eitaa logo
مبلغ یار (بانک محتوای تبلیغی)
344 دنبال‌کننده
118 عکس
43 ویدیو
5 فایل
🌺 جواب سوالات و شبهات خود را از ما بخواهید 🌺 🆔 @baligh1 1⃣ خاطرات شهدا 2⃣ داستان های مذهبی 3⃣ سوالات و شبهات 4⃣ نکات قرآنی آدرس سایت 1baligh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✅شاید صاحبش راضی نباشه 🌀محوطه گلزار فروشگاه محصولات فرهنگی زده بودند. به پیشنهاد حمید سری به آنجا زدیم. قسمت فروش کتاب، جذاب ترین جای فروشگاه برتی حمید بود. من هم به سراغ تابلوهای تزیینی رفتم. ♨️حمید کتابی را که جدید چاپ شده بود، برداشت و از فروشنده پرسید: "شما این کتاب رو خوندی؟می دونی موضوعش چیه؟" 💠فروشنده گفت: "از ظاهرش بر میاد که درباره اثبات قیامت باشه، مقدمه کتاب رو بخونید، مشخص میشه" 🌀حمید جواب داد: چون من هزینه ای بابت کتاب ندادم، حق ندارم حتی مقدمه رو بخونم. کتاب رو وقتی می تونم بخونم که خریده باشم، و الا حتی یک صفحه هم مشکل شرعی داره، شاید نویسنده یا ناشر کتاب راضی نباشه. ♨️ خیلی خوب احساس کردم که فروشنده بیشتر از من از این همه دقت نظر حمید تعجب کرده. 📚یادت باشد (خاطرات شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی) 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅توجه فوق‌العاده به پرداخت حق مردم 💠زود آماده شد و راه افتادیم. سر خیابان که رسیدیم با دست یک مغازه پنچری را نشانم داد و گفت: "عزیزم! به این مغازه بابت تنظیم باد لاستیک موتور بدهکاریم. دیروز که اومدم اینجا پول خرد نداشتم که حساب کنم. الآن هم که بسته است. حتما یادت باشه سری بعد رد شدیم پولش رو بدیم. 💢گفتم: چشم، می نویسم توی برگه، می ذارم کنار اون چند تایی که خودت نوشتی که همه رو با هم بدیم. 🌀همیشه روی بدهی های خردی که به کاسب ها داشت، حساس بود. روزهایی که من نبودم روی برگه های کوچک، بدهی هایش را می نوشتو کنار مانیتور می چسباند که اگر عمرش به دنیا بود، من باخبر باشم و بدهی های جزئی را پرداخت کنم. 📚یادت باشد (خاطرات شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی) 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "مال بیت الماله!!!!" 💠 نانوایی محل بسته بود و برای خرید نان مسافت زیادی را باید طی می کردیم. به محسن که تازه از راه رسیده بود، گفتم: مادرجان! نانوایی بسته بود. میری یه جای دیگه چند تا نون بگیری؟ 💢گفت: بله! چرا که نه؟ بعد موتورش را گذاشت داخل حیاط و کیسه را از من گرفت. پرسیدم: "چرا با موتور نمی ری؟ گفت: آخه موتور مال من نیست، مال بیت الماله" #خاطرات_شهدا #حق_الناس #شهید_محسن_احمد_زاده 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "مال مردم، مال مردمه" 💠 برای ماموریتی به شهر حلبچه رفته بودیم. 💢 در حال نوشتن خاطره بودم که خودکارم تموم شد. 🌀 در یکی از خرابه ها مدادی پیدا کردم و به نوشتن ادامه دادم. ♨️ لحظاتی بعد با ماشین به طرف مقصد بعدی حرکت کردیم. 💠 هنوز در حال نوشتن بودم که حاج حسین پرسید: فلانی! چیکار می کنی؟ 💢 گفتم: با مدادی که پیدا کردم دارم خاطره می نویسم. 🌀 ناگهان پاش رو گذاشت روی ترمز و گفت: برو مداد مردم رو بذار و بدگرد، مال مردم مال مردم است. ✍ 🌺"مراقب حق الناس باشیم که اندک آن هم پیش خدا بزرگ است."🌺 📚 وقت قنوت (خاطرات شهید حسین محمدیانی) 🔰 کانال مبلغ یار 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3101556750Cff6ba723ba