eitaa logo
نبض قلم | علی امیری
1.1هزار دنبال‌کننده
765 عکس
618 ویدیو
5 فایل
✓انعکاس دیدگاه اندیشه ورزان فکری _سیاسی ایران و جهان ✓سکوی آزاد اندیشی و تضارب آرا ✓ آموزش دانش سیاسی و تحلیل ارتباط با بنده: @Ali_Amiri0731 طلبه حوزه علمیه قم پژوهشگر فقه سیاسی و علوم سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 دولت، حکومت و حاکمیت چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟ (۱_۱) 🔹دولت، حکومت، حاکمیت؛ کلماتی که روزانه بارها آنها را تکرار می‌کنیم و ممکن است عده زیادی این کلمات را معادل یکدیگر بدانند. اما آیا واقعا این کلمات هم‌معنی هستند و کاربردهای یکسانی دارند؟ علم سیاست به این سوال اینگونه پاسخ می‌دهد؛ 🔸«نهاد دولت» به عنوان مهم‌ترین موضوع دانش سیاست است و همه شاخه‌های دانش سیاسی، از منظر خاص خود، با پدیده دولت سروکار دارند. 🔹دانش سیاسی مستقیما به دولت نگاه می‌کند و آن را در کانون مطالعه خود قرار می‌دهد. در حالی که شاخه‌های فرعی این دانش، از چشم‌اندازهای ویژه‌ای به دولت می‌نگرند و یا وجه خاصی از آن را مطالعه می‌کنند. یعنی به طور انتزاعی‌تر، مهم‌ترین موضوع دانش سیاسی، قدرت دولتی است. 🔸«دولت» عالی‌ترین مظهر رابطه قدرت و حاکمیت است که در همه جوامع وجود داشته و مفهوم دولت در معنایی گسترده‌تر از نهادهای قانون‌گذاری و اجرایی حکومت به کار می‌رود، اقتدار دولت در درون کشور، منحصر به فرد و بی‌نظیر است. تقسیم حاکمیت به معنای تقسیم دولت خواهد بود. 🔹قدرت، منبع مورد استفاده دولت است، مهم‌ترین وجه حاکمیت دولت، وضع و اجرای قوانین در جامعه است. دولت در هر جامعه‌ای نماد مصلحت عمومی است و دارای کارویژه‌های متفاوتی از جمله حفظ نظم و امنیت، حراست از حقوق طبیعی افراد جامعه، ایجاد و حفظ همبستگی اجتماعی، تامین حداقل رفاه و آسایش و سایر موارد این چنینی است. 👈 @nabzqalam
📚 دولت، حکومت و حاکمیت چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟ (۲_۱) 🔸حاکمیت؛ عالی‌ترین اقتدار در دولت حاکمیت در نظریه حقوقی و سیاسی کلاسیک به معنای عالی‌ترین اقتدار در دولت است که ممکن است در یک فرد(پادشاه مطلقه) و یا در مجمعی از افراد(مثلا پارلمان) تجلی یابد. 🔹در نظریه کلاسیک، شخص واجد حاکمیت برتر از قانون و خود منشا قانون و فارغ از هرگونه محدودیت قانونی تلقی می‌شود، پارلمان نیز در دولت مدرن، به همین معنا، خود سامان و منشا قانون است. پس حاکم کسی یا نهادی است که بالاتر از حکم او حکمی نباشد و قانون، حکم شخص یا نهاد حاکمیت است. از این رو در دموکراسی‌ها، حاکمیت از آن قانون است. 🔸برخی از هواداران دموکراسی آرمانی درباه تعبیر حاکمیت معتقدند در این تعبیر، حاکمیت حقوقی و حاکمیت سیاسی خلط شده است؛ پارلمان دارای حاکمیت حقوقی است، اما حاکمیت سیاسی که بر شیوه اعمال حاکمیت حقوقی نظارت دارد، از آن مردم است. یعنی حاکمیت در دست مردم است. چنین انتقاداتی برای جلوگیری از مطلقه شدن حاکمیت حقوقی عنوان شده است. 🔹حاکمیت حقوق پارلمان لزوما مطلقه نمی‌شود، بلکه در قوانین اساسی امروز با توجه به نهادهای مربوط به تفکیک و نظارت قوای حکومتی، به هیچ یک از قوا حاکمیت حقوقی مطلق اعطا نشده است، بلکه حاکمیت خود تقسیم گشته است. به این تعبیر حاکمیت در قانون اساسی نهفته است. 🔸منظور از حاکمیت در حقوق بین‌الملل، آزادی سیاسی و حقوقی هر دولت از کنترل و مداخله خارجی است. در این معنا دولت به عنوان شخصیت حقوقی واحد و یکپارچه دارای حاکمیت است، صرف نظر از اینکه حاکمیت داخلی آن به موجب قانون اساسی و تفکیک قوا تقسیم شده باشد یا خیر. 👈 @nabzqalam
