eitaa logo
المعهد العربي
834 دنبال‌کننده
47 عکس
12 ویدیو
66 فایل
قناة تعتني بتعليم اللّغة العربيّة، ولا تنأى بنفسها عن الثقافة الدينيّة ... کانالی برای آموزش زبان عربی، که خود را از فرهنگ دینی دور نمی داند ... @na3em_amjad للتراسل- ارتباط با مدير
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 گلچینی از بهترین اصطلاحاتی که گذشت: ✅ فعلتُها ثانية!: باز هم دسته گل به آب دادم! (خراب کاری کردم) ✅ لأسباب تافِهة: به دلايل واهى ✅ ناكِرة للجميل: نمک نشناس ✅ اشتَقتُ إليكِ: دلم برایت تنگ شد ✅ نشَرتُها (الحفّاظات): پهن کردم ✅ يثيرُ المشاكلَ طَوالَ الوقت: همیشه دردسر درست می کند ✅ تفَضَّل بالانصِراف: بفرما برو ✅ أنا تَحتَ أمرك: در خدمتم ✅ ثمّ ماذا؟: خوب که چی؟ ✅ حقًّا؟: واقعاً؟ ✅ نعم بالضبط: بله دقیقاً ✅ لا تُساوي الكثير: خیلی ارزش ندارد http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482 👈
دوستان عزیز سلام 🌹 این فصل از برنامه «مرئيات» به پایان رسید. و به خواست خدا وارد برنامه «للترویج» خواهیم شد، که وظیفه معرفی نرم افزار و کتاب را به عهده خواهد داشت. البته ترجمه متن هایی از کتاب «صدی الحیاة» را نیز تقدیم خواهیم کرد، تا از بحث علمی فاصله نگیریم. موفق باشید.
mu3aserah dic@n_amjad.rar
35.07M
📚📢 #للترویج (1) ✅ #فرهنگ_لغت «اللّغة العربیّة المعاصرة» 💻 عربی-عربی، برای رایانه از ویژگی های این فرهنگ لغت: 💠 در برگیرنده لغات معاصر و کاربردی 💠 جستجوهای متنوع بر اساس ریشه کلمات، مشتقات و... 💠 اشاره به کلمات قرآنی @n_amjad 💎💎💎👈
دوستان عزیز چند نکته: 1- اگر این نرم افزار را تا کنون نداشته اید، حتما نصب کنید و لذت ببرید. 2- بعد از اینکه از حالت فشرده خارج شد، فایل برنامه را باز کنید و شیوه نصب را در setup بخوانید. 3- چنانچه بعد از نصب بعضی از کلمات موجود در صفحه برنامه ناخوانا بود، زبان عربی را به رایانه خود اضافه کنید 🌹🌹🌹
shamel dic@n_amjad.apk
34.23M
📚📢 #للترویج (2) ✅ #فرهنگ_لغت «الشامل» 📱 عربی-عربی، برای اندروید از ویژگی های این فرهنگ لغت: 💠 ظاهر زیبا 💠 شرح واژگان بر اساس فرهنگ «الوسیط» و «الغنی» 💠 اشاره به فعل های لازم و متعدی @n_amjad 💎💎💎👈
💧 (1)-الوحدة (2) 1-سخنگوی دولت تلاش های صلح را ستود. أشادَ الناطقُ (المُتحَدِّثُ) باسمِ الحكومةِ، بِجُهود السلامِ. 2-قطع گفتگوها بین وزرای خارجه دو کشور منجر به بروز بحران گردید. قطعُ المُفاوَضاتِ بينَ وزيرَي خارجيّةِ البلدَين أسفَرَ عن اندلاعِ الأزمَةِ. 3-خیابان های شهر شاهد حضور گسترده مردم در راهپیمایی سالگرد استقلال بود. شَهِدَت شوارعُ المدينةِ حضورًا جَماهيريًّا واسعًا في مَسيراتِ ذِكرى استقلالِ البلَدِ. 