eitaa logo
آموزه های دینی شامل احکام-اخلاق_اذکارومعارف دین N_Ashrafi
453 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
64 فایل
بیان تفسیر آیه به آیه قرآن -احکام -سخنرانی های کوتاه -بیان احادیث وادعیه ومطالب ارزشمنددیگر @a_s_h_2 کپی مطالب مجاز @n20011
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع سوره آل عمران - آیه ۸۴ قُلْ یَأَهْلَ الْکِتَبِ تَعَالَوْا إِلى‏ کَلِمَةٍ سَوَآءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِّنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ترجمه بگو: اى اهل‏ کتاب! به سوى سخنى بیایید که میان ما و شما مشترک است. جز آنکه خداوند را نپرستیم و چیزى را شریک او قرار ندهیم و بعضى از ما بعضى دیگر را بجاى خدا ارباب نگیرد. پس اگر (از این پیشنهاد) سرباز زدند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمان و تسلیم خدائیم. این آیه، به غیر از یکى دو کلمه، کاملاً شبیه آیه ۱۳۶ سوره بقره است. شکل کار اصل نیست، بلکه اصل، آن هدف غایى و نهایى است. در هر زمانى ممکن است شکل کار و دعوت انبیا فرق کند، مثلاً حضرت موسى (ع) به سراغ فرعون برود و یا حضرت سلیمان، فرمانروایى مانند بلقیس را دعوت کند، ولى هدف نهایى یکى است. درست مانند حرکت ‏هاى گوناگون امامان معصوم‏ علیهم السلام. اگر از انبیاى گذشته براى معرّفى و یارى پیامبر آینده پیمان گرفته شده، پیامبر آینده نیز مأمور است به نمایندگى از تمام پیروانش، ایمان خود را نسبت به پیامبران گذشته اعلام نماید. پیام ها ۱- ایمان خود را اظهار کنید. «قل» ۲- ایمان به انبیا، در کنار ایمان به خداوند است. «آمنا باللّه و ما انزل... والنبیّون» ۳- خدمات پیشینیان را نادیده نگیریم. «وما انزل على ابراهیم... و ما اوتى موسى» ۴- آمدن انبیا، جلوه ‏اى از ربوبیّت الهى است. «والنّبیّون من ربّهم» ۵ - دین و هدایت الهى، همواره همراه بشر بوده است. انبیا همچون معلّمان یک مدرسه‏ اند که به طور زنجیره ‏اى مأمور ارشاد مردم هستند. «ابراهیم واسماعیل‏و...» ۶- تمام انبیا، داراى هدف واحد هستند. «لانفرّق بین احد منهم» ۷- برترى بعضى از انبیا بر برخى دیگر؛ «فضّلنا بعض النبییّن على بعض»هرگز مانع ایمان ما به همه‏ آنها نیست. «لانفرّق بین احد منهم» ۸ - پیامبر اسلام، با اظهار ایمان خود به سایر انبیا، پیروان آنها را به وحدت دعوت مى ‏کند. «لانفرّق بین احد منهم» ۹- پیامبر اسلام، تسلیم مطلق حقّ است. «نحن له مسلمون» ۱۰- کسى که میان انبیا فرق بگذارد، در حقیقت تسلیم خدا نیست. «لا نفرّق... نحن له مسلمون» ۱۱- مؤمنان، هماهنگ با تمام موجودات، تسلیم خدا هستند. «له اسلم من فى السموات و الارض... و نحن له مسلمون» منبع: پایگاه درس هایی از قرآن @n20011💧💦☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ چرا# ارث زن، نصف مرد است؟ 🔸يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ .نساء ۱۱ 🔰پاسخ : 🔸حقوق کارگر روز مزد بیشتر از کارمند رسمی است. این به خاطر آن نیست که شخصیت کارگر از کارمند بیشتر است، بلکه به خاطر آن است که برای کارمند، بیمه، بازنشستگی، مرخصی، حق مأموریت، حق مدیریت، حق عائله، سختی کار، بدی آب و هوا و... در نظر گرفته شده است که اگر همه آنها محاسبه شود، حقوق کارمند از کارگر بیشتر می ‏شود. اسلام، ارث زن را نصف مرد قرار داده ولی در عوض هزینه زندگی را از دوش او برداشته و هزینه ‏های خوراک، پوشاک، مسکن و درمان او را توسط مرد تأمین کرده است. زن، سهم ارث خود را برای خود حفظ می ‏کند و تمام مخارج زندگی خود را از شوهر می ‏گیرد. به علاوه مهریه‏ ای را هم از او دریافت می‏ کند که اگر مهریه و هزینه زندگی را در کنار سهم ارث بگذاریم، سهم زن بیشتر می‏ شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت سکینه (ع)🖤 حضرت سکینه (ع) دختر امام حسین (ع) ۵۶ سال پس از واقعه کربلا، در شب پنجم ربیع‌الاول سال ۱۱۷ ه‍ در مدینه وفات کرد.