📚 دولت، حکومت و حاکمیت چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟ (۳_۱) 🔹حکومت؛ هم به معنی حکم راندن و هم به معنی مجموعه نهادهای مجری احکام اما همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، حکومت نیز از دیگر واژگانی است که عموم مردم بدون اینکه تعریف دقیقی از معنایش داشته باشد، آن را در گفت‌وگوهای روزمره خود به کار می‌‎برند. حکومت هم به معنی حکم راندن است و هم به معنای نهادهای مجری احکام و از این رو حکومت نسبت به مفهوم انتزاعی‌تر دولت، مفهومی عینی‌تر است. 🔸«وضع قوانین» و اجرای آن‌ها کارویژه اصلی حکومت است،  بعلاوه حکومت و نهادهای حکومتی جدید، جز این کارویژه‌های اولیه، به منظور حفظ نظم و امنیت و تامین عدالت قضایی، وظایفی در زمینه توسعه و تامین رفاه اجتماعی نیز بر عهده گرفته‌اند. 🔹وضع و خرج هزینه‌های عمومی و بودجه گذاری، تامین درآمدهای حکومتی از منابع مختلف و انجام خدمات عام‌المنفعه، جزء فرایندهای حکومت در هر جامعه‌ای است. همچنین تقسیم وظایف میان نهادهای حکومتی، بستگی به سازماندهی حکومت دارد و دستگاه اداری جزء عمده‌ای از حکومت محسوب می‌شود. 🔸حکومت ممکن است به صورت اقتدارطلبانه و استبدادی یا به شیوه‌ای قانونی و مشروط صورت گیرد. در این معنا، شیوه تعامل قدرت و نوع رابطه میان نهادهای حکومتی و گروه‌های اجتماعی مورد نظر است و حکومت به این معنا، رژیم سیاسی نیز خوانده می‌شود.   (کتاب آموزش دانش سیاسی دکتر بشیریه) 👈 @nabzqalam
📚دولت بخلاف معنای عرفی که در ادبیات عامه به قوه مجریه اطلاق می شود، به لحاظ حقوقی و تخصصی عبارت از قدرت و دستگاهي سياسي است كه كشور را اداره مي­ كند و شامل همه­ ي قواي عمومي حاكم در كشور مي­ گردد و طبق تعریف تخصصی دولت اعم از حکومت است. ▪️چهار عناصر تشكيل دهنده­ ي دولت؛ ۱.حکومت ۲.حاکمیت(اقتدار و قدرت) ۳.سرزمين ۴. جمعيت 👈 @nabzqalam
🔶دولت ها و نظام های سیاسی مختلفی در سراسر جهان وجود دارند. در این زمینه دولت به معنای واحد سیاسی است که قدرت و اقتدار در آن قرار دارد. این واحد می تواند یک ملت کامل یا یک زیرمجموعه در یک ملت باشد. حکومت به معنای گروهی از افرادی است که امور سیاسی یک دولت را اداره می کنند، اما می تواند به معنای نوع حکومتی باشد که یک دولت توسط آن اداره می شود. 🔷 نوع حکومتی که مردم تحت آن زندگی می کنند پیامدهای اساسی برای سعادت، پیشرفت، استقلال، آزادی، رفاه و حتی زندگی آنها دارد. 🔶بر این اساس، به طور بسیار مختصر به بررسی نظام های سیاسی عمده در جهان امروز می پردازیم. نظام های همچون؛ ▪️پادشاهی ▪️آریستوکراسی ▪️الیگارشی ▪️توتالیتاریسم ▪️تئوکراسی ▪️تکنوکراسی ▪️دموکراسی ▪️جمهوری ▪️فاشیسم ▪️آنارشیسم ▪️کمونسیم ▪️سوسیالیسم ▪️سرمایه‌داری (کاپیتالیسم) ▪️فئودالیسم ▪️حکومت رفاهی ▪️حکومت دینی ▪️و... در ادامه مختصر هرکدام از این نظام ها را معرفی می کنیم 👈 @nabzqalam
