eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
107 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از وحید یامین پور
🔺️ ما چیزی نیستیم که الان هستیم، بلکه آن چیزی هستیم که می‌توانیم باشیم(امکان آشکارگی در نسبت با وجود). ما آن چیزی هستیم که امکان دارد به آن تبدیل شویم. این آزادی در "بودن" منحصر در انسان است. آزادی یعنی ما همواره می‌توانیم چیزی باشیم که الان نیستیم. ولی اغلب انسان‌ها این امکان را نمی‌یابند و به تعبیر هایدگر به "فرد منتشر" تبدیل می‌شوند. فرد منتشر، انسان گمشده در غوغای همگان است. انسان هرروزینه، انسانی با زبان هرزه‌درا. خنثی و مغلوب عرف و عادت. ما و همه‌ی آنها که دور و بر ما هستند... جز : گوشه‌نشینانی چند !
هدایت شده از وحید یامین پور
این توییت مهم رو یک مهندس ساکن ونکوور کانادا منتشر کرده. سوال مهمی است. همه ما با این پرسش مهم مواجهیم که اون مرحله‌ی نهایی و روزهای طلایی که ما جوانی و عمر خودمون رو براش هزینه و مصرف می‌کنیم، کی فرا میرسه؟ همه منتظر آغاز مرحله‌ای از زندگی هستیم که کل وقت و جوانی‌مون رو در انتظارش سوزوندیم. ولی این مرحله هیچ وقت فرا نمیرسه. چون زندگی مجموعه‌ی همین لحظاتی است که آرزو می‌کنیم هرچه زودتر بگذره تا اون روزهای طلاییِ فرا برسه‌. حالا به جای این اتاقک که گویی پس از رنج‌های بسیار کار و تحصیل و مهاجرت و... بگذارید صندلی ریاست جمهوری یا پادشاهی یا هر چیز دیگر... چیزی که زندگی رو از این انتظار پوچ خارج میکنه، معنای رستگاری و کشف راز هستی است. خدا خوشی رو در این زندگی جاساز نکرده تا بگردیم و پیداش کنیم؛ معلم‌های بشر قبلا گوشزد کردند که دنبال خوشی نگردید که اینجا نیست. وعجیبه که خداوند عذاب بزرگ کسانی رو که راز هستی رو فراموش میکنن این قرارداده که تا آخر عمر در عین اینکه احساس تنگی و رنج میکنند، دنبال چیزی بگردند که اساسا اینجا نیست! این پیام هول‌انگیز قرآن: و من اعرض عن ذکری فانّ له معيشة ضنكا 🆔️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
✒️ تکنولوژى جدید حاصل چیست؟ به تعبیر هایدگر تکنولوژی حاصل انکشافی خاص برای انسان است؛ حاصل نگاه به طبیعت به عنوان منبع تامین کننده انرژى. این نگاه خاص بشر جدید، از رابطه‌ای تازه میان بین انسان و طبیعت حکایت می‌کند. هایدگر این رابطه را "تعرض" و "تصرفِ بى‌امان" می‌داند. نوعی در افتادن با همه‌ی اشیاء به عنوان "منبع" به قصد مصرف آن. "علم جدید" الهام گرفته از این نگاه تکنولوژیک به جهان است. طبیعت از نیروهاى محاسبه‏پذیری تشکیل شده که به ما امکان کشف و سپس تسخیر و تصرف را می‌دهد. زمین دیگر مکان زندگی ما نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از "چیزهای به درد بخور" است که بناست روزی مصرف شود. کوهستان و رودخانه و جنگل، همه منبع تسخیر و تصرف انسان جدید اند نه اقامتگاه انسان روی زمین. انسان جدید، بی‌خانمان و آواره است. هایدگر در پیامی به مردم زادگاهش می‌نویسد: "بیاندیشید که آیا در روزگار تمدن یکسان ساز تکنیکی، هنوز خانه‌ای برای زیستن وجود دارد؟" این عجیب‌ترین بلایی است که بشر جدید را گرفتار کرده؛ مواجهه با هر چیزی به عنوان ابژه‌ی تسخیر و مصرف. وقتی انبوه زائران را در مماس‌ترین حالت به نقطه‌ی قدسی اعتاب مقدس می‌بینم که موبایل به دست در تقلا برای گرفتن سلفی با ضریحِ یک قدّیس هستند، می‌پرسم حتی زیارت، حتی باطنی‌ترین دقایق در ملکوتی‌ترین جغرافیا هم "مصرف" می‌شود. آن لحظه را ثبت می‌کنند تا در نمایشگاهی مثل شبکه‌های اجتماعی یا در یک مهمانی مجازی آنرا مصرف کنند. 🆔️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
تا حالا خواسته‌اید که موفق نباشید؟! اراده‌‌ی به موفقیت، آرمان مدرن پرفشاری است که جامعه امروز از صدر و ذیل و کنج و کنار روی سر افراد آوار می‌‌کند. اضطراب کنکور و آزمونهای استخدامی، کشف کوتاه‌ترین راه‌های کسب ثروت، به‌روز کردن همه‌چیز، داشتن یک تعطیلات متفاوت در یک هتل ساحلی، خریدن مدل جدید گوشی و خودرو، و از همه خشونت‌بارتر، ارزیابی و قضاوت اجتماعی از "موفق" بودن یا نبودن که بر اساس "داشتن یا نداشتن" است و... این‌ها سیطره‌ی فطرت جاه‌طلب و کمیت‌گرای عصر ماست که انبوهی از افسردگی و اضطراب و احساس نگون‌بختی را برای ما به ارمغان آورده. چه کسی را یارای برون رفتن از این سیطره و تشرّف به فطرت ثانی است؟ ما تا حالا نخواسته‌ایم که موفق نباشیم چون نمی‌توانیم که نخواهیم. پیشتر از قول شکسپیر می‌سرودند: "بودن یا نبودن؟!" امروز باید از قول گابریل مارسل پرسید: "داشتن یا بودن؟" مساله این است! از ثبت نام در کلاسهای انگیزشی توسعه‌فردی و موفقیت و پیشرفت جا نمانید! 💰 ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
اهمیت آوینی در انس دائمی او با حقیقت و باطن و امکان نهفته‌ی در چیزها بود. اهمیت آوینی در اقامتش در تفکر وجودبین بود‌. تفاوتش با دیگران در باقی‌ماندنش در زمان باقیِ ملکوت دفاع مقدس بود. او تنش از جبهه‌ها برگشت ولی جانش مقیم همان ‌جا شد. باقی بودن آوینی در ملکوت جبهه‌ها، امکان مکاشفه ی حقایق را به او داد و آنچه او نوشت و گفت روایت آن فتوحات بود. داستانش داستان ناله‌های دیشب و امشب اهل معناست که نمی‌خواهند با ماه رمضان وداع کنند‌. آنها مقیم ماه رمضان می‌مانند. برای همیشه. ماه رمضان یک زمانِ باقی است. آنها که مقیم آن زمان باقی می‌شوند هماره در همان قدس می‌مانند. ماه رمضان می‌ماند و زمان فانی ما رو با خود می‌برد. هم‌چون شهدا که مقیم زمانِ باقی دفاع مقدس شدند... "پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند." ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