4-تلاش های میانجی گرانه منجر به نتایج خوب و رضایت بخشی شد. أسفَرَت جُهودُ الوَساطةِ عن نتائِجَ جَيِّدَةٍ (طَيِّبة) ومُرضِيَةٍ (مُريحة). 5-با وجود شدت بحران، سخنگوی وزارت امور خارجه همچنان نسبت به نتایج خوب مذاکرات اظهار امیدواری می کند. رَغمَ احتِدامِ الأزمةِ، لازالَ المُتحَدِّثُ (الناطق) باسمِ وزارةِ الخارجيَّةِ يُعرِبُ عن أمَلِهِ في أن تُسفِرَ المُفاوضاتُ عن نتائِجَ جَيِّدَةٍ (طَيِّبة). ✳️ المفردات والتعابير ✅ أشادَ...: ستود، خوب توصيف كرد ✅ الناطقُ (المُتحَدِّثُ) باسمِ...: سخنگوی... 🌸 جُهود السلامِ: تلاش های صلح ✅ أسفَرَ عن: به... منجر شد، به... انجامید، به... منتهی شد 🌸 اندلاعِ: بروز، ظهور، وقوع حضورًا جَماهيريًّا واسعًا: حضور گسترده مردم 🌸 مَسيرة: راهپیمایی ذِكرى: سالگرد، یادبود ✅ جُهودُ الوَساطةِ: تلاش های میانجی گرانه رَغمَ: با وجود اینکه ✅ احتِدامِ الأزمةِ: شدت بحران ✅ أعرَبَ عن أمَلِهِ: ابراز (اظهار) امیدواری کرد http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482
alma3any dic@n_amjad.apk
14.59M
📚📢 #للترویج (3) ✅ #فرهنگ_لغت «المعانی» 📱 فارسی-عربی و عربی-فارسی، برای اندروید 💠 برای تغییر زبان جهت اشاره گر را تغییر دهید @n_amjad 💎💎💎👈
💧 (1)-الوحدة(2) 1-باغبان میوه ها را پیش از هنگام چید. اِقتَطَفَ البُستاني (الجَنائِني) الفَواكِهَ قَبلَ أوانِها. 2-چرا دوست داری تنها سفر کنی؟ لِمَ تُحِبُّ (تُؤثِرُ) أن تُسافِرَ وَحدَك (مُنفَرِدًا)؟ 3-آیا فرزندت همچنان نسبت به تکالیفش بی توجه است؟ هَل لا زالَ (لا يَزالُ) وَلَدُكَ مُهمِلًا لِواجِباتِه؟ 4-این کودکان را بنگر که چگونه تصاویر را با گچ بر روی تخته می کشند. اُنظُر إلى (شاهِد) هؤلاء الأطفالِ كَيفَ يَرسُمونَ الصُّوَرَ (الأشكال) على السَّبّورَة بِالطَّباشير. 5-پدرم مرا به اتریش روانه ساخت، تا وارد دانشکده ی مهندسی شوم. أرسَلَني (بَعَثَني) أبي إلى النِّمسا، لِكَي أدخُلَ (لِألتَحِقَ بـ) كُلِّيَّة الهَندَسة. 6-شرکت کنندگان با نخستین اشاره داور شروع به دویدن کردند. بَدَأ المُشاركونَ بِالجَري (العَدو، الرَّكض) بِأولى إشارةِ الحَكَم. ما إن أشارَ الحَكَمُ حتّى بَدَأ المُشاركونَ بِالجَري. 7-نشانه های شادمانی بر رخسارت هویداست. تَبدو مَلامِحُ (علامات، سيماء) الفَرَحِ على مُحَيّاك (وَجَناتِك). ✳️ المفردات والتعابير ✅ پیش از هنگام: قَبلَ الأوان تنها: وَحدَ، مُنفَرِدًا ✅ همچنان: لا زالَ، لا يَزالُ ✅ بی توجه به: مُهمِلًا لـِ، غير مُهتَمّ بـ تصاویر را می کشند: يَرسُمونَ الصُّوَرَ ✅ مرا به... روانه ساخت: أرسَلَني إلى...، بَعَثَني إلى... ✅ اتریش: النّمسا ✅ وارد دانشکده شد: التَحَقَ بالكُلِّيَّة، دخلَ الكُلِّيَّة 🌸با نخستین اشاره: بأولى إشارة، ما إن أشارَ... حتّى... 🌸 نشانه ها: مَلامِحُ، علامات، سيماء ✅ رخسار: مُحَيّا، وَجَنات هویداست: تَبدو http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482