🔹آنارشیسم؛ جنبش‌ و نظریه‌ای سیاسی است که عقیده دارد مرجعیت و قدرت سیاسی در هر شکلی نالازم و ناپسند است؛ لذا خواهان برافتادن هرگونه دولت و جایگزین انجمن‌های آزاد و گروه‌های داوطلب به‌جای آن است. 🔸واژه‌ی آنارشیسم ریشه در زبان یونانی دارد و ترکیبی از (archos) به معنی سرور، سر، رئیس و حکومت و پیشوند (an) برای منفی کردن می‌باشد. پس می‌توان سروری‌ستیزی یا حکومت‌ستیزی را معادل‌های مناسبی برای این واژه دانست و از لحاظ لغوی آنارشی به معنی «بی‌حکومتی» است. 🔹آنارشیسم در اصطلاح، جنبش‌ و نظریه‌ای سیاسی است که عقیده دارد مرجعیت و قدرت سیاسی در هر شکلی نالازم و ناپسند است؛ لذا خواهان برافتادن هرگونه دولت و جایگزین انجمن‌های آزاد و گروه‌های داوطلب به‌جای آن است؛   زیرا مسلک آنارشیسم حکومت را تنها، موجب مصیبت‌ها و بدبختی‌های اجتماعی و مردم می‌داند. 🔸ریشه‌ نظریات آنارشیستی را در یونان  باستان می‌توان یافت، برخی از قرائت‌های رواقی‌گری، شباهت‌هایی با‌ اندیشه‌های آنارشیستی دارد. آنارشیسم در فاصله‌ی سال‌های ۱۸۴۰ تا ۱۸۷۰م شکل گرفت و در کشورهای اسپانیا، ایتالیا، سوئیس، فرانسه، اتریش، هلند، و برخی کشورهای آمریکای لاتین رواج یافت. اصطلاح آنارشیسم را نخستین‌بار «پرودون» (poroudhon)، فیلسوف فرانسوی به کار برد.  «پرودون» معتقد بود که با انهدام مالکیت خصوصی و دولت، انسان‌ها آزاد می‌شوند و به برابری دست می‌یابند؛ پس از پرودون، «باکونین» و «کروپوتکین» روسی و «کراو» فرانسوی طرح جامعه‌ای فارغ از اجبار و زور را ریختند. 🔹آنارشیسم، ایدئولوژی سیاسی است با این اعتقاد بنیادی که دولت باید برافتد و جامعه با شیوه‌ای داوطلبانه، بی‌توسل به زور و قدرتی سرکوب‌گر سازمان یابد؛ چرا که آنها اعتقاد دارند دولت شیطانی است، زیرا به‌عنوان منبعی از اقتدار قهری، اجباری و مطلق و نفی‌کننده‌ اصول آزادی و برابری و نیز استقلال شخصی نامحدود است که در کانون تفکر آنارشیستی قرار دارد. از این‌رو، دولت و نهادهای حکومتی و قانون همگی فاسد و فسادکننده هستند. 🔸آنارشیست‌ها بر خلاف هواداران هگل که دولت را به مرتبه الوهیت برکشیدند و آزادی را تنها در اطاعت مطلق از قدرت دولت یافتند، نسبت به نهاد دولت و قدرت دولتی بدبین بوده و هرگونه موسسه مبتنی بر زور و اجبار را عامل تباهی زندگی اخلاقی و اجتماعی انسان قلمداد کرده‌اند. 🔹 و بر خلاف آنچه معروف است، آشوب‌خواه یا «هرج و مرج‌طلب» نیستند و جامعه‌ای بی‌سامان نمی‌خواهند،  بلکه به نظامی می‌اندیشیدند که بر اثر همکاری آزادانه پدید آمده باشد که بهترین شکل آن، از نظر آنها ایجاد گروه‌های خودگردان است. زیرا آنارشیست‌ها انسان را بالذات اجتماعی می‌انگارندو دولت‌های فعلی را به این جهت که تجسم زور و سلطه هستند، محکوم می‌کنند، اما به‌ هر حال نهاد حکومت در جوامع بشری را مقید می‌دانند؛ ولی حکومت مورد نظر آنها باید مطلقا داوطلبانه و فاقد هرگونه قدرت کاربرد زور و سلطه بر علیه شهروندان باشد در واقع آنها اعتقاد عمیقی به نظم طبیعی و هماهنگی اجتماعی ذاتی دارند. به کلام دیگر حکومت از نظر آنها راه حلّی برای مشکل نظم نیست بلکه خود، علت این مشکل است. 🔸 آنان در حمایت از این موضع (خود وجود دولت علت مشکل است) دو ادعای کلی مطرح می‌کنند: نخست، کسانی که اداره‌ی بخش‌های گوناگون دولت را بر عهده دارند (یعنی سیاست‌مداران، کارکنان دولت، قضات، ماموران انتظامی،) در مجموع طبقه‌ی حاکمی را تشکیل می‌دهند که منافع خود را می‌جویند و بقیه‌ی جامعه به‌ویژه طبقه‌ی کارگر را استثمار می‌کنند، دوم، تا جایی هم که دولت می‌کوشد که منافع عمومی و اجتماعی را تامین کند، وسایلی که در اختیار دارد – قوانین و رهنمودهای صادرشده از مرکز و اجبارا تحمیل‌شده- برای نیل به چنین هدفی کافی و موثر نیستند. به عقیده آنارشیست‌ها، جامعه‌ها موجوداتی فوق‌العاده پیچیده‌اند، و سازمانشان باید زیر و رو گردد و به نیازهای گوناگون افراد و مناطق توجه کامل شود. 