[۱] مادر ایشان حضرت رباب (ع) است که باهم در واقعه کربلا حضور داشتند و همواره با اسرا به کوفه و شام رفتند. در صبح روز رحلتش محمد بن عبدالله نفس زکیه چهارصد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره‌ها سوزانید. خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمى هوا به بدن مطهر جسارت شود، گفت: «صبر کنید من براى نماز خواندن بر جنازه می‌آیم». ولى نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا شب دفن نشد. پس از آن حضرت سجاد (ع) - و به قولى یحیى بن حسن (ع) و به قولى محمد بن عبد لله نفس زکیه - بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند.[۲] ۱-قلائد النحور: ج ربیع الاول، ص 26. فیض العلام: ص 206. مستدرک سفینه البحار: ج 4 ص 67. مستدرکات علم رجال الحدیث: ج 8 ص 580. ریاحین الشریعه: ج 3 ص 280. [2] فیض العلام: ص 205 - 206. ریاحین الشریعه: ج 3 ص 280 - 282 @n20011🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۸ مزیت مهم برای سلامتی - سرفه و بلغم را درمان می‌کند. - نقش مهمی در تقویت و تحریک حافظه دارد. - زیرا به سفت شدن پوست و خلاص شدن از شر چین و چروک و پیری زودرس کمک می‌کند. - به کاهش عفونت‌های برونش کمک و بنابراین آسم را درمان می‌کند. - به از بین بردن کامل علائم سرماخوردگی کمک می‌کند. - کاهش علائم پیری، به دلیل توانایی آن در تولید استروژن - به کاهش وزن و سفت شدن پوست افتاده کمک می‌کند. - درد مفاصل را کاهش داده و از بین می‌برد. - مصرف دو فنجان کندر خیسانده شده در صبح و عصر، به کاهش فشار خون کمک می‌کند. - یک ضد عفونی کننده برای دستگاه گوارش در برابر میکروب‌ها و باکتری‌ها محسوب می‌شود. - شستشو با کندر خیس شده بوی بد دهان را از بین می‌برد، دندان درد را تسکین می‌دهد و عفونت‌های لثه را درمان می‌کند. - ماساژ پوست سر با کندرخیس شده باعث جلوگیری از ریزش مو و تقویت فولیکول‌ها می‌شود. به دلیل توانایی در تسکین گرفتگی‌های عضلانی، قولنج را برطرف می‌کند. - پوست خود را با کندر خیسانده شده ماساژ دهید تا جوش‌های سرسیاه برطرف شود. - توانایی درمان اسهال را دارد. - به طور موثری درد قاعدگی را تسکین می‌دهد. - نفخ معده را از بین می‌برد و به خلاص شدن از سوء هاضمه کمک می‌کند. نحوه استفاده از کندر برای کاهش وزن یک قاشق چای خوری کندر را در یک فنجان آب جوش بریزید، سپس آن را هم بزنید، روی آن را بگذارید و صبر کنید تا سفید شود و قبل از هر وعده غذایی آن را بنوشید تا چربی اضافی شکم از بین برود و به تدریج وزن خود را کاهش دهید. @n20011❄️
سـ🍁ــلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 امروز سه شنبه ☀️ ٢٠ مهر ١۴٠٠ ه. ش 🌙 ۵ ربیع الاول ١۴۴٣ ه.ق 🌲 ١٢ اکتبر ٢٠٢١ ميلادى