sada_alhaiat dic@n_amjad.pdf
10.49M
📚📢 #للترویج (4) ✅ فرهنگ واژگان کتاب «صدی الحیاة»، pdf از ویژگی های آن: 💠 شامل 7000 واژه از کتاب #صدی_الحیاة می باشد 💠 مترادف و متضاد برخی کلمات را ذکر می کند 💠 ترجمه فارسی واژگان را در اختیار قرار می دهد @n_amjad 💎💎💎👈
🗻 (1) أحمد أمين (1303-1374 ه/ 1886- 1954م) أديب ومُفَكِّر مصري مُعاصِر، ابتَدَأ دراسته في مدرَسة «والدة عبّاس الأوّل الابتدائيّة»، ثمّ الأزهر، ثمّ «مدرسة القضاء الشرعي». 😎 مناصبه عُيِّنَ 📝مدَرِّسًا بمدرسة القضاء الشرعي بين عامَي 1329 و1331 ه/ 1911 و1913م، ثمّ عُيِّنَ قاضيًا في مَحكَمة «أسيوط» الشرعيّة وغيرها من المَحاكِم حتّى سنة 1345 ه/ 1926م، ومُدَرِّسًا في كُلِّيَّة الآداب بجامعة فُؤاد الأوّل (جامعة القاهرة حاليًّا). ثمّ 🚶🎓تقَلَّبَ في وظائف التعليم الجامعي حتّى شَغَلَ مَنصِبَ عَميدِ كُلِّيَّة الآداب بالجامعة نفسِها سنةَ 1358 ه/ 1939م. وظلَّ يَعمَلُ أستاذًا بكُلِّيَّة الآداب حتّى أُحيل إلى المَعاش سنةَ 1366 ه/ 1946م. وفي سنة 1367 ه/ 1947م، عُيِّنَ مديرًا للإدارة الثقافيّة بالجامعة العربيّة. وفي سنة 1359 ه/ 1940م، عُيِّنَ عضوًا في المَجمَع اللُّغَوي، وفي سنة 1368 ه/ 1948م، نالَ الدكتوراه الفَخرِيَّة وجائزة فُؤاد الأوّل. أسَّسَ في سنة 1332 ه/ 1914م لَجنَة ✍التأليف والترجمة والنشر، وكان رئيسًا لها إلى يوم وفاته . 📚 تراثُه الثقافي كانَت المعرفة والثَّقافَة والتحصيل العلمي هي الشُّغل الشاغِل لأحمد أمين، حتّى إنّه حَزِنَ حُزنًا شديدًا على ما ضاع من وقته أثناء تَوَلّيه المناصب المختلفة، ورأى أنّ هذه المناصب أهدَرَت وقتَه. امتازت كتاباتُه بدقّة التعبير وعمق التحليل والعَرض الشائِق مع مَيله إلى سُهولة في اللّفظ، فألَّفَ حوالَي 16 كتابًا. أشهَرُ أعماله موسوعَتُه الحَضاريّة الفكريّة الأدبيّة، وهي ثلاثة أقسام في عِدِّة أجزاء: فجر الإسلام، ضُحى الإسلام، ظُهر الإسلام. وجمع مقالاته في كتابه: فيض الخاطر. http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482
