🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩
🏴
🚩
⁉️پرسش:
چرا خدا راضی شد شمر، امام حسین علیهالسلام را به شهادت برساند؟
🖊پاسخِ استادحیدری"زیدعزه"
1⃣ ارادهی تکوینی الهی بر این تعلق گرفته که انسان اختیار داشته باشد.
2⃣ انسان طبق اختیاری که به او داده شده است هم میتواند کار خیر انجامدهد هم کار شر زیرا قدرت و ارادهی الهی هم به کار خیر تعلق میگیرد هم به کار شر.
3⃣ هر چند ارادهی تکوینی هم بر کار خیر تعلق میگیرد هم بر کار شر، اما خداوند طبق ارادهی تشریعی، رضایت به انجام کار شر ندارد.
4⃣ شمر طبق ارادهی تکوینیِ الهی، اختیار داشت حضرت را به شهادت برساند، اما این به معنای راضی بودنِ خداوند به این امر نیست، چرا که وقتی خداوند همهی انسانها را، طبق ارداهی تشریعی از انجام ظلم به انسانهای عادی باز میدارد، به طریق اولی آنها را از ظلم به حجت خدا نیز باز داشته است.
♦️مثال:
پدری به فرزندش پول میدهد تا هر چه میخواهد بخرد(اراده تکوینی)
اما این پدر راضی نیست فرزندش سیگار بخرد، بلکه میخواهد فرزندش خرید مفیدی داشته باشه (اراده تشریعی)
♻️نتیجه اینکه:
ارادهی تکوینی الهی به کشته شدن امام حسین علیهالسلام تعلق گرفته است، اما ارادهی تشریعی الهی به کشتن امام حسین علیه السلام تعلق نگرفته است.
#عقائد
#امامت
#شبهات_محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز هم پنجشنبه و جمعه ای دیگر از راه رسید یادی کنیم از اموات ودرگذشتگان خاک پدران و مادران و همسران و فرزندان و دیگر عزیزان آسمانی با خواندن فاتحه و صلوات و دادن خیرات به نیابت از آنان
@n20011😭
بهسمتگودالازخیمهدویدممن۩کریمی.mp3
3.01M
به سمت گودال از خیمه دویدم من 😭
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من 😭
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من 😭
سر تو رو بردند، دیر رسیدم من 😭
عزیز خواهر 😭 غریب مادر 😭
یک گوشه گودال ، مادر رو دیدم من 😭
که رفته بود از حال، دیر رسیدم من 😭
صدا زدی من رو ، خودم شنیدم من 😭
صدای رگ هات بود، دیر رسیدم من 😭
عمامه ات رو بردند ، دیر رسیدم من 😭
شمشیر ات رو بردند ، دیر رسیدم من 😭
انگشتر اش هم بردند … 😭
پیراهن رو بردند ، دیر رسیدم من 😭
با بوسه از رگ ها ، به خون تپیدم من 😭
میان خاک و خون ، دیر رسیدم من 😭
عزیز خواهر 😭 غریب مادر 😭
🎙حاج محمود کریمی
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره آل عمران - آیه ۳۲
قُلْ أَطِیْعُواْ اللَّهَ وَالْرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْکَفِرِینَ
ترجمه
بگو: خدا و رسول را اطاعت کنید. پس اگر سرپیچى کردند، (بدانید که) همانا خداوند کافران را دوست نمى دارد.
پیامبر اکرم (ص) علاوه بر آیات الهى، دستوراتى حکومتى داشت. دستوراتى که به تناسب زمان و مکان و افراد و شرایط تغییر مى کرد. البتّه آنها نیز در پرتو وحى الهى بود، ولى در قرآن مطرح نگردیده بود و معناى اطاعت از رسول در کنار اطاعتِ خداوند، عمل به همان دستورات نبوى است.
پیام ها
۱- رفتار و گفتار و کردار پیامبر حجّت است، زیرا اطاعت از پیامبر در کنار اطاعت خداست. «اطیعوا اللّه و الرسول»
۲- محبوب شدن یا منفور شدن در نزد پروردگار، به دست خود ماست. «فان تولّوا فانّ اللّه لا یحبّ الکافرین»
۳- سرپیچى از فرمان پیامبر، برابر با کفر است. «انّ اللّه لایحبّ الکافرین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
@n20011🌹💧
4_6032894364575859961.mp3
2.16M
🔳 #نوحه #شام_غریبان #محرم
🌴شام غریبان حسین امشب است
🌴ناله ی طفلان حسین امشب است
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩 🏴 🚩
🏴
🚩
⁉️پرسش
مگر نمیگویند حیوانات از امامِزمان حساب میبرند، پس چطور در کربلا اسبان روی بدن امام حسین علیهالسلام تاختند⁉️
🖊پاسخِ استاد جواد حیدری "زیدعزه"
اینکه حیوانات بلکه تمام کائنات، باذنالله تحت تصرف و ولایت امام هستند در آن هيچ شکی نیست.
اما این در موقعیست که از طرف امام اِعمالِ ولایت و امرِ به اطاعت شوند و البته آن هم به صورت تکوینی، نه تشریعی.
اگر امام علیهالسلام به صورت تکوینی امرِ به اطاعت حیوان، انسان و جماد داشته باشند؛ همهی کائنات بدون اینکه بتوانند مخالفت کنند در برابر امرِ امام مُطاع و فرمانبردار هستند
اما اگر مثل جریان کربلا و جریان شهادتِ اهلبیت توسط قاتلینِ ملعونشان، امر و اِعمالِ ولایتی از جانب امام نباشد در این مواقع چون امام اعمال ولایت نکردهاند و بر اساس جنبهی "انا بشر مثلکم" رفتار کردهاند، اینجا امر به صورت عادی و طبیعی بر اساسِ اسباب و مسببات ساری و جاری میشود.
#عقائد
#امامت
#شبهات_محرم
#فاجعه اسارت اهل بیت علیهم السلام:
یکی از بزرگترین فجایع بشری در ۱۰ محرم سال ۶۱ هـ ق در سرزمین کربلا توسط امویان به وقوع پیوست هنوز نیم قرنی از رحلت پیامبر اسلام سپری نشده بود که فرزند دختر آن بزرگوار را امت خودش به دستور پلیدترین فرد امویان به شهادت رساندند و فجایع عظیم دیگری از جمله بریدن سر کشتهها و غارت اموال و به اسارت گرفتن اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ مبادرت ورزیدند.
وقایعی که بعد از شهادت امام حسین ـ علیهالسلام ـ از کربلا تا مدینه برای اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ اتفاق افتاد خیلی بیشتر از آنست که بتوان آنها بطور مختصر بیان نمود.
#غارت خیمه ها:
سال ۶۱ هـ ق عصر روز دهم محرم لشکر یزید بعد از اینکه امام حسین ـ علیهالسلام ـ را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمهها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند، آن نامردمان به سوی خیمههای حرم امام حسین ـ علیهالسلام ـ روی آوردند و اثاث و البسه و شتران را به یغما بردند و گاه بانویی از آن اهلبیت پاک با آن بیشرمان بر سر جامهای در کشمکش بود و عاقبت آن لئیمان جامه را از او میربودند.[۱]
#تاختن بر بدن ها:
دختران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و حریم او از خیمهها بیرون آمده و میگریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری مینمودند.
بعد از این اهلبیت را با سر و پای برهنه و لباس به یغما رفته به اسیری گرفتند و آن بزرگواران به سپاه دشمن میگفتند که ما را بر کشته حسین ـ علیهالسلام ـ بگذرانید. چون اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ نگاهشان به کشتهها افتاد فریاد کشیدند و بر صورت خود زدند.[۲] بعد از این قضایا عمر سعد ملعون در میان یارانش جار کشید: چه کسی است که اسب بر پشت و سینة حسین ـ علیهالسلام ـ بتازد! ده کس داوطلب شدند و تن حسین ـ علیهالسلام ـ را با سمّ اسبان لگدکوب کردند.[۳]
پی نوشت:
[۱] . ابی مخنف، اولین مقتل سالار شهیدان، ترجمه و متن کامل وقعة الطف، سیدعلی محمد موسوی جزایری، انتشارات بنیالزهرا، چاپ اول ۱۳۸۰.
[۲] . سید بن طاووس، اللهوف علی قتلی الطُّفوف، تحقیق و تقدیم شیخ فارس تبریزیان، چاپ: اسوه نوبت دوم، ۱۳۵۷، ص۱۸۰.
[۳] . شیخ عباس، قمی، ترجمه نفس المهوم (در کربلا چه گذشت)، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ پنجم، ـ صلی الله علیه و آله ـ ۴۸۵، اولین مقتل سالار شهیدان، پیشین، ص۳۴۹.
@n20011🔰
#دفن نکردن بدنهای مطهر:
همان عصر عاشورا بود که عمر سعد سر مبارک امام حسین را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به کوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع کرده و هفتاد دو سر بود و به همراهی شمر بن ذیالجوشن و قیس بن اشعث به کوفه فرستاد.[۴] سپس کشتههای خودشان را پیدا کرده دفن نمودند ولی جنازه بی سر و زیر پای اسبان لگدکوب شده امام حسین ـ علیهالسلام ـ و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان کربلا بود تا اینکه توسط قبیله بنیاسد و به راهنمائی امام سجاد ـ علیهالسلام ـ دفن شدند.[۵]
#حرکت اهل بیت از کربلا:
شب یازدهم محرم را گویا اسرای اهلبیت در یک خیمه نیمسوخته سپری نمودند در این رابطه در مقاتل چیزی از احوال اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ نقل نشده ولی میتوان تصور کرد که چه شب سختی را بعد از یک روز پر سوز و از دست دادن عزیزان و غارت اموال و اسارت و سوختن خیمهها و اهانتها و... داشتهاند.
از کنار بدنهای #پاره پاره:
عمر سعد ملعون در روز ۱۱ محرم دستور کوچ از کربلا به سوی کوفه را میدهد و زنان و حرم امام حسین ـ علیهالسلام ـ را بر شتران بیجهاز سوار کرده و این ودایع نبوت را چون اسیران کفّار در سختترین مصائب و هُموم کوچ میدهند.[۶] در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند. قیس بن قرّه گوید: هرگز فراموش نمیکنم لحظهای را که زینب دختر فاطمه ـ سلامالله علیها ـ را بر کشته بر خاک افتاده برادرش حسین عبور دادند که از سوز دل مینالید... و امام سجاد ـ علیهالسلام ـ می فرماید: ... من به شهدا نگریستم که روی خاک افتاده و کسی آنها را دفن نکرده، سینهام تنگ شد و به اندازهای بر من سخت گذشت که نزدیک بود جانم بر آید و عمهام زینب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد که بیتابی نکنم.[۷] (گویا اسرای کربلا را دوبار به قتلگاه میآورند، یک دفعه همان عصر روز عاشورا بعد از غارت خیام و به درخواست خود اسرا و یک بار هم در روز یازدهم محرم هنگام کوچ از کربلا و به دستور عمر سعد و این کار عمر سعد شاید به خاطر این بود که میخواست اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ با دیدن جنازههای عریان و زیر آفتاب مانده شکنجه روحی به اسرا داده باشد.)
پینوشتها؛
[۴] . شیخ عباس، پیشین، همان، ص۴۸۶، و شیخ عباس پیشین، همان، ص ۳۵۱.
[۵] . شیخ عباس، پیشین، همان، ص۴۹۲، اولین مقتل، پیشین، ص۳۵۳.
[۶] . شیخ عباس قمی، ترجمه نفس المهوم، ترجمه محمدباقر کسرهای، انتشارات جمکران، چاپ پنجم، ص ۴۹۰، ابی محنف، اولین مقتل سالار شهیدان، پیشین، ص ۳۵۱.
[۷] . شیخ عباس، پیشین، ص ۴۹۲ و حسین نفس مطمئنه، محمدعلی عالمی، انتشارات هاد، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص ۳۰۶.
@n20011🔰
#تماشای اسرا در کوفه:
بعد از اینکه روز یازدهم محرم اسرا را از کربلا حرکت دادند به سوی کوفه به خاطر نزدیکی این دو به هم روز ۱۲ محرم اسرا را وارد شهر کوفه نمودند گویا شب دوازدهم را اسرا در پشت دروازههای کوفه و بیرون شهر سپری کرده باشند در اثر تبلیغات عبیدالله بن زیاد علیه امام حسین ـ علیهالسلام ـ و خارجی معرفی کردن آن حضرت مردم کوفه از این پیروزی خوشحال میشوند و جهت دیدن اسرا به کوچهها و محلهها روانه میشوند و با دیدن اسرا شادی میکنند.
#چوب زدن به سر مبارک:
با خطابههایی که امام سجاد ـ علیهالسلام ـ و خانم زینب ـ سلامالله علیها ـ و سایرین از اسرا ایراد میکند و خودشان را به کوفیان و مردم میشناسانند و به حق بودن قیام امام حسین ـ علیهالسلام ـ اذعان میکنند شادی کوفیان را به عزا تبدیل میکنند. در طول مدتی که در کوفه و در میان مردم به عنوان اسیر جنگی حرکت میکردند سرها بالای نیزه بود و اسرا در کجاوههای جا داده شده بودند و آنان که خیال میکردند اسرا از خارجیان هستند و بر خلیفه یزید عاصی شدهاند، جسارت و اهانت میکردند، عدهای هم از نسب اسرا سؤال میکردند با این وضع وارد دارالاماره میشوند و در مجلس عبیدالله بن زیاد که حاکم کوفه و باعث اصلی شهادت امام حسین، این ملعون جلوی چشم اسرا و مردم با چوبدستی به سر مبارک میزد و خود را پیروز میدان قلمداد میکرد و کشته شدن امام حسین ـ علیهالسلام ـ را خواست خدا قلمداد مینمود.[۸] ولی با جوابهای که از جانب خانم زینب و امام سجاد ـ علیهالسلام ـ میشنید بیشتر رسوا میشد.
#گرداندن سرها و اسرا:
در خبرها آمده که ابن زیاد بعد از آنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچهها و محلههای کوفه گردانید، آنها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد[۹] و بعد از آن اسرا را به سرپرستی مخضّر بن تعلبه عائذی و شمر بن ذیالجوشن به شام روانه کرد. دستور داد که امام سجاد را با غل جامعه دستها را بر گردن بستند و سوار بر شتر بیجهاز به سوی شام حرکت دادند. مدتی که اسرا از کوفه و شام در حرکت بودند را منابع ذکر نکردند چه وقایعی اتفاق افتاده و تنها به برخی بیادبیهای حاملین سرهای مبارک از قبیل شراب اشاره دارند و در طول مسیر از شهرهای مختلف گذر میکردند.
#جشن شادی دمشقیان:
نقل شده که اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ را سه روز پشت دروازههای دمشق نگه داشتند تا شهر را آذینبندی کنند و آماده برای جشن و شادی نمایند. در بیشتر منابع نقل شده که روز اول صفر سر امام حسین ـ علیهالسلام ـ را همراه کاروان اسرا وارد دشمق کردند.[۱۰] واقعه دلخراشی که برای اسرا اتفاق افتاد این بود که علیرغم خواست آن بزرگواران مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و بطور جداگانه از سرهای مبارک ولی شهر ملعون دستور داد سرها جلوی کاروان اسرا و از دروازه ساعات که جمعیت انبوهی تجمع کرده بودند وارد کنند، و مردم غافل شام که از حقیقت ماجرا بیخبر بودند با مشاهده کاروان شادی و هلهله میکردند و بر سرها اهانت مینمودند. سفر شام برای اهلبیت امام حسین ـ علیهالسلام ـ بسیار تلخ و مصیبتهای دوران اسارت در این دیار، برایشان از سختترین مصیبتها بوده است. وقتی از امام سجاد ـ علیهالسلام ـ پرسیدند در سفر کربلا، سختترین مصیبتهای شما کجا بود، سه بار فرمودند:
«الشام، الشام، الشام».[۱۱]
پی نوشت ها :
۸] . ابن مخنف، اولین مقتل سالار شهیدان، ترجمه وقعة الطف، سید علی محمد موسوی جزایری، انتشارات بنیالزهرا، چاپ اول، ص ۳۶۱، و ترجمه نفسالمهموم، پیشین، ص ۵۱۹.
[۹] . محمدعلی عالمی، حسین نفس مطمئنه، انتشارات هاد، چاپ اول، ص ۳۲۹، خرداد ۱۳۷۲.
[۱۰] . جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، ص ۲۴۰، اسفند ۱۳۷۴.
[۱۱] . ابو مخنف، مقتلالحسین، ترجمه سیدعلی محمد موسوی جزایری، انتشارات بنیالزهرا، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص ۳۸۵.
@n20011🔰
#چوب خیزران:
در شام نیز اسرای آل محمّد ـ صلی الله علیه و آله ـ را در حالی که به ریسمان بسته شده بودند، به مجلس یزید وارد کردند، وقتی بدان حال در پیش روی یزید ایستادند، سر امام را در برابر یزید میگذارند و این صحنه از سوزناکترین صحنههایی است که برای امام سجاد و خانم زینب اتفاق میافتد. چرا که یزید ملعون بر سر امام توهین کرده و شماتت میکند و با قرائت اشعاری خود را پیروز میدان میداند و به مردم اجازه حضور میدهد و در آن مجلس به لبهای مقدس امام جلوی چشم اسرا خیزران میزند.[۱۲] گویا در این مجلس است که یک مرد شامی به خود اجازه میدهد و این جسارت بزرگ را میکند. دختر امام حسین به نام فاطمه را از یزید به کنیزی میخواهد و با پاسخ تند دختر امام و خانم زینب روبرو میشود و بعد از گفتگوئی میان حضرت زینب و یزید خانم زینب خطبهای در مجلس یزید ایراد میکنند و شجاعانه به اعمال پلید یزید اشاره میکند و یزید را در مجلس خود رسوا و خوار میکند.
اسرا در مدتی که در شام بودند بنابر روایتی در یک خرابه صورت زندانی نگهداری میشدند[۱۳] و در این مدت یزید ملعون چندین مرتبه خواست که امام سجاد ـ علیهالسلام ـ را شهید کند که خانم زینب مانع میشدند.
#توهین خطیب یزید:
در مقاتل آمده که یزید خطیبی خواست که در اجتماع مردم صحبت کند و از یزید و معاویه ستاش کند و به امام علی و فرزندان آن حضرت جسارت کند و در رابطه با پیروزی ظاهری یزید به اصطلاح سخنرانی کند و خطیب ایراد سخن کرد و اوامر یزید را اجرا نمود و به ذم امام حسین ـ علیهالسلام ـ پرداخت
#افشاگری امام سجاد:
امام سجاد ـ علیهالسلام ـ فرمود: ای یزید! به من اجازه بده بالای این چوبها روم (منظور میزی بود که خطیب شامی روی آن صحبت میکرد) تا چند کلمهای صحبت کنم که موجب خشنودی خداوند و اجر و ثواب حضار باشد. یزید نپذیرفت. ولی مردم اصرار کردند تا امام به منبر رفت امام خطبهای خواند بعد از حمد و ثنای خدا خود را معرفی کردند، که اصل و نسبشان کیست به ماجرای کربلا و اسیری خود اشاره فرمودند. در مجلس غوغائی بر پا شد و همه علیه یزید همهمه میکردند یزید از مؤذن خواست که اذان بگوید. ولی امام از این اذان هم علیه یزید استفاده کرده و یزید را رسوا نمود.[۱۴]
پی نوشت ها:
[۱۲] . ابومخنف، پیشین، ص ۳۸۷.
[۱۳] . شیخ عباس قمی، نفسالمهوم، ترجمه آیتالله شیخ محمد باقر کسرهای، ص ۵۶۸، انتشارات صاحبالزمان جمکران، چاپ پنجم، ۱۳۷۴، ص ۵۶۸.
[۱۴] . ابومخنف، اولین مقتل سالار شهیدان، ترجمه سیدعلی محمد موسوی جزایری. انتشارات بنیالزهرا، چاپ اول ۱۳۸۰، ص ۴۰۵.
@n20011🔰