🔹به نظر آنها افراد سرکش را می‌توان در معرض فشار افکار عمومی قرار داد و یا از جامعه اخراج کرد ولی اعمال زور بیش از این مجاز نیست. همان‌طور که گفته شد آنارشیست‌ها اعتقاد دارند که انسان ذاتا پاک و جامعه‌پذیر است، لیکن سلطه و استیلای دولتی وی را فاسد و هنجارگریز می‌سازد. به نظر آنان از میان برداشتن دولت مبتنی بر زور و سلطه، جنایت را کاهش می‌دهد، دولت خود، با راه‌انداختن جنگ‌ها بدترین تبه‌کاری‌ها را مرتکب می‌شود. 🔸آنارشیسم طیفی از نگاه های مختلف را در بر می گیرد از جریانات افراطی تا معتدل و... و منتقد سرسخت دموکراسی غربی نیز هستند که منجر به دولت_ملت ها کنونی شده است. 👈 @nabzqalam
🔹آریستو کراسی (Aristocracy) یا نخبه سالاری از واژه یونانی آریستوس (Aristos) به معنی بهترین و شایسته ترین است و در فلسفه سیاسی یونان، به معنای حکومت کسانی است که به ایده آل کمال انسانی از همه نزدیکترند و به عبارت دیگر نوعی از حکومت است که در آن به طور نسبی بخش کوچکی از شهروندان، در تعیین مقامات عمومی و تدوین سیاستها نقش دارند. این گروه از نظر فرمانروایی شایسته‌ترینِ همه قلمداد می‌شوند.  پیدا کردن معیارهای پذیرفتنی برای همگان که براساس آن‌ها بتوان گفت گروه «بهین» در یک جامعهٔ معین چه کسانی هستند، البته بسیار دشوار است و در عمل هم چنین معیارهایی را به ندرت به کار گرفته‌اند.(نخبه یا ژن خوب در هر جامعه ممکن است تعریف خاصی داشته باشد) 🔸از نظر ارسطو حکومتی را می توان به راستی آریستوکراسی یا حکومت نیکان نامید که از بهترین مردان فراهم آمده باشد و منظور از بهترین مردان، کسانی اند که در فضیلت به نحو مطلق و نه با معیاری نسبی یا خودسرانه، برتر از دیگران باشند؛ زیرا فقط در آریستو کراسی است که شهروند خوب، مرادف با انسان خوب است. 🔹به این نوع حکومت، مهانسالاری یا نژاد سالاری (حکومت نژادگان و اشراف) نیز می گویند. در عرف، حکومتی را (آریستو کراتیک) می خوانند که قدرت دولت در آن مطلق و در دست طبقه ممتاز باشد و آن طبقه، حاکمیت را از راه وراثت و امتیازهای طبقه ای در دست گرفته باشد و دیگر طبقات را در آن راه نباشد. نوع کامل این نوع نظام سیاسی را در ایران پیش از اسلام و اروپای قرون وسطی می یابیم. 🔸این گونه حکومت، امروزه در کمترین جای جهان دیده می شود و جای خود را به دیکتاتوریهای جدید سپرده است. در فلسفه سیاسی چین باستان، به ویژه در فلسفه کنفوسیوس نیز توجه خاصی به نوعی بهانسالاری، یعنی حکومت با فضیلت ترین مردمان، به عنوان بهترین نوع حکومت، دیده می شود. 🔹بیشتر حکومتهای آریستوکراتیک در اروپا، بر مبنای توارث و یا ثروت و یا هر دو قرار دارند. 👈 @nabzqalam
🔴 ایران معاصر یعنی چه دوره‌ای؟ 🔹درباره اینکه تاریخ معاصر ایران از چه دوره‌ای آغاز می‌گردد، دیدگاه‌های گوناگونی مطرح شده است. اصولاً تاریخ معاصر هر کشور از زمانی آغاز می‌گردد که بنیاد تحولات اساسی آن، در آن سال‌ها گذاشته شده باشد؛ بنابراین کسانی که از تاریخ معاصر ایران سخن گفته‌اند، هر کدام دوره‌ی زمانی خاصی را نقطه عطف تحولات ایران برشمرده‌اند که می‌توان آنها را در سه گروه ذیل دسته‌بندی کرد: 1. گروهی آغاز تاریخ معاصر ایران را از زمان شروع دوره‌ی صفویه دانسته‌اند؛ مثلاً جان فوران به تحلیل تاریخ معاصر ایران از ابتدای صفویه پرداخته است. در میان مورخان ایرانی، آثار رسول جعفریان از این ویژگی‌ برخوردار است؛ 2. برخی ابتدای سلطنت قاجاریه را نقطه‌ی آغاز تحولات ایران تلقی کرده‌اند؛ 3. بعضی نیز نقطه‌ی شروع تحولات را در مشروطه جست‌وجو کرده‌اند. آنان معتقدند که اغلب تحولاتِ ایران معاصر، در مشروطه ریشه دارد. 