گفت: کسی‌که واقعاً شاد است، هیچ‌وقت بلند بلند نمی‌خندد. خنده‌ی بلند اغلب برای پنهان کردن یک افسردگی درونی است. مثل افسردگی در ساعت‌های پایانی یک تعطیلات که آدم را به دست و پا زدن برای یک شادی مضحک وا می‌دارد. نکند زمان بگذرد و من به اندازه کافی شاد نبوده باشم! من به‌یاد کسانی می‌افتم که در راه بازگشت از شمال، با اضطراب آخرین ساعت‌های فراغت‌شان را می‌گذرانند... با پایکوبی دسته جمعی کنار جاده‌ها و نعره زدن در تونل‌ها... شادی، کالایی نیست که با خرج کردن پول و زمان، بدست آید؛ شادی با فائق آمدن و چیره شدن بر زمان بدست نمی‌آید. تلاش برای شاد بودن مساوی است با اضطراب و نهایتا افسردگی. بهجت و انبساط خاطر حقیقی، نه نسبتی با "تعطیلی" دارد و نه دارایی. شادی حقیقی از چشمه درون می‌جوشد. در هنگام "انس" و نه در "نسیان". ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
"پوچ‌گرایی" ترجمه‌ی بسیار نارسا و بدی برای "نیهیلیسم" است، حتی بدتر از اینکه "اومانیسم را "انسان‌گرایی" ترجمه کنیم. نیهیلیسم، کشف فلسفی بزرگی برای توضیح عالم ماست. فیلسوف کاشف نظم عالَمی است که انسان در هر دوره در آن به سر می‌برد. نیچه مخترع نیهیلیسم نیست یا بنا نیست بی‌خدایی را تجویز و توصیه کند، بلکه او محاکات کننده وضعی است که در آن بود و نبود خدا یکسان است. فلسفه بیرون از فیلسوف است و فیلسوف به آن راه می یابد و با آن یگانه می‌شود و سپس آنرا بر زبان می‌آورد. بشر جدید پس از دو هزار سال فهم متافیزیک از خدا و ماوراء، با آلت قتاله‌ی سوبژکتیویته، خدا را زخمی کرده است و خدای دست‌ساز خود را جای آن نشانده است. این پرسش ابراهیم نبی (ع) در تاریخ باقی است: قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ؟! آیا آنچه با دست خود ساخته و پرداخته‌اید، می‌پرستید؟! ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
خدا، مرده است و خدای دست‌ساز، تکنیک، گوگل، هوش مصنوعی، گوشی هوشمند... و آنچه که ما را از تفکر، ریاضت، خلوت و ذکر در محضر یک حقیقت متعالی بی‌نیاز کرده، به خود می‌خواند... ما با آن خو گرفته‌ایم(ذکر) و به آن گوش می‌سپاریم(عبادت) و با آن آرام می‌شویم(ایمان) و به آن اتکا می‌کنیم(توکل) و از قدرت و سرعت و دقتش به وجد می‌آییم و تحسینش می‌کنیم(تسبیح)... ساینس و تکنولوژی پروردگار بشر جدید است. ما را در دامان خود می‌پرورد و ما با آن انس می‌گیریم و از نبودنش به وحشت می‌افتیم. آرام آرام در جان‌مان واگویه‌ای صدایش را بلند می‌کند که خدای قرآن، آنکه خلقت آسمان‌ها را بر ستون‌های نامرئی می‌داند، سخن علمی و دقیقی گفته یا آنچه تلسکوپ‌های غول‌پیکر ماژلان و هابی-ابرلی گزارش می‌کنند... و آیا الگوریتم‌های پیچیده در پس و پشت پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی در کشف تمایلات و نیازهای ما باهوش‌تر از ملائکه‌ی رقیب و عتید نیستند؟ و آیا پاسخهای خیره‌کننده هوش مصنوعی از مکاشفات و معاینات اهل معنا در کشف علل حوادث و چرایی امور عالَم، اطمینان‌بخش‌تر نیست؟ و اساساً چه نیازی هست که انسان، معنا و بنیاد ارزشمندی و معناداری امور را در جایی بیرون از خودش جستجو کند؟ ما احترام خدا را نگه می‌داریم ولی در جان‌مان چندان به او و دستگاه غیرعلمی‌اش اطمینان نداریم. همه ما فرزندان کوجیتوی دکارتیم. ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