(1) ✳️ المفردات والمصطلحات: ابتَدَأ: شروع کرد ✅ مُفَكِّر: متفكر، اندیشمند مدرسة القضاء الشرعي: مركز آموزش عالى قضاى اسلامی ✅ عُيِّنَ مُدَرِّسًا: به عنوان استاد منصوب شد مَحکَمة «أسيوط» الشرعيّة: دادگاه اسلامی اسیوط (نام استانى و مركز آن) كُلِّيَّة الآداب: دانشکده ادبیات و علوم انسانی ✅ تَقَلَّبَ في وظائف التعليم الجامعي: مناصب متعدد دانشگاهی را تجربه کرد وظيفة: منصب، شغل ✅ عَميد الكُلِّيَّة: رئيس دانشکده 🌸 بالجامعة نفسِها: در همان دانشگاه 🌸 ظلَّ يَعمَلُ: به كار خود ادامه داد ✅ أُحيل إلى المَعاش: باز نشسته شد الجامعة العربيّة: اتحادیه عرب 🌸 الثَّقافَة: فرهنگ ✅ المَجمَع اللُّغَوي: فرهنگستان زبان 🌸 الدکتوراه الفَخرِيَّة: دكتراى افتخارى ✅ لَجنَة: کمیته، انجمن ✅ الشُّغل الشاغِل: مهمترین دغدغه، دلمشغولی أهدَرَت وقتَه: وقتش را هدر دادند (تلف کردند) ✅ العَرض الشائِق: ارائه جذّاب (زیبا، مطلوب) http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482
زندگی نامه احمد امین از زبان خودش👇
دوستان عزیز و همراهان کانال سلام علیکم 🌹 سال همراه با سلامتی، خوشی و خوبی را برای همه از خداوند خواستارم. خواندن داستان یکی از بهترین روش ها برای تقویت زبان است. و نوع واژگانی که در داستان ها و رمان ها وجود دارد در جای دیگر به سختی یافت می شود. در برنامه روایة (رمان) به خواست خدا رمان کوخ العم توم (کلبه عمو تام) را در قسمت های به هم پیوسته و به همراه ترجمه واژگان دشوار تقدیم می کنم. امیدوارم شما هم از خواندن و دنبال کردن این داستان بسیار زیبا که در مورد زندگی سیاه پوستان آمریکایی است لذت ببرید. همچنین قسمت های بیشتری (نسبت به برنامه های دیگر) در هر برنامه تقدیم خواهد شد تا ارتباط داستان تا حدود زیادی حفظ شود 💐
📖 (1) 🏚 (1-1) الفصل الأوّل: إنسانيّة رجل (1-1) في إحدى 🌄أمسِيات يوم من أيّام شهر شُباط (فِبرايِر) البارِدَة، كان في غُرفة غَنيَّة بالأثاث الفاخر في مدينة «ب» من وِلاية كنتاكي رَجُلان 🍷 يحتَسِيان الخمرَ وَحدَهُما، وكأنَّهُما كانا يُعالِجان موضوعًا شائِقًا، اِستأثَرَ باهتمامهِما، وامتَلَكَ كلَّ انتباهِهِما. كان أحدُهما قَصيرَ القامة بَدينًا، ذا مَلامِحَ تَدُلُّ على 😼غلظَةٍ ونَفسِيَّةٍ مَليئَةٍ بالمَكر الأجوَف الّذي يَبدو عادَةً على الرجل الوَضيع، عندما يَسعى لِيَشُقَّ طريقَه في 💸دنيا الرَّفاهِيَّة والغِنى. وكان هذا يَلبَس ثِيابًا مُتَنافِرَة، تَتَعدَّدُ فيها الألوان وتَتَضارَب، وكانت يَداه الغَليظتان مُثقَلَتَين بالخَواتِم، وكانت لغتُه في عَداء مع قواعد اللّغة، لا تَتَمَسَّك بقيد ولا بضابط. أمّا جَليسُه السيّد «شيلبي»، فكان مَظهَرُه يَدُلّ على أنّه 😎عريق في النُّبُل والوَجاهَة، وكان الرجلان -كما أشَرنا آنِفًا- يَتَجاذَبان أطرافَ الحديث في أمر مهم: -يَجِبُ أن تُسَوّى القضيّة على هذا الشكل، قال المستر شيلبي. -ولكن ✋لا أوافق على هذا العَرض، رَدَّدَ السيّد «هيلي». -كُن على ثِقَة يا هيلي، أنّ توم يَندُرُ وجودُ شبيه له، وهو يَستَحِقّ هذا الثمن، فهو قويّ مخلص، وهو يُديرُ مزرعتي كلَّها بإخلاص وتنظيم. -😏تقصُدُ أنّه مخلص كما يَعرِفُ الزُّنوجُ الإخلاص؟... http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482