🔹از دیدگاه کسانی که عصر صفویه را نقطه‌ی شروع بررسی تحولات ایران معاصر می‌دانند، در دوران صفویه، ایران مستقل، پس از حدود نه قرن، تأسیس، و مذهب تشیع، به رسمیت شناخته شد. این رخداد بزرگ در تحولات بعدی ایران اثرگذار بود؛ بدین‌صورت که در دوره‌ی صفویه، حوزه‌های علمیه شیعی آغاز به کار نمودند و شکل و نظم خاصی یافتند؛ سلسله‌ی فقهای ایرانی شیعی که تا به امروز نیز ادامه یافته است، با محقق اردبیلی در آن عصر آغاز به کار کرد؛ حکمت متعالیه در این دوران تأسیس شد و در آن زمان بود که برخی از منابع حدیثی مهم شیعه، بعد از کتاب اربعه، مثل وسائل‌الشیعه، بحارالانوار و وافی گرد‌آوری شدند. 🔸گروهی که دوره‌ی قاجاریه را نقطه‌ی آغازین تحولات ایران معاصر دانسته‌اند، شاید به این علت چنین کرده‌اند که مقارن با روی کار آمدن قاجاریه در ایران، انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 م به پیروزی رسید. از آنجا که بسیاری از تحولات اروپا با انقلاب فرانسه مرتبط بوده است، گروهی تحت تأثیر آن نظریه‌ها، تاریخ معاصر ایران را نیز با انقلاب فرانسه مرتبط دانسته و نقطه‌ی شروع تحولات ایران معاصر را نیز همین مقطع تصور کرده‌اند. 🔹گروه سوم، نقطه‌ی شروع تحولات ایران معاصر را نقطه‌ی تقابل سنت و تجدد ارزیابی کرده‌اند. این مسئله در نهضت مشروطه و با شعارهایی همچون آزادی‌خواهی و تجدد و نیز پذیرش برخی نهادهای مدرن آغاز شد. ✅اما واقعیت آن است که با مطالعه‌ی تاریخ معاصر ایران به خوبی درمی‌یابیم که ریشه‌ی بسیاری از تحولات اساسی ایران، به قبل از مشروطه و حتی پیش از قاجاریه بازمی‌گردد؛ از این رو نظریه‌ای که نقطه‌ی شروع تاریخ معاصر ایران را در دوره‌ی صفویه دانسته، واقعی‌تر به نظر می‌رسد (دکتر نجف لک زایی) 👈 @nabzqalam
ویژگی های تهدید نرم ـ در تهدید نرم، کشور مهاجم بدون لشکرکشی فیزیکی، اراده خود را بر ملتی تحمیل می کند. ـ روش های به کار گرفته شده در تهدید نرم، روش های نرم افزاری است. ـ تغییرات حاصل از تهدید نرم نیز درونی، آرام، ذهنی و تدریجی است. ـ تهدید نرم، همراه با آرامش از راه رسانه ها، احزاب، تشکل های صنعتی و با به کار گیری شیوه القا و اقناع صورت می گیرد. تهدید نرم اعتباری است؛ یعنی ممکن است پدیده ای زمانی تهدید به شمار آید، ولی زمانی دیگر، عنصر معمولی جامعه باشد. ـ تهدید نرم دو پیکارگاه دارد؛ یکی قلب و دیگری مغز. تصرف قلب ها و ذهن ها هدف منازعات نرم است. ـ در تهدید نرم، عامل تهدید به دنبال فراهم کردن الگوهای اقناعی است و می کوشد مخاطب را به گونه ای تحت تأثیر قرار دهد که اولویت های خود را مطابق خواسته های عامل تهدید فهم و درک کند. ـ تهدید نرم همراه با نمادسازی است. این امر با بهره گیری از نمادهای تاریخی یا مذهبی صورت می گیرد. ـ تهدید نرم، پایدار و با دوام است و اگر دشمن موفق به تصرف افکار و دل ها شود، به راحتی نمی توان آن را بازپس گرفت. تهدید نرم، تردید آفرین است. با ایجاد تردید و ناامیدی شروع می شود و به تردید در باورها و عقاید سیاسی می انجامد. ـ تهدید نرم، پر تحرک و جاذبه دار است و افراد، خواسته یا ناخواسته به استخدام کارگزاران اصلی جنگ نرم درمی آیند. 👈 @nabzqalam
🔸
آپولیتیسم
