10.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 اگر به امام زمان(عج) توسل واقعی بجوییم، قطعا از حضرت جواب میگیریم.
[ حجت الاسلام عالی ]
👉 @mtnsr2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 والله والله والله در قیامت خواهیم دید که مهمترین محور محاسبه ارتباط قلبی ما با سکاندار این انقلاب است
👉 @mtnsr2
جلسه هشتم (2).mp3
5.83M
⭕️عالم پس از مرگ
🔸سکرات موت
🔸حجت الاسلام عالی
🔸جلسه هشتم
YadeMarg_02_03.mp3
6.12M
⭕️عالم پس از مرگ
🔸سکرات موت
🔸حجت الاسلام عالی
🔸جلسه هفتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸نماهنگ به مناسبت سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی
👉 @mtnsr2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️تا کسی شهید نبود شهید نمیشود
شرط شهید شدن شهید بودن است.
👉@mtnsr2
2835047.mp3
10.11M
⭕️دعای کمیل
🔺با نوای سید مهدی میرداماد
التماس دعا
👉 @mtnsr2
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 برای امام زمان(عج) دلبری کنید
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨ ⭕️ادامه خاطره شهید محمد بروجردی از کتاب تکه ای از آسمان 🔺این خاطره سرباز كوچك 🔸
➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰
⭕️پایان خاطره ی سرباز کوچک
🔸همانطور كه محمد حدس زده بود انگار آن شب قرار نبود به صبح برسد. تـا
فردا نزديك ظهر كه محمد به مغازه اوس رضا رسيد، در نظر او پنداری يك سـال
طول كشيد. پيش از ظهر بود كه محمد از خانه بيـرون رفـت. مغـازه اوس رضـا
نزديك ميدان شاه بود. محمد اين مسافت را خيلي زود طی كرد. وقتـی بـه آنجـا
رسيد، اوس رضا داخل مغازه كوچكش پشت چهارپايه كوچكی نشسته بـود.
دورو برش پر از كفش های جورواجور بود، نو و كهنـه. اوس رضـا بـا ديـدن محمـد
لبخندی زد. نگاهي به خيابان و بازارچه انداخت. چهارپايه كوچكی را جلو كشيد
تا محمد روی آن بنشيند.
محمد از شوق اينكه تا چند دقيقه ديگر همه چيـز بـرايش روشـن مـيشـود،
سرازپا نميشناخت. آن قدر تند آمده بود كه نَفَس نَفَس ميزد و گلـويش خشـك
شده بود. ميخواست هر چه زودتر اوس رضا كارش را بگويد. از ديشـب تـا آن
لحظه هزار جور فكر و خيال از مغزش گذشته بود؛ به چيزهای جورواجوری
فکركرده بود، اما هيچ فكری او را قانع نكرده بود.
اوس رضا انگار خيلي هم عجله نداشت. اول از كار و كاسبي محمد پرسيد.
شبها با اين خستگي چه طور درس ميخوانی؟ مدرسـه شـبانه هـم سـخت
است، ها!
محمد كه ميخواست زودتر اين حرف ها تمام شود و اوس رضا برود سرِ اصـل
مطلب، خيلي كوتاه گفت: «نه! آنقدرها هم سخت نيست».
اوس رضا كه فكر كرد، محمـد خيلـی عجلـه دارد، سـرش را نزديـك آورد؛
طوری كه هم بيرون را ميپاييد و هم حواسش به محمد بود، گفت: «ميدانـم
که بچه پردل و جرأتی هستی! ميخواهم يك بسته كوچك را بگيري و ببری بـه
یک جايی».
لحن اوس رضا آن قدر مرموزانه بود كه محمد به هيجان آمـد. پرسـيد: «چـه
بسته ای؟ تويش چی هست؟»
ـ چند تا نوار ! ميخواهم ببريشان مسجد الرحمن!
ـ كجاست؟
ـ نزديك است. ميدان فردوسی را بلدی، يك كم بالاتر از آن توی فيشرآباد!
محمد به فكر فرو رفت. با خود گفت: «يك بسته نوار چيست كـه خـود اوس
رضا نبرده و از من خواسته آن را ببرم؟ تازه چرا نبايد مادرم بفهمد. مگر چه
چیز مهمی است؟»
اوس رضا كه ديد محمد وارفته و از آن اشتياق چند لحظه پيش درآمده،گفت:
«نه پسرجان، فكر نكن كار راحتی است!»
محمد گفت: «يك بسته نوار بردن كه كاری ندارد. چرا خودتان نبرديد؟»
اوس رضا گفت: «اينها نوارهای معمولی نيستند. نوار سخنرانی آقاسـت. البتـه
بايد خودم ميبردم. اما مأموران به من شك كرده اند. ترسيدم توی راه تعقيبم كننـد و
ازم بگيرند. اگر اين نوارها را از كسی بگيرند، بيبرو برگرد ده سال زندانی دارد.
آن هم با كلّی دردسر!»
محمد با تعجب به اوس رضا زل زده بود. مردی كه تـا آن روز بـرای محمـد
مظهر قدرت و بزرگی بود، حالا داشت مثل بچه ها با ترس و لـرز حـرف مـيزد.
محمد با خود گفت: «مگر توی ايـن نوارهـا چيسـت كـه اوس رضـا ايـن قـدر
ميترسد؟»
اوس رضا يك بار ديگر به محمد سفارش كرد: «محمـدجان، هـر جـا دیدی
كسی دنبالت ميايد، يك جوری نوارها را بينداز و فرار كن».
محمد پرسيد: گفتی نوارهای سخنرانی كی است؟»
اوس رضا گفت: «سخنرانی آيت الله خمينی است!»
با شنيدن اسم آيت الله خمينی، چشمان محمد گرد شد. چند بار اسـم ايشـان را
شنيده بود. بارها آرزو كرده بود كه كاش ميشد نوار يا اعلامیه ايشـان را ببينـد و
حالا مأمور شده بود كه چند تا از آن نوارها را به جايی برسـاند. ناگهـان
شوقی وجود او را پر كرد. حس كـرد يـك دفعـه بـزرگ شـده اسـت. حـس غـروری
وصف ناپذير، وجود او را در برگرفت. بسته نوار را از كنار ميز اوس رضا برداشت
و بر سينه فشرد و به كوچه دويد. از اينكه سرباز كوچك راه خمينـی شـده بـود،
خيلی خوشحال بود.
👉 @mtnsr2
➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دعای هفتم صحیفه سجادیه
🔺دعایی خواندنش را رهبری در شدائدها توصیه فرمودند
🔺علی فانی
👉 @mtnsr2
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
متن دعای هفتم صحیفه سجادیه
1. یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ.
2. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ.
3. فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ.
4. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کشَفْتَ
5. وَ قَدْ نَزَلَ بی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.
6. وَ بِقُدْرَتِک أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی.
7. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
8. فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً.
9. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک.
10. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بی یا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بی ذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ
👉 @mtnsr2
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️خدای متعال اراده کرده ملت ایران را به عالیترین درجه ها برساند
👉 @mtnsr2