنجیم كه چه اندازه احكام و حِكَم او را چه در بود و نبود، چه در باید و نباید، چه در حكمت نظری و چه در حكمت عملی، چه در جهان بینی و چه در فقه و اخلاق بفهمیم و عمل بكنیم. اگر خدای ناكرده نه فهمیدیم که پیامبرمان چه فرمود، نه [اینکه] اگر [هم] فهمیدیم عمل می كنیم، معلوم می ‌شود یك عضو زنده ‌ای از این موجود نیستیم، ما عضو این جهان نیستیم! تعبیر قرآن كریم هم درباره بعضی ها این است كه اینها مرده ‌اند، اینكه می ‌فرماید ﴿مَا یسْتَوِی الأَحْیاءُ وَلاَ الأَمْوَاتُ﴾؛[4] آیا زنده و مرده یكسان ‌اند؟ خب معلوم است كه زنده و مرده یكسان نیستند، این دیگر احتیاج به وحی ندارد! وحی از عرش اعلا از ﴿دَنَا فَتَدَلَّی﴾[5] نازل بشود، ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِینُ ٭ عَلَی قَلْبِكَ﴾[6] وحی نازل بشود كه زنده و مرده یكسان نیستند، خب این را همه می ‌دانند که زنده و مرده یكسان نیستند؛ منظور این نیست كه این كسی كه مُرد و اجازه دفنش را صادر كردند این با دیگران فرق دارد، منظور این است كه آن كسی كه معارف را درك نمی‌ كند و دستورهای الهی را عمل نمی ‌كند مرده است و این مطلب است كه محتاج به وحی است، به چه دلیل مرده است؟ برای اینكه با آن ارتباط ندارد، نه می ‌فهمد كه پیامبر چه دستور داد و نه دستورش را عمل می‌ كند. پس ما هر روز باید این ارزیابی را بكنیم كه ما در كجای عالم قرار داریم و در این جایمان كجاست. [1] . سوره مومنون، آیه 14. [2] . سوره حجر، آیه 29؛ سوره ص، آیه72. [3] . سوره آل عمران، آیه 164. [4] . سوره فاطر، آیه 22. [5] . سوره نجم، آیه 8. [6] . سوره شعراء، آیه 193 و 1394. 📚 سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان تاریخ: 1385/01/08 🆔 @a_javadiamoli_doross