؛(apoliticism) سیاست گریزی؛ بی طرفی در سیاست واژه ای فرانسوی به معنای لاقیدی نسبت به سیاست و مسایل اجتماعی ومیهنی، خودداری از شرکت در جریانات سیاسی وامتناع از اتخاذ مشی روشن سیاسی. بی طرفی نسبت به امور سیاسی از عدم آموزش وآگاهی سیاسی ناشی می شود. ادعای بی طرفی درسیاست، ادعایی است ضد میهن دوستی. زیرا میهن دوستی از دخالت فعال درسیاست جدا نیست. میهن دوست ، طرف و هدف دارد و نمی تواند نسبت به جریانات سیاسی بی طرف بماند واین طرف و هدف سعادت مردم است
@nabzqalam
💎 تعریف لیبرالیسم، اصول لیبرالیسم، انواع لیبرالیسم، اسلام و لیبرالیسم 🌐 AEOS.IR/post/106 متن کامل ♦️ گزیده / واژه لیبرالیسم (Liberalism) به معنای آزادی خواهی، از واژه انگلیسی لیبرتی (Liberty) به معنای آزادی گرفته شده است. واژه لیبرال (Liberal) یک واژه فرانسوی، به معنای فرد آزادی خواه یا هوادار آزادی است. و در لغت به معنای آزاد مرد، بلندنظر، راد، بخشنده، بی تعصب و روشن فکر نیز آمده است. واژه لیبرال در قرون وسطا و عصر رنسانس به معنای صناعت‌های آزاد به کار رفته، اما بعدها به معنای آدم هرزه، ولنگار و عیاش نیز استعمال گشته است. و در قرن بیستم در برخی کشورها به طرفداران سرمایه‌داری، ضد حکومت، غرب زده، آمریکایی و غیر این موارد لیبرالیسم گفته می‌شود. ارائه تعریف دقیق و جامع از لیبرالیسم به عنوان یک مکتب سیاسی و اجتماعی کاری بس دشوار، بلکه ناممکن است؛ اما با این حال، تعریف‌های متعددی از سوی نظریه‌پردازان غربی بر این موضوع ارائه شده است... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2975137964C3491870518
🔴«پوپولیسم» چیست؟ 🔸 واژۀ پوپولیسم (populism) در زبان فارسی ترجمه‌های گوناگونی پیدا کرده است. برخی آن را برخی یا عوام‌فریبی. برخی نیز .ترجمه کرده‌اند. در هر صورت، در پوپولیسم نوعی اقبال به عامۀ مردم وجود دارد. پوپولیست‌ها معتقدند که این اقبال، ناشی از باور داشتن به “مردم” است. اما مخالفان پوپولیسم معتقدند این اقبال برای فریب دادن اقشار ناآگاه و کم‌ اطلاع یعنی عوام جامعه است. 🔹اما اقبال به مردم یعنی چه؟ یعنی مردم را مخاطب قرار دادن و به صحنۀ سیاست کشاندن. در واقع پوپولیست‌ها به و پراکنده شدن مردم در نهادهای سیاسی و مدنی گوناگون علاقه‌ای ندارند. آن‌ها مردم را در قالب یک تودۀ یک دست و بدون لحاظ سلایق مختلف و با می‌پسندند. اگر مردم بنا به علائق سیاسی و فرهنگی‌شان در احزاب و انجمن‌های گوناگون عضویت داشته باشند، سیاستمدار پوپولیست نمی‌تواند مستقیما با مردم مواجه شود و آن‌ها را در راستای اهداف خاص خودش (مثبت یا منفی) به حرکت درآورد. 🔸بنابراین سیاستمدار پوپولیست، جامعۀ مدنی را نیز خوش ندارد؛ زیرا جامعۀ مدنی عرصۀ کثرت است و مردم بنا به عقاید و علائقشان در نهادهای گوناگون آن فعالیت دارند. به عبارت دیگر، مردم در جامعۀ مدنی خصلت توده‌وار ندارند و جمعیت‌هایی هستند متشکل از افراد اما بین این تشکل‌ها وجود دارد و لزوما همسانی سیاسی ندارند. این تودۀ تاثیرگذار در تحولات سیاسی، در واقع برای تحقق اهداف سیاستمدار پوپولیست است. بنابراین اگر مردم خصلت توده‌وار پیدا نکنند، مردم‌باوری پوپولیست‌ها نیز منتفی می‌شود. به همین دلیل پوپولیست‌ها معمولا علاقه‌ای به “انتخابات” ندارند زیرا نتیجۀ این امور پیشاپیش روشن نیست و ضمنا مقطعی است. یعنی انتخابات امروز ممکن است به نفع پوپولیست‌ها تمام شود و فردا به زیانشان. 📌نفی نهادهای کارشناسی، نشانۀ این است که پوپولیسم با “مدیریت علمی” نیز میانه‌ای ندارد. سیاستمداران پوپولیست، بویژه اگر راستگرا باشند، معمولا خودشان جزو عوام جامعه هستند. 🔹
چنین رویکردی به مردم، در رژیم‌های کمونیستی و فاشیستی و نازیستی در دوران قبل و پس از جنگ جهانی دوم به شدت رایج بود.
در پایان قرن نوزدهم، مارکسیست‌های روسیه، که به عمل سازمانی و “حزب پیشرو” باور داشتند، به همۀ روشهای انقلابیِ رقیبان غیرمارکسیست خود برچسب “مردم‌باور” یا “پوپولیست” زدند و این عنوان به صورت تحقیرآمیز رواج یافت.
بنابراین واژۀ “پوپولیسم” زادۀ دعوای انقلابیون روسیه است. 
رگه های پوپولیسم گاهی ممکن است در همه جوامع سربر بیاورد؛ مانند ظهور دونالد ترامپ در جامعه آمریکا و...
👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2975137964C3491870518
🔴 کنگره وستفالیا یا معاهده وستفالی چیست؟ 🔸پیمان وستفالی، پیمان‌نامه‌ای است که پس از پایان جنگ‌های سی ساله مذهبی در اروپا (۱۶۱۸–۱۶۴۸) در شهر سالن شهرداری شهر مونستر میان کشورهای اروپایی در ۱۶۴۸ میلادی بسته شد. در این پیمان تمام کشورهای اروپایی به جز بریتانیا و لهستان شرکت داشتند. وستفالی نخستین پیمان صلح چند جانبه پس از رنسانس در اروپا است. این پیمان بعدها منجر به معاهدات بزرگ مشابهی بین کشورها شد که سرانجام به قانون بین‌الملل منتهی شد. پیمان وستفالیا، الگو و پایه جامعهٔ ملل و سپس سازمان ملل متحد گردید. 🔹در این پیمان حقوق برابر و یکسان کشورها به عنوان واحدهای سیاسی مستقل برای نخستین بار مطرح و مورد پذیرش قرار گرفت. مطابق این پیمان کشورهای مستقل حق تعیین سرنوشت خود را دارند، برابر هستند و حق دخالت در امور هم را ندارند؛ بنابراین این پیمان گاه در تعارض با جهانی سازی و دخالت‌های نظامی، انسانی و دخالت علیه دولت‌های شکست خورده (زمینهٔ باندهای تروریستی) است. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2975137964C3491870518
recording-20230517-105347.mp3
5.95M
🔸سیاسی ترین روایت در منابع حدیثی که هم یک روایت متواتر است و هم یک حدیث قدسی است. روایت "بَرَّةً تَقِیةً"، "ظَالِمَةً مُسِیئَةً" 🎙علی امیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2975137964C3491870518
💎 تعریف لیبرالیسم، اصول لیبرالیسم، انواع لیبرالیسم، اسلام و لیبرالیسم 🌐 AEOS.IR/post/106 متن کامل ♦️ گزیده / واژه لیبرالیسم (Liberalism) به معنای آزادی خواهی، از واژه انگلیسی لیبرتی (Liberty) به معنای آزادی گرفته شده است. واژه لیبرال (Liberal) یک واژه فرانسوی، به معنای فرد آزادی خواه یا هوادار آزادی است. و در لغت به معنای آزاد مرد، بلندنظر، راد، بخشنده، بی تعصب و روشن فکر نیز آمده است. واژه لیبرال در قرون وسطا و عصر رنسانس به معنای صناعت‌های آزاد به کار رفته، اما بعدها به معنای آدم هرزه، ولنگار و عیاش نیز استعمال گشته است. و در قرن بیستم در برخی کشورها به طرفداران سرمایه‌داری، ضد حکومت، غرب زده، آمریکایی و غیر این موارد لیبرالیسم گفته می‌شود. ارائه تعریف دقیق و جامع از لیبرالیسم به عنوان یک مکتب سیاسی و اجتماعی کاری بس دشوار، بلکه ناممکن است؛ اما با این حال، تعریف‌های متعددی از سوی نظریه‌پردازان غربی بر این موضوع ارائه شده است... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2975137964C3491870518
🔴 سیاست موازنه مثبت و منفی 🔸این نوع سیاست بر اساس ایجاد توازن میان قدرت ها یا جریان های داخلی یا بین المللی است که در عرصه یک کشور در حال رقابت بوده و کشور مورد رقابت در جهت تامین منافع و مصالح خود و در امان ماندن از پیامدهای این قبیل رقابت ها ، اقدام به ایجاد توازن و عملکرد یکسان میان آنها می نماید. 🔹 چنین سیاستی به دو نوع سیاست موازنه منفی و سیاست موازنه مثبت تقسیم می شود : 👈در سیاست موازنه منفی، اگر کشوری در امضای قراردادی احساس ضرر کرده و آن را با یکی از بازیگران (مثل انگلیس) فسخ نموده برای توازن باید امتیاز مشابهی را هم که به رقیب (مثل شوروی) داده است، فسخ نماید.» 👈 اما در سیاست موازنه مثبت «اگر کشوری در امضای قرار دادی احساس منفعت کرد و آن را با یکی از بازیگران مثل انگلیس انعقاد کرد به صورت توازن باید امتیاز مشابهی را هم به کشور رقیب (مثل شوروی) بدهد». 🔸در تاریخ ایران و به ویژه در دوران قبل از انقلاب اسلامی هر دو نوع سیاست موازنه اعم از موازنه مثبت و موازنه منفی دارای طرفدارانی بوده است و مهمترین مصداق موازنه منفی و مثبت را می توان در تحولات مربوط به دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت دانست که به دنبال اعطای امتیاز نفت جنوب به انگلیسی ها از سوی دولت ، طرفداران موازنه مثبت خواستار اعطای امتیاز نفت شمال به روسها شدند ولی مصدق که طرفدار موازنه منفی بود هم با دادن امتیاز نفت شمال به روسها مخالف بود و هم خواستار استیفای حقوق ایران از نفت جنوب... امیرکبیر از اولین سیاست مداران ایرانی بود که از سیاست موازنه استفاده کرد. 👈 @nabzqalam
🔺ژِئواِستراتژیک چیست؟ 📝اگر در حد یک جمله ساده بخواهیم بگوییم: به‌کارگیری "استراتژی" بر پایه "جغرافیا" توسط یک دولت را "ژئواستراتژی" گویند. 📝بازهم به زبان ساده میتوان اینگونه تعریف کرد: "موقعیت مناسب جغرافیایی" که به یک کشور "برتری نظامی" نسبت به رقیب یا رقبا را می‌دهد. ✅و اما توضیح بیشتر👇 📝به مطالعه اثر عوامل استراتژیکِ محیطِ جغرافیایی روی تصمیم‌گیری‌های سیاسی حکومت‌ها، ژئواستراتژیک میگویند. 📝این محیط جغرافیایی که از آن سخن میگوییم میتواند منطقه ای باشد یا جهانی. 📝همچنین در ژئواستراتژی، اثر گذاری‌های متقابل کشورها درابعاد منطقه‌ای و جهانی، و سیاستهای قدرتی را نیز مطالعه میکنیم. 📝ژئواستراتژی، روابط بین استراتژی و عناصر جغرافیایی را بررسی میکند. 📝ژئواستراتژی هدایت صحیح عملیات نظامی و یا دفع خطرات احتمالی را به طور ویژه شامل میشود. 📝بعبارتی ژئواستراتژی کشف روابط استراتژی و محیط جغرافیایی است برای پرداختن به تعیین "قلمرو جغرافیایی استراتژی های نظامی" به منظور هدایت صحیح عملیات نظامی. 📝عناصر جغرافیای طبیعی، بنیان ژئواستراتژیک را تشکیل می‌دهد چرا که عناصر طبیعی تأثیر عمیقی در کاربرد ابزار و امکانات دارد.(مانند راه ابریشم، خلیج فارس، سواحل مکران، باب المندب، مناطق نفت خیز و...) 📝 سرزمین، جمعیت، کشور، جامعه، اقتصاد، سیاست و استراتژی ازجمله عناصر ژئواستراتژیک هستند. 📝بطور خاص مختصات جغرافیایی یک منطقه، پایه و اساس ژئواستراتژی است. @nabzqalam
50.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴مرحوم دکتر داود 🔺️آغاز دگرگونی در مفهوم قانون با انقلاب در ماهیت دولت ... قانون از فرمان های حاکمیتی عبور کرده و به حقوق شهروندی رسیده است @nabzqalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نومیدی یرواند ، استاد معروف تاریخ دانشگاه نیویورک از آینده جهان/ باید به مبارزه برای حقوق فردی و محدود کردن قدرت دولتها با آن بازگردیم ... ما آرمانشهری نمی بینیم بلکه ویرانشهرهای زیادی را می بینیم ... @nabzqalam
32.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴چگونه امیرکبیر در سه سال اصلاحات بزرگی انجام داد؟ 🔹میرزا تقی‌خان فراهانی یا امیر‌کبیر که از او به عنوان یکی از بزرگترین نخست‌وزیران ایران یاد می‌شود توانست در دوران کوتاه مسئولیتش اقدامات مهمی را انجام دهد و ... @nabzqalam