🏚 كوخ العم توم (1-1) ✳️ المفردات والمصطلحات: 🌸 في إحدى أُمسِيات يوم من أيّام: عصر یکی از روزهای البارِدَة: سرد ✅ غنيَّة بالأثاث الفاخر: پر از اثاثیه مجلل ✅ يحتَسِيان (م يحتسي): می نوشیدند ✅ كانا يُعالِجان موضوعًا: به موضوعی می پرداختند شائِقًا: جذاب ✅ استأثَرَ باهتمامهِما: تمام توجهشان را به خود جلب کرده بود بَدينًا: چاق ✅ ذا مَلامِحَ: دارای شکل و شمایلی 🌸 غلظَةٍ: خشن بودن ✅ نفسِيَّةٍ مَليئَةٍ بالمَكر الأجوَف: روحیه ای (خلق و خوی) سرشار از نیرنگ بیهوده ✅الوَضيع: پست و حقیر ✅ ليَشُقَّ طريقَه في دنيا الرَّفاهِيَّة: تا در دنیای مکنت و رفاه پیشرفت کند ✅ متَنافِرَة: ناهمگون ✅ تتَضارَب: تضاد دارند مُثقَلَتَين بالخَواتِم: پر از انگشتر كانت لغتُه في عَداء مع قواعد اللّغة: گفتار او در ستیز با قواعد زبان بود ✅ جليسُه: همنشین او 🌸 عريق في النُّبُل: با اصل و نسب و نجیب ✅ يتَجاذَبان أطرافَ الحديث: گفتگو می کردند ✅ يجِبُ أن تُسَوّى القضيّة على هذا الشكل: قضیه باید این گونه حل و فصل شود ✅ العَرض: پیشنهاد ✅ كن على ثِقَة: مطمئن باش يَندُرُ وجودُ شبيه له: مانند او خیلی کم پیدا می شود 🌸 الزُّنوجُ (م زنج): سیاه پوستان http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482
📖 (1) 🏚 (1-2) الفصل الأوّل: إنسانيّة رجل (1-2) -لا بل أَعني أنّ توم شابٌّ طَيِّبٌ وحسّاسٌ وتقي. ولَقَد 💒اعتَنَقَ الدينَ المسيحي مُنذُ أربعِ سنوات؛ 💖فعَمَرَ قلبُه بالإيمان. ومنذ ذلك الحين، وأنا أأتَمِنُه على مالي وبيتي وعائِلَتي. وفي 🍂الخَريف المُنصَرِم أرسَلتُه إلى «سينسيناتي» في عمل من أعمالي، وكَلَّفتُه أن يَجلِبَ لي مَعَه 💵خمسَ مِئَةِ دولار، فلم يُخَيِّب ظنّي به. وقد حاوَلَ البعض هناك أن 😈يغروه، فقالوا له: «توم، لماذا لا تَهرُب؟»، فأجابَ: «لقَد جَعَلَ سيّدي ثِقَتَه فيَّ، وقد وَعَدتُه بأن أَعود، ولَيسَ مِن طَبعي أن أخونَ الأمانةَ أو أغدِرَ بِمَن وَثِقَ بي». وعلى أيّ حال فأنا 😞آسِفٌ لاضطراري إلى التَّخَلّي عن توم. وأعتَقِدُ أنّك لن تُخَيِّبَ رجائي في أن تَعُدَّ هذه الصَفقَةَ سَدادًا منّي لدَينِك كلّه. ولكن هيلي اِعتَذَرَ بِلُطف جَمّ لِعَدَم تَلبِيَة رَغبَة السيّد شيلبي، وقال: -أليس عندك 👦صبِيٌّ تَستَطيعُ أن تَستَغنيَ عنه، أو صبيّةٌ تَستَطيعُ أن تُقَدِّمَها لي مع توم؟ -لا، لا، أقولُ لك الحقّ. واعلَم أنّ الضرورةَ القاهِرَةَ هي الّتي تَحمِلُني على بيع توم، لا شيءَ سِواها. فأنا لا أُحِبُّ أن أُفارِقَ أيًّا مِن هؤلاء الأشخاص الّذين أمتَلِكُهُم... http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482