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع سوره آل عمران - آیه ۸۵ وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْأَخِرَةِ مِنَ الْخاَسِرِینَ‏ ترجمه و هر کس غیر از اسلام به سراغ دینى دیگر برود، پس هرگز از او قبول نمى ‏شود و او در قیامت از زیانکاران خواهد بود. از جمله‏ «یَبتَغ»، استفاده مى‏ شود که مراد آیه، کسانى هستند که اسلام به گوش آنها رسیده، ولى آن را رها کرده و به سراغ دیگر مکاتب رفته ‏اند. این افراد در قیامت زیانکارند و دین آنها مورد پذیرش نیست. با توجّه به آیه ۸۱، پذیرش دین اسلام، میثاق خداوند از همه‏ پیامبران پیشین است و لذا با آمدن پیامبر اسلام، غیر آن مورد قبول نیست. «فلن یقبل منه» در آیات گذشته، سیمایى از اصول مکتب اسلام ترسیم شد که خطوط کلّى آن عبارتند از: ۱- از تمام انبیاى پیشین پیمان گرفته شده تا به پیامبر بعدى ایمان آورند. ۲- تمام هستى تسلیم خداست و نمی ‏توان غیر دین الهى را پذیرفت. ۳- پیروان اسلام، به تمام انبیا و کتب آسمانى ایمان دارند. و در این آیه با صراحت اعلام مى‏ کند: هرکس غیر این دین را بپذیرد، قابل قبول نیست. آرى، بعد از دعوت، استدلال، مباهله و اعلام همسویى با عقاید و کتب آسمانى دیگر، جاى صراحت و بى‏ پرده سخن گفتن است. پیام ها ۱- اسلام، ناسخ همه ادیان پیشین است. «ومَن یبتَغِ غیر الاسلام دیناً فلن یُقبَل منه» ۲- رها کردن مکتبى جامع، مایه خسارتى ابدى است. «مَن یبتغ... من الخاسرین» ۳- آخرت، جلوگاه خسارت‏ هاى واقعى است. «فى الاخرة من الخاسرین» ۴- انتخاب اسلام، رمز و نشانه دوراندیشى انسان است. «فى الاخرة من الخاسرین» منبع: پایگاه درس هایی از قرآن @n20011💧☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سکینه سکینه دختر امام حسین(ع) و رباب است. او با پسر عموی خود عبدالله بن حسن(ع) ازدواج کرد و به همراه همسرش در کربلا حضور داشت. عبدالله بن حسن در واقعه کربلا به شهادت رسید. پس از واقعه عاشورا، سکینه به همراه اهل بیت و بانوان دیگر حرم ابا عبدالله الحسین(ع) به اسارت دشمن در آمد و همراه با کاروان اسرا به کوفه و شام رفت. و ولادت سکینه بنت الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) از دختران امام حسین(ع) و از مادری به نام رباب دختر امرءالقیس متولد شد. اگرچه در منابع متقدم تاریخی، او کوچکتر از دختر دیگر امام حسین(ع)؛ یعنی فاطمه معرفی شده؛ اما از تاریخ دقیق تولد او در تاریخ چیزی به ثبت نرسیده است. از سخنان امام حسین(ع) به هنگام خواستگاری حسن مثنی و مخیر کردن او بین انتخاب سکینه و فاطمه چنین بدست می آید که او به هنگام حرکت به سوی کربلا دختری بالغ و در سن و سال ازدواج بوده است. و لقب نام او آمنه و به نقلی امینه و به نقل دیگر امیمه بود که مادرش به خاطر سکون و آرامش و وقاری که داشت او را سکینه لقب داده بود. نقل شده که سکینه با پسر عموی خود عبدالله بن حسن(ع) ازدواج کرد؛ در حالی که شیخ مفید و بعضی دیگر از مورخان عبدالله بن حسن را در زمان حضورش در کربلا در سنی که به حد بلوغ نرسیده توصیف کرده اند. بعضی از منابع نیز همسر سکینه دختر امام حسین(ع) را ابوبکر(عبدالله) بن حسن بن علی(ع) عنوان کرده اند. گویا ابوبکر کنیه عبدالله بوده است. القاضی النعمان المغربی نقل کرده سکینه با عبدالله بن حسن ازدواج کرد؛ اما این ازدواج چندان به طول نینجامید و قبل از آنکه به زفاف بینجامد، عبدالله در واقعه کربلا به شهادت رسید. و محبت امام حسین(ع) به وی سکینه مورد علاقه و محبت بسیار پدر بزرگوارش امام حسین(ع) بود به گونه ای که در برخی از منابع نقل شده، امام(ع) در توصیف علاقه بسیار خود به او و مادرش رباب چنین سروده بود: لعمرک انّنی لا حبّ داراً / تکون بها سکینه و الرّباب أحبّهما و أبذل جلّ مالی / و لیس لعاتب عندی عتاب به جانت