اگر اندیشه مرگ نباشد و زندگی تا بی‌نهایت ممتد فرض شود، آنگاه هیچ درکی از مسئولیت، اولویت و فوریت در زندگی نخواهد بود. ابوسعید ابوالخیر را پرسیدند از تفسیر این خبر که: "تفکّر ساعة خيرٌ من عبادة سنة". شیخ ما گفت: "یک ساعت اندیشه از نیستی خویش بهتر از یک سال عبادت به اندیشه‌ی هستی خویش." ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
وجدان و خودِ اصیل انسانی تا زمانی‌که گم‌گشته در اهواء‌ و ورّاجی‌ها و بوالفضولی‌های همگانیِ خیابانی است، از ما پنهان است. فقط آن‌گاه که دلشوره‌ی مرگ رخ می‌دهد و انسان مرگ را نه مرگ دیگری بلکه مرگ خود می‌بیند یا با یک مرگ ناگهانی بزرگ غیرمنتظره مواجه می‌شود، در آستانه‌ی افشاشدگی خود قرار می‌گیرد. بیرون از افشاگری مرگ، همه‌ی فهم‌ها منفعلانه و دروغین است و آنچنانکه آوینی در "آخرین دوران رنج" می‌گوید، نظم و انضباط نهیلیستی در متن روزمرگی اختیار و آگاهی انسان را می‌رباید و خفه می‌کند. راز اینکه هنر و شعر در همسايگی رنج و دلشوره‌ی مرگ متولد می‌شود همین آگاهی حقیقی و بی‌پرده از خویش و هستی است. ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
داشتم به امام خمینی(ره) فکر می‌کردم؛ امام بهاری بود که درختان اطراف ما را به ثمر رساند. این درختها خشک بودند و ما اصلاً التفات نداشتیم که اینها چه نوع درختی است و چه میوه‌ای می‌دهد. ناگاه شاخه‌های خشک جوانه زد و شکوفه داد و به بار نشست. یک درخت، آبستن روح جمعی ما بود و سیب جهاد را به‌بار آورد. از درخت دیگر خرمای ایثار پنهان شده در باطن روابط دینی ما ظاهر شد. از جوانه‌ی تاک توکل، انگور امید رویید. باغهای همسایه جنبش‌های رهایی بخش ضد استکباری را ثمر دادند... در جهانی که امام بر ما آشکارش کرده بود، گویی در بهشتی بودیم که شاخه‌ها سر تواضع خود را برای چیدن میوه‌های‌شان پایین کشیده بودند. برخی بعدها با عقل حسابگر خود به این بهار بدبین شدند و به محض خضوع در برابر آن عقل معاش، بهار امام برای‌شان نامرئی شد و از بهشت رانده شدند. اما بسیاری همچنان در سایه سار آن بهارند، راز می‌شنوند و شهید می‌دهند و از میوه‌های توکل و ایثار و جهاد ارتزاق می‌کنند. ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
انسانی که به اندازه‌گیری و انباشت اطلاعات رو می‌آورد، به اندیشیدن پشت میکند. علم جدید، انسان بی‌اندیشه می‌سازد. اولین تاثیر بیگانگی با اندیشه، آوارگی است. اندیشیدن با "ریشه داشتن" همراه است. انسان بیگانه با اندیشه، روی زمین جایی برای سُکنی گزیدن و ریشه دوانیدن پیدا نمی‌کند. ما اغلب مسکن داریم ولی سُکنی، نه. به همین جهت انسانِ آواره، به توریسم و سپس به مهاجرت رو میاورد. ولی هیچ مقصدی برای توریست یا مهاجر، محلی برای سکنی نیست. انسان بدون انس با اندیشه، همه جا آواره است. او با زمینی که ریشه‌هایش را بپروراند، بیگانه است. ➕️ @yaminpour