🏚 كوخ العم توم (1-2) ✳️ المفردات والمصطلحات: 🌸 أَعني أنّ: منظورم این است که شابٌّ طَيِّبٌ: جوان خوبی (پاکی) است ✅ اِعتَنَقَ الدينَ المسيحي: مسیحی شد (به آیین مسیحیت گروید) ✅ مُنذُ أربعِ سنوات: از چهار سال پیش ✅ عَمَرَ قلبُه بالإيمان: دلش به ایمان زنده شد (جان گرفت) منذ ذلك الحين: از آن پس أأتَمِنُه على مالي: او را بر مال خود امین می دارم ( اموالم را به او می سپارم) ✅ الخَريف المُنصَرِم: پاییز گذشته ✅ كَلَّفتُه: از او خواستم، مکلف کردم 🌸 يَجلِبَ لي: برایم بیاورد ✅ لم يُخَيِّب ظنّي به: نا امیدم نکرد 🌸 حاوَلَ: سعی کرد 🌸 يُغروه: گول بزنند ✅ لماذا لا تَهرُب؟: چرا فرار نمی کنی؟ ✅ جَعَلَ سيّدي ثِقَتَه فيَّ: اربابم به من اعتماد کرد ✅ وَعَدتُه بأن أَعود: به او قول دادم که برگردم ✅ ولَيسَ مِن طَبعي أن: عادت ندارم که (در مرامم نیست که) آسِفٌ لاضطراري إلى التَّخَلّي عن توم: متاسفم از اینکه مجبورم از تام صرف نظر کنم 🌸 الصَفقَةَ: معامله ✅ سَدادًا منّي لدَينِك: به عنوان باز پرداخت بدهیت اِعتَذَرَ بِلُطف جَمّ: خیلی محترمانه عذر خواهی کرد صَبِيٌّ تَستَطيعُ أن تَستَغنيَ عنه: پسر بچه ای که به او نیازی نداشته باشی ✅ الضرورةَ القاهِرَةَ: نیاز مبرم (شدید) ✅ تَحمِلُني: وادار می کند 🌸 لا شيءَ سِواها: نه چیز دیگر http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482
📖 (1) 🏚 (1-3) الفصل الأوّل: إنسانيّة رجل (1-3) وبَينَما كان الجَليسان 👥يَتَناقَشانِ في هذا الموضوع الخَطير فُتِحَ الباب، ودَخَلَ الغُرفةَ صَبيٌّ في مُنتَصَف العَقد الأوّل، 👦خِلاسيّ اللّون والسَّحنَة، له شَعرٌ أسودُ فاحِمٌ يَتَدَلّى على جَبهته الجميلة، وكانت 👀عَيناه الجميلتان السَّوداوان تَلمَعان مِن تحت أهدابِهِ المُنبَسِطة ما أكسَبَهُ جمالًا نادرًا. وكان ثَوبُه الأحمرُ الزاهي ورِداؤهُ المُخَطَّط الأصفر يزيدان جمالَه رَوعةً واستئثارًا. 😮دَهِشَ السيّد شيلبي لِرُؤيَة الصبي، وأمَرَّ يدَه على شَعره الجَعد في رِقَّةٍ بالغة، ثمّ قال: أرِ السيّدَ كيف يكون الرقصُ والغناء. فأخَذَ الصبي 🎤يُنشِدُ أُغنِيةً من تلك الأغاني القديمة الشائعة بين الزنوج، مُحَرِّكًا يدَيه ورِجلَيه وَفقَ اللّحن. وقد 💗فُتِنَ السيّد هيلي بالصبي، فالتَفَتَ إلى السيّد شيلبي، وقال: -إنّي على استعداد لأن أعفِيَك من الدَّين كلّه إذا سَلَّمتَني هذا الغلام. وفي تلك اللّحظة فُتِحَ الباب بِرِفقٍ، ودَخَلَت إلى الغرفة 👩شابّةٌ نصف خِلاسيّة، كما تَدُلُّ على ذلك هيئتُها، لا يزيدُ عُمرُها عن خمسٍ وعشرين سنة. وكانت تلك المرأةُ أمَّ الغلام؛ لأنّ لها عَينَيه الكَحيلَتين وأهدابَه الطويلة وشعرَه الفاحِم الجَعد، فَضلًا عَمّا كانت عليه مِن آيات الجَمال الأُنثَوي. وقد 😍استَأثَرَت المرأةُ بانتِباه تاجر الرَّقيقِ، الصَّلبِ الطِّباع، العَديمِ العاطفة، وهنا سألَها السيّد شيلبي قائلًا: -ما الّذي أتى بك يا إليزا؟ -كنتُ أبحَثُ عن هاري، يا سيّدي. 🏃ورَكَضَ الفتى نحوَ أمّه يَضُمُّها، فطلبَ السيّد شيلبي منها أن تَأخُذَ الغلامَ وتُغادرَ الغرفة. ولكن النَخّاس الّذي أُعجِبَ بالمرأة وبِجَمالِها عَرَضَ على شيلبي أن يَبيعَه إيّاها بِأيّ ثمن، ولكن رَفَضَ شيلبي بإصرار. ولمّا فَشِلَ في إقناعه، سألَهُ أن يُعطِيَه الغلام، فَأَبى كذلك قائلًا: -لا تُحاوِل عَبَثًا، فلن أبيعَه. إنّي يا سيّدي، رجلٌ مَفطورٌ على ❤️حُبّ بني الإنسان، وأكرَهُ أن أنتَزِعَ الغلامَ من حِجر أمّه... http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482
🏚 كوخ العم توم (1-3) ✳️ المفردات والمصطلحات: وبَينَما: در حالی که يَتَناقَشانِ: بحث می کردند ✅الموضوع الخَطير: موضوع مهم في مُنتَصَف العَقد الأوّل: نیمه دهه اول (حدود پنج ساله) ✅ خِلاسيّ: دو رگه ✅ السَّحنَة: شکل و شمایل، قیافه 🌸 أسودُ فاحِمٌ: سیاه غلیظ (کهربایی) ✅ يَتَدَلّى: آویزان است تَلمَعان مِن تحت أهدابِهِ المُنبَسِطة: از زیر مژه های بلندش می درخشیدند 🌸 ما أكسَبَهُ جمالًا نادرًا: که به او زیبایی بی نظیری (خاصی) داده بود ✅ ثَوبُه الأحمرُ الزاهي: لباس قرمز روشنش ✅ رِداؤهُ المُخَطَّط الأصفر: روپوش زرد راه راهش ✅ دَهِشَ: تعجب کرد، مبهوت شد أمَرَّ يدَه على شَعره الجَعد: دستش را بر موهای فرفریش کشید 🌸 في رِقَّةٍ بالغة: با نهایت مهربانی فأخَذَ الصبي يُنشِدُ أُغنِيةً: پسر بچه شروع کرد به آواز خواندن ✅ فُتِنَ: شیفته شد ✅ التَفَتَ: رو کرد به ✅ على استعداد: حاضرم ✅ أعفِيَك من الدَّين: بدهیت را به تو ببخشم بِرِفقٍ: به آرامی ✅ عَينَيه الكَحيلَتين: دو چشم سیاهش 🌸 آيات الجَمال الأُنثَوي: ویژگی های خاص (مراتب عالی) زیبایی زنانه ✅ تاجر الرَّقيقِ (النَخّاس): برده فروش ✅ الصَّلبِ الطِّباع: سنگدل العَديمِ العاطفة: بی عاطفه (بی رحم) ✅ ما الّذي أتى بك: چه چیز باعث شد به اینجا بیایی؟ (چکار داری؟) ✅ يَضُمُّها: در آغوش بگیرد أُعجِبَ بالمرأة: از آن زن خوشش آمد ✅ رَفَضَ (أَبى): رد کرد، قبول نکرد ✅ ولمّا فَشِلَ في إقناعه: وقتی نتوانست او را قانع كند ✅ لا تُحاوِل عَبَثًا: بی جهت تلاش نکن، بی خود سعی نکن 🌸 أكرَهُ أن أنتَزِعَ الغلامَ من حِجر أمّه: دوست ندارم این بچه را از بغل مادرش جدا کنم http://eitaa.com/joinchat/482082820Cbea9e68482