سوگند! خانه ای را که سکینه و رباب در آن باشند دوست دارم. آن دو را دوست دارم و همه ثروتم را در این راه می بخشم و سرزنش ملامت گران در حقم به جا و شایسته نیست. در کربلا سکینه از جمله زنان حاضر در کربلا به شمار می رفت. مورخان و سیره نگاران از او در آثار خود بارها و بارها یاد کرده‌اند. از جمله روایت شده که در روز عاشورا، امام حسین(ع) پس از مدتی مبارزه، جهت آخرین وداع، به سوی حرم آمدند و به زنان حرم فرمودند: «صبر پیشه سازید و لباسهای بلندتان(چادر) را بپوشید و آماده بلا و مصیبت باشید و بدانید که خداوند نگهدار شماست و به زودی شما را از چنگال این گروه نجات خواهد داد و عاقبت کار شما سعادت و پایان کار دشمنان را به عذاب می کشاند. خداوند شما را در برابر این سختی ها کرامت عطا خواهد کرد پس شکوه نکنید و چیزی نگویید که ارزش عمل شما کم شود.» سپس امام(ع) با یکایک زنان حرم خداحافظی کردند و سپس به نزد دختر خود سکینه که در گوشه خیمه نشسته بود و گریه می کرد رفتند و او را نیز به صبوری دعوت کردند. در این دیدار آخر امام(ع)، سکینه را در آغوش کشید و با دست مبارک خویش، اشک از چشمان او پاک کرد و فرمود: سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی / منک البکاء اذا الحمام دهانی لا تحرقی قلبی بدمعک حسرة / مادام منی الروح فی جثمانی فاذا قتلت فانت اولی بالذی / تبکینه یا خیرة النسوان سکینه جان؛ بدان پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود. [پس دخترم] تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان. ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.» و در روایتی دیگر آمده در روز عاشورا و به هنگام وداع آخر امام حسین(ع) به کنار خیمه‌ها آمد و با صدای بلند زنان حرم را صدا زدند و فرمودند: یا زینب(س) و یا ام کلثوم و یا فاطمه و یا سکینة علیکنّ منّی السلام. @n20011🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اسارت پس از واقعه عاشورا، سکینه و بانوان دیگر حرم ابا عبدالله الحسین(ع) به اسارت دشمن در آمده و همراه با کاروان اسرا به کوفه و شام رفتند. او همراه و همگام با اسرای اهل بیت(ع) به افشای جنایات بنی امیه و بیان مظلومیت اهل بیت پیامبر(ص) پرداخت و این تلاش را از همان آغازین روزهای ایام اسارت آغاز کرد. نقل شده که در روز یازدهم محرم و به هنگام وداع اهل بیت(ع) با شهدا سکینه(س) پس از سخنان جانسوز عمه اش زینب(س) پیش رفت و جنازه پدر را در آغوش گرفت و به عزاداری پرداخت. سخنان او با پدر و گریه هایش بر شهید کربلا همچنان ادامه داشت تا اینکه گروهی از یاران عمر بن سعد پیش آمدند و او را به زور از پیکر پاک پدرش جدا کردند و کشان کشان نزد دیگر اسرا بردند. ایام اسارت بخصوص در شام روزهای سختی را برای سکینه و دیگر زنان اهل بیت(ع) رقم زد. سخت ترین و دردناکترین این ایام روز ورود کاروان اسرا به شام بود. در توصیف چگونگی ورود اسرای اهل بیت(ع) به شام از یکی از اصحاب پیامبر اکرم(ص) به نام سهل بن سعد ساعدی روایت شده که می گفت: روز ورود اسرا به شام مردی را دیدم که سری بر نیزه داشت که سیمایش بسیار شبیه سیمای رسول خدا(ص) بود و از پی آن دختری را دیدم که بر شتری برهنه و بی محمل سوار بود. خود را شتابان به او رساندم و گفتم: «دخترم شما کیستی؟» گفت: «سکینه دختر حسین(ع)» گفتم: «آیا از من کاری ساخته است؟ من سهل بن سعد هستم که جدت را دیده سخن او را شنیده ام» گفت: «ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما کنار ببرند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا(ص) نگاه کنند.» سهل ساعدی می گوید: «من خود را به حامل آن سر شریف رساندم و گفتم: «آیا برای تو ممکن است که برای حاجتی که من به تو دارم چهل دینار زر سرخ (چهار صد دینار) بگیری و حاجت مرا بپذیری؟» گفت: «حاجتت چیست؟» گفتم:«این پولها را بگیر و این سر را جلوتر و دور از این زنان ببر.» آن مرد پذیرفت و پولها را گرفت و آن سر را از زنان اهل حرم دور کرد.» در چگونگی ورود اسرا بر یزید بن معاویه نیز از امام محمد باقر (ع) روایت شده که اسرای اهل بیت(ع) را با صورتهای باز و بدون پوشش در روز بر یزید وارد کردند. اهل شام با دیدن آنها به یکدیگر می گفتند ما هیچ اسیری را زیباتر از این اسرا ندیدیم اینان کیستند؟ در این هنگام [عمه ام] سکینه با صدای بلند فرمود: نحن سبایا آل محمد(ص)؛ ما اسیران آل محمدیم. به مدینه پس از پایان اسارت سکینه نیز به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت. اما از چند و چون زندگانی او در مدینه تا وفات ایشان در منابع خبر موثق و مورد اطمینان چندانی در دست نیست. شاید بتوان گفتگوی سکینه با دختر عثمان را از معدود خبرهای مورد اعتماد در این دوره دانست. نقل شده که سکینه روزی با دختر عثمان در مجلسی حاضر بود، دختر عثمان برای فخرفروشی گفت: «أنا بنتُ الشهید، من دختر شهید هستم» سکینه جوابش را نداد تا زمانی که صدای اذان برخاست، همین که مؤذن گفت: «أشهدُ أنّ محمداً رسول الله(ص)» سکینه گفت: این پدر من است یا پدر تو؟ دختر عثمان شرمسار شد و گفت: دیگر به شما فخر نخواهم فروخت. گویا پس از بازگشت به مدینه سکینه نیز همگام با دیگر بانوان اهل بیت(ع) به افشای جنایت های بنی امیه می پرداخت و جنایتها و ددمنشی های آنان را در واقعه کربلا در اذهان مردم مدینه و غیر آن ماندگار می کرد. اشعار بسیاری که از او در رثای سید و سالار شهیدان به جای مانده است تأییدی بر صدق این سخن است. از این رو حکومت جور حضورشان را در مدینه برنتابید و به دستور یزید آنان به همراه عمه گرانقدرشان زینب(س) از مدینه اخراج و به مصر سفر کردند. بنا بر نقل برخی از منابع سکینه بنت الحسین(س) و خواهرش فاطمه و برخی دیگر از زنان بنی هاشم به همراه حضرت زینب(س) راهی مصر شدند. آنان چند روز مانده از رجب به آنجا رسیدند ومورد استقبال مسلمة بن مخلد –فرماندار مصر- و گروهی از بزرگان آن سرزمین قرار گرفتند. @n20011😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الف: و شعرگویی ابوالفرج الاصفهانی، تغزل و شعرگویی و تشکیل مجامع شعر و شاعری و عرضه نتایج طبع توسط مشاهیر اهل سخن و شعرای بزرگ آن عصر خدمت سکینه بنت الحسین(ع) و قانع شدن به داوری و نظرات آن بانو، را به وی نسبت داده اند. ابوالفرج این روایت را از زبیر بن بکار که دشمن آل علی(ع) بوده، بلکه با دیگر بنی هاشم هم عدوات داشته، نقل کرده است. کسی که این دروغها را برای مردان و زنان اهل بیت(ع) می ساخت تا جایی که می خواستند او را از بین ببرند از این رو در زمان متوکل از مکه گریخت و در بغداد ساکن شد. بعلاوه در سلسله سندهای این روایات، عمر بن ابی بکر المؤملی وجود دارد که روایات او در مستندات خود تا به آن حد ضعیف و بی اساسند که نه تنها در نظر برخی از علمای اهل سنت روایات اومخدوش و ضعیف تلقی گردیده است، بلکه او را آفتی از آفات معرفی کرده اند. ابوالفرج خود در کتابش به این امر اعتراف داشته است که «نظیر اجتماعی که به سکینه بنت الحسین(ع) منسوب گردیده به سرپرستی زنی اموی برپا شده است و من تا زمانی که زنده ام اسمش را برای احدی باز نخواهم گفت.» همچنین بسیاری از اشعاری را که به سکینه بنت الحسین(ع) نسبت داده شده متعلق به آن بانو نیست، بلکه این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیری است که ملاقاتها و اجتماعاتش با عمر بن ابی ربیعه شاعر و مغازلاتش با او معروف و مشهور است. تشابه اسمی سکینه بنت الحسین(ع) با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابی ربیعه و اختلاط گاه به عمد این دو اسامی موجب اختراع قصه های آن چنانی بوده است بسیاری دیگر از این اشعار و اجتماعات منسوب به سکینه دختر امام حسین(ع) هم، در حقیقت اشعار و اجتماعاتی است به سرپرستی عائشه بنت طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر که با عمر بن ابی ربیعه به تغزل و اشعار شاعرانه اشتغال و اشتهار داشت. ب: تعدد از دیگر مواردی که به سکینه بنت الحسین(ع) نسبت داده شده است ازدواج های مکرر ایشان است؛ و عجیب تر اینکه در میان این ازدواج ها نام افرادی هم به چشم می خورد که سابقه عناد و دشمنی با او و اهل بیتش را داشته و از دشمنان درجه اول آنان و شیعیانشان محسوب می شدند. در روایات اهل سنت آمده که سکینه دختر امام حسین(ع) پس از واقعه تلخ عاشورا و بازگشت به مدینه با مصعب بن زبیر ازدواج کرد و برای او فرزندی به نام "فاطمه" به دنیا آورد و پس از کشته شدن مصعب با عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکیم بن حزام بن خویلد ازدواج کرد و پسری بنام "عثمان" برای او به دنیا آورد. پس از عبدالله، سکینه با زید بن عمرو بن عثمان بن عفان و بعد با ابراهیم بن عبدالرحمان بن عوف ازدواج کرد؛ اما به واسطه نامه هشام بن عبدالملک والی مدینه از او جدا شد و بعد با اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان ازدواج کرد و سپس دوباره با ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف ازدواج کرد. با توجه به اینکه بر اساس روایات شیعی، سکینه بعد از ازدواجش با عبدالله بن حسن(ع) تا زمان وفات با کسی ازدواج نکرده بود، بی تردید موضوع تعدد ازواج که برای سکینه نقل کرده اند اسائه ادب دیگری است که دشمنان برای تقرب بین آل علی(ع) و دشمنانشان به اهل بیت(ع) بسته و در راستای تلاش برای رفع عداوت تقلیدی بین آنها و بین مخالفان اهل بیت(ع) صورت گرفته است. بر روایات ازدواجهای مکرر سکینه بنت الحسین(ع) اشکالات بسیاری وارد است که از مهمترین آن می توان به این دو مورد اشاره کرد: اولاً: از طریق تاریخ نویسان شیعه نام هیچ همسر یا فرزندی برای این بانو به ثبت نرسیده است، هرچه هست روایاتی است که از طریق ابوالفرج اصفهانی و امثال او که از نزدیکان بنی امیه بوده اند به ما رسیده است. آن بانویی که امام(ع) در توصیف او می فرمایند «و اما السکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله فلا تصلح لرجل؛ سکینه غالباً غرق در ذات الهی است از این رو شایسته امور زناشویی نیست» چگونه ممکن است آن طور باشد که ابوالفرج می گوید. ثانیاً: این ازدواج ها و بخصوص ازدواج سکینه با مصعب بن زبیر به جهت دشمنی شدید آل زبیر با اهل بیت(ع) و عدم توافق آنان با هم، امری محال است و برخی مقتضیات دینی و اجتماعی نیز این ازدواج را منع می کند چگونه ممکن است سکینه با مصعبی ازدواج کند که با آل علی(ع) دشمنی شدید داشته است و شیعیان او را از دم شمشیر می گذرانده است. @n20011🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا