eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه محمّد رسول الله ﷺ
45 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
216 فایل
کنال رسمی آگاهی‌رسانی و گسترش کردار خوب دستیاری تهذیب و تربیت حوزهٔ علمیهٔ محمّد رسول الله ﷺ 📍 محمدشهر کرج ‌ 🌐 وبنوشت حوزه: HowzehMR.blog.ir ‌ 👤 دستیار تهذیب: @Khademolhosain69 📢 دستیاری تهذیب استان: @tahzib_alborz
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 بود بود اما همه این کارها را ول کرد و اسلحه به دوش گرفت و به رفت و هم نرفت که پیش بنی صدر در دزفول بنشیند و بخورد و بگوید : من دارم در اینجا می‌جنگم . نه ... در نشان داد که او چگونه در بود ... شادی روح و 🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 🇮🇷طلبه انقلابی و سنگرولایت 🌍 🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
🌹🥀🕊🌷🕊🥀🌹 ؟؟ ولی خونه های ما ؟؟ تا حالا کردیم خونه هامون توی این روز های ازسوختن و نیست مدیون هستیم که برای ما ... شادی روح و 🌹🥀🕊🌷🕊🥀🌹 🇮🇷طلبه انقلابی و سنگرولایت 🌍 🌹🥀🕊🌷🕊🥀🌹
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 از سختی‌های سال 63 می‌گفت . روایت می‌‌کرد : وقتی سراغ را از من ‌گرفت بردمش بهشت زهرا (س) و قبر را نشانش دادم و گفتم اینجاست و دیگر نمی‌آید . مات به سنگ قبر خیره شد و هیچ چیز نگفت . برگشتیم خانه شب شده بود و هوا خودش را در شب بهتر نشان می‌داد . وقتی کمی شد شروع کرد به بهانه آوردن و گفت : مامان الان زیر آن توی این سرما می‌کند . برویم را بیاوریم خانه تا شود . حالا دیگر مانده بودم جواب این حرفش را چگونه بدهم . گریه می‌کرد و پا می‌کوبید که الان شده برویم و بیاوریمش خانه . کلافه شده بودم . یک چند ساله بیشتر از این نمی‌تواند نبودن را درک کند . سختی‌هایی از این دست زیاد کشیدیم تا بچه‌ها با پدر کنار آمدند . روای : شادی روح و سلامتی یادگاران 🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 🇮🇷طلبه انقلابی و سنگرولایت 🌍 🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 باید اذعان کرد ، ، فردی بسیار باغیرت بود . برای وی بسیار سخت بود در عملیاتی که با فتح همراه نبود و ناچار می‌شد به نیروهایش دستور عقبگرد دهد، عقب‌نشینی کند . یادم می‌آید در « کربلای ۴ » پس از دو ساعت از آغاز درگیری ، متوجه لو رفتن منطقه شدیم و به دنبال آن ، دستورهای لازم برای عقب ‌نشینی یگان‌ها را صادر کردیم و لشکرها موظف شدند تا پیش از روشن شدن هوا به مقرهای اصلی خود برگردند ، اما ‌زیر بار نرفت ، چون برایش بسیار سخت بود . او حتی با تعدادی از یارانش به رودخانه زد و از آنجا عبور کرد و قصد داشت انفرادی با دشمن بجنگد و البته تا وسط روخانه اروند هم رفت ، اما برای جلوگیری از ایجاد احساس تمرد ، بازگشت . تصویر فوق مربوط به شب عملیات کربلای ۴ بندر خرمشهر ساختمان گمرک و شادی روح و 🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 🇮🇷طلبه انقلابی و سنگرولایت 🌍 🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 حجت الاسلام پناهیان شاید بزرگترین اثری که برای ما دارد این است که ما را به وا می دارند! فکر اینکه قربانی کردند را و قربانی کرد آن ها را ... این که آلبوم عکس های خود را از بین می برد که نکند حالا بعد از ، اسمش بر سر زبان ها بیفتد و دیده شود ... و یا پلاکش را پرت کند در کانال که در فکرش با شکوهی برای خودش متصور شد و می خواهد با این کارش را بخشکاند... و فرماندهان که حاضر شدند در جمع سربازان سینه خیز بروند و در بسیجی ها آب بخورند ... و ... و ... و ... اینها همه درس است! برای خدا شدن ، آسان نیست چون هوای داشتن ، داشت ... هوای شدن داشت ... و برای ما سخت است قربانی کردن چون برای ما تقرب به خداوند از لذت های کم ارزش دنیا است . حالا ما چه کار ها که نکردیم برای و از آن سو به ما میخندند و شاید میریزند که در ماندیم و لباس را از تن در نیاوردیم ... شادی روح و 🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 🇮🇷طلبه انقلابی و سنگرولایت 🌍 🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
🌹🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🌹 شکست ما آن جاست که بتواند بر سایر وجوه زندگی ما غلبه پیدا کند و اگر چنین نبود و دشمن بر این حقیقت وقوف نداشت، بدون شک همه تلاش خود را در این جهت تمرکز نمی‌بخشید . جنگ نفت و حملات سازمان‌یافته دشمن به مراکز صنعتی ما نشان‌دهنده همین واقعیت است که استکبار جهانی می‌خواهد با تحمیل تحمل‌ناپذیر اقتصادی، ما را وادار کند که از صرف نظر کنیم. آن‌ها می‌خواهند با اقتصاد بر اعتقاد ما غلبه کنند، و انصافاً در دنیای امروز، اگر هم راهی برای غلبه بر ایمان و اعتقاد وجود داشته باشد، است و لا غیر . 📚 کتاب « توسعه و مبانی تمدن غرب » ، صفحه ۹۵ شادی روح و 🌹🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🌹 🇮🇷طلبه انقلابی و سنگرولایت 🌍 🌹🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🌹
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 با آغاز مبارزات ملت ایران در برار رژیم شاهنشاهی، احمد هم مبارزات خود علیه شاه را آغاز می‌کند و یک بار هم توسط ساواک دستگیر می‌شود. محسن رضایی درباره مبارزات احمد کاظمی پیش از انقلاب می‌گوید : «در سال‌های 1356 و 1357 در تظاهرات و راهپیمایی و پخش اعلامیه و شعارنویسی فعال بود. در آخرین محرم قبل از پیروزی انقلاب، مأمورین ساواک او را در میان دسته عزاداری شناسایی و بازداشت می‌کنند. چند ماهی در زندان ساواک بود که به شدت او را شکنجه کرده بودند، پاسبانی با چکمه به دهان احمد کوبیده بود که تا یک ماه پس از آزادی خونریزی بینی داشت . خودش یک کلام راجع به بلاهایی که سرش در آورده بودند چیزی نگفت ، هر چه مادر می گفت این از خدا بی خبرها چه به روز تو آوردن؟ میگفت هیچی مادر! بینی اش را هم از خون های لخته شده ای که هر روز صبح روی بالشش میدیدیم فهمیدیم شکسته. خودش می گفت این خون ها مال اینه که تو زندان سرما خوردم! اثرات آن شکستگی بینی تا آخر عمر همراهش بود با اینکه یک بار هم عملش کردند ولی باز هم از تبعاتی مثل تنگی نفس رنج می برد . پس از پیروزی انقلاب، مسئولین قضایی نجف‌آباد از ایشان می‌خواهند که شکنجه‌گرانش را معرفی کند تا آنها را محاکمه کنند، او زیر بار نمی‌رود و می‌گوید انقلاب، آنها را تنبیه کرده است. جالب است که یکی از همین افراد، چند سال قبل از شهادت احمد، برای انتقال فرزندش از دانشگاه آزاد یک شهر به شهر دیگر از احمد کاظمی طلب کمک کرده بود و او هم به دانشگاه آزاد توصیه کرده بود که مشکل ایشان را حل کنید . شادی روح و 🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 🇮🇷طلبه انقلابی و سنگرولایت 🌍 🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷
🥀🌹🌴🕊🌴🌹🥀 فرمانده تیپ ۱۸ : ۶۳/۱۲/۲۳ گفته بودند یک فرمانده تیپ قرار است بیاید مدرسه برایتان سخنرانی کند. اسمش برونسی است. منتظر یک ماشین آنچنانی با چند همراه و محافظ بودیم که یک دفعه یک مردی با سبز رنگی روبروی در مدرسه ایستاد و می خواست برود داخل. جلویش را گرفتیم و گفتیم کجا، مراسم سخنرانی است و می خواهد سخنرانی کند. ایشان مکثی کرد و گفت: من برونسی هستم. 🌹 🌹 شادی روح و 🥀🌹🌴🕊🌴🌹🥀 🇮🇷طلبه انقلابی و سنگرولایت 🌍 🥀🌹🌴🕊